سایر منابع:
سایر خبرها
کربلایی: نیاز به مجلس مسئله حل کن داریم نه مسئله ساز
پیشگانی هستند که غم نان و غم دشمن ندارند تبریزبیدار: مهم ترین نقاط ضعف و قوت مجلس فعلی چیست؟ عمده نمایندگان فعلی مجلس را سیاست پیشگانی تشکیل داده اند که غم نان ندارند . غم کار ندارند . غم دشمن ندارند. اصلا ً غمی ندارند . این بد است . نماینده تراز انقلاب اسلامی باید اهل درد باشد، سطح زندگی او همتراز سطح زندگی مردم عادی باشد . نماینده ای که با صرف هزینه گزاف مادی تبلیغ نموده و ...
پای درد دل مردان و زنانی که "تهِ دره" زندگی کردند
از شدت خماری توانی برای بلند شدن نداشت. با پدرم دعوایم شد و دوباره به سراغ مواد رفتم از فردی که دارای معلولیت است، می پرسم اسمت چیست و در پاسخ می گوید: شهرام و ادامه می دهد: 46 سال دارد و حدود 18 سالی است که دچار معلولیت شده است. وی درباره گذشته اش می گوید: اهل تبریز بودم پدر و مادرم از هم جدا شدند و من شدم بچه طلاق. خلاء های عاطفی بزرگی در زندگی ام داشتم. پدرم ...
سوال شوکه کننده یک قبرکن از خبرنگار/ درد دل های مهماندار دهه هفتادی دنیای اموات؛ از رازداری مسافران آن ...
مدد تماس تلفن هایی که ماهیت را رو می کند قومیت دو همسفرم را متوجه شدم، چشمم به چفیه راننده بود، سرم را نزدیک تر آوردم و به عربی گفتم "دشمن به شما دستور ندهد (ترجمه اصطلاحی عربی) حاج آقا، اگر رسیدیم خبرم کنید". پیرمرد دست راستش را از فرمان برداشت و چند بار بالا پایین آورد که یعنی باشد بعد هم گفت "هنوز خیلی مانده تا برسیم". پنج دقیقه ای مانده به رسیدن، بلواری از گل فروش ها دو طرف ...
مخملباف ها همیشه مخالف بیضایی و حاتمی بودند/ برخی سینماگران در نطفه خفه می شوند
، فکر کردم باید درباره این سانسور لعنتی حرف بزنم اما با خودم گفتم ممکن است برخی بگویند تو اگر بیل زن بودی باغچه خودت را بیل می زدی تا خانه پدری دچار آن اتفاق و نمایش مسخره نشود. تمام فیلم های مرا قلع و قمع کرده اند، از همین رو فکر کردم به ناچار باید سریال بسازم؛ چیزی که علاقه ای به آن ندارم ولی حتی در ساخت سریال هم، همه هم وغم خودم را می گذارم. عیاری با بیان اینکه خرس فیلم تلخی است، افزود ...
مجلس اصلا در ریل اقتصادی نیست/ با هدیه، مساله خودرو از دستور مجلس خارج شد/ نماینده فاسد و غیرکارشناس نمی ...
ای برای ایجاد 12 منطقه آزاد به مجلس داد، در تصمیم گیری تبدیل به 80 منطقه آزاد شد، چرا؟ چون هر نماینده ای می گفت یکی هم به شهر ما بدهید، انگار نقل و نبات است. متوجه نیستند که منطقه آزاد، عامل توسعه نیست، بلکه گاهی مانع توسعه می شود. کما اینکه در بسیاری از مناطق آزاد، فقط گرانی به منطقه تحمیل شده و سود دیگری برای مردم نداشته. بیشتر واردات است تا صادرات. قاچاق توسعه پیدا کرده. این مسائل را نماینده ...
