واکنش یک شهید به درخواست عجیب مادرش در قبر +عکس
سایر منابع:
سایر خبرها
پدری که نزد پسر بزرگ و همسرش بی آبرو شد ! / می خواستم فرار کنم !
ورود بی رویه کفش های چینی به بازار ایران، زندگی و شغل مرا نیز به گونه ای تحت تاثیر قرار داد که از اوج به حضیض سقوط کردم و به اعتیاد و دزدی روی آوردم به طوری که دیگر به کسی رحم نمی کردم و... . مرد 47 ساله ای که برای نهمین بار به جرم سرقت اموال مردم و با تلاش نیروهای کارآزموده تجسس کلانتری امام رضا(ع) مشهد دستگیر شده است، در حالی که از شدت شرم نمی توانست به چشمان پسرش نگاه کند، درباره ...
ماجرای والدین دروغین، طلاق زوج جوان را رقم زد!
مریم خانم است و او در مدتی که با هم بودیم آنها را به جای پدر و مادرش معرفی کرده و من را فریب داده است. تازه وقتی هم برای اولین بار موضوع را گفتم زیر بار نمی رفت و منکر آن بود. قاضی رو به مینا کرد و پرسید: حرف های همسرت را قبول داری؟ مینا آب دهانش را قورت داده و گفت: بله. سال هاست که پدرم اعتیاد دارد و من با مادرم زندگی می کردم. پس از فوت مادرم و برای اینکه بتوانم زندگی ام را ...
فرمانده ای که شهیدان را به خانه بر می گرداند
کمتر کرده بود، هیچ کدام از شهدا را دفن نکردند. سرنیزه ای به من دادند که حالم از آن دوتای دیگر کمی بهتر بود، سپس هر شش نفر از سنگر خارج شدند. سه بار گفت، دارم می بینمش! چند ساعتی گذشت و از برادران خبری نشد. حال دو زخمی دیگر رو به وخامت می رفت. مرتب هذیان می گفتند و مادر و پدرشان را صدا می زدند. من نیز سرگیجه داشتم و مرتب عرق می ریختم. از سوراخ دیوار سنگر به بیرون نگاه می کردم. هر ...
دلیل ماندگاری قطعه آمدم ای شاه عنایت امام رضا(ع) بوده است
، نجوایی با امام رضا(ع) کردم و گفتم که یا امام رضا(ع)! می شود من هم یک روز در ایوان شما مداحی کنم؟! او درباره قطعه آمدم ای شاه پناهم بده و تأثیر معنوی که این اجرا بر زندگی او گذاشته است نیز توضیحاتی داد و افزود: قطعه امام رضا(ع) معروف ترین کار من است. شاید 30-40 بار شعرهای دیگری را خواندم، اما در نهایت این شعر انتخاب شد. این قطعه زندگی من را دگرگون کرد. وقتی نگاه اهل بیت(ع) همراه کاری باشد ...
اجرای سرود سلام فرمانده در گرگان/ عرض ارادتی باشکوه به امام زمان
داده بود. زهرا محمدی یکی از مادران جوان گرگانی به خبرنگار مهر گفت: اصرار و ذوق و شوق زیاد فرزندم باعث شد تا او را به مراسم بیاورم. پدر جوانی که همراه با دو پسر خود از ساعت ها پیش منتظر اجرای مراسم بود به خبرنگار مهر گفت: پسرانم را به تجمع سرود سلام فرمانده آوردم تا با امام زمان خود و فرهنگ مهدوی آشناتر شوند. مفاهیم دینی که در کودکی به فرزندانمان آموزش دهیم مانند ...
روایتی از یک مأموریت در سایه سیا ه چادرهای عشایری/ مردمان بی توقعی که از حداقل ها محرومند
...> من به همراه یکی از دوستانم وارد یکی از چادرها شدیم بچه ها مشغول بازی بودند، صورت های زیبا و گونه های آفتاب سوخته با چشمان رنگی. دختربچه ها روسری های رنگی به سر داشتند با پولک های رنگی و براق که در نور آفتاب مانند چشمانشان می درخشید سراغ مادرشان را گرفتیم. مادر اما در پشت چادر در حال زدن مشکی بود تا ماستی را که خودش از شیر گوسفندان تهیه کرده به کره تبدیل کند و برای فروش به ...
