اعترافات تلخ یکی از بازماندگان حادثه دردناک لنگرود
سایر منابع:
سایر خبرها
اینجا خانه ما| پهلوانان کجای مجلس نشسته اند؟
بارها درباره این صحبت می کردیم که وقتی سجاد کاری می کند که واقعا او را عصبانی می کند، چطور جلوی خودش را بگیرد. یک روز سجاد با بی خیالی همه جنگنده هایی را که علی با تلاش زیاد با لگو درست کرده بود و گوشه اتاق شان گذاشته بود تا بعدا با آنها جنگ بازی کند را تکه تکه کرده بود و به قطعات ریز اولیه تبدیل کرده بود و ریخته بود توی جعبه لگوها. علی که از مدرسه آمد، فوری رفت سراغ سازه های ...
خلاصه داستان قسمت 68 سریال ترکی ذغال اخته
هستند که قرار است شعله مراسمشونو برگزار کنه جواهراتی روبرویش می گذارد و میگه هدایایی هست که قرار است به عروس داده شود و همانند ساعت خوشحال می شوند که یک تکه جواهر هم خودش انتخاب کنه و بردارد بعد از رفتن اون مرد سولماز متوجه می شود اشتباه کرده. آیلین به فاتح زنگ میزنه و میگه متوجه شدم که خانواده همسرتون قدر شما رو نمی دونن خواستم زنگ بزنم چون نگرانتون شدم اگه خواستین حرف بزنین من هستم فاتح میگه همه ...
خلاصه داستان قسمت 67 سریال ترکی ذغال اخته
نامه را به دست نورسما برسونم. وکیل عامر به فاتح و مته خان و عبدالله خان میگه برن خونه و استراحت کنند چون اونجا کاری از دستشون بر نمیاد باید منتظر رای دادگاه باشند سپس به عبدالله خان میگه اگه مجرمو پیدا نکنیم عامر تو دردسر بزرگی میوفته. شب نیلای سر میز شام به دوعا میگه چرا آذرخش خانم بی فکر همچین کاری کرده؟ دوعا ناراحت میشه و جوابشو میده که مته خان با خشم رو به دوعا میگه نیلای راست میگه ...
آدینه با داستان/ رفته ها در باران برمی گردند
سیاهی که روزها زیر آفتاب تابستانی مانده باشد. از آن روز شب ها از کابوس گربه ی سیاه رنگ و رو رفته و روزها از وحشت رسیدن شب و رنگ سیاه آن، بی قرار و پریشان بود. صدای راننده ی ماشین از کابوس گربه ی سیاه، کشاندش بیرون: - یه گربه ی مریضی رو چند روزه آوردم خونه نون و آبش میدم. راننده داشت از توی آینه ی جلو به عقب نگاه می کرد که یعنی مخاطبم تویی. چشم های شان در آینه یکدیگر ...
نکونام: کارشناسان داوری هم به مشکلی برای فوتبال ما تبدیل شده اند!/ امیدوارم شیطنت ها از طرف دشمنان ...
استقلال در مورد سقف بودجه این باشگاه بیان کرد: خطیر از روز اول گفت که باشگاه نمی تواند از سقف بودجه عبور کند و با توجه به اینکه سال سختی داشتیم، امیدواریم از سال بعد یا نیم فصل به آرامش برسیم. این صحبت ها انجام شده و اتفاق خاصی برای باشگاه استقلال نمی افتد. بلانکو بازیکنی فوق العاده باکیفیت است و این نکته را در تمرینات نشان داده سرمربی استقلال درباره وضعیت گوستاوو بلانکو مهاجم تازه وارد ...
نکونام: کارشناسان داوری هم به مشکلی برای فوتبال ما تبدیل شده اند!/ امیدوارم شیطنت ها از طرف دشمنان ...
که امتیازی کسر شود. مسئله ثبت قرارداد و قرارداد بازیکنان خارجی به مدیریت باشگاه بستگی دارد. امیدواریم از سال بعد یا نیم فصل به آرامش برسیم وی با اشاره به اظهارات مدیرعامل باشگاه استقلال در مورد سقف بودجه این باشگاه بیان کرد: خطیر از روز اول گفت که باشگاه نمی تواند از سقف بودجه عبور کند و با توجه به اینکه سال سختی داشتیم، امیدواریم از سال بعد یا نیم فصل به آرامش برسیم. این صحبت ها ...
