از جزیره فاو تا فتح آتش در قم
سایر منابع:
سایر خبرها
تازه هایی درباره کتاب ستاره کلاشین
پیروزی انقلاب هم با تشکیل بسیج در مسجد محله مان فعالیتش را در این حوزه شروع کرد. سیدمهدی ادامه می دهد: برادرم آموزش های نظامی را قبل از اینکه به جبهه اعزام شود آموخته بود. در این مدت به دنبال گرفتن رضایت از پدر و مادرم بود بالأخره مادرم برگه رضایت نامه اش را امضا کرد. از طرفی مانند همه شهدا که برای رفتن به جبهه سال تولد شناسنامه شان را تغییر دادند، او هم شناسنامه اش را دو سالی بزرگ تر ...
مورد عجیب خانواده محمدعلی رامین
تابع نظر والدینشان نیستند. طبیعتا این جواب هم قانع کننده نبود و برای مردم پذیرفتنی نبود که کسی مادرش اینهمه هزینه بر دوش ملت بگذارد و حالا به راحتی از تشخیص افراد و احترام به خواسته ها سخن سرایی بکند! ساشا سبحانی فرزند محمدعلی سبحانی سفیر اسبق ایران در ونزئلا از دیگر کسانی است که در فاصله گرفتن از پدر، گوی سبقت را از دیگر آقازاده ها ربوده است. او به دلیل انتشار تصاویر منشوری از خودش در ...
آغاز ثبت نام کاروانهای زیارتی راهیان نور در تربت حیدریه/ اعزام زائران به مناطق عملیاتی در چهار مرحله ...
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ سرهنگ پاسدار احمد ناصری موحد، فرمانده سپاه تربت حیدریه در گفت و گو با خبرنگار صبح توس ؛ اظهار داشت: ثبت نام از علاقمندان به حضور در کاروانهای زیارتی سرزمین نور جهت بازدید از مناطق عملیاتی 8 سال دفاع مقدس از صبح امروز اول اسفند ماه در سراسر مساجد و پایگاهها و حوزه های مقاومت بسیج آغاز و تا 20 اسفند نیز ادامه دارد. وی اعزام زائران را در چهار مرحله ...
یوسف گمگشته باز آمد
سرم گذاشت. بالاخره راضی شدم. روزی که رفت انگار دل من را هم با خود برد. امیرعلی 13 دی ماه سال 1394 به سوریه می رود. چند روز بعد از اعزامش، عملیات خان طومان انجام گرفته و او و دیگر دوستانش در محاصره دشمن قرار می گیرند. حین درگیری تیری به پای امیرعلی اصابت می کند و روی زمین می افتد. دوستانش می خواهند به او کمک کنند که خودش نمی گذارد و می خواهد که دوستانش از مهلکه دور شوند تا بعد از آرام شدن شرایط ...
124 هزار صلوات مهریه جالب عروس خانم
عروسی ای می گرفت، چه ساده و چه همه چیز تمام و تجملاتی پشت سرش حرف بود. برایم مهم نبود که چه می گویند می خواستیم ساده بگیریم و بیشتر سرمایه مان را صرف زندگی مشترک مان کنیم نه چشم و هم چشمی؟! بار ها اقوام به پدر و مادرم گفته بودند که چرا دخترت اینطور ازدواج کرد و بخاطر سادگی مراسم ما را سرزنش می کردند، اما خداروشکر در طول این 4 سال خوشبخت بودیم و مشکلی با اینکه ساده شروع کردیم نداریم و هرگز هم پشیمان ...
روایت یک طلبه از تبلیغ در مناطق محروم/ تلاش برای خودکفایی مردمی که 6 ماه در برف محاصره می شوند
از آغاز فصل سرما آغاز کنیم اما انگار این مشکل حالا حالا باید استخوان لای زخم مردم روستای خویه باشد. هر چند از قبل بودجه هایی اختصاص پیدا کرده و کارهایی انجام شده اما همه آن ها نیمه تمام رها شده است. تازه اگر مردم د ر مدت این 6 ماهی ک ه پشت برف مانده اند کار خیلی ضروری در مرکز استان داشته باشند باید از طریق استان لرستان خود را به شهر الیگودرز برسانند و از آن طریق مجدد وارد ...
