سایر منابع:
سایر خبرها
وداع در میدان مین
: تیر و مرداد سال 1367 در گردان حضرت زینب (س) تیپ الزهرا (س) بودم که دشمن بار دیگر با امکانات کامل به مرز های ما هجومی گسترده آورد و بخش هایی را اشغال کرد. مردم و به ویژه جوانان باغیرت پشت جبهه با این هجوم جدید دشمن به حرکت درآمدند و خیل عظیمی به سوی جبهه ها راه افتادند. تعداد زیادی نیرو به گردان و تیپ ما معرفی شدند و در حال بازسازی بودیم که گفتند باید راهی جنوب شوید. دسته ای ...
گفتگو با رزمنده ای بسیجی کم سن سال اهل باغملک که 2بار در جبهه جانباز شدند
فراغت چه کار می کردین؟ قبل از اعزام به جبهه دانش آموز بودم و بعد هم به عنوان بسیجی رزمنده به جبهه رفتم و در سال 65 عضو رسمی سپاه شدم اوقات فراغت بیشتر به کارهای کشاورزی و کمک خانواده بودم صحبت شما با کسانی که در آن زمان نبودند چی هست؟ کسانی که در زمان جنگ نبودن و شرایط حضور در جبهه را نداشتند سعی کنند ادامه دهنده راه شهیدان و رزمندگان باشند و با حضور در کارهای فرهنگی و مذهبی قدردان ...
بانوی کارآفرینی که در قلب برهوت کولاک کرد
شدم و در رشته مدیریت جهانگردی شروع به تحصیل کردم. دو سال که گذشت به استادم پیشنهاد ایجاد مجموعه گردشگری در بافق را دادم و گفتم که می توانم این طرح را با کمک شما پیاده کنم. طرح را نوشتم و منتظر مجوز آن شدم. اسفند سال 93 درست 20 روز مانده به آغاز سال جدید، به من اعلام کردند که طرح شما تایید شده و می توانید در محلی که طرح را ارائه دادید به طور موقت برنامه نوروزی داشته باشید. هیچ کس باورش نمی شد ...
در زندگی نمی شود گل نخوریم
در دوران نوجوانی چقدر اهل ورزش بودی؟ از دبستان اهل ورزش بوده ام و از همان زمان هرکس ازمن این سؤال را می پرسید که در آینده می خواهی چکاره شوی، می گفتم دلم می خواهد معلم ورزش شوم یا یک باشگاه ورزشی داشته باشم.در برهه های مختلف سنی، ورزش های مختلفی را امتحان کرده ام و هیچ وقت تعامل خود را با ورزش قطع نکردم. همچنین در دانشگاه، رشته تربیت بدنی را دنبال کرده ام و هیچ وقت ارتباط خود را با ورزش قطع ...
فلسفه مقدمه ای برای رسیدن به کلام خدا
...: که طبیعیات شفا را تدریس کنید. اما چون آن را درس نگرفته بودم موافقت نکردم. اطمینان نداشتم بتوانم تدریس کنم. طلبه ها گفتند: ما وارد شدیم ولی نتوانستیم نتیجه بگیریم؛ شما وارد شوید. بعد از اینکه بارها رفتند، آمدند و درخواست کردند؛ از سر رودربایستی پذیرفتم. مطالعه را که آغاز کردم متوجه شدم، متن قابل فهم است. حدود 10 سال طبیعیات شفا را تدریس کردم. انتظار نداشتم که بتوانم بسیاری از قسمت ها را تدریس کن ...
شهیدی که بدنش در سوریه و دستش در ایران خاکسپاری شد
بالاترین نقطه هایی که هست بالا ببرم و عشق بین من و شما بالاترین عشقها باشد تا همه غصه این عشقبازی را بخورند... وصیت نامه زمانی که این نوشته را می خوانید من در جمع شما نیستم اگر به شهادت رسیدم به آرزوی دیرینه ام رسیده ام. من راضی نیستم که کسی در مراسم دفن من گریه و زاری کند چون مرگ در راه خدا هیچ گریه ای ندارد بلکه شادی دارد اشک نریزید چون در آخر خدا مرا خرید و جانم را در راه اهل ...
