ماجرای مدافعی که یک روز قبل از شهادت انگشتر حاج قاسم را گرفت
سایر منابع:
سایر خبرها
انگشتری که یار سرباز وطن شد!
سپاه و دوران دفاع مقدس و پس از آن در تأمین امنیت کشور در درون و برون مرزها. یوسف افضلی دوست و همرزم شهید حاج قاسم سلیمانی در کتاب معمار حرم روایت می کند: سردار انگار خودش می دانست که این سفر، سفر آخر او است. خانواده اش می گفتند؛ قبل از سفر آخرشان به سوریه، برای اولین بار، سه روز ما را به باغ شهید باهنر کرج برد. در این سه روز، محل کارش و حتی دفتر آقا نرفت و فقط با خانواده اش و دخترهایش و ...
روایت پسر از مجاهدت های پدر
. شما فرزند چندم خانواده شهید پورجعفری هستید؟ خانواده ما دو دختر و دو پسر دارد. من پسر دوم هستم که در شب عید غدیر خم در سال 63 به دنیا آمدم. آن روزها مانند همیشه، بابا در خانه نبود و در جبهه جنگ بود. این طور که خودش برایم تعریف می کرد، چند روز بعد از تولد من توانست خود را برساند و به مرخصی بیاید. پس پدر کمتر در منزل حضور داشتند؟ پدرم به غیر از اتفاقات خاص ...
حاج قاسم برای مان پدری می کرد
مانند فرمانده ای که نیروی خیلی مهمش را ازدست داده بود، حال شان زیاد خوب نبود و کسی که همیشه خیلی مهربان بود و خیلی هوای بابای مرا داشت و الآن خیلی ناراحت است و مهربانی شان از آنجا به چشمم آمد که در همان روز و با همان حال دست روی سر من کشیدند و سعی می کردند ما را دلداری بدهند. بااین که خودشان هم اوضاع خوبی نداشتند. آن روز یادتان هست چه مطلبی به شما و خانواده گفتند؟ حاج قاسم ...
جان فدا| ژنرالی که همه کس بود، همه جا بود/ محاصره دشمن را شکست، تنف شد قاسم آباد
ناز کشیدن فرزندان شهدا تا بدهی حاج قاسم به طلبه همدانی آقای قلیچ خانی مدافع حرم همدانی از سوریه و مردم سوری و دل های گره خورده به حاج قاسم گفت، از مدافعان حرمی که دمادم چشم انتظار سردار بودند؛ بعد هم پل زد به دیداری از جنس نور در همدان، او از سردار گفتنی ها دارد و من ثبت می کنم: ملاقات با سردار در همدان کلید خورد، در همان سفر تاریخ ساز و من و داداش به اتفاق خانواده شهدای مدافع حرم با ...
روزی که یک ملت در سوگ یک مرد گریست
دوست صمیمی و همرزم شهیدش بی تابی می کرد. مراسم که تمام شد، جلو رفتم و با حاج قاسم دست دادم و به ایشان تسلیت گفتم و فرصتی شد با ابومهدی المهندس هم دست بدهم. اخبار مربوط به حاج قاسم را پیگیری می کردم؛ روز ها و شب ها گذشت تا اینکه آن شب شوم فرارسید؛ 13 دی ماه 1398 شیفت شب خبرگزاری بودم، دقایقی بود که پس از پایان کارم، به خواب رفت بود، اما ساعت 1:30 بامداد با صدای زنگ تلفن از ...
انگشتر حاج قاسم بزرگ ترین مدال زندگی ام بود/ روایت آرین غلامی از یادگاری سردار دل ها
و من هم خیلی خیلی خوشحال شدم. حس عجیبی داشتم از اینکه با فردی شجاع مثل سردار سلیمانی که آوازه شجاعتش همه جا بود، دیدار می کنم. غلامی، صحبت های شهید سلیمانی در این دیدار را اینطور روایت می کند: به سردار گفتم که می خواستم با این اقدام، گوشه کوچکی از کار و مسیر او را ادامه بدهم تا همه در کنار هم به هدفمان نزدیک شویم. حاج قاسم سلیمانی خیلی از من تمجید کرد و گفت که کارم کمتر از مجاهدت ...
