سایر خبرها
قرار سیاه دختر 22 ساله با پسرخاله اش مازیار ! / می خواهم خودم را نجات دهم !
به گزارش رکنا، دختر 22 ساله که مدعی بود برای رهایی از مشکلات زندگی فقط به طلاق می اندیشد، درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی پنجتن مشهد گفت: از روزی که به خاطر دارم مدام در خانه ما جنگ و دعوا بود. پدرم به شدت مادرم را می زد و من هیچ خاطره خوبی از دوران کودکی ندارم. اما وقتی به 15 سالگی رسیدم در مسیر مدرسه به پسر جوانی دل بستم که مسیر زندگی ام تغییر کرد. وحید حدود 20 سال داشت و ...
داشتم از سوراخ حمام تختی را دید می زدم گفت بیا پایین!/ زاگالو دوستم داشت و بازیکنش را مجبور کرد پیراهنش ...
صبح او را در راه مدرسه می دیدم که به سمت حمام عمومی گلشن می رفت. پدربزرگم خودم آنجا زندگی می کرد. بعد از حمام به مغازه احمد کله پز می رفت. تا به آنجا وارد می شد برایش زنگ می زدند. دوتا چشم هم می خورد و سوار ماشین خاکستری اش می شد. آن زمان یک ماشین واکسال داشت که اتفاقاً فرمانش سمت راست بود. از آن ماشین های انگلیسی. این برای من که کوچک بودم خیلی عجیب بود. همه این خاطرات را به یاد دارید ...
سواستفاده از گالری دیگران
، با خودم گفتم مگر چه عکس هایی داریم که بخواهد پخشش کند. به همین خاطر شماره اش را بلاک کردم. تا چند وقت خبری از او نداشتم. چند روز بعد دوباره با یک شماره جدید شروع به پیام دادن کرد. معذرت خواهی کرد و گفت حالش خوب نبوده که آن پیامک ها را برایم فرستاده است. روز بعد هم با دسته گل آمد محل کارم. من حدود 20 میلیون به او داده بودم. حتی بخشی از پول را هم به حسابم ریخت تا نشان دهد که واقعا پشیمان است. من هم ...
به یاد حاج عیسی؛ خادمی مخلص و وفادار
گرفت اما در محاسبات مالی بیت ایشان ثبت می کرد و پولش را از امام می گرفت. او غیر از ایران 14 سال هم در دوره تبعید امام به بورسا، نوفل لوشاتو، کربلا و نجف خدمتگزار امام بود. سید یک بار که می خواست پول خرید نان را بگیرد به امام گفت: 10 تومان نان خریدم. امام از او پرسید: ما یک روز این همه نان خورده ایم؟ پاسخ داد: خیر آقا، دیروز از شما پول نان نگرفته ام. امام فرمودند: چطور شما بعد ...
ناگفته های آشا محرابی از خیانت پدرش اسماعیل محرابی
هموار شد؟ چون در این صورت این سوال ایجاد می شود که چرا بعد از آیینه فعالیتی وجود ندارد؟ آشا محرابی در پاسخ به این سوال گفت: نه، به هیچ وجه! در واقع نقش پدرم بیشتر بازدارندگی بوده تا حمایت شود. در همان دوران با آقای اسماعیل محرابی قرارداد بسته بودیم که من درسم را بخوانم و او مطیع شرایط بازیگری را کند. در واقع یک قرارداد معنوی بود که من کاملاً روی آن حساب کرده بودم ...
بیگی : کارنامه من برای مردم روشن است
نیز دو دوره است که افتخار نمایندگی مردم قهرمان و تاریخ ساز تبریز را در مجلس شورای اسلامی بر عهده دارم. او گفت : خداوند سبحان شاهد است که کمترین هوس دنیوی برای نمایندگی مجلس ندارم و کیسه ای برای جلب اعتماد مردم ندوختم. من به این سن و سال که رسیده ام، راه کسب سود بدون این همه اتهام، درگیری و جنجال را می دانم و اگر دنبال منفعت شخصی بودم، خیلی پیش تر این مسیر را طی می کردم، اما منافع ملی و منافع ...
پرونده شاسی بلندها برخی نمایندگان فعلی را ردصلاحیت کرد؟
صلاحیت شدم و به آن واقف بودم و دلیل نداشت این دوره ثبت نام کنم، اما این کار را انجام دادم که باز هم در این دوره، مرا بی دلیل و با ماده عدم التزام به اسلام ردصلاحیت کردند که البته طبیعی بود این اتفاق بیفتد و همه می دانند دلیلش چیست. من فکر می کنم نسبت به دوره قبل خیلی فرقی نکرده است. همه دوستانی که در دوره گذشته رد شده بودند این دوره هم رد شدند. شورای نگهبان هم تاثیری نداشته و به همان شیوه ...
