فخری خوروش هم در غربت دارفانی را وداع گفت
سایر منابع:
سایر خبرها
خاطره شیرین یک روزنامه نگار از فخری خوروش
و افتخاری چند ماهی با ایران سپید کار می کرد. یک روز گفتم مصاحبه دارم همراه من میایی( نگفتم با کی.) گفت آره. توی مسیر اینقدر مشغول صحبت شدیم که نفهمیدیم کجا آمدیم. زنگ رو زدیم و من جلوتر رفتم بالا. پشت سر من حوریسا که آمد داخل، خانم خوروش گفت: اع حوری جان عمه چیزی شده آمدی! حوریسا هم گفت: اع عمه ما با تو مصاحبه داریم؟! و اولین مصاحبه با یک غافلگیری شروع شد. هنوز گرد و خاک کرمانشاه روی سر و صورتم هست. بیست وچند سال مثل برق و باد گذشت.یاد خانم خوروش همشهری نازنین ما هم گرامی باد. پ ...
این پسر ایرانی چرا دختر شد؟! / از ترنس بودنم وحشت کردم ! + جزییات سرنوشت سخت یک دانشجو
: فروردین سال90 ماجرا را با مادرم در میان گذاشتم. او بعد از شنیدن حرف های من گنگ شده بود و هیچ واکنشی نشان نمی داد، دقایق زیادی اصلا پلک نزد. در آن چند ساعت مادرم مدام می پرسید: مگه می شه؟ مگه امکان داره تو دختر بشی؟ برای این که جواب سوالات مادرم را بدهم کتابی که در سال های دانشجویی از استادم گرفته بودم را به او دادم تا مطالعه کند. پدرم آن زمان بیمار بود و شرایط این را نداشت که مسئله را با ایشان در میان ...
احمد ابوالقاسمی: اعزام قاریان قرآن به حج، ارزان ترین و پراثرترین سفر تبلیغی کشور است + فیلم
...> تسنیم: استاد ابوالقاسمی، امسال بعد از چندسال به حج مشرف می شوید؟ بسم الله الرحمن الرحیم؛ سلام، فکر می کنم بعد سیزده چهارده سال شد. آخرین بار احتمالاً سال 87 بود. تسنیم: کلا چند دوره مشرف شدید؟ یادم هست که در یکی از سفرهای خارجی که به یکی از کشورهای آفریقایی داشتیم مفتی آن کشور گفت که 20 دقیقه قرآن خواندن شما 20 سال تبلیغات وهابیت را در ذهن ما پاک کرد. تلاوت قرآن کار یک ...
هنرمند هرگز نمی میرد/ شازده احتجاب بهترین اثر خوروش/ بیش از اینکه بگوید، می شنید
هنرمندانی در کنار ما زندگی می کنند باید قدرشان را دانست چرا که بعد از مرگشان چیزی جز آه و افسوس برایمان باقی نمی ماند. بهترین اثر آثاری که فخری خوروش در آن ایفای نقش کردند از پیش از انقلاب آغاز و تا اواسط دهه 80 ادامه داشت، آخرین اثری که خوروش در آن ایفای نقش کرد، یک بوس کوچولو به کارگردانی بهمن فرمان آرا بود که در سال 1384 ساخته شد. جهانبخش سلطانی درباره محبوب ترین ...
23 ذی القعده؛ روز زیارتی امام رضا(ع)
وجود آمده و تغییر یافته است یا نه؟ اگر تغییر حال در شما بود، حضرت(ع) به شما اجازه داده است. اذن دخول حضرت سیدالشهدا (ع) گریه است، اگر اشک آمد امام حسین(ع) اذن دخول داده اند و وارد شوید. اگر حال داشتید به حرم وارد شوید. اگر هیچ تغییری در دل شما به وجود نیامد و دیدید حالتان مساعد نیست، بهتر است به کار مستحبی دیگری بپردازید. سه روز روزه بگیرید و غسل کنید و بعد به حرم بروید و دوباره از حضرت اجازه ورود بخواهید. زیارت امام رضا (ع) از زیارت امام حسین(ع) بالاتر است، چرا که بسیاری از مسلمانان به زیارت امام حسین(ع) می روند. ولی فقط شیعیان اثنی عشری به زیارت حضرت امام رضا (ع) می آیند. ...
