روایتی از شهیدمجید داوودی راسخ؛ برادر صد ساله رزمندگان
سایر منابع:
سایر خبرها
با نور و سایه قصه کربلا را تعریف می کنیم/ ابتکار یک مادر و فرزندانش
گروه خانواده: قصه های محرم قصه هایی ست که هرساله می شنویم و هرساله آن ها را گریه می کنیم. جوری که با شنیدن و گریه کردن برای آنها خو گرفته ایم. در دوسالی که کرونا برنامه های دسته جمعی مان را حسابی تحت تاثیر خودش قرار داده است. بچه ها و کودکان زیادی خانه نشین شدند و غم های دلش بیشتر شده است. این خانه نشینی برای مادر متین و طنین که امسال پدرشان درگیر بیماری کرونا هم بود طور دیگری پیش رفت تا با ...
کودکانه رادیو آوا: چرا محرم میریم هیات و عاشورا عزاداری می کنیم+ صوت
.... روز بعد که روز عاشورا هست جنگ شد و امام حسین (ع) ویارانشان بادشمن جنگیدند و به شهادت رسیدند ودشمن هم بی رحمانه سر امام حسین (ع) را شهید کردند. بچه ها برای همین ما هر سال روزعاشورا توی هیئت ها می رویم و برای امام حسین (ع) عزاداری می کنیم و سینه می زنیم و گریه می کنیم... پس یادتون نره توی عزاداریها شرکت کنید تا امام حسین (ع) هم همیشه از خدا برای شما خوبی طلب کند. قصه گویی برای بچه ها انتهای پیام/ ...
کربلا غوغاست امشب
طفلان نوخواسته نیز نخواهد گذشت. کربلا غوغاست امشب؛ بچه ها خوابیده اند اما چیزی درونشان مضطرب است؛ بخوابید عزیزانم! طفلکان مظلوم! فردا همه جا سرخ است، همه زمین ها داغ است، خیمه ها سوخته است. باید پشت خارهای بیابان پناه بگیرید و بچه های کوچکتر را به خود بفشارید تا از ترس نمیرند؛ تا اسب سوارِ یزید صفت پیدایشان نکند؛ آرام بخوابید که از فردا آواره بیابان ها و خرابه هایید. خواب خوب ببینید که از ...
یادگارِ عمار؛ بازخوانی یک هیئت به یادگار مانده از دوران دفاع مقدس/ حسینیه های جبهه ها چگونه بود؟
شان محدود به سال های جنگ نشد و ادامه پیدا کرد و اکنون 39 ساله شده است. حالا جایی در همین شهر رزمندگان گردان عمار کنار هم جمع می شوند؛ هفته ای یک شب در کل سال و شب های دهه ی اول ماه محرم؛ ذکر مصیبت می گویند و خاطرات جبهه را باهم مرور می کنند؛ پیش از آنکه موریانه ی فراموشی، رشته ی خاطرات مشترک و ارزشمند آنان را از بین ببرد. من اولین بار با در دست داشتن یک عکس از سال های 63 ...
شهیدی که شور لبیک یا خمینی او رزمندگان را به وجد می آورد
عملیات کربلای 5 در منطقه شلمچه یکی از غواصان لشکر عاشورا بود، حین عملیات تیری از سوی دشمن به فک و صورتش اصابت کرد؛ اما زخم، مانع از انجام کارش نشد و با همان بدن مجروح و خونین به کار خود ادامه داد تا سرانجام معبر باز شد. عبدالواحد به خاطر شایستگی های زیادی که از خود نشان داد، به واحد اطلاعات لشکر عاشورا منتقل شد و در آن جا نیز کار های زیادی انجام داد تا این که قبل از عملیات بیت المقدس 2 به مرخصی رفت و پس از این که بار دیگر به جبهه بازگشت، در تاریخ یکم بهمن سال 1366 در عملیات بیت المقدس 2 در ماووت عراق به شهادت رسید. انتهای پیام/ ...
شرح آزادگی در قاب کتاب
ای از محتوای کتاب روز بعد فرمانده اردوگاه، ارشدها را برای اعلام نتیجه احضار کرد. گفتیم: سیدی، بچه ها قبول نمی کنن برن کربلا. عصبانی شد و گفت: همه شما را اعدام می کنم. شما قبول کنید برید کربلا من همه خواسته هاتون رو قبول می کنم. صبح که شد برید حمام، غسل کنید، نماز بخوانید بعد سوار اتوبوس شوید. اگر هم دوربین دیدید بشکنید. ما تضمین می کنیم با آرامش می روید و می آیید. دوباره پیغام فرمانده اردو ...