کدام شهید جان حاج قاسم را نجات داد؟
ادامه داد: من در مرحله اول عملیات بیت المقدس مجروح و اسیر شدم. وقتی بعد از 8 سال و 3 ماه و 20 روز اسارت، به وطن برگشتم، سردار سلیمانی را در فرودگاه کرمان در میان استقبال کنندگان دیدم. بعد هم در اتوبوس، کنار هم نشستیم و شروع به صحبت کردیم. به این ترتیب، ارتباطات ما دوباره شروع شد. حالا دیگر حاج قاسم، فرمانده لشکر شده بود. یک روز به دفترش رفتم و ایشان هم حسابی مرا تحویل گرفت. بعد هم با ماشین خودش ...
درددل های سینماگران در شب خسرو معصومی
پیش که خسرو تماس گرفت فکر کردم باید درباره این سانسور لعنتی حرف بزنم! اما با خودم گفتم ممکن است برخی بگویند تو اگر بیل زن بودی باغچه خودت را بیل می زدی تا خانه پدری دچار آن اتفاق و نمایش مسخره نشود! وی افزود: خسرو را از دوران سینمای آزاد می شناسم. او همیشه افکار زلالی داشته و به بهانه معیشت فیلم های بد نساخته است. عیاری عنوان کرد: تمام فیلم های من را قلع و قمع کرده اند، از ...
روایت یک شب زندگی در گرمخانه بانوان
گن داشتی گدایی می کردی، ولی من گدا نیستم، شوهرم دیشب اومد به من سر بزنه، گفت دعا کن ولت نکنن، چون بیای بیرون من می دونم و تو، آبرومون رو بردی . با مقنعه اشک هایش را پاک می کند، پلک هایش سرخ تر می شود، می گوید دلم برای بچه هام تنگ شده، برام آیت الکرسی بخون، دارم دق می کنم . دلداری اش می دهم، کمی که آرام می شود به در حیاط اشاره می کند ومی گوید: دست شویی خلوت شد، تا شلوغ نشده برم، ... شیرآلات ...
هاله دور نویسنده ، از خود کتاب بیشتر به حساب می آید
سال ها در ذهنم داستان هایی درباره حاشیه ناپل، جایی که در آن به دنیا آمدم و بزرگ شدم، داشتم. به عنوان یک بچه شاهد داد و فریادها، و اعمال خشونت آمیز خانواده ای خشن بودم و این مسائل خانوادگی همیشه در ذهنم بود. در آن خاطره ها، دِلیا، شخصیت اصلی داستان را در ذهنم پروراندم. از سوی دیگر چهره مادر، آمالیا ظاهر شد و بلافاصله عقب کشید_ او تقریباً آنجا نبود. اگر صحنه تماس بدن دِلیا را با بدن مادرش زیاد در نظر ...
مجلس دروازه جهنم است اگر...
نانوایی هایی که چنین آردی دارند خیلی کم است؛ حاج آقا تا این حرف را شنید لقمه نان خود را کنار گذاشت و دیگر از آن نخورد، بعد هم به من گفت این نان را به هر کس که می خواهی بده اما به خانه من نیاور . آقا سید دوست نداشت حتی به اندازه لقمه نانی که با آرد ویژه و مرغوب پخته شده بود را میل کند زیرا مردم عادی دسترسی به چنین نانی ندارند. آقا سید اهل مادیات نبود، حقوق مجلس آن زمان فکر کنم 34 هزار تومان ...
ای که به عصمت تویی مطلع انوار قدس (قسمت سوم)
تا بدانی تو بر حسب و حال بدو گفت من دخت پیغمبرم به این فرِّ فرخندگی درخورم همان تاج بر فرق من باب من دو دانه جواهر حسین و حسن همان طوق در گردن من علی است ولی خدا و خدایش ولی است... آدم روی به درگاه خدا کرد و پرسید که آیا مرا در این جمع راهی هست؟ ندا رسید که اینان فرزندان تواند که در آینده پای به دنیا خواهند گذاشت و آدم از ...