دیگر جرعه ای آب خنک ننوشید + فیلم
گفت اینبار فقط 15 روز می روم و زود برمیگردم بار آخر نیز قرار بود به خرمشهر برود. در پاسگاه زید قرار بود اعزام شود. تا 15 سال انتظار کشیدم و تصور می کردم اسیر شده است. به همه اسرا عکسش را نشان دادم؛ اما هیچکس او را ندیده بود. به همه جا سر زدم هلال احمر، صلیب سرخ و هرجا که ممکن بود خبری به من بدهند رفتم؛ اما جوابی نگرفتم تا اینکه بعد از 15 سال به خداوند گفتم تا به حال به تو ...
الکل، فراموشی، قتل!
او را می دیدم. من اصلا یادم نمی آید که به چه دلیل درگیری میان ما شکل گرفت چون آنقدر مشروبات الکلی مصرف کرده بودم که دچار فراموشی شده بودم. مغزم اصلا کار نمی کرد و نمی دانم چه شد که با مقتول درگیر شدم. من تا جایی یادم است که دیدم او خون آلود روی زمین افتاد و مابقی از ترس شان فرار کردند. ظاهرا من با چاقو به مقتول ضربه زده بودم. وی درباره اینکه چرا چاقو با خودش حمل می کرده است، گفت: چندبار افراد ...
در کیش تبعیض را دیدم؛ برای یک بازی فوتبال ما را تحت فشار گذاشتند!
هم در سکو بودم و مدال داشتم. امسال هم به امید قهرمانی آمده بودم که با چند اشتباه خودم و اشتباهات محاسباتی و تاکتیکی سکوی اول را از دست دادم. البته واقعا حریف فوق العاده ای داشتم و رقیب مستقیم من محمود انتظاری ورزشکار آماده ای بود و به حق قهرمان شد. آنقدر هم منش پهلوانی داشت که حتی بعد از مسابقه کمربند آیلندگیمز که به نفر اول مسابقات تعلق می گیرد را به من داد. من واقعا از او تشکر می کنم. نه تنها در ...
خدمت به اسلام واجب است
اسلام و لبیک گویی به ندای رهبر عزیزمان است که فرموده: رفتن به جبهه واجب کفایی است و من با میل و رضایت خودم به جبهه آمدم و کسی مرا وادار به این کار نکرد و این راه را خود برگزیده ام و معلمم حسین بن علی (ع) می باشد که با شهادتش در صحرای کربلا درس شهادت و شهامت را به من آموخت. فریب دنیا را نخورید و من از خدا می خواهم که من را به آرزویم برساند که آرزوی من چیزی جز شهادت در راه اسلام و ...
اختراع داروی درمان زخم توسط مخترع 60 ساله
به ناملایمتی ها، مشکلات و سختی های مسیر اشاره کرد و گفت: من در این مسیر با سختی ها مشکلات و موانع بسیار زیادی روبرو شدم و مدت زمان زیادی را تلاش کردم تا بتوانم محصولم را به ثبت برسانم و در این مسیر متاسفانه با ناملایمتی های زیادی روبرو شدم و آنگونه که باید حمایتی برای گسترش و تولید این محصول کاربردی ندیدم. او در خصوص فعالیت و خدمت در کشورش نیز سخن گفت: من یاد گرفتم با خلوص و صداقت کارهایم را با وجود همه سختی ها انجام بدهم و در جایی فعالیت کنم که در آب و خاکش ریشه دارم. پایان پیام/ ...
قاتل با پای خود به کلانتری رفت! / در پارتی شبانه چه گذشت؟
مرگ شده است. به دستور بازپرس جنایی، متهم در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت قرار داده شد. متهم 27 ساله در تحقیقات گفت: هر چند وقت یک بار با دوستانم در محلی دور هم جمع می شویم و می خوریم. آن شب هم در پارک دور هم جمع بودیم که یکی از دوستانم با مقتول به نام حامد آمد. تا به حال حامد را ندیده بودم، او وقتی آمد مشروب مصرف کرده بود.ساعتی که گذشت نمی دانم چه شد که حامد به من توهین ...
همیشه پیرو خط ولایت فقیه باشید
حق علیه باطل و کفر شرکت نمایم تا شاید این قدم های کوچک من مورد قبول خدا قرار گیرد. بار خدایا همه ما را در این سرای فانی از دوستداران اهل بیت(ع) و در سرای آخرت از همراهان اهل بیت(ع) قرار بده و از همه برادران و خواهرانم و به خصوص از خانواده ام تقاضا دارم همیشه پیرو خط ولایت فقیه باشید، همواره جان خود را حفظ نمایید و در آخر از همه شما عزیزان می خواهم که مرا حلال کنید. انتهای خبر/ 1300 ...
