راز 21 در زندگی سیدعلی چه بود؟
سایر منابع:
سایر خبرها
معماری که شهادتش را بنا کرد
جانمازش را پهن کرد و شروع کرد به خواندن نماز شب. وقتی نمازش تمام شد، کنارش نشستم و گفتم کارت خیلی عجیبه!. پرسید چطور؟ گفتم آن زمان که مسئول پایگاه بودی، صبر می کردی تا مسجد خلوت بشود بعد نماز شب را می خواندی، اما حالا جلوی جمع... نگذاشت حرفم را تمام کنم. خندید و گفت به نظرم نماز شب خواندن در جبهه ریا نمی شود! چون بیشتر بچه های این جا پاک و خاکی هستند. محمد باقر سعی کرد نماز شبش ترک نشود. یک شب ...
آیه استرجاع را خواندم و برای خودم آرزوی صبر کردم
شهید از شنیدن خبر شهادت علی می گوید، روز جمعه بود و داشتم خطبه های نماز جمعه تهران را گوش می کردم. عملیات هم در جبهه جنوب شروع شده بود. علی و محمد پسر برادرم هم در جبهه بودند. همین طور که خطبه گوش می کردم هزار صلوات نذر کردم برای سلامتی بچه ها و پیروزی رزمندگان. هنوز به 900 نرسیده بودم که احساس کردم انگار کسی قرار است برای دادن خبری به منزل ما بیاید. ناگهان زنگ در به صدا در آمد. حاج منصور و محمّدرضا ...
دستور متفاوت یک فرمانده در کربلای5
به گزارش ایسنا، بنامعلی محمدزاده ، در سال 1339 در اردبیل به دنیا آمد. تحصیلات متوسطه خود را در تهران به پایان رساند و تحصیلات نظامی را در دانشگاه امام حسین (ع) سپری کرد. کبری، اکبر، صغری وعلی اصغر هم ثمره ازدواج بنامعلی است. وی پس از ورود به سپاه، در سمت فرمانده گردان در دفاع مقدس شرکت کرد و روز 26 دی ماه سال 1365 در حالی که فرماندهی گردان مقداد و معاونت تیپ ذوالفقار لشکر 31 عاشورا را برعهده داشت ...
مداحی که با روضه خوانی از دست ساواک فرار کرد
به عنوان رزمنده در جبهه حضور داشتند. درست خاطرم نیست اما یکی از این دو عزیز در قسمت ادوات گردان حبیب فعالیت می کرد. در مصاحبه ای از شما خواندیم که با شهید بروجردی هم همکاری داشته اید. حاج منصور نورایی: رفاقت ما با شهید محمد بروجردی به قبل از انقلاب در سال 54 بر می گردد. شهید بروجردی بچه محل ما بود و مدرسه حاج آقا مجتهدی هم می آمد و درس می خواند. او عضو گروه توحیدی صف بود. با ...
چرا کربلای 5 ، عملیاتی متفاوت و خاص بود؟
باز کردند و گفتند یک نفر با شما کار دارد.از پی. ام. پی بیرون آمدم، دیدم حسین خرازی، فرمانده لشکر 14 امام حسین (ع)، با یکی از مسئولین محورشان آقای اسحاقی و دو نفر بی سیم چی و راوی شان بودند. بعد از سلام و احوال پرسی، پرسیدم اینجا چکار می کنید؟ حاج حسین خرازی گفت: برادر نبی، امشب می خواهم تو را جلو ببرم. گفتم ما 200 متری خط هستیم. بگذار خط را بشکنند، بعد طبق معمول فرمانده لشکرها جلو می رویم ...
عملیات کربلای چهار، کربلای رزمندگان قزوینی بود
می دانستند که آن شب به مسلخ عشق می روند، اما کسی پا پس نکشید و عاشقانه و محکم و استوار وارد عملیات شدند. این رزمنده دفاع مقدس ادامه داد: عملیات کربلای پنج ، 15 روز بعد از کربلای چهار با ساماندهی نیروها و با رمز یا زهرا پا به میدان گذاشت و پیروز شد تا آن گردان های آسیب دیده کربلای چهار اتفاق بزرگی را رقم بزنند و انتقام خون همرزمانشان را بگیرند. در کربلای پنج دشمن بسیار آسیب دید، به نحوی ...
برخاسته از سرزمین نخلستان های بوشهر
از استان بوشهر، متولد سال 47 فوق دیپلم علوم تربیتی و معلم بازنشسته هستم. جانباز 25 درصد و سابقه شش ماه و شش روز حضور در جبهه در سال های 65 و 67 را دارم. سال های 56، 57 دانش آموز ابتدائی بودم و در دبستان کنار منزل پدرم درس می خواندم که در شهرها تظاهرات و تجمعات شکل گرفت. بیشتر تجمعات مقرشان در خانه سادات بود. راهپیمایی کنندگان تا بازار و مساجد می رفتند. بچه های مقطع راهنمایی که از ما ...