کام تلخ ادبیات در آخرین روز هفته کتاب
جوادالائمه هستند و البته باید خودشان بیشتر توضیح دهند که چرا تصمیم به تعطیلی گرفتند. جوانبخت با تأیید این که وجود این جایزه موجب معرفی استعدادهای جوان به جامعه ادبی شده بود، افزود: این جایزه خیلی دلنشین بود. خودم همیشه می گویم یک و یک چهارم غنی پور گرفتم، یعنی یک بار 15سال پیش نامزد و جزو پنج اثر برگزیده بودم که به خودم می گفتم عیبی ندارد و من به شوخی می گفتم 25درصد آن را گرفتم تا این که در سال 99 ...
سرگذشت تلخ دختر 20 ساله ای که به تله پسران هوسران افتاد
که بازیچه جوانی هوسران بودم از خودم تنفر پیدا کردم ولی باز هم درس عبرت نگرفتم و در فضای مجازی با قادر آشنا شدم. رفتار و گفتار محبت آمیز قادر روح و روانم را تسخیر کرد و این بار با پای خودم به خانه قادر رفتم اما صحنه ای مرا دچار حیرت کرد که خواهر و برادرزن قادر نیز آن جا بودند و کاملا عادی با من برخورد کردند به طوری که حتی پذیرایی هم شدم ولی چند روز بعد چهره دیگر قادر نمایان شد. او جوانی پرخاشگر و ...
راز قتل دختر جوان به دست پدر : مردم پشت دخترانم حرف می زدند
مردی که دخترانش را تا سرحد مرگ کتک زده و یکی از آن ها را به مقابل چشم اعضای خانواده کشته است در حالی به حبس محکوم شد که راز تازه ای از این جنایت را فاش کرد. به گزارش اعتمادآنلاین، متهم اعتراف کرد، چون پسر ایرانی هر دو دخترش را به طور همزمان گول زده بود و دخترش به خاطر پسر ایرانی قصد جدایی داشت او را به حد مرگ کتک زد. یک سال قبل مردی به پلیس گزارش داد دخترش نازیلا خودکشی کرده ...
جنجال خرید کادوی گران قیمت برای دخترعمو
ندارد و نتوانسته هدیه مناسب بخرد، به همین دلیل خودم را ذوق زده نشان دادم. با خودم گفتم ناراحت می شود اگر توی ذوقش بزنم و چیزی بگویم. آن شب تمام شد و چند روز بعدش به جشن تولد دخترعموی شهاب دعوت شدیم. اول من می خواستم برای او کادو بخرم. ولی کاری برایم پیش آمد و از شهاب خواستم برود و هدیه ای بخرد. با خودم گفتم الان که این مسئولیت را روی دوشش گذاشته ام، کلی غر می زند. ولی برخلاف تصورم، حتی استقبال هم ...
مردی شوهرم را کشت تا با من ازدواج کند
... با دست به مردی که آن سوی سالن ایستاده اشاره می کند و می گوید: او این کار را کرد. *چرا؟ من با او درددل کردم اما قصدی برای کشتن شوهرم نداشتم. او هم به خیال خودش برای این که مرا از وضعیتی که داشتم رها کند، شوهرم را کشت. *خب، برویم کمی عقب تر. چطور با هم آشنا شدید؟ یک شب از محل کارم در یک آرایشگاه خارج شدم و کنار خیابان درحال گرفتن اسنپ بودم که یک ...
استادمحوری خلاقیت و آزادی عمل دانشجویان را می گیرد / ضرورت آموزش شیوه های نوین تدریس به اساتید توسط ...
قبول شد. برادرش هم که کمتر از یک سال از او بزرگ تر است، همان سال رشته مهندسی عمران دانشگاه آزاد تبریز قبول شد. در آن زمان، قانونی آمده بود که چون 2 برادر در دانشگاه آزاد درس می خواندند، می توانستند در یک واحد دانشگاهی باشند. به همین دلیل او به دانشگاه آزاد تبریز انتقالی گرفت. برای کارشناسی ارشد به ترکیه مهاجرت کرد و رشته ژئوماتیک را در دانشگاه حاجت تپه آنکارا ادامه داد. بعد از آن، یک ...