تقوا و درستکاری پیشه کنید تا رستگار شوید
از رفتن من به جبهه راضی باشید و به شهادت من افتخار کنی. مادر به خدا قسم اگر راضی نباشی که من به جبهه رفتم بدان که من هم شفاعت نمی کنم. پس تو خوددانی و در ضمن مادر اگر من ان شاءالله شهید شدم دوستان زیادی دارم که در شهادت من شرکت می کنند و به خانه ما می آیند و فاتحه ای می خوانند. امیدوارم که با آنها بدرفتاری نکنی چون که آنها راه من را ادامه می دهند همچنان که راه دوستانم را که شهید شدند ...
دختر مقتول: پدرم به خوابم آمد و گفت قاتلم را ببخش
و زندگی برای یک دختر بدون پدر معنا ندارد. تصمیم خودم را گرفته بودم تا اینکه مدتی قبل پدرم به خوابم آمد. چند شبی خواب پدرم تکرار شد و من متوجه شدم پدرم از تصمیمی که گرفته ام ناراحت است و بعد فکر کردم برای شادی روح پدرم، قاتل او را ببخشم. چطور پدربزرگ و مادربزرگت را راضی کردی؟ من فرزند بزرگ خانواده هستم و پدربزرگ و مادربزرگم مرا دوست دارند و به حرف هایم توجه می کنند. وقتی خواب پدرم ...
زنان کارآفرینی که ایده هایشان دنیایشان را تغییر داد
وابستگی به دیگران دارند،واقعا احساس خوبی دارم وخدا رو شاکرم که توفیق این خدمت اندک نصیب من شده است. انوری بیان کرد: وقتی که میبینم از انرژی و توانی که خداوند به من عنایت فرموده میتوانم در راه کمک وخدمت رسانی به همنوع خودم استفاده کنم و باری از دوش جامعه بردارم واقعا احساس بودن و مفید بودن دارم و ازین بابت خداوند را شاکرم. وی در مورد زمان اختصاص داده برای فعالیت های جانبی در ...
تقویم نجومی امروز یکشنبه 17 دی 1402
.... ذکر روز یکشنبه : یا ذالجلال والاکرام 100 مرتبه. ذکر بعد از نماز صبح 489 مرتبه یافتاح که موجب فتح و نصرت یافتن میگردد. آیا امروز یکشنبه 17 دی 1402 قمر در عقرب است؟ امروز یکشنبه 17 دی 1402 قمر در عقرب است. قمر در عقرب دی 1402 از روز جمعه 15 دی 1402 از ساعت 16 شروع می شود و در روز یکشنبه 17 دی 1402 ساعت 24 به پایان می رسد. قمر در ...
همه گرفتار رفتار ناب امیرخان بودیم
جوادالائمه(ع) رشد کردند تا رسیدند به نوجوانانی که حالا به شهادت رسیده بودند و حمید فلاح پور از خیل شهیدان این مسجد شد. با صابری هر دو رفتیم بهشت زهرا(س). فردایش عزم مجله را کردم. هر قدر اتوبوس پیش می رفت، خوشحال بودم که دارم به مقصد نزدیک تر می شوم. بالاخره از دور ساختمان کیهان را دیدم. می توانستم به زودی به دفتر مجله برسم و با یک آدم اخلاق درست همکلام و همکار شوم. شوق دیدار او اشتیاقم را زیاد ...
کدام فرزند سردار سلیمانی در غیاب او فوت کرد؟
توسل به حضرت زهراء(س) مشکلات را حل می کرد. یک فاطمیه هم در روستای خود در کرمان ساختند که در آن مراسم می گیرند. از همه اینها بگذریم، باید به نماز شب های حاجی اشاره کنم. هر شب نماز شب می خواند، آن هم با ناله و گریه و نجوا. من خودم شاهدم؛ چون در همه مأموریت ها من با حاجی بودم. اگر خیلی خسته هم بود باز یک ساعت می خوابید، بیدار می شد و بعد شروع می کرد به نماز. واقعاً این صحنه عشق بازی و نجواهای حاجی در ...
شهدایت را خودت انتخاب کردی
به گزارش اصفهان زیبا ؛ صبح جمعه بود. تنها بودم. بیدار که شدم، از دیدن پست های اینستاگرام برق سه فاز از سرم پرید. رفتم سمت تلویزیون. زیرتیتر شبکه یک را به همراه پرچم مشکی شده آرم شبکه که دیدم، چنان سیلی خوردم که یک دفعه وسط پذیرایی ولو شدم. دست خودم نبود. راستش را بخواهید فکرش را هم نمی کردم شهادتش این گونه ویرانم کند یا بهتر است بگویم آنقدر از نظرم بزرگ و اسطوره بود که مرگی برایش تصور ...