بازیگر معروف کرمانشاهی الاصل در آمریکا درگذشت
به بعد بود که گروه شما، نصیریان و انتظامی شکل گرفت؟ - بله، در اکثر کارهای صحنه ای ما سه نفر با هم بودیم و این همکاری به شکلی وجود داشت. سال ها علاوه بر بازیگری کار کارگردانی هم کرده بودم اما در تیتراژ این کارها اسم من به عنوان کارگردان نیامده بود. حتی یک بار به من گفتند تو که اسمت را نمی زنی پس حساسیت نشان نده و باز بساز بره. من هم وقتی دیدم شرایط به این شکل است کار را نیمه کاره رها کردم و ...
این دختر گریان هاچ زنبور عسل واقعی است ! / نبش قبر پدر بعد از سالها جستجوی دختر جوان ! / دلتان کباب می ...
می گرفتمش.برایم پدر مهربانی می شد و من از رنج های نبودنش در همه این سال ها حرف می زدم. هیچ وقت جرئت و جسارت این را نداشتم که بگویم می خواهم دنبالش بگردم.مخصوصا چند سال بعد از گم شدنش که مادرم طلاق غیابی گرفت و مهر طلاق گویا حکم حذف کلی پدرم حتی از اذهان و خاطره ها را داشت. تا اینکه یک سال قبل بالاخره به خودم شهامت دادم و گفتم که می خواهم دنبال پدرم بگردم.زدن این حرف انگار ما ...
جوان پدرکش با درخواست مادربزرگش به مرگ محکوم شد
قانونی منتقل شد. پسر 25ساله مقتول به نام مانی که در گوشه ای ایستاده بود و گریه می کرد به اتهام قتل پدرش بازداشت شد و گفت: وقتی با پدرم درگیر شدم، او به سمت من حمله کرد. برای دفاع از خودم به ناچار او را کشتم؛ اما راضی به مرگش نبودم و تیغ موکت بری ناخواسته با گردن پدرم برخورد کرد. متهم در ادامه به بازسازی صحنه جرم پرداخت و در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران از ...
درگذشت فخری خوروش در 93 سالگی
به گزارش روزپلاس ، فخری خوروش، بازیگر سرشناس سینما و تئاتر، روز شنبه بیستم خرداد ماه در سن نود و سه سالگی، بعد از سال ها مهاجرت و دوری از صحنه تئاتر و سینمای ایران، در شهر لس آنجلس آمریکا درگذشت. وی متولد دهم خرداد 1309 خورشیدی در کرمانشاه بود و پس از پایان تحصیلات در دانشسرا، به معلمی و تدریس در مدارس پرداخت اما در سال های آغازین معلمی برای اولین بار با نقش آفرینی در یکی از اجراهای ...
مرد اهوازی که 45 سال نخوابید/ او هرگز در زندگی اش خواب ندید
بعد هم هر کاری کرد، نتوانست پلک روی هم بگذارد. دیگر از بی خوابی کلافه شده بود. دنبال یک راه چاره می گشت. موضوع بی خوابی اش را با پدرش در میان گذاشت؛ رفتیم دکتر و او بعد از معاینه به پدرم گفت پسرت از این به بعد بی خوابی می کشد. پدرم که خیلی ناراحت شده بود گفت یعنی هیچ دارویی وجود ندارد؟ نمی شود عملش کنید؟ دکتر هم گفت امکان عمل وجود دارد اما بعد از 18 سالگی . مرد اهوازی که 45 سال نخوابید | او ...
