سایر منابع:
سایر خبرها
انشایی که خبرنگارم کرد
کوشیدم با یافتن و چینش داغ ترین و رساترین دلواژه ها، احساس جریحه دار شده ام را التیام بخشم. اما در اثنای واخوانی انشای حماسی ام وقتی به جملات تراژیکی نظر اینکه "ای وای بر ما که حتی زنان، مادران و خواهرانمان هم در حمام زنانه از دست جنایات دشمن نابکار امان ندارند" می رسیدم، حسابی به رگِ غیرتم برمی خورد و حُباب بغضم می ترکید و اشک در کاسه چشمم حلقه می بست و تسلسل ادای کلمات در مخرج گلویم قفل ...
دختر قایقرانی، یکسال پارو نمی زند تا وزن اضافه کند!
برگردم المپیکی بود که فقط خود من به فکر این بودم که این مسابقه را زودتر انجام بدهم و زودتر بروم و استرس داشتم. ما هر روز تست کرونا می دادیم و هر زمانی که می گفتند تعداد کسانی که در دهکده المپیک به کرونا مبتلا شدند بیشتر شده ما بیشتر دچار اضطراب می شدیم. و می خواستیم زودتر خارج شویم. ما آنجا یا در پیست در حال تمرین بودیم یا درگیر تست های کرونا بودیم و یا من به خاطر آسیب هایی که داشتم در درمانگاه ...
گفت وگو با زوج خبری سیما
را بگویم که ساعت خواب بچه خیلی تغییر کرده است. زیرا الان کاملاً متوجه می شود که پدرش خانه نیست و خودش را بیدار نگه می دارد. یعنی مقاومت می کند تا پدر به خانه بیاید و با او حداقل نیم ساعتی بازی کند و حرف بزند. آقای قالیباف بعضی از برنامه هایشان این قدر چالشی است که وقتی خانه می آیند من متوجه می شوم که گاهی تا نیمه شب هنوز آرامش ندارند و نمی توانند خواب راحتی داشته باشند. خیلی درگیر خبر می شوند ولی ...
از جنجال سازی خبر 3خطی در رسانه های کشوری تا ریش های یخ زده خبرنگار در تهیه گزارش از برف
...، یک خبر سه خطی شد. در آن زمان خبرگزاری جمهوری اسلامی تلکس داشت و روز بعد، خبرهایش در روزنامه های مختلف چاپ می شد که به طبع زودتر به دست تهرانی ها می رسید و همین خبر سه خطی ما هم جای کوچکی در صفحه اول چند روزنامه برای خود بازکرده بود. من غافل از همه جا فردای آن روز به محل کار رفتم، قبل از اینکه وارد اتاق کار شوم صدای زنگ ممتد تلفن بلند بود، با عجله وارد اتاق شدم و تلفن را ...
روایت دنیای پرشور خبری از نگاه بانوان خبرنگار/ از دغدغه های مادری تا آرزوها و دغدغه های بی پایان برای ...
...: 14 سال است که در حوزه رسانه فعالیت می کنم و در طول این مدت سعی کرده ام فارغ از اینکه احساس کنم جنسیتم محدودیتی برایم ایجاد می کند، دست به قلم شوم، وقتی به زن بودن در حرفه خبرنگاری فکر می کنی، شاید ابتدا سختی های کار به چشم بیاید، مشکلات و محدودیت های اعزام به مکان های خارج از شهر و دیرهنگام به خانه بازگشتن و بهانه گرفتن فرزند و کارهای خانه و ارسال به موقع خبر، اما معتقدم زن بودن هرگز نتوانسته ...
کومله پیکر پسرم را سوزاند/ حضور مسعود را احساس می کنم
می شد و همیشه بر روی احترام به پدر و مادر تاکید داشت. حضور پسرم را احساس می کنم یکی از چیزهایی که مسعود را عصبانی می کرد دروغ و روزی حرام بود؛ پسرم اهل امر به معرف و نهی از منکر بود و در زمان انقلاب بچه های زیادی با صحبت های مسعود از کارهای خلاف دست کشیدند؛ امروز حضور مسعود را احساس می کنم و هرگاه دلتنگ او می شوم قرآن می خوانم و ارام می شوم. مسعود روزی که برای آ ...
هدف جشنواره قصه گویی بازگرداندن قصه به جایگاه خودش است/ بچه ها شنونده های بسیار خوبی هستند
حضرت ابراهیم(ع) تا قصه های فلکلور و داستان شنگول و منگول را تعریف می کرد. همه اینها باعث شد من هم به قصه گویی علاقه مند شوم. البته بعدتر در کلاس های قصه گویی هم شرکت کردم اما زمانی که به استخدام کانون پرورش فکری درآمدم این موضوع برایم جدی تر شد. 18 سال است که در کانون فعالیت می کنم و از سال نخست برپایی جشنواره قصه گویی در آن شرکت کردم و از همان سال ها هم موفق به کسب رتبه های برتر شدم و هرسال رتبه ...