مادربرزگ محله شاهد، دست خیر دارد
گفتم همانجا یک کامیون آجر و سیمان برای ما خریدند. مردم محله هر کار از دستشان برمی آمد برای ساخت مسجد انجام دادند. ساخت مسجد حدود دو سال زمان برد و اولین نماز جماعت را سال 74 در صحن مسجد خواندیم. روضه گره گشا روضه چهارشنبه های آخر ماه که به نام جوادالائمه (ع) در خانه مرضیه خانم برگزار می شود خودش کانونی برای فعالیت های اجتماعی بانوان محله است. از یک هفته قبل خانم ها برای خرید ...
حیف بود همسرم با شهادت از دنیا نمی رفت
مسجد ما را صدا زد. وقتی به بیرون مسجد آمدیم پدرم را دیدم و پرسیدم: چی شده؟ گفت: هیچی بیاید بریم منزل مهمون اومده. همان روز قم را بمباران کرده بودند، من با خودم فکر کردم حتماً اقوامی که قم زندگی می کنند در این بمباران به شهادت رسیده اند. ما به همراه یکی از آقایان مسجد به منزل مادر شوهرم رفتیم اما هیچ خبری نبود. به ما گفتند علی آقا مجروح شده است. مادر شوهرم گریه و اصرار می کرد که راست ...
اخلاص فرمانده گردان حضرت معصومه (س) در جبهه ها زبانزد بود
خانواده که فضای خانه را به کلی تغییر داد. مادر درباره تولد محمدرضا می گوید: قبل از او پسر دیگری به نام رضا داشتیم که فوت کرد. نام این پسر را به نام امام رضا (ع)، محمدرضا گذاشتیم و در دو سالگی گوسفندی برای او عقیقه کردیم. از همان کودکی بجه ای فعال و پر جنب و جوش بود. چون در خانواده ای مذهبی بزرگ شده بود، در خردسالی علاقه خاصی به مسجد داشت. با وجود سن کم مکبر بود و بعد ها مؤذن شد. همزمان با اوج ...
یادی از محمدمحسن و حمید سماعی یکتا؛ پدر و پسری که در عملیات خیبر آسمانی شدند
. از پدرم بابت زحماتی که برایم کشیدند، خالصانه تشکر می کنم. باشد که خون ما باعث بخشش ما شود و باشد که کربلای حسینی به دست توانمند قوای اسلام فتح شود و باشد که همه ما راهیان لایقی برای مولایمان امام خمینی باشیم.
امام روز اول، با امام روز آخر یکی بود!
که مجبور به حضور در آن جمع بوده، خواسته قیافه اش، قیافه همیشگی نباشد! مطمئناً حاج آقا بعد از13-14سال زندان و تحمل آن همه شکنجه، به خواسته خودش در چنین جایی حضور پیدا نکرده است. اولین دیدارتان با پدر و پس از سال ها، چگونه صورت گرفت؟ وقتی حاج آقا از زندان آزاد شدند، من برای تحصیل به آمریکا رفته بودم. تقریباً یکی دو ماه بعد از آزادی حاج آقا، به ایران برگشتم. تنها خاطره ای که از نخستین ...
زیرکی زن همسایه اسرار یک جنایت را فاش کرد
...> چند وقت است که در ایران زندگی می کنی؟ سابقه ای نداری؟ نه اصلا سابقه ای ندارم و این اولین باری است که دستگیر می شوم. من در کشور سوریه به دنیا آمده ام. مادرم اهل سوریه و پدرم پاکستانی بود. اما وقتی بچه بودم مادرم فوت شد و حدود 31 سال پیش پدرم کاری در ایران پیدا کرد و از همان زمان در ایران زندگی می کنم. پدرم در 12 سالگی فوت شد و از همان زمان روی پاهای خودم ایستاده ام. همه کاری انجام ...
یاد دردها و خاطرات جنگ در ضیافت به صرف گلوله
می رسد به اتاق. یعنی کیست؟ راه رفتنش به آدم هایی نمی آید که وارد مکان های غریب شده باشند. دوباره گردن می کشد. مرد دیگر رسیده روی پله های ایوان. وقتی زیر نور لامپ سقف ایوان قرار می گیرد سرهنگ پیشانی بلند، ابر وهای پرپشت مرد را می بیند. پیش خودش می گوید : بالاخره آمد. خودش است صاحب خانه. با صاحب عکس مو نمی زند. بازی شروع نشده تمام شده است. نفس راحتی می کشد. انگار که از کابوسی وحشتناک ...
