گم شدن مرموز زن دوتابعیتی/ آیا راننده مسافرکش او را سر به نیست کرد؟
سایر خبرها
ادعای عجیب دو برادر و یک ماجرای اخاذی
به گزارش رکنا، چند روز قبل مأموران کلانتری 137 نصر هنگام گشت در خیابان متوجه درگیری بین سه مرد جوان شدند اما وقتی نزدیک رفتند دو نفر از آنها با دیدن مأموران سوار یک خودروی پژو 206 که راننده ای هم پشت فرمانش بود شده و از محل متواری شدند. اما مأموران موفق شدند شماره پلاک خودرو را یادداشت کنند. مرد جوان به نام آرش در بازجویی گفت: من طراح دکوراسیون هستم و سوار بر خودروام از خیابان ستارخان ...
عاملان قتل خانوادگی در ایستگاه محاکمه
نقشه قتل هومان را کشیدم. همسر مقتول در خصوص قتل گفت: روز حادثه طبق نقشه چند قرص خواب در غذای همسرم ریختم و همراه دختر و پسرم به خانه خواهرشوهرم رفتم. هنگام رفتن هم به سرایدار مرخصی دادم تا همراه خانواده اش به تفریح برود و او هم همراه خانواده اش به امامزاده نزدیک خانه رفت. بعد از ترک خانه پیام وارد خانه شد و با شلیک یک تیر به سر شوهرم او را به قتل رساند. دستگیری باجناق و اقرار به قتل ...
رابطه عاشقانه زن جوان راز قتل شوهرش را فاش کرد
فرزندانم بی پدر شوند و خواهرشوهرم هم می داند که من ساعت ها در خانه او بودم. با توجه به اینکه ماموران هیچ سرنخی پیدا نکردند آناهیتا آزاد شد. شش سال از حادثه گذشته بود که ماموران متوجه شدند آناهیتا با مردی وارد رابطه عاشقانه شده است. وقتی زن جوان به خاطر این رابطه مورد پرسش قرار گرفت گفت: این رابطه به بعد از مرگ شوهرم اتفاق افتاد و من تا قبل از آن سیاوش را نمی شناختم. وقتی سیاوش مورد ...
شمارش معکوس برای محاکمه عاملان جنایت خانوادگی
...، اما هر چه بیشتر می گذشت اخلاقش بدتر می شد و دیگر تحمل زندگی با او را نداشتم. هر وقت اعتراض می کردم می گفت طلاقت را بگیر و برو. یک روز با خواهرم درد دل کردم و به او گفتم از این زندگی خسته شده ام و می خواهم شوهرم را بکشم بعد با کمک شوهر خواهرم نقشه قتل را کشیدیم. روز حادثه در غذای شوهرم قرص خواب آور ریختم و به همراه دختر و پسرم خانه را ترک کردم. طبق نقشه شوهر خواهرم به خانه ما آمد و ...
توطئه فامیلی برای قتل مرد ثروتمند
تبرئه داماد در مرگ هولناک تازه عروس تهرانی/ میترا در پردیس خودکشی کرد
روز حادثه گفت: آخرین روز ماه مبارک رمضان بود و من روزه گرفته بودم. وقتی بیدار شدم مادرم با من تماس گرفت تا به خانه اش بروم و آش نذری بیاورم. میترا در حال مرتب کردن خانه بود که یک باره مانتو و شلوار پوشید. من فکر کردم قصد دارد همراه من به خانه مادرم بیاد. اما به سمت تراس رفت و گفت که از این زندگی خسته شده و قصد دارد پیش پدرش برود. وی ادامه داد: من که شوکه شده بودم از او خواستم آرام باشد ...
ذره بین
درج کردم. چند نفری با من تماس گرفتند که به توافق نرسیدیم و درنهایت یک زن هفتم دی ماه با من تماس گرفت و درموارد اولیه به توافق رسیدیم و قرار شد به خانه من مراجعه و شروع به کار کند. شاکی در ادامه به کارآگاهان گفت: در زمان مقرر دو زن به نام سهیلا و سمیرا که یکی از آنها حدود بیست ساله و دیگری حدود سی ساله بود به خانه ام مراجعه کردند. سهیلا خود را به عنوان پرستار معرفی کرد و علت حضور همراه را از ...
