سایر منابع:
سایر خبرها
ای نامه که می روی به سویش
اما هنوز هم با دیدن پستچی های موتورسوار دلتنگ روزهایی است که با رساندن نامه به چشم انتظاری خانواده ای پایان می داد. می گوید: آن سال ها هیچ گاه نامه را از لای در داخل خانه نمی انداخت و آن را با احترام به صاحب نامه تحویل می داد. 76 سال دارم و 30 سال به عنوان پستچی در منطقه 14 اداره پست تهران خدمت کرده ام. اوایل انقلاب در اداره پست استخدام شدم واز همان روز اول هم سوار بر موتور نامه و یا بسته پستی را ...
زودتر از سرکار به خانه رفتم و وقتی به اتاق خواب رسیدم شوهرم و ...!
ها را مجبور کردم تا با این ازدواج موافقت کنند. هنوز چند ماه از ازدواج ما نگذشته بود که همه حرف های پدرم به واقعیت تبدیل شد. او چند بار به من خیانت کرد. یک بار که به خانه آمده بودم با لباس های یک زن روی زمین برخورد کردم و زمانی که وارد اتاق خواب شدم چیزی را دیدم که نباید می دیدم. او و زنی غریبه در اتاق حضور داشتند. تحمل بی بند وباری و مشروب خوری پرهام را ...
پناهنده ای از قُندُزِ افغانستان
فهمیدم که از عزیزان افغان است. کم سن و سال میزد. از در زدنم پشیمان شده بودم. در ذهنم خیلی سریع سبک زندگی جمعی افغان ها را گذراندم. با خودم گفتم اگر مادر این ها رفته باشد نهضت، نور علی نور می شود! ️ همزمان با خانومی که آمده بود دم در سلام و خوش و بشی کردم. نیم نگاهی هم به سکوی جلوی خانه انداختم، خانم دیگری نیز نشسته بود. خانه در نگاه اول پر جمعیت به نظر می رسید. از خانمی که بچه اش را ...
زودتر از سرکار به خانه رفتم و وقتی به اتاق خواب رسیدم شوهرم و ...!
پر مخالفت پدرم پرهام را جوانی بی بند و بار نامید که به خاطر خلاف کاری هایش از شهرستان متواری شده است. ولی من که عاشق پرهام بودم نمی توانستم این حرف ها را باور کنم. احساس می کردم چون او شاگرد مغازه است و درآمد کمی دارد پدرم با این ازدواج مخالف است. به همین خاطر در مقابل خانواده ام ایستادم و آن ها را مجبور کردم تا با این ازدواج موافقت کنند. هنوز چند ...
قتل دوست به خاطر شکستن آینه موتور
که مجبور به پرداخت دیه می شدم. او ادامه داد: با مقتول کل کل و کری خوانی داشتم، اما در این حد نبود که راضی به مرگش باشم و بخواهم او را به قتل برسانم. شب حادثه موتورم را نزدیک باشگاه پارک کرده بودم و زمانی که به سراغش رفتم، متوجه شدم آینه اش شکسته شده است. پیگیری که کردم، به من گفتند که مقتول باعث شکستن آینه موتورم شده است. آن شب سر همین مسئله دعوایمان شد و ناخواسته با چاقو چند ضربه به او زدم. ...
قتل دوست به خاطر شکستن آینه موتور
بالا می گرفت که مجبور به پرداخت دیه می شدم. او ادامه داد: با مقتول کل کل و کری خوانی داشتم اما در این حد نبود که راضی به مرگش باشم و بخواهم او را به قتل برسانم. شب حادثه موتورم را نزدیک باشگاه پارک کرده بودم و زمانی که به سراغش رفتم، متوجه شدم آینه اش شکسته شده است. پیگیری که کردم، به من گفتند که مقتول باعث شکستن آینه موتورم شده است. آن شب سر همین مسئله دعوایمان شد و ناخواسته با چاقو چند ضربه به او ...