خودکشی پس از اطلاع از متاهل بودن نامزد
پرونده می شود تا درس درست و حسابی به این آدم کلاش و کلاهبردار بدهد غافل از اینکه... پدرفیروزه: آن شب خیلی زودتر از همیشه،فیروزه وارد اتاق خوابش شد،من هم به مادرش گفتم بهتر است ما هم زود بخوابیم تا فردا صبح اول وقت برای پیگیری موضوع به کلانتری برویم،اما فکر و خیال خواب واز چشمانم گرفته بود و تا اذان صبح بیدار بودم،با صدای الله اکبر اذان مسجد محل بلند شدم وضو بگیرم که با شنیدن صدای ناله ...
روایت کتک خوردن یکی از سران فتنه از دست یک جانباز/ وااسفا از آن چه دیدم...!!؟
سرویس فرهنگی شهدای ایران : بیش از 12 هزار و ... روز است که از آخرین روزهای حضور رژیم شاهنشاهی می گذرد. از 12 بهمن ماه 1357 یعنی ورود تاریخی امام خمینی(رحمة الله علیه) تا 22 بهمن همان سال که روز "رستاخیز" ملّت ایران نام گرفت. 17 بهمن 1357 روز ماندگار و لحظه تغییر روند زندگی "مجتبی سلمانی" که در آن روزگار، تنها 22 سال بیشتر از بهار زندگی اش نمی گذشت که با اصابت گلوله به پای چپش از بالای پشت بام به ...
می خواستیم با ازدواج و اتومبیل پایبندش کنیم اما...
...... همه می دانستند حسین بچه ای نیست که اصلا آرام و قرار داشته باشد، حسین در همه مراسم ها شرکت می کرد؛ گشت بود، می رفت؛ اراذل و اوباش را می خواستند دستگیر کنند، می رفت، بچه جان نترسی بود. خدا این را خلق کرده بود فقط برای این طور کارها. دیدار با خانواده شهید معزغلامی در زمان حیات پدر شهید **: خبر شهادت حسین آقا چطور به شما رسید؟ جایی خواندم که انگار از فضای مجازی شما ...
اگر محمود زنده می ماند امروز فرمانده ای مثل حاج قاسم می شد
به گزارش جهان نیوز به نقل از روزنامه جوان، شهید محمود ثابت نیا فرمانده گردان کمیل لشکر 27 محمد رسول الله (ص) در بهمن سال 1361 و در جریان عملیات والفجر مقدماتی در 26 سالگی رخت زیبای شهادت به تن کرد و آسمانی شد. پیکر شهید 13 سال در کانال کمیل ماند و در سال 1373 تفحص شد. دختر شهید که در زمان حیات پدر هیچ گاه او را ندید برای اولین بار تابوت پدر را می دید. شهید ثابت نیا در عملیات والفجر مقدماتی و در ...
نگاهی دیگر به ماجرای دختر محمدعلی رامین
به گزارش ایسنا، جعفر محمدی در ادامه یادداشت خود در عصرایران در ادامه نوشت: این البته اولین باری نیست که چنین موضوعی سوژه می شود و احتمالاً آخرین بار نیز نخواهد بود، کما اینکه قبلاً نیز درباره افرادی مانند ساشا سبحانی (فرزند سفیر اسبق ایران در ونزوئلا) یا سمیر زند (فرزند آیت الله خزعلی) و ... بحث های مفصل و البته بی سرانجامی شکل گرفته بود. قطعاً اگر برای این موضوع، قاعده ای نداشته باشیم، همواره در دام سطحی نگری، قضاوت های عجول ...
گفت وگو با پدر شهید حسین خرمیان از شهدای عملیات والفجر 8
کرده اند؟ دقیقاً همینطور است. بعد از شهادت حسین تعدادی از همرزمانش خاطراتی را نقل کردند که من همه آن ها را جمع آوری و ثبت کرده ام. دفتری را تهیه کردم و آن دفتر را دست به دست بین دوستان پایگاهی و همرزمانش می گردانم تا آن هایی که از حسینم خاطره دارند در آن دفتر بنویسند. اتفاقاً سردار شاهچراغی یک سال بعد از شهادت حسین نامه ای برایم فرستاد که حدوداً 20 صفحه می شد. او در آن نامه از ...
بعد از شهادتش فهمیدیم فرمانده بود
می کنم؟ همرزمش به او متذکر شد که جایش را عوض کند چرا که ممکن است عراقی ها پاتک بزنند. اما هنوز جمله اش را تمام نکرده بود که تیری سجده گاه او را نشانه گرفته و خون صورت نورانی اش را سرخ کرد. مادر می گوید: دوستانش می گفتند قبل از شهادت خیلی کم حرف شده و انگار در عالم دیگری سیر می کرده است. شاید هم می دانسته که قرار است پرواز کند. به هر حال به آرزویش رسید و من خوشحالم . داداش حسن شهید شد. دوست و آشنا ...