زنانی که الگوی جهانیان شدند
بیننده های عزیز پای تلویزیون هستند که در آستانه ی تولد حضرت زهرا(س) هستیم، یعنی شب جمعه ای که بحث را می بینید شنبه اش، یکی دو روز بعدش تولد حضرت زهراست و من در مورد حضرت زهرا سالهای قبل حرف هایی زدم و در این جلسه می خواهم بگویم کسی که نمونه مردم عادی است، زن فرعون را بگویم و بعد بگویم: امام عسگری فرمود: زهرا الگوی ماست. الگوی مردم را بگویم چه مقامی دارد تا برسیم به الگوی امامان چه مقامی دارد. ...
زورگیری مسلحانه به سبک فیلم های هالیوودی
؛ بنابراین مأموران، فردین و فرزین 38 و 23 ساله را به عنوان مظنونان حادثه دستگیر کردند و دو برادر هم در بازجویی ها به جرم خود با همدستی یکی از دوستانشان به نام بهزاد اعتراف کردند. با اعتراف متهمان، مأموران پلیس، بهزاد را هم دستگیر کردند. سه متهم چند روز قبل برای بازجویی به دادسرای ویژه سرقت منتقل شدند و پس از اعتراف به زورگیری مسلحانه برای تحقیقات بیشتر به دستور قاضی علی وسیله ایرد موسی در اختیار ...
قرار پنهانی آقای بازیگر با دختر مرموز دردسرساز شد/ هنرپیشه جوان: از ترس آبرویم اسلحه کشیدم!
وجو ها برای یافتن خودروی آن ها ادامه داشت تا این که چند روز پیش سرانجام ماموران خودروی پلیس های قلابی که هویت مالک آن خانم میانسالی بود رایافتند. این زن احضار شد و در تحقیقات گفت که خودرو را در اختیار دو پسر جوانش داده که مغازه بوتیک در حوالی کوی نصر تهران دارند. بیشتر بخوانید : عاملان ربایش 4 مرد ثروتمند تهرانی پای میز محاکمه همین سرنخ کافی بود که دو پسر جوان که برادر بودند ...
مادرم گفت یک کاری بکن بعد شهید شو
نوارها تولید و تکثیر می شود حساس شده و رد شاهنگیان را زده است. او اما از این دام های پرماجرا به لطف خدا سر سلامت بیرون می برد ولی هنوز چیزهایی هست. در روزهایی که متواری بودم و پنهانی رفت و آمد می کردم، یک بار رفتم منزل خواهرم که دیدم مادرم هم آنجاست. بعد از ساعتی صحبت و احوال پرسی بلند شدم که بروم. از خانه آمدم بیرون. مادر پنجره را باز کرد و داشت نگاهم می کرد. برگشتم به سمت پنجره و گفتم: خداحافظ ...
ثابت قدم در بشردوستی با اتکا به الگوهای ایثار
...، آنان را در به دنیا آوردن فرزندان شان کمک می کردم؛ فرزندانی که به جای شنیدن صدای مادر پس از به دنیا آمدن محکوم به شنیدن زوزه های سهمگین موشک ها و خمپاره ها بودند. در آن روز ها تمام خانه های اطراف مان بر اثر بمباران تخریب شده بود اما من اصلا نمی خواستم به شهر دیگری بروم و با همسرم تمام 8 سال جنگ را در دزفول مانده و به مردم خدمت کردیم. در هر حال الگوهای زیادی از ایثار در جنگ های ایجاد شده در ...
زن هزار چهره ام
قدیمی خشت و گلی و تیر و تخته ای داشتیم که وقتی بارندگی می شد، سقف خانه چکه می کرد و پله های زیادی هم بین اتاق تا حیاط و دستشویی داشت. خلاصه زندگی کردن در آن خانه خیلی سخت بود. اصفهان زندگی می کردید؟ خیر در یکی از روستاهای منطقه چرمهین، نزدیک به باغبهادران زندگی می کردیم. شغل همسرتان چه بود؟ آن زمان راننده بود، ولی قبل از باردار شدن من تصادفی پیش آمد و باعث ...
با یک گُل هم بهار می شود
کار می کند. یک روز که طبق معمول او را با کیسه های سفارشِیِ همکاران و نفس، نفس زنان در حال بالا رفتن از پله ها دیدم؛ تعدادی از بسته ها را از دستش گرفتم و بعد از یک گپ و گفت کوتاه و آشنایی اولیه با او قرار گذاشتم تا بعد از پایان توزیع سفارش ها در تحریریه خبر با او هم صحبت شوم. گفتگویی که اتفاقاً در روز زن، بهانه ای برای دیده شدن زنان صبور و سخت کوش روستایی هم بود. یک ساعتی گذشت و زیبا با لهجه کَلهُری ...
نابرابری بد است. ولی کدام نوع برابری خوب است؟
روز مرا از مدرسه بردارد و به خانۀ پدرم ببرد که با ماشین فاصلۀ کمی از مدرسه داشت؟ ساعت دو و نیم عصر در حومۀ مریلند مسافر چندانی به تورش نمی خورد، بنابراین پذیرفت. ماجرا شروع شد: پیتر، همان راننده تاکسی، من را از یک نقطۀ کور، بعد از زمین فوتبال، زیر درختان، سوار می کرد. او اهل غرب آفریقا بود و لهجه ای داشت که گاهی سخت می فهمیدم. دربارۀ چه چیزهایی حرف می زدیم؟ شهر زادگاهش، دوست دخترش و کتاب ...
زن با نگاه فاطمه عنوان گرفت/ چرا روز ولادت حضرت زهرا(س) روز زن یا مادر نامیده می شود؟/ چه تناسبی بین آیه ...
در طول زمان ثابت و تابع اصول اخلاقی است؛ برای مثال توصیه شده است که زن و شوهر باید طراوت زندگی را در دوران زندگی حفظ کنند. حضرت زهرا(س) و امیرالمومنین(ع) 9 سال زندگی مشترک داشتند و در این مدت از عشق، علاقه و طراوت رابطه آن ها کم نشد. از دیگر نشانه های ارتباط سالم زوجین، ابراز عشق و علاقه زن و شوهر به یکدیگر است به گونه ای که بچه ها احساس کنند رابطه ای گرم و انرژی مثبت داخل خانه وجود دارد. این ...
مادر نیستم، عاشقم
مرد خوب و ساده ای است، اصلاً آزار به کسی نمی رساند، مال حرام که اصلاً، ولی دوست و رفیق بدبختش کرد... گرفتار اعتیاد شد. همین یک جمله کافی است تا متوجه دردهای مضاعف این زن و بچه هایش بشوم. زهرا خانم از زیر کرسی تکان نمی خورد، هوای خانه هم البته کمی سرد است و بخاری خانه کوچک. سوز سرمای هوای این چند روز هم از همیشه بیشتر. وقتی مشکلات زندگی زیاد شد و شوهرم ملک و اموال ...
قطع عضو ورزشکار زن ایرانی براثر انفجار مین + عکس
...> تیراندازی با کمان را به دلایل مالی کنار گذاشتم پرچمدار کاروان ایران در پارالمپیک ریو 2016 بیان کرد: به یاد می آورم که هئیت جانیازان و معلولان توانست کمان آموزشی را در اختیارم بگذارد و در سال 86 هر عصر به مدت یک سال با آن کمان شروع به تمرین کردم و در آن زمان دیدم که به این رشته علاقمند هستم، اما به دلایل مالی آن را کنار گذاشتم. این مدال آور بازی های پارا آسیایی اندونزی ادامه داد: به ...
از وقتی که ک را ت می گفتم!