پاسداری از شهر مثل عقاب و شیر ژیان
. مزار او در گلزار شهدای امامزاده عبدالله شهرستان گرگان قرار دارد. در روز چهارشنبه هفدهم دی ماه 1359 از شهرستان گرگان رهسپار اهواز شدیم و پس از توقف در بسیج ساری و گرفتن پتو و لباس فرم شب را در خوابگاه بسیج خوابیدیم. صبح بعد از نماز و غسل شهادت عازم تهران شدیم و به دیدار امام رفتیم ولی چون وقت گذشته بود و ساعت 6 به حسینیه جماران رسیدیم. امام در حال نماز و استراحت بود، چون ...
زخم خمپاره ها بر پیکره دانشگاه + فیلم
روزی که زخم خمپاره ها بر پیکره دانشگاه تبریز نشست، شهید اسدی فرد با آرزوی به آغوش کشیدن فرزند متولد نشده ذکر شهادتین را زمزمه کرد و شهید رضوانجو سجده کنان، شهد شیرین شهادت را نوشید. سخن از ️37 سال قبل است، زمانی که کارگاه فنی دانشگاه تبریز به دلیل نیاز مبرم کشور عزیزمان به ادوات جنگی، به کارگاه تولید مهمات تبدیل شد. کارگاهی که علاوه بر تأمین نیاز جبهه ها، محفل دعا و نیایش دانشجویان هم بود، دانش ...
هنوز خاطرخواه نشده ای...!
. برادرش هم پاسدار بود و سرپل ذهاب شهید شد. مادرش قبل از شهادت بچه هایش، خواب دیده بود امام آمده به خانه شان و مادرش یک ظرف میوه برای ایشان برده. امام دوتا سیب درشتش را برداشت و گرفت زیر عبا. گفت این برای من، و خداحافظی کرد و رفت. همان که شما می گویید سیبِ سرسَبد . وقتی پسرش شهید شد متوجه تعبیر خوابش شد. نسبت به دومی می گفت نرو. پسر تا چند روز به خاطر رعایت پدر و مادرش ماند. بعد مادر خواب ...
ماجرای سه شب زندگی غواصان بدون آب و غذا در کشتی+ فیلم
.... بالاخره بچه های اطلاعات تیپ المهدی شیراز نصف شب موفق شدند غواصان را نجات دهند. اطلاع از شهادت 300 رزمنده توسط سعید سعید گفت: وقتی می خواستیم لباس های غواصی را بر تن کنیم دیدیم سه خرما در بین آنها گذاشته شده وقتی یکی از خرماها را خوردم به یاد جنگ ها در زمان پیامبر افتادم که او و یارانش با یک خرما خود را سیر می کردند و به پیکار می رفتند، من هم قبل از عملیات به یاد آنها آن ...
پیام شهدا|حق الناس را رعایت کنید
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی بلاغ ، شهید مطلب حیدری آزادی دوم بهمن ماه 1343، در روستای آردکلا تابعه شهرستان بابل به دنیا آمد. پدرش علی و مادرش نسا نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. کشاورز بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. پانزدهم آبان 1361، در زبیدات عراق بر اثر اصابت ترکش خمپاره به سر و سینه، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است. برادر شهید: از آخرین روز وداع ...
قلب زمین مال ماست
، همان معلم با اخلاق مدارس جنوب شهر تهران که دانش آموزان او، عاشق مرامش شده بودند؛ همان پهلوان گوش شکسته ای که به حریفانش درس مردانگی می داد؛ همان که در اوج نبرد های غریبانه سال نخست جنگ، عضو گروه چریکی شهید اندرزگو در محور سرپل ذهاب-گیلان غرب شده بود؛ همان کادر مؤثر تیم های شناسایی واحد اطلاعات-عملیات لشکر27 محمدرسول الله (ص) که در شب آغاز مرحله نخست عملیات والفجر، به عنوان بلدچی با گردان خط شکن کمیل ...
همایش رزمندگان ادوات 28 دی برگزار می شود/ برنامه ریزی برای انتشار 40 کتاب در حوزه نوجوانان
ها به مجموعه ای که توپ 106 میلیمتری، تیربار، دوشکا و خمپاره های 120، 60 و 81 داخل آن بودند، ادوات می گفتند. آن سال ها یعنی سال های 59 تا 67، همان موقع اتفاقی پر آتش میان ایران و بعثی های عراق افتاد و به این ترتیب جنگ بر ایران تحمیل شد. شاید دانستن این مطالب برای نسل دهه هفتادی ها و هشتادی ها که این روزها مغزهایشان هدف جنگ رسانه ای و روانی دشمن است، شنیدنی باشد. آن روزها هر لشکر چند ...
به بهانه سالروز شهادت شهید اکبر شاهپورزاده بافقی
چه روز خوبی به دنیا آمد سردار؛ یک فروردین 1346 همراه با اولین روز بهار، خدای منان چه دسته گلی به شهر بافق عنایت کرد... این جوان بیست ساله ی شجاع بافقی بعد از دلاوری ها و مجاهدت های بی دریغ در چنین روزی یعنی 25 دی ماه 1366 در یک روز سرد و سوزناک درخلال عملیات بیت المقدس 2 درمنطقه ماووت عراق شراب ناب شهادت را نوشید و افلاکی شد ... به گزارش خبرنگار بسیج از بافق؛ به مناسبت سی و ششمین ...
2 جفت جوراب نویی که با ساک شهید برای مادرش آوردند
... شهید مهدی نظری که مزارش در قطعه 28 گلزار شهدای بهشت زهرا(س) است از امضای رضایتنامه اعزام بچه هایم پشیمان شدم مهدی متولد 1342 و علی اکبر متولد 1345 بود. وقتی جنگ شروع شد، مهدی و علی اکبر رضایتنامه اعزام به جبهه را آوردند تا مادر امضا کند. او دودل بود که امضا کند یا نه! سرانجام امضا می کند، اما بعدش پشیمان می شود. مادر در این باره می گفت: بعد از امضاء رضایتنامه، برای لحظه ...
شهادت در طریق سلیمانی
آن هوای سرد دی ماه در گلزار شهدا کنار مزار شهدا بخوابد. من به او اجازه ندادم و گفتم: هوا سرد است، من خودم فردا می آیم و همراه با دوستانت شما را برای زیارت می برم و می آورم. امسال هم برای شرکت در مراسم چهارمین سالگرد شهادت حاج قاسم سر از پا نمی شناخت و می گفت: من باید برای مراسم حاج قاسم بروم. همان صبح روز 13دی هم که همراه مادر و برادرش راهی شد و نهایتاً به شهادت رسید. رعنا بود و خوش قد و ...
راز شهیدی که با پیکرش معبر سه کیلومتری ایجاد کرد
کرد و داخل اژدر بنگال گذاشت و با دو تا دستش چاشنی رو به مواد محکم کرد و بعد اهرم ماسوره رو رها کرد و شمرد: الله...محمد...علی...فاطمه...حسن...و حسین صدای انفجار و خالی شدن معبر از سیم خاردار. علی با بدن قطعه قطعه شده به معراج رفت. با شهادت فرمانده قهرمان گردان النصر قفل معبر شکست و مسیر باز شد و بچه ها به قلب دشمن زدند. روح سردار شهید علی کفایی شیر منش در صبح روز 22 فروردین 62 از فکه ...
روزی که عباس شهید شد
خاطرات عباس می گوید، از بچه های مسجد شنیده بود که عباس موقع خواندن دعای توسل وقتی به نام امام حسین(ع) می رسید پر شور و بی تاب می شده است. شهید عباس قمری جنگ که شروع شد برای ثبت نام و رفتن به جبهه اصرار می کرد پدر ادامه می دهد: این بچه به قدری آرام بود که هرچه در خاطراتمان جست وجو می کنیم از بازیگوشی های کودکانه او چیزی به ذهنمان نمی رسد. هرچه من و مادرش مرور می کنیم فقط ...
مادران شهدا، پیش از شهادت فرزندشان، خود شهید می شوند
محمدحسین را به تهران آوردند و به ما خبر دادند. پیکرش در بیابان های سوریه مانده بود. مادر شهید میردوستی درحالی که بغض گلویش را گرفته بود، پس از آن، خاطره ای را از زبان دوست محمدحسین تعریف کرد. دوستش می گفت: محمدحسین شب قبل از شهادت، حلقه ازدواجش را از دست چپش درآورد و به دست راستش کرد و گفت حسین من فردا شهید می شوم؛ شما انگشتر را به دست پسرم برسان. بعد از 8 روز، هنگامی که می خواستند ...
