داستان یک وداع تلخ با شهید جمهور
سایر منابع:
سایر خبرها
خانه بی بی هنوز بوی سید ابراهیم می دهد
از غرفه دارانِ دانش، کارشان را از دست دادند. ناچار و مستأصل نامه ای برایت نوشتند و یکی از غرفه دارها که می دانست هر سال پای ثابت مراسم دعای ندبه ای هستی که در مهدیه برگزار می شود، آمد و همان جا نامه را به دستت داد. نامه ای که به دست امام جمعه هم رسید و بعد از یک ماه بیکاری، همه 100 نان آور، به شب بازار دانش برگشتند. حالا مهدی، همان جوانی که روزگاری به خاطر بیکاری اش دلگیر بود، بی تاب و بی قرار ...
رفتی و رفتنت، همه را سوگوار کرد
دردِ مردمِ بی نان و آب بود ساعت شمارِ خوابِ تو گویا خراب بود دردِ تو دردِ مردمِ بی نان و آب بود قبلاً خودت چو درد کشیدی ز فقر، پس هر صبح و شام دغدغه ات پرشتاب بود در پُشتِ میزِ خدمتِ این خلق، پرتلاش حرفی که می زدی همه اش از حساب بود آن نصف روز در مه و باران و در ارس هر لحظه لحظه اش چه پر از التهاب بود آری همان سفر که ...
شهیدان عبداللهیان و سلیمانی دو پرتو نور از یک منبع واحدند
.... افرادی بی نظیر از همه جهات برای همین مردم این دیار جنسشان با همه فرق می کند. این مردم قدرشناس خادمین خویش هستند. خوب و بد را می شناسند. در مقابل خائن تمام قد می ایستند و خادمین خود را تاج سر خود می دانند. در این دو روز از تبریز تا تهران، مردم حماسه آفریدند. سنگ تمام گذاشتند و کل دنیا شاهد این امر بود. وی ادامه داد: خادم الرضا؛ شهید سید ابراهیم رئیسی و شهید امیر عبداللهیان و دیگر ...
دردمندی که دردِ محرومان را خوب می شناخت+فیلم
بار به آن شهر و دیار سفر می کنم تا مشکلات مردم، جوانان و روستاییان حل شود ، آخر برای حل مشکلات مردم آرام و قرار نداشت. حقّا که پس از این سال ها، تلاش، مجاهدت و فداکاری مخلصانه ردای زیبای شهادت آراسته تو بود و لذت شهادت و همجواری با امام مهربانی ها علی ابن موسی الرضا(ع) گوارای وجودت باد... آن روز که پرچم خدمت خالصانه را پس از شهادت یاران صادقی همچون شهیدان رجایی و باهنر، بر ...
دیپلماسی با رشادت های تو معنا گرفت
...؛ شهید عرصه خدمت مبارک باشد این پایان و شاعری دیگر اینگونه او را ستود زدودی تلخی زانو زدن های زبونی را؛ همه دیدیم دشمن را که بر پای تو افتاده . در این محفل ادبی که خوشنویسانی همچون مسعود ربانی و محمد آرمان حبیب از ایران و هند به بداهه نویسی ابیاتی از اشعار اجرا شده پرداختند، شاعران و هنرمندانی مانند رضا اسماعیلی، امیر عاملی، جواد عسکری، رسول شریفی و حمیده پارسافر حضور داشتند. ...
سروده های شاعران بوشهری در رثای شهید جمهور
برداشت او دل امتی بندِ زنجیر اوست علی بن موسی بغل گیر اوست شهادت نه پایان، که آغاز ماست شهادت شروع پر از راز ماست شروعی پر از شور دارد شهید دلی غرق در نور دارد شهید چه نوری؟ ز انوار وجه اله گواهی بخواهید اینک گواه مصعب یحیایی دل عاشقان تحت تأثیر اوست/که جانِ جهان عشق درگیر اوست... جهان شوکّه شد تا که گفتند ...
شعرخوانی شاعران ایرانی و خارجی در رثای شهیدان خدمت
... گل داده بود زخم تو در شیب دیزمار آتش تمام راه گل لاله چیده بود با جان هنوز می شنود مشکل مرا آن گوش ها که زخم زبان ها شنیده بود عطر حضور تو چقدر حرف تازه داشت با نسل نورسی که بهشتی ندیده بود ای دیده در رضایت مردم رضای او ای خادمی که مشی و مرامت پدیده بود دست تو مزد خدمت خود را چنین گرفت از دست ...
