گفتگو با یک اعدامی / اسمش را با ماژیک روی دستش نوشتند
سایر منابع:
سایر خبرها
این دل تنگم غصه ها دارد...
در دو جهان منصب شاهی یا ساقیِ کوثر کشتن پسر شیرِ خدا شرم نکردند از جمله یزید و پسرِ سعدِ بداختر یاساقی کوثر یا حضرت عباس علی(ع) شیرِ دلاور از دست نده تیغ و بزن بر صفِ لشکر یاساقی کوثر از بس که زدن تیر به جانِ علی اکبر امروز شده کربُ بلا عرصه ی محشر یا ساقی کوثر... به راستی برای میرزا فتح الله "کل یوم عاشورا" بود و دفترچه نوحه و ...
حال وهوای حرم مطهر رضوی در شب عاشورای حسینی/ مادر آب کجایی، پسرت آب نخورد
نباشد و دعای این روزهای زائران مشهدالرضا(ع) شفا برای بیماران کرونایی و غفران و رحمت برای رفتگان است. علمدار نیامد دلم گرفته بود از اینکه امروز زیر هیچ طاق این صحن وسرا دم علمدار نیامد نمی پیچید و چه تاسوعای بی سو و چراغی دارد این محرم، در صحن انقلاب بودم که صدای دم گرفتن یک هیئت توجهم را به خود جلب کرد، خادم حرم رضوی به آن ها تذکر داد که با فاصله حرکت کنند و بعد از چند دقیقه به ...
این جوان یک شبه؛ بازیگر نقش حضرت عباس (ع) شد/ زمانی: گفتم آقا یک نقش هم برای ما جور نکردی!
) انتخاب کردند برایم جدید نبود چون از روز اول می دانستم قرار است کدام نقش را بازی کنم. آخرین تستی که روی من زدند شخصیت حضرت عباس (ع) بود و من در مدت چند ماه بدنم را به استانداردی که آقای درویش می خواستند رسانده بودم و با اینکه قراردادی نبسته بودیم و فقط کلامی با آقای درویش صحبت کرده بودیم، به مدت یک سال تا بهمن سال 88 بدن و ظاهرم را همانطور نگه داشتم تا کار کلید بخورد. می خواهم بگویم اتفاق های ...
آیین های محرمی شمال خراسان
...، هر سال آن را برپا کند. چندسالی عمویِ خدابیامرزم دیگ بار می گذاشت و، چون پسر نداشت، به پدر من رسید. بعد فوت پدرم هم، چون من پسر بزرگ بودم، ادایِ این نذر خانوادگی را بر گردن گرفتم. آقا رضا می گوید حلیم پختن مردمِ شمال خراسان آداب و رسوم خاص خودش را دارد و تعریف می کند: از زمانی که دیگ روشن می شود، کسی جز ذکر امام حسین (ع) و صلوات چیز دیگری نمی گوید. یک آدم مومن و چشم و دل پاک به ...
گفت وگویی صمیمی با خانواده شهیدی که ابوالفضل ایران نام گرفت
ساواک کل مغازه را جستجو کرده بود اما رساله ای نیافته بودند بعدا صاحب خانه دست سید را بوسیده بود و گفته بود اگر چنین درایتی نداشتی من الان زیر شکنجه های ساواک در آن زندان های مخوف بودم. فارس: دست راست سید هادی که قطع شد چه حسی داشتید؟ مادر شهید: سید هادی آن زمان به تازگی در سپاه استان مشغول به کار شده بود و در قسمت آموزش کار با مین و اسلحه را آموزش می داد که مین منفجر شده و سید ...
احمد مسعود: نبرد جبهه مقاومت با طالبان آغاز شد
دفاع خواهیم کرد. عزم مان راسخ است و بنابر تجربه می دانیم چه چیزی در انتظارمان است. اما ما به سلاح، مهمات و منابع بیشتر نیاز داریم . وی در ابتدای این بیانیه آورده است: در سال 1998 ، هنگامی که 9 ساله بودم، پدرم ، فرمانده مجاهد احمدشاه مسعود ، سربازان خود را در غاری در دره پنجشیر در شمال افغانستان جمع کرد. آنها نشسته بودند و به صحبت های دوست پدرم، برنارد هنری لوی، فیلسوف فرانسوی، گوش می ...