قاتل دختر 6 ساله به قصاص محکوم شد؛ پایان تلخ زندگی زن جوان با مرد غریبه
...: این مرد دختر 6 ساله ای به نام بهار را آنقدر شکنجه کرده بود که جانش را از دست داد. یک سال قبل زنی به پلیس گزارش داد دختر 6 ساله اش بهار کشته شده است. او گفت: من بهار را به پدرش داده بودم اما جسد فرزندم را کنار سطل زباله پیدا کردم. وقتی پدر بهار احضار شد از مرگ دخترش به شدت شوکه شد. او گفت: من و مادر بهار چند سال قبل ازدواج کردیم اما با هم سازگاری نداشتیم تا ...
خوانندگان به آهنگسازان ظلم کردند / بهتر نیست تهیه کنندگان دنبال کاسبی خود بروند؟
... به هر حال اولین معلم و مشوق من در هنر پدر بزرگوار گرگین کیایی بود که تا 10 سالگی مرا تعلیم داد اما به طور علمی و فنی نزد برادر بزرگترم، ایرج کیایی که یکی از شاگردان استاد ابوالحسن خان صبا بودند، آموزش دیدم. ردیف های موسیقی را که تا آن زمان مکتوب شده بود، تا 15 یا 16 سالگی نزد برادر بزرگتر آموختم ولی بعد از آن احساس کردم که در نوازندگی سنتور دچار تکرار می شوم. در سال 1340 یعنی حدود ...
خاطرات هاشمی آبان 79 | نظرم را خواستند گفتم،مجلس و دولت، اعتقادی به پیشنهادات اصلاحی رهبری ندارند
روز پنج شنبه در دانشگاه شهید بهشتی تشکیل می شود، توضیح داد که در 53 دانشگاه و 280 دانشکده شعبه زده اند، تأسیس شده وگفت، وضع دانشگاه از چند ماه پیش بهتر است و بسیاری از دانشگاهیان از حرکت های تُند چپ روها، زده شده اند؛ اینک 55 درصد بی تفاوت، 10 درصد چپ رو و 20 درصد موافقان هستند. در مورد انتخابات ریاست جمهوری و سرنوشت اصلاحات پیشنهادی رهبری، نظرم را خواستند. گفتم، مجلس و دولت، اعتقادی به پیشنهادات ...
4 بار تا آستانه تبادل رفتم، اما آزاد نشدم
مجروحیتم مدتی می گذشت و من مرتب بیهوش می شدم و به هوش می آمدم. صبح که از هوش می رفتم، حوالی غروب چشم باز می کردم. چون ضربه شدیدی به سرم خورده بود، نمی توانستم فکرم را متمرکز کنم. در خیال خودم، تمام لوازمی که همراهم بود از جمله جیره غذایی و قمقمه آب را باز کردم تا سبک تر بتوانم به عقب برگردم، اما در آن چهار شب و سه روز که در میدان مین بودم، خیلی نتوانستم طی مسیر کنم و بدون آب و غذا، گرسنه و تشنه ...
آخرین دیدار
را زدم ، داداش کوچیک ترم درب را باز کرد بغلش کردم، بوی پدرم را میداد.... وارد خانه شدم کسی نبود ، پرسیدم داداش بابایی ، مامانیی کو؟؟ گفت بابا حالش خوب نبود با مامان و عمو رفتن بیمارستان، کم کم داشتم به تصوارتی که در ذهنم ترسیم کرده بودم میرسیدم. بلافاصله با مادرم تماس گرفتم ، با تعجب جواب داد مگر اهوازی مامان؟ گفتم بله ... بغضش ترکید و گفت خوب شد آمدی پدرت دائم سراغت را میگرفت ...
روزی که فهمیدم ناخواسته باردار شدم
سوال شدم. سیستم خلقت و پیدایش، در بی نقص ترین و تحسین برانگیزترین حالت خودش داشت در من فعال می شد اما من دنبال مقصر می گشتم. انگار که چیز معیوبی ناقص کار کرده باشد، دستپاچه بودم . منظومه ای دقیق و زیبا، فارغ از اختیار بشر، داشت فعل شدن را صرف می کرد و سرنوشت یک مادر دو فرزندی را به فرزند سوم بسط می داد. نمی دانم چرا آن پنج دقیقه زمان تا رؤیت بی بی چک، آن قدر طولانی شد. نمی ...
نوری: امیدوارم در پارالمپیک پاریس هم طلا بگیرم/ جدی، قربانی خصومتهای شخصی ستادی و غرض ورزی برخی افراد شد
وحید نوری، یکی از مدال آوران کاروان پرافتخار ایران (فرزندان پرافتخار) در بازیهای پاراآسیایی هانگژو که نشان خوش رنگ طلا را در پاراجودو برای ایران به ثبت رساند، مهمان ما بود. در ادامه گفتگو با وحید نوری و محسن ذکریا مربی این قهرمان را ...