وعده امام حسین(ع) به شهید مدافع حرم: شب قدر سال آینده پیش ما هستی!
، چطور می خواهی برای من دوچرخه بخری؟ علی هم پاسخ داده بود که دوچرخه آسمانی برایت می خرم. همان سال عید کمیته امداد امام خمینی (ره) به خانواده آن پسر بچه یک منزل عیدی داد. مادر علی هم برای او یک دوچرخه خرید. دعا کن شهید شوم وعده امام حسین(ع) به شهید مدافع حرم شهید علی امرایی سه بار به سوریه اعزام شده بود. آخرین اعزام او هم قبل از ماه مبارک رمضان بود. پدر شهید درباره ...
روحیه جهادی و عاشوایی اساتید به عنوان سبک زندگی سرلوحه باشد
به گزارش ایسنا و به نقل از روابط عمومی سپاه انصارالمهدی (عج) استان زنجان، سردار جهانبخش کرمی شب گذشته (30 خردادماه) در همایش گرامی داشت بسیج اساتید، اظهار کرد: فرماندهان بزرگ درس زندگی به ما داده اند؛ مادر شهید شهریاری می گفت هر وقت این شهید به گره ای برمی خورد با خداوند راز و نیاز می کرد تا آن گره باز شود. وی با بیان اینکه رزمندگان هشت سال دفاع مقدس از جمله شهید چمران درس زندگی به ما ...
روایتی از بیماری ای ال اس که نه درمان دارد و نه علت
این شرایط چندان دوام نیاورد؛ پیشرفت بیماری و کوتاه شدن دندان ها بر اثر سایش مدام دیگر راهی برای مادر نگذاشته بود. باید دقایق زیادی چشم در چشم بی حرکتش می نشستیم تا شاید با تکان مختصر مردمک بفهمیم کاری دارد، اما چه کاری؟ عذاب عجیبی است آدم روبه روی مادرش بنشیند و بپرسد تشنه ای؟ و چند دقیقه صبر کند شاید مردمک بی سوی چشم چیزی بگوید. بعد بگوید جایی را بخارانم؟ و باز چند دقیقه نگاه کند و باز ...
کارتن خوابیِ شهید ذوالفقاری در نجف! + عکس
...> **: چه سالی به رحمت خدا رفتند؟ پدر شهید: الان پنج شش ماه بیشتر نمی گذرد. تازه به رحمت خدا رفته است. **: در همین خانه به رحمت خدا رفتند؟ پدر شهید: بله. همین جا بودیم. **: مزارشان کجاست؟ پدر شهید: قطعه 25 بهشت زهرا(س)، کنار پدر و مادر شهید فهمیده به خاک سپرده شده اند. در قطعه 26 برای پسرم یک سنگ یادبود کنار سنگ یادبود شهید ابراهیم هادی گذاشته ایم ...
سه ذکر مهمی که معجزه می کنند | بهترین ذکر پیش خدا
و سپس ستایش او . من گفتم: نمی دانم چه اندازه از تحمید و تمجید بس است؟ حضرت فرمود: بار خدایا! تویی آغاز و پیش از تو چیزی نیست و تویی انجام و پس از تو چیزی نیست، تویی آشکارا و فرازتر از تو چیزی نیست و تویی نهان و در برابر تو چیزی نه و تویی عزیز و حکمت دار (اصول کافی، ج 6، ص 115.) امام صادق (ع) فرمودند: کسی که هنگام خواب سه بار ذکر زیر را بگوید، مانند روزی که از مادر ...
