سایر خبرها
ماجراهای دلهره آور و ترسناک از جن زده های واقعی + تصاویر
چشم های گشاده، خنده های بسیار وحشتناکی سر می دادند. گفته می شود پسر این خانواده در خلاف جهت بدن به پشت خم می شد و از دیوار بالا می رفت! مدتی بعد نیز مادر این بچه ها سایه های سفید بسیار ترسناکی را در گوشه و کنار خانه می دید و صدا های پای وحشتناکی را می شنید. در نهایت پای پلیس به قضیه وارد شد و از آنجایی که نیرو های پلیس ادعای لاتویا را باور نمی کردند، به این فکر افتادند که این مادر با ...
نجفی: قتل عمد را قبول ندارم
نحوه به قتل رسیدن بگوید. مهیار گفت: 9 صبح از خانه خارج شدم و ساعت 12:10 وارد خانه شدم و دیدم دو فرد غریبه در خانه هستند، با کمک آقای آقازاده (راننده نجفی) وارد حمام شدم و مادرم را در آنجا دیدم. قاضی از او پرسید: دقیقاً بگویید چه دیده اید. در این لحظه مهیار به دلیل شرایط بد روحی نتوانست پاسخ دهد و قاضی گفت ایرادی ندارد، پاسخ ندهید. مهیار صفری پسر میترا ...
نجفی اتهام قتل عمد "میترا استاد" را نپذیرفت/ پسر میترا استاد: او باید قصاص شود/ وکیل خانواده استاد: ...
وسایل را می چیدیم نوبت دیدن لباسهایی که اسلحه داخل آن بود رسید. حین چیدن لباسها مرحومه اسلحه را که وسط لباسها بود و آن را به من داد که داخل کمک گذاشتم تا سر وقت در جایی پنهان کنم اما مرحومه گفت برویم شام بخوریم و حواسم پرت شد و یادم رفت که اسلحه را بردارم و خشاب را خارج کنم و جای امن تری بگذاریم و روز حادثه وقتی پشت سر مرحومه با حالت خشم و عصبانیت رفتم چشمم به اسلحه افتاد و آن را برداشتم تا به او ...
مسیر پرونده نجفی دگرگون می شود؟
اسلحه است. من نمی خواستم که با آن ور برویم. آن را گرفتم و روی یکی از قفسه های کمد که کنار قرص ها بود گذاشتم. هدفم این بود که دوباره اسلحه را پنهان کنم. آن شب ایشان گفت شام بخوریم. با هم به سمت آشپزخانه رفتیم. من یادم رفت خشاب را بردارم و اسلحه را پنهان کنم. روز درگیری وقتی پشت سر ایشان با حالت خشم رفتم چشمم به اسلحه افتاد و گفتم اسلحه را بردارم و به او بگویم که ما کارمان به جای باریک می کشد ...
ابهام و انکار در پرونده قتل میترا استاد
شدت گرفتن بحث، میان من و میترا برخورد فیزیکی صورت گرفته بود، من در طول عمرم با هیچ خانمی برخورد فیزیکی نداشتم و پس از این برخوردهای فیزیکی با میترا متأثر می شدم، حدود ساعت 11:30 شب به اتاق خواب رفتم اما میترا با مطرح کردن مسائلی، تا ساعت 3 بامداد نگذاشت بخوابم، در نهایت حدود ساعت 3 به اتاق دیگری رفتم و خوابیدم. حدود ساعت 9:30 صبح میترا گفت به حمام می روم و گفت که بعد از حمام از خانه خارج می ...
ماجراهای دلهره آور و ترسناک از جن زده های واقعی + تصاویر
وحشتناکی سر می دادند. گفته می شود پسر این خانواده در خلاف جهت بدن به پشت خم می شد و از دیوار بالا می رفت! مدتی بعد نیز مادر این بچه ها سایه های سفید بسیار ترسناکی را در گوشه و کنار خانه می دید و صدا های پای وحشتناکی را می شنید. در نهایت پای پلیس به قضیه وارد شد و از آنجایی که نیرو های پلیس ادعای لاتویا را باور نمی کردند، به این فکر افتادند که این مادر با فرزندانش سوء رفتار دارد و به همین ...