روایت یک آزاده ایلامی از روز های دوری از وطن با طعم سختی و شکنجه های رژیم صدام
رحم و کافر بود؛ آزاده ای که هنگام اسارت متاهل بود و بعد از اسارت فرزندش ابراهیم چشم به دنیای بدون حضور پدر می گذارد. درهنگام اسارت بیش از 60روز مورد شدیدترین بازجوئی های پیچیده افسران استخبارات رژیم بعثی قرار می گیرد و بخاطر مقاومت تا پای اعدام پیش می رود اما به صورت اتفاقی او از این حادثه در امان می ماند. این آزاده خوش نام ایلامی بعد از بازگشت از اسارت تحصیلات تکمیلی خود را ...
مهمترین اشتباهات انتخاب همسر
به گزارش گروه وب گردی خبرگزاری صدا و سیما ، اغلب دیده اید که برخی افراد بعد از ازدواج با یک نفر می گویند "نمی دانم چه شد که با این فرد ازدواج کردم انگار همه چیز خودش پیش رفت و من هیچ کاره بودم! " حقیقت این است که هیچ کس به اندازه خود فرد در انتخاب هایش نقش ندارد، اما گاهی افراد در هنگام انتخاب همسر در شرایطی قرار می گیرند که نمی توانند فکر کرده و درست انتخاب کنند. اینجاست که روانشناسان توصیه می ...
شوهرعمه قاتل از چوبه دار نجات یافت
ثبت نکرده بود و از سویی دوربین ها نشان می داد فردی که ظاهراً مرد بوده اما مانتو و روسری زنانه به تن داشته با عجله از خانه خارج شده است. مدارکی که در تحقیقات به دست آمد نشان می داد پدر پویا واقعیت را بیان نمی کند. زمانی که پدر پویا در برابر مدارک و شواهد جدید قرار گرفت، راز قتل پسرش را فاش کرد و گفت: از کارهای پویا خسته شده بودم. بیش از 20 سال بود که به مواد مخدر اعتیاد داشت و برای تأمین هزینه ...
درآمد نجومی همسر علی دایی
پولی که گرفتم مربوط به سال 93 مقدماتی جام جهانی آمریکا می شود. آن موقع بهترین بازیکن و آقای گل شدم. با پول هایی که جمع کرده بودم با شراکت دوستم، مغازه ای در منیریه خریداری کردیم. از سال 93 تا الان این شراکت ادامه دارد. من دنبال ماشین عوض کردن نبودم و با توجه به اینکه پدرم کار فرش می کرد و قبل از آن در اردبیل برای خودش تجارتی داشت با بیزینس غریبه نبودم و به آن علاقه داشتم. وی افزود: سالی که ...
شهیدی که به دست کومله ها ارباً اربا شد
...: من با صفرعلی اسیر بودم اما آزاد شدم، او دست دموکرات هاست، شما را خدا، او را نجات دهید! ؛ کردستان آشوب بود اما دل برادرانم آشوب تر از اینکه خبر برادرشان را بشنوند و در خانه ها بمانند، آنها به کردستان رفتند اما دست خالی برگشتند بی هیچ پیراهنی از عطر یوسف! سپاه هم به تلاش افتاد و 4 نفر از سران دموکرات ها را در ازای صفرعلی پیشنهاد داد اما نپذیرفتند؛ صفرعلی بین دموکرات ها شناخته شده ...
الهی: از مدال نقره خسته شده بودم/ نخودی: به دنبال طلای المپیک هستم
پیروز نشدم و نتوانستم با پرچم ایران روی تشک کشتی دور افتخار بزنم و این قهرمانی خیلی به دلم نشست. این قدر نقره گرفته بودم که خسته شده بودم، خدا را شکر با تمرین هایم و کمک مربیان امروز خیلی خوب نتیجه گرفتم. وی درباره مسیری که طی کرد تا به مدال طلا رسید، خاطر نشان کرد: مسابقات خوبی بود و سطح آن بالا بود. 5 کشتی خیلی سخت گرفتم و در یک سال گذشته خیلی تمرین کردم و سختی زیادی به خودم دادم تا ...
پیامک برای تسلیت تاسوعای حسینی سال 1400
ندارد هنگامة رزم است و دگر میر سپهدار ندارد _-_-_—♥️ ♥️ ♥️—_-_-_ دو دست بریده اش کافیست . . . برای گرفتن دست تمام عالمیان . . . ألسَلاَمُ عَلَیکَ یَا أبوُالفَضل ِ اَلعَبّاس پرچم دار کربلا _-_-_—♥️ ♥️ ♥️—_-_-_ نام معشوق مبر نزد من از عشق مگو عشق دیریست که در پیچ و خم عباس است هر چه داریم همه از کرَم ...
