سایر منابع:
سایر خبرها
روایتی از سرگذشت سیاه زن سارق
مسیر آرام زندگی اش را تغییر داد و به سارق حرفه ای تبدیل شد: *چرا دزدی می کنید؟ اول به خاطر اینکه نیاز داشتیم دزدی کردیم و حالا دیگر عادت به این کار داریم. *خانواده فقیری بودید؟ پدرم به خاطر حمل مواد مخدر زندانی و بعد اعدام شد. من در آن زمان هفت ساله و برادرم پنج ساله بود. مادرم که همدست او بود به زندان محکوم شد. باید 20 سال در زندان می ماند اما سرطان ...
زندگی نامه و فرازی از وصیت نامه شهید محمود قوانلو
شهید محمود قوانلو در سال 1343در شهر رامیان و خانواده ای متدین چشم به جهان خاکی گشود. از همان کودکی بسیار زیرک و باهوش بود به طوری که همگان به این امر اذعان داشتند. وی پس از پشت سرنهادن مراحل تحصیل در سال 1361موفق به دریافت مدرک دیپلم از هنرستان شهید ناصری گنبد شد.وی در طی دوران تحصیل، همواره شاگردی کوشا، جدی و موفق بود. خوش خلقی، عشق به امام و انقلاب و پایبند بودن به اعتقادات مذهبی، از جمله ویژگی ...
با اینکه از سن بالا و زن دار بودن بهزاد خبر داشتم اما برای تجربه...!
و مادرت نسبت به این اتفاق چه بود؟ شوکه شدند. پدرم خیلی تعجب کرد، اصلاً باورش نمی شد. با این حال ما خیلی حرف نزدیم. *از کاری که کردی پشیمان هستی؟ مقصر پدر و مادرم هستند، آنها مقصر همه اشتباهات من و برادرم هستند. من می دانم برادرم گل می کشد اما پدر و مادرم نمی دانند. آنها اصلاً پدر و مادر خوبی نیستند. وقتی می بینم بهزاد چطور برای بچه اش دل می سوزاند نمی توانم پدر و مادرم را ببخشم و بگویم آنها آدم های خوبی هستند. ...
دختر عمه ام مخ شوهرم را زده است
پدرم بر سرم کشیده نشده بود. وقتی به شهربازی یا پارک می رفتیم ، با دیدن کودکانی که در آغوش پدرشان قرار می گرفتند یا پدر آن ها در تاب و سرسره بازی کمکشان می کرد گویی همه غم های عالم بر دلم می نشست. خلاصه در حالی مادرم شب و روز برای آسایش ما تلاش می کرد که تقریبا وضعیت زندگی یکسانی با خانواده امیرمحمد داشتیم. این در حالی بود که من از همان دوران کودکی به ناچار مهارت های خانه داری ...
شهید سیدابوالفضل گلبیز: ملت ایران برابر کمبودها مقاوم باشند
...> بار پروردگارا! تو خود خوب می دانی که تنها آرزوی من این است که بتوانم این سر و جان ناقابلم را در راه تو و برای اسلام تو فدا کنم و از تو می خواهم که این لیاقت را به من بدهی. اما چند سخن با پدر و مادر محترمم؛ پدرم و مادرم از شما می خواهم که اگر خداوند رحمان این توفیق را به من داد، برای من عزاداری نکنید و فقط برای مصائب امام حسین(ع) و اهل بیت(ع) عزاداری کنید و اشک بریزید. امیدوارم که پدرم و مادر عزیزم مرا حلال کنید؛ چون من فرزند خوبی برای شما نبودم و حق فرزندی را به جا نیاوردم. انتهای پیام / 78032 ...
پسر پدر را راضی کرد به جبهه برود
، به آنها گفتم چرا او را با خود به جبهه نمی برید، روز قیامت باید در برابر حضرت رسول پاسخگو باشید، تا اینکه اجازه دادند او به جبهه برود. بعد از اینکه همسرم از جبهه به خانه آمد محسن به شهادت رسید و قاسم پس از گذشت پنج سال از چنگال بعثی ها آزاد شد. مسئولان روز قیامت باید جواب پس دهند حسین 33 ماه باوجود آنکه همسرش بیمار بود در جبهه به مبارزه با نیروهای بعثی پرداخت؛ اما متولیان امر ...
