سایر منابع:
سایر خبرها
حاج قاسم گفته بود حاجی در یمن شهید می شود/ مخالف سرسخت بند پ
! دلشوره داشتم؛ گفتم تو را به خدا نرو! الان توان ندارم چند ماه از تو دور باشم؛ بچه ها سر خانه و زندگی شان هستند. تنها هستم... نرو! رفتن حاج حسن جور نمی شد؛ همه راه های ممکن بسته بود؛ شب ها وقت نماز شب گریه می کرد، دعا می کرد تا رفتنش جور شود: بعد از چند ماه پرسیدم حاجی کارتان چه شد؟ گفت تا تو راضی نباشی کار من جور نمی شود؛ تو باید راضی باشی. پرسیدم خیلی دوست داری بروی؟ گفت خیلی دوست دارم بروم ...
گفتگو با قاتلی که عاشق مارها است و با سم مار آدم کشت / 2 هزار دلار برای قتل گرفتم + جزییات
را آغاز کردند. در تحقیقات ابتدایی پدر مقتول به بازپرس شفیعی گفت: ساعت 4 عصر روز 3 شهریور از خانه خارج شد و بعد از چند ساعت به مادرش زنگ زد گفت کمی بی حالم وسرگیجه دارم برای همین به بیمارستان می روم اما بعد از بستری شدن به کما رفت و فوت کرد، پسر من ورزشکار حرفه ای بود برای همین مطمئن بودم او بدون دلیل نمی تواند مرده باشد و حتما داستانی پشت این ماجرا هست برای همین موضوع را به پلیس گزارش دادم و ...
لذت خوش آمدگویی رو در روی رهبری
شروع به مداحی کرد. در ابتدا محزون و سپس حماسی. خیلی خوب مداحی می کرد ولی ما همگی منتظر بودیم که آقا صحبت هایش را شروع کند. بالاخره بعد از حدود 15 دقیقه مداحی حاج صادق تمام شد و آقا شروع به سخنرانی کرد. در ابتدا گفت خیلی خوش آمدید. چقدر کیف داشت شنیدن این حرف از زبان رهبری آن هم به صورت رودررو، هر چند از فاصله 10 یا 15 متری. هر چند خطابش به تنهایی به تو نباشد. همه خستگی راه از تنم بیرون ...
قهرمان سامرا را بشناسید
می کرد. یک روز حاج حمید وارد خانه شد. دخترم ندا هم به همراه دوستانش پشت سر حاج حمید وارد خانه شدند و مشغول بازی کردن شدند. نیم ساعت بعد حاج حمید، ندا و دوستانش را صدا کرد تا به آشپزخانه بروند. یک ماهی تابه بزرگ دستش بود. به آن ها گفت دست هایشان را بشورند و به درآوردن هسته خرما کمک کنند. بچه ها مشغول در آوردن هسته های خرماها شدند. حاج حمید خرماها را در ماهی تابه ریخت و آن ها را کمی تفت داد و به آن ...
فرزندانم فدای فرزندان ام البنین(س)/ دختران سوریه خواهران من
اه را انتخاب کرد و گفت مادر داعش در سوریه است و به خانم ها و دختران هم رحم نمی کنند دختران سوریه خواهران من هستند و به دفاع از آن ها می روم و این طوری شد که رفت و در این راه به شهات رسید. وی به علاقه خود به فرزندش و ارتباط روحی با او نیز اشاره کرده و می گوید: صبح ها شهید پنج دقیقه به اذان بلند می شد و وضو می گرفت و چندین بار شده با صدای آب بلند شدم و دیدم وقت اذان است و آب باز نیست. زمان اذان که فرا می رسد مادر شهید جوانی بلند شده و به نماز می ایستد و نشست خبرنگاران با این دو مادر شهید پس از نماز با یک عکس یادگاری در عکس ها و نوشته ها ثبت می شود. ...