چهره خاص سینمای مدرن
روی صحنه رفت که برای آن مورد استقبال قرار گرفت. فخری سینمای ایران از سال 1339 تا 1356 در تله تئاترهای بسیاری به ایفای نقش پرداخت. نخستین حضور او در سینما مربوط به برای تو (1334) به کارگردانی صادق بهرامی بود. یکی از تماشاگران نمایش های خوروش، فرخ غفاری بود که به تازگی تحصیلات سینمایی اش را در فرانسه به اتمام رسانده بود و برای ساختن فیلم های متفاوت در سینمای ایران به دنبال بازیگران مناسب ...
فخری خوروش بازیگر باسابقه سینما و تلویزیون درگذشت+بیوگرافی
حالا در آمریکا زندگی می کند قبل از بازیگری دوست داشتم پزشک بشوم به همین خاطر بعد از دیپلم در 16 سالگی وارد دانشسرا شدم ولی به سمت معلمی کشیده شدم. زمانی که معلم بودم در یک انجمن حضور داشتم که تئاتر اجرا می کردند که آنجا دکتر والا من را برای بازیگری انتخاب کرد و بعد از 4 ماه تمرین و یادگیری در نمایشی بنام دست های آلوده بازی کردم. وقتی بصورت حرفه ای وارد بازیگری شدم 9 سال رنگ ...
قتل پدری که پسرش را نمی شناخت برای گرفتن انتقام مادر!
. دلیل دارم، یکی اینکه یک جعبه میوه تازه صادراتی در خانه مقتول است! اینکه دلیل نمی شود. چرا دلیل خوبی است البته اگر تو بفهمی که ساعت تماس تو با خانه مادرت در شمال به جای ساعت 9 و10 دقیقه شب، 9 و 10 دقیقه صبح بود، یعنی تو بالای سرجنازه بودی و با مادرت تماس گرفتی، راستش را بگو؟ خب، باید مجید را می کشتم، به شما دروغ گفتم که او با پدرم دوست بود، من اصلاً پدری ندارم ...
دلیل فوت هنرمندان و نویسندگان مشهور در آمریکا و کانادا و اروپا
گروه فرهنگی تیتر یک ؛ این یادداشت دربارۀ بانو فخری خوروش و درگذشتِ او نیست چون در نوشتۀ دیگری حق مطلب دربارۀ او ادا شده است. همه می میرند و این قاعده که چند و چون آن در رُمانی به همین نام از سیمون دوبوار توصیف شده مستثنا ندارد و چهره های مشهور را نیز در بر می گیرد هر چند عمر طولانی هنرمندان بزرگ ما اعم از زن و مرد ادعای سال های دور دربارۀ نوع زیست هنری را هم باطل کرده و نشان می دهد بر ...
روایت ایرج راد از ساخت سریال امیرکبیر در سال های جنگ
مختلف انجام می داد و با فروتنی این کار را انجام می کرد و بسیار روی بازیگر مقابلش تأثیر می گذاشت. خیلی از درگذشت او متأسف هستم. او جایگاه ویژه ای در سینما و تئاتر ایران دارد و تمام کار هایی که انجام داده، فوق العاده بودند. روی صحنه هم خوش می درخشید. دارای شخصیتی بود که تماشاگر را جذب می کرد و به اصطلاح آن صحنه ای داشت. یعنی وقتی روی صحنه حضور پیدا می کرد، حضورش بسیار موثر بود. در سینما هم همینطور ...
فخری خوروش بازیگر پیشکسوت تئاتر، سینما و تلویزیون درگذشت
منبع: ایسنا منبع: ایسنا
گریلیش: پپ گواردیولا یک نابغه است/کسب سه گانه قهرمانی بسیار خاص است
انگلیسی منچسترسیتی تصریح کرد: در این بازی افتضاح بودم اما اهمیتی به آن نمی دهم چون کسب سه گانه با این گروه از بازیکنان و این کادر فنی بسیار خاص است. هر کسی که مرا می شناسد می داند که من مرد خانواده هستم و چقدر فوتبال را دوست دارم و این چیزی است که تمام عمرم برایش کار کرده ام. وقتی هم به قهرمانی می رسید، به همه افرادی که در این راه به شما کمک کرده اند فکر می کنید و فقط دیدن خانواده ام در میان ...
