گفتگوی خواندنی با مادر نخبه ای که در شاهچراغ شهید شد
سایر منابع:
سایر خبرها
شهید 16 ساله ای که گلوله آتشینی بر قلب دشمن شد
.... مادرم بسیار شجاع بود. زمانی که ساواکی ها می آمدند و می گفتند: بگویید جاوید شاه مادرم می گفت: اسم آن سگ را نمی گوییم . یک روز مادر به خانه یکی از همسایه ها رفته بود که شنید صدای جاوید شاه می آید، فهمیده بود که به سمت منزل ما می آیند. گفته بودند که عکس شاه را به در منزلتان بزنید، مردم نیز از ترسشان عکس شاه را از کتاب درسی بچه ها کنده بودند و به در خانه زده بودند تا کاری به آن ها ...
مادر جوان زندانی هم بندی او را از مرگ نجات داد
را ببیند. او می گوید: بیش از 2سال است که زندگی آنها دگرگون شده و همه اعضای خانواده دلشان می خواهد به زودی سهراب آزاد شود. این زن در گفت وگو با همشهری، می گوید که از این به بعد قصد دارد هر کمکی که می تواند برای آزادی زندانیان محکوم به پرداخت دیه انجام دهد. چه شد که تصمیم به آزاد کردن زندانی گرفتید؟ چند وقت قبل به ملاقات پسرم در زندان رفته بودم که متوجه شدم حال پسرم خوب نیست ...
حسین- حسین- شهادت
سال 65 در شلمچه به شهادت رسید. آنچه در پی می آید ماحصل همراهی ما با مادر شهید است. متولد عاشورا پسرم حسین 9 فروردین 1348 در تهران به دنیا آمد. او بچه چهارم من بود. اولین فرزندم پسر، دومی دختر و سومی پسر بود. حسین در روز عاشورا به دنیا آمد و برای همین نام حسین را برای او انتخاب کردیم. همسرم خسرو راننده بود و از این طریق امرار معاش می کردیم. وضعیت مالی و اوضاع زندگی ما خوب بود. حسین خیلی ...
روی کارنامه درسی محمد نوشته بودند شهید شد
مکتب عاشورا تربیت شده ایم و حاضر هستیم همه هستی خود را فدای راه حق و امام حسین (ع) کنیم. گفتگو با این مادر شهید در ادامه می آید. گویا سن واقعی پسرتان محمد، دو سال از سن شناسنامه ای اش کوچکتر بود؟ سال 1347 وقتی محمد متولد شد، برایش شناسنامه نگرفتیم. فرزند بزرگ ترم محمد نام داشت که دو سال قبل از او فوت شده بود، برای همین شناسنامه او را به محمد دادیم. شهید را در خانه حسین صدا می کردیم ...
سهم طلبه بسیجی ازسفره انقلاب!
این عصر هزار و یک رنگ راهش منحرف شود. پدر می گوید: من 20 سال کشاورزی کردم و بچه هایم را با نان حلال بزرگ کردم. کشت من گندم و جو بود و مقید بودم سهمی را که خدا از مالم در نظر گرفته، پرداخت کنم. هر وقت کشت محصولم تمام می شد اول زکاتم را حساب می کردم و کنار می گذاشتم. هرچند پدر او عامل دیگری را مهم ترین علت در مسیر هدایت پسرش عنوان می کند: قدم های درست احمدرضا در مسجد شکل گرفت. مسجد امام ...
یادواره شهید رضا صفری در همدان برگزار شد
ا من شوخی می کند و ناخودآگاه یک کشیده به او زدم. وحید ضیافر یکی از همرزمان شهید صفری نیز در این یادواره بیان کرد: در حدیث داریم با کسی دوست شوید که هر وقت او را دیدید یاد خدا بیفتید، شهید صفری از این دسته افراد بود. وی با بیان خاطره ای اظهار کرد: در اواخر مهرماه بود که یک روز برای تفریح به یکی از روستاهای اطراف همدان رفتیم، می خواستیم غسل جمعه انجام دهیم، آب رودخانه خیلی سر ...