جلوه های ایثار از دفاع مقدس تا راه اندازی بخش پیوند کبد/ جانبازی که دلش را به حضرت ابالفضل(ع) پیوند داد
مستثنی نبود و به قول خودش 8 بار تا اتاق عمل رفته و برگشته بود. می گفت: انگار دست و پای یک گوسفند قربانی را می بندند و به قربانگاه می برند و دوباره دست و پایش را باز و آزادش می کنند. هشت بار از زیر قرآن رد شده بود؛هشت بار از همه حلالیت گرفته بود؛ هشت بار از همه التماس دعا کرده بود؛ 8 بار برای آخرین بار با بچه هایش خداحافظی کرده و مهدی کوچکش را بوسیده بود؛ هشت بار شب هایی را که هرگز صبح ...
نخستین سیاه پوشان عزای حسینی چه کسانی بودند؟/آنچه باید به فرزندان تان درباره سیاه پوشی بیاموزید
واقع قیامش در تاریخ باقی ماند و نشانه اش همین که بعد از 1400 سال هنوز نامش باقی مانده است. این آموزش ها را می توان همراه با قصه و داستان و همینطور خاندن زیارت عاشورا و ترجمه آن برای بچه ها می توان همراه کرد و برای سیاه پوشی هم توضیح داد که در این رسم رمز و رازی است که نشانه حزن و ندوه پیروان اهل بیت(ع) است که لباس سیاه تن کنند و عشق و دوستی شان را به اهل بیت(ع) هر ساله نشان داده و تجدید کنند. ...
نفس هایی که به شماره می افتد/ عشق در حوالی آزادگی جریان دارد
دریافت 13 MB سید مهدی راستین از آزادگان دوران دفاع مقدس در گفتگو با خبرنگار مهر ، گفت: متولد سیزدهم دی ماه سال 41 از پراشکفت، روستایی از توابع بویراحمد هستم. از روزی که تصمیم گرفتم به جبهه های جنگ بروم، سال ها می گذرد، اما این روزها برایم سخت تر از روزهای سخت جنگ، در خانه و در اتاقی با کپسول و دستگاه اکسیژن ساز سپری می شود. یک سالی از ابتلایم به کرونا می گذرد، ...
مادرم گفت: هر کاری می کنی، فقط اسیر نشو!/ روایت رییس سامانه 4030 از هشت سال اسارت در اردوگاه های بعثی
حمله کرد و یک شور عمومی در جامعه برای اعزام به مناطق جنگی ایجاد شد، اصرارهای من هم برای جبهه رفتن شروع شد. اما هرچه تلاش می کردم، به در بسته می خورد. سن کم و جثه کوچکم، همه این تلاش ها را خنثی می کرد. از آن طرف، نگرانی پدر و مادرم برای فرزند ارشدشان بود. خدا بعد از سال ها مرا به آنها داده بود و حالا به راحتی نمی شد رضایتشان را برای جبهه رفتن این فرزند عزیزکرده گرفت. مخالفتی در کار نبود ...
عزاداری در اسارت/هرچه دارم از برکت خدمت به حضرت معصومه(س) است
ما معرفی کنید؟ بنده حسنعلی شبان، متولد 1343 در شهر مقدس قم هستم که سال ها لباس پاسداری به تن داشتم و با همین لباس پاسداری اسیر دشمن شدم و بعد از آزادی هم پاسدار بودم و در کنار آن خادم افتخاری حرم مطهر حضرت معصومه (س) شدم و تا الآن که سه فرزند دارم و بازنشسته شده ام نیز افتخار خدمت به حضرت معصومه (س) را دارم و به این خدمت افتخار می کنم. از زمانی بگویید که قصد جبهه رفتن داشتید ...
فعالیت های علی هاشمی برای عملیات والفجر 10
... رفتم جلو و سلام کردم و گفتم: آقا طناب دارید؟ حاجی صدایم کرد و گفت: سید، کاریش نداشته باش، شهید شده! اما بالاخره طناب پیدا کردیم و ماشین را درآوردیم. بعد وارد حلبچه شدیم. در حلبچه کشتار شده بود. این صحنه ها دل را آتش میزد. زنان و بچه های بی گناه، در جا خشکشان زده و به اطراف افتاده و شهید شده بودند. آن هایی هم که زنده بودند، شرایطشان خیلی بد بود. صدام به مردم خودش هم رحم نکرد. او ...
