سایر منابع:
سایر خبرها
امیدوارم شوهرم مرا ببخشد/ بیمار بود و من چند شب پیش دوست پسرم رفتم و..
...> من عاشق او شده بودم و به خاطر این عشق از شهر خودم راهی تهران شدم همسر بیمارم را فریب دادم و مثل یک همسر چندین روز در کنار ندیم بودم و او مرا درست مثل یک وسیله مصرفی دور انداخته بود. سرخورده و شرمنده به شهرم بازگشتم و درست زمانی که تصمیم گرفتم گذشته را جبران کنم و با پنهان کردن خیانتم به زندگی با همسرم ادامه دهم او نیز بر اثر بیماری درگذشت. فکرش را بکنید در آخرین روزهای زندگی همسرم به ...
افشاگری زنی که صیغه رمال فریبکار شد
. آن روز وقتی سیر تا پیاز مشکلاتم را برای فریده گفتم، او مرا به یک رمال معرفی کرد که نسخه هایش دشمنان را به یکدیگر پیوند می دهد! او که مدعی بود رمال 60 ساله تاکنون گره مشکلات خانوادگی بسیاری را با وردهای شفابخش گشوده است، پیشنهاد کرد که به آن مرد رمال شک نکنم و مشکلاتم را برایش بازگو کنم. این بود که راهی خانه آن مرد حیله گر شدم. ازدواج موقت با مرد رمال زن جوان که دیگر اشک هایش ...
فریب عشوه های اینترنتی زن جوان را خوردم /نقشه پلید همسر صیغه ای برای مرد متاهل!+جزییات
صدای زنم را شنیدم که ... من با هماهنگی یکی از دوستان قدیمی ام، به همسرم گفتم این خودرو متعلق به دوستم است و می خواهم آن را به صورت اقساطی خریداری کنم. بیچاره شریک زندگی ام دروغ هایم را باور کرد و فریب حرفهایم را خورد و حتی از بابت خرید خودرو خیلی خوشحال شد. مرد جوان افزود: یک ماه از این ماجرا گذشت و ناهید با حیله و ترفند 3 میلیون تومان به عنوان قرض از من گرفت اما چند روز بعد ...
مکانیک اخراجی برای زندگی بهتر دست به کار عجیبی زد / زندگی اش را خراب کرد + گفتگو
به گزارش رکنا، هاشم مردی 40 ساله است که به جرم از 10 خانه بازداشتش کرده اند. هاشم که می داند باید مدت زیادی در زندان باشد، از زندگی اش می گوید: *چرا سرقت کردی؟ می خواستم پول بیشتری به دست بیاورم و زندگی ام را خوب کنم؟ *شغلت چه بود؟ مکانیک بودم. *درآمد مکانیکی کفاف نمی داد؟ من از خودم مغازه نداشتم به همین خاطر کفاف نمی ...
سارق سابقه دار با 12 فقره سرقت دستگیر شد
کردم اصلا نفهمیدم که آن خودرو دزدگیر دارد و آژیر آن به صدا درآمده است؛ چرا که از شدت خماری حال طبیعی نداشتم و تنها به سرقت قطعات و لوازم داخل آن فکر می کردم. هنوز درون خودرو مشغول باز کردن برخی قطعات بودم که ناگهان صاحب خودرو و اهالی محل را در اطرافم دیدم و تازه فهمیدم که دزدگیر خودرو به صدا درآمده است. این گونه بود که با تماس اهالی محل، نیرو های گشت کلانتری رسالت هم از راه رسیدند و مرا به ...
روایت بیمارانی که بی هویت، دردشان درمان ندارد
؛ ازدواجی که تنها هدف آن بچه دار و پدر شدن همسرش بوده؛ اما خشونت خانگی و کتک های پی درپی و مرگ پدر، این زن را به مرحله طلاق می رساند. بعد از مدتی این دختر جوان با پیرمردی افغانستانی ازدواج می کند، حالا با 36 سال از همسری 80 ساله دختر و پسری شش و هفت ساله دارد. کم خونی شدید و زایمانی بدون کنترل پزشک، هر دو پایش را فلج کرده است. خودش با چهره ای درهم، دست به سمت آسمان می گیرد: خدا حاجی را ...
هفت سال برای شوهرم نقش بازی کردم تا آخرش مچم را گرفت!