پشت سد پراضطراب کنکور
سال هاست که کارشناسان روانشناسی و جامعه شناسی به دانش آموزان و خانواده هایشان می گویند که کنکور نه آخرین راه است و نه مسیر دستیابی به همه موفقیت ها، اما باز هم حساسیت روی کنکور زیاد است. این نگاه تعیین سرنوشتی به کنکور سبب شده دانش آموزان دوره متوسطه هر سال که به زمان شرکت در آزمون سراسری نزدیک می شوند بیش از پیش دچار اضطراب شوند. اضطرابی که نه تنها سبب بروز بسیاری از آسیب های روحی در ...
از "گور" برخاسته
مجازی می بیند و بعد از چندین سال دوری، مادر گمشده خود را پیدا می کند. حالا 7 سالی از تولد دوباره شیرین می گذرد. زنی که این روزها به عنوان آشپز و یکی از پرسنل سرای مهر کار و زندگی می کند. شنیدن روایت شیرین از زندگی اش که به پایان می رسد، چشمم به دعای نوشته شده روی دیوار می افتد: پروردگارا؛ خود را تقدیم تو می دارم با من کن و از من ساز آنچه خود اراده کنی از اسارت نفس ...
از فقر واقعی تا اظهار فقر / در کوره پزخانه ها چه می گذرد؟ + فیلم
انجام می داد. یک بار مادرش به تلفنم زنگ زد که دخترکم تب کرده. پزشک بالای سرش بردیم و گفت باید برویم بیمارستان. تشخیص عفونت بود. به دلیل تعویض دیرهنگام پوشک، دخترک 14 ساله نازنین ما عفونت گرفت و بعد از چند روز فوت کرد. یکی از مادرانی که فرزند معلول داشت مجبور به کار کردن بود در حالی که فرزند دیگرش هم دانشگاه می رفت. در مدت زمان خاصی این کودک در خانه تنها بود. روزی از ایام غیبت مادر و خواهر ...
نگاهی به زندگی شهید مصطفی چمران / الگوی شهامت، ایثار و شهادت
و باعث اعجاب استادهایش بود. سال 1336 وقتی درسش تمام شد، یک سال در همان دانشگاه درس داد. سال بعد به دلیل ممتاز شدن بورس گرفت که برای ادامه تحصیل به امریکا برود. دانشجوی دانشگاه برکلی کالیفرنیا شد و دکترا گرفت. هنوز سال ها مانده بود تا نهضت اسلامی به رهبری امام پا بگیرد. دوره دوره شاه و ساواک بود و آنها نمی دانستند دانشجویی که به امریکا فرستاده اند تا درس بخواند و تحصیلاتش را تمام کند، فقط درس نمی ...
راهکارهایی آسان برای بیدارکردن فرزند جهت نماز صبح
اختلاس ها را می کنند برخورد قاطع صورت بگیرد، این برخورد قاطع بسیار مهم است و یکی هم این است که من جواب شبهه را داده باشم. من به او گفتم: آقا؟ گفت: بله؟ گفتم: امام حسین(ع) نماز می خواند و آدم خوبی هم بود، درست است؟ گفت: بله. گفتم: شمر هم نماز می خواند و آدم بدی بود، درست است؟ گفت: بله. گفتم: تو چرا به امام حسین(ع) نگاه نمی کنی و به شمر نگاه می کنی؟ ایشان که در قالب نماز به ...
مسئول مرکز ارتباطات و بین الملل حوزه های علمیه تشریح کرد: دستاوردهای سفر آیت الله اعرافی به چند کشور ...
بخورد و شاهد یک جهانی باشیم که در آن هم امام ما نقش آفرین باشد و هم پیامبر مسیحیان که این پیامبر، پیامبر ما هم هست. به یکی دیگر از نقاط تلاقی اشاره کنم؛ حضرت نرجس خاتون(س) مادر امام زمان(عج) ابتدا مسیحی بودند و اجداد حضرت نرجس می رسد طبق روایاتی که ما داریم به یکی از حواریون حضرت عیسی مسیح؛ طبق یک روایتی هم حالا حتی مثلا قبر جناب شمعون که در روایات ما به عنوان شمعون ذکر شده و در کتاب های مسیحی به ...