واکنش سه چهره سرشناس دنیای بدنسازی به هادی چوپان! / ما تو رو به عنوان قهرمان انتخاب کرده بودیم!!
که دو نفر اونها جز 18 انسان تاریخ هستن که قهرمان مسترالمپیا بودن! اولین اونها دکستر جکسون هست که نوشته تو فوق العاده بودی داداش و من تو رو برنده انتخاب کرده بودم بعد از اون هم سمیر بنوت رو داریم که حسابی بعد از اعلام نتیجه عصبی بود و اون هم نوشته که وقتی قبل از مقدماتی توی بک استیج دیدمت گفتم همه چیز تموم شده، به هرحال تو همین الان هم قهرمان مسترالمپیا هستی. و در آخر ریچ گاسپاری هم یکی ...
ما به اهمال کاری اعتیاد داریم
صبح روز جمعه 12 آبان در کمپ ترک اعتیاد رهایی واقع در شهرستان لنگرود استان گیلان یک آتش سوزی رخ داد و به دنبال آن 32 نفر فوت و 17 نفر مصدوم شدند. در خبرهای اولیه علت آتش سوزی، آتش گرفتن پرده یکی از اتاق ها از طریق بخاری و سرایت آن به دیگر بخش های کمپ معرفی شد. اما با این وجود همچنان ابعاد و چگونگی وقوع این حادثه مبهم بود. از این رو برای شنیدن روایت شاهدان حادثه به لنگرود رفتم. در دقایق پایانی نگارش این گزارش و نقل روایت خانواده جان باختگان و مصدومان حادثه، فرمانده نیروی انتظامی گیلان اعلام کرد متهم آتش سوزی کمپ لنگرود دستگیر شده و به آتش زدن کمپ اعتراف کرده است. ...
مهندسی که فرمانده یک تیپ هجومی شد
صحبت کرد. برایم خیلی جالب بود. مانده بودم چرا و چطور محمدحسین توی این قضیه وارد شد. از نفر کناری ام پرسیدم: ایشان اینجا چه کاره هستند!؟ او گفت: عمار را می گویی!؟ گفتم: نمی دانم؛ این آقای جوان را می گویم. گفت: ایشان عمار، فرمانده تیپ سیدالشهدا (ع) است. یک لحظه جا خوردم! مانده بودم چطور این جوان با این سن و سال کم به این جایگاه رسیده! اصلاً باوجود رابطه نزدیک من و پدرش، چطور او از سوریه آمدن ...
ماجرای ما و مافیا
داخل کادر به اون کوچکی جا نمیشه و ثانیا هر مدل نقاشی که بکشی پاسخ نامه تصحیح نمیشه. حالا من چیزی می دانستم که بقیه داوطلبان گرامی کنکور نمی دانستند. برای همین شب را با خاطر آسوده خوابیدم و صبح کنکور با مداد مشکی نرم پررنگی که همراه خود داشتم، به 98 درصد سؤالات پاسخ صحیح دادم و توانستم رتبه اول شوم. بعد از خواندن این برگه از مافیا به خاطر تلاش های خستگی ناپذیرش تشکر و همانجا آرزو کردم تک تک کسانی که در کلاس های کنکور مافیا شرکت می کنند، رتبه اول را کسب کنند. ...
تارتار: این سخت ترین بازی عمر ماست
ورزشگاه را پر کنند تا ما با یک یار دیگر به مصاف استقلال خوزستان برویم. باید خودمان را باور کنیم اما مغرور نشویم او در پاسخ به اینکه پس از کسب 7 امتیاز برای مدعیان، چطور تیم خود را برای این مسابقه آماده کرده است، گفت: اولین کاری که خود من کردم، این بود که به عنوان نفر اول کادرفنی به خودم استراحت ندادم و این را به بچه ها نشان دادم که این بازی از همه بازی ها برایمان سخت تر است. با توجه ...