یک لحظه حرم در شور، قلبش پر دردی شد؛ قاسم به خدا خوشحال، از دیدن مردی شد
به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران ( ایبنا ) در گرگان، خبر تاسف بار شهادت رئیس جمهور مردمی و ولایت مدار و همراهانش، هم زمان با شب میلاد هشتمین اختر تابناک امامت و ولایت حضرت علی بن موسی الرضا (ع)، جان عزیزان و قلوب مردم ایران را به درد آورد و سراسر این مرز پرگهر و ملت های آزاده جهان را در غم و اندوه فروبرد. در پی وقوع این حادثه جان سوز، شاعران نوجوان عضو کانون پرورش فکری کودکان و ...
یک جهان چشم انتظاری برای شهید جمهور؛ از سیستان و بلوچستان تا دهلی و سمرقند
دیدار با ما مردم دلتنگ؛ ما خسته از دنیای غربت سید ابراهیم از ابتدا هم تو شهید زنده ای بودی؛ شد قسمتت آخر شهادت سید ابراهیم یاد رجایی، باهنر، را زنده کردی باز؛ دیدار ما روز قیامت سید ابراهیم رضا اسماعیلی مردی ز سلاله رسالت بودی؛ هم قبله عزت و کرامت بودی در خدمت خلق، روز و شب کوشیدی؛ تو حافظ اقتدار ملت بودی ایرج قنبری این ...
سروده های بانوان شاعر ایرانی در سوگ خادم الرضا(ع)
سیده که باز تنها، بر آن شدی تا حرم بیایی گره به بندکفن زد این غم، شراره بر جان من زد این غم قصیده ی قطعه قطعه گشته، هجا هجا بی صدا چرایی؟ رسیده ای با نگاه نافذ، بدون همراهی و محافظ تو با تمام غریبی خود، به چشم این مردم آشنایی کم است اگرچه سه سال خدمت، خدا به کار تو داده برکت گواه این مدعای من شد، شکوه یک ماهه ی رجایی گره به کار جماعت د ...
خداحافظ ای بت شکن
کردی و در پاسخ نامردی ها، مردانه سکوت کردی و مردانگی را به رخ دغلبازان و سیاست بازان کاخ نشین کشاندی. رئیس جمهور شهید ما، لبخند عاشقانه ات که گویای خدمت به مردم است همیشه در دل مردم خواهد ماند. ای مرد صداقت و سیاست، شهادتت مبارک. معصومه میرحسینی - تیتر یک انتهای خبر/ ...
تو حافظ اقتدار ملت بودی
...> به دست های توسل تو را طلب کردند نمی کنند تو را لحظه ای رها مردم به آستان رضا سر نهاده اند امشب برای یافتن خادم الرضا مردم یکی شدند دوباره، به برکت یادت رها ز تفرقه گشتند، مرحبا مردم! سلاله رسالت رضا اسماعیلی مردی ز سلاله رسالت بودی هم قبله عزت و کرامت بودی در خدمت خلق، روز و شب کوشیدی تو حافظ اقتدار ملت بودی بال زد ...
پایان سفر تاریخی و آخرین سفر رئیس جمهور شهید به خراسان جنوبی
به گزارش خبرگزاری صدا و سیمای خراسان جنوبی ، در سفرهای استانی همواره آیت الله شهید رئیسی مصوبات زیادی برای خراسان جنوبی داشت و این بار مردم با حضور خود در مراسم تشییع پیکر پاک شهید جمهورشان سنگ تمام گذاشتند و دعای خیر خود را بدرقه راه خادم الرضا کردند. دانلود فیلم اصلی
مردم گرگان برای رئیس جمهور شهیدشان سنگ تمام گذاشتند
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی گلستان ما ؛ علی محمد زنگانه صبح امروز در مراسم گرامیداشت رئیس جمهور شهید عزیز در مصلای وحدت گرگان اظهار کرد: مردم گرگان به پاس خدمات مجاهدانه رئیس جمهور شهید امروز برایش سنگ تمام گذاشتند. وی افزود: هرگز تصور نمی کردیم بعد از سفر رئیس جمهور به استان گلستان این لحظه را ببینیم و داغ فراق و جدایی از این عزیز را تحمل کنیم. استاندار گلستان با بیان اینکه ...