زیباتر شدن خانم مجری بعد از ترک صدا و سیما ! / بانمک بود جذاب تر شد ! + عکس و بیوگرافی کیمیا گیلانی
آن نوجوان بودم و مخاطب نوجوان داشتم و الان کودک هستم و مخاطبم کودک است. ممکن است در آینده مخاطبم بزرگسال باشد. ولی باید دید که آیا برنامه ای که عهده دار اجرایش هستی، مناسبت هست یا نه. شاید واقعا برنامه ای به من پیشنهاد شود که موضوع آن برنامه را دوست داشته باشم. تلاش می کنم و متناسب با آن مخاطب، خودم را تطبیق می دهم. با توجه به اینکه مخاطبم کودک است و خودم هم قرار است که در داستان کودک باشم، رفتار ...
نخستین و آخرین گروه زنان چترباز ایرانی
... قصه های خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید منطقه ما میزبان یکی از 4بانویی است که به عنوان نخستین زنان چترباز ایرانی لقب گرفته اند. بهجت امام علیزاده هم محله ای ما نخستین زن نظامی نیروی هوایی است که مدرک چتربازی کسب کرده و بارها برای انجام مأموریت از هواپیما به بیرون پریده است. در محله راه آهن به دیدار این بانوی شجاع رفته ایم. دختری با روحیه مردانه وقتی بچه بودم به ...
باورم نمی شد شوهرم در خانه دوربین گذاشته و هر لحظه من را در....!
یک زن از داستان سخت زندگی اش که شوهرش با کار گذاشتن دوربین در خانه او را هر لحظه چک می کند پرده برداشت. به گزارش وقت صبح ، در واقع خانواده ام به رفتارهای دوران نوجوانی ام ایرادی نمی گرفتند و من با هرکدام از دوستانم که ارتباط داشتم، بیرون می رفتم. تا این که تحصیلاتم در مقطع دبیرستان به پایان رسید و با راهنمایی مادرم که دختر باید هنری داشته باشد به کلاس های ترمه دوزی رفتم. ...
آرزو در شرف آباد امید می کارد| این خانم معلم بازنشسته هنوز هم حامی کودکان است
کار در این فضا مرا راضی نکرد. دوست داشتم دوران آموزگاری ام را با خدمت به بچه های نیازمند در مناطق محروم سپری کنم، به همین علت راهی شرف آباد در حاشیه شهر کرمان شدم. فقر از در و دیوار منطقه می بارید، آرزوهای بزرگ و کوچک بچه ها زیاد بود و تعداد بچه های بدسرپرست از بی سرپرست ها بیشتر بود. بچه هایی بلاتکلیف در میانه میدان زندگی! در پنج سال اول تلاش کردم با تمرکز بر مشکلات دانش آموزان کلاس خودم برای رفع ...
شکستن آینه موتور به قتل دوست ختم شد!
، اما در این حد نبود که راضی به مرگش باشم و بخواهم او را به قتل برسانم. شب حادثه موتورم را نزدیک باشگاه پارک کرده بودم و زمانی که به سراغش رفتم، متوجه شدم آینه اش شکسته شده است. پیگیری که کردم، به من گفتند که مقتول باعث شکستن آینه موتورم شده است. آن شب سر همین مسئله دعوایمان شد و ناخواسته با چاقو چند ضربه به او زدم. وی گفت: نیم ساعت بعد از درگیری بود که از طریق دوستانم متوجه شدم مقتول ...
تعریف های فروشنده لباس زنانه مرا به گرداب نیستی کشاند/ تا به خودم آمدم دیدم باهاش رابطه نامشروع پیدا ...
آرزو برای ترسیم آینده ام تحصیلات خود را در این دانشگاه شروع و زندگی جدیدی را در خوابگاه دانشجویی آغاز کردم. در آن دوران در دانشگاه با یکی از همکلاسی هایم به اسم آرش که مستمر به من ابراز توجه می کرد آشنا شدم که از خیلی جهات شبیه به من بود، از زندگی ام برایش تعریف می کردم و با دلداری ها و کلمات محبت آمیز او حس خوبی داشتم و در کنار اون بودن به من آرامش می داد. در اواخر دوران ...
دنیا را رها کنید!