از نشستن پشت وانت به خاطر قد بلند تا حقوق 1 میلیون و 47 هزارتومانی!
دهم و واقعیت است. قد خیلی بلند و مشکل پایم. *تو بچه چالوسی، حسن یزدانی هم بچه مازندران است که همیشه مورد توجه است، حتی از دویدنش فیلم می گیرند و حتی اگر در مسابقه اش بازنده باشد باز هم همه می گویند قربانت برویم. هیچ وقت با دیدن این مسائل غبطه نخوردی یا فکر نکردی که وقتی استاندار این قدر به او توجه می کند، یک ماشین هم به تو بدهد؟ یک مساله این است که بین بچه های تیمی و انفرادی تبعیض ...
همراه با یگان ویژه در شب آشوب
خبرگزاری فارس چهارمحال و بختیاری؛ نرجس سادات موسوی| مدام فضای مجازی را بالا و پایین می کنم و گاهی سرم را بالا می آورم و نگاهی به اطرافم می اندازم، سرم سوت می کشد و مغزم از این حجم از تضاد رگ به رگ می شود. خدا لعنت کند آدمی را که برای این نیروها حرف در می آورد. با هزار التماس و ترفند مادرم را راضی کرده بودم اما با این شرط که از راه دور و در فلان خیابان باشم. اما حالا دور از چشم مادر در ...
مراسم تشییعِ پراندوه دوبلورها برای رفتنِ جلال مقامی + عکس
مظلوم رفت. من خیلی از رفتنش متأثر شدم، می خواستم مطالبی را بیان کنم که آقای تهامی نژاد و آقای قنبری گفتند. دیر یا زود همه خواهیم رفت. منوچهر والی زاده با بغض و اندوه بیان کرد: من دلم برای یک خاطره از جلال مقامی تنگ می شود؛ وقتی که کمی دیر می کردم برای دوبله او به من می گفت پسرم بیا و حالا پدرم رفته است. چقدر زود دوبلورها می روند. من هنرنمایی او را در فیلم های دکتر ژیواگو و طلای مکنا از ...
تلاش خانواده یک زندانی برای آزادی هم سلولی
ادامه داد: فقط برای رضای خدا این کار را انجام دادم و امیدوارم خداوند به پسر خودم هم کمک کند تا آزاد شود. به من اجازه دیدن خسرو را نمی دهند، اما دوست دارم بعد از آزادی او را ببینم. دوست دارم خوشحالی را در چهره انسان ها ببینم. ما بعد از آزادی هم خسرو را رها نمی کنیم. چون مدت زیادی است که در زندان بوده است، پولی د ر اختیارش قرار می دهیم تا کمک خرجش باشد. شوهرم نیز قرار است او را به شرکتش ببرد تا در آنجا مشغول به کار شود. امیدوارم خداوند دل مرا هم شاد کند و پسرم آزاد شود.بدین ترتیب با پرداخت دیه از سوی زن میانسال، خسرو بعد از 12 سال حبس روز پنجشنبه گذشته از زندان آزاد شد. ...
وداع با صدای دیدنی ها / پیکر زنده یاد جلال مقامی بدرقه شد
...> والی زاده با بغض و اندوه بیان کرد: من دلم برای یک خاطره از جلال مقامی تنگ می شود؛ وقتی که برای دوبله کمی دیر می کردم، او به من می گفت پسرم بیا و حالا پدرم رفته است. چقدر زود دوبلورها می روند. من هنرنمایی او را در فیلم های دکتر ژیواگو و طلای مکنا از یاد نمی برم و اگر این دو فیلم را دیده اید دوباره ببینید. وی اضافه کرد: همیشه می گفتم من از تو بزرگترم و او می گفت همه بچه های دوبله فرزند من ...