قتل عمد را قبول ندارم/ پسر مقتول: تقاضای قصاص قاتل مادرم را دارم
نحوه به قتل رسیدن بگوید. مهیار گفت: 9 صبح از خانه خارج شدم و ساعت 12:10 وارد خانه شدم و دیدم دو فرد غریبه در خانه هستند، با کمک آقای آقازاده (راننده نجفی) وارد حمام شدم و مادرم را در آنجا دیدم. قاضی از او پرسید: دقیقاً بگویید چه دیده اید. در این لحظه مهیار به دلیل شرایط بد روحی نتوانست پاسخ دهد و قاضی گفت ایرادی ندارد، پاسخ ندهید. مهیار صفری پسر میترا ...
ابهامات جدید پرونده قتل استاد
: سیکل هستم. قاضی پرسید شکایتی دارید، مهیار گفت تقاضای قصاص خون مادرم را دارم. قاضی از مهیار خواست تا مشاهدات خود را از نحوه به قتل رسیدن مادرش بگوید. مهیار گفت: 9 صبح از خانه خارج شدم و ساعت 12:10 وارد خانه شدم و دیدم دو فرد غریبه در خانه هستند، با کمک آقای آقازاده (راننده نجفی) وارد حمام شدم و مادرم را در آنجا دیدم. قاضی از او پرسید دقیقاً بگویید چه دیده اید. مهیار به دلیل شرایط بد ...
نه پرستو بود نه مهدور الدم
سرویس جامعه جوان آنلاین: به گزارش خبرنگار ما، صبح دیروز دومین جلسه رسیدگی به پرونده محمد علی نجفی در شعبه نهم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی کشکولی و مستشاران عباسی و ترابی به صورت علنی برگزار شد. قاضی کشکولی بعد از اعلام رسمیت جلسه گفت: نماینده دادستان و افراد مطلع حاضرند، همچنین کارشناسان صحنه جرم از جمله کارشناس اسلحه، کارشناس بخش فیزیک جنایی، پزشک معاینه جسد و روانپزشکان حضور دارند که در صورت ضرورت از آن ها تحقیق خواهد شد. دفاعیات یکی از وکلای اولیای دم سپس حاجی لویی، یکی از وکلای اولیای دم در جایگاه قرار ...
پسر میترا استاد: قاتل مادرم را قصاص کنید | نجفی: قتل عمد را قبول ندارم
خود را از نحوه به قتل رسیدن مادرش بگوید. مهیار گفت: 9 صبح از خانه خارج شدم و ساعت 12:10 وارد خانه شدم و دیدم دو فرد غریبه در خانه هستند، با کمک آقای آقازاده (راننده نجفی) وارد حمام شدم و مادرم را در آنجا دیدم. قاضی از او پرسید دقیقاً بگویید چه دیده اید. مهیار به دلیل شرایط بد روحی نتوانست پاسخ دهد و قاضی گفت ایرادی ندارد، پاسخ ندهید. چند بار تهدید کرد ...
روایت هجران/ خاطرات حجت الاسلام اکبر هاشمی رفسنجانی از انفجار حزب جمهوری اسلامی
وسعت فاجعه و حجم مصیبت. فوراً خبر را به احمد آقا منتقل کردم و بحثمان عوض شد و اولین تصمیم این شد که احمد آقا زودتر به منزل برود که امام در خانه تنها نباشد و بر کیفیت انتقال خبر به امام و تماس مردم با بیت و برخورد بیت کنترل داشته باشند. از مهم ترین نگرانی ها وضع قلب امام بود که در صورت وسعت و عمق فاجعه حداکثر ظرافت در کیفیت نقل خبر به محضر امام لازم بود. گرچه بعداً یک بار دیگر معلوم شد روح امام بزرگ ...
قتل پدر به دلیل اختلافات ناشی از بیکاری
بر سر بی کاربودنم در حال مشاجره بودیم و او من را دائم تهدید می کرد و مورد ضرب و شتم قرار می داد تا اینکه تصمیم به کشتنش گرفتم. روز حادثه وقتی مادرم به منزل خواهرم رفت، من و پدرم در خانه تنها شدیم، فرصت را مناسب دیدم. به آشپزخانه رفتم و سه چاقو برداشتم. وقتی پدرم از حمام بیرون آمد، من هم از پشت به او حمله کردم و با چاقو ضربات متعددی به پای او زدم. وقتی به زمین افتاد با چاقویی که داشتم ...