شهیدی که در تابوت قرآن تلاوت کرد
به گزارش ایرنا ، هیچ زمانی مزار شهید عبدالمهدی مغفوری را خالی از زائر ندیدیم، همیشه تعداد زیادی از افراد با سر و شکل های متفاوت، پشت سر هم ایستاده اند تا دستی بر سنگ مزارش برسانند و نیت کنند تا با دل پاک و آسمانی اش حاجتشان را از خدا بخواهد. زائران گلزار شهدا در واقع او را واسطه بین خود و خدا قرار می دهند تا شاید به واسطه این بنده پاک، خدا نظری به آنان همه ب ...
چند شعر از فریدون مشیری
بسوزانید کنون وامانده از هر جا دگر با خود کنم نجوا یکی را دوست می دارم ولی افسوس او هرگز نمی داند ☆☆☆ ∼∼ جام تهی ∼∼ همه می پرسند: چیست در زمزمه مبهم آب؟ چیست در همهمه دلکش برگ؟ چیست در بازی آن ابر سپید روی این آبی آرام بلند که تو را می برد این گونه به ژرفای خیال چیست که در خلوت خاموش کبوترها؟ چیست ...
بامزه ترین کلاس ایران را دارم
اتفاق می افتد. یک بار سر کلاس برگه املای بچه ها را تصحیح می کردم و ناگهان دیدم که چند تا از بچه ها سریع آمدند و پشت میز من قایم شدند. بعد متوجه شدم بچه ها سر کلاس قایم باشک بازی می کنند؛ یعنی به قدری سر کلاس راحت بودند که از پشت میز خود بلند شده و بازی می کردند؛ حتی بادکنک بازی هم در کلاس انجام می دهند. مکث چطور شد که شغل معلمی را انتخاب کردید؟ سال دومی است که معلم هستم. یادم ...
رضای خدا در شهادت حاج حمید دشواری فقدانش را سهل کرد + صوت
آسیبی به یک نفر از این افراد برسد. همه اینها در سایه همان تدبیر و اندیشه ای بود که در ابتدای این گفت وگو اشاره کردم، که حاج حمید کاری را انجام نمی داد مگر آنکه نسبت به آن دانش داشت و اگر تعهدی را قبول می کرد به هر قیمتی آن را به انجام می رساند. بعد از بیان این خاطره زمانی که زنده نام سرلشکر فیروزآبادی برای سخنرانی به صحنه آمدند؛ خطاب به حضار گفتند که درباره حاج حمید می خواستند به نکته یا ...
روایت مردم نهاد از تشکلی فعال در زمینه فرزندآوری و فرزند پروری | بارقه های نور و امید با مهر مادری
مجموعه ما آورد و در فرم مشخصات در قسمتی که باید می نوشت چند فرزند دارد، چیزی درج نکرده بود. وقتی به او یادآور شدم که این قسمت را پر کند، با حالتی خجالت زده گفت یک دو سه تایی دارم. وقتی متوجه این حالتش شدم به او گفتم که با افتخار بگو؛ چراکه شما شاغل هستید و توانسته اید امور فرزندانتان را به درستی سامان دهی کنید، به من هم آموزش بدهید، چون من هم دوست دارم فرزندان بیشتری داشته باشم. خانم ...
ماجرای جعفر پلنگ خادم امام رضا(ع)
...: آقای راست نژاد، معاون وقت مهمانسرای حرم مطهر امام رضا علیه السلام (در دوره تولیت آقای رئیسی)، در شب میلاد حضرت امام محمدالجواد علیه السلام و در ملاقاتی که با میهمانان کرجی داشتند، این داستان جالب از کرامات حضرت رضا را نقل کردند. راست نژاد روایت می کند که زمانی که معاون امداد حرم امام رضا علیه السلام بودم، وظیفه داشتیم، غذا های باقیمانده مهمانسرای حضرت را آخر وقت به مناطق ضعیف و حاشیه شهر مشهد برده و بین فقرا توزیع کنیم (معروف به عذای حضرتی). شبی با خادم مسجد آخر بلوار توس، تماس گرفته و به او گفتم: امشب قرار است ...
زلاتان و ماجرای انصراف از حضور در ناپولی به خاطر اخراج آنچلوتی/ برگرفته از کتاب آدرنالین
سی و هشت سالگی می توانم خودم را در تمرینات ُبکشم و درحالی که درد می کشم به کارم ادامه دهم، اما صبح روز بعد وقتی از رختخواب بلند می شوم، به یک پاسخ خوب برای این سؤال نیاز دارم: چرا این کار را می کنی زلاتان؟ و پاسخ آن همیشه یک چیز است: چون تمام این رنج ها به شکل آدرنالین به من برمی گردد و حالم را خوب می کند. چند شب بعد در خانه هستم و مستند HBO درباره دیگو آرماندو مارادونا را تماشا می کنم . در جایی ...
نوشته های 11 مداح و منبری درباره شهادت سیدرضی موسوی به دست رژیم صهیونیستی+عکس
و چندتا پیامک دارم؛ از اقوام و دوستان نزدیک... هنوز درست درمون ریکاوری نشده بودم. چشام خسته و نیمه باز بود. رسیدم به پیامک همسر بزرگوارم، پیامش کوتاه بود، دیدم نوشته: عزیزم آقا سیدرضی شهید شد. برق از سرم پرید، در آن واحد تمام بدنم خیس عرق شد. دهنم خشک و زبونم قفل شد. بلند شدم. چند قدم راه رفتم. نشستم. باز راه رفتم. اصلا آروم و قرار نداشتم. گوشی رو برداشتم. رفتم تو اینستاگرام، دیدم غالب ...
فال حافظ روزانه| پیش بینی فال حافظ برای سرنوشت شما
استفاده را ببر. در نهانخانه عشرت صنمی خوش دارم کز سر زلف و رخش نعل در آتش دارم عاشق و رندم و میخواره به آواز بلند وین همه منصب از آن حور پریوش دارم تعبیر: مژده باد بر شما که به زودی روزهای خوش فرا می رسد و بخت و اقبال به شما روی می آورد. از لحظه های خوب زندگی کمال استفاده را بکنید. از نگرانی و تشویش دوری کنید و مطمئن باشید روزهای ...
خوشحالم مردم از دخترم شینا استقبال می کنند
ایشان بارها به عیادت شان می رفتم و گاهی هم تلفنی جویای احوالشان می شدم. بعد از مدتی باخبر شدم که قدم خیر از دنیا رفته است. خود را به مزارش رساندم و از قدم خیر خواستم که کمکم کند تا آخرین رسالتش را که گفتن خاطرات همسر شهیدش بود، به خوبی انجام دهم. پس از فوت همسر حاج ستار، از شدت اندوه چند ماه بیمار شدم. وقتی از قدم خیر خانم و شهید حاج ستار کمک خواستم، شروع به نوشتن این کتاب کردم. البته هر زمانی که ...
فال حافظ سه شنبه 5 دی 1402
...، اگر می خواهید موفق باشید دل تان را صاف کنید و از هوس های بیهوده دست بردارید. فال حافظ متولدین آذر چو دست بر سر زلفش زنم به تاب رود ور آشتی طلبم با سر عتاب رود چو ماه نو ره بیچارگان نظاره زند به گوشه ابرو و در نقاب رود تعبیر فال حافظ: فال حافظ امروز شما آذر ماهی عزیز می گوید که از این لج و لجبازی ها درمانده و مستأصل ...
سرنوشت تلخ مستند سازی که قاتل 2 نفر شد
تیراندازی به سوی آنها زدی؟ من اصلا در دعوا نبودم. آن روز رفقایم به من زنگ زدند و گفتند بیا دعوا. قرار دعوا و درگیری را رفقایم با مقتولان گذاشته بودند اما می ترسیدند تنهایی بروند. می گفتند تو بیا که خیالمان راحت شود. چرا اصرار داشتند تو بروی؟ چون من برای خودم کسی هستم؛ یک گنده لات معروف. همه از من حساب می بردند و دوست داشتند در دعواهای شان باشم و حمایت شان کنم. انگار ...
زن شریف بر سر این 10 مورد در رابطه سازش نمی کند
همه چیز نیست. مهمترین چیز برای او آن است که همسر یا شریک عاطفی اش شخصیت محکم و بلوغ یافته ای داشته باشد و بداند که راه درست رفتار با او (و دیگران) چیست. ممکن است بگویید این شرایط در مورد همه زن ها صدق نمی کند و برخی از زنان به اجبار تأمین مالی یا فرزندان در رابطه های اشتباه می مانند. اگر در وضعیتی هستید که این مقاله به دست تان رسیده و مجاب شده اید آن را بخوانید، شما در زمره زنان عاملی هستید که می توانید شرایط تان را تغییر دهید! این مقاله برای شماست! ...
سید رضی هم شهید شد/ مدافع حرم را در جوار حرم به شهادت رساندند
، رئیس جمهور شب گذشته با تبریک و تسلیت شهادت سردار سید رضی موسوی در حمله موشکی رژیم جنایتکار صهیونیستی به دمشق به ملت ایران و همرزمان ایشان در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تاکید کرد: این سردار دلیر و شجاع که از همرزمان سردار شهید حاج قاسم سلیمانی بود در کسوت مستشاری محور مقاومت اسلامی در حراست از حرم اهل بیت در سوریه و در راه پاسداری از آرمان های والای اسلامی به شهادت نائل آمد و نامی ماندگار از خود ...
جزئیات طرح مالیات بر مهریه چیست؟
، استفاده یا ترویج شود مقاومت هایی وجود دارد. همان موضوعاتی که اساسا در قانون هم وجود دارد. البته الان به نظر می رسد که فرهنگ از قانون تا حدی جلوتر است. برای اینکه تعداد افرادی که از شروط ضمن عقد استفاده می کنند تا زندگی برابری داشته باشند، بیشتر شده است . تأکید بر حقوق برابر در سال 2004، در مراکش قوانینی وضع شد که بر اساس آن زنان مراکشی حق طلاق از شوهر، حضانت فرزند، نفقه فرزند و ...
نگاهی به چند کتاب خوب درباره شهدای غواص؛ از پسرخاله های غواص تا خورشیدی که غرق نشد
خلیج و تیر می خوردند و باز هم و باز هم. نارنجکی آماده کردم و همان طور خوابیده انداختمش طرف سنگر تیربار و دیدم که خاک پیچید تو هم و سنگر دیگر سنگر نماند. قدرت گرفتم و فریاد زدم: سریع بلند شوید بیایید تو کانال! چطورش را نمی دانستم. فقط می دانستم باید بیایند. گذشتن از آن چند متر سیم خاردار حلقوی لازم بود و حتمی، آن هم در میان آن آتش و هلهله و فریادهای دیوانه وار سربازهای عراقی و زوزه ...
صدای سخن عشق جا و مکان نمی شناسد
.... با دیدن من از روی صندلی برمی خیزد و با لبخند دلنشینی به استقبالم می آید. وقتی ماجرای اذان گفتنش را جویا می شوم، اشک در چشمانش حلقه می زند و آماده تعریف می شود. می گوید اذان گفتن را از پدرش حاج عبدالحسین و تقریباً از 7 سالگی آموخته و از 10 سالگی نیز اذان گفتن را با صدای بلند آغاز کرده است. حاج محمدعلی از تاریخ اول تیرماه 1358 در خیابان جهاد، مغازه دارد و به گفته خودش از همان زمان ...
مرهمی بر دل های بی مالک
، مردم زمزمه می کنند ای پسر فاطمه منتظر شماییم ... . یک گروه هنری از خوزستان سرود می خوانند، بعد هم گروه سرود نوجوانان هلال احمر برنامه اجرا می کند. حضرت آقا می آیند، مردم به احترام ایشان بلند می شوند، شور وصف ناپذیری ایجاد می شود و حسینیه امام خمینی پر می شود از عشق ... . شعرخوانی حاج صادق آهنگران در وصف حاج قاسم هوای شهر کرمون کرده این دل ... ...
برگزیدگان هفدهمین جشنواره فیلم مستند ایران سینماحقیقت
جایزه نقدی 500 دلاری در بخش مستند بلند بین الملل اهدا به فیلم زندان مرکزی ویلادمیر به کارگردانی خانم یولیا بابکو وا از کشور روسیه تعلق گرفت. لوح افتخار به همراه جایزه نقدی 500 دلاری به عنوان جایزه ویژه هیئت داوران مستند بلند به فیلم ستار الکلاسیکو به کارگردانی هادی شریعتی اهدا شد. لوح افتخار و تندیس جشنواره به همراه جایزه نقدی 2000 دلاری برای بهترین مستند بلند بین الملل به ...