راه هایی برای حضور کودکان در مسجد
پاهایش را تکان می داد و می گفت:هی هی! وقتی پیامبر خدا می خواست سر بردارد، او را می گرفت و کنار خود می گذاشت و همین که دوباره به سجده می رفت، حسین به پشت پیامبر برمی گشت، و میگفت: هی هی! این کار را همچنان ادامه داد تا این که پیامبر، خدا از نماز فارغ شد(إبن شهرآشوب، 1379ق، ج4،ص:72). از این رو، در روایات معصومان(علیهم السلام) بر این امر تأکید شده و به پدر و مادر دستور داده اند که تا هفت سالگی فرصت بازی را ...
روایت ترنس هایی که فقر و فحشا دامن گیرشان شده است
صحبت شد. قصه ایمان هنوز شور و هیجان رهایی از خانه در سرش بود، آرام و قرار نداشت، اما دوستانش انگار کارکشته تر از او بودند و می دانستند درون مرداب کثیفی هستند که دیگر راه گریزی برای شان نیست، اما چون هیچ گاه در خانواده و جامعه پذیرفته نشدند پا در آن باتلاق سیاه گذاشته بودند. ایمان اما، هنوز سرش به سنگ نخورده است، گمان می کند این شرایط برایش بهتر از سرزنش ها و نکوهش های پدر است ...
43 سال اقامه نماز صبح در مسجد المهدی (عج)
گیر می کند میان لبخند های قاب گرفته شهدایی که بچه های مسجدی همین محله اند. انگار شادترین آدم های محله ردیف نشسته اند روی دیوار و لبخند از لبشان دور نمی شود. زمینی که حاجی کریمی اهدا کرد حاج آقا محمدعلی حمیدی پس از بیماری و زمین گیرشدن حاج حسین حیدری، امام جماعت قبلی که 25 سال ظهر و شام سر اذان خودش را به مسجد می رساند، حالا هر سه وعده نماز را در مسجد اقامه می کند. حاج علی زارع ...
داستان دردسر تلاشی برای تغییر و بهتر شدن است
با این وضعیت هنری تصمیم گرفته و مصمم است به فرانکلین، دردسر و به همه ثابت کند توانایی فتح کاتادین را دارد. او در این صعود درس های زیادی یاد می گیرد. انتشار این کتاب بهانه ای شد تا به گفت وگو با مسعود امیرخانی، مترجم این کتاب بپردازیم؛ مترجمی که از شاگردان عبدالله کوثری بوده و در کارنامه کاری او ترجمه آثاری مانند رمان اندوه جنگ ، در نشر افق، ناداستان اعدام سرباز اسلوویک ، در نشر پیدایش، رمان گربه ...
روایت مادر شهیدان صلبی از نحوه شهادت فرزندانش در کربلای چهار/ مادری که با شنیدن خبر شهادت 3 فرزندش اشک و ...
دهانش شنیدم بند دلم انگار پاره شد و یک آن همه دنیا جلوی چشمم تیره و تار شد ، اما به روی خودم نیاوردم. دست روی شانه های لرزان حاج حسن گذاشتم و گفتم : بی تاب نباش مرد، مگه بچه های تو از امام حسین و بچه هاش بالاترند؟ شهید شدن که شدن. شهادت که گریه نداره مادر شهیدان صلبی حاج حسن رفت گرگان و من ماندم توی (روستای) سرطاق ، آرام و قرار نداشتم. بی خبری بچه ها ...
الگویی موفق برای فعالان حوزه خانواده و جمعیت
خودتان را معرفی کنید میرزاجانی : بنده رضا میرزاجانی هستم متولد 1360 صادره از ارومیه و اهل ارومیه ، دیپلم ریاضی سال 77 گرفته ام و از همان سال به حوزه علمیه بناب رفته ام برای تحصیلات ابتدایی تا سال 82 خدمت ایت الله بنابی در مدرسه ولیعصر بوده ام. سال 82 به حوزه علمیه قم مشرف شدیم، حدود ده سال در حوزه علمیه قم سطوح عالی و کارشناسی ارشد مدرسی معارف از دانشگاه قم گرفته ام .تحصیلات ...