نوسروده های شاعران لرستان برای شهید خدمت
...> شرط شهادت هست مست حضرتش بودن این مستی ات سنگی زده بر جام را ای وای ساقی برایت اشک ها از چشم می ریزد دادی به او همّ و غم و آلام را ای وای مانند اسپندی که افتاده است در آتش بردی ز ما صبر دل و آرام را ای وای کردی تصرف قلب مردم را به اخلاصت حامی محرومان پر آلام را ای وای دارد ادامه راه تو ای یار محرومان ...
فتح قلب ها
مچون رجایی زیست و بهشتی شد. صبح روز دوم خرداد، آفتاب تازه سر زده که مردم سیاه پوش را دسته دسته در حال حرکت می بینی، راهی دانشگاه تهران برای اقامه نماز بر پیکر شهدای خدمت. درها قرار است از ساعت 5:30 باز شود، اما مردم پیش از آن منتظرند، انگار که دیگر تحمل ندارند این بار را به تنهایی به دوش بکشند و حالا در خیابان های اطراف دانشگاه یکدیگر را پیدا کرده اند تا با نگاه و کلام درد مشترک ایران را ...
ققنوس وار، بر بلندای قله های ورزقان
زن بی عمل در این جایگاه جای ندارند. زین پس عیار خادمی را با تو مسنجند . ابراهیم تو همه توانت راو درخواستهایت را از خودت و تیم هیئات دولت خودتت داشتی تو برای دستورات و فرامین رهبر همه را بسیج کرده بودی توی همین دو ماه از دستور شعار سال رهبری عزیز تمام دقدقه ات سفره مردم بود و همراهی مردم با بدنه دولت .شاید باید سالها بگذرد تا خیانت بعضی ها و خدمات تو بر مردم روشن شود. اما ...
و جمعه ای که بیایی، تمام عرش خدا به سمت خاک سرازیر می شود، برگرد(چشم به راه سپیده)
...> برای ما که خسته ایم و دل شکسته ایم، نه برای عده ای، ولی چه خوب شد نیامدی! تمام طول هفته را در انتظار جمعه ام دوباره صبح، ظهر، نه، غروب شد نیامدی مهدی جهاندار پرده دار عالم خورشید رخ مپوشان در ابر زلف، یارا چون شب سیه مگردان روز سپید ما را ما را ز تاب زلفت افتاد عقده بر دل بر زلف خم به خم زن دست گره ...
باید که می شد مرد این میدان برنده
مأموریتت بود آن شب، شهادت در پی تقسیم خود بود حتی خدا مشتاق ابراهیم خود بود ما زود ابراهیم را از دست دادیم ما زود سر بر زانوی حسرت نهادیم در بین مردم بودی و از بین آن ها رفتی تو ای خاکی به سوی آسمان ها از ناسپاسی ها چه آزردی و رفتی در راه خدمت، خون دل خوردی و رفتی بسیار توهین ها شنیدی، صبر کردی بر شانه، بار غم ...
سروده شاعر سلام فرمانده برای شهید جمهور
به گزارش لنگرخبر، سیدمهدی بنی هاشمی لنگرودی شاعر سلام فرمانده برای شهید خدمت آیت الله رئیسی شعری را سرود که در ادامه می توانید بخوانید. هرچه آن شب صدا زدیم اما یک خبر هم نیامد ابراهیم آن شب یخ زده از آن جنگل یک اثر هم نیامد ابراهیم . گم شدی پای غصه ی مردم تا نوکِ کوه دردها رفتی خستگی خسته شد ز دست تو ...
شاعران گیلانی به سوگ ادبی نشستند
دقیقه فقط برمیداره برای مردم گام هر سفر کرده خوب میدونه راهِ تو راهِ عشق بود و تمام اینکه کفشت گلی بشه یا که پاشی از پشت میز راهت بود جنگ با اقتصاد یا تحریم... جنگ با روزگار کارت بود سید محرومای ما بودی سید راه خدمتی حالا به رجایی و باهنر نزدیک مقصد راه تو شدن شهدا صبح فردا تو نیستی اما خاطراتت نمیمونه پنهون تا همیشه توو قلبمون هستی با سلیمانیای این میدون ...
اشعار شاعران گیلانی در سوگ شهید آیت الله رئیسی
برای مردم گام هر سفر کرده خوب میدونه راهِ تو راهِ عشق بود و تمام اینکه کفشت گلی بشه یا که پاشی از پشت میز راهت بود جنگ با اقتصاد یا تحریم... جنگ با روزگار کارت بود سید محرومای ما بودی سید راه خدمتی حالا به رجایی و باهنر نزدیک مقصد راه تو شدن شهدا صبح فردا تو نیستی اما خاطراتت نمیمونه پنهون تا همیشه توو قلبمون هستی با سلیمانیای این میدون ...
