طبیب مسیر روایتگر پزشکان سفیدپوش در مسیر پیاده روی اربعین
سایر منابع:
سایر خبرها
روایتی از دلهای بی تاب فرزندان بهزیستی در کاروان "سرزمین امید"
... " میلاد ساکن قزوین است و 29 سال دارد. او که حافظ قرآن کریم است، از همان کودکی نابینا بوده و برای دومین بار به نجف و کربلا آمده، حسش اما مثل بار اول است. می گوید:" مثل بار قبل خوشحالم و بی تاب زیارت بودم. من این را به دوستانم هم گفتم یک زمان است که شما برنامه ریزی می کنید و به این سفر معنوی می آیید، ولی زمانی هم به شما زنگ می زنند و می گویند اسم شما برای زیارت کربلا درآمده. این یعنی امام حسین (ع) برایم دعوت نامه فرستاده است. این خیلی خوشحالم می کند، حالا که آمدم برای همه سلامتی می خواهم. ...
سلام بر استخوان هایی که 31 سال در ام الرصاص درخشیدند
گرگان می خواهند به خانه شما بیایند . هر چه گفتم ماجرا چیست چیزی نگفت . همه اعضای خانواده آمده بودیم که میهمانان آمدند. در آشپزخانه مشغول ریختن چایی بودم که شنیدم یکی گفت : "شهید شما پیدا شده" استکان از دستم افتاد و شکست و فریاد زدم " بابا برگشته". مادر هم خطاب به پدر گفت: " مهدی آقا شهادتت مبارک بچه هایت". وی اظهار داشت: چند روز مانده به اربعین سال 1396 بود در مراسم باشکوهی که در گرگان ...
روایت همرزمان احمد متوسلیان از 4 سال مقاومت در کردستان به چاپ رسید
پایگاه تحلیلی خبری هم اندیشی: کتاب ایستاده تا همیشه به تدوین و تنظیم فاطمه وفایی زاده حاصل گفت وگو با هم رزمان احمد متوسلیان است که هرکدام پس از معرفی خود و نقششان در حوادث کردستان و جبهه های غربی، نسبت خود را با این سردار پرآوازه بازگو کرده اند. این کتاب خاطرات شفاهی هشت نفر از افرادی است که احمد متوسلیان را بین سال های 1358 تا 1361 دیده اند. مریم کاتبی، حمید فرحزادی، مجتبی عسگری، حسن ...
جلوه های بهشتی در مسیر عاشقی
مقدس ولایت، حضرات معصومین(ع)، اهل بیت(ع) و امام حسین(ع) و خادم الشهدا که همنامِ حضرت زینب(س) و خادم و شاگرد و پیرو حضرت فاطمه زهرا(س) و حضرت زینب کبری(س) نیز هست، خاطرات بسیاری از چند سفرش به نجف و کربلا و از راهپیمایی اربعین را به رشته تحریر در آورده است که به صورت تجمیع شده و یک سفرنامه واحد با افزودن برخی اطلاعات تکمیلی درآمده است و نتیجه کار در این گزارش از نظرتان می گذرد: حرکت به سمت ...
انگشترم مرا زائر اربعین کرد!/روایتی از یک جامانده که خودش را به حرم رساند
کسی راهی می شد یک دفعه بغضم می شکست. قبل تر به همه گفته بودیم که عازمیم و حالا هرکس پیام می داد و زنگ می زد می پرسید: چی شد به سلامتی کی عازمید؟! دلش را نداشتم بگویم قسمت مان نشد. بغضم را با هزار دردسر قورت می دادم و می گفتم انشالله هروقت امام حسین صدایمان بزند! صدای مان زده بود اما ما توان رفتن نداشتیم. همسرم یک روز رفت بیرون و گفت هر طور شده هزینه سفر را جور می کنم و برمی گردم. اما جور نشد پیام ...