به گزارش پایگاه خبری-تحلیلی صبح قزوین ؛ محمد درازلو، یکم فروردین 1339، در روستای طرزک افشاریه از توابع شهر بوئین زهرا به دنیا آمد. پدرش اسدالله، کشاورز بود و مادرش ثریا (فوت1356) نام داشت. در حد خواندن و نوشتن سواد آموخت. سال 1358 ازدواج کرد و صاحب دو پسر و دو دختر شد. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. بیست و دوم فروردین 1366، در شلمچه به شهادت رسید. پیکرش مدت ها در منطقه برجا ماند و سال 1374 پس ...
کشتی منش پهلوانی دارد و قابل مقایسه با فوتبال نیست
انتقال داده شدم و مامور شدم. 3 سال به عنوان قائم مقام ایشان در باشگاه بودم. آن زمان تیم لیگ یک بود و خوشبختانه همان سال اول هم تیم به لیگ برتر رفت. در آن زمان مربی ما آقای دست نشان بود. بعد از آن آقای نیک نفس مدیرعامل شدند باتوجه به اینکه با آقای ایرانمنش آمده بودم خواستم بروم که آقای نیک نفس خواستن که در باشگاه بمانم و ادامه دادم. با مربیان زیادی کار کردم. در مجموعه اما محیط فوتبال را محیط خوبی ...
وقتی آقای دکتر پیشنهاد کرد برای این بانوی عشایر مطب بزند!
با وجود اینکه آمپول و سرم زدند، دردش ساکت نشد چون سنگ باید دفع می شد. شاید باورتان نشود اما خودم معالجه اش کردم؛ آن هم با جوشانده هندوانه! هندوانه را که جوشاندم و به همسرم دادم، ظرف 24 ساعت، تمام سنگ ریزه ها از بدنش دفع شد و کاملا خوب شد. با این اتفاقات، اعتماد خانواده ام به اطلاعات و تشخیص های من جلب شد اما هنوز به چیزی که می خواستم نرسیده بودم. یک روز دم در بودم که دیدم خانم همسایه با پریشانی از ...
تکریم از خانواده معظم شهدا در ویژه برنامه رفیق
نهاده و انشالله که شکر گزارید. خواهشمندم اگر در معرکه جنگ شهید شدم با لباس و کفش خودم دفنم کنید . ضمنا" اینجانب 8 روزه ی واجب دارم و 10 روزه ی مستحبی . اگر توانستید و می توانید ( خانواده ) بگیرید و اگر نه می توانید بگویید برایم بگیرند و ... بچه ها همانجا تصمیم می گیرند یک روز به نیت شهید مهدی قاسمی روزه مستحبی بگیرند و رفاقتشان را با شهید ابدی کنند . در ...
مژده بده یار پسندید مرا | گپ وگفت با یک زوج خادم مسجد در محله جوانمرد قصاب
.... یک روز بعدازظهر به قصد کمک برای بسته بندی مواد غذایی که قرار بود برای رزمندگان ارسال شود به مسجد محله رفتم. آن وقت ها خانه ما در منطقه 20 نبود. همسرم را برای نخستین بار در مسجد دیدم. از پشت پرده مسجد، کتابی را به من داد که قرار بود به دست کسی برسانم. شیفته نجابتش شدم و خلاصه در عرض یک هفته مراسم خواستگاری و نامزدی انجام شد و از همان روز عقد تا حالا، همسرم رفیق گرمابه و گلستان من است و بدون ...
همسرکشی در مدرسه غیرانتفاعی | سرایدار معتاد: صدایی عجیب دستور جنایت داد
روانپزشک مراجعه کردم، دارو گرفتم اما فایده ای نداشت. صداها به هیچ عنوان قطع نمی شدند. درواقع صداها بود که مرا تهدید می کردند مواد را ترک نکنم. تصور کنید 5 سال است که در این وضعیت آزاردهنده زندگی می کنم و جهنم برایم ساخته اند. برگردیم به روز حادثه، چه شد که جان همسرت را گرفتی؟ روز حادثه از محل کارم به خانه آمدم. همسرم در حال آشپزی بود و مثل همیشه باهم جر و بحثمان شد. همانطور که من ...