سالروز شهادت شهید اسماعیل تقی زاده و احمد احمدی از جویبار
سربازی را به پایان برسانم تا خانه ایی داشته باشم ولی خانه ام سنگرم است من هم آرزو دارم در موقع جشن عروسی شادی کنم ولی ای پدر و مادر مهربانم چه کنم که قلبم عاشق است؛ عشق من خداست باید به او دست پیدا کنم ای پدر و مادر و ای برادران و دوستان این آخرین حضور من در جبهه است دیگر برنمیگردم همه شما را به خدا بزرگ می سپارم. انتهای پیام/ ...
دیدار با خانواده شهدا روحیه جهاد و ایثار در راه خدمت به مردم را تقویت می کند
وی افزود: خانواده شهدا ولی نعمتان ما هستند و دیدار و تکریم خانواده شهدا موجب زنده نگه داشتن فرهنگ ایثار و شهادت در جامعه و ارتقای روحیه کار جهادی می شود. زارع زردینی بیان کرد: امروز به برکت خون شهداء و ایثار و از خودگذشتگی خانواده معظم آنان، باعث شده است ایران اسلامی از عزت و اقتداری بی بدیل درمنطقه برخوردارباشد بنابراین تمامی مردم و مسئولین موظف هستند که قدردان خون پاک شهداء باشند. در پایان این دیدار با اهداء لوح سپاس از مادر شهید یدالله بابایی حیدرآبادی که در دوران دفاع مقدس فرزند خود را راهی جبهه های حق علیه باطل و تقدیم انقلاب کرده اند، تجلیل به عمل آمد. ...
مرد شیطان صفت دختر جوان را به بهانه سفر به ترکیه بی عفت کرد / لج بازی با پدر و مادر کار دستش داد
.... بیشتر به خاطر بی عرضه بودن مادرم که همیشه سکوت می کرد، عصبانی می شدم.مگر پدرم و عمویم از یک خانواده نبودند؟ پس چرا پدر من اجازه نمی دهد دانشگاه بروم؟ چرا؟ نه خودشان جوابی می دادند نه من جوابی به این سوالم داشتم؟ وقتی دیدم نمی توانم شرایطم را عوض کنم، کم کم رابطه ام رابا فامیل قطع کردم.هرموقع می آمدند خانه امان کمتر وارد صحبت می شدم.گاهی عمدا می گفتم میشه کمتر از دانشگاه حرف بزنید ...
زن 22 ساله: شوهرم به رابطه من با مردی مشکوک است
مخارج زندگی را تامین می کرد. ♥ کلیک کنید: موضوعی مهم در مدارک خودرو که خیلی ها نمی دانند ♥ او همه سختی ها را به جان خرید اما نمی گذاشت چشمان ما اشکبار شود. بالاخره ما هم بزرگ شدیم و تحصیل کردیم. سال آخر دبیرستان بودم که یکی از آشنایان مادرم مرا برای برادرزاده اش خواستگاری کرد. سیما با مادرم دوست صمیمی بود ولی مادرم برادرزاده او را نمی شناخت و ارتباطی با خانواده آن ها نداشت به ...
ضرورت توجه به پرورش دانش آموزان با محوریت فرهنگ ایثار
330 دانش آموز آینده ساز رسالت پرورشی را با ترویج سیره شهدا عهده دار شده است. این اقدامات ارزنده در نشر فرهنگ ایثارگری باید الگویی برای سایر مراکز باشد. شهید هندویان متولد سال 1344 است. وی در سال 1363 در منطقه جزیره مجنون به شهادت رسید. در کنار نام شهید مهدی هندویان بخشی از وصیت نامه شهید نقش بسته است: جبهه چه جای مقدسی است و چه دانشگاهی است، جبهه دانشگاهی است به عظمت کربلا با شاگردانی ...
غرب وحشی وحشی/ پروازی در امتداد ابدیت
خاصی داشت، یکی از این ابعاد شخصیتی احترام به پدر و مادر بود و همیشه دست بوس پدر و مادر خود بود و این موضوع محسن را عاقبت به خیر کرد. هنوز مادرم چشم به در می دوزد تا شاید محسن برگردد، سنگینی غم فراغ برادر بسیار سخت و تلخ است. خیلی دلتنگ برادرم هستم. جنایت و کشتار، الفبای حقوق بشر آمریکایی سردار محمد جواد قهرمانی معاون پیشین سپاه پاسداران نیز در گقتگو با خبرگزاری بسیج ...