شجاعت اولین شهید آزاده کشور برای عزاداری محرم در اردوگاه بعثی
بالاخره در سال 1362 به جبهه اعزام شد. شهید ترکاشوند در عملیاتی در سال 1365 به اسارت نیروی های بعثی عراق در می آید که 5 سال در اسارت و از فعالان و مسئول بند 6 اردوگاه کمپ 10 عراق بود و بارها مورد شکنجه های بعثی عراق قرار گرفت. وی در سال 1369 همزمان با ورود آزادگان عزیز به میهن اسلامی بازگشت و بعد از یک ماه پس از ازدواجش به علت شکنجه های دوران اسارت و مجروحیت صبح هنگام از منزل خارج شد و کمی از منزل دور می شود که ناگهان بر روی خط راه آهن در نزدیکی منزل افتاده و به یاران شهید خود پیوست. کد خبر 5283737 ...
تعظیم شعائر حسینی در اسارت/ ماهرالرشید مبهوت رشادت لشکر 25 کربلا
اسوعا سینه زنی و عزاداری نکنیم اما در شب عاشورا به صورت خفا سینه زنی و عزاداری کردیم. رمضانعلی قربانی هم از دیگر آزادگان دوران دفاع مقدس است که از سال 1359 وارد جبهه های جنگ حق علیه باطل شد در عملیات های مختلفی شرکت کرد و آخرین عملیاتی که که موجب اسارت وی شد عملیات رمضان بود که پس از دستگیری 8 سال و نیم در اسارت عراقی ها بود. وی از خاطرات تلخ قبل از اسارتش و بعد از اسارت گفت: ...
تورق خاطرات یک عکاس خبری از دوران اسارت
...> سال ها از آن روز می گذرد و روز به روز به میزان فعالیت رسانه ای و جهادی او در عرصه خبر و رسانه افزوده می شود. به طوری که اکنون حداقل در سه رسانه ایکنا، سینا و شیرازه به عنوان عکاس رسمی فعالیت دارد و البته همکاری های جسته و گریخته ای هم با سایر رسانه ها ممکن است داشته باشد، اما هرچه هست او همیشه فعال است و معنای خستگی را نمی فهمد. روحیه اش دقیقاً مانند روحیه بچه های جبهه و جنگ در دهه 60 ...
خاطرات آزادگان از لحظه آزادی/ آخرین اقدام بعثی ها پس از دفاع مقدس چه بود؟
، چون داستان ما گروگان گیری بود ! بیشتر بچه ها برگشته بودند ایران و فقط ما مانده بودیم! عراقی ها چندین بار اخطار دادند. حتی امکان زدوخورد فیزیکی با عراقی ها زیاد بود. رسیده بودیم آخر خط. گفتند اگر پیاده نشوید همه تان را اینجا قتل عام می کنیم. ناگزیر پیاده شدیم. هر روزش به امید آزادی روز بعد گذشت دوماه سخت و طاقت فرسا در انتظار گذشت. این دوماه انتظار، کشنده تر از سال های اسارت گذشت. ...
فداکاری مرگبار عروس جوان هشترودی برای تولد نوزادش
اعضای نوزاد حسب اعلام کادر درمان بیمارستان کودکان تبریز مشخص شد که جناغ نوزاد دچار شکستگی شده است. پدر مرحومه نعمتی تاکید کرد: دخترم پس از زایمان با افت شدید سطح اکسیژن خون و کاهش سطح هوشیاری روبرو شده بود و دیگر نایی نداشت چون ویروس منحوس کرونا همه جای ریه را درگیر کرده بود و تاب و توان را از دخترم گرفته بود. با اعتراضی که کردیم بالاخره بعد از چندین روز بستری بی نتیجه از طریق آمبولانس ...