به کدامین گناه؟ / پای صحبت اطرافیان شهید آرمان علی وردی
...، می خواست از آشوبگران عبور کند که هم اطلاعاتی از تعداد آنها کسب کند و هم بعد از آن خود را به پایگاه برساند. و چقدر روایت های سوزناک و ابراز هم دردی از افراد در مورد شهادت این طلبه بسیجی در شبکه های اجتماعی منتشر شد. همه می گفتند: خدا به دل پدر و مادرش صبر دهد! اول نماز شنبه ،7 ام آبان 1401، اذان مغرب، مدرسه علمیه آیت الله مجتهدی. با چند نفر از رفقای شهید صحبت ...
پیکر جلال مقامی در خانه ابدی آرام گرفت/ممدوح: دیر یا زود همه خواهیم رفت
می شود؛ وقتی که کمی دیر می کردم برای دوبله او به من می گفت پسرم بیا و حالا پدرم رفته است. چقدر زود دوبلورها می روند. من هنرنمایی او را در فیلم های دکتر ژیواگو و طلای مکنا از یاد نمی برم و اگر این 2 فیلم را دیده اید دوباره ببینید. وی اضافه کرد: همیشه می گفتم من از تو بزرگترم و او می گفت همه بچه های دوبله فرزند من هستند. آنها که تازه به این کار و رشته آمده اند می گویند ما آمده ایم که کنار ...
واکنش های شاعرانه به حمله تروریستی در شاهچراغ
عزا دل حافظ غمین و محزون است چه کرده اند که امروز ما پر از درد است چه کرده اند که رخسار لاله ها زرد است در این زمانه سفله دگر دلی خوش نیست و کام سعدی شیرین سخن، پر از تلخی است دلا خموش ، دلا خون بخور، در این غوغا که گفته سعدی شیراز اینچنین غم تو را: دل شکسته که مرهم نهد دگر بارش؟ یتیم خسته که از پای برکند خارش؟ حریم دوست ...
نبود رویکرد برائتی؛ اصلی ترین عارضه در انسجام جامعه اسلامی
کنند نباید شاد بود و این فهم غلط از دین است، گفت: وقتی می گویند همه زندگی ات باید بر اساس دین باشد می گویند پس خودم چی؟ من هم چیزهایی را دوست دارم من هم سلایقی دارم. همین که غیر خدا وارد می شود، دیگر ولایت خدا نیست. این مقدمه بحث بود که در مورد تعارض بین منفعت طلبی و انسجام اجتماعی موضوعیت دارد. بیشتر بخوانید: چرا جامعه اسلامی باید برائت بجوید برائت و قتال به معنی کشتن نیست ...
دل نوشته فرمانده کل ارتش برای آرتین
شرح است: بسم الله الرحمن الرحیم فرزندم آرتین؛ سرباز ایرانی با تو سخن می گوید. آرتین عزیز؛ کاش من بجای پدر، مادر و برادرت به خون غلطیده بودم و تو اکنون تنها و داغدار نبودی. پسرم آرتین؛ اگر چه قلبم آزرده دلتنگی تو است، اما کاش زخم های دل تو، روی سینه ام انباشته می شد و تو را غصه دار و دلتنگ پدر، مادر و برادرت نمی دیدم. برای یک سرباز ایرانی هیچ چیز سخت ...
کودک ربایی برای جبران ضرر 14 میلیاردی/ ویدئو
می فرستند. اما کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران به آن ها قول داده بودند که بچه شان را برمی گردانند و حالا به قول شان عمل کرده اند. کودک ربایی در راه مدرسه مادر مجتبی توان صحبت ندارد. پدرش که در کار ساخت و ساز است، درباره ماجرای ربوده شدن پسرش می گوید: دوشنبه 25 مهر ماه، پسرم برای رفتن به مدرسه خانه را ترک کرد. دو کوچه پایین تر از خانه مان، مدرسه پسرم بود. ...
علت برپایی قیامت براساس آیات و روایات
نراقی این بود که روش زندگی مردم اصلاً مورد تأیید اهل آخرت نیست و باید در صدد اصلاح خویش برآیند. مکاشفه برزخی مرحوم ملا احمد نراقی اولیای خدا، هرگز از خدا ناراضی و گله مند نمی شوند؛ چون می دانند روزی همه تقسیم شده است؛ برخی کم، دیگری متوسط و یکی هم زیاد. هیچ کدام از اوضاع دنیا نیز ماندنی نیست و می گذرد. قرآن می گوید: وَتِلْکَ الْأَیَّامُ نُداوِلُها بَیْنَ النَّاسِ. ...