سیری در زندگی دانش آموز شهید محمدصادق مداح طلبه
خواند و چه می کند. در همان سال ها جامع المقدمات را خوانده بود؛ ولی در مدرسه که به ما یاد می دادند، اصلاً به روی خودش نمی آورد که قبلاً آن را خوانده و به آن مسلط است. در جبهه به گردان حبیب لشکر 27 می رفت و پیک فرمانده گردان بود. مسئولیت پیک گردان خیلی سنگین است. پیک باید بسیار شجاع و نترس باشد تا در هنگام عملیات و در اوج درگیری های سنگین و آتش فراوان دشمن، پیام های مهم را به فرماندهان ...
رزمندگان ارومیه در عملیات کربلای 5 با سربازان بعثی تن به تن می جنگیدند
داداشی به دیدگاه توپخانه لشکر در خط مقدم واقع در نوک کانال پرورش ماهی رفتیم. وی گفت: ظهر همان روز برادرم از مرخصی آمد و به دیدگاه ما سر زد. از ارومیه پرسیدم گفت مردم به باغات و روستا های اطراف رفته اند. شهر چند بار توسط هواپیما های بعثی بمباران شد و من دلم اینجا بود به همین جهت مرخصی را نیمه تمام گذاشته و آمدم. ناهار را در کیسه های فریزر پخش کردند. جمشید قاشق نداشت هر چقدر گفتم با قاشق ...
گردان جعفر طیار چگونه خط دشمن را در کربلای 4 شکست؟
کنند کربلای 4 صرفاً یک قتلگاه بوده و دستاوردی برای ایران نداشته اما... در پرونده ای که برای روایت گری شب عملیات کربلای 4 و خاطرات باشکوه حماسه های آن شب در خبرگزاری مهر ، باز می کنیم، با غواصانی که در آن شب خروشان اروندرود اسیر گرداب و آتش بی امان دشمن بودند، به گفت وگو می نشینیم. کریم مطهری یکی از غواصان و فرماندهان گردان غواصی است که شب کربلای 4 از اروند عبور کرده و خط ا ...
نمازی که نجات بخش رزمندگان از مسمومیت در جبهه شد
و از نوع شرورش هستم ، بعضی ها گفتن فضای معنوی تخریب جای امثال این بچه ها نیست. اما صبر علی به ظاهر کم سواد در ظرف یکی یا دو ماه آنچنان اوج گرفت که اخلاص از سر و رویش می بارید. بعد از کلی دعا و ثنا نامش جزو غواصان خط شکن عملیات کربلای 5 انتخاب شد. اما مشکل این بود که قدش بلند بود و لباس غواصی اندازه اش نبود. شب عملیات کربلای 5 برای زدن معبر و باز کردن موانع مقابل دژ شلمچه با گردان حضرت ...
بشارت شهادت فرزند در رویای صادقه مادر/ وصیت شهید اربابی برای نحوه اعلام شهادتش
.... امیر اربابی دیگر شهید قرآنی خانواده اربابی پسر عموی سعید بود که 8 ماه قبل از سعید به شهادت رسید. این را مادر شهید سعید گفت و در ادامه صحبت هایش اظهار داشت: ابتدا امیر شهید شد و بعد سعید. تازه سعید 15 سالش تمام شده که به جبهه رفت. با اینکه 15 ساله بود، ولی قد و قامت بلندی داشت، اما به خاطر سن کم اجازه حضور در جبهه نمی دادند برای همین با یکی از بچه محل ها شناسنامه اش را خیلی تمیز دست ...
تکاوران عراقی درخت شدند!؛ ناگفته هایی از عملیات کربلای 5
. فرمانده گردان قمر بنی هاشم، عبدالقادر سلیمانی، در آنجا به شهادت رسید. برای اینکه به خط حدمان نزدیک تر باشیم، مقر تاکتیکی لشکر را به قرارگاه تیپ عراق (مقر ابوذر) انتقال دادیم. ما شب چهارم عملیات، یعنی بیست و سوم دی ماه 65 به منطقه دو عیجی و نهر هسجان رسیدیم و چند مرحله پاتک های عراق را جواب دادیم تا اینکه عراقی ها پشت نهر جاسم پدافند کردند. مأموریت ما و لشکر 8 نجف، لشکر 14 امام حسین (ع ...
یورش نظامیان رژیم صهیونیستی به جنوب قلقیلیه
این گردان ها در روز چهارشنبه 20 دی بدین شرح است: انهدام کامل یا جزئی 5 رزه پوش و خودروی نظامی، 4 مورد درگیری تن به تن و شدید با نظامیان صهیونیست، انهدام سه خانه که نظامیان صهیونیست به آن پناه برده بودند، 5 مورد حمله خمپاره ای به تجمع نظامیان صهیونیست و زره پوش ها، سرنگونی یک پهپاد و حمله موشکی با کوشک های کوتاه برد به مقر فرماندهی نظامیان دشمن در نوار غزه. شهادت یک فلسطینی در رام ...