حال عمومی محمدرحمان نظام اسلامی خوب است
شایعات هم اصلا توجه نکنید. کرونا جای خودش را دارد ولی اگر کرولا هم باشد، من شکستش می دهم. محمد رحمان نظام اسلامی متولد 1341 در خرمشهر است. وقتی 2 ساله بود پدرش محمدرحیم را در سانحه تصادف از دست داد تا اینکه سال 1360 در آزمون تربیت معلم قبول شد. با شروع جنگ تحمیلی برادرش کریم نظام اسلامی به جبهه رفت تا اینکه در سال 1361 در عملیات خیبر به درجه شهادت نائل آمد. بعد از آن نوبت به محمدرحمان رسید ...
پدری که فرزند آزاده خود را نشناخت/ رزمنده ای که در دوران اسارت به سن تکلیف رسید
اولین دوره ای بود که بچه های سپاه در آن آموزش می دیدند؛ ما نیز در این پادگان چهل روز آموزش دیدم و سپس گردان قدس در تیپ ثارالله به جبهه های جنوب کشور اعزام شد؛ پنج ماه در جبهه حضور داشتیم و بعد از آن عملیات والفجر یک در تاریخ 22 فروردین سال 1362 انجام شد. کمالی پور اظهار کرد: عملیات والفجر یک را که انجام می دادیم به محاصره دشمن در آمدیم و من از چند ناحیه سر، دست، صورت و پا مجروح شدم و ساعت ...
ماجرای خواندنی عجیب ترین خانواده تاریخ
که بالا دیدنش. رسیدن به کلبه ای که سرما و بارون سیاهش کرده بود. دم در کلبه، پیرمردی رو داخل دیدن که انگار از درون قصه های داستایوفسکی بیرون میومد. ژولیده با ریش بلند کفش به پا نداشت، لباسش از گونی بود ولی خیلی آروم بود. نزدیک شدن سلام کردن. پیرمرد اول جواب نداد. پس از چند دقیقه بالاخره گفت: حالا که تا اینجا اومدین، بفرمایین تو. یک خونه قرون وسطایی که به شدت کثیف بود و از چیزای دم دستی ...
اردوگاه العطش برای ما یادآور صحرای کربلا بود
.... ظاهراً در این محوطه ی اسرای بازجویی شده را آورده بودند. چندین سرباز مسلح هم نگهبانی می دادند. با آرامی گفتم: چشمم باز است، بچه ها نگران نباشید، مثل این که نمی خواهند ما را بکشند! بعد از چند ساعت در آن آفتاب گرم بصره گلو ها خشکیده و بچه ها نای حرف زدن نداشتند. دوباره ما را سوار کردند و به اردوگاهی دیگر بردند. یک اتاق نسبتاً بزرگی با سقف کوتاه، شبیه به سوله برای اسرا در نظر گرفتند ...
یکی بود، یکی 2550 روز نبود!
از بچه ها به شهر خودشان فرستاده شدند. تمام خوشحالی که برای آزادی داشتم یک طرف، غم احمد 8 ساله ام که بعد از این همه مدت من را به عنوان پدرش نمی شناخت یک طرف دیگر! 400 سال هم باشد به پایت می نشینم... همسر حاجی که نامه های آن روزها را ورق می زند، خاطرات تلخ دلتنگی را مرور می کند، آه می کشد و می گوید: سال اول که از اسارت حاجی خبر نداشتم و آن یک سال بر من خیلی سخت گذشت ...
ماجرای واکسن ضد عاشورا در اردوگاه بعثی چه بود؟
...، عراقی ها بهانه گیر می شدند. آب اردوگاه را می بستند، به هر بهانه ای کتک می زدند و به لباس و قیافه و ریش بچه ها گیر می دادند. امر و نهی شان هم مدام به راه بود که چرا این جا نشستی؟ چرا پا نشدی؟ چرا لباس نپوشیدی؟ و... همه می دانستیم این کارها به خاطر این است که خبر دارند بچه ها عزاداری می کنند. گاهی از پنجره، مداح یا سخنران ها و تعزیه گردان ها را می دیدند، گاهی هم جاسوس ها خبر می بردند. محرم ها ...
اوضاع خانه و زندگی یک فرمانده بزرگ جنگ
بوسید و با هم رفتیم داخل. تا صبح با مادر صحبت کرد. حاجی اون شب خیلی در مورد شهادت حرف زد. مادر گفت: حرف از شهید شدن که میزنی من طاقت نمی یارم. حاجی هم گفت: باشه ننه باشه. دو کلمه هم که می خوام درباره حوری و بهشت و... حرف بزنم، شما حوصله نداری. بعد اجازه گرفت و رفت خوابید. از طرف تعاونی، خانه ای به اسم حاجی درآمد. همه خانواده خیلی خوشحال شدند. اما خانه ای که می خواست برود نیمه ...