پسر آبدارچی رئیس جمهور، علمدار گردان شهادت شد
...، کجاست؟ با دمپایی حسابی کتکش زدم مادر شهید صفرخانی گفت: اهل یکی از روستاهای بویین زهرا هستم. خانه ما هم در زلزله خراب شد و چند نفر از بستگانم زیر آوار ماندند. همان سال ها با پدر علی اصغر عروسی کردم. آنها در روستای نزدیک ما زندگی می کردند. پس از مدتی به شهریار آمدیم تا شوهرم آنجا کشاورزی کند. به عنوان رعیت در یک گوشه از قلعه ارباب زندگی می کردیم. اولین بچه ام فوت کرد و بعد ...
آوای سکوت این بار از گلوی شهید مدافع امنیت در بافت فریاد شد
به گزارش خبرنگار ایرنا ، آیین تشییع و خاکسپاری ستوان سوم شهید کریمی، شهیدی که با وجود پدر، مادر و برادری ناشنوا، سرنوشتش بر مداحی، دفاع از حریم امنیت و در پایان شهادت نوشته شد؛ روز دوشنبه با حضور جمعی از مسئولان استانی و شهرستانی همگام و همراه با اقشار مختلف مردم شهرستان بافت برگزار شد. شاید علاوه بر ارادت اهالی بافت به شهدا و ارج نهادن به کار عظیم مردان بی ادعای حوزه نظامی و انتظامی ...
علی اصغر با شهادتش خیلی ها را به جبهه فرستاد
....فیلمی که انگیزه حضور در جبهه شدتنها13 سال داشت که جنگ آغاز شد، در آن روزها که همه جای ایران حرف جنگ بود، فیلمی از وضعیت جنگ در خرمشهر می بیند که قلب کوچکش طاقت نمی آورد و همان هم انگیزه ای می شود تا برای دفاع از میهنش، به جبهه برود.با اصرار زیاد پدر و مادر را راضی می کند تا راهی جبهه شود. دوره آموزشی را در گوهرباران ساری پشت سر می گذراد و بعد از آن به کردستان اعزام می شود و در سپاه ...
روایت هفت سال چشم انتظاری برای "محسن"جاویدالاثر، شهید مبارزه با موادمخدر
همراه خانواده به خرم آباد نقل مکان کرد اما تابستان ها که مدارس تعطیل بود، به همراه پدر و مادر برای جمع آوری محصولات کشاورزی به روستا بازمی گشتند. بهار سال 1366 ایام دفاع مقدس بود و محسن سال اول دبیرستان را می گذراند، آن موقع اعزام گروهی به جبهه امکانپذیر نبود و برای رفتن هم رضایت نامه والدین را می خواستند و از آنجا که محسن رضایت نامه نداشت با راهنمایی یکی از دوستان خود به قسمت اعزام ...
ناگفته های پدر شهید نخبه/ فکر کردم پایش قطع شده
...، متوجه شدم بیشتر بچه ها یا معلم خصوصی یا پدر و مادر تحصیل کرده داشتند، اما من یک کارگر بودم، احسان در آزمون تیزهوشان شرکت کرد و قبول شد، در دوران راهنمایی و دبیرستان جزو بچه های خیلی فعال مدرسه بود، سال 90 کنکور شرکت کرد و با رتبه 1800 قبول شد، اما خیلی بی تابی کرد و گفت: درس می خوانم تا سال دیگه با رتبه بهتر قبول شوم، سال بعد با رتبه 101 دانشگاه صنعتی شریف مهندسی مکانیک قبول شد. ...
شهیدفرهنگ قیاسوند: سعادت در اطاعت از ولایت فقیه است
ابوالفضل(ع) را رفته ام راه بهشتی و رجایی و باهنر و مطهری را رفته ام راه تمام شهیدان صدر اسلام را رفته ام. خون من بسیار ناقابل است در برابر خون های ریخته شده دیگر شهدا پس برای من گریه نکنید برای امام حسین گریه کنید و برای رهروان پاک و عالیقدر آن حضرت. امیدوارم بتوانیم با جهاد با دشمنان راهی به سوی کربلا باز کنیم برای زیارت. حالا که در این مقام مقدس یعنی جبهه آمده ایم هیچ ...
شهید جواد کریمی تربیت شده در تراز انقلاب بود
به گزارش خبرگزاری فارس از شهرستان بافت، حجت الاسلام محمد محمدزاده امام جمعه شهرستان بافت امروز در مراسم تشییع پیکر شهید جواد کریمی اظهار داشت: در خانواده ای که پدر و مادر ناشنوا هستند یک فرزندی را تربیت می کنند در تراز انقلاب که جانش را هم در راه انقلاب داد و برای همه یک حجت است. وی گفت: مقام شهدا عظمت زیادی دارد. باید شهادت گونه زندگی کنیم تا شهادت نصیبمان شود. سردار ...
احساس می کردم من هم در مجاهدت حبیب مسئولیت دارم
.... خودم هم دلتنگ بودم. بچه ها ناراحت بودند سعی می کردم با رسیدگی و محبت بیشتر نبود پدر را جبران کنم. برای شان وقت گذاشتم و توضیح دادم پدرشان برای حفظ اسلام و دفاع از حرم به سوریه رفت. آخرین تماسی که داشتند کی بود؟ 20 روز قبل از شهادتش تماس گرفت. یادم هست خیلی خوشحال بود. زمانی که عقد بودیم از سال 1376 دوستی در سوریه داشتند که می آمدند ابوظبی به دیدن شان. برای شان مهر و ...
سپاه پاسداران با تسلط اطلاعاتی همه توطئه های دشمنان را خنثی می کند
که در گردانی، پسری فرمانده گردان و پدر رزمنده آن گردان بود؛ تیری بر سر پسر خورد و به شهادت رسید و پدر به عنوان رزمنده او، سر پسرش را روی پای خود گذاشت و بعد پیکر مطهر او را پشت ماشین قرار داد و حتی حاضر نشد تا روز بعد هم به پشت جبهه بازگردد. اینها نمادهایی از شهدا و فرهنگ شهدا است؛ نمادهایی از اطاعت و فرمانبرداری که ناشی از طهارت و پاکی روح رزمندگانی است که اینگونه به قربانگاه رفته و برای رضای خدا ...
فرازهایی از وصیت نامه شهید گمنام، علی ابوالحسنی
بودم آشکارم کردی، نیست بودم هستم کردی، خلقم کردی، انسانم کردی، تنهایم نگذاشتی، پدر و مادرم را چنان صبر دادی که شب و روزشان را به پای من گذاشتند. در دامن خانواده ای قرار دادی که ایمان به تو داشتند و سعی شان بر این بود و هست که امانتشان را نیز به صراط تو هدایت نمایند. در پهنای مملکتی مرا آفریدی که سالیان سال بود و هست که پرورش دهنده اولیاءالله است. در کارها رشد را به رویم باز کردی و مرا از هر سوی ...
امواج مردم در تشییع پیکرشهید شکست فتنه گران است
کند و می گوید: سردار رادان فرمانده همه شهدا و فرمانده پدر شهیدم بعد از تدفین به دیدار ما آمد که این برای ما بسیار ارزشمند بود. مسیر سخت زندگی محمد گلشکر بانو مادر شهید قنبری است؛ مادری که بعد از شهادت محمد در همه صحنه ها بود و فرزندانش را فدایی انقلاب و نظام می خواند. صحبت های او را در مورد شهادت فرزندش سرگرد محمد قنبری از رسانه ها شنیده بودیم، اما لحظاتی همراهش شدیم تا از شهیدش ...
مانع بدگویی منافق نسبت به اسلام شوید
.... او عاشق شهادت بود و تنها آرزویش این بود که به شهادت برسد. شبی که قرار بود به جبهه برود نزد مادرم رفت و از او خواست حلالش کند تا از این طریق جواز شهادت اش را از خانم فاطمه زهرا (س) بگیرد. مادرم آن شب بوسه ای به صورت ابراهیم زد و گفت: من از تو راضی هستم خدا از تو راضی باشد. ابراهیم با رضایت مادر، جواز شهادت اش را گرفت و لبخندزنان رهسپار حبهه های جنگ شد. ...