مروری بر وصیت نامه شهید ابوالقاسمی
به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس ، شهید حسن ابوالقاسمی نجف آبادی در اسفند ماه 1346، در شهر نجف آباد پابه عرصه وجود نهاد. وی بعد از مدتی به همراه خانواده عازم قم شد. او بعد از اتمام تحصیلات مقطع راهنمایی وارد دروس دبیرستانی شد و درضمن تحصیلات وظیفه خود را چنین دانست که به جبهه برود. این شهید با دیدن دوره امدادگری از نجف آباد عازم جبهه حق علیه باطل شد و در مرحله دوم نیز از شیراز عازم جبهه ...
گفت وگوی تلفنی امیرعبداللهیان با همتای عراقی درخصوص زائران ایرانی
...، گفت: سفر عزیزان برای زیارت اربعین منتفی است، به جز سفرهای هوایی که برای آن هیچ ممنوعیتی قائل نشدیم؛ البته در داخل عراق مشکلات مختلفی وجود دارد و از نجف هم از ما درخواست شده تا آب آشامیدنی ارسال کنیم. توصیه اکید ما این است که زائران از سفر خود منصرف شوند؛ اگر شرایط تغییر کند طی 48 ساعت آینده اطلاع رسانی می شود، فکر نمی کنم بدون اینکه این مسائل حل شود بتوانیم مجوز حرکت عزیزان را صادر کنیم. ...
پیاده روی اربعین با توانیابان/ یک زیارت نیابتی سهم چشم های نگران و پاهای بی قرار
. تا گفتم مادر فورا صدای دورگه و خسته اش میان گوشم طنین انداخت، از علیرضا کارگردان بلامنازع صفحه بعدی دفتر اربعین پرسیدم اما این بار همان نوای خسته هم به گوشم نرسید؛ از زیارت نیابتی گفتم و صدایی بریده بریده گفت مادر خدا دلت شاد کنه، نمی دانی چقدر به دلم نشست . لب به سخن گشوده بود و من بی معطلی مجددا سراغ علیرضا را گرفتم و کلام به فرزند 18 ساله اش با معلولیت ذهنی رسید و گفت ...
دماوند از بالای برج های منهتن منتشر شد
دیدم یکی از آن دفعاتی بود که قاتی کرده بودم بعد از کمی صحبت کردن دستش را جلو آورد و گفت: محمد هستم من هم که بسیار با او احساس نزدیکی کرده بودم ناخواسته به فارسی گفتم: به به می خواستم بگویم چه نام زیبایی دارید که او با تعجب و بلافاصله گفت: از دیدنت خوشحالم به به! حتماً تعجب کرده بود که این ایرانی چقدر نامش شبیه ما افریقایی ها. مثلاً آدادا یا بوگومو یا آبابا است. در بخشی از این کتاب می ...
سفر عراق به روایت خبرنگار فارس/ زائر هندی: قدر کشورتان را بدانید+عکس
شده بود. در گوشه ای از ایوان نجف، ایرانیان مداحی می کردند و سایر زائران هم با آن ها همراه شده بودند و در گوشه ای دیگر برخی به زیارت مشغول بودند. با این وجود، بسیاری همچنان دراز کشیده بودند و حرم امام علی علیه السلام هم مأمنی برای استراحت زوار شده بود. استراحت زوار در حرم ها، دلپذیرترین نقاطی است که هوای خنک و مطبوع دارد همه جا مملو از زائر بود و با وجود اینکه به نظر می رسید ...
نزد نسل سلامت؛ خاطره ای تلخ از آخرین کشیک مشترک
دختر است. وحید انسانی متین، مؤدب ، مهربان، دلسوز و مردمدار بود که تا آخرین لحظه عمر پر برکتش خالصانه به بیماران خدمت کرد و در این راه جانش را فدا کرد. برشی از زندگی شهید منصف کسمائی دکتر وحید منصف کسمایی پزشک متخصص طب اورژانس مرکز آموزشی و درمانی پورسینا رشت 30 آبان 1346 در شهر رشت دیده به جهان گشود وی فرزند دوم خانواده بود و مقاطع تحصیلی خود را در شهر رشت و در مدارس ...