جان فدا/ ویژگی های شهید سلیمانی از زبان همرزمش/علاقه و ارادت خاص حاج قاسم به کردها
مردی خشن است در حالی که انسانی خاکی و مردمی بود. وی به شهادت یکی از فرماندهان عراقی و ملاقات شهید سلیمانی با خانواده این شهید اشاره کرد و گفت: شهید سلیمانی با حضور در خانه این فرمانده عراقی 2 انگشتر را به فرزندان وی هدیه کرد و عکس یادگاری گرفت. به گفته مسگریان، همسر آن شهید بعد از پرواز حاج قاسم با من تماس گرفت و گفت، مادر همسرم به خانه ما آمده و گفته دیروز خواب دیدم که فردا ...
ماجرای آخرین خواسته شهید همت از سردار سلیمانی
حاج قاسم سلیمانی می گفتم خوشحالم که آخرین خواسته دنیوی پدرم را اجابت کردید و شاید بخشی از علاقه من به حاج قاسم از اینجا نشأت می گیرد. *صداقت حاج قاسم را احساس می کردیم فرزند شهید همت درباره نوع ارتباط حاج قاسم با خانواده و فرزندان شهید گفت: عده ای می گویند شما را مانند بچه های خودمان دوست داریم، اما صداقت حاج قاسم را احساس می کردیم، چون به بچه ها خیلی مقید بود و خود ایشان ...
مکتب سلیمانی؛ مکتب بازسازی
عذرخواهی من، حاج قاسم که متوجه برداشت نادرست من شده بود، خندید و انگشتر خود را برای هدیه به من داد و گفت هرجا دختر چادری و دختر بدحجاب دیدی، سراغ بدحجاب برو، زیرا دختر چادری پناهگاه دارد و پناهگاه او مسجد، هیات و خانواده اوست و همین چادر پناه اوست، اما آن دختر بدحجاب پناهی ندارد، تو پناه آنها باش. مرور چنین خاطراتی از شهید سلیمانی باعث می شود جای خالی او در کمک به مواجهه عقلانی با چالش های اجتماعی ...
جان فدا| گذری بر حیات حاج قاسم، چهره بین المللی مقاومت
به گزارش خبرگزاری فارس از شیراز، سلام سردار; سلام می کنم به تو که حریم آل عبا را عاشقانه فهمیدی. تو که عطر یاس نبوی در وجودت رخنه کرد و خدا را زیبا ملاقات کردی. تو که دریافتی این دنیای دون، جاذبه ای پوشالی دارد و هر آنچه نزد اوست، باقی است. سلام می کنم به راه سرخ رفته ات، به لبخندهای مهربانانه و پدرگونه ات که نذر بچه های یتیم مدافعان حرم کردی. سلام بر نماز نیمه شب های نگاهت و آن انگشتر ...
من هر شب شما را به اسم دعا میکنم، ابومهدی...
به مناسبت شهادت ابومهدی المهندس، از یاران سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی و فرمانده سازمان حشدالشعبی عراق نماهنگ ابومهدی را منتشر شد
جواد لاریجانی: پیگیری پرونده سردار سلیمانی در مجامع بین المللی، حتی اگر 100 سال هم طول بکشد باید انجام ...
شهادت حاج قاسم، ایشان به پژوهشگاه ما آمدند؛ وقتی که پژوهشگران ما متوجه شدند که ایشان در دفتر ما حضور دارد، حدود 30 الی 40 نفرشان جمع شدند و گفتند ما می خواهیم با ایشان دیدار کنیم. من یک مقدار نگران هم شده بودم ولی در عین حال به ایشان اطلاع دادم که جمعی از همکاران مشتاق دیدار شما هستند که بین آن ها حزب اللهی های متدین هستند، شاید افراد غیر حزب اللهی هم میانشان باشد، ولی همه آن ها شخصیت های علمی هستند ...
او اینگونه سردار دل های جهانیان شد
اشک می ریخت و داغدار رفقای شهیدش بود . (بیانات، 13/10/1398) از همین رو در باره حاج قاسم سردار سلیمانی نقل شده است که دخترشهید حسین محرابی گفته است بعد از سخنرانی حاج قاسم در جمع خانواده شهدای مدافع حرم، چند باربه اسم صدایش زدم، بالاخره شنید و گفت: جانم رفتم جلو جهت تشکر از بابت حضور در جمع ما، که چشمم به انگشترش افتاد به خود جرات دادم و گفتم چه انگشتر قشنگی دارید، می توانید این را به ...
شهید سلیمانی پاسدار تفکر انقلابی در منطقه بود
، می گفت: بعد از ما فتنه هایی رخ خواهد داد که ما شهدای قبل از این ایام غبطه می خوریم و دعا می کنیم که کاش در دفاع از انقلاب و نظام جمهوری اسلامی همراهشان بودیم. وی مردم اصفهان را مورد خطاب قرار داد و اظهار کرد: شما با فتنه گران همراهی نکردید، به فراخوان ها جواب ندادید، به دنبال برهنگی و آسیب رسانی به زیرساخت های کشور نبودید و در مقابل اهانت به قرآن در برابر فتنه گران ایستادید، اجر و ...
جان فدا| داغی که بر دل ماند/ سرداری که میراث غیرت و مردانگی بر جای گذاشت
ستند آرامم کنند نمی توانستند.دست خودم نبود بیشتر از داغ شهادت سردار داغ مظلومیتش مرا می سوزاند خودم را خوب می شناختم؛ می دانستم اگر کاری نکنم دق می کنم با دوستان و آشنایان ختم قرآن و ختم صلوات گرفتیم و مجلس عزا برگزار کردیم اما هیچ کدام از آن ها نتوانست مرا آرام کند. تصمیم گرفتم گروهی در فضای مجازی برای رفع شبهات درست کنم. با بضاعت ناچیزی که داشتم و با توسل به سردار شهید شروع به کار کر ...
جان فدا| سفر حاج قاسم به شیراز با روایت قاب ها
) گفته اند که جایی سخنرانی نکنم. وی افزود: به سردار سلیمانی گفتم من به دنبال بهترین ها برای پدرم هستم چون او بهترین پدر بود، قدری سکوت کرد و بعد گفت این مایه شرمساری است که به مراسم چهلمین روز رحلت آیت الله حائری شیرازی دعوت شوم و نروم چرا که من احتیاج به شفاعتش دارم. حاج قاسم بی آلایش با یار و همراه همیشگی اش شهید حسین جعفری در مراسم حضور یافت. سخنرانی نکرد، فقط میان مردم رفت و ...
هشدار حاج قاسم سلیمانی به پوتین
منافع شما، ابرقدرتی شماست. اگر امریکایی ها سوریه را بگیرند و یک رئیس جمهور امریکایی بر سر کار بگذارند شما دیگر ابرقدرت نیستید. پوتین هم وقتی فکر و مشورت کرد، دید حاج قاسم راست می گوید. او برای حفظ اقتدار خودش در جهان آمد. البته به گمان من تا الان هم خوب آمده و کمک کرده است. * چطور با روس ها کار می کردید؟ این همکاری در حوزه توپخانه ای هم وجود داشت؟ یک بار حاج قاسم به ...
