سایر منابع:
سایر خبرها
شهید آسیابان نژاد: باید خود را شکست و در مقابل خدا هیچ شد
جریان جنگ تحمیلی برای حفاظت از میهن اسلامی عازم جبهه ها شد و 7 اسفند سال 1362 در عملیات خیبر هنگامی که فرزندش 20 روزه بود، به درجه رفیع شهادت نائل آمد و پیکر مطهرش پس از 18 سال مفقودی، کشف و در تبریز به خاک سپرده شد. این شهید والامقام در فرازی از وصیت نامه خود که اندکی پیش از شهادتش به تاریخ 17 بهمن 1362 نگاشته، چنین آورده است: باید خود را شکست و در مقابل خدا هیچ شد که هستی از ...
روایت پزشکی که روزی با چرخ دستی برای مردم نفت می بُرد!
.... من هم از او عذرخواهی کردم و گفتم: اگر شوک به شما دست بدهد و زمین بخورید ما چه کسانی را می توانیم جایگزین شما بکنیم؟ یک روز یک دانش آموز را به زور آورده بودند تا درمان شود که کم سن و سال و تنها آرپی جی زن منطقه بود و به خاطر گلودرد چرکی آمده بود تا به او آمپول 3. 3. 6 تزریق کنیم و به من هشدار داده بودند که این بچه فرار می کند و به خط مقدم بازمی گردد. اولین آمپول را تزریق کردیم و ...
امام جمعه تهران درمورد گرانی ها: انگلیس و آلمان وضع شان بسیار بدتر ماست/ طبقات ضعیف آمریکا هم در حال له ...
کردند اما همه متخصصین دوره عمومی شان فقه بود، یعنی همه آنها فقیه بودند و بعد در تخصص پیش می رفتند. صدیقی با روایت حدیثی از امام جعفر صادق (ع) بیان کرد: از نظر امام جعفر صادق (ع) سه چیز نشانه و علامت شیعه است. اول وقت نماز خواندن و حساسیت به نماز، از علائم شیعه است که از سوی امام جعفر صادق (ع) معرفی شده است. وی مواسات و کمک های مومنانه را دومین علامت شیعه براساس حدیث امام جعفر ...
صبح سوم خرداد، پرچم شهادت در میدان امام حسین (ع) بلند بود + فیلم
...، داغ همه ماست. با گذر خودروی حامل خانواده بزرگوار شهید، صداها بلند می شود: الهی بمیرم. خدا بهشون صبر بده. چقدر سخت است. و... انقلابی گری بعد از گذشت یک ساعت و اندی از شروع برنامه، اکنون سیل خروشان جمعیت به میدان شهدا رسید اما هم دردی و هم ذات پنداری و همین طور شهیدپروری و وطن دوستی ، به پایان نمی رسد. این مردم برای تمام روزهای 43 سال و چند ماه عمر انقلاب چنان سینه سپر ...
برگزاری مراسم پیاده روی و زیارت عاشورا در منطقه شاهرود
به گزارش روابط عمومی شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی منطقه شاهرود، مراسم پیاده روی، غبار روبی، عطر افشانی و سخنرانی با حضور سرپرست، فرمانده پایگاه، مسئولین محترم واحدها و فرمانده معزز بسیج ادارات شهرستان شاهرود، با قرائت زیارت عاشورا و همچنین مدیحه سرایی به مناسبت شهادت امام جعفر صادق(ع)، توسط امام جماعت منطقه در حرم شهدای گمنام شاهرود برگزار شد. در ادامه مرتضی احمدیان، یکی از راویان 8 ...
حاضر هستی برای آرمانت از جان عزیزانت بگذری؟
الان هم توی قفس او را نگه داشته بودند، گفتم: علا چقدر خوب می شناسی اش! شهادت دوستانش کمرش را شکست، با بغض به من می گفت: فخری می ترسم بمانم و روزی بیاید که فرزندان شهدا مرا با انگشت نشان بدهند، بگویند این احمد یوسفی است، هم رزم پدر ما بود، پدر ما شهید شد و او هنوز زنده است. برادرم گفت: فخری من می فهمم چقدر سخت است انسان عزیز، بزرگ، دوست داشتنی مثل احمد را، عشق زندگی ات را، پدر بچه ات را ...
جهاد تبیین فریضه واجب فوری است
کدام شهید به کجا برود، افزود: شهدا آیات قرآن را برای ما ترجمه کردند و تفسیر قرآن را در وجود این شهدا دیدیم. حجت الاسلام خضری با بیان اینکه قرآن به نصرت خدا تأکید دارد، اضافه کرد: حوارین به حضرت عیسی یاری کردند و امام صادق (ع) می فرماید: بنی اسرائیل حضرت موسی را کمک نکردند اما شیعیانی داریم که می جنگند در راه ما شهید می شوند و آتش می گیرند اما در این مسیر می ایستند و دست از ولایت برنمی ...
تشییع باشکوه صیادخدایی با ندای یا زینب
مراسم تشییع پیکر شهید صیادخدایی در تهران با حضور مردم عزادار و ارادتمندان به این شهید برگزار شد. پیکر این شهید بر دوش مؤمنان از میدان امام حسین تا میدان شهدا تشییع شد. در این مراسم همه مردم آمده بودند و در این میان خانواده های شهدا به ویژه شهدای مدافع حرم که پوسترهای عکس شهدای خود را در آغوش کشیده بودند، حضورشان به چشم می خورد. همچنین به منظور رعایت پروتکل های بهداشتی الکل و گلاب در مسیر آبپاشی می کردند و از آنجا که هوا به شدت گرم و غبارآلود بود، خادمان با دستگاه آب پاش قدری به خنک کردن فضا می پرداختند. ابت ...
تکفیری ها کنار پیکرش نشستند و ناهار خوردند!
همیشه به شوخی بهش می گفتم کارَت چیست؟ پُستت چیست؟ اینجا برای من یک کمی توضیح بده ببینم این همه می روی ماموریت چه کار می کنی؟ می خندید و می گفت من فیلمبرداری می کنم، کاری نمی کنم، بچه ها آنجا می جنگند من هم ازشان فیلمبرداری می کنم. اصلا هیچ وقت به من نگفت چه کار می کند؛ بعد از شهادتش به من گفتند که تیربارچی بوده. **: متشکریم از وقتی که در اختیار ما گذاشتید... ممنونیم از شما ... همسر شهید: خواهش می کنم؛ خدا اجرتان بدهد... *محدثه نیشابوری ...
مروری بر وصیت نامه شهید امامی
همه شما را به خدا می سپارم. توصیه می کنم اگر تمام اعضاء بدن شما را بگیرند و از همه نوع کمک شما را منع کنند حتماً با اشاره می توانید کمک کنید. خلاصه وصیتم این است مگر ما نمی گفتیم یا حسین (ع) اگر در کربلا بودیم به شما کمک می کردیم، همین الان با شعار کوتاه ما اهل کوفه نیستیم امام تنها بماند، لحظه ای از مواظبت انقلاب غافل نباشید. لا اله الا الله محمد رسول الله ، الله اکبر خمینی رهبر. والسلام، مسلم امامی مورخ 1360/2/26 منبع: نوید شاهد انتهای پیام/ 911 ...
سردار قاآنی: امروز رژیم صهیونیستی جرات شلیک حتی یک تیر را به حزب الله لبنان ندارد
خرمشهر را آزاد کردند، همه به فکر فرو می روند و به معنای جمله خرمشهر را خدا آزاد کرد، می اندیشند. وی ادامه داد: این مکتب است که قادر است در دنیا این سبک مقاومت و جنگیدن پرافتخار را به همه انسان های مسلمان و آزاده و حتی غیرمسلمان آزاداندیش درس بدهد که اگر می خواهید با عزت زندگی کنید و به اهدافتان برسید با چه سبک و سیاقی باید حرکت کنید. مکتب امام(ره) جوانانی را تربیت کرد که حزب ...
امام جمعه موقت تهران : رئیسی به من گفت، الان جایی می روم که بقیه می توانند یقه مرا بگیرند
، فراموش نشدنی و معجزه آسا دانست که محالی را ممکن کرد و گفت: اگر صدام چنین پیروزی ای را به دست می آورد، کشورهای اسلامی پایکوبی می کردند ولی وقتی به امام این خبر را دادند، اینجا هم امام مغرور نشد و گفتند خرمشهر را خدا آزاد کرد. امام یکجا من نگفت. امام جمعه موقت تهران با بیان اینکه جنگ اقتصادی امروز یکی از امتحانات بزرگ تاریخ برای ماست، اظهار داشت: ما امروز یک دولت امین، پابه کار و شهادت طلب ...
کیلومترها دورتر در جست وجوی کتاب!
