روایت هولناک پدر و دختری
سایر منابع:
سایر خبرها
عاقبت تلخ دختر 20 ساله ای که گرفتار مرد شرور شد
دختر جوان می گوید: درحالی که بسیار زجر می کشیدم و از این که بازیچه جوانی هوسران بودم از خودم تنفر پیدا کردم ولی باز هم درس عبرت نگرفتم و در فضای مجازی با پسری دیگر آشنا شدم. به گزارش عرشه آنلاین ، از این که پدرم دچار بیماری فلج اندام شده بود هیچ گاه ناراحت نشدم چراکه احساس می کردم حالا به راحتی می توانم از خانه بیرون بروم و در مهمانی های مختلط با دوستانم شرکت کنم اما این تفکرات اشتباه ...
همسرم از من سو استفاده کرد و مرا فریب داد. /رابطه نامشروع شوهرم با مربی موسیقی دخترم / صحنه بسیار بدی از ...
گرداب مواد افیونی فرو رفت تا این که بالاخره بعد از 3 سال زندگی مشترک از او طلاق گرفتم و به خواست مادرم سرپرستی دخترم را هم به پدر سعید سپردم اما هنوز چند ماه بیشتر از ماجرای طلاقم نمی گذشت که یکی از همسایگان مرا برای مردی خواستگاری کرد که همسرش فوت کرده بود و دختری نوجوان داشت. ابتدا موافق این ازدواج نبودم ولی سمیه خانم از ثروت واخلاق نعمت تعریف کرد که انگار مرا شست و شوی مغزی داد و من ...
دختر جوان بازیچه پسر هوسران شد
شبانه را شروع کردم. مادرم نیز زنی مظلوم بود وهیچ گاه نمی خواست رفتاری انجام بدهد که مرا ناراحت و دلگیر کند! به همین خاطر من در مرداب دوستی های خیابانی غرق شدم و پدرم نیز درگیر دارو و درمان بیماری اش بود. بالاخره در یکی از همین مهمانی ها با یونس آشنا شدم. رفتار های او به نظرم جذاب و مردانه بود! خیلی زود عاشق تیپ و قیافه یونس شدم و در یکی از همین شب نشینی ها به خلوتگاه شیطانی او رفتم و در ...
سرنوشت تلخ جاعل حرفه ای مسیرش را تغییر داد
خواهرم فوت کرد من دیگر به خانه پدرم رفت و آمد نداشتم. پدرت از همسر دومش هم بچه دارد؟ بله سه بچه هم از او دارد که آن ها همگی سر و سامان دارند. از آن ها خبر داری؟ نه خبر ندارم. خیلی وقت است از خانواده ام خبر ندارم. جعل کردن را از کجا یاد گرفتی؟ من از بچگی خیلی خوب نقاشی می کشیدم و ریزه کاری بلد بودم. کلا کار دستی دوست داشتم با وسایل ...
برادری خواهرش را آتش زد
جان باخت. مرد مجروح به نام فرشاد گفت: مدتی قبل مادرمان به خاطر سرطان فوت کرد و پدرمان هم سالها قبل فوت کرده بود. ما تصمیم گرفتیم ارثیه پدری را تقسیم کنیم برای انجام کارهایش به پول نیاز داشتیم برای همین من وسایل خانه مادرم را فروختم. روزی که قرار بود وسایل را از خانه ببرند، فروغ مقابل در خانه آمد و داد و فریاد کرد. درگیری بین ما بالا گرفت. فروغ ثروتمند بود و من می دانستم به این پول نیاز ...
ماجرای دفترچه خاطرات مرحوم هاشمی چیست؟
.... سه سال قبل از فوت شان دیدم که پدر و مادر در مورد یک وصیتنامه حرف می زنند. به هر حال این وصیت نامه ای که ما دیدیم سال 79 نوشته شده بود. بعد از وفات پدرم محسن از من پرسید که می دانی وصیت نامه پدر کجاست که من گفتم یا باید در گاوصندوق خانه باشد یا گاوصندوقی که در مجمع داشتند. در این گاوصندوق ها هم برخی پرونده ها و مطالب مهمی را نگهداری می کردند اما وقتی به دفتر ایشان در مجمع مراجعه شد هیچ ...
