باید 400 دختر ضدانقلاب را بازجویی می کردم!
سایر منابع:
سایر خبرها
زندگی ساده به سبک شهدا
.... نمی خواهم در کارهای مربوط به نیرو وارد شود. گفتم اجازه بده خودم در کار شهدا به کارش بگیرم. گفت: نه. شما هم مرتبط با نیرو هستی، موافق نیستم! باز هم خودش ادامه داد؛ دامادم که به خواستگاری فاطمه[دختر دوم حاج قاسم] آمد، به او گفتم تو پاسداری. اگر می خواهی دامادم شوی، باید از سپاه بیرون بیایی. نمی خواهم وابسته به من باشی. به هیچ یک از بچه هایم هم اجازه نمی دهم در کار سپاه وارد بشوند ...
پدرم همان جایی دفن شد که پیش از شهادت نشان داده بود
سیدحسن حسینی مردم آمل در ششم بهمن سال 1360 در مبارزه با ضدانقلاب حماسه تاریخی آفریدند. حضرت امام هم در همین خصوص بیاناتی داشتند. شهید میرحسین چه نقشی در این حماسه مردمی داشت؟ اوایل پیروزی انقلاب، منافقین به آمل آمدند و به مردم و ماشین ها حمله کردند! برادرم سر دسته مبارزه با منافقین بود. البته ما از فعالیت هایش خبر نداشتیم. چند بار منافقین به همراه چندین نفر با ماشین لندرور و اسلحه ژ.3 به خانه ما حمله کردند و دنبال میرحسین بودند. تازه آن موقع متوجه شدیم که میرحسین با منافقان ...
موشک هایی که به داد جنگ رسید
به تعریف کردن از انقلاب اسلامی و اینکه ما از شما حمایت می کنیم که یک دفعه دستم رو کوبیدم روی میز و بلند گفتم: دروغ میگید! خیلی جا خورد. ادامه دادم: شما میگین که الان خط مقدم جبهه اسلام ایرانه، شما میگین صدام دشمن همه اسلامه . اون وقت شما موشک دارین و نمی دین ما به دشمن همه کشورهای اسلامی بزنیم. جلود هنوز به حالت عادی برنگشته بود. زبونش گرفته بود بنده خدا! بعد از چند جمله که ربطی به بحث ...
دیو و دلبر
به پدرم گفتم صبح، سیمان و ماسه را بخرد و بدهد کمپرسی بیاورد پای دیوار خانه خالی کند. صبح بعد از خوردن ناشتایی رفتم به طرف میدان اصلی شهر، که معمولا اعتراضات و تظاهرات مردم از آنجا شروع می شد. هنوز به میدان نرسیده بودم که از دور جمعیت مردم را دیدم که توی میدان ازدحام کرده بودند و کم کم می خواستند حرکت کنند. تظاهرات مردم انقلابی با شعار علیه شاه و دار و دسته اش از میدان شروع می شد و معترضان بعد از طی ...
تحقق الگوی سوم انسان انقلاب به روایت یک کتاب
....از طرف دیگر، مراقب است برای حضور زن در اجتماع و ایفای نقش اجتماعی اش زن را به دامان جریان غربی نیفتد و زنانگی زن را از او نگیرد. من یک مدل نزدیک به این نگاه را در کتاب خانه دار مبارز پیدا کردم. خانم سیده اقدس حسینیان سوژه اصلی کتاب، زنی است که از نظر من ویژگی بارزش دست کم نگرفتن خودش و کاری است که انجام می دهد. او در برهه ای از زندگیِ خود در سال های قبل از انقلاب، به همراه همسرش ...
نمازی که ناتمام ماند!
خط مقدم قدم می زدیم که باز حرفم را تکرار کردم: علی! بیا برو مرخصی. برو آماده حج شو! بعد سر به سرش گذاشتم و گفتم: مطمئن باش تو به حج می روی آن وقت اینجا عملیات شروع می شود. تو هم وقتی از حج برمی گردی می بینی عملیات تمام شده و ما هم شهید شدیم. علی آن شب جدی بود، گفت: به خدا قسم! اگر احساس کنم عملیاتی در پیش هست، به حج نمی روم. آنجا زیارت خانه خداست، امااینجا خدا را می شود دید اگر.... ...
اهدای انگشتر و چفیه رهبر معظم انقلاب اسلامی به مادر شهید کربلای هویزه
...: دوست دارم وقتی بزرگ شدی آنچنان شایسته شده باشی که بتوانم پشت سرت نماز بخوانم. این مادر شهید ادامه داد: رضا یگانه پسر خانواده و معلم بود. جنگ که شد، روز اعزام، دنبالش رفتم تا سپاه. کنار ماشین که رسید گفت: دلم می خواهد از ته قلب اجازه بدهی تا بروم. گفتم سپردمت به خدا؛ فدای علی اکبر امام حسین (ع). خندید، گفت: حالا شدی یک مادر نمونه و رفت و در هویزه به شهادت رسید. در ادامه ...
شهید فخری زاده پس از شهادت حاج قاسم آدم دیگری شده بود
.... ما هم نام شنبه آرام را با علامت سؤال انتخاب کردیم. این خاطره را بگویم که یک شب من برای شام خانه شهید دعوت بودم و همسر شهید برایم تعریف می کرد روی همین مبلی که شما نشسته اید، محسن نشسته بود و تلویزیون نگاه می کرد. وقتی شنید حاج قاسم را زده اند، خیلی گریه کرد و بعد رو به همسرش گفت بعد از حاج قاسم نوبت من است. این حرف خیلی عجیب است و درست بعد از حاج قاسم، دشمنان دکتر فخری زاده را زدند. ...
روایت حاج قاسم از زبان دوستانش
کرمان می رفت، به من گفت به آن اتاق برویم. وقتی می آمدند، اتاق را تحویل ایشان می دادیم و به همان اتاق کوچک تر طبقه سوم می رفتیم. آن موقع دو بچه داشتند؛ نرگس و حسین. چون حاج قاسم در اهواز هم کمتر وقت می کرد به هتل برود، مادرخانمش همراه شان می آمد. گاهی برادرخانمش محمود هم بود. پنج نفر در یک اتاق، با پرده ای در وسط و بدون آشپزخانه زندگی می کردند. تازه حاج قاسم گاهی همان جا مهمان داری هم می کرد! فرمانده ...
شهید محمد بروجردی از آرامش به وقت خوردن سیلی تا خشونت به وقت رانندگی/چریک بود و اسلحه داشت اما نخواست ...
سپاه بیرون آمدم و به دانشگاه رفتم. قبل از انقلاب جامعه شناسی می خواندم و دانشجوی اخراجی بودم. تغییر رشته دادم و در رشته تاریخ دانشگاه صنعتی امیر کبیر به ادامه تحصیل پرداختم. آنجا معاون مالی اداری دانشگاه شدم و همچنان درسم را هم ادامه دادم و بعد در دوره سید محمد خاتمی مدیرکل دانشجویان وزارت علوم و معاون مالی اداری معاون پارلمانی حقوقی و معاون دانشجویی وزارت علوم شدم. سپس چون ...
بوسه با افتخار بر دستان روغنی پدر
جملاتش را با روزهای خوش آشنایی با همسرش شروع می کند: من و حاج آقا با هم نسبت فامیلی داشتیم و خیلی ساده و بدون تشریفات ازدواج کردیم. 3بچه اول مان متولد شده بودند که حاج آقا رفت سربازی. من سن و سالی نداشتم. خودم نتوانسته بودم درس بخوانم، اما دوست داشتم بچه هایم درسخوان بار بیایند. هر روز آنها را تشویق می کردم که اگر درستان را خوب بخوانید و نمره خوب بگیرید فلان جایزه را به شما می دهم. پسرها (داوود و قدیر ...
آوای خاموش باران
...> خوب ادامه بدهید چی شد؟ همان شب هاشم در حین بازگشت به خانه دستگیر شده و پلیس ها هم جسد باران را پیدا کرده بودند در بازجویی واقعیت را گفتم، چون دیگر چیزی برای از دست دادن ندارم. پشیمانی؟ این چه سوالیه دخترم را به قتل رساندم، زندگیم تباه شد معلومه که پشیمانم ورفتن پیش باران تن ها آرزوی من است. به نظرت چرا این مسایل پیش میاد چگونه می توان از بروز چنین اتفاقات ...
اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی-19
یک روز مرا به مقر فرماندهی احضار کرده بودند. می خواستند بازجویی کنند زیرا پی برده بودند که من به نفع جمهوری اسلامی شما تبلیغ می کنم. رفتم و مقداری سؤال و جواب کردند. همه چیز را منکر شدم. وقتی از ستاد بیرون آمدم سه نفر سپاهی را چشم و دست بسته دیدم که از بازجویی برمی گشتند. هر کس از راه می رسید به آنها توهین می کرد. پرسیدم: اینها چه کسانی هستند؟ گفتند: از افراد سپاه پاسدارانند که برای عملیات نفوذی ...
11 تیم تا 25 سالگی، کر ملا چعب: تقصیر برانکو بود
داده بودم اما متاسفانه زمانی که به فرودگاه رفتم تا به فنلاند برگردم، به من اعلام کردند که ممنوع الخروج هستی چون مشمولی. این پایان ماجرای من در خارج از ایران بود و پس از آن به ملوان بندرانزلی در لیگ یک رفتم. * در دوره ای که در پرسپولیس حضور داشتی، برانکو صحبتی با تو نداشت که چرا به تو فرصتی برای بازی نمی دهد؟ زمانی که من به پرسپولیس پیوستم، به عنوان کاپیتان تیم ملی جوانان و امی ...
آدمکشی در ولنجک تهران برای دستمزد یک میلیونی
محافظت می کند. شب گذشته سروصدای زیاد از داخل ویلا شنیدم. می خواستم مقابل در بروم، اما چون خیلی زود صدا قطع شد دیگر پیگیر ماجرا نشدم. صبح می خواستم به محل کارم بروم که متوجه شدم در خانه ویلایی باز است. مقابل در رفتم و سعید را صدا زدم. من داخل اتاق های خانه را گشتم و ناباورانه با جسد سعید روبه رو شدم و با پلیس تماس گرفتم. در ادامه تحقیقات روشن شد سعید در یک کارگاه مبل سازی کار می کرده و شب ها ...
پدرانه های سپاه ثارالله برای دختران محروم؛ 1540 نوعروس کرمانی روانه خانه بخت شدند
مردم را از مهمترین اهداف توزیع این جهیزیه ها بیان می کند و می افزاید: به دلیل علاقه وافر حاج قاسم به حضرت زهرا(س)روز پنجشنبه 22 دی ماه همزمان با شب میلاد بانوی دو عالم جشن پیوند فاطمی را برای زوج های نیازمند برگزار کردیم. فرمانده سپاه ثارالله استان کرمان از توزیع این جهیزیه ها بین نوعروسان تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی و افراد نیازمند شناسایی شده در محلات مختلف استان کرمان خبر می دهد و یادآور می شود: امروز سومین برنامه توزیع جهیزیه در سال جاری را برگزار کردیم و این برنامه تا پایان امسال ادامه می یابد. پایان پیام/80019/ ...
افشاگری وکیل سابق طبری: از مرخصی و اموال تا ارتباط دوباره با دانیال زاده
اما بعد از این که پرونده را خواندم و متوجه ابعاد آن شدم، پیش رئیس دادگاه رفتم و گفتم این پرونده بوی خون می دهد و من نیستم. اما رئیس دادگاه به ماده 385 قانون آئین دادرسی اشاره کرد و گفت شما نمی توانید استعفا دهید. داداشی ادامه داد: رئیس دادگاه گفت وقت دادرسی برای 18 خرداد تعیین شده و ما می خواستیم برای متهم وکیل تسخیری بگیریم و حالا که شما وکیل تعیینی ایشان شده اید، دیگر امکان استعفا ...
اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی-18
صلاحیت کامل داشت و آزاد بود به تشخیص خود هر عملی را در کمال آزادی و بدون اینکه کسی جرأت مزاحمت داشته باشد انجام دهد. روزی دستور داد یکی از خانه های روستایی را خراب و از تیرهای چوبی آن برای خود سایبان موقت درست کردند. در این جنگ ظلم و ستم زیادی به کشور شما رفته است. من به عنوان یک سرباز احتیاط دشمن شما شاهد گوشۀ کوچکی از آن بودم که برایتان تعریف کردم. اگر حوصله تان سر نمی رود باز هم بگویم ...