پیکر مهدی 16 روز زیر آفتاب سوریه بود
...، یکی می گفت شهید شده. خیلی من بیتابی می کردم، پسر بزرگم بیرون که می رفت خبر را می شنید، خانه که می آمد به ما چیزی نمی گفت. تقریبا 40 روز شده بود. این پسرم آمد خانه، گفتم از مهدی خبری نیست؟ یک آهی کشید و گفت نه خبری نشده، خوبه، تو چرا اینقدر نگران هستی؟... پسر بزرگم از همین جا نذر می کندو می رود قم به حرم حضرت معصومه. شبش قم بود، فردایش آمد. پس فردایش ما خبر شهادت مهدی را شنیدیم. پدرش رفته بود ...
غم جامعه در دل و خنده بر لب مقابل دوربین
درحال هماهنگی بودم اما روز چهارم با استرس رفتم و نگران بودم په اتفاقی می افتد. بیشتر وقت ها به ویژه در سفر مقامات مهم کشوری، همه با ما برخورد نامطلوب دارند حتی راننده مسئول کشوری که شاید چنین حقی نداشته باشد. آن قدر نقطه ضعف در سیستم برخی ادارات وجود دارد که به هبچ عنوان نمی گذارند کسی با نگاه خاص وارد شود و عکاسی کند و مدام نگران نقد شدن هستند. محقق ادامه می دهد که به یاد ...
شهادت در خطه شهیدباران
گریه می کرد که برای ما عجیب بود. سردار همدانی در سوریه معروف نشد در همین جلسات قرآنی و بسیج خودش را ساخت و در جهاد اکبر پیروز شد. شهادت تنها در سوریه نیست شهادت را تنها در سوریه نمی دهند. قدر این جلسات قرآن را بدانید. یک روز بچه ها در دوران انقلاب به شهادت رسیدند. تا مدت ها حرف و صحبت بود که فلانی و فلانی در خیابان ها شهید شدند ولی تمام شد. کسی از شهدای انقلاب امروز حرفی نمی زند. بعد ...
چرخ نان خشکی و مهماتی که شهید عابدی کشف کرد!
...... پسرم همیشه به من سفارش می کرد در را روی هر کسی باز نکن. من هم یک نردبان گذاشته بودم کنار دیوار خانه و از روی آن می رفتم از بالا نگاه می کردم که چه کسی پشت در است بعد در را باز می کردم. یک بار رفتم دیدم داوود پشت در است. گفت مادرجان بالای نردبان چه می کنی؟! گفتم مراقب بودم، نمی خواستم در را روی هر کسی باز کنم. نمی خواهم منافقین بیایند تو را بکشند. گفت خیالت راحت، من به دست منافقین کشته نمی ...
خیانت دوست نفیسه روشن به او/ ماجرای ویس لورفته چیست؟ + عکس
...، سعی می کنم کتاب بخوانم یا فیلم ببینم. کارهایی که حواسم را پرت کند. البته بیشتر از اینها خواب برایم لذتبخش است. من همیشه وقت هایی که عصبانی می شوم، می خوابم و وقتی از خواب بلند می شوم، همه چیز از اول آغاز می شود. چشمم را دوباره باز می کنم و با خودم می گویم که من می توانم لحظه و روزم را یک جور دیگر شروع کنم. آیا واقعا به خاطر شغل همسرتان دائم در سفر هستید؟ - خیلی ها فکر می ...
فاطمه مسکینی:هیچ وقت حس نکردم که اگر مرد بودم می توانستم بیشتر پیشرفت کنم/ همسرم همیشه حامی و یاور من ...
ندای گیلان -نوشین میربلوک: در بحبوحه روزمرگی و فراز و نشیب های زندگی و زمانی که ناامیدی و بی انگیزگی بر انسان مستولی می شود، دیدن پشتکار و تلاش خستگی ناپذیر افرادی که به رغم همه سختی ها و مشکلات سد های بزرگ جلوی روی خود را کنار زده اند و بر قله موفقیت ایستاده اند، حالتان را خوب می کند! حالا اگر این فرد موفق یک زن باشد که سختی های دوچندان را تحمل کرده تا بهترین خودش باشد موضوع کمی متفاوت تر است. زنان موفق در جامعه ما کم نیستند که با وجود نگاه های ب ...
عمل زیبایی همسر بابک جهانبخش لو رفت + عکس
خوانم به خصوص ترانه ها و کارهایی که مال خودم است، درواقعیت تجربه کردم و تمام شان برای من واقعی و ملموس است شاید برخی از این کارها حس الان من نباشند ولی کاملا حس شان کردم. به همین خاطر تا چیزی را باور نداشته باشیم نمی توانیم آن را به همان خوبی انتقال دهیم. پس اگر محبوب می شود به نحوی به سازنده آن نزدیک و با حس آن درگیر است. مثلا من ایده آل را برای پسرم آرتا خواندم. حاضرم قسم بخورم زمانی که موسیقی را ...