یادداشت خواندنی و جانسوز فرمانده کل ارتش خطاب به کودک مجروح شیرازی
فاش نیوز - دل نوشته امیر سرلشکر موسوی فرمانده کل ارتش جمهوری اسلامی ایران برای آرتین سریداران که در حادثه تروریستی حرم شاهچراغ پدر، مادر و برادر خود را از دست داده است، به شرح زیر است: بسم الله الرحمن الرحیم فرزندم آرتین؛ سرباز ایرانی با تو سخن می گوید. آرتین عزیز؛ کاش من بجای پدر، مادر و برادرت به خون غلطیده بودم و تو اکنون تنها و داغدار نبودی. پسرم ...
حق دوست و دشمن در رساله حقوق امام سجاد(ع) + مسابقه
رآن می گوید: لا یَرْبُوا عِنْدَ اللَّهِ (روم/ 39)، این که رشد کرده، تو فکر می کنی یک میلیونت شد یک میلیون و صد، ولی پهلوی خدا رشد نیست، در واقع رشد نیست. یک جمله ای هست، من این را بنویسم برای همه ی این هایی که می خواهند سوءاستفاده کنند به هوای گران فروشی. سود کم. اگر سود کم شد چی؟ نتیجه این می شود: فروش زیاد می شود، می گویند فلانی جنس هایش ارزان است. فروش که زیاد شد، سود زیاد می شود. چی ش ...
ناگفته های جنایت تکفیری
.... هنوز نماز را شروع نکرده بودیم که صدای تیراندازی آمد. با شنیدن صدا، سعی کردم از در اصلی حرم شاهچراغ (ع) خارج شوم اما موفق نشدم؛ وارد اتاقکی در کنار در اصلی حرم شدم و در این اتاقک پناه گرفتم ولی در همان جا نیز ما را به رگبار بست و من از ناحیه گردن مورد اصابت گلوله قرار گرفتم. مجروح دیگری نیز می گوید: با همسر و فرزندم در حرم شاهچراغ (ع) بودیم که صدای تیراندازی را شنیدیم. مردم هراسان به این سو ...
آخرین دیدار/ به یاد شهید مصطفی برزمهری
؛ دیگری چیزی ندیدم. چشمم که باز شد دیدم داخل سنگر دراز کشیده ام و چند تا از بچه ها دور وبرم نشسته اند... شهید مصطفی برزمهری- گلستان شهدا اصفهان- شهادت سوم شهریور 1361 غروب یک روز گرم مردادماه برای رفتن به جبهه در محل اعزام نیرو بودم. تعداد زیادی از رزمندگان که از مرخصی برمی گشتند یا ماموریت جدید داشتند منتظر رسیدن اتوبوس بودند. در میان رزمندگان نوجوان هم سن و سال خودم توجهم را ...
فریدالدین معصومی؛ نخبه ای که در شاهچراغ شهید شد
توریسم آنلاین : دکتر فریدالدین معصومی یکی از شهدای حادثه تروریستی روز چهارشنبه شیراز بود که روز جمعه ششم آبان ماه در تهران تشییع شد.
نخبه ای که در شاهچراغ شهید شد
امام رضا (ع) گفتم: ایشان به جایگاهی که خواست رسید و عرشی شد. من خوشحالم. فقط به مادرش صبر بده. مادرشان خیلی بی تابند. همسرش خیلی بی تاب است. بالاخره کودک چهارساله دارند. زمانی که خبر را شنیدم به همه سپردم که به مادرش خبر ندهند تا خودم به تهران بیایم و خبر را به مادرش بگویم. با مادرش که صحبت کردم گفتم: روا همین بود. ولی مادر است دیگر... نماز اول وقت برادر شهید می گفت ...