پرستو، ساجده، عاطفه؛ ماجرای این سه زن، وحشتناک است
فهرست اخبار زیرنویس1 روایت اول2 روایت دوم3 روایت سوم روزنامه اعتماد در گزارش امروز خود روایتی از زندگی سه زنی که در معرض خشونت خانگی بوده اند را آورده که در ادامه می خوانید ساجده، گیسوهای تاب دار سیاهش، سه بار دور دستان مراد پیچیده شده و از پاهایش، آویزان از سقف مانده ...
شب علی حسن نژاد
از شخص علی حسن نژاد. آنچه مرا اینجا نشانده ، اوج فرهنگ غنی مازندران است که همچنان زاینده و پویاست. او ادامه داد: متولد 15 مرداد 1352 هستم. در یکی از روستاهای شهر زیراب. چهل روزه بودم که پدرو مادرم از آن روستا کوچ کردند و به پایین دست شهر زیراب آمدند. شاید وصل شدن من به دنیای هنر از همین کوچ آغاز شد و آنِ علی حسن نژاد در سال چهارم ابتدایی شکل گرفت. معلمی داشتم به نام سید ابوالخیر ...
حسن آمریکایی رفت و دیگر نیامد + عکس
به گزارش پایگاه خبری حامیان ولایت دفاع مقدس از آن رخدادهایی است که هر چقدر که می گذرد تازه تر می شود؛ درست مثل قالی کرمان. جنگ هشت ساله ای که صدام و رژیم بعث علیه کشورمان به راه انداختند و قرار بود یک هفته ای به تهران برسند؛ اما نه تنها به تهران نرسیدند, بلکه نزدیک بود تکه ای از خاک خود را نیز از دست بدهند. در هشت سالی که پیر و جوان و زن و مرد و با سواد و بی سواد دفاع کردیم ...
سبک نوین برخورد با کم حجابی در تئاتر شهر/ حجاب بان یا حجاب ران!
برا منی که حجابم چادر است خوف ناک بود چه برسد به آنها که کم حجابند! بعد از گذشت چند هفته، هنوز هم جو حاکم در محدوده تئاترشهر برای مردم عادی نشده است. پس از ماجراهای فوت مهسا امینی و اتفاقاتی که در کشور رخ داد، هر شهروندی که مخالف آشوب و درگیری در جامعه است، طبیعی است که نگران از وقوع اتفاقاتی باشد که ممکن است کشور را به آشوب بکشاند! قسمت تلخ تر ماجرا حضور هم زمان این افراد در ...
گفت وگو با جانباز "مهدی بساوند" (بخش دوم) جانبازی که گذشتن از زیبایی ها و زشتی های دنیا را خوب بلد است
جوان که صاحب کارخانه "برند" هم بود، با یک ماشین بنز خیلی مدل بالا رسید و پرسیده بود چه کسی پسرم را کمک کرده. از دور همه مرا نشان داده بودند. پدر ایشان خیلی که از من تشکر کرد، دست آخر سوییچ ماشینش را در کف دستم گذاشت و گفت این ماشین از جان و دل مال تو. چون جان فرزندم را نجات دادی. سوییچش را برگرداندم و گفتم هر کاری که کردم برای دل خودم بوده. خیلی اصرار کرد؛ اما حرف من همان بود. این خاطره تنها خاطره ...
فصل بی کتابی مروری کوتاه بر خاطرات نویسنده معاصر؛استاد سید حسن حسینی ارسنجانی
به دوش مادرم گذاشت. برادرم کاظم چهل روز داشت و من پنچ سال.هفته های اول، بی بی خدیجه ما را به خانه اش برد. او و خاله ها، برای این که غم از دست دادن پدر را فراموش کنم،من را بستند به قصه های ماه پیشونی ، دختر نارنج و ترنج ، کره اسب سیاه و ... قصه هایشان آنقدر شیرین بود که تا نیمه های شب رهایشان نمیکردم. اما خیلی زود ته کشیدند.آنقدر گشتم تا قصه گوی دیگری پیدا کردم.پیر زنی که به نان شب هم محتاج ...
روایتی از دوربرگردان هنرمندی که 15 سال کارتن خواب بود
...> معتادان با دستور قضایی به وسیله نیروی انتظامی و شهرداری جمع آوری و به این مرکز منتقل و کار درمان آن ها به مدت 6 ماه انجام می شود؛ محمد یکی از افرادی است که در اوج مصرف مواد مخدر و کارتن خوابی، در یکی از شب های سرد زمستان مأمور نجات انسان های در بند اعتیاد سر راهش قرار می گیرد و می گوید، می خواهی از این وضعیت خلاص شوی... فارس: چگونه پذیرفتی به مرکز ماده 16 بیایی؟ بهبودیافته: دیگر ...