نئو طالبیسم و قضاوت های زود هنگام !
نان را دست از پادرازتر بر گرداند ( قاطعانه می شود گفت امریکا جرات تقابل با طالبان برای حمایت از اشرف غنی را نداشت ). همسایگان افغانستان از چین و روسیه تا ایران و هند و پاکستان نیز یا دلیلی برای حمایت از دولت غنی نداشتند یا مایل بودند طالبان بساط دولت اشرف غنی را جمع کند و همین هم شد و صد البته مردم افغانستان هم در چند دهه اخیر بخوبی دریافتند امریکا نمی تواند افغانی ها را خوشبخت کند و سلطه ...
گریز متفاوت از روضه شش ماهه
که وقتی برای برگرداندن وسایل همسر شهیدم به سوریه رفتم، برادرم را آنجا دیدم! خود حاج اصغر هم آخرین بار عید فطر دو سال گذشته بود که به ایران آمد و به خانواده سر زد و از آن به بعد دیگر نیامده بود. همه این ها به دلیل مسئولیت سنگین وی در منطقه بود. وقتی آخرین بار برای دیدار برادرم به سوریه رفتم، فهمیدم آنجا مسئولیتی دارد اما از جزئیات آن بی اطلاع بودم وقتی به شهادت رسید فهمیدیم یکی از ...
ماجرای واکسن ضد عاشورا در اردوگاه بعثی چه بود؟
ایرانی در اردوگاه های بعثی منتشر کنیم. این خاطرات را بخوانید: هر سال نزدیک محرم و به خصوص در روزهای عزاداری، عراقی ها بهانه گیر می شدند. آب اردوگاه را می بستند، به هر بهانه ای کتک می زدند و به لباس و قیافه و ریش بچه ها گیر می دادند. امر و نهی شان هم مدام به راه بود که چرا این جا نشستی؟ چرا پا نشدی؟ چرا لباس نپوشیدی؟ و... همه می دانستیم این کارها به خاطر این است که خبر دارند بچه ها ...
تسهیل پیروزی های بعدی ایران پس از عملیات عاشورای 3
. به همین دلیل کار عملیات با همت نیرو های گردان تخریب این تیپ و به فرماندهی شهید حاج محمود نوریان باز شد تا نیرو های عمل کننده سپاه در ساعت دو و 19 دقیقه بامداد روز 25 مرداد 1364 با رمز یا سیدالشهدا (ع) دست به حمله زده و با انهدام دو گردان از تیپ 108 لشکر 16 ارتش عراق در شمال فکه، تعداد 635 تن از آنان را کشته و زخمی یا به اسارت بگیرند. همچنین در این حمله ضربتی یک روزه، دو دستگاه ...
روایتی خواندنی از 8 سال اسارت | از ماجرای اسیر نفوذی تا حکایت تزریق واکسن به عزاداران حسینی
هل من ناصر ینصرنی ولی زمانش لبیک گفت و عازم جبهه های حق علیه باطل شد، گفت وگو کرده است که در ادامه می خوانیم. آنا: انگیزه شما برای حضور در جبهه های نبرد در جنگ تحمیلی چه بود؟ فرمی باف: پیروزی انقلاب اسلامی در سال 57 حرکتی بود که در توده های مردم علیه ظلم شکل گرفت؛ البته این جریان ظلم ستیزی مردم پس از کودتای 28 مرداد و اتفاقات سال 42 آغاز شد و ملتی که عزت آنان به واسطه برخی ...
قسمت پایانی سریال زخم کاری لو رفت !؟ | تصاویر
سریال زخم کاری پر بیننده ترین سریال حال حاضر شبکه نمایش خانگی می باشد که از پلتفرم فیلیمو پخش می شود . سریال زخم کاری به قلم محمدحسین مهدویان و کارگردانی خودش ساخته شده است . سریال زخم کاری براساس برداشتی ازاد از رمان مکبث و بیست زخم کاری می باشد . این سریال با بازی خود جواد عزتی خیلی زود طرفداران زیادی پیدا کرد اما جنجال هم کم نداشت . سریال زخم کاری به شدت زیر تیغ سانسور رفت این سریال از سانسور ...