بر آستان ارباب معرفت
باد (و ناسزا برای تو زیبنده نیست) ای عباس، این است معنای وفاداری برادر نسبت به برادرش . عباس سه برادر و پدر و مادری داشت که مادرشان ام المؤمنین علیها السلام بود. یکی از آن ها عبدالله بود که 25 سال داشت، دیگری عثمان بود که 21 سال داشت و سومی جعفر بود که 19 سال داشت. حضرت عباس که از آن ها بزرگ تر بود و 34 سال داشت، به برادران روی کرد و گفت: ای پسران مادرم به پیش بتازید تا خلوص و خیرخواهی ...
اینجا خبری از جمعیت نیست اما سیل اشک چرا/ روضه های خانگی؛ از رعایت فاصله تا عزاداری چندنفره
خبرگزاری فارس-همدان، سولماز عنایتی؛ تلفن پشت تلفن می زدم تا شاید مابین روضه خوانی هایش لحظه ای چشم به گوشی بی صدا بیندازد و زنگ ممتد را پاسخ دهد، بخت یار شد و تماس های بی جوابم را پاسخ گفت. با دادن نام و نشانی فورا حرف نامه مجازی را پیش کشیدم و آدرس میزبان را خواستم، آدرس ها یکی دو تا نبودند، اما قرعه به کدام خانه و صاحبخانه می افتاد را نمی دانم ، فقط ساعت و کوچه و پس کوچه های تنگ و تُرش را ...
شرح آزادگی در قاب کتاب
و متواضع از روستای حسن جهازی فاریاب کرمان است که در 5 فصل رایت شده است. حسن تاجیک شیر در 20 اسفند سال 1360 به اسارت درآمد و سال های اسارات خود را در اردوگاه های الانبار (کمپ 8 یا عنبر) سپری کرد. گزیده ای از محتوای کتاب در آمبولانس، من بودم و دو سرباز عراقی، که یکی راننده و دیگری نگهبان بود. وقتی از خیابان های شهر رد می شدیم، با دیدن مغازه ها و مردمی که در رفت وآمد بودند دلم ب ...
نوعروسی در اسارت عراقی ها...
من بودند و همه منتظر بودند تا من برگردم. وقتی با مادر حبیب روبه رو شدم نمی دانستم به او چه بگویم چون با حبیب رفته و بدون او برگشته بودم. میرشکار گفت: در زمان جنگ خیلی دوست داشتم در بیمارستان ها باشم و به مجروحان کمک کنم اما شرایطی که داشتم باعث شد تا به دنبال درمان باشم و نتوانم مجددا در جنگ حضور داشته باشم. خدا را شکر اکنون وضعیت ام خوب است اما علت این که از اهواز به مشهد آمدم وجود ...
وقتی که معصوم به غیر معصوم گفت جانم به فدایت/ خطبه قمر بنی هاشم بر بام کعبه / رمز عبد صالح شدن قمر بنی ...
ابوالفضل العباس علیه السلام بدون اجازه در کنار امام حسین علیه السلام نمی نشست، و اگر پس از اجازه می نشست، مانند عبد خاضع دو زانو در برابر مولایش می نشست. 2. روایت شده: در طول 34 سال عمر حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام آن بزرگوار هرگز به برادرش امام حسین علیه السلام برادر خطاب نکرد، بلکه با تعبیراتی مانند سیدی، مولای، یابن رسول الله، آقای من ، سرور من ، ای پسر رسول خدا، آن حضرت را صدا ...
جنایت ضدانقلاب باعث 41 سال چشم انتظاری ما شد
برایمان بیاورند. چشم انتظاری پدر و مادر خواهر شهید در ادامه می گوید: در زمان شهادت برادرم حدوداً هفت ساله بودم و خاطره ای در ذهنم نیست. اما مادرم می گفت علی اکبر هر وقت خانه بود، مو های من را شانه می کرد و با سلیقه می بافت. فقط روز های اول شهادت برادرم را به خاطر دارم که مادرم دست من و خواهرم را گرفته بود و دور حجله برادرم می چرخیدیم. بنده با خاطرات برادرم بزرگ شدم و با اشک هایی که ...
مادرم گفت: هر کاری می کنی، فقط اسیر نشو!/ روایت رییس سامانه 4030 از هشت سال اسارت در اردوگاه های بعثی
حمله کرد و یک شور عمومی در جامعه برای اعزام به مناطق جنگی ایجاد شد، اصرارهای من هم برای جبهه رفتن شروع شد. اما هرچه تلاش می کردم، به در بسته می خورد. سن کم و جثه کوچکم، همه این تلاش ها را خنثی می کرد. از آن طرف، نگرانی پدر و مادرم برای فرزند ارشدشان بود. خدا بعد از سال ها مرا به آنها داده بود و حالا به راحتی نمی شد رضایتشان را برای جبهه رفتن این فرزند عزیزکرده گرفت. مخالفتی در کار نبود ...