روایتی بر هشت های بی شمار سید ابراهیم
...، تویی که تمام زندگیت با امام هشتم گره خورده بود. خادم ثامن الحجج، هشتمین رئیس جمهور! وقتی که خدمتت در روز میلاد امام هشتم آغاز شد چه کس گمان می کرد، عروج ملکوتی ات نیز در شب میلاد آن امام رئوف رقم بخورد و باز چه بگویم از پروازی که هشت تن از میان مخلصین روزگار را در آغوش ضامن آهو" عند ربهم یرزقون "نمود. تو در میان کوهها غریبانه به خاک و خون افتادی، همان شب عروج تو که دلهای ملت ایران ...
تاثر جامعه فرهنگی و هنری از حادثه شهادت آیت الله رئیسی / سروده شاعران برای عزیز ملت
شهید زنده ای بودی سهم تو شد آخر شهادت سید ابراهیم دیدار با تو بار دیگر آرزوی ماست دیدار ما روز قیامت سید ابراهیم شعر مسعود یوسف پور شب خفته است در مه و باران، دریغ و درد می بارد آسمانی از اندوهِ بالگرد شب خفته است در مه و آه است بر لبم بستند خیمه در دل من ابرهای سرد پشت گمان کمان شد از اخبار محتمل با ما ببین که بی خبری ها چه ...
شد زنده و جاوید شهید جمهور
...! می دانی؟ قلمم جرات نوشتن شهید پشت بند اسمت را ندارد؛ مگر کسی باور می کند؟ ما نقل رجایی را شنیدیم و درد تو را با استخوانهایمان چشیدیم. چه نقل سنگینی و چه درد سنگین تری! سه سال نیلوفر چشمان خسته ات فریاد می زد، چشمهایت دلتنگ حاج قاسم است؛ می دانی سید؟ کلمه ای را نمی یابم که کربلای غمت را بتواند به رخ بکشد. چه غمی ؛ چه شبی؛ چه انگشتری! کلمات اعتراف می کنند به حقارت خود از ...
ماجرای قرآنی که شهید رئیسی مقابل سازمان ملل به دست گرفت/بچه های فلسطینی بار دیگر یتیم شدند
دنیای غربت سید ابراهیم از ابتدا هم تو شهید زنده ای بودی شد قسمتت آخر شهادت سید ابراهیم یاد رجایی، باهنر، را زنده کردی باز دیدار ما روز قیامت سید ابراهیم. رضا اسماعیلی مردی ز سلاله ی رسالت بودی هم قبله ی عزت و کرامت بودی در خدمت خلق، روز و شب کوشیدی تو حافظ اقتدار ملت بودی ... ایرج قنبری این دل غمنامه دارد ای سید ...
از بهر این کشور وجودش مغتنم بود
ای عاشق رسته از بند تلاشت برایِ رضایِ خداوند خداحافظ ای آسمانی خصالت به یاد همه لفظِ رایِ حلالت خداحافظ ای چاره درد مردم همیشه به لب های پاکت تبسم خداحافظ ای وقف خدمت گزاری جدا بودن از حرف های شعاری نخندیدن از غصه جان مردم خداحافظ ای هستی ات آنِ مردم خداحافظ ای هر نفس یار محروم ...
سفیر نور برگشته به خانه/ به استقبال آید صحن و ایوان
...> عزادار است ایوان طلایت سیه پرچم شد و مشهد پریشان ببین آقا، رییس خادمانت، گذشت از جان خود در راه ایمان سفیر مهرِ درگاه شما شد که تا مشکل شود بر مردم آسان به هر جا رفت با نام شما رفت خراسان شد تمام مُلک ایران برای حل مشکل کار می کرد که این گونه است آیینِ رضاجان شهید خدمت و جمهور برگشت ...
بامداد خمار نوشته ای، شب سراب بخوان!
دانش آموزی خود حتی یک معلم مهربان، شریف و تاثیرگذار نداشته ای که به حرمت ایشان، با چکش نفرت به جان معلم نیفتی؟! یک نفر نبوده که شوق زندگی را در وجودت بیدار کند و جانِ شیفته ات را سیراب؟! معلمی که با بغض تو، بغض کند و شر و شور تو را به هنر و ریاضی و زندگی گره بزند؟! معلم دلسوزی که جان و جهانت را دگرگون کند و تشر او را کین نخوانی و جدیت او را دشمنی نپنداری؟! معلم گوشت و پوست و خون است. انسان ...