سایر خبرها
3هدیه ای که شهید یوسفی در خواب به همسرش داد
...: گاهی انسان گذر روزگار را متوجه نمی شود، من 14 سال بیشتر سن نداشتم اما ایشان به معنای واقعی فوق العاده بود، مرد بود و مومن، نه اینکه بخواهم اغراق کنم، در این شش سال زندگی یک جوراب نشستم، همیشه لباس هایش را خودش می شست، زن را زن می دید نه خدمتکار خانه، کار خانه را وظیفه زن نمی دانست، همیشه بابت کار برای بچه ها و شیر دادنم به آن ها تشکر می کرد. ماه رمضان سحری می خورد، نمی خوابید و بعد به سر ...
برادر 13ساله ام را قربانی تست کراک کردم، اما نمی خواستم بمیرد
.... مردم با اورژانس تماس گرفتند و او با تلاش کادر درمانی بیمارستان بهبودی خود را بازیافت و به منزل بازگشت. مدتی بعد از این ماجرا پدرم با من تماس گرفت و گفت: می خواهد مرا برای شغل نگهبانی از یک مجتمع مسکونی به تهران ببرد. من هم که خوشحال شده بودم بلافاصله مقداری کراک خریدم و هنگامی که مادرم برای شست و شوی لباس ها به داخل حمام رفت برادرم را صدا زدم و چند دود به او دادم بقیه را هم خودم ...
نگهبان ابدی خلیج فارس
... شهید دریادار همتی ازدواج کرده بود؟ همتی: بله او در حدود سه سال از ازدواجش گذشته بود که شهید شد، در سن 27 سالگی ازدواج کرد، به شکل سنتی ازدواج کرد. همسرش با وجود نداشتن فرزندی از او، پس از شهادتش ازدواج نکرد و اکنون بعد از گذشت سال ها، جز رسیدن به اِبی بعد از مرگ آرزویی ندارد . گفتید شهید دریادارهمتی فرزندی داشت؟ همتی: خیر، برادرم می گفت بچه پدر می خواهد و ...
پایان اختلافات خانوادگی با همسرکشی
خیلی عصبانی بود، نتوانست خودش را کنترل کند. پارچه ای دور گردن پدرم پیچید و آن قدر فشار داد تا او خفه شد. زن جوان وقتی مورد بازجویی قرار گرفت، گفت: همسرم وقتی با من ازدواج کرد، از همسر اولش جدا شده بود و من آن زمان 20 سالم بود. شوهرم از همسر اولش یک فرزند داشت و من و همسرم هم صاحب دو دختر شدیم که حالا یکی 14 ساله و دیگری هشت ساله است. همسرم از همان ابتدا فردی تندمزاج بود و خیلی با من تندی و بدرفتاری ...
محاکمه یک زن و یک مرد در 2 جنایت همسرکشی
پیش همسایه ها برده بود. به همین دلیل نیز او را کشتم. وی ادامه داد: درگیری ما از چند ماه قبل شدت گرفته بود. عروسی خواهرزاده همسرم بود و او می خواست به جشن عروسی برود، اما چون مدتی قبل من با داماد باجناقم درگیر شده بودم نمی خواستم به جشن عروسی بروم. پس از چندین روز درگیری بالاخره همسرم به جشن عروسی رفت، اما من در جشن شرکت نکردم. آخرین بار همسرم می خواست به خانه خواهرش برود و من مخالف بودم ...
سرقت مرد معتاد از همسر چهارمش
...: روز گذشته زن میانسالی با پلیس تماس گرفت و از سرقت وسایل خانه توسط همسر سابقش خبر داد. او گفت: 20 سال قبل به عقد مردی درآمدم که گرمابه عمومی داشت، اما بعد از مدتی شوهرم فوت کرد و مجبور شدم گرمابه را برای هزینه درمان پسرم بفروشم. اما پسرم هم چند سال قبل فوت کرد و مرا تنها گذاشت. بعد از این ماجرا دچار افسردگی شدیدی شدم تا اینکه دوستم پیشنهاد داد ازدواج کنم. او ادامه داد: دوستم مرا ...