سرنوشت تلخ آنا همتی
... وقتی که چشم میچرخونم تورو تو همه بخش های زندگیم میبینم، حتی گاهی در جزئی ترین و معمولی ترین چیزای زندگی، مثل خوردن میوه ای که دوست داشتی، یا رنگ مورد علاقه ات، یا بویی که دوست داشتی، موسیقی و فیلم های مورد علاقه ات، سفر، دریا و جنگل... بوی لاوندر و ... سال هشتادوسه تا هشتادوشش، نقطه طلایی زندگی ام محسوب میشه، چیزی شبیه خواب و خیال و رویا، بسیار زیبا و درخشان. امروز روز تولد توست همینطور که خاطرات قشنگم مثل فیلم از جلوی چشمم رد میشه، اشک هام هم روی گونه ام جاریه، درد و زخم جای نبودنت توی قلبم هرگز التیام پیدا نمیکنه ...
لحظه های قابل وصف از سفر خانوادگی اربعین
مادری می خواهد قدم در پیاده روی اربعین بگذارد و در این بین راحتی فرزندانش اولویت دارد. اینجاست که سلسله گزارش های ما به عنوان مادرانه های اربعینی شکل می گیرد. با خبرنگار اعزامی گروه زندگی که اتفاقا مادر هم هست همراه شوید. این بار انتخاب همسفر و خرید هدیه برای کودکان عراقی دغدغه مادرانه های اربعینی است. پرده ی اول تقسیم شیرینیِ اجتماع دل ها در ازدحام تن ها نمی دانستم ...
دو ناگفته از روحانی / از ماجرای دیدار با ترامپ تا پشت پرده ی حوادث بنزینی 98
بودم که خبر دیدار را منتشر کند و بعد بازی را به هم بزند. حسن روحانی حتی حاضر می شود بپذیرید که خبر دیدار در میانه دیدار دو رئیس جمهور پخش شود، اما این اتفاق هم رخ نمی دهد. روحانی می گوید: ما می گفتیم که اول دیدار انجام شود و بعد خبرش منتشر شود و خلاصه کار به جایی رسید که گفتند دیدار انجام شود و وسط جلسه خبرش هم اعلام شود. اما پیش از جلسه بازهم تیم ما به گفتگو و مشورت مشغول شدند و در نهایت ...
به یاد جانباز شهید حاج داود کریمی
دغدغه مردم، کشور و دین داشت. همه را دوست داشت و نسبت به کسی کینه در دل نداشت. هر فردی او را می دید شیفته رفتار و اخلاقش می شد، افرادی که در محیط کار با او همکار بودند متوجه ایثار و از خود گذشتگی و بزرگی روح این مردمی شدند یک روز فردی از کاسبان محل به علت مشکلات بازار کسب و کار دچار مشکل شده بود و حاج داود کاری برای وی انجام داه بود او در مقابل چکی برای تاریخ آینده داده بود حاجی مشغول ...
آقانوید بعد از شهادت هم زائر حرم رضوی شد
.... من یک جلسه به منزلشان رفتم و صحبت کردیم. نوع نگرش ما را به موضوع شهادت پذیرفتند و گفتگوها شروع شد. ایشان شکر خدا همان روحیاتی که مد نظر ما بود را داشتند. برخی بخش های کتاب را که می خواندم، می گفتم خدا خیرتان بدهد که به این خوبی منظور من را منتقل کردید... به قول خودشان از همان اول، حاج قاسم به همه ما برای این کتاب کمک کردند. خانم اعتمادی هم اهل استان کرمان هستند و این عنایت، جاری بود. ...
نوید محمدزاده: ممنوع الکار نیستم
) حقیقی بیشتر نزدیک شدم. این یک سفر فوق العاده و معنوی برای من بودم. خوشحالم که این اتفاق افتاد و این نقش فراتر از بحث سینما و بازیگری بود. نوید محمدزاده خطاب به برادران جلیلوند (کارگردان و تهیه کننده) گفت: خیلی ممنونم که این فرصت را داشتم که در این فیلم بازی کنم و از همه گروه تشکر می کنم ...