کارآفرینی با چاشنی وطن دوستی
نسبت به 21 سال پیش، زمانه متفاوت شده است. من فکر نمی کنم اگر زنی ایده های برای خلق ارزش افزوده اقتصادی، اشتغال زایی و کارآفرینی داشته باشد، کسی با آن مخالفت کند؛ بلکه همه او را تشویق می کنند و سعی می کنند که با او همراهی کنند. هیچکس زنان ایده دار و کارآفرین را نفی نمی کند. زمانی که پدر من به رحمت خدا رفتند و ما برای جمع کردن وسایل ایشان رفتیم، متوجه شدیم که پدرم تنها فردی بود تمام مصاحبه های من و ...
روایت من از ایران به روایت سرو سهی
گوشه ای از انبوه مدیران استانی؛ همگی از یک جنس بودیم همه یک خانواده! آن هم خانواده بزرگ"فارس". این طرف و آن طرف را نگاه کردم تا شاید یک چیزی دستم بیاید؛ آخر خبری از خبرنگارهای مرکز نبود و همگی شان رفته بودند در نقش کادر اجرایی. با دیدن چند خبرنگاری از استان های دیگر، تازه فهمیدم قضیه چیه؟! از قرار معلوم سردبیری استان های خبرگزاری فارس، برای پوشش خبری مراسم اختتامیه ریش و قیچی را داده دست ...
کتابخوانی با ذائقه مادرانه+فیلم
به گزارش ایرنا ، روزها و هفته ها بود که دخترک به بهانه خریدن تخمه، پنیر محلی، سماق و سایر مایحتاج خانه راهی مغازه پیرمرد محله می شد تا یکی دو ورق از کتابی که پیرمرد در آن خریدها و وسایل خرده و ریز خریدارها را می ریخت، به دست آورده و بخواند. دختر چشمهایش را به دست پیرمرد می دوخت و همیشه از او می خواست تا از کتابی که پشت میز بود، برایش کاغذ پاره کند و تخمه هایش را درون آن بریزد و همیشه ...
خاطرات هاشمی مهر 79 | سازمان ملل اسرائیل را به خاطر کاربرد اسلحه علیه مردم فلسطین محکوم کرد
] بادامچیان، [دبیر سیاسی حزب مؤتلفه اسلامی] گزارش داد. من هم دربارة ضرورت هماهنگی علم و دین و مسجد و حوزه و دانشگاه، صحبت کردم. [30] اخوی احمد آمد. برای انتقال دخترش هاله از دانشگاه آزاد بردسیر به تهران استمداد کرد. شب به خانه آمدم. فاطی غذا آورد. مخالفت ها علیه توافق شرم الشیخ توسعه یافته است. پنج شنبه 28 مهر 1379 | 21 رجب 1421 19 اکتبر2000 برای افتتاح اجلاس سالانه کانون ...
تبریزی: تمام جامعه ایران سینما بود
. بخشی از مرتضی از خودم هست. بخشی از او از پدرم هست و بخشی از آن از معلمم هست. اینها در یک نفر جمع شده و مرتضی شده اند. مرتضی مرد بزرگی است. اینکه تو به بچه ات بگویی مادرت با خوب کسی ازدواج کرده، این رفتار ایثار بزرگی است. پولی که به دست بچه اش می دهد، پول حلالی است و آن پول را برای زندگی حسن خشنود می دهد؛ حتی مرتضی به شکلی دیگر مردی درست است اما به ظاهر نیست! اصلا خود کاراکتری که بهرنگ علوی به نظرم ...
خواسته های غیر متعارف مرد بی غیرت از زن جوانش
کولاک کرد|تیپی متفاوت از مریم مومن که هرگز ندیده اید! این ها بخشی از اظهارات زن 27ساله ای است که برای چاره جویی درباره رفتارهای غیرمتعارف و بی شرمانه همسرش به دایره مددکاری اجتماعی کلانتری میرزا کوچک خان مشهد مراجعه کرده بود. این زن جوان درباره ماجرای ازدواجش با مردی بی بند و بار گفت: پدرم کارگری ساده و بی سواد بود که به سختی می توانست هزینه های زندگی خانواده 5 نفره اش را ...