تری داشت به طوری که درست می کرد و آن شب هایی که اعلام می کردند حکومت نظامی است و با تانک هایشان می آمدند داخل شهرها و ماشین های مردم را خراب می کردند و به قول معروف ویراژ می دادند، از پشت باممان می رفت به پشت بام های مدرسه ای که سر دو نفت بود و چند خانه آن طرف تر از خانه ی ما بود. می گفتم: چرا از آنجا می روی، چرا از خیابان نمی روی؟ می گفت: آنجا می روم که احیاناً اگر دیدند که من از پشت بام این ها ...
کدام شهید جان حاج قاسم را نجات داد؟
.... خودش می گفت: "از ابتدای صبح که هنوز هوا تاریک است، از خانه بیرون می آیم و شب، وقتی به خانه برمی گردم که بچه هایم خوابند و نمی توانم آن ها را ببینم." روایت سردار حسنی به دیدار آخر می رسد. نفس بلندی می کشد و می گوید: آخرین بار، 3 روز قبل از شهادتش به کرمان آمد. سه شنبه، کرمان بود. چهارشنبه رفت تهران. پنجشنبه در لبنان و سوریه بود و سحرگاه جمعه، در عراق به شهادت رسید. ببینید! اینقدر ...
یک اثر متوسط، تلخ و سیاه / نقد فیلم "سه کام حبس"
. شخصیت اصلی فیلم تلاش دارد با فروش مواد مخدر زندگیش را از این رو به آن رو کند و راه صد ساله را یک شبه طی کند اما در ادامه، شرایطی اتفاق می افتد که در مدت چند روز زندگی اش رو به قهقرا و فروپاشی می رود... * نقد فیلم سینمایی " سه کام حبس " فیلم سینمایی " سه کام حبس " هفتمین اثر بلند سینمایی سامان سالور در مقام کارگردان محسوب می شود؛ روایتگر زندگی زوج جوانی که در منزلی قدیمی و ...
کردستان در هفته ای که گذشت
روز یکشنبه در گفت و گو با خبرنگار ایرنا اظهار داشت: این تعداد مسافر در محورهای مواصلاتی دیواندره - سقز، سقز به بانه و دیواندره به بیجار گرفتار برف و کولاک شده بودند که توسط امدادگران در مناطق امن اسکان یافتند. وی با بیان اینکه در این مدت به یک هزار و 187 حادثه دیده نیز امدادرسانی شد، افزود: بیش از 20 خودرو کمک دار و 20 تیم تخصصی امداد و نجات و 10 تیم پشتیبان به حادثه دیدگان و در راه ...
آسیب 12 بنای تاریخی گیلان/ بازگشایی راه تمام روستاها تا یکشنبه آینده
عادی در استان هستند. ارسلان زارع در تازه ترین اظهار نظر تصریح کرد: وزیر نیرو بیان کرد که بارش برف چهار روز اخیر در گیلان 27 برابر میانگین کشوری بوده که 85 درصد خطوط انتقال برق استان را تحت تاثیر قرار داده است. استاندار گیلان با یادآوری اینکه برق بیش از 250 هزار مشترک بر اثر بارش برف قطع شده بود، تصریح کرد: هم اکنون برق بخشی از مناطق وصل شده و تنها 60 هزار مشترک فاقد برق هستند ...
فریب دختر همسایه به بهانه ازدواج
به من پیشنهاد دوستی داد و گفت می خواهم بیشتر بشناسمت تا با هم ازدواج کنیم. من موضوع را به مادرم گفتم خانواده سعید هم در جریان این دوستی قرار داشتند در این مدت بارها به خانه آنها رفت و آمد داشتم و در میهمانی هایشان شرکت می کردم تا اینکه یک ماه قبل سعید گفت زن عمویم از شهرستان به خانه ما آمده و می خواهد تو را ببیند. من هم قبول کردم و به خانه سعید رفتم. اما وقتی وارد شدم هیچ کسی در خانه ...