من می جنگم تو دعا کن
کنم انگار به این خانه تعلق دارم و جای غریبی نیامده ام. منتظرم چای خنک شوم تا بنوشم و این زمان، فرصت خوبی است تا نگاهی به اطراف بیندازم. دور و بر خانه را که نگاه می کنم پر از عکس شهدا و نمادهای دفاع مقدس است. مثل خانه دیگر خانواده های شهدا. عهد آنان با انقلاب و دفاع مقدس انگار پیوندی همیشگی و جاودانه تا لحظه آخر زندگی است. جستجوی من که تمام شد، لبخندی زد و گفت: پسرم روز ولادت امام حسین ...
گنده لات فراری فریب قاچاقچی انسان را خورد | به جای ترکیه به سعادت آباد رفت | جزییات یک قتل هولناک
کنم حدود 18 ضربه. آن زمان خیلی عصبانی بودم و مانند دیوانه ها ضربه می زدم اما بعد از کاری که کردم پشیمان شدم. چون فکر نمی کردم جان مقتول را با 18 ضربه چاقو بگیرم! فیلم درگیری را دیده ای؟ امروز در اداره آگاهی، افسر پلیس نشانم داد. انگار در آن زمان حالت طبیعی و نرمال نداشتم. مثل دیوانه ها ضربه می زدم. در این 8 ماه کجا بودی؟ چند بار رفتم اردبیل و ماکو. سپس ...
روایت ماموریت دوفروندی اف پنج هایی که از سلیمانیه برنگشتند
رفتیم پای پرواز. زمان غیرمعمولی برای انجام ماموریت بود. چون پایگاه تبریز بعد از ساعت 3 بعد از ظهر نباید ماموریت انجام می داد. علتش هم این بود که نزدیک غروب بود. همیشه هم کنسل می کردند. در آن مقطع از روز دشمن شما را بهتر می بیند و شما او را خوب نمی بینید. دوباره مختصاب را با INS را تنظیم کردیم. همه چیز اوکی بود. خیلی قشنگ تیک آف کردیم. من سمت چپ یوسف بودم. وقتی سمت چپ هستی، بهتر پرواز می ...
سبکبال و همیشه در صحنه
شهید جنگجو خاطرنشان نموده است: انگار به دلش الهام شده بود. آخرین باری که به جبهه می رفت، به پدرش گفت: اگر شهید شدم و جنازه ام نیامد، اصلاً ناراحت نشوید. مهم روح آدمی است که به پیش خدا می رود. هر وقت دلتان برایم تنگ شد، به مزار شهدا و سر قبر دوستانم بروید و آنها را زیارت کنید.... من و پدرش هر دو خبر شهادت حسن را خواب دیدیم. یک روز پدرش من را برای نماز صبح صدا کرد و گفت: دخترعمو ...
زحمت راننده و سود تاکسی های اینترنتی
ما کمک خواهند کرد. ما هم کنسل کردیم. اگر 240میلیون نقد برای تعویض تاکسی ام داشتم راننده تاکسی می شدم؟! محمدی از مصائب تعویض تاکسی گفت: قانون گذاشتند که ماشین هر ده سال یک بار باید تبدیل شود. زمان شاه به ما می گفتند بعد سه سال باید تبدیل می کردیم. سال 53 به رانندگان تاکسی 75 درصد تخفیف می دادند. وام بدون بهره هم می دادند. الان بیش از 8 ماه است که پول نقد گرفته اند 362 میلیون ...
بیوگرافی گیتی قاسمی از تئاتر تا شهرت با حواشی طلاق
، تعریف از خود نیست بلکه یک واقعیت است، ظرافت ها و لایه های عمیق نقش را می بینم و این هم باز برمی گردد به زندگی سختی که داشتم. شما سال ها خاک صحنه خوردید، کارگردانی خواندید و در آثار مختلف نقش آفرینی کردید اما قبول دارید با خاله خاور سریال شبکه نمایش خانگی سال های دور از خانه معرفی و دیده شدید؟ داستان این است که مرا راه نمی دادند، نه به عمد، شاید جلوی چشم شان نبودم یا اعتماد آن ...