اما اکنون بعد از هفت سال زندگی مشترک همه پنهان کاری هایم لو رفته و شاهین درحالی قصد دارد مرا طلاق بدهد که متوجه شده است پسری 26 ساله دارم و ... زن 49 ساله با بیان این که در این سال ها همواره عذاب می کشیدم اما از افشای این راز به شدت وحشت داشتم، درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری شفای مشهد گفت: 19 ساله بودم که اصغر به خواستگاری ام آمد ولی پدر و مادرم بدون هیچ گونه تحقیق ...
شوهرم هوسباز است و از من می خواهد دوستانم را به خانه بیاورم تا او...
مادرم جا خوش کرد و آن ها از یکدیگر جدا شدند. آن زمان من 4 سال بیشتر نداشتم و مادرم که سرپرستی مرا به عهده داشت دست مرا گرفت و به خانه مادربزرگم برد 2 سال بعد از این ماجرا مادرم نیز با مرد جوانی ازدواج کرد و به دنبال سرنوشت خودش رفت به همین خاطر من در 6 سالگی در واقع مادرم را هم از دست دادم چرا که ناپدری ام مخالف حضور من در خانه اش بود و این موضوع را آشکارا با مادرم شرط کرده بود در این ...
دختر 6 ساله راز قتل پدر بلاگرش را فاش کرد
روزنامه ایران: تابستان سال 1400 زن میانسالی با مراجعه به پلیس از ناپدید شدن پسر جوانش خبر داد و در تشریح ماجرا به مأموران گفت: پسرم 35 ساله است. او حدود 10 سال قبل با دختری ازدواج کرد و یک دختر هم دارند. او و همسرش 4 سالی است که در فضای مجازی به عنوان بلاگر فعالیت می کنند. اما چند روزی است که از پسرم خبری نیست. هر بار هم سراغش را از عروسم می گیرم می گوید به یکی از کشورهای حاشیه خلیج فارس رفته و ...
داستان بدبخت شدن یک آدم معمولی
خوبی داشتم و وقتی کارهایم رو به راه شد، به خواستگاری دختر یکی از اقوام رفتیم. با اعتباری که اسم مادرم داشت خیلی راحت و بی دردسر ازدواج کردم. با کمک مادرم که بعد از درگذشت پدرم من را به دندان کشیده بود، زندگی مشترک خود را در یک طبقه از خانه پدری ام آغاز کردیم. تا این که یک روز فردی شیک پوش و خوش سر و زبان به محل کارم مراجعه کرد. کارش تا آخر وقت طول کشید بعد هم با خودروی مشکی مدل بالایش مرا به خانه ...
زن تنها، قربانی خشم راننده تاکسی اینترنتی شد
راننده بودم و چهار سال قبل این زن را به عنوان مسافر سوار خودروام کردم، بین راه سر صحبت باز شد و فهمیدم مجرد است و تنها زندگی می کند، از همان روز با هم آشنا شدیم و کم کم ارتباطمان بیشتر شد. رابطه من و فتانه خیلی خوب بود به قدری به او اعتماد داشتم که درآمدهای روزانه ام را به او می دادم تا برایم پس انداز کند. چه شد که بین شما اختلاف به وجود آمد؟ در این چهار سال با هم ارتباط خوبی داشتیم من ...
جنایت آتشین بعد از معامله ساختگی خودرو
روزنامه ایران: اوایل خرداد امسال دختر جوانی در تماس با پلیس از ناپدید شدن پدر 55 ساله اش خبر داد. در حالی که تلاش برای یافتن این مرد میانسال ادامه داشت، حدود 40 روز بعد ماجرای قتل هولناک وی فاش شد و زن میانسالی به همراه پسر 19 ساله اش به این جنایت اعتراف کردند. پسر جوان انگیزه خود را از این جنایت انتقام جویی عنوان کرد و مدعی شد مقتول قصد ازدواج با مادرش را داشته است. در حالی که متهمان چنین ...
او مانند یک شیطان روحم را تسخیر کرده بود/ با فرشید توی اتاق خواب بودم که همسرم ....
فرشید به بهانه های مختلف و زمانی که همسرم در خانه حضور نداشت به خانه ما می آمد و خیلی از کارهای خانه ام را انجام می داد دیگر نزد او حجابم را هم رعایت نمی کردم و چندی بعد نیز با او به اتاق خواب مشترکم با مهدی رفتم و... رابطه جنسی در دوران قاعدگی|چرا رابطه جنسی در دوران قاعدگی از نظر اسلام حرام است؟ نرگس 30 ساله به قاضی دادگاه خانواده گفت: چند سال قبل با مهدی ازدواج کردم او ...