معرفی می کنم و می گویم خبرنگار ایسنا هستم و اگر بشود گفت وگوی مان حالت مصاحبه داشته باشد. می پذیرد و پای صحبتش می نشینم. نقطه شروع کتابخوانی در روستای شما کجا بود؟ در واقع ایده کتابخوان کردن بچه ها از کجا آمد؟ ما کتابخانه داشتیم، قدمتش به سال 1357 می رسد. کتابخانه ما فراز و نشیب هایی داشته، یک وقت هایی باز بوده و یک وقت هایی هم بسته. سال 1386 من و خواهرم و یک نفر دیگر به خاطر ...
روایت تسنیم از نبرد تا شهادت برترین تک تیرانداز جهان
سیدالشهدای اصفهان شد. پدرم به تمام معنی به ما علاقه داشت، حتی یکجا یکی از هم رزمانش می گفت: توی جبهه در سنگر مستقر بودیم یک دفعه صدای هق هق گریه شهید زرین بالا رفت، بهش گفتم چی شده؟ ایشان می گویند که یاد بچه هایم افتادم. تسنیم: آقای دکتر شما چند خواهر و برادر هستید؟ علی اصغر زرین: 4برادر و 3 خواهر که آن زمان ما کوچک و قد و نیم قد بودیم. بزرگ ترین فرزند خواهرم هستند که 12 سال ...
مدیر حوزه علمیه خواهران استان یزد: فتح خرمشهر شروعی بر آزادسازی قدس بود
سلامی عزیز ایران این روز میدرخشد. نماد است؛ نماد پیروزی حق بر باطل و نماد قدرت الهی و دست قدرتی که امام بزرگوار فرمودند: دست قدرتی دارد ما را حمایت می کند.... جوانهای عزیز! بچه های عزیز من! فردا مال شما است، آینده مالِ شما است؛ شما هستید که باید این تاریخ را با عزّتش محفوظ نگه دارید؛ شما هستید که این بارِ مسئولیّت را بردوش دارید؛ خرّمشهرها در پیش است نه در میدان جنگ نظامی، [بلکه ] در یک میدانی که ...
از کدام خرمشهر برای شما روایت کنم؟!
جملات چه جانی از تن او رفت... 45 روز دمادم جنگیدن، تن در برابر تانک و ایمان در برابر تکنولوژی. روزی که فریادها را از باطن عالم برای اهلش پخش کنند، آن روز حتما فریادها و غریو ایمان و توحید را از این شهر هم در مدرسه خدا تدریس خواهند کرد. خلاصه! سحرگاه چهارم آبان نیمی از شهر جان داد و از تپش ایستاد و از دست بچه ها خارج شد. با اشک و آه و حسرت هر کسی دل به موج های خروشان ...
با خاطرات امام خمینی(ره)؛ آینده نگری امام: روزی به اشتباه خود اقرار می کنید / اگر مردم رأی خود را پس ...
ام هم آن سخنرانی مهم را در روز عاشورا کرده بودند که اینهمه نشان می داد که رژیم مرعوب شده است ولی در کمتر از 48 ساعت پیش بینی امام درست درآمد و فاجعه پانزده خرداد پیش آمد. منبع: برداشت هایی از سیره ی امام خمینی (ره)؛ جلد چهار، صفحه 213. راوی: حبیب الله عسکر اولادی. شما در فرانسه بمانید چند روز بعد از رفتن امام به ایران، تلفنی با مدرسهٔ رفاه در ایران تماس گ ...
گل محمدی: تا 2 سال دیگر در پرسپولیس می مانم
مبنی بر نقل وانتقالات انجام شد، ولی من هیچ وقت این بحث ها را ادامه ندادم. به خود ایشان هم گفتم فقط باید بعد از پایان بازی ها در مورد نقل وانتقالات حرف زده شود. الان هم ما دو بازی مهم در پیش داریم که خیلی برای ما باید مهم باشد. تمام تمرکزمان روی این دو بازی است. بعد از پایان بازی ها فصل نقل وانتقالات می رسد و در موردش صحبت می شود. حتماً در مورد سؤالات شما و هواداران هم صحبت می کنیم. با ...
نوشیدن شربت شیرین شهادت برای فتح خرمشهر
، ولی باید بروم تا با دست پر برگردم که با تمام قوا رفت و به خواسته قلبی اش که شهادت بود، رسید. وی در خصوص خبر شهادتش، گفت: یکی از هم رزمان برادرم خبر شهادتش را به خانواده داده بود، من هم امتحان شیمی داشتم می خواستم به شهرکرد بروم همین که خواستم سوار مینی بوس شوم دو نفر از بچه های فامیل گفتند کار مهمی داریم گفتم امتحان دارم اصرار کردند، تا رسیدن به منزل چیزی نگفتند، همین که نزدیک شدیم ...