راز 40 سال زندگی بادوام محمود پاک نیت و همسرش +عکس
من هیچ پیشنهاد بازی در خارج از شهر تهران را قبول نمی کنم مگر اینکه براساس ضابطه و توانمندی های همسرم او هم در کنارم بازی کند. سال ها قبل این پیشنهاد ها را قبول می کردم. برای مثال برای بازی در سریال پدرسالار من 8 ماه تهران بودم و همسرم با 2 بچه در شیراز مانده بود. آن زمان مهوش با اینکه کار تئاتر انجام می داد سرگرم بچه ها بود، اما حالا هر دو فرزندمان ازدواج کرده اند و ما تنها شده ایم ...
شهید فراشاهی؛ شهید ارتشی که حضرت امام در تشییع جنازه اش شرکت کرد
رفته و از مملکت اسلامی دفاع می کند. اگر از این ماموریت برنگشتم بیشتر باید افتخار کنی که در راه انجام وظیفه شهید شده ام. این بالاترین افتخار است، چون مرگ قسمت هر انسانی هست و باید این راه را دیر یا زود بپیماید، پس چه بهتر که شهادتی پر افتخار نصیب کسی بشود تا سال های سال از او یاد کنند. فرزند شهید نیز می گوید: قبل از تشییع کنار تابوت پدرم نشسته بودم و دعا می خواندم، از روی کفن و ترمه هم قد ...
دزدی از زن سابق با شیرینی مسموم
اما ازدواج با رحیم بزرگ ترین اشتباه زندگی من بود چرا که بعد از عقد متوجه شدم او معتاد به مشروبات الکلی است. برسر این موضوع مدام باهم درگیری داشتیم تا اینکه قرار گذاشتیم او بیرون از خانه مشروب مصرف کند اما خبر نداشتم که بلایی بدتر از این قرار است سرم بیاید چرا که شوهرم معتاد به شیشه هم شد و اگر اعتراض می کردم کتکم می زد. وی ادامه داد: او برای تامین هزینه های مواد مخدر وسایل خانه را می ...
معرفی بهترین سریال های جدید سال 2019 – 58 سریال برتر بر اساس آرای IMDB
نگاهی به زندگی گروهی از دانش آموزان دبیرستان و درگیری آنها با مسائلی همچون مواد مخدر، بلوغ، خشونت و... 8٫3 داستان درباره دو نوجوان به اسم های لایرا بلاکوا و ویل پری است که در دو دنیای موازی زندگی می کنند و وارد ماجراهایی حماسی می شوند 8٫2 چرا زنان می کشند داستان سه زن را در سه دهه ی متفاوت روایت می کند: یک زن خانه دار در دهه ی 1960، یک زن مرفه ...
وصیت نامه شهدا نشان دهنده عشق آنان به سالار شهیدان(ع) و انقلاب اسلامی است
اطلاع دادند؟ به دلیل اینکه پدر شهید قربانی، سن بالایی داشت، به وی اصلا اطلاع ندادیم که شهید عازم سوریه می شود و من، پدر و برادرم از این ماجرا باخبر بودند، یکی از اقوام که از مسئولین سپاه بود با پدرم تماس گرفت که با وی کاری دارد و پدرم از منزل خارج شد و بعد از آن هم برادرم از منزل خارج شد، من شب را خوابیدم و صبح که گوشی شهید را چک کردم، دیدم تمام مخاطبین گوشی با وی تماس گرفته بودند ...
یادی از افلاکیانِ خاکی
همسرم افتخار می کنم. همسرم و دیگرشهدا جان خود را فدای امنیت کشور کردند، آنها صادقانه رفتند ولی امروز کمتر قدردانشان هستیم. رویا زارع نعمتی تنها دختر این شهید بزرگوار که در حال حاضر دانشجوی دکترای حقوق بین الملل دانشگاه علامه طباطبایی است نیز به تاثیر شخصیت و منش پدر بر زندگی و موفقیت های تحصیلی اش اشاره کرد و گفت: موفقیت هایم را اول از همه لطف خدا و دوم کمک های معنوی پدرم و حاصل فداکاری های ...