قتل پدر 3 کودک در صحنه سرقت مسلحانه از طلافروشی خانی آباد
.... در بررسی های بعدی مشخص شد آنها در سال 79 و 99 نیز دست به سرقت مسلحانه از 2 طلا فروشی زده بودند. دو دزد 33 و 43 ساله به جرمشان اعتراف کردند. اعتراف به سرقت مسلحانه پدرام 43 ساله گفت: حدود 20 سال قبل هم دست به سرقت مسلحانه از یک طلافروشی زدم و حدود 3 کیلوگرم طلا دزدیم. اما به دوستم که همدستیم بود به دروغ گفتم فقط یک کیلو طلا دزدیده ام. من بعد از مدتی ...
حکم اعدام برای رابطه شیطانی مرد متاهل با زن متاهل؛ فیلم های سیاه فاش کرد!
رسیدگی به این پرونده با شکایت مردی جوان آغاز شد. وی که به پلیس اگاهی رفته بود از همسرش و یک مرد غریبه به خاطر رابطه پنهانی شکایت کرد. وی گفت: من و همسرم پنج سال است که با هم ازدواج کرده ایم و مدام با هم اختلاف داریم. تا اینکه متوجه رفتارهای مشکوک همسرم شدم و او را زیر نظر گرفتم تا اینکه چند روز قبل پی بردم همسرم شیدا با یکی از بستگانم به نام پارسا که او نیز متاهل و صاحب یک فرزند است ...
در پرونده ام نوشته بودند طاغوتی ام/ اوایل انقلاب صاحبان طرح های بزرگ یا دستگیر شدند یا فرار کردند
فارسی می خواندم. طول کشید تا من به این زندگی جدید خو بگیرم/ جدایی از پدر و مادربزرگم که خیلی دوست شان داشتم کمی مرا آزرده کرد بعد از یک سال پدرم هم برگشت و آن هم ترومای دیگری شد. باز مرا به فرودگاه بردند و یک آقای جوان و خوشگلی آمد که گفتند پدرت است. دوباره من همان واکنش های قبلی را داشتم. مقداری طول کشید تا من به این زندگی جدید خو بگیرم، پدرم که آمد ما به خانه اصلی مان منتقل شدیم ...
بهنام و دوستش لباس هایم را پاره کردند؛ در بیابان بی عفت شدم!
ایستاد و قصد دوستی با من را داشت من رد کردم اما او انگار دست بردار نبود و هر روز سر خیابان مدرسه منتظر من بود تا اینکه کم کم وسوسه شدم او شماره اش را به من داد در ذهنم به این موضوع فکر می کردم که چرا مثل آتنا ، ثنا و بهار نباشم که هر روز پز دوست پسرهایشان را می دهند خودم را با این افکار بود که سرانجام راضی کردم تا دوستی بهنام را قبول کنم پیامک های من با بهنام شروع شد و هر روز بیشتر از روز قبل با ...
بازداشت مرد بنگاهدار در مرگ مشکوک همسرش
مأموران پلیس تهران مرد جوانی را به اتهام دست داشتن در مرگ مشکوک همسرش بازداشت کردند. به گزارش جوان ، صبح روز سه شنبه سوم مرداد قاضی محمد مهدی براعه، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران با تماس تلفنی مأموران پلیس از مرگ مشکوک زن جوانی در خانه اش حوالی خیابان مجیدیه با خبر و همراه تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی راهی محل شد. تیم جنایی در محل حادثه با جسد بی جان زن 37 ساله ای ...
پس از این که رتبه ام 2 رقمی شد شوهر کردم، اما پای منقل...
. این شد که پا روی خواسته ام گذاشتم، یکسال نشده بود که من باردارشدم و در این شرایط بود که متوجه شدم شوهرم رامین اعتیاد دارد. اعتراض کردم اما پاسخ اعتراضم فقط کتک بود پسرم در اوج ناراحتی و افسردگی من به دنیا آمد. اعتیاد همسرم هر روز بیشتر از روز قبل بود و دیگر دوستانش را هم پای بساطش به خانه می آورد. راه فراری نداشتم هر چه فکر می کردم می دیدم که چه سرنوشت شومی ...
