سایر خبرها
صحبت های مردی که همسرش را با ماهیتابه کشت!
افتاده بود که شواهد نشان می داد پیرزن با ضربه ماهیتابه به سرش از پا درآمده است. پسر قربانی که پلیس را مطلع کرده بود به ماموران گفت: من چند سال است ازدواج کرده ام اما هر روز به مادر و پدر پیرم سر می زدم یا با آنها تلفنی صحبت می کردم. امروز هرچه با او تماس گرفتم تلفن را جواب نداد. من که نگران شده بودم مقابل در خانه رفتم. وقتی پدرم در را باز کرد از او پرسیدم چرا مادرم جواب تلفن را ...
این 9 رفتارِ زنانه، آن ها را تحت فشار شدید قرار می دهد
تشویق می شود و او را عاقل می خوانند. اگر زنی، اما حتی موقتا صلاح بداند که به ازدواج و رابطه فکر نکند و تمرکزش را روی حرفه یا تحصیل بگذارد تقریبا نظر همه این است که او به اندازه کافی زیبا و دلپسند نبوده و نتوانسته توجه مردی را جلب کند و به خاطر این تجرد باید به حال او دل سوزاند. تنها به کافه یا رستوران رفتن سال ها پیش وقتی جوان تر بودم مدتی به صورت تمام وقت مشغول تغییر ...
حاتمی کیا، خمسه، فروتن و رادان چه آرزویی 17 سال قبل در سینما داشتند؟
خداوند همه ما را بیامرزد. در آیین افتتاحیه آن دوره بزرگداشت هنرمندانی همچون گلاب آدینه، خسرو سینایی و مجید انتظامی نیز برگزار شد. جعفری جلوه و مهدی هاشمی در بزرگداشت گلاب آدینه گلاب آدینه در این بخش گفته بود: خیلی دوست داشتم فیلم های موزیکال بازی کنم؛ فیلم هایی مثل اشک ها و لبخندها و بانوی زیبای من. دانشگاه ملی رفتم و پدر و مادرم رشته اقتصاد ملی را برایم ...
خطیبی جرئت تابوشکنی در پژوهش های شاهنامه را داشت/ پژوهشگری دلبسته به تاریخ و فرهنگ ایران زمین
اسلامی با اشاره به رویکرد خاص شاهنامه پژوه تازه درگذشته عنوان کرد: کارنامه مدخل نویسی خطیبی چنان که می دانید پربار است. کتاب هایش خواندنی و سرشار از مطلب نو است. همه می دانید بیشتر مقاله های او رنگ و بوی شاهنامه دارد. او سال ها در این زمینه از محضر استادان بزرگ بهره برد و آموخت و سپس خوش پس داد. عاشقانه شاهنامه را ورق زده و در لابه لای ابیات آن به رویا فرو رفته است. در جستجوی نکات تازه آن تلاش کرده و ...
بدنه هنر می خواهد کارش را بکند اما تروریسم فرهنگی نمی گذارد/ سینمای تکراری حوصله همه را سر برده
دقیقا یک سال قبل بود که افخمی به بهانه رونمایی از نسخه نهایی فیلم فرزند صبح در جشنواره عمار، به ایسنا آمد تا درباره این فیلم گپ و گفتی با خبرنگاران این خبرگزاری داشته باشد. در آن روز گفت، فرزند صبح را بهترین کار سینمایی خود می داند و دوست دارد با همین فیلم از کارگردانی سینما در ایران خداحافظی کند. آن مصاحبه منتشر شد و افخمی هم تهیه کنندگی فیلم یک کارگردان اولی را به نام عماد حسینی پذیرفت تا استاد را با هم بسازند. زمان گذشت تا سه ماه پرحادثه و تلخ پاییز 1401 رسی ...
ماجرایی غم انگیز/ دختری بودم که تحمل شوهر جوان مادرم را نداشتم
از روزی که مادرم با جوانی کوچکتر از خودش ازدواج کرد، من حال و روز خوبی ندارم و در آشفتگی به سر می برم. 7 سال بیشتر نداشتم که قیچی طلاق زندگی خانوادگی ما را به گونه ای برید که سرنوشت من نیز روی لبه های وحشتناک آن قرار گرفت و قطعه قطعه شد. کودکی احساسی بودم و به یقین آغوش مادر را پناهگاه خودم می دیدم چرا که پدرم اعتیاد داشت و من در همان سن کودکی، آشفتگی و بی سروسامانی را تجربه ...
زن جوان: شوهرم بی احساس است و من پر از هیجان
زیبا چشمانم به ویترین مغازه ها خیره می ماند ، اما پدر و مادرم هیچ گاه به آرزوهای من اهمیتی نمی دادند. خیلی دوست داشتم مانند بسیاری از دوستانم روزی یک جشن تولد ساده برگزار کنم و با اطرافیانم به جشن و شادمانی بپردازم ولی این آرزوها هیچ گاه محقق نشد تا این که در 16 سالگی هاتف به خواستگاری ام آمد. او 12 سال از من بزرگ تر بود و شغل آزاد داشت. پدر و مادرم بلافاصله با ازدواج ما موافقت کردند و ...
کاری که با من کردید، با محمد عمری نکنید!
خوبی داشتم، اما در بازی های رسمی از من استفاده نمی شد. فقط مقابل نساجی 10 دقیقه فرصت بازی پیدا کردم که آن هم زمانی بود که بازیکنان اصلی در تیم ملی بودند. واقعا نمی دانستم باید چه کنم که به من هم میدان بدهند. انتظارم این بود که حداقل در یکی-دو بازی فرصت به من هم برسد تا بتوانم خودم را نشان بدهم. با این حال گذشته ها گذشته و برای پرسپولیس آرزوی موفقیت می کنم. **حسرت گذشته را نمی خورم ...
دختر لژیونر ایران: شب ها صدای شلیک تیر می آمد و از ترس تا صبح نمی خوابیدم/ مردم به من می گفتند دختر ...
حالا هم در لیگ ترکیه و تیم یابپا ترکیه پیو بازی می کند. او بیشتر از همیشه برای رسیدن به آرزوهایش مصمم است. مصاحبه وی را در زیر می خوانید: فوتسال را از چه سنی آغاز کردی؟ -فوتسال را از 14 سالگی به صورت حرفه ای شروع کردم و با باشگاه شهرداری تبریز که لیگ برتری بود قرارداد رسمی بستم. قبل از آن کاراته کا بودم و کمربند مشکلی دان 3 بین المللی داشتم اما از آنجایی که علاقه زیادی به ...
جهانبخش: ایران همیشه حامی من بوده و هست/ فوتبال هدیه ای است که خداوند به ما داده
هفته هفدهم اردویژه هلند، مصاحبه ای با سایت باشگاه انجام داده است که گزیده آنرا در زیر می خوانید: *در 3 بازی اخیر وضعیت خوبی داشتیم. تیم خوبی داریم و باید بازی با اوترخت را هم می بردیم. بازی با آژاکس با طرفداران دوآتشه فاینورد بعد از 2 سال همه گیری کرونا در ورزشگاه دکویپ انجام می شود. آماده سازی تیم در این هفته به خاطر این بازی حساس خیلی منحصربه فرد بوده است. این هفته فقط این بازی را ...
ورود به چالش به جای حسرت غیبت/ طاهری: می توانستم مسابقات را از تلویزیون ببینم
، سهمیه حضور در جام تختی را به دست آورد، در این باره به تسنیم گفت: قطعاً با آمادگی و تمرین بهتر در جام تختی حاضر می شوم. هرچند حالا دیگر دلی کشتی می گیرم، اما تلاش می کنم با شرایط بهتر و بدن آماده تر پا به میدان بعدی بگذارم. کشتی حالا دیگر برای من یک چالش است. می توانستم در خانه بنشینم و چون تمرین خوب و منسجمی نداشتم، کشتی ها را از تلویزیون تماشا کنم اما قطعاً بعد از آن حسرت می خوردم که چرا ...
داستان رابطه زن تنها با یک نظامی
زدم اما او 3 سال بعد از دنیا رفت و من تنها ماندم... به خاطر چهره و ظاهر زیبایی که از آن برخوردار بودم، خواستگاران زیادی داشتم ولی برای آن که فرزندانم تحقیر نشوند ازدواج نکردم و به مراقبت و تربیت آن ها پرداختم تا این که همه آن ها سروسامان گرفتند و به دنبال تقدیر خودشان رفتند و من صاحب نوه های زیبایی شدم. فرزندانم به مدارج بالایی رسیدند و موقعیت های اجتماعی خوبی پیدا کردند . در ...
اقدام بی شرمانه یک پسر 20ساله با 16 زن
مامور گاز مورد تعرض قرار دادم. به 14 زن دیگر هم طبق همین نقشه تعرض کردم و تعداد قربانیان خود را به 16 نفر رساندم. اما هر کاری می کردم ریشه این نفرت از دلم پاک نمی شد و همچنان فکر انتقام از زنان دیگری هم بودم. سوژه روانشناسان شدم مجید ادامه داد: بهمن ماه سال گذشته بود که طبق نقشه قصد اذیت و آزار زن خانه دار دیگری را داشتم. در کوچه ای که خانه آن زن در آنجا قرار داشت ...
پایان تلخ محرمیت موقت دختر 12 ساله با پسرخاله پولدار
این ماجرا به شدت ناراحت بود بلافاصله مرا از پدرم خواستگاری کرد تا به این ترتیب عشق و عاشقی از سر حیدر بیفتد و او این رفتارهای به قول خودشان احمقانه را فراموش کند! خاله ام مدعی بود برای این که شوهرش اوضاع مالی خوبی دارد همه امکانات را برای پسرش فراهم می کند و من به راحتی صاحب خانه و خودرو می شوم! البته من هم علاقه قلبی به پسرخاله ام داشتم ولی از ازدواج چیزی نمی فهمیدم و آگاهی در این باره ...
اتفاق وحشتناک برای ژاله صامتی | دلیل عصبانیت ژاله صامتی از این پسر چیست؟
ست و این فاصله سنی نسبتا کم باعث شد در ابتدا مادر شدن برایم شکل خاله بازی باشد. (می خندد) به خصوص اینکه فانتزی های بامزه ای از مادر شدن در ذهن داشتم و یاس برایم هم حکم بچه را داشت و هم مانند عروسک و اسباب بازی ام بود. (می خندد) داشتن یاس برایم تجربه ای هیجان انگیز بود که تا مدت ها وقتی او را تر و خشک می کردم و شیر می دادم با خود می گفتم یعنی این بچه منه؟ و باورم نمیشد که صاحب یک دختر کوچولو شده ام. ...
آتش تیربار دشمن در کارخانه نمک
به گزارش خبرنگار ایمنا ، محسن مکی در یک خانواده شلوغ 11 نفره و البته مذهبی و به قول خودش در منطقه پایین شهر، در روز نهم اسفندماه سال 1346 به دنیا آمد، هنوز 10 سالش تمام نشده بود که انقلاب به پیروزی رسید و دو سال بعد هم جنگ هشت ساله آغاز شد، جنگی که برای محسن و هم رزمانش یک فصل خاص و متفاوت از زندگی بود که توصیف آن در قالب کلمات نمی گنجد، فصلی که شاهد حماسه ها و رشادت های فراوان جوانانی بودند که ...
جراحت های ناشی از جنگ را پنهان می کرد/ مال دنیا و مقام دنیا، سرچشمه همه خطاهاست
مراسم گرفته بودند ما گوشت قیمه نثار را تقبل کردیم. سال 74 استخوان های محمد را برایم آوردند. کفن را کنار زدم هنوز جوراب پایش بود، هیچ وقت زخم پای محمد را ندیدم. مادر شهید محمد کریمی درگیر بیماری سخت است که ماه هاست در خانه بستری است. بخشی از وصیتنامه شهید محمد کریمی: مال دنیا و مقام دنیا، سرچشمه همه خطاها است اکنون که پایم را در این راه پُر فی ...
بهزیستن | مامان زهرای دختران همدم
همه جا گفته ام که مادر چهارصددختر همدم هستم. از آرزوهایش که می پرسم، می گوید: بزرگ ترین آرزوی یک مادر، ازدواج فرزندان و خوشبخت شدنشان است. سال گذشته یکی از دخترانم در همدم ازدواج کرد. لحظه ای که او را در لباس عروسی دیدم، احساس کردم که خوشبخت ترین مادر روی زمین هستم؛ از صمیم قلب خوشحال بودم و اشک می ریختم. آن طور که او می گوید، در همدم، دختران جوان دیگری نیز هستند که شرایط ازدواج و زندگی ...