گفت وگوی خواندنی با جمعی از بازیگران سرشناس درباره خاطرات به یادماندنی سریال باغ گیلاس
روز ها از آی فیلم ببینند. جلیل فرجاد در این سریال ایفاگر نقش عزیز نامزد فریده بود مردم در کوچه و خیابان عزیز صدایم می کردند در آن سال ها همه جوان تر بودیم. من هم تجربه بازی در چند فیلم سینمایی و سریال همچون توهم، دستنوشته، بر بال فرشتگان، مدرس، ازدواج پرماجرا، آپارتمان و... را داشتم و بی تجربه نبودم. یادم می آید زمانی که سریال باغ گیلاس پخش می شد ما دو شبکه داشتیم ...
نگاهی به عناوین روزنامه های جهان
این کشور و رهبر سابق حزب را از فهرست نمایندگانش برای اصلاح قانون اساسی حذف کرد. - دو راهب تایلندی نامزد دریافت عنوان "چهره های شاخص" در گسترش صلح جهانی سازمان یونسکو شدند. مالز ی آنلاین - پلیس یک آزمایشگاه ساخت مواد مخدر را در یکی از دامپروری های ایالت سلانگور مالزی کشف کرد. - با تغییر دیدگاه مردم در کشور چند نژادی مالزی، ازدواج های بین نژادی افزایش یافته است. کانال ...
زیباست ایران و ایرانی
می شوند نگاه ویژه ای داشتم و قرار است همه عکس های این نمایشگاه برای کارآفرینی هزینه شود و خواستیم هرچقدر می توانند برای خریدشان کمک کنند. در کل قیمت ها را خیلی بالا نگذاشته ایم... پس این طور برای مردمی که میهمانشان بودید اثرگذاری می کنید... چه کارهایی درنظر گرفته شده که این انجمن به انجام برساند... حتماً خیلی از این مردم از شما قول کمک گرفته اند... فعالیت های این انجمن چند بخش ...
تقاضای 17 سال زندان برای نجفی
، اینکه چه عواملی باعث شد قرار را تغییر دهید مصلحت شماست. قاضی کشکولی در واکنش به اظهارات متهم نجفی گفت: داماد شما و افراد دیگر مصاحبه کردند که هم در فضای مجازی و هم در پرونده موجود است. در ادامه قاضی از زهرا نجفی دختر محمد علی نجفی خواست در جایگاه قرار گیرد و از وی خواست مشاهدات خود را از بدو ورود بیان کند.وی گفت: من به اتفاق آقای آقازاده راننده پدرم و به اتفاق همسرم به خانه پدرم رفتیم و ...
فرضیه کمانه زنی گلوله منتفی است
خونی شده است. در ادامه، قاضی از زهرا نجفی درخواست می کند در جایگاه قرار گرفته و اتفاقات آن روز را دوباره تشریح کند. زهرا نجفی با بیان اینکه آن روز به همراه آقای آقازاده و همسرم به منزل پدر رفته و پس از چند بار به صدادرآوردن زنگ در از کلید راننده پدرم (آقای آقازاده) استفاده کرده، در را باز کردیم که در این زمان پسر خانم استاد نیز وارد منزل شده که ابتدا فکر کردیم یکی از کارکنان ...
حاکمیت نتوانسته آن طور که باید به وعده هایش عمل کند
و بیشتر از حقوق نمایندگی است. البته در دوره های قبل هم که بودم، حقوق دانشگاه بیشتر بود. در نتیجه حقوق من نسبتاً خوب است. چون فرزندانم هم ازدواج کردند، هرچند وقتی فرزندان بزرگ می شوند هزینه های دیگری دارند. زندگی تقریباً متوسطی دارم. بریزوبپاش در زندگی ام ندارم، همسرم از بچه های انقلابی دانشگاه تهران بود، همچنان به ساده زیستی مقید است. در نتیجه خدا را شکر می گذرانیم... اما هر بار به خرید می رویم ...
زنم با نجار محله روی هم ریخته بود
به گزارش رکنا، پنج سال قبل مأموران کلانتری بومهن در جریان درگیری منجر به قتلی در یک مغازه نجاری قرار گرفتند. شواهد نشان می داد صاحب مغازه با ضربات چاقو به قتل رسیده است. در ادامه تحقیقات رد پای مردی میانسال در این جنایت پیدا شد و پس از چند روز متهم در اطراف بومهن دستگیر شد. سپس پرونده تکمیل و برای رسیدگی به شعبه 10 دادگاه کیفری تهران فرستاده شد. در نخستین جلسه اولیای دم برای متهم ...
فرار مرد 4 زنه پس از سرقت طلایی
.... مدتی بعد پسرم به علت عوارض ناشی از بیماری فوت کرد. زن میانسال ادامه داد: بعد از آن سپری کردن زندگی برایم خیلی سخت بود تا اینکه یکی از بستگانم پیشنهاد داد ازدواج کنم. او مردی جوشکار را معرفی کرد که قبلاً سه بار ازدواج کرده و همسرانش را طلاق داده بود و صاحب شش فرزند هم بود. به هر حال من با پنج سکه بهار آزادی صیغه 99 ساله آن مرد شدم و زندگی مان را شروع کردیم. ما زندگی خوبی داشتیم تا اینکه متوجه ...
ماجرای حضور حضرت زهرا (س) در مراسم خواستگاری شهید سیرت نیا/ هدیه ای که از یک شهید بر سر سفره عقد رسید
منتظر بودم، تلفن من مدام زنگ می خورد و دوستان و آشنایان احوال من را می پرسیدند، انگار می خواستند متوجه شوند که من می دانم یا نه. ظهر دایی و زن دایی ام به خانه ما آمدند، مادرم به محض اینکه تصویر اینها را در آیفون دید گفت مطمئنم اتفاقی افتاده. یکی از خواهرانم به شدت گریه می کرد و احتمال می داد برای پدرم اتفاقی افتاده چون پدرم برای زیارت اربعین به کربلا رفته بود. مدام اسم نفرات خانواده را آوردیم تا ...
پسر نوجوانی که والدینِ خود را تهدید به مرگ کرد!
بروز می دادم. وقتی کلاس اول ابتدایی بودم با یک بهانه واهی یکی از همکلاسی هایم را زخمی کردم، اما روز بعد پدر همکلاسی ام شکایت کرد و مدیر مدرسه ماجرا را برای پدرم توضیح داد. آن روز وقتی به خانه بازگشتم آن قدر کتک خوردم که سروصورتم کبود شد. دیگر علاقه ای به درس و مدرسه نداشتم. می خواستم کار هایی انجام بدهم که مرا از مدرسه اخراج کنند، ولی این اتفاق نمی افتاد گاهی زیر چشمی به ...
راهکارهای ساده برای افزایش ایمنی بدن در فصل سرما
به ویژه در هوای سرد و خشک و در اتاق با تهویه ی نامناسب ضروری است. به طور مرتب دست هایتان را بشویید ویروس ها می توانند در سطح بدن بیمار زنده بمانند و از طریق تماس با فرد بیمار یا سطوحی که با آن ها در تماس بوده مانند دستگیره های در به راحتی به فرد دیگری منتقل شوند؛ بنابراین هر روز بعد از بازگشت به خانه، قبل از غذا خوردن و بعد از استفاده از سرویس بهداشتی دست های خود را با آب گرم ...
تجاوز جنسی فجیع به سوسن جلوی چشم شوهر بی غیرتش + عکس
نابابش را به خانه دعوت می کرد و تا نیمه های شب مشغول استعمال مواد مخدر می شدند. تا اینکه در یکی از همین دورهمی ها در حالی که فرشاد در حال خودش نبود دوستانش وارد اتاقی شدند که من و پسر کوچکم در آن بودیم و آن ها به زور در مقابل چشمان پسر و همسرم بصورت نوبتی به من تجاوز کردند. سوسن گفت: پس از این ماجرا دیگر نتوانستم با فرشاد زندگی کنم و از او جدا شدم، پس از جدایی فرشاد دیگر به من اجازه نداد تا فرزندم را ببینم اکنون من به اینجا آمدم تا از فرشاد شکایت کنم. بنابراین گزارش بازپرس دستور احضار فرشاد را صادر کرد. ...