ناگفته های جنگ 33روزه در گفتگو با سرلشکر حاج قاسم سلیمانی
... در هنگام وقوع جنگ، جنابعالی کجا بودید؟ من روز اول که حادثه اتفاق افتاد به لبنان برگشتم؛ چون یک روز قبل از آن آنجا بودم. درواقع اول به سوریه آمدم، منتها همه ی راه ها به سمت لبنان مورد حمله قرار گرفته بود، خصوصاً تنها راه رسمی ورودی که گذرگاه مرزی لبنان به سوریه بود، پیوسته زیر آتش هواپیماها بود و هواپیماها لحظه ای آنجا را ترک نمی کردند. تماسی داشتیم با دوستانمان از راه خط امن و ...
ورود اینترپل به پرونده ناپدیدشدن زن ایرانی امریکایی
عنوان راننده در اختیارش بودم. روز حادثه از من خواست تا او را به چهارراه تلفنخانه ببرم. می گفت که با یکی از دوستان قدیمی اش قرار دارد و از من خواست که او را تنها بگذارم. من هم طبق خواسته اش او را پیاده کرده و به خانه برگشتم و بعد از آن دیگر از او خبری ندارم.با اظهارات مرد جوان تحقیق از دوستان و آشنایان این زن ادامه یافت و چند نفری نیز به عنوان مظنون بازداشت شدند؛ اما اگرچه مظنونان اظهارات ضد و نقیضی ...
دستگیری 53 نفر از محکومان فراری در شیراز/جنون مادر مرگ خود و 2 فرزندش را رقم زد
حادثه اعزام شدند. او افزود: رسیدگی به موضوع در دستور کار کارآگاهان پلیس آگاهی استان قرار گرفت و پس از اطمینان از صحت خبر به محل حادثه اعزام و با ورود به منزل با اجساد 2 دختر و پسر و یک زن مواجه شدند. این مقام انتظامی با بیان اینکه بلافاصله پس از هماهنگی قضائی اجساد به پزشک قانونی انتقال داده شدند، خاطر نشان کرد: در تحقیقات فنی و تخصصی پلیس مشخص شد که مادر خانواده به علت مشکلات ...
نقدی بر مستند پدر طالقانی؛ ماجرای درگذشت آیت الله در تاریکی
زندگی نبود. پیشنهاداتی شد مبنی بر اینکه فلان کاخ، فلان دفتر یا خانه فلان تیمسار خالی است، به یکی از این مکان ها بروید؛ اما آقا قبول نکردند. جمعیت ما هم زیاد بود؛ پدر، مادر، من و خانم و بچه هایم همه با هم بودیم. به هر حال یک آپارتمان 70 متری در خیابان سمیه ما دادند و ما آنجا ساکن شدیم؛ ولی مرحوم آقا، جلساتش را در خانه آقای چهپور در خیابان ایران برگزار می کرد. دو یا سه روز پیش از این حادثه، دزد به ...
ربودن برادرزن به طمع تصاحب ارثیه میلیاردی
میانسال به مأموران گفت: 4 سال قبل پدرم فوت کرد و با مرگ او اموالش به من و خواهر و برادرهایم رسید. سهم الارث را تقسیم کردیم و فقط یک واحد آپارتمان مانده بود که طبق حساب و کتاب هایی که انجام داده بودیم 150 میلیون تومانش به خواهرم، مهناز می رسید. به خاطر اوضاع اقتصادی موجود، آپارتمان به فروش نرفت چون خواهرم پول لازم داشت به او گفتم 150 میلیون تومان را از حساب خودم می دهم و هر وقت ملک به فروش رفت پولم را ...
نویسنده و منتقد گچسارانی: خدمت بی منت در شهر و دیارم نمی بینم/گفتمان اصلاح طلبی زیر سوال است
در حوزه کاری دخیل است. همین انتخابات شوراهای اسلامی شهر، بطور مثال بیش از هشتاد نخبه سیاسی و جوان در آن عرصه ورود کرد. چند شبانه روز جو هیجان و شادی بین اقشار مردم برای جذب آنها به بدنه شورا ایجاد شد. میلیونها تومان هزینه، خرج این شبها اعم از ستادها، شام و پذیرایی، تبلیغات شد، در نهایت آنها که در مسند نشستند مشخص شد و مابقی که اکثر قریب به اتفاق آنها قرار بود شهری را متحول ...