روایتی از حضور در مراسم جشن ترخیص کارکنان وظیفه ارتش
برای مراسم جشن نمادین ترخیص کارکنان وظیفه، اما تعداد ترخیص شدگان خیلی بیشتر از این هاست. چهره پدران و مادران میان سال و سالمندی که کنار فرزند رشیدشان نشسته اند شبیه هم است؛ چیز خاصی در چهره شان دیده می شود؛ شاید غرور باشد یا افتخار. تفاوت چندانی نمی کند. همین که پسرشان به کشورش خدمت کرده و دوران سربازی اش به پایان رسیده است خوشحال اند. مادر و پسری در آخرین ردیف سالن و صندلی ...
هرچه دارم از تو دارم
ورودی صحن کوثر قرار دارد و حالا که ساعت از 10 شب گذشته، زمان پذیرایی هم تمام شده، اما با شنیدن جمله بفرمایید چای خانه حضرت! برق سه فاز گرفتش و چشمانش برقی از امید زد. این جمله برای او یک جمله عادی نبود. با خودش می گفت: چرا از همه جا خادم به من که می رسد این را بگوید؟! آن هم با صدای بلند! چرا در مسیر قدم های من خادمی ایستاده باشد؟! این دعوت پرنشانه را برای دل گرفته اش همچون پر پرواز یکی از کبوتر های سپیدی می دانست که نامه اجابت به پایش بسته و قرار است حکم آزادی یک زندانی را به دست زندانبان برساند. نامه اجابتش را گرفت و رفت سمت چای خانه در باغ رضوان. ...
سیگاریا رو سوریه نمی برن روانه بازار نشر شد
که نفس نمی کشند، درِ قفس را می بندد و با تعجب به میخی که کنارِ قفس افتاده نگاه می کند. _یک عمر این میخ به دیوار بوده نیافتاده، الان چی شد یهو افتاد؟! محمد ساکت است و به مرغ عشق های مُرده نگاه می کند. مادر از جایش بلند می شود و مرغ عشق های مرده را به سمت حیاط می بَرَد. هنوز درِ پذیرایی را باز نکرده که می گوید: برو غذات رو بخور، از دهن می افته. بابا کنار سفره می نشیند. مادر از ...
روایتی از یک تکاور مدافع حرم
مظلومان بازدارید و حریم عقیله اهل بیت(ع) را در معرض تهدید و دسترسی دشمن قرار دهید ، رفت به جایی که عاشق رفتن و شهادت در آنجا بود. آن شب به او اصرار کردم که نرود اما فردای آن روز به من گفت: مادر! این بار امام حسین(ع) مرا طلبیده است. با شنیدن این جمله تنم لرزید. به مهدی گفتم: آیا خوابی دیده ای؟ مادر! تو را به خدا قسم، مرا نترسان. اما مهدی نه تنها از این حرف اندکی شک و نگرانی به دل راه نداد بلکه انگار تا ...
دعای عاقبت بخیری مادر به شهادت پسر در عاشورای رضوی انجامید
خبرگزاری رضوی آزیتا ذکاء؛ هشت سال دفاع مقدس را در حسرت جبهه رفتن و شهادت در راه خدا گذراند. دلش پیش مادر پیرش بود و خودش را ملزم به نگه داری از او می دید. بین شهادت و خدمت به مادر فقط غبطه بود و غبطه. اما خدا مزد نیکی کردن به مادرش را پس از شش سال از اتمام جنگ تحمیلی با شهادت در بهترین روز و نیکوترین مکان رقم زد. مگر نه این است که خدای تبارک و تعالی بارها در قرآن به نیکی پدر و مادر بعد از ...