دومین جلسه رسیدگی به پرونده قتل میترا استاد برگزار شد+جزئیات جلسه
: ساعت 9 صبح از خانه بیرون رفتم و در ساعت 12:10 وارد منزلمان شدم، در ابتدا متوجه حضور دو فرد غریبه در خانه شدم، ابتدا فکر کردم که اشتباه آمدم، اما بعد متوجه شدم که وارد منزل خودمان شدم. آقای آقازاده را که در داخل خانه ما بود دیدم به همراه او به دنبال مادرم گشتیم که در نهایت جسد او را در وان حمام دیدم. قاضی محمدی کشکولی خطاب به فرزند میترا استاد گفت: آقای نجفی با مادرت بر سر چه موضوعاتی ...
نجفی: قصد قتل نداشتم
بیان الفاظ ناجوانمردانه در شأن دادگاه نیست. در ادامه جلسه مهیار صفری فرزند مرحومه میترا استاد با حضور در جایگاه تقاضای قصاص متهم را کرد و افزود: سوم راهنمایی هستم. ساعات 9 صبح از منزل خارج شدم و ساعت 12 ظهر به منزل رسیدم و متوجه حضور دو مرد غریبه در منزل شدم و به کمک آقای آقازاده وارد حمام شدم و با جسد مادرم روبرو شدم. وی در پاسخ به سوال رئیس دادگاه درباره اختلاف مادرش با متهم ...
محمد علی نجفی: من اصلا عنوان مهدور الدم را بکار نبردم/ فرزند مقتوله: نجفی بار ها مادرم را به قتل با ...
. قاضی: در رابطه با قتل مادر خود اگر شکایتی دارید بیان کنید مهیار: تقاضای قصاص خون مادرم را دارم. قاضی کشکولی: مشاهدات خود را از روز قتل مادرتان بیان کنید. مهیار: ساعت 9 صبح از خانه خارج شدم و 12 به خانه برگشتم و با دو فرد غربه رو به رو شدم که در ابتدا فکر کردم واحد را اشتباهی آمده ام، اما بعد متوجه شدم که درست آمدم. با کمک آقای آقازاده وارد خانه و حمام شدیم ومادرم را داخل ...
دادگاه قتل میترا استاد| نجفی: قتل عمد را قبول ندارم؛چند بار تصمیم به خودکشی گرفتم اما منصرف شدم/قاضی: ...
را از نحوه به قتل رسیدن به زمان خروج و ورود خود را به منزل اعلام کند که مهیار صفری گفت: ساعت 9 صبح از منزل خارج شدم و حدود ساعت 12 ظهر به خانه برگشتم که دیدم دو نفر غریبه داخل ساختمان هستند. ابتدا فکر کردم واحد را اشتباه آمده ام اما دیدم که اشتباه نکردم و به کمک آقای آقازاده (راننده شخصی محمدعلی نجفی) وارد حمام شدم و مادرم را داخل حمام دیدم. رئیس دادگاه از مهیار صفری خواست مشاهدات خود را ...
مشروح دومین جلسه دادگاه رسیدگی به قتل میترا استاد/ماجرای گلوله اسرار آمیزی که به سه بخش بدن مقتول اصابت ...
سعی کردم جواب ندهم و به بهانه خوابیدن حدود ساعت 11 و نیم شب به اتاق خواب رفتم اما ایشان تا ساعت 3 نیمه شب نمی گذاشت من بخوابم و خشمگین بود و ناسزا می گفت. همان حوالی بود که به اتاقش رفت تا بخوابد. مرحومه می گفت کارهایی که من برای پسرش می کنم بیشتر از پدر اصلی اش است نجفی در مورد روز حادثه گفت: ساعت 8 صبح بود که بیدار شدم و حدود 8 و نیم مهیار را بیدار کردم که به مدرسه برود و ...
جزئیات لحظه قتل میترا استاد از زبان نجفی/ پسر استاد: تقاضای قصاص خون مادرم را دارم
ابتدا متوجه حضور دو فرد غریبه در خانه شدم، ابتدا فکر کردم که اشتباه آمدم، اما بعد متوجه شدم که وارد منزل خودمان شدم. آقای آقازاده را که در داخل خانه ما بود دیدم به همراه او به دنبال مادرم گشتیم که در نهایت جسد او را در وان حمام دیدم. قاضی محمدی کشکولی خطاب به فرزند میترا استاد گفت: آقای نجفی با مادرت بر سر چه موضوعاتی اختلاف داشتند؟ مهیار صفری پاسخ داد: آقای نجفی مدام مادرم ...
تقاضای قصاص پسر میترا استاد | نجفی: اتهام قتل عمد را نمی پذیرم
به راننده دادم. بعد از آن به زیارت حضرت معصومه (س) در قم و قبور پدر و مادرم رفتم تا آنجا تصمیم بگیرم که چه اقدامی انجام بدهم. اسلحه را با خودم بردم. فکر می کردم شاید در محل مزار پدرم خودکشی کنم. این متهم گفت: کارت حمل سلاح را در کمد قسمت جعبه داور ها گذاشته بودم آن را برداشتم دیدم زمان آن تا سال 94 است بعد از مدت ها تازه فهمیدم تاریخ اعتبار آن تمام شده است. متهم نجفی افزود: از ...
سیر تا پیاز جلسه امروز دادگاه نجفی
.... حین چیدن لباسها مرحومه اسلحه را که وسط لباسها بود و آن را به من داد که داخل کمک گذاشتم تا سر وقت در جایی پنهان کنم اما مرحومه گفت برویم شام بخوریم و حواسم پرت شد و یادم رفت که اسلحه را بردارم و خشاب را خارج کنم و جای امن تری بگذاریم. روز حادثه وقتی پشت سر مرحومه با حالت خشم و عصبانیت رفتم چشمم به اسلحه افتاد و آن را برداشتم تا به او نشان بدهم که آن اتفاق به وجود آمد. شهردار اسبق ...
قتل پدر به دلیل اختلافات ناشی از بی کاری
ضرب و شتم قرار می داد تا اینکه تصمیم به کشتنش گرفتم. روز حادثه وقتی مادرم به منزل خواهرم رفت، من و پدرم در خانه تنها شدیم، فرصت را مناسب دیدم. به آشپزخانه رفتم و سه چاقو برداشتم. وقتی پدرم از حمام بیرون آمد، من هم از پشت به او حمله کردم و با چاقو ضربات متعددی به پای او زدم. وقتی به زمین افتاد با چاقویی که داشتم، ضرباتی به سینه و گردن او زدم. از ترس اینکه بلند شود مرتب با چاقو به او می ...
نجفی: اتهام قتل عمد را قبول ندارم / پسر میترا استاد: قصاص می خواهیم / وکیل اولیای دم: آقای نجفی شما نوک ...
رسیدن مادرش بگوید. مهیار گفت: 9 صبح از خانه خارج شدم و ساعت 12:10 وارد خانه شدم و دیدم دو فرد غریبه در خانه هستند، با کمک آقای آقازاده (راننده نجفی) وارد حمام شدم و مادرم را در آنجا دیدم. قاضی از او پرسید دقیقاً بگویید چه دیده اید. مهیار به دلیل شرایط بد روحی نتوانست پاسخ دهد و قاضی گفت ایرادی ندارد، پاسخ ندهید. چند بار تهدید کرد که با همین اسلحه مادرم را ...
پسرمقتول:نجفی بارهامادرم راتهدیدبه قتل کرده بود/نجفی:اتهام قتل عمدرا قبول ندارم/وکیل اولیای دم:آقای ...
بردارم و خشاب را خارج کنم و جای امن تری بگذاریم و روز حادثه وقتی پشت سر مرحومه با حالت خشم و عصبانیت رفتم چشمم به اسلحه افتاد و آن را برداشتم تا به او نشان بدهم که آن اتفاق به وجود آمد. شهردار اسبق تهران گفت: امیدوارم این اظهارات گمانه زنی در فضای مجازی و غیرمجازی حتی توسط مسئولین، بکاهد و امیدوارم خداوند با لطف به من و آن مرحومه نگاه کند و از گناهان هر دوی ما بگذرد. و این شرایط ممکن است ...
متن و حاشیه دومین جلسه دادگاه محمد علی نجفی
غیرمجاز بودن اسلحه بعداً توضیح می دهم زیرا مجاز بوده و آنرا تمدید کرده بودم. وی افزود: پشت سر میترا استاد رفتم. فکر کردم از درب حمام تا وان یک متر فاصله است. فکر می کردم ایشان در وان است و می توانم بنشینم و با او حرف بزنم و قطعی روی طلاق تصمیم بگیرم. پشت سرش وارد شدم. در کمد نیمه باز و اسلحه آنجا بود. آن را برداشتم و بالش را روی آن گذاشتم تا اسلحه را نبیند و نگران نشود. چون یکبار گفته ...