پیروزی حزب الله لبنان با عنایت حضرت فاطمه(س) (حکایت اهل راز)
اتاق دیگری رفتم تا نماز مغرب و عشا را بخوانم. برادرانم (فرماندهان جبهه) روزه مستحبی گرفته بودند و در اتاق دیگر بودند. من روزه نبودم با خود گفتم چند دقیقه استراحت کنم تا در افطار از آنها عقب نمانم. در همان مصلا دراز کشیدم. نفهمیدم خوابم برد یا بیدار بودم، چون فرصتی برای خوابیدن نبود. در همین حال بین خواب و بیداری متوسل به خانم زهرا(س) شدم و درخواست شفاعت کردم. دیدم حضرت زهرا(س) در قسمت ...
روایت ابطحی از گفت وگو ی تلفنی با مصطفی تاج زاده
محمدعلی ابطحی، رئیس دفتر رئیس جمهور در دولت خاتمی در کانال تلگرامی خود نوشت: یک سورپرایز جدی شدم. تلفنم را جواب دادم. با یک شماره ناشناس. خانم محتشمی پور بود. چند شب پیش یک خواب مفصلی از مصطفی تاجزاده دیده بودم. وسط صحبت با خانم محتشمی صدای مصطفی آمد. احوالپرسی کرد. فکرکردم مرخصی آمده. ولی نه از زندان زنگ می زد. خیلی خوشحال شدم. یکی از قدیمی ترین دوستان خانوادگی هستیم. دهها سال سابقه ...
آدم ربایان 8 روز فی تی له پیچ گروگان را شلاق زدند +عکس
ر دستان مرا باز کردند یکی دو روز در همان خانه بودم تا کمی جان گرفتم بعد به من گفتند حواست را جمع کن اگر از ما و این کارها به کسی چیزی بگویی ننه و بابایت را هم می کشیم. بعد از آنکه از آنجا رفتم هر ماه به من هشدار می دادند که حواست جمع باشد اگر کسی بفهمد آدرس همه فامیلت را بلد هستیم می ریزیم و ناکارشان می کنیم. تا اینکه دو سال گذشت همین دو ماه پیش بود که یک دفعه همان فیلم ...
فرار به خارج از کشور پس از قتل استاد دانشگاه
. فکر کردم آن ها می خواهند با او درباره اختلافشان صحبت کنند، به همین دلیل با سعید تماس گرفتم و به او گفتم می خواهم درباره اختلافشان و مشکلی که پیش آمده با او صحبت کنم. من با سعید در بام آجودانیه قرار گذاشتم و او هم به من اعتماد کرد، چون دوست خانوادگی اش بودم و مرا می شناخت. وقتی سعید به محل آمد، تیمور و همسرش با او درگیر شدند و سعید را با چاقو به قتل رساندند. سپس جسدش را داخل صندوق عقب خودرو ...
مادر شهید: قهر کردم تا پسرم به جبهه نرود!
خداحافظی با پسرم قهر کردم! قربان، پسر بزرگم بود و پدرش تازه شهید شده بود. به او گفتم: حالا که پدرت شهید شده تو پیش ما بمان، من با این بچه ها چه کار کنم؟ چه طوری بزرگشان کنم؟ پیش ما بمان و نرو. برگشت و گفت: تو دیگه چرا، مادر؟ سید ها که همیشه مصیبت کش هستند. تو هم مانند عمه ات زینب، صبر کن. از حرف هایش دلم گرفت. مثل بچه ها قهر کردم و به اتاق رفتم و برای بدرقه اش هم نرفتم. ...
خاطره فاطمه طباطبایی از مرحوم سیداحمد خمینی
مجزا می کند نماز است. تنها عبادتی که در هیچ شرایطی از انسان ساقط نمی شود نماز است. او افزود: امام روی نماز اول وقت تاکید داشتند به یاد دارم زمانی که از بیرون به خانه آمدم از من درباره نماز پرسیدند که گفتم می خواهم بخوانم ایشان پرسید چرا اول وقت نخواندی گفتم بیرون بودم و کار داشتم که گفت اگر به نماز اهمیت بدهی کارهایت را طوری تنظیم می کنی که به نماز اول وقت برسی. ایشان بر اهمیت به نماز تاکید فراوان داشتند. اگر می توانید کتاب های امام درباره نماز را بخوانید و بدانید که اگر می خواهید به کمال برسید آن را در نماز به دست می آورید. امام می فرمود اسفار اربعه در یک رکعت نماز خلاصه می شود. ...