بابایِ خوب
خرمایی رنگش را دوگوشی بسته بود و روی دفتر مشقش دراز کشیده بود. عیسی گهگاه به چشمان آبی دخترک خیره می شد. چشمانش درست مثل پدرش بود. با همان بغضی که داشت، لبخند زد؛ اما زود سرش را برگرداند تا مبادا دخترش او را ببیند. بی آنکه بداند چه می نویسد، یک صفحه تایپ کرد. کلمات درهم او را بیشتر به هم می ریخت. صدای همسرش که همیشه آرامش می کرد، این بار مثل یک ساز بدآهنگ نواخته می شد و روحش را سوهان می داد. دلش ...
ادای احترام به مادر تنها شهید ژاپنیِ دفاع مقدس خانم سبا بابایی(کونیکو یامامورا) قهرمانی از سرزمین آفتاب
برگردانده شوند، وظیفه پدر و مادر فقط تربیت صحیح آنهاست و نیز آموخته بود که اگر فرزند راه خدا را انتخاب کرد، نباید مانع او شد. محمد یک بار به جبهه غرب رفت و موقع کنکور برگشت. کنکور را که داد، دوباره عزم رفتن کرد. سرانجام محمد بابایی در سال 1362 در نوزده سالگی در عملیات والفجر یک در فکه به شهادت رسید. در آخرین نامه اش نوشته بود: تصمیم گرفته ام تا آخرین قطره خونم در جبهه بمانم. تمام این سرزمین ...
مادر دختر 2 ساله که بخاطر پنچر شدن آمبولانس فوت شد از روز حادثه می گوید: دخترم را قربانی کردند
هنگام انتقال کودک دو ساله به بیمارستان متوجه می شوند لاستیک های آمبولانس پنچر شده است و درسا به خاطر دیر رسیدن به بیمارستان در آغوش مادرش فوت می کند. پس از این مأموران عامل پنچری لاستیک های آمبولانس را که راننده اتوبوس شرکت واحد است، بازداشت کردند و وی هم به جرم خود اعتراف کرد. پدر و مادر درسا در گفتگو با خبرنگار ما اعلام کردند از خانم دکتر، راننده آمبولانس و راننده اتوبوس شرکت واحد ...
مُسکن های کاغذی جبهه
راحت در کنار تو و فرزندمان باشم و بتوانم پایه های یک زندگی سعادتمندانه را پایه ریزی کنیم. رضا آنقدر با حوصله نوشته بود که گویی در میدان جنگ نیست. ساده شرح حال جنگ و حضور افراد پیر و جوان و حتی خردسالان را، در میدان نبرد داده بود و از من پرسیده بود آیا رواست من که لباس سربازی اسلام و امام زمان را پوشیده ام در خانه بمانم؟ سیل اشک روی گونه هایم روانه شده بود. مگر قرار بود من از ...
جای خالی عباس بهشتیان در این روزهای اصفهان
و سروده دیگری خوانده نشود و ما هم طبق وصیت او عمل کردیم. چرا در تکیه میرفندرسکی به خاک سپرده شدند؟ آقاجون به میرفندرسکی علاقه داشت و در آنجا قبر خریده بود و دوست داشت در این تکیه دفن شود اما خانوم جون همسرشان در باغ رضوان دفن شدند. (در پاسخ به این پرسش، هوشنگ پوریای ولی نیز به خبرنگار ایسنا گفت: آقای بهشتیان در سال 1335 قبر خود را در تکیه میرفندرسکی خریده بود. من بعدها از او ...
جانبازی که 60 بار جراحی شده: دخترم پول می داد تا به من نخندند
.... او را به پشت خط انتقال می دهند تا شاید فرجی شود، اما نه تنها بیمارستان آبادان، بلکه در بیمارستان های اهواز و آیت الله طالقانی تهران هم نتوانستند برایش کاری انجام دهند و آخر کار با آمبولانس به بیمارستان سوانح سوختگی شهید مطهری تهران انتقالش می دهند تا حداقل با انجام چندین عمل جراحی حساس، راه مجاری تنفسی او را باز کنند بلکه بتواند نفس بکشد. از آن سال تا به حالا 60 بار ...