همه آنچه نوید محمدزاده بر فرش قرمز ونیز گفت
.... خوشحالم که این اتفاق افتاد و این نقش فراتر از بحث سینما و بازیگری بود. نوید محمدزاده خطاب به برادران جلیلوند گفت: خیلی ممنونم که این فرصت را داشتم که در این فیلم بازی کنم و از همه گروه تشکر می کنم چون یک قانون سکوت برای من وجود داشت. من وقتی به صحنه فیلمبرداری می آمدم، نباید متوجه می شدم دوربین کجاست و یا عوامل کجا هستن و همه کمک کردن که این اتفاقات بیفتند. این بازیگر ...
جشن تولد پسر نسرین مقانلو در تکزاس آمریکا | عکس تولد جالب پسران نسرین مقانلو در آمریکا
از آنچه دوست دارم، دور باشم یا نه! آن 10 سال خیلی بر من سخت گذشت؛ بسیار دلتنگ بودم، خیلی شب ها می نشستم برنامه چشم انداز را می دیدم، همکارانم را نگاه می کردم، گریه می کردم. بازگشت نسرین مقانلو به ایران: 10 سال پیش بالاخره تصمیم گرفتم با همسرم صحبت کنم و میزان دلتنگی و علاقه ام به کارم را به او گفتم، خوشبختانه او هم قبول کرد به همراه بچه ها به ایران برگردیم تا بتوانم بدون ...
از امام حسین(ع) خواستم محبت خودش را در دل فرزندانم هر روز بیشتر کند
... از خانم عرب پور خواستم با نگاه خودش، حال و هوای زائران اربعین را توصیف کند، در پاسخ گفت: حال و هوای هر کس به میزان شناخت او از مسیری که انتخاب کرده بستگی دارد. اما چیزی که در بین همه زائران مشترک است و مانند نخ تسبیح دل های آنها را به هم نزدیک می کند، همان عشق امام حسین(ع) است، من این را به مدل های گوناگون دیده ام. گفتم: چند نفر به شما التماس دعا گفتند؟ در حالی که فکر نمی کردم ...
تولد مردی که متهم به سیاه نمایی بود
اما اسباب آشنایی بچه ها را با یک نویسنده مهم فراهم کرد. فاطمه محمدی، مدیر انتشارات نوین کتاب گویا، نیز ضمن خوشامدگویی به مهمانان و قدردانی بابت فرصت تولید کتاب های صوتی از آثار هوشنگ مرادی کرمانی به شکل اختصاصی در این موسسه، گلایه ای را نیز مطرح کرد و گفت: بیش از 15 سال است که مشغول به کار تولید کتاب صوتی هستیم و تا کنون حتی یک نفر از مسوولان و مقامات دولتی هیچ گونه توجهی به این ...
مادر باش نه خدمتکار
...: به خاله گفتم برات غذا بیاره. اگه آیفون رو زد در رو باز کن، ولی قبلش مطمئن شو خودشه. آب جوش واست توی فلاسک ریختم یه وقت سمت گاز نری خطرناکه. با لباس کثیف نری بیرون. همه رو بذار وقتی اومدم می ریزم توی ماشین لباسشویی. لباس های روی رخت آویز رو هم جمع کن بذار روی تختمون اومدم می چینم توی کشو. خلاصه هر بار که او را دیدم مشغول نصیحت و شرح وظایف کاری فرزند 14 ساله اش بود. از اینکه یکی دیگر مثل ...
شهید مدافع حرمی که رجزخوانی را در سوریه باب کرد
باخبر شوم. چون کمی ناراحتی قلبی هم دارم، اورژانس و دکتر خبر کرده بودند. اما به لطف اهل بیت و خانم فاطمه زهرا آرام و صبور هستم. روزی که رفتم حسن را ببینم، وقتی دیدم صورتش سالم است خنده ام گرفت؛ چون شنیده بودم که شهدای سوری سر ندارند. بی اختیار می خندیدم. همه فکر کردند که من دیوانه شده ام. گفتم: من خوبم، حسن من این قدر بامعرفت بود که چیزی برایم کم نمی گذاشت، با صورت سالم برگشته که خوب صورتش را ببوسم ...