وقت لبیک است
رضوی در شمارگان 500 نسخه و در 76 صفحه در سال 1401 چاپ و منتشر شده است. بخشی از کتاب: راوی: همسر برادر شهید رفته بودم بازار، توی بازار حرف از این بود که قرار است پیکر شهید علی انتقامی را تشییع کنند. او از اقوام سوادکوهی مان بود که خیلی اسم و رسم داشتند. راهم را کج کردم و به جای خرید، رفتم سمت خیابانی که قرار بود او را آنجا تشییع کنند. خدا رحمتش کند دو تا بچه کوچک ...
اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 51
...> در این اردوگاه اسرا که الآن هستم سربازی بود که به اردوگاه دیگر منتقل شد. او هم در محاصره آبادان سایر شده بود. یک روز که با هم نشسته بودیم و از جبهه حرف می زدیم گفت روی پل کارون مأمور انتظامات بودم و ساعت یک اسیر شدم. موضع او از ما عقب تر بود و یک ساعت بعد از حمله اسیر شده بود. در آن شب وقتی عبور نیروهای شما را به پشت مشاهده کردم، به افراد خودمان گفتم برویم داخل سنگر و به انتظار ...
زندگی نامه و بیوگرافی بانو فخری خوروش
من زد، حرفی که هنوز در سرم است. او گفت فخری تو سال ها معلم بچه ها بودی و حالا هم معلم بزرگسال ها هستی. این حرف پدرم جواب بسیار کامل و زیبایی برای من بود و دل مرا برای ادامه کار قرص و محکم کرد. از این سال به بعد بود که گروه شما، نصیریان و انتظامی شکل گرفت؟ - بله، در اکثر کارهای صحنه ای ما سه نفر با هم بودیم و این همکاری به شکلی وجود داشت. سال ها علاوه بر بازیگری کار کارگردانی ...
روایتی از دختر 12 ساله مریوانی که نویسنده شد/ آنیا با معلم خوب به دوست خوب رسید
از خوبی های استاد محمدی می گفتم. آنقدر از ایشان تعریف کردم که بعد از چند هفته ای که گذشت پدرم با آقای محمدی تماس گرفت و ماجرا را برایش تعریف کرد و به ایشان گفت که دخترم از وقتی شما را دیده است خیلی به درس و مدرسه علاقه مند شده و می خواهد راه شما را ادامه دهد. وی با بیان اینکه مسیر داستان نویسی را مدیون آقای محمدی است، افزود: با راهنمایی های ایشان، انگیزه فراوان و باورکردنی برای ادامه ...
خاک وطن برای آن همه زیباییِ فخری خوروش جا نداشت؟
...> فخری خوروش که از سال 1384 و پس از حضور در فیلم یک بوس کوچولو ساخته بهمن فرمان آرا، در هیچ فعالیت بازیگری حضور نداشت، به امریکا مهاجرت کرد. بازی در نقش مهدعلیا، مادر ناصرالدین شاه فخری خوروش نخستین تجربه بازیگری در سینما را در سال 1334 و با بازی در فیلم برای تو به کارگردانی صادق بهرامی کسب کرد و پس از آن در آثار متعدد سینمایی و صحنه ای حضور پیدا کرد. فخری خوروش ...
من، مایکل جردن گرگان هستم!
رستوران فست فود در گرگان وارد شدم. منتظر آماده شدن غذا بودم که یک نفر بلند شد و گفت مایکل جردن اینجاست. من خودم تعجب و واقعا فکر کردم مایکل جردن در گرگان حضور دارد! بعد فهمیدم منظورش خودم هستم. خیلی این لقب را دوست دارم و حس خوبی به من می دهد. شما هم بگویید که من، مایکل جردن گرگان هستم (باخنده). چندوقت پیش گفتی که دوست داری برای تیم ملی بسکتبال ایران بازی کنی و شایعات زیادی پیش آمد، اما ...