بازیگر بدشانس سینما هستم!/ هنوز با زی زی گولو یادم می کنند
تالار هنر روی صحنه داشتیم. همواره در این سال ها دنبال رویاهای کودکی ام بودم؛ اینکه همه کودکان همواره سلامت باشند و امکان بازی کردن داشته باشند. وی افزود: خودم دوران کودکی سختی داشتم و حتی به نوعی کودک کار بودم! البته نه اینکه یتیم بودم، بلکه پدرم ماشینی داشت که روی آن کار می کرد و یک مغازه فروش روغن اتومبیل هم داشتیم که من هر روز از مدرسه به مغازه می رفتم و تا شب همانجا درس هم می خواندم تا ...
محمدی: استقلال نتیجه می گرفت، سرنوشت فوتبالی من عوض می شد/ از انتخاب ذوب آهن راضی ام
را به آنها تقدیم می کنیم.واکاوی تقابل ذوب آهن و شمس آذر قزوین/ نمایش هوشمندانه گاندوها مهاجم تیم فوتبال ذوب آهن اصفهان راجع به زدن دو گل در این بازی و حضورش در کورس مدعیان آقای گلی گفت: خوشحالم که توانستم برای تیمم دو گل زده و زحمات بچه ها را به ثمر برسانم. واقعیت دوست داشتم، سومین گل را هم بزنم و هت تریک کنم، اما قسمت نشد. البته برای من ابتدا موفقیت تیم و کسب سه امتیاز مهم است، بعد از ...
ستاره این هفته لیگ: داور عجب تصمیمی گرفت
رتبه خوبی به دست آوریم. من توانستم دبل کنم و این را مدیون بچه ها و کادرفنی هستم چون دو روز قبل از بازی مصدوم شدم و شرایط بازی نداشتم ولی با تلاش دکترها به این بازی رسیدم. او در مورد خوشحالی جنجالی محمد ربیعی گفت: ما چهار بازی بیرون از خانه با تیم های خوب داشتیم و توانستیم 10 امتیاز بگیریم. آقای ربیعی هم در فوتبال ایران ثابت شده است که مربی اخلاق مدار و با دانشی است. هر مربی دوست دارد تیمش با سه امتیاز بیرون بیاید. مطمئن هستم که محمد آقا هیچ قصدی نداشت. به ما هم همیشه تاکید می کند که اخلاق را در زمین رعایت کنیم و فقط به خاطر خوشحالی خیلی زیاد بود. ...
100 تا نیسان آبی فدای سر مردم
را از پشت دیوار شنیدم که مدام کمک می خواستند؛ صحنه خیلی ناگواری بود. مثل بچه های کوچک جیغ می زدند و التماس می کردند که یکی نجاتشان دهد. چطور شد که تصمیم گرفتید با خودروی تان به دیوار کارگاه بکوبید؟ نترسیدید به خودرو آسیب برسد و نتوانید از پس مخارج زندگی تان بربیایید؟ واقعا آن زمان حتی به فکر خانواده خودم نبودم؛ با دیدن فرزندان و اعضای خانواده افرادی که در پشت دیوار و میان آتش و دود اسیر ...
حیله عجیب زن جوان برای طلاق! + داماد 28 ساله شوکه شد!
این طریق مخارج خودم را تامین می کردم تا این که در 18 سالگی عاشق نوه خاله ام شدم. فریبا 14 سال بیشتر نداشت وخیلی زود به من علاقه پیدا کرد. از آن روز به بعد تماس های تلفنی ما شروع شد و مدام با یکدیگر در ارتباط بودیم. اگر چه وقتی خانواده هایمان از این عشق و علاقه هیجانی و شورانگیز ما باخبر شدند، به شدت با ادامه این ارتباط عاشقانه مخالفت کردند ولی من و فریبا آن قدر برای ازدواج ...