فرق داعش با جبهه النصره چه بود؟
باز شد و اینها آمدند بیرون. به ما گفتند آقا هر چی می توانید آدم ها را سریع از معرکه بمباران تخلیه کنید. ما 10، 15 تا تویوتا گذاشتیم تا به تخلیه مردم کمک کنیم. من خودم با بچه هایم آنجا بودم. همه فیلم هایش را هم دارم. مردم آنجا وقتی می فهمیدند ما ایرانی هستیم، مثل بید به خودشان می لرزیدند؛ از بس از ما بد گفته بودند. من به بچه ها گفتم هر چی غذا دارید بیاورید، نان ، مربا، حلوا ارده، حلوای سوری ها. بعد ...
فتح خرمشهر؛ روزی که با دست خالی پیروز شدیم
به گزارش راهبرد معاصر ؛ تمام نقاط ایران از شمال تا جنوب، از شرق تا غرب عطرآگین از حضور شهیدانی است که با نثار خون خویش از خاک وطن دفاع کردند و بیگانگان را از ایران بیرون راندند. در این میان و در طول 8 سال دفاع مقدس مقاومت مردم خرمشهر، حماسه ای از یاد نرفتنی است، مردمی که بدون هیچ امکاناتی از مال و جان و ناموسشان دفاع نمودند شهید دادند اما یک وجب از خاکشان را به دشمن نسپردند. سوم خرداد و فتح ...
این شهید روحانی قبل از شهادت خانه را سیاهپوش کرد و برای حجله اش عکس گرفت
شکر مادر مرا از زندان دنیا نجات داد دوستش از طرف محسن زنگ زده بود. سلامش را رساند و گفت: محسن دلش برای شما تنگ شده است، خودش نتوانست بیایید. پیغام داد که به شما برسانم. به دوست محسن گفتم: به تمام بچه های جبهه سلام برسان. همه شما را به علی اکبر (ع) و امام حسین (ع) سپردم. عزیزم من کی هستم؟ اول فکر خدا باشید بعد هم به فکر حفظ ناموس این مملکت و اسلام. بعدش این شعر را برایش خواندم: سر که نه ...
شهیدی که آخرین پیامک همسرش را ندید!
...، گفتگویی را با ایشان ترتیب داد که متن کامل آن را در چند قسمت تقدیمتان می کنیم. شادی روح همه شهدای مظلوم استان کردستان، صلواتی بر محمد و آل محمد نثار می کنیم... **: رفتن به سوریه را چه جوری اعلام کردند به شما؟ همسر شهید: چون من شرایطم هم خیلی سخت بود، چون آن بچه دخترم هم از دنیا رفته بود، دکتر به من استراحت مطلق داده بود و گفتش که حالا اصلا نباید ریسک داشته باشی. این 8ماه من ...
شبکه اسرائیلی: ایران در زمان و مکان حساب شده قطعاً انتقام ترور را خواهد گرفت
یاد او مراسم زیارت عاشورا را برگزار کنند. یکی دو روز قبل از شهادت به نمایشگاه کتاب رفته بود و کتاب خریده بود من امام جماعت محل کار شهید هستم. ایشان چند روز قبل از شهادت پیش من آمد و گفت از شهدا برای ما زیاد صحبت کن. من به ایشان گفتم الان فصل برگزاری نمایشگاه کتاب است، خوب است که به نمایشگاه کتاب بروی و چند تا کتاب در این زمینه تهیه کنی. روز شنبه روز قرآن خوانی ماست ...
عبای خاکی جهاد/ دلی که برای خدمت آرام و قرار ندارد
فعالیت های جهادی اش اینطور بازگو می کند: اینکه بگوییم به خانواده سخت نمی گذرد باید بگوییم قطعا به خانواده سخت می گذرد ولی چون نگاه مان تکلیف محور است خانواده هم در کنار ما هستند و تلاش می کنند از این مسیر جانمانند؛ این شعار نیست و خدا را شاکریم خانواده در همه ایام مثلاً در ایام راهیان نور با من همراه هستند و به لطف خدا این روحیه را دارند. الان پسرم 17 ساله است و دارد باب روایت گری اردوهای ...