بیمه زنان خانه دار و دختران، طرحی برای آسایش و رفاه خانواده ایرانی
بازنشستگی کم تر شده است. بچه ها که بزرگ شوند؛ هزینه های خانواده بیشتر می شود. تازه وقتی انشاءالله ازدواج کنند، عروس و داماد و نوه هم خواهیم داشت. فکر آینده دست از سرم برنمی دارد. کاش راهی باشد که از حالا برای سال های آینده کاری کنیم. به مادرم فکر می کنم که این همه برای ما زحمت کشید و حالا در سن پیری با این همه بیماری و هزینه های سرسام آور دارو درمان، گرفتار شده است. مادرم می گوید زمان ما بیمه و بازنشستگی ...
اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی-24
در منطقه موسیان مستقر بودند. روزی سربازی شتابزده پیش من آمد و گفت یک استوار و پنج سرباز، یک زن و شوهر جوان روستایی را گرفته اند و نسبت به آنها سوءنیت دارند. بلافاصله با جیپ به آن نقطه رفتم. استوار را می شناختم. او بعثی بود. می خواست بعد از تیرباران شوهر به زن تجاوز کند که من بعد از کشمکش زیاد مانع شدم و آن زن و شوهر بیچاره را که به شدت ترسیده بودند و گریه می کردند از دست آنها خلاص کردم ...
جهانبخش: قبلاً انتقادها را به خودم می گرفتم اما آدم آرامی هستم/ ایرانی ها همیشه حامی من بوده و هستند
(یکشنبه) فاینورد مقابل آژاکس در هفته هفدهم اردویژه هلند، مصاحبه ای به شرح زیر با سایت باشگاه فاینورد انجام داده است؛ * علیرضا، در مورد وضعیت تیم تان در آستانه بازی با آژاکس برای مان بگو. در سه بازی اخیر وضعیت خوبی داشتیم. تیم خوبی داریم و باید بازی با اوترخت را هم می بردیم (دیداری که با تساوی پایان یافت). بازی با آژاکس با طرفداران دوآتیشه فاینورد بعد از دو سال همه گیری کرونا ...
همدستی عجیب زوج سارق، حتی بعد از طلاق
اعتماد آنلاین: ساناز و کیوان در یک باند سرقت دستگیر شدند. آنها فقط همدست نیستند بلکه چند سال قبل زن و شوهر بودند و حالا جدا شده اند. زندگی عجیب کیوان و ساناز از کارهای این زوج عجیب تر است. ساناز از آنچه بر او گذشته است می گوید: *در یک باند سرقت دستگیر شدی. چرا سرقت می کردی؟ من سرقت نمی کردم، در فروش طلا و جواهرات همکاری می کردم. *چرا برای پول درآوردن ...
قتل، فرجام یک ارتباط پنهانی
را با پروین قطع کنم. من چند باری به او گفته بودم رابطه ما تمام شده است و مرا فراموش کند، اما اصرار داشت با من ازدواج کند. روز حادثه قرار شد با هم در همین خصوص صحبت کنیم. وقتی سوار خودرویم شد به طرف بیرون از شهر حرکت کردم و به او گفتم من زن و بچه دارم و برای حفظ آبرویم نمی خواهم با او ارتباط داشته باشم. پروین خیلی ناراحت شد و گفت عاشق من است و نمی تواند مرا فراموش کند و زندگی بدون من برای او مساوی ...
حمله خونین عروس به مادرشوهر | گریختن عروس فراری از تهران
معجزه آسایی به هوش آمد و از خطر مرگ نجات یافت. او در تحقیقات اسرار سرقت خونین از خانه اش را فاش کرد و گفت که سارق، عروسش بوده است. وی توضیح داد: روز حادثه عروسم که از سال ها قبل با او اختلاف داشتم به خانه ام آمد. بحث اختلافات قدیمی را پیش کشید و مشاجره مان شد و او مرا کتک زد و در آخر با مجسمه ضربه ای به سرم زد که از هوش رفتم. وقتی چشمانم را باز کردم در بیمارستان بودم و فهمیدم حدود 3هفته در ...