پایان دلهره های شبانه در جنوب شهر
. نمی دانند خلازیر آمده و اگر خانواده اش بفهمند دوباره در این شرایط است، حتما سکته می کنند. انتقال منع پذیرشی ها از مصرف، سیر نمی شن و یکسره دوست دارن مواد بکشن. می دونی چرا نمیان خوابگاه؟ چون باید دوش بگیرن و وقتی دوش می گیرن مواد از رو پوست شون شسته می شه و هر چی کشیدن می پره. از خماری کسی نمی میره؛ از نشئگی می میرن. اینها را مددکاری می گوید که سال ها با آسیب های اجتماعی مبارزه ...
یک سردفتر: سازمان ثبت سقف حق التحریر را اجرا نمی کند
سال 1399 مقرر شده که برای ایجاد تعادل بین درآمد دفاتر اسناد رسمی در سطح کشور بر مبنای میانگین دو برابر درآمد دفاتر مرکز استان در سال قبل، یک سقفی را تعیین کنند که همه دفاتر برمبنای آن سقف فعالیت کنند. هدف آن هم توزیع عادلانه درآمد و ایجاد سقفی برای دفترخانه های بوده منتهی مشکلی که پیش آمد این بود که این تبصره اجرا نشد. از همان روز اول اجرایی نشد؟ سازمان ثبت آمد این تبصره را اجرا ...
شهید محمدخانی ؛ از آرزوی حضور در سپاه پاسداران تا شهادت در راه دفاع از حرم
چرا و چطور محمدحسین توی این قضیه وارد شد. از نفر کناری ام پرسیدم: ایشان اینجا چه کاره هستند؟! او گفت: عمار را می گویی؟! گفتم: نمی دانم؛ این آقای جوان را می گویم. گفت: ایشان عمار، فرمانده تیپ سیدالشهدا (ع) است. یک لحظه جا خوردم! مانده بودم چطور این جوان با این سن و سال کم به این جایگاه رسیده! اصلاً باوجود رابطه نزدیک من و پدرش، چطور او از سوریه آمدن محمدحسین چیزی به من نگفته؟! ...
درمان سوءمصرف نت و باتری در گوشی های مشکوک!
... ممنوع کرده اید و گوشی را به دست فرزندتان داده اید. وقتی بچه، آن هم بچهٔ این دوره زمانه (البته به سنش هم بستگی دارد)، متوجه می شود که در گوشی اتفاقی افتاده که اینترنتش کار نمی کند، دنبال یک ایراد یا تغییر می گردد. کلید موردبحث در بالای گوشی، همان تغییر است که دست شما را رو و نقشه هایتان را نقش بر آب می کند! چون بچه آن را می بیند، رویش کلیک می کند و در صفحهٔ مدیریت DataEye به سادگی کلید خاموش را ...
رازهایی که این چند نفر فاش کردند، تکان دهنده شد!
هم برنداشت بدنم ، سالمِ سالم این مرحله رو رد کردم با حقیقتی که طرب تعریف کرد، احتمالا او تا کنون باید دستگیر میشد!: در سن 7 سالگی، یک دختر بچه ی 3 ساله رو دزدیدم آوردم خونه مون. چون قشنگ بود و می خواستم نگهش دارم برای خودم ساعید هم الکی الکی الگوی بقیه شد: برا مسابقات شعر نماز مدرسه از اینترنت شعر کپی میکردم و اینجوری 3 سال پشت سر هم نفر اول کشوری شدم و کلی جایزه گرفتم، تازه ...
در دربی تهران بین یحیی و جواد باید نرده بکشید | هاشمی نسب نباشد پرسپولیس 4 تا می زند؟
نکرده اما من به عنوان کسی که کنارش بازی کرده ام با اطمینان می گویم یکی از بهترین مدافعان تاریخ فوتبال ایران است. جواد هم بازیکن خوبی بوده اما واقعاً این رفتارها برای این دو نفر در قامت سرمربی شایسته نیست. شما... بله من این حرف ها را در حالی می زنم که آخر حاشیه بودم اما همه اش در زمان بازیگری ام بود. باور کنید چند روز پیش پسرم می گفت بابا شنیدی آقا یحیی و جواد نکونام علیه هم حرف زدند. ...
خلاصه داستان قسمت 301 سریال ترکی خواهران و برادران
گفته؟ تو با چرب زبونی اومدی ازم پول گرفتی شنگول میگه یخورده مرور کن تا متوجه بشی که ازت قرض گرفتم یا تلکت کردم! آیلا بعد از کمی حرف زدن میگه من تصمیم گرفتم با پسرم از اینجا میریم اینجوری درسته بچه ها ناراحت و اذیت میشن اما بهتر از اینه که من پسرمو از دست بدم این خونه رو هم میدم به الیف ماهیانه پولم میزنم واسش دیگه کاری بیشتر از این ازم برنمیاد! شنگول میگه پس زودتر از اینجا برین. دختر ...
مدیرِ مدرسه
هم دوازده سال آموزش و پرورش بودم. - کارمند آموزش و پرورش بودید یا معلم؟ - هیچ کدوم. دانش آموز بودم تو مدارسی که زیر نظر آموزش و پرورش هستند. مدیر گفت: ببین! من باید زود برم اداره، داره دیرم میشه. گفتم: عجله نکنید، هنوز هم سؤال دارم. شما امروز صبح توی صف گفتید نفر سی و دوم داخل صف دوم از فردا دیگه مدرسه نیاد، چون سر صف آشغال انداخت روی زمین. به نظرتون ...
عجیب ترین خاطره ایرانی ها از ممنوعیت هایی که روزی در ایران وجود داشت
...> بگیرک: اصطلاح شیرازی، موجودی که بر گذرگاه ها مستقر، آدم را می گیرد نخطه از ترومای کودکی اش گفت: من یادمه خواهر رو به خاطر داشتن فوکل به شهربازی راه ندادن من یه ریزه بودم ولی واقعا تروماتایز شدم چون اون مجبور شد تاکسی بگیره برگرده خونه تنها. شاهین از سال هایی نوشت که ویدئو ممنوع بود: 4 سالم بود ریختن تو خونه مون ویدیو رو بردن. سال 76 لیلا از حراست دانشگاهش نوشت: هر روز ...
کتاب ماده تاریک – نوشته بلیک کراوچ
. چرا؟ چون بهت نظر داره. بس کن دیگه جیسون. راست می گم. قضیه مال خیلی وقت پیشه. از وقتی که با هم هم اتاقی بودیم. مهمونی کریسمس سال پیش رو یادت میاد؟ یادته اون هی سعی می کرد با هر کلکی که شده تو و خودش رو زیر درختچه دارواش (12) نگه داره؟ دنیلا خندید و گفت: تا تو برسی خونه شام آماده ست. خب، این یعنی اینکه من باید تا... چهل و پنج دقیقهٔ دیگه اینجا باشی. ...
اگه این رفتارو داشته باشی کودکت وقتی بزرگ بشه همدلی بیشتری نشون میده!
دکتر sears این اجازه رو نداد که به جواب سوال ش برسه و وسط های مطالعه دار فانی رو وداع گفت، اما 26 سال بعد سه نفر از روانشناس های برجسته دانشگاه های مک گیل و هاروارد به دنبال جواب دادن به این سوال، دوباره شروع کردن به بررسی ماجرا اونها به دنبال داده های اولیه مطالعه دکتر سیرز رفتن و با دعوت از شرکت کننده های این مطالعه و شروع آنالیز اونها، مجدد سطح همدلی و نوع تعامل با خانواده همون بچه هایی که الان ...
زینب موسوی کیست؟
دوستش دارم و نمی خواهم ازش دست بکشم چون فکر می کنم اگر ازش جدا بشوم به ریاکاری می رسم و ترجیح می دهم بیشعور باشم تا ریاکار 7 سال طراح وب بودم من برای 7 سال طراح وب بودم، طراح وب خوبی هم بودم، درآمد خوبی هم داشتم ولی یه روزی یه جایی وقتی از کارم استعفا دادم و تو خونه نشسته بودم و به بی پولی و بیکاری فکر میکردم که این کانالو زدم و به اون چیزی که همیشه رویاشو داشتم فکر کردم و ...
عباس شاخه گل نامزدش را کجا پنهان می کرد؟!
حجم انبوه فعالیت هایش یکی دو سالی بود که برای رفتن به سوریه به من اصرار می کرد. من به او می گفتم عباس! نه! زمان رفتنت رو من مشخص می کنم؛ الان هم می گم هنوز وقتش نشده... در این یکی دو سال دوره های نظامی از جمله جنگ افزار را گذراند. در همان مدت بود که نامزد کرد. مدتی که از نامزدی اش گذشت به او گفتم تو از اون مردای عاشق پیشه میشی چون به نامحرم نگاه نمیکنی. خندید. چند روز که گذشت پیش من آمد و گفت: حاجی ...
چند داعشی گوشم را بریدند!
...: آب شهادت اش رو خورده پسرم. _آبجی من بگم ناراحت نمی شی؟ _نه، داداش گلم! بگو؛ هم تو آروم میشی، هم من. همه چیز به خوبی پیش می رفت. عذرا اون روز هم با شما حرف زد. آمد گفت: اکبر، صادق می گفت قاسم هم میاد پیش ما هر دو، برای آمدن قاسم خوشحال بودیم. مثل هر روز سرکار بودیم. محمدرضا آمد و گفت: داداش این دور و برها چند نفر مشکوک می زنند. فرید رو کرد به ما و گفت: بچه ها سرگرم کارتون ...
عزرائیل برای هشتمین بار به کتابفروشی ها آمد
گروهک تروریستی منافقین و سال های جنگ می کشاند. درد اصلی جلد اول رمان عزرائیل پیدا کردن قاتل و قاتلان احتمالی نیست. درد اصلی این رمان خیانت است! خیانتی که هیچکس باورش نمی کند. نیما اکبرخانی در رمانش با دقتی مثال زدنی از جزئیات این ماجرا پرده می بردارد و با قلمی روان، دو داستان موازی را پیش می برد. در بخشی از این کتاب می خوانیم: برنامه علیزاده و دختربچه، سه روز اول ورودشان به ...
لرزش زندگی
...> سرگرد عصبانی شد و گفت: بسه خجالت بکش و این قدر دروغ نگو. دختر مردم رو کشتی، پشت هم دروغ میگی؟ حیدر با تعجب به سرگرد و مصیب نگاهی انداخت و گفت: چی میگی سرگرد؟ سرگرد گفت: بله، درست شنیدی. گل بانو رو رفیق عزیزت کشته. مصیب فریاد زد و گفت: دروغه، من کسی رو نکشتم. سرگرد گفت: دو شب قبل از زلزله اومدی روستا، خودت رو از همه پنهان کردی و بعد هم رفتی خونه کدخدا دخترشو توی آب خفه کردی ...
اوبی میکل: وقتی پدرم را گروگان گرفتند، آبراموویچ قصد داشت افرادش را برای آزادی او بفرستد
... چلسی حمایت بزرگی از من کرد. به یاد دارم رومن آبراموویچ گفت دوست داری چند نفر را به آن جا بفرستم؟ میدونم اگر چنین کاری انجام بدم می تونم پدرت را آزاد کنم . واکنشم این گونه بود که چطور می خوای این کار رو انجام بدی؟ آبراموویچ در پاسخ گفت نگران نباش، فقط اگر دنبال این گزینه هستی بذار من انجامش بدم . پدرم وقتی تماس می گرفت گریه می کرد و از من می خواست هر چه آدم ربایان می خواهند فراهم ...
بیوگرافی آتنه فقیه نصیری بازیگر و همسر اول و دوم +طلاق و بیماری و عکس
فقیه نصیری در سریال شمعدونی شما جنس متفاوتی از کمدی را تجربه کرده اید، ضمن اینکه در دو دهه مختلف با دو سبک متفاوت بازی کرده اید؛ به نظرتان این یکجور پوست اندازی نیست؟ چطور خودتان را با این تغییر وفق داده اید؟ – راستش به سختی! اول باید این را بگویم که من آدم کم اعتماد به نفسی هستم؛ یعنی در شروع هر کاری اصلا اعتماد به نفس انجامش را در خودم نمی بینم، چه برسد به اینکه قرار باشددر ...