استخوان های پسرم را که در آغوش گرفتم خاطرجمع شدم!
اسلام حفظ شود. من هم به رغم وابستگی که داشتم، نتوانستم با رفتنش مخالفت کنم. 10 سال چشم به راهی چطور گذشت؟ 10 سال که پسرم مفقود بود چشم انتظار آمدنش بودم. خیلی سختی کشیدم. وقتی آدم وسیله اش گم می شود دنبالش می گردد تا آن را پیدا کند. جگرگوشه ام 10 سال گمشده ام بود. پسرم رفت و من چشم انتظار بودم تا اینکه خبرآمد شهید آوردند. وقتی پیکرش را آوردند پیکرش را در دست گرفتم و خاطرجمع شدم ...
زبان بدن در جنگ غزه!
، دور هم! تک به تکمان! آخر می خواهیم از پشت خاکریزهای درد بگوییم برای آنهایی که خودشان را به کوری زده اند، خودشان را به کَری زده اند. آمدیم سنگ فرش ارک تبریز؛ زن و مرد، پیر و جوان، خیلی جوان و کودک؛ همه آمده بودند، بچه ها عروسک به دست؛ مادران و پدران پرچم و بنر به دست! از گلوی همه یک صدا در می آمد قدس لنا؛ این همه لشکر آمده به عشق رهبر آمده، مرگ بر آمریکا، مرگ بر اسرائیل، ما ملت امام حسینی ...
بیوگرافی سوگل خلیق از تئاتر تا شهرت با عکس های خانوادگی
رویا نظری در سریال دلدار در سال 1398 به شهرت رسید. این بازیگر خوش چهره سابقه بازی در آثاری چون در سکوت ، پرواز در ارتفاع صفر ، محکومین ، ماهور ، مردن در آب مطهر ، هم گناه ، سیاوش ، آخرین تولد ، قبله عالم ، شب طلایی و... را در کارنامه هنری خود دارد. در ادامه این مطلب همراه ما باشید تا بیوگرافی سوگل خلیق و همسرش را به همراه اطلاعاتی از پدر، مادر، قد و وزن، نسبت با شیدا خلیق، آدرس ...
شبی وحشتناک در بیمارستان بیمار!
برابر خواهش هایم کوتاه آمد .خودم را خبرنگار معرفی کردم و به او گفتم دوست داشتم مانند همیشه گزارش هایی از زحمات و تلاش های کارکنان درمانی می نگاشتم، اما گویی اوضاع به گونه دیگری رقم خورده است! و بیمارستان خود بیماری در حال احتضار است که نیاز به احیا دارد. بالاخره او شماره اتاق عمل را گرفت و من از پزشک جراح خواهش کردم حداقل قبل از عمل دخترم را معاینه کند! ولی پزشک با اطمینان گفت وقتی پزشک ...
فریاد مرگ انسانیت در چشمان گریان کودکان غزه
: در سال 2012 پس از ترور احمد الجعبری از فرماندهان ارشد گردان های القسام شاخه نظامی حماس، جنگ 8روزه آغاز شد و رژیم صهیونیستی پس از این ترور، حملات هوایی گسترده خود به غزه را آغاز کرد. مرکز اطلاعات بهداشتی فلسطین در گزارش خود اعلام کرد که در سال 2012 در جریان تجاوزات رژیم صهیونیستی علیه مردم غزه 278 فلسطینی شهید و 2158 نفر نیز زخمی شدند. جنگ سوم غزه: 12 ژوئن 2014 صهیونیست ها به بهانه گم شدن سه اسرا ...
قدم به قدم در مسیر عاشقی
گفت حاج قاسم برادرم است. من دو دست دارم یک دست من حاج قاسم و دیگری حشدالشعبی حاج قاسم هم همین عبارت را می گفت اینکه من دو دست دارم یک دستم ابومهدی و دیگری حشدالشعبی است. در حشدالشعبی همه رزمنده ها باهم برادرند و هیچ کس درجه و مقامی ندارد حتی وقتی به ابومهدی می گفتیم سیدی می گفت شما سید من هستید. پشتیبان ولایت باشید گفت وگو با علی انصاری خیلی لذت بخش بود! باز هم در مسیر عاشقی ...