فرار زن 17 ساله از چنگ همسایه شیطان صفت
من هم مانند دیگر کودکان خردسال،پدر و مادری داشته باشم که مرا در آغوش بگیرند! حسرت داشتن پدر و مادر، موضوعی بود که در طول زندگی ام مدام با آن دست به گریبان بودم. اگرچه پدران و مادران معنوی زیادی داشتم که به کودکان بهزیستی سر می زدند و از نظر مالی به ما کمک می کردند اما لذت عاطفه و مهر و محبت پدر و مادر را هیچ وقت نچشیدم. خلاصه با همین رویاها و آرزوها در بهزیستی قد کشیدم و بزرگ شدم تا این ...
زندگینامه رهی معیری | بیوگرافی، اشعار و آثار
یکی از برنامه های مشهور زمان خود محسوب می شد، رهی معیری با داوود پیرنیا در انتخاب اشعار برنامه همکاری می کرد و تا آخر عمر خود سرپرستی آن را برعهده داشت. سفرهای خارجی او سفرهای خارجی متعددی به کشور هایی مانند ترکیه در سال 1336، اتحاد جماهیر شوروی در سال 1337 (برای شرکت در جشن انقلاب کبیر)، ایتالیا و فرانسه در سال 1338 و افغانستان در سال های 1341 و 1345 و انگلیس برای جراحی در ...
از قتل زن گمشده تا رابطه سیاه راننده با یک دانش آموز
.... در حالی که تحقیقات ادامه داشت، زن سالخورده به هوش آمد و از خطر مرگ نجات یافت. او در تحقیقات اسرار سرقت خونین از خانه اش را فاش کرد و گفت که سارق، عروسش بوده است. وی توضیح داد: روز حادثه عروسم که از سال ها قبل با او اختلاف داشتم به خانه ام آمد. بحث اختلافات قدیمی را پیش کشید و مشاجره مان شد و او مرا کتک زد و در آخر با مجسمه ضربه ای به سرم زد که از هوش رفتم. وقتی چشمانم را باز کردم در ...
توقفگاه های تکدی گری در رفسنجان خلوت می شود
می کند و دیگر دستت پیش بنده ای دراز نمی شود تا بتوانند به هر زوری شده هر چند مقداری پول ِ کم، تو را که اشرف مخلوقاتی از سر خودشان باز کنند. پاسخ داد: مادرم مریض و پیر است اهل شهرستان همجواریم، ازدواج منجر به شکست داشتم مجبور شدم با مادرم به رفسنجان سفر کنم تا کاری پیدا کنم اما دیدم اینجا متکدی زیاد دارد و درامد خوبی هم نصیبشان می شود که البته با اینکه از تکدی گری خوشم نمی آید ولی درآمدی ...
نه به ناهار سپاه رسیدیم نه به ناهار بسیج!
جایی که حقی ناحق می شد جوش می آوردند. گفتم پدرم در همان جلسه خواستگاری گفت دخترم هیچی بلد نیست. من چون در خانه خودمان ظرف و رخت نشسته بودم، پوست دستم حساس بود. هنوز هم همین طور است. موقعی که ازدواج کردیم مدتی که در روستا بودیم لباس هایم را جمع می کردم می آوردم اهواز مادرم یا خواهرم می شستند. وقتی حاج حمید به حمام می رفت و می دید داخل تشت لباس هست، کاری نداشت مال کیست. همه را با هم می شست و از پشت ...
پدرانه های یک رهبر؛ آرام جان همسرتان باشید
و شوهرها، در ابتدای زندگی مشترک، راه های آرامش بخشی به همسرشان را نمی دانند. سعیده و محمدحسین، یکی از این زوج ها بودند. سعیده می گوید اوایل زندگی مان، گاهی من به دلیل دوری از خانواده و زندگی در شهری دیگر، بسیار دلتنگ می شدم. تمام طول روز منتظر بودم تا محمدحسین از سرکار بیاید و از تنهایی به درآیم. گاهی که او دیرتر از معمول به خانه می آمد، من آنقدر ملتهب می شدم که به محض ورود محمدحسین به خانه، گریه ...