اعترافات مردی که زن مورد علاقه اش را کشت
کجا فهمیدی او می خواهد رابطه اش را قطع کند؟ این اواخر از حرف هایش معلوم بود. چند روز قبل به من گفته بود می خواهد به مسافرت برود، اما از طریق همسایه هایش فهمیدم به من دروغ گفته و در تهران است. با او تماس گرفتم، تا با هم صحبت کنیم، اما او آب پاکی را روی دستم ریخت و گفت دوست ندارد مرا ببیند و رابطه من و او تمام شده است. *بعد از حرف او تصمیم به قتل گرفتی؟ نه. خیلی ...
روز دهم| از همنوایی با روضه خوان اصلی تا همراهی با بانوی تاریخ ساز
مصیبت های آتش زدن خیمه های اهل حرم، اسارت، خرابه شام و... را زمزمه کردند. زمان که از عصر عاشورا به شام غریبان میل می کند؛ تاریخ سازی باعظمت یک زن آغاز می شود؛ زنی به بزرگی و منزلت زینب کبری سلام الله علیها که اگر نبود، کربلا در همان کربلا می ماند اما گویا فقط دختر امیرالمؤمنین تواند از عهده چنان کار بزرگی در تاریخ بربیاید که با دلی داغدار و اندوهناک از شهادت برادر، مسئولیت های چند جانبه ...
جمعیتِ ما سینه زنها نگْسَلَد از هم
گویا که دشمن هم هنگام قطعِ دستِ او گفته ست: یا عباس امید دستم قطع شد، شد مشک چشمم پر خیلی غریبم بی تو ای درد آشنا عباس خورده گره روی گره روی گره کارم مشکل گشا، مشکل گشا، مشکل گشا عباس من شک ندارم (شهریار) اینگونه هم گفته ست: ای عهده دارِ مردمِ بی دست و پا عباس دستت جدا گردید و قَدَّت (دال) شد! مگذار ...
حضور دوست شوهرم در خانه و نگاه های هیزش آزارم میداد/ به همسرم گفتم توجه نکرد تا ...
بگیریم ولی دلم آن قدر سنگ شده بود که اشک های او را ندیدم. محمود پس از 5 ماه با این ادعا که نمی خواهد با خبر ازدواج مان، دیگران و به خصوص دوست قدیمی اش را شوکه کند مرا به عقد موقت خود درآورد. من یک سال به طور پنهانی و مخفیانه در عقد او بودم و در این مدت همسر سابقم نیز با دختر عمویش ازدواج کرد و زندگی جدید برای خودش تشکیل داد. ولی محمود بعد از پایان دوره عقد موقت به وعده هایش عمل نکرد و ...
زنی در صف نانوایی مرا کنار کشید و ازم خواست...
که در صف نانوایی زن غریبه رمالی را معرفی کرد که می گفت می تواند مشکل نازایی ما را حل کند. ساعت 8صبح بود صف نانوایی محل مثل همیشه شلوغ بود کنار دیوار نانوایی ایستاده بودم بازیگوشی دختربچه ای مرا به خودش جلب کرد. و به او لبخندی زدم و مادر دخترک هم کنارم ایستاد و از شیطنت های دخترش گفت وقتی از من پرسید شما بچه دارید گفتم نه! هر وقت هر کسی این سوال را ازمن می پرسید انگار دست خودم ...
زن جوان :جمشید خواسته هایی داشت که از بیانش شرم دارم /تحمل این وضعیت برایم ممکن نبود
فروشی محله رفته بودم، با فروشنده جوانی آشنا شدم که در آن جا مشغول کار شده بود. به خاطر خلأ عاطفی یا شاید هم لجبازی با همسرم، با آن جوان ارتباط برقرار کردم. جمشید با حرف های عاشقانه اش مرا جذب خودش کرده بود و من هم به تماس های گاه و بی گاه او پاسخ می دادم تا این که روزی به طور پنهانی تعدادی عکس های بدون حجاب از من گرفت و از روز بعد شروع به اخاذی کرد. من هم که دیگر از آبروریزی می ترسیدم ...
این شش نفر خوش شانس ترین ایرانی های روز گذشته بودند
سفرم را به سوئیس جور کند اما یک روز گفت مردی که قرار بوده کارهای سفرم را انجام دهد پول ها را بالا کشیده و رفته که باورم نشد و با دوستم با او درگیر شدم و این زن را کشتیم. فرزندان مقتول چندی پیش دوستم را به شرط دیه و مرا هم اکنون بخشیدند . آزادی مرد همسرکش زندانی دیگر فرشید است که چهار سال قبل همسرش را کشته و اکنون رضایت گرفته است. او دراین باره گفت : من عاشق همسرم بودم و در یک ...