حاج همت می گفت سال ها باید بگذرد تا بروجردی را بشناسیم
...> از همان اوایل تشکیل سپاه به آن ورود کردم، اما عضویتم رسمی نبود، یعنی از نظامی گری خوشم نمی آمد. تا سال 1360 که فرمانده پایگاه سپاه در روانسر بودم، هنوز رسماً سپاهی نشده بودم. یک بار که آمدم تهران برای انجام یکسری از کارها، سردار سعید صادقی، مسئول نیروی انسانی گفت: شما حکم فرماندهی سپاه روانسر را از برادر برجرودی دارید و هنوز پاسدار نشده اید؟ بیایید و کار های گزینش را انجام دهید. من هم قبول کردم و ...
یک خاطره خاص از نابغه اطلاعاتی جنگ
تیپی هستی که به امام معرفی کردیم، قدر این را بدان. گفتم: چشم، اگر کاری از دستم بر بیاید انجام می دهم. ظهر از جماران به دیدن مقام معظم رهبری که آن موقع رییس جمهور بودند رفتیم. آقا هم صحبت خوبی کردند و ما متوجه شدیم که آقا نسبت به جزییات جنگ، خیلی توجیه هستند. از آقا درخواست شد که دولت وسیع تر در جنگ مشارکت کند. بعد از آن، آقا محسن، آقا رشید، حسن باقری و آقا رحیم با آیت الله خامنه ای جلسة خصوصی داشتند ...
دلنوشته ای به یاد فخری خوروش، فروغ زمانه
برترین ها: فخری خوروش با نام اصلی فخری آسودی متولد دهم خرداد 1309 امروز در آمریکا دار فانی را وداع گفت، رضا صائمی، روزنامه نگار در یادداشتی به تجلیل مقام هنری فخری خوروش پرداخته است. در این یادداشت آمده: اندک اندک جمع مستان می روند!...و حالا فخری خوروش بار سفر بست و رفت...آخرین بازی اش در فیلم یک بوس کوچولو بود....در نقش ژاله... و عجب اینکه قصه فیلم هم درباره مرگ بود ...
دربانانِ خانه امام رضا (ع)
چرا خدمتِ دربانی؟ خندید: گفت مردم به چشم آب نگاهم کنند و من، پیش تو از سراب بی آبروترم! یک روز مشغول خدمت بودم، پشت پنجره فولاد؛ یک زائر از فکر می کنم شهر تهران بود که آمد سوال کرد و گفت: شما چرا بیرون و توی محوطه باز خدمت می کنید اما بعضی از رفقامون نزدیک ضریح مطهر مشغول خدمت ان؟! من ماندم چه بگویم. از خود امام رضا (ع) امداد گرفتم گفتم خودتان یک جمله ای در ذهن من بیندازید ...
کتاب غریبه ها و پسرک بومی به چاپ یازدهم رسید
چیه که شما می کِشین ؟ گفتم: کدوما ؟ همینا که می کِشین ! گفتم: من تا اشنو نکشم ، طعم سیگار رو نمی فهمم از حرفم خنده اش گرفت. خنده که نه، یکجور پوزخند که وارفتم و رفتم تو فکر اینکه قهوه چی گفته بود فرنگی هم داریم و من گفته بودم نه قربون قدت، همون اشنو... اقلاً آدم میفهمه سیگار دود میکنه... و حالا کور و پشیمان که ... گردن خرد، اگه ...
این وصیت نامه را بیست بار بخوانید!
به عشق تو دل بستم. بعد از چندی که با تو معاشقه کردم یکباره به خود آمدم و دیدم که من کوچکتر از آن هستم که عاشق تو شوم و تو بزرگتر از آن هستی که معشوق من قرار گیری. فهمیدم در این مدت که فکر می کردم عاشق تو هستم اشتباه می کرده ام، این تو بودی که عاشق من بوده ای و من را می کشانده ای! اگر من عاشق تو بودم باید یکسره به دنبال تو می آمدم. ولیکن وقتی توجه می کنم می بینم که ...