مسابقه قهرمانی موتور کراس در بیجار برگزار شد
جوانان شهرستان بیجار، هیئت موتور سواری و همکاری نیروی انتظامی و سایر دستگاه های اجرایی شهرستان برگزار شد و خوشبختانه استقبال بسیار خوبی از این مسابقات صورت گرفت. وی افزود: با یاری خدا و تلاش وافری که داشتم توانستم در کلاس 250cc مقام این دوره را کسب کنم. این ورزشکار با استعداد بیجاری در ادامه به تلاش های وافر خود اشاره کرد و بیان داشت: از سال 80 به صورت آماتور وارد حرفه موتورسواری ...
روزگار کم فروغ ادبیات کودک و نوجوان 14 | روایت طیبه شامانی از فقدان نویسنده متخصص در برنامه های کودک و ...
ندارد پسندها و دیدگاه هایی را که خیلی از آنها دلیل منطقی هم ندارد، به حساب درست بودن و اصولی بودن کار خودش می گذارد و با همین رویه جلو می رود درصورتی که اگر کارشناسی برخورد کنید اشتباه است یا نقص هایی دارد، به نظر شما این آسیب به شعر کودک و نوجوان هم لطمه زده است؟ خانواده های زیادی دیده ام که بچه کوچک دارند و به خوبی می دانند کدام مجله و یا صفحه مجازی را باید دنبال کنند تا به اطلاعات خوب ...
صونا تا چند روز ذهن تان را درگیر می کند
. علت این که نقش مقبول افتاده این است که من با این نقش بسیار همراه شدم و در مدت 5 ماه قبل از شروع کار مدام در ضمیر ناخودآگاه و آگاهم با این نقش درگیر بودم. خانم ترکمانلو از من نخواسته بود که ابروهایم را دست نزنم اما خودم چون می خواستم حس دختر سن بالای سنتی را برای مخاطب قابل درک کنم حتی ظاهرم را هم با این نقش تطبیق دادم. دخترانی از جنس صونا را زیاد دیده بودم و درباره حس و حالشان شنیده بودم به همین ...
برای دفاع از خودم مرتکب قتل شدم
هیچ عنوان حاضر به مصالحه نیستم و قصاص می خواهم. در ادامه متهم به جایگاه رفت و گفت: روز حادثه سیروس را دیدم که مست بود و نمی توانست روی پاهایش بایستد از آنجا که سال ها با برادرش دوست صمیمی بودم به سمتش رفتم تا کمکش کنم و او را به خانه شان برسانم. مقابل در خانه شان متوجه رفتار عجیبش شدم. او اصرار داشت که من را به داخل خانه شان ببرد و من هم، چون حس کردم او نیت شومی دارد قبول نمی کردم. در ...
از بازداشت لیدر مشهور باشگاه فوتبال تا گنده لات معروف تهران
طرح ویژه پلیس تهران با دستگیری 189 تن از اراذل و اوباش سطح دار و نوپا به پایان رسید؛ طرحی که در ادامه چند پرونده مختلف و تامل برانگیر مربوط به آن را مرور خواهیم کرد. به گزارش پایگاه خبری زنگ خطر به نقل از تابناک ؛ طرح ویژه پلیس برای برخورد با اراذل و اوباش در تهران، طی 48 ساعت به انجام رسید و در نتیجه آن 189 تن از اراذل و اوباش شناسایی و دستگیر شدند؛ اراذل و اوباشی که پرونده بسیاری شان ...
برای مدال برنز هانگژو 20 هزار یورو هزینه کردم!/ فدراسیون دوچرخه سواری سهمی در موفقیت من ندارد!
سال 2014 برای اولین بار به اردوی تیم ملی دعوت شدم، سه بعد از آن در حوزه تیمی نخستین مدال را به دست آوردم و چهار سال بعد از آن اولین مدال انفرادی را به دست آوردم، یعنی اگر به خانم ها اعتماد شود حمایت لازم صورت گیرد خانم ها قطعا این استعداد و پتانسیل را دارند که همزاه با آقایان برای کشور افتخارآفرینی کنند. به عنوان یک مدال آور در بازی های آسیایی چه توقعی از مسوولان وزارت ورزش و جوانان ...