سارا از زندگی برباد رفته می گوید!
جمع می شوند تا به عنوان کسی که می خواهد شرط ببندد اعتمادش را برای صحبت جلب کنم. مگر ترک قمار به همین سادگی هاست؟ بار ها تصمیم گرفتم، اما نشد. هر روز وسوسه می شدم و بازی و شرایط جدید پیشنهاد می شد. بعد از ازدواج، همسرم اجازه نمی داد شرط ببندم، حتی به اصرار همسرم ارتباطم با پدر و برادرهایم قطع شده بود. اوایل سعی می کردم به وسوسه ها توجهی نکنم، اما ضعیف تر از آن بودم که بتوانم مقاومت کنم. چند سال ...
ارتکاب قتل عمدی توسط نجفی برای دادسرا محرز شد
منزل پدرم مراجعه کردیم و هرچه در زدیم کسی پاسخ نداد به همین دلیل با کلید در را باز کردیم و پسر بچه ای در داخل خانه دیدیم که ابتدا تصور کردیم این پسر کارگر ساختمان است و بعد آقای آقازاده گفتند که این فرد پسر خانم استاد است. زهرا نجفی گفت: اولین عکس را از خانم استاد که در داخل وان حالت نشسته داشتند گرفتم وبعد با اورژانس تماس گرفتیم و جسد را ماساژ قلبی دادیم که با دیدن پوکه ها متوجه شدیم ...
اشد مجازات برای شهردار اسبق تهران
به در منزل پدرم مراجعه کردیم اما هرچه در زدیم کسی در را باز نکرد. آقازاده کلید انداخت و در را باز کرد، با مهیار پسر میترا استاد مواجه شدم، اول فکر کردم کارگر ساختمان است و بعد آقای آقازاده او را به ما معرفی کرد. هرچه پدرم را صدا زدیم کسی جواب نداد. اتاق ها را گشتیم و بعد وارد حمام شدیم و با جسد میترا استاد مواجه شدیم و بعد اولین تصویر را از جسد گرفتم و بعد همسرم به اورژانس زنگ زد و ماساژ قلبی را ...
محاکمه عامل جنایت خانوادگی خیابان نبردجنوبی
قبول دارم که با گوشی خود برای همسر سابقم پیام تهدید آمیز فرستادم، ولی قبل از این اتفاق بود. رئیس دادگاه خطاب به متهم اظهار کرد: آیا قبول داری که از پدر زن و همسر زن سابقت خواستی تا آن روز به منزل شما بیایند به خاطر اینکه قصد داشتی بروی تا ویلای شمال را بفروشی؟ متهم در پاسخ گفت: این را من نخواستم بلکه دختر کوچکم خواست و وقتی گفتم که می خواهم به شمال بروم دختر کوچکم گفت تا ...
توصیه آیت الله مرعشی نجفی برای ترجمه یک نمایشنامه
دیگرش را صداهای تازه در دنیای ادبیات اعلام کرد و افزود: مثلا یک روز پسرم کتابی به من معرفی کرد از یکی از نویسندگان که پشت کامیون نشسته و برای مسلمانان بوسنی کمک و مواد غذایی جمع کرده و به آنجا برده بود. او صدای بی صدایان شده بود. رفتم کتاب هایش را دیدم و آثارش را پسندیم. یکی از آنها را هم ترجمه کردم و در ایران هم منتشر شد. شیفته ادبیات فلسطینم این مترجم ایتالیایی و عرب، ادبیات ...
گزارش دادگاه رسیدگی به پرونده قتل میترا استاد
به اتفاق آقای آقازاده راننده پدرم و به اتفاق همسرم به خانه پدرم رفتیم و در آن زمان پسرخانم استاد هم رسید و من، چون ایشان را نمی شناختم گمان می کردم یکی از کارکنان ساختمان است و بعد از آن بود که آقای آقازاده ما را به یکدیگر معرفی کردند. زهرا نجفی افزود: از آقای آقازاده خواستم ابتدا در بزند، اما وقتی کسی پاسخگو نبود از وی خواستم با کلیدی که در اختیار دارد درب را باز کند. زمانی که به داخل منزل ...