حکم قصاص برای 2 قاتل
دو مرد جوان که در حادثه های جداگانه مرتکب قتل شده بودند در دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه و به قصاص محکوم شدند. به گزارش جوان، اولین متهم، بهرام 28 ساله است که 10 آبان سال گذشته به خاطر قتل دوستش به نام سعید بازداشت شد. او در بازجویی ها به جرمش اقرار کرد و گفت: من و سعید سال ها با هم دوست بودیم و همیشه با هم رفت و آمد داشتیم. آن شب در خانه تنها بودم که او را به خانه ام دعوت کردم تا با ...
عمار هم کادرسازی می کند و هم جریان سازی
کنند الگویی است. اگر قرار است در عرصه سینمای انقلاب اتفاقی بیفتد ورود شما جوانان انقلابی و متعهد ضروری است. رئیس سازمان سینمایی تاکید کرد: عمار در این سال ها هم کادرساز و هم جریان ساز بوده است. در این بخش با حضور محمد خزاعی، محسن برمهانی، علیرضا سربخش، محسن علی اکبری و همسر شهید صادق فلاحی از جمال شورجه تقدیر شد. همچنین جایزه ویژه چفیه شهیدان خالقی پور به جمال شورجه کارگردان سینما ...
شهریه طلبگی شبیه یک شوخی
را به دریا زدم و آن رفیق ما مقدمات ثبت نام مرا چید. زمان آزمون رسید. اهواز، مرکز امتحانات حوزوی استان بود. من و چند نفر از دوستان که در آزمون شرکت داشتیم شب قبل از امتحان از ذوق تا دیر وقت بیدار بودیم. در نهایت روز امتحان فرا رسید و با استرس در جلسه امتحان نشستم. یک ماه بعد جواب آزمون آمد، خوشبختانه پذیرفته شده بودم. چه سالی بود؟ اول شهریور سال 86، البته یک مصاحبه حضوری هم از ما ...
روایت دیدار| خرده روایت هایی از حضور در خانه پدری/ وقتی مهمانان متوجه حضور صاحب خانه نشدند
ولی عصر (عج) با اشاره به تغییر و تحولاتی که پس از حضور در بیت رهبری و دیدار با رهبر انقلاب در او ایجاد شده است، می گوید: در روایت ها شنیده بودم که وقتی به محضر یک عالم می رسید، آن نورانیت عالم در دل و فکر شما تاثیر می گذارد و با این دید رفته بودم و همین را دریافت کردم. وی در پایان اظهار می کند: امیدوارم که از این دست دیدارها نصیب همه افرادی که دوست دار این جریان هستند و دلشان با این ...
وزیری که شهردار نشد
در ششم دی ماه سال1332 در تهران به دنیا آمدم. خانواده ما شش نفره بود: پدرم، مادرم، خواهربزرگم تهمینه و من که دومین فرزند خانواده بودم. ترانه، خواهر کوچکم که در 39سالگی درگذشت و تهمورث که آخرین فرزند خانواده است. خانه ما در میدان شاهپور در خیابان مهدی خان مشهور به مهدی موش ، قرار داشت که اجاره ای بود و تا زمانی که پنج ساله بودم در آنجا زندگی می کردیم. سپس به منزلی در خیابان قزوین، بعد از دو راهی ...
چه کسی باید از کربلای 4 رمزگشایی کند؟
پل نو و نهر عرایض برد و گفت که قرار است در این منطقه عملیات انجام بدهیم شما بمان توجیه شو برای عملیات. چهار، پنج روزی در منطقه بودم و تا حدودی نسبت به محورهای که لشکر قرار بود عملیات انجام دهد آشنا شدم. در این چند روزی که در منطقه بودم آسمان ابری بود و اتفاق خاصی نیفتد که قابل توجه باشد. اما روز پنجم قبل از ظهر با آفتابی شدن هوا، هواپیماهای شناسائی دشمن در چندین نوبت بر فراز منطقه پروازهایی را ...