مهم ترین عامل پیروزی جمهوری اسلامی ایران در دفاع مقدس/ منبرها اصلی ترین رسانه انقلاب اسلامی هستند
شاید نماز هم نمی خواند. اما موقعی که امام را دید با آن چهره روحانی و آن محکم صحبت کردن که برخاسته از کلام خدا و ائمه بود، این ها خودبخود عاشق امام شدند و همه چیز را کنار گذاشتند و آمدند شدند یار امام و ماندند تا به شهادت رسیدند. نه تنها در میدان جنگ، بلکه جا های دیگر هم به همین صورت بود. چون امام با سادگی و صداقت مطالبی که برخاسته از کلام خدا بود را بیان می کردند. اینجا بود که در هر رده ...
پاسدار باشی و خبر شهادتت، ما حسرت نشستگان را به استعجاب وادارد؟!
.... برادر سپاهی ام، شهادت از آن شما و هم قطاران شماست. شهادت برای شما دیر و زود دارد اما سوخت و سوز......... سوخت و سوز هم دارد. در حیاتتان چون شمع می سوزید از فتنه ها و آب می شوید از خیانتهای ناخودیها و در لحظه عروجتان، سوزش گلوله... و البته می دانم جای زخم زبانها بر قامت پرصلابتتان بیشتر می سوزد و می سوزاند... از امروز، چند روزی با خانواده تان شریک غم می شویم، باهم ...
یادگاری صدام را در اصفهان از پایم درآوردند!
خانم نجار متولد خرمشهر است؟ متولد 1338 آبادان، بزرگ شده خرمشهر. یعنی از آبادان آمدید خرمشهر؟ پدرم شاغل در شرکت نفت بود و ما به همین خاطر در منازل سازمانی شرکت نفت در آبادان ساکن بودیم تا اینکه سال 42 پدرم بازنشسته شد و آمدیم خرمشهر. از آن زمان به بعد ما در خرمشهر بزرگ شدیم، درس خواندیم و قد کشیدیم. چرا خرمشهر؟ تصمیم پدرم بود؛ عموهایم هم آنجا بودند. پدرم زمینی را در خرمشهر خرید و یک خانه ساخت و بعد همگی با هم آمدیم. الحمدلله زندگی خوبی داشتیم؛ نه مرفه بودیم، نه سطح ضعیفی داشتیم. پدر و مادرم عاشق هم بودند. از دوران کودکی تان در خرمشهر بگویید. دوران کودکی و خاطراتش را زیاد به یاد ندارم. تنها چیزی که از آن روزها یادم است، این بود که صبح ها با صوت قرآن پدرم بیدار می شدیم. کدام محله خرمشهر زندگی می کردید؟ خیابان حشمت نو، محله حشمت نو. یک طرفش به آتش نشانی می خورد، طرف دیگر به فلکه دروازه، یک طرف دیگر به دیزل آباد یا مقبل و طرف دیگر به استادیوم خرمشهر. و این محله هنوز هم زنده است؟ بله؛ ولی تمام خانه ها خراب شده اند و به شکلی که قدیم بود، نیست. برسیم به شروع جنگ و روزهای ناآرام در خرمشهر... ابتدا از قبل از ...
آسمان پرستاره و پرحماسه خو نین شهر
21 خرداد 1359، پاسداران خرمشهری آقایان موسی بختور و عباس فرحان اسدی در درگیری های مرزی با رژیم بعث عراق به شهادت رسیدند و به عنوان نخستین شهدای خرمشهر شناخته شدند و شهادتشان نیت صدام برای شروع جنگ را برملا کرد. ده روز قبل از تهاجم همه جانبه دشمن نیز درگیری های شدیدی رخ داد و بعثی ها به پاسگاه های مرزی حمله ور می شدند؛ لذا مدافعان خرمشهر، مقاومت خرمشهر را 45 روزه می دانند، نه 35 روزه. ...
رمز محبوبیت شهید بروجردی در غرب کشور
علیک کرد و گفت مرا می شناسی؟ کمی دقت کردم، گفتم نه، گفت من یکی از آن پنج نفری هستم که تو را اسیر کرد و به خانه ای روستایی برد، آن پیرمرد که به شما چایی داد پدرم بود. بعد از اینکه شما را بردم با من دعوای بدی کرد. چون قرآن در جیبت داشتی و پدرم دیده بود به من گفت تو خجالت نمی کشی یک بچه مسلمان را اسیر گرفتی؟ نان خودش و زنم را بر من حرام کرد تا وقتی که تو را آزاد کنم. هرچه گفتم به اسرا دسترسی ندارم قبول ...