ادعای وکیل خانواده میترا درباره خارج کردن پول از حساب بانکی صحت ندارد
جایی پنهان کنم اما مرحومه گفت برویم شام بخوریم و حواسم پرت شد و یادم رفت که اسلحه را بردارم و خشاب را خارج کنم و جای امن تری بگذاریم. روز حادثه وقتی پشت سر مرحومه با حالت خشم و عصبانیت رفتم چشمم به اسلحه افتاد و آن را برداشتم تا به او نشان بدهم که آن اتفاق به وجود آمد. شهردار اسبق تهران گفت: امیدوارم این اظهارات گمانه زنی در فضای مجازی و غیرمجازی حتی توسط مسئولین، بکاهد و امیدوارم ...
نجفی: بازپرس می خواست مهدورالدم بودن میترا را در دهان من بگذارد/ نامه ای که نوشتم عجولانه بود
به وی خورده است و دیگر تیری شلیک نشد. شهردار اسبق تهران ادامه داد: میترا عقب عقب رفت و از پشت سر داخل وان افتاد، سپس اسلحه را مقابل آینه حمام قرار دادم، شوکه شده بودم، بعد با دست زدن به میترا فهمیدم حرکت نمی کند و دیدم بالای سینه وی محل اصابت گلوله است، چند دقیقه بدون حرکت ایستادم حالت غیرقابل تصوری داشتم، می خواستم خودم را کشته و تنبیه کنم، دو بار کنار وی رفتم و داخل وان نشستم، بعدا ...
پسر بعد از مصرف مواد، پدرش را با چاقو کشت
.... من و پدرم در خانه تنها شدیم، فرصت را مناسب دیدم رفتم آشپزخانه و سه چاقو برداشتم و وقتی پدرم از حمام بیرون آمد من هم از پشت به وی حمله کردم و با زدن ضربات متعدد چاقو از ناحیه پا وی را مصدوم کردم.وقتی به زمین افتاد با چاقوی که داشتم ضرباتی به سینه و گردن وی زدم از ترس اینکه بلند نشود فقط داشتم به او ضربات چاقو میزدم نمی دانم چه تعداد ضربه به او زدم فقط گفتم او باید بیمرد که کشتمش و وقتی فهمیدم ...
انکار نجفی درباره قتل عمد میترا استاد
یادم رفت که اسلحه را بردارم و خشاب را خارج کنم و جای امن تری بگذاریم و روز حادثه وقتی پشت سر مرحومه با حالت خشم و عصبانیت رفتم چشمم به اسلحه افتاد و آن را برداشتم تا به او نشان بدهم که آن اتفاق به وجود آمد. شهردار اسبق تهران گفت: امیدوارم این اظهارات گمانه زنی در فضای مجازی و غیرمجازی حتی توسط مسئولین، بکاهد و امیدوارم خداوند با لطف به من و آن مرحومه نگاه کند و از گناهان هر دوی ما ...
حواشی دومین جلسه دادگاه قتل میترا استاد/روایت نجفی از روزِ قتل
. وی افزود: پشت سر میترا استاد رفتم. فکر کردم از درب حمام تا وان یک متر فاصله است. فکر می کردم ایشان در وان است و می توانم بنشینم و با او حرف بزنم و قطعی روی طلاق تصمیم بگیرم. پشت سرش وارد شدم. در کمد نیمه باز و اسلحه آنجا بود. آن را برداشتم و بالش را روی آن گذاشتم تا اسلحه را نبیند و نگران نشود. چون یکبار گفته بود بیا و روش استفاده اسلحه را به من یاد بده. وقتی وارد حمام شدم متاسفانه ...
آقای نجفی قتل کردید، نوک مداد را نشکاندید
را از روز حادثه و صحنه قتل بگوید. فرزند میترا استاد در بیان جزئیات روز حادثه گفت: ساعت 9 صبح از خانه خارج شدم و ساعت 12 به خانه رفتم و دیدم دو فرد غریبه آنجا هستند. اول فکر کردم واحد را اشتباه آمدم، اما بعد دیدم درست است. در نهایت به کمک آقازاده، وارد حمام شدم و مادرم را در داخل حمام دیدم. وی در واکنش به سؤال قاضی مبنی بر اینکه آیا می توانید مشاهدات خود را از صحنه قتل بگویید ...