یادداشت خواندنی و جانسوز فرمانده کل ارتش خطاب به کودک مجروح شیرازی
فاش نیوز - دل نوشته امیر سرلشکر موسوی فرمانده کل ارتش جمهوری اسلامی ایران برای آرتین سریداران که در حادثه تروریستی حرم شاهچراغ پدر، مادر و برادر خود را از دست داده است، به شرح زیر است: بسم الله الرحمن الرحیم فرزندم آرتین؛ سرباز ایرانی با تو سخن می گوید. آرتین عزیز؛ کاش من بجای پدر، مادر و برادرت به خون غلطیده بودم و تو اکنون تنها و داغدار نبودی. پسرم ...
کودک ربایی برای جبران ضرر 14 میلیاردی در بازار رمز ارز
...> زمانی که تصمیم به این نقشه گرفتی، به خانواده مجتبی فکر نکردی؟ بچه و همسر خودم را بارها تهدید کرده اند که می دزدند. به چه دلیل تهدید شدند؟ به خاطر بدهی، آنهایی که به من پول دادند، وقتی دیدند که نمی توانم پول شان را پرداخت کنم، مرا تهدید کردند که همسر و بچه ام را می ربایند. تو که دیدی ضرر می کنی، چرا به این کار ادامه دادی؟ به یک شب همه چیز تغییر می کند. شب می خوابی و ...
دانلود دعای روز شنبه با صدای علی فانی+ متن
فرستاده اویی و تویی محمّد فرزند عبدالله و شهادت می دهم که تو پیام های پروردگارت را به مردم رساندی و برای امّتت خیرخواهی نمودی و در راه خدا با حکمت و اندرز پسندیده کوشیدی و آنچه را از حق بر عهده تو بود ادا کردی و همانا تو به مردمان مؤمن مهربانی نمودی و بر کافران سخت گرفتی و خدا را با خلوص کامل تا رسیدن مرگ بندگی کردی، پس خداوند تو را به شریف ترین مقام اهل کرامت نائل گرداند؛ سپاس خدای را که ما را به ...
خطیب نماز جمعه شیراز: حادثه تروریستی شاهچراغ سند مظلومیت ملت ایران است
را به یاد مظلومیت حضرت سکینه و حضرت رقیه امام حسین (ع) انداخت سند مظلومیت ملت ایران است و این کودک گفته خودم دیدم پدر و مادرم را کشتند. وی گفت: داعشی ها، آمریکایی، انگلیسی ها و همه دشمنان ایران بدانند که مبغوض ترین افراد در چشم ما شما مستکبرانی هستند که سلاح به دست آن ها می دهند تا در حرمی که محل قداست و امنیت است در جلوی کودک پنج ساله، پدر و مادر و برادرش را بکشند. وی عنوان ...
برای مادر و فرزند به خون غلتیده/ چادرهای خون آلود روضه مصور شاهچراغ خواهند بود
همزمان هم مادر و هم همسر شهید لقب گرفت، در حین نماز جان باختند و دیدارشان به قیامت افتاد. شهادت نخبه ای که به نماز مقید بود فریدالدین معصومی، نخبه 39 ساله اهل تهران بود که در حوزه برق و انرژی به کشور خدمت می کرد و از نیوزیلند فارغ التحصیل شده بود. به گفته یکی از دوستانش هیچ گاه از نماز غافل نمیشد تا اینکه روز چهارشنبه هنگام بازگشت از ماموریت در شیراز برای اقامه نماز ...
شهید محرابیان: ای همیشه بیدار و هوشیار باشید
رحمت خداوند شامل حالمان گردد. در پایان ضمن عرض سلام به حضور برادر و خواهران و خویشان و تمام دوستان، از آن ها می خواهم که مرا به خاطر ادا نمودن حقوقی که بر من داشتند، مرا ببخشند و از درگاه ایزد متعال برایم طلب مغفرت نمایند. ای مادر عزیز! فراموش مکن که فرزندت در راه خدا شهید شده است و چه توفیقی بالاتر از این که خدای متعال به فرزند شما این نعمت را عطا کرده است. در ضمن پول مرا در ...