شهیدی که خطبه عقدش را آقا خوانده بود+عکس
پشت در بود همانطور برگشته بود تا دل ما را به دست بیاورد. آخرین لحظه زندگی آخر رجب بود. صبح زیارت عاشورا خوانده بود. می خواست روزه بگیرد، ملحفه را روی سرش کشیده بود که مثلاً من خوابم. شهید محمود غلامی بیدارش می کند که پاشو صبحانه بخور. سعید بهش میگه محمود، اگه کسی بخواهد روزه بگیرد باید از شما اجازه بگیرد؟ ولم کن بابا! . ساعت 10 راه می افتند برای تفحص. بین راه عاشورا می خواند و ...
فرق شهدا با بعضی از ما چیست؟
.... و ابراهیم جواب داد: چشم قشنگ آنی است که خداوند بخرد. اگر خدا خرید، قشنگ است. امام صادق علیه السلام همه اعضای خانواده شان را خواندند و به آنها فرمودند: شفاعت ما به کسی که نمازش را سبک بشمارد نمی رسد. یعنی حرف زدن با خدا با حرف زدن با غیر خدا برایت مهم باشد . من در محاسباتم گاهی به همه پناه می آورم به جز خدا. شهدا می گفتند: "ومن یتوکل علی الله فهو حسبه" امروز به آدم ها ...
قویدل نشان های فیروزه ای را درو کرد
آرای نهایی دریافت کردند. 5جایزه برای قویدل مستند قویدل به کارگردانی علی فراهانی صدر و تهیه کنندگی سعید الهی که یکی از بهترین فیلم های بخش مسابقه ملی(بلند) و جایزه شهید آوینی بود و با تحسین تماشاگران همراه شد، با دست پرهفدهمین جشنواره سینماحقیقت را به پایان رساند و با دریافت پنج جایزه، درخشش خود را کامل کرد. یکی ازاین جایزه ها به خود قهرمان فیلم رسید و احمد قویدل با تصمیم دبیر ...
از قدیم گفته اند پسر کو ندارد نشان از پدر، تو بیگانه خوانش مخوانش پسر.
شویم .آقا مصطفی بدون توجه به حرف بنده از همان راه اصلی حرکت کرد و من هم به ناچارهمراه او شدم. وقتی به جلوی یکی از قهوه خانه ها رسیدیم ، ناگاه دیدم تمام جمعیت حاضر در آنجا نزد حاج آقا مصطفی آمدند و دست ایشان را بوسیدند و خیلی به ایشان احترام نمودند. بعد با تعجب از ایشان پرسیدم: چنین صحنه ای را تا به حال ندیده بودم ، اینها شما را از کجا می شناسند؟ حاج آقا مصطفی فرمود: ما دیروز وقتی از قم ...
سال ها شهید مفقودالاثر عملیات کربلای4 بود
دختر مثل پروانه دور آدم می چرخد و خستگی را از تن آدم بیرون می کند! فرزند د ومش متولد شد. بچه پسر بود. فرهاد اذان و اقامه در گوشش خواند. بعد هم بلند شد و چند بار نماز شکر خواند. همسرش می گفت؛ چند وقت بعد از تولد پسر دومم صحبت بچه شد؛ گفتم همین دو تا پسر بس است، هر تاجی که بخواهند به سرمان بزنن همین دو تا می زنند! گفت نگو! دختر یک چیز دیگر است. حتماً باید یک دختر بیاریم. از خدا می خواهم ان ...
عارف لشکر انصار، چله نشین شهادت بود
بریم خیاطی برات یک دست کت و شلوار سفارش بدم حسن جان خانواده ترک اما می خندید و می گفت: پدر جان من یک دست لباس قشنگ پاسداری دارم، اگر بهم نمی یاد بگو! . قامت بلندبالای حسن دیرزمانی است بین تار و پود همان لباس قشنگ پاسداری هویداست و به گمانم دلخوشی شده برای مادرانگی های مادرش و یحتمل درد دل های پدرش قبل از وصال به فرزند. آقای ترک مرور و فکر نیاز نداشت و اسم حسن بس بود تا وجنات ...