دل حاجی اگر طوفانی هم بود روضه اهل بیت آرامش می کرد
یک جایی خواندم که شما اصالتاً کرمانی نیستید، اما بیشتر فعالیت تان و ارتباط تان در دفاع مقدس و بعد از آن با رزمنده های کرمانی بود. چطور گذرتان به این خطه از کشورمان افتاد؟ من اصالتاً اهل خشت کازرون شیراز هستم. در زمان شاه که آیت الله مشکینی به ماهان کرمان تبعید شدند، شاگرد ایشان بودم و برای کسب فیض از محضر مرحوم مشکینی به روستای محی آباد ماهان رفتم. شاگرد خصوصی ایشان بودم و همانجا هم کار های تبلیغی انجام می دادم. در همین راستا به اغلب شهر های استان کرمان سفر کردم. مجرد بودم که در همین رفت و آمد ها با دختر خانمی از اهالی کرمان ازدو ...
بی تو داغ های زیادی دیده ایم/ برای رهبرم سربازی وفادار خواهم بود
.... کجایی که ببینی بی تو داغ های زیادی دیده ایم. اما قهرمان من! من قول می دهم مانند تو برای پدرم سیدعلی، سربازی وفادار شوم تا مبادا او احساس تنهایی کند. برایمان دعا کن. به امید روزی که مرا شفاعت کنی تا در بهشت برین تو را ملاقات کنم؛ تا آن روز چراغ راه هدایتم باش. کد ویدیو دانلود فیلم اصلی ...
درد دل یک فرزند شهید با حاج قاسم
راضی نشد. تا وقت رفتن رسید ... سردار دل ها با پریشانی چندین بار سراغ یکی از آشنایان خودش رو می گرفت...سید کجاست؟ سید کو؟ هی به اینور اونور نگاه می کرد که سید رو پیدا کنه. وقتی سید اومد، حاج قاسم سه تا انگشتر به سید داد تا برسونه دست اون خانم گزارشگر تا از ایشون دلجویی کنه. فقط بخاطر دیدن بغض اون خانم که حاج قاسم ترس از این داشت دلی شکسته شود! ......ای کاش بودی ....؛ ای کاش ...
ماجرای انگشتری اهدایی حاج قاسم به آیت الله دری نجف آبادی
: انگشترهای زیادی دارم ولی اصلا انگشتر در دست نمی کنم و به عنوان شوخی انگشتر را به حاج قاسم گفتم و با ایشان روبوسی کردم و حسابی سه نفری در میدان فلسطین گرم صحبت شدیم. دری نجف آبادی تصریح کرد: بعد از مدتی فرمانده سپاه روح الله به کرمان رفته بود و شهید سلیمانی به ایشان سه انگشتر داده بود و گفته بود یک انگشتر برای آقای دری، یک انگشتر برای مادر شهید کریمی و یک انگشتر هم به شخص فرمانده سپاه ...
جان فدا| قول و قرار با پدری که هنوز در قاب می خندد
گفت بعد از من تو مَرد خونه هستی. لبخندی گوشه لبش نشست و گفت ببخشید بله شما مَردی شدی برای خودت، اگر می خواهی حاجی را ببینی همراهم بیا، در یک حرکت من را در آغوشش گرفت و سمت ماشین حاج قاسم رفتیم با هم داخل ماشین نشستیم تا خود حاجی بیاید با خودم گفتم حالا اگر بیاید حتما ما را دعوا می کند که چرا بدون اجازه داخل ماشینش نشسته ایم. حاجی این مَرد کوچک می خواهد با شما عکس یادگاری بگیرد ...
مصاحبه المیادین با دوست 30 ساله حاج قاسم؛ دومین تدفین یک پیکر بی سر
کردن که سر نخی پیدا کنیم که این بچه کجایی هست و کی هست و متعلق به کدام خانواده هست. شماره تلفن منزل شان را بچه بلد بود. گفت شماره تلفن را، من به یکی از دوستان گفتم، تماس گرفت. خواهر این بچه گوشی را برداشت؛ او گفت، شما یک کسی را نوجوانی را به عنوان گروگان دارید؟ گفت، همین که این را گفت، آن خانم خواهر این بچه، تماس را قطع کرد. حاج قاسم گفت، بار دوم خودم شماره را گرفتم، این بار مادر بچه گوشی را ...