مسلمانان باید به یاری اسلام بشتابند
، ارتش دنیا نتواند که جوابم دهد. و حالا امام حکم جهاد را صادر کرده است و وقت جهاد است. سلام من حضور کسانی که با دشمن اسلام همچون صدام جنایتکار و بعثی مردانه جنگیدند و در راه خدا شهید شدند و شهادت را برای خود سعادت دانستند و سلام حضور آن برادرانی که از جان و مال خود گذشتند و به جبهه رفتند تا با دشمن بعثی بجنگند و ریشۀ ظلم را از دنیا بکنند. پدر و مادر گرامی! شما خودتان می دانید ...
رونمایی از تابلوی شهرک شهیدان جعفری در اسلام آبادغرب+عکس
به برادر بزرگتر شهید محمد جعفری واگذار شد که از راه کشاورزی و کارگری متکفل امور خانواده شد. در همان ایام عشق به امام (ره) و انقلاب در وجود شهید جعفری شعله می کشید و با وجود سختی های تهیه معیشت زندگی، در سال 61 به عضویت بسیج درآمد و به نبرد با نیروهای ضدانقلاب شتافت و بالاخره در حوالی شهرستان کامیاران در درگیری با ضدانقلاب به درجه رفیع شهادت نائل آمد. پس از شهادت وی، دو برادر ...
حاج علی حاجبی بازوی پرتوان لشکر 41ثارالله در دفاع مقدس
! می توانم یک خواهش از شما بکنم)) مادر می گوید بله. و علی ادامه میدهد: ((تا زمانی که تو و پدر برای شهادت من دعا نکنید خدا این توفیق را به من نمی دهد.)) و ملتمسانه در همان جا از پدر و مادر می خواهد که برای شهادتش دعا کنند. بالاخره روز ملاقات رسید و در عملیات کربلای یک در منطقه مهران ابتدا از ناحیه پا زخمی می شود و برای مداوا به پشت جبهه منتقل می شود. اما پس از اینکه مداوای اولیه روی او ...
سپاه پاسداران میراث دار فرهنگ شهدا و برخاسته از بطن مردم است/ سپاه با تسلط اطلاعاتی ملی و منطقه ای بر ...
پدر رزمنده آن گردان بود؛ تیری بر سر پسر خورد و به شهادت رسید و پدر به عنوان رزمنده او، سر پسرش را روی پای خود گذاشت و بعد پیکر مطهر او را پشت ماشین قرار داد و حتی حاضر نشد تا روز بعد هم به پشت جبهه بازگردد. اینها نمادهایی از شهدا و فرهنگ شهدا است؛ نمادهایی از اطاعت و فرمانبرداری که ناشی از طهارت و پاکی روح رزمندگانی است که اینگونه به قربانگاه رفته و برای رضای خدا مبارزه می کنند تا به شهادت برسند ...
همکلام با مادر شهید فرزاد گل کن حقیقی | تندیس رنج و نجابت
و خستگی از تن محمد آقا در می رفت. او برای بچه ها قانون گذاشته بود که سر وقت به مدرسه بروند و به موقع برگردند تا پدر و مادر نگران نشوند. بچه ها هم حرف شنو بودند و سربه راه. اما آن روز هرچه رقیه خانم منتظر ماند، از فرزاد خبری نشد. بالاخره به مدرسه رفت و سراغش را از معلم ها و همکلاسی هایش گرفت. ولی وقتی به او گفتند با 8 همکلاسی اش به جبهه رفته، اصلاً باورش نشد: این بچه چه می داند جبهه کجاست؟ ...
گام نهادن در مسیر خدایی را یک فریضه می دانم
ارتفاعات قلاویزان هنگام درگیری با نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید و در گلزار شهدای شیرنگ به خاک سپرده شد. فرازی از وصیت نامه شهید: به نام الله، یاری دهنده انقلاب اسلامی و نابود کننده دشمنان اسلام و قرآن و با سلام و درود به روان پاک شهدا و با سلام به رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی و با درود به مردم شهید پرور ایران. من بر اساس رسالت و مسئولیتی که ...