بخشش قاتل پای چوبه دار
آفتاب نیوز : حدود چهار سال پیش فردی از اهالی شهرستان بهار بر اثر عصبانیت دست به قتل عمد دو نفر دیگر زد و در این مدت خانواده قاتل به هر دری زدند تا بتوانند راهی برای جلب رضایت اولیاء دم هر دو مقتول پیدا کنند، اما هر بار به درهای بسته خوردند تا آن که به همت فعالیت کمیته معتذرین راهی برای بخشش باز شد. دادستان شهرستان بهار در این رابطه اظهار کرد: در طول چهار سال رسیدگی پرونده ...
آزادگان آمدند همان طور که رفته بودند؛ دلیر و مقاوم
ندارد و روح حرف اول را می زند. *نحوه اسارت و برخورد عراقی ها با اسرا علی هاشمی از آزادگان دفاع مقدس در مصاحبه اختصاصی با خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما درباره نحوه اساراتش می گوید: در 29 سالگی در خدمت نیروی دریایی در خرمشهر بودم، شهر دست دشمن افتاده بود و ما هم کنار نیروهای مردمی در داخل شهر دفاع می کردیم اما از سمت ارتش مهماتی به دستمان نرسید و پشتیبانی نشدیم و مجبور به تسلیم و ...
باجناق پای چوبه دار!
خبرمهم: دیوان عالی کشور بر حکم قصاص نفس عامل جنایت در جاده خاکی مهر تایید زد و بدین ترتیب باجناق قاتل پای چوبه دار قرار گرفت.
لعیا زنگنه از منزل میلیاردی اش رونمایی کرد! +عکس فرزندش
. فکر میکردم تمام دغدغه من ادبیات نمایشی است. خلاصه این که هیچ کدام از سال بالایی هایی که آمدند زورشان به من نرسید؛ غیر از جمشید بهمنی که آمد و به من گفت تو فقط بیا بنشین کنار صحنه. من هم رفتم و یک روز خودم را وسط صحنه دیدم... بی نهایت احساس عجیبی بود، اصلا یک دنیای دیگری بود... چرا بازیگر شدم؟ لعیا زنگنه در دوران دانشجویی رضا ایرانمنش که مرتب سرصحنه به من می گفت تو ...
پیام کیانی: پاکت سنگین را بانی و مداح جلسه رسم کردند/ موقع بازی برای یک هیأت دار خواندم تا دعوتم کند!
بودم که همه می دانستند خوب می خوانم. همین شعر معروف دلم به عشق یارم...! دوستم گفت فلانی که در حال رد شدن است، هیأت دار است. بخوان تا تو را ببیند! من هم خواندم. این بنده خدا هم صدای من را شنید و یک لحظه سرش را برگرداند و به من خیره شد و گفت تو چقدر خوب می خوانی؟! گفت دوشنبه بیا هیأت ما، حسینیه ما فلان خیابان است. دوشنبه رفتم هیأت و آنجا خواندم و بعد نمک گیر شدم. هر هفته دوشنبه ها می رفتم، اما این ...
باجناق پای چوبه دار!
دیوان عالی کشور بر حکم قصاص نفس عامل جنایت در جاده خاکی مهر تایید زد و بدین ترتیب باجناق قاتل پای چوبه دار قرار گرفت. به گزارش خراسان، بیست و ششم مرداد سال 97 بود که سعید پیکر غرق در خون برادرزنش را روی صندلی جلوی پراید انداخت و هراسان و نگران به طرف پاسگاه گلبهار حرکت کرد. او پدال گاز را می فشرد و درحالی که گاهی چشم به چهره رنگ پریده برادرزنش می دوخت، تلاش می کرد تا مهدی را که بر اثر ...
طرز تهیه کباب علی نازیک ترکیه ای لذیذ
به کباب ترکی علی نازیک، الی نازیک ترکیه ای یا کباب آلی نازیک هم گفته می شود و معمولا به عنوان یک غذای پرطرفدار برای وعده ناهار یا شام سرو می شود. مواد لازم گوشت چرخ کرده: 500 گرم بادمجان: 4 عدد ماست چکیده: 2 لیوان دسته دار فرانسوی جعفری ساطوری شده: 1/2 لیوان دسته دار فرانسوی سیر: 4 حبه متوسط پیاز: 2 عدد بزرگ ...