عاقبت دختری که معادل 150میلیارد تومان مهریه خواست!
را نداشت. **: و شما از چنین فضایی وارد خانه ای شدید با دو اتاق و هفت هشت بچه؛ که البته همسرِ فرزند اول این خانواده هم هستید. تفاوت فضایی خیلی زیاد و خاص است. حاج حمید چقدر برایتان مهم بود که با تمام این شرایط پذیرفتید و رفتید. همسر شهید: حتماً خواست خدا بود، وگرنه انسان چنین امکانات و رفاهی را رها نمی کند و برود. همکلاسی های خودم وقتی شنیدند شاخ درآوردند. یادم هست مهریه یکی از ...
محسن هاشمی: امروز دامنه دفع به عقلای اصولگرا رسیده/ نیازمند ترمیم شکاف های اجتماعی و سیاسی هستیم
رئیس شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران با بیان اینکه سردار سلیمانی خود را سرباز و مدافع همه مردم با هر گرایشی می دید، گفت: اکثریت مطلق جامعه هم او را از خود می دیدند. نگرش حاج قاسم برجذب حداکثری و دفع حداقلی بود. به گزارش ایسنا، محسن هاشمی به مناسبت سالگرد شهادت سپهبد شهید قاسم سلیمانی اظهار کرد: حاج قاسم بارها و بارها در جلسات خصوصی و عمومی گفته بود که خود را یک سرباز می داند و نه ...
جان فدا| حاج قاسم از زبان خانواده همرزمانش/ از 9 سال همراهی با سردار سلیمانی تا دوخت چادر برای دختران ...
همیشه به هادی می گفته که من و هادی با هم شهید خواهیم شد. نگران نباشید امروز هادی همراه من است دختر سردار سلیمانی در خاطره ای تعریف کرده است؛ زمانی که پدرم جهت عملیات عازم سفر بود وقتی نگرانش می شدیم می گفت نگران نباشید امروز هادی همراه من است و پدرم در جایی گفته بود که هادی تا آخر با من خواهد بود حتی در زمان شهادت. بعد از شهادت هادی، همسر سردار سلیمانی گفت از شهادت حاج قاسم دلم سوخت اما از شهادت هادی بیشتر از سردار دلم سوخت هادی جوان لایقی بود. انتهای پیام/ 67075 ...
هم نوایی شاعران ایرانی و خارجی در فراق سردار دل ها
که ایران توانست جا پایی پیدا کند و حرفی برای گفتن داشته باشد و جلوی داعش بایستد، همگی نمود اندیشه ها، ایده ها و طرز تفکر حاج قاسم سلیمانی بود. وی اضافه کرد: تمام همه این ویژگی ها را باید در کنار دیگر ویژگی های او از جمله صمیمیت، مهر و صفای حاج قاسم بگذاریم. ژنرال تمام عیاری که خودش را سرباز می دانست. همه این ویژگی هاست که شهید سلیمانی را در دل مردم زنده نگاه داشت و مکتب او را پررنگ می ...
ملاقات کاروان روایت حبیب با خانواده شهید مدافع حرم در یزد مادر شهید: برای شهادت پسرم رضایت دادم
.... تو اگر اجازه بدهی و راضی باشی برای جهاد بروم. رهبر هم اجازه داده است. من گفتم رضایت همسرت را هم بگیر. او گفت رضایت همسرم با من، فقط شما به من اجازه بدهید تا با خیال راحت بروم و به آرزویم که همان شهادت است برسم. من برای شهادتش رضایت دادم. مادر شهید افزود: پسرم در کرج آموزش دید و بعد از 25 روز که تماس گرفت با خوشحالی گفت دعای تو باعث شد جزو نفرات برتر شوم و به عنوان تک تیرانداز به ...