7 سال قبل در بین الحرمین به دنیا آمدم
زندگی اش و می گوید: آن شب که گفتم مادرم مرا نفرین کرد، یادتان هست که گفتم یک پرچم دستش بود که رویش یا علی اکبر (ع) نوشته شده بود؟ این پرچم حکایت ها داشت. 12 ساله بودم. محرم بود و اهالی محل مشغول سیاه بندان کوچه ها و من هم سرگرم بازی. در سیاه بندان سهیم شدم و دستمزد مشارکت من پرچم یا حضرت علی اکبر (ع) شد. پرچم را به خانه آوردم و به برادرها گفتم بیایند جلوی خانه مان تکیه حضرت علی اکبر (ع) علم کنیم؟ با ...
امدادرسانی بر فراز دیو سپید
به لحاظ محک آموخته های امدادی ام بود. علاوه بر همنورد خودمان در میانه راه کوهنوردان دیگری هم بودند که به خاطر ارتفاع زدگی دچار مشکل شده بودند و با کمک داروهایی که همراه داشتم موفق شدم به آنها در ادامه مسیر کمک کنم. فاطمه دوست دارد یکی از نجاتگران حرفه ای هلال احمر شود و معتقد است دختران نجاتگر همان انگیزه وشجاعتی را دارند که نجاتگران پسر دارند: کافی است کمی دختران را باور کرده و به آنها اجازه ...
تنها شهید اسکله الامیه!
را در داخل آب کنترل می کردم. وقتی دیدم یکی از بچه ها سرش را بدون حرکت داخل آب قرار داده، بیشتر نگران شدم. شانه اش را گرفتم و تکان دادم. سرش را بلند کرد. با نگرانی و تعجب پرسیدم: چی شده؟ چرا تکان نمی خوری؟ خیلی خونسرد و بدون نگرانی گفت: مشغول نماز شب بودم و ضمنا با طناب متصل به ستون، بقیه را همراهی می کردم. اطمینان و آرامش این نوجوان بسیجی زبانم را بند آورده بود. گفتم: اشکالی نداره! ادامه بده ...
لزوم نظارت بر فعالیت و پوشش شاخ های اینستاگرام
از همه مهربان تر مبتلا نشود و هیچ نوجوان و جوانی مثل او، به دست خودش رنج گرفتاری در عذاب جهنم را تجربه نکند! سردبیر خاص این پویش، از روزی که به لطف خدا و عنایت اهل بیت(ع) از جهنم خودساخته اش برگشت، با خود و خدایش عهد کرد با بذل عشق و محبت، دست بچه های سرگشته جامعه را در دست خدا و امام زمان(عج) بگذارد؛ همان ها که بی صبرانه منتظر بازگشت این دختران و پسران نوجوان و جوان هستند. با گفت وگوی ما با این ...
ورزشکاران و قهرمان از حضورشان در اربعین حسینی می گویند
به گزارش پایگاه خبری وزارت ورزش و جوانان، نجف اشرف نخستین مقصد همپای عرشیان بود که متشکل از قهرمان و پیشکسوتان ورزش بوده است و همه به دیدار یار شتافتند. نیما نکیستا ملی پوش سابق فوتبال از حس حضورش می گوید: خدا قسمت همه ایرانیان و الخصوص عاشقان اهل بیت کند، در حرم امیر المومنین دعا گوی همه کسانیکه التماس دعا گفتن هستم. ریحانه خاتونی عضو تیم ملی دوچرخه سواری بانوان از تجربه ...
همه اربعین کربلا می روند، تو به سوریه می روی؟
همه به کربلا می روند، تو داری به سوریه می روی؟ گفت: حضرت زینب (س) تنهاست؛ می روم تا تنها نباشد. پسرم به سوریه رفت و شب اربعین حسینی شهید شد. فاطمه رستمی همسر شهید 16 سال همراه و همسنگر شهید دهقانی بود که هیچ وقت مانع رفتن همسرش به تبلیغ نمی شد؛ این بانوی صبور اگر چه می دانست ممکن است در سوریه اتفاقی برای همسر بیفتد، اما باز هم مانند 16 سال زندگی که با یک مبلغ داشته، مانع رفتن او به سوریه ...