چرا سگ ازنظر اسلام نجس است/ امنیت غذایی کشور در حوزه گوشت و لبنیات چقدر به سگ وابسته است؟/ آیا اسلام با ...
ده است، اولین ارتشی که مجهز به سگ شد، ارتش ایران بود؛ اما استفاده های مدرن در کشورهای غربی، از دهه ها و صدهای اخیر کلید خورده و توسعه پیداکرده است. ممکن است در همه این استفاده ها آن موضوع استفاده های تفننی مطرح باشد؟ در کشور ما، تاریخچه نگهداری سگ به همان زمان اهل بیت علیهم السلام و انبیا گذشته برمی گردد. خداوند این حیوان را طوری خلق کرده است که از ابتدا در کنار انسان ها باشد و تا امروز م ...
آزمون 5 سوالی برای والدینی که نوجوان دارند
به حرف های او د) همه موارد برخی والدین به انتخاب زمان مناسب برای گفت وگو اعتنایی نمی کنند مثلا اگر می خواهند درباره مدت زمان مجاز بیرون ماندن از خانه صحبت کنند، به محض این که فرزندشان تصمیم به بیرون رفتن می گیرد، شروع به بحث کردن می کنند یا وقتی فرزندشان دیرتر از حد معمول به خانه می آید، این موضوع را پیش می کشند و اغلب هم نتیجه نمی گیرند. والدین باید زمانی را برای گفت وگو ...
خاطرات شنیدنی از طلبه جانباز / دعای حاج آقا من را نگه داشت
عکس رادیولوژی من را نگاه می کند، مثل اینکه یک بیل سنگریزه داخل شکم من ریخته باشند که همه ترکش بود. در همان بیمارستان صحرایی عملم کردند اما چون درست عمل نکرده بودند دو هفته به کما رفته بودم. هیچ کس هم خبر نداشت و من هم که نای حرف زدن نداشتم تا آدرسی از خودم بدهم. خانواده ما دو هفته تمام معراج شهدا را گشته بودند، چون فکر می کردند شهید شدم. بعد از دو هفته من را در بیمارستان امام تبریز ...
پدیده 13 ساله و شگفتی سازی در المپیک
سپهر ستاری: این ضربه وحشتناک باعث شکستگی جمجمه این ورزشکار به همراه مچِ دست او شد. برای پی بردن به شدت این مصدومیت کافی ست بدانید که براون در حین انتقال به بیمارستان با هواپیما، حتی یک لحظه هم به هوش نیامد و ضربان قلبش نامنظم بود. صحنه این حادثه تلخ، در کانال یوتیوبِ پرطرفدارش بارگزاری شد و میلیون ها نفر در همان ساعات ابتدایی به تماشای آن نشستند. کمتر اسکیت بازی را در جهان می یابید که ...
عباس بابایی چه قولی به همسرش داد؟
به گزارش گروه فرهنگی یکتاپرس؛ مادر، سر فارغ شدن برادر بزرگش این همه دردسر نکشیده بود. اسماعیل خیلی پریشان بود. هم از آسمان شهر قزوین، که رگبارش قطع نمی شد و هم از اضطراب جواد، که ناگهان آمد و گفت: مادر حالش خوب نیست و قابله را آورده اند بالای سرش. چهارم آذر 1329 بود. اسماعیل که به دیوار تکیه داده بود دستش را به دیوار گرفت. دلش شکست و رو به آسمان گفت: " خدایا راضی ام به رضای تو." ناگهان ...
دورکاری در زمان کرونا؛ چطور می توان شرایط کاری را بهتر کرد؟
. شاکلی می گوید: "حتی اگر مسئله نگهداری از بچه نداشته باشید، همچنان خیلی راحت ممکن است فکر کنید حالا که خانه هستم سریع لباس ها را در ماشین لباسشویی بیندازم. شما باید خود را در چارچوب ذهنی قرار دهید که واقعا در حال کار هستید. " از حس انزوا دوری کنید همچنان، حتی با همه ابزار های ارتباطی آنلاین، ماهیت تحمیلی و ناگهانی انتقال از دفتر کار به محیط خانه می تواند برخی افراد ...
برای اجرای چیزی که به آن عقیده داشتم شهردار شدم
با خانواده و نوه هایم می گذرانم. خانواده به مشغولیت شدید کاری شما معترض نیستند؟ خانواده ام بیشتر درباره مسئولیت شهرداری و اتفاقات کاری نگران هستند. یکی از دعا هایی که همیشه برای خودم می کردم این بود؛ و قل رب ادخلنی مدخل صدق و اخرجنی مخرج صدق... اینکه بتوانم به سلامت وارد شده و به سلامت از این کار خارج شوم. مشکلات کار یک طرف و حواشی کار طرف دیگر است. برای بعضی ها شهرداری تهران همه ...