روایت یقین شهید برونسی از زمان شهادتش
گوشه داد. رو حیاتش رادر حد خودم شناخته بودم. رو همین حساب، کنجکاو شدم. با خودم گفتم: حاجی خیلی داره روی این قضیه مانور می کنه، نکنه واقعا.... یک روز که حال و هوای دیگری داشت، کشیدمش کنار. پرسیدم: حاجی چه خبر شده؟ چی شده که همه اش از شهادت حرف می زنی؟ نگاهم می کرد. ادامه داد: راست و حسینی بگو چی شده؟ یکدفعه گریه اش گرفت، خیلی شدید! جوری نبود که فقط اشک بریزد. شانه هایش ...
توزیع اعلامیه به شمال
مرتضی میردار فصل دوم: از فجر اسلام تا فجر انقلاب توزیع اعلامیه ها به شیوه ای که گفتم، شروع شد. من یک پسرعمو داشتم که روحانی بود و در قم سکونت داشت. ما نسبت فامیلی داشتیم، اما رفت و آمد خانوادگی به آن صورت نداشتیم، ولی یکی دو دفعه در فامیل چند تا کار کرده بودیم. من بیشتر عیدها عیدی می دادم، اما آن سال کتاب دادم. کتاب ها را دادم. بعدها فهمیدیم که به گوش پسرعموی مان آقامصطفی رسیده ...
تونل زمان؛ 15 دی 1390 خبرورزشی گردی| کرانچار: با مدیران پرسپولیس حرف زدم و از این تیم جدا شدم/ شب سال نو ...
خبرورزشی گفت: ما نتایج خوبی گرفته بودیم و در حال پیشرفت بودیم اما رئیس فدراسیون فوتبال مونته نگرو چون نمی توانست بازیکنانی که خودش دوست داشت به تیم ملی دعوت شوند را به من تحمیل کند، شروع به دردسرسازی کرد. او ابتدا دستیار مرا کنار گذاشت و پس از آن هم برای رفتن خودم شایعه دائم الخمر بودن من را مطرح کرد. ...
نقشه کثیف مرد رمال برای زن جوان/زندگیم تباه شد!+جزییات تکاندهنده
ساله ام را نزد دوستم گذاشتم و این بار خودم به تنهایی عازم منزل آن مرد شیاد شدم که ای کاش پایم می شکست و قدم در آن جهنم تباهی نمی گذاشتم. خلاصه زمانی به خود آمدم که پسرم را رها کرده و از شوهرم طلاق گرفته بودم. عزیزترین موجود زندگی ام را در 3 سالگی اش به فراموشی سپردم و به عقد موقت مرد 60 ساله رمال درآمدم! زندگی شیرینم را از دست دادم و از دو سال قبل همراه و همدم رمال شدم. همه این اتفاقات در مدت ...
حسن قاسمی؛ سال های عشق و تلاش
در آن حضور داریم، برای خودم دست وپا کردم. واقعاً این را باید بگویم که انقلاب اسلامی ایران برای من برکت بود که توانستم این جا را بگیرم و مشغول به کار شوم. الآن حدود 32 سال است که این جا فعالیت می کنم. ساده نمی شود از این ها گذشت. زحماتی که من و امثال بنده در این سال ها کشیدیم، بی شمارند و پُر هستند از سختی ها و مشقت های فراوان. فقط با زحمت کشیدن به این جا رسیدیم. این حرف ها شاید برای ...
روایت مادری که با نظریه عقل سلیم فرزندش را تربیت کرد
کی گفته تربیت بچه ها سخته؟! تربیت بچه خیلی هم راحته تنها سختی اش تربیت خودمان است. اگر قرار است در جایگاه یک مربی، معلم و از همه مهم تر مادر باشیم، اول باید خودمان تربیت شده باشیم این را ما نمی گوییم دکتر مینو اسد زندی صاحب نظریه قلب سلیم و مدرس دانشگاه و پژوهشگر گفته است. در [...]
مدافع انقلاب باشید
...> ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیا عند ربهم یرزقون . و هرگز مپندارید آنهایی که در راه خدا کشته شده اند مرده اند بلکه زنده اند و نزد خدای خویش روزی می خورند. با درود و سلام بر رهبر کبیر انقلاب امام خمینی و با تجلیل از ملت شهیدپرور ایران سخنان خودم را با شما مؤمنان راه خدا آغاز می کنم . دِین خود را به اسلام ادا کنید اینجانب از آنجا که سال های عمرم ...