یک داستان خیلی عالی
.... به طرف ساختمانی در ضلع شمال غربی میدان رفتیم و خودمان را به پشت بام رساندیم. از آنجا کاملأ به معرکه اشراف داشتیم. کم کم کوکتل مولوتوف ها را بیرون آورده و آماده عملیات شدیم. بچه ها خطاب به من گفتند: رضا! ضربِ دست تو از همه ما بیشتر است. تو پرتاب کن. چند بطری برداشتم و بعد از نشانه گیری، یکی یکی بطری ها را به سمت سه تانکی که در تیررسمان بود، پرتاب کردم. یکی از بطری ها روی تانک روبه ...
رزمنده ای که روی تمام مجاهدان عالم را سفید کرد
امید زیادی به قهرمانی اش در مسابقات کشوری می رفت با وقوع انقلاب اسلامی و دفاع مقدس مسیر زندگی این پهلوان برای همیشه تغییر کرد. یکی از رقیبان شهید قجه ای به نام محمد سلیمیان در بخشی از خاطراتش به خاطره باختش از شهید می پردازد: .. خیلی ماهرانه کشتی را واگذار کرد و من برنده شدم و دستم بالا رفت. بعداً مصرانه علت را پرسیدم، گفت: این مسابقات برای تو حیثیتی و مهم بود. می خواستم تو خسته نشوی تا در کشتی ...
نصیحت ولی فقیه را بشنوید و با جان و دل به توصیه و تذکرات او به عنوان طبیب حقیقی شرعی و علمی، عمل کنید
وی آن روانه می کنم، اما خود جا ماندهام، اما تو خود میدانی هرگز نتوانستم آن ها را از یاد ببرم. پیوسته یاد آنها، نام آنها، نه در ذهنم بلکه در قلبم و در چشمم، با اشک و آه یاد شدند. عزیز من! جسم من در حال علیل شدن است. چگونه ممکن [است]کسی که چهل سال بر درت ایستاده است را نپذیری؟ خالق من، محبوب من، عشق من که پیوسته از تو خواستم سراسر وجودم را مملو از عشق به خودت کنی؛ مرا در فراق خود بسوزان و بم ...
می شود بی تفاوت رد شد و چیزی ند ید ؟
...: برای همین کارگرای سر گذر؛ از شهرداری خواستیم تا محل تجمع اونها رو به جای دیگه ای منتقل کنن. گفتم مگه کارگرا چه مزاحمتی برای ما دارن؟ حسن آقا نگاه عاقل اندر سفیهی به من کرد و گفت: مگه شما تو این محل زندگی نمی کنین! بعد ادامه داد: اولا از بس که تجمع کارگرا توی پیاده رو زیاده، اصلا خود شما و خونوادت نمی تونی راحت رد بشی؟! ثانیا؛ هوا که سرد میشه بوی ...
پست عاشقانه شهاب حسینی برای همسرش در ولنتاین + عکس
شود . آن وقت تیترهای یک روزنامه تغییر خواهد کرد و خواهد نوشت به عجایب هفتگانه ی جهان یکی اضافه شد. وقتی در کنار تو هستم باید هم به عجایب هفتگانه اضافه شود ، آنقدر که دلم عجیب میشود . نگاه کن در کنار تو که باشم اوج می گیرم و با تمام وجودم احساس می کنم رنگ زندگی عشق میشود ... خبرداغ: عکس بوسیدن لیندا کیانی در پشت صحنه جنجال ساز شد + عکس دوست دارم همه ی آرزوهای خوب ...
جبهه علمی، فرهنگی جنبش استادی ایران: مردم شریف ایران! مجلس رِجَالٌ صَدَقوُا بر پا کنید!
...، تدبیر می کرد، منطق داشت برای کارهایش. این شجاعت و تدبیرِ توأمان، فقط در میدان نظامی هم نبود، در میدان سیاست هم همین جور بود؛ بنده بارها به دوستانی که در عرصه سیاسی فعّال اند این را می گفتم؛ رفتار او را، کارهای او را [می دیدم]. همچنین در عرصه سیاست، هم شجاع بود، هم باتدبیر بود؛ سخنش اثرگذار بود، قانع کننده بود، تأثیر گذار بود. از همه این ها بالاتر، اخلاص او بود، با اخلاص بود؛ این ابزار شجاعت و ...
نامه تحلیلی 10 هزار استاد دانشگاه درباره ویژگی های مجلس یازدهم / به مجلسی انقلابی و خلاق نیاز داریم
لشکرش- هم باتدبیر بود؛ فکر می کرد، تدبیر می کرد، منطق داشت برای کارهایش. این شجاعت و تدبیرِ توأمان، فقط در میدان نظامی هم نبود، در میدان سیاست هم همین جور بود؛ بنده بارها به دوستانی که در عرصه سیاسی فعّال اند این را می گفتم؛ رفتار او را، کارهای او را [می دیدم]. همچنین در عرصه سیاست، هم شجاع بود، هم باتدبیر بود؛ سخنش اثرگذار بود، قانع کننده بود، تأثیر گذار بود. از همه این ها بالاتر، اخلاص او بود، با ...
مراسم چهلم سید الشهدای مقاومت در کرمان
از دینت دویدم، جهیدم، خزیدم، گریستم، خندیدم و خنداندم و گریستم و گریاندم؛ افتادم و بلند شدم. امید دارم آن جهیدن ها و خزیدن ها و به حُرمت آن حریم ها، آنها را ببخشی. خداوندا ! سر من، عقل من، لب من، شامّه من، گوش من، قلب من، همه اعضا و جوارحم در همین امید به سر می برند؛ یا ارحم الراحمین! مرا بپذیر؛ پاکیزه بپذیر؛ آن چنان بپذیر که شایسته دیدارت شوم. جز دیدار تو را نمی خواهم، بهشت من جوار توست، یا الله ...
امام جمعه کرمان: دغدغه های شهید سلیمانی در وصیت نامه منعکس شده است
دینت دویدم، جهیدم، خزیدم، گریستم، خندیدم و خنداندم و گریستم و گریاندم؛ افتادم و بلند شدم. امید دارم آن جهیدن ها و خزیدن ها و به حُرمت آن حریم ها، آنها را ببخشی. خداوندا! سر من، عقل من، لب من، گوش من، قلب من، همه اعضا و جوارحم در همین امید به سر می برند؛ یا ارحم الراحمین! مرا بپذیر؛ پاکیزه بپذیر؛ آن چنان بپذیر که شایسته دیدارت شوم. جز دیدار تو را نمی خواهم، بهشت من جوار توست، یا الله! ...
ایجاد نشاط در خانواده از مهم ترین ویژگی های سبک زندگی فاطمی است
... وی ادامه داد: رسول خدا(ص) در اولین شب ازدواج حضرت علی (ع) و حضرت زهرا (س) کارهای آنان را به این شکل تقسیم نمود: خمیر کردن آرد و پختن نان و تمیز کردن و جارو زدن خانه به عهده فاطمه (س) باشد و کارهای بیرون منزل از قبیل جمع آوری هیزم و مواد غذایی را علی (ع) انجام دهد. پس از آن بود که حضرت زهرا (س) فرمود: جز خدا کسی نمی داند که از این تقسیم کار تا چه اندازه خوشحال شدم، زیرا رسول خدا (ص) مرا از ...
مهدی محقق : علم در ایران رو به سراشیبی است
استخدامی من با توصیه مرحوم آیت الله کاشانی شروع شد، تکیه کلام آیت الله کاشانی –خدا رحمتشان کند- کلمه بی سواد بود. صدایی لرزان داشت، از من پرسید بی سواد چکار می کنی؟ گفتم درس می خوانم، گفت همین مقدار که علم جا کردی کافی است، (باخنده) (مثل کسی که گونی را پر می کند!) گفتم حضرت آیت الله پس چکار کنم؟ گفت برو بچه مسلمانان را درس بده! من کمی من و من کردم، گفت شماها خودتان را کنار می گیرید، به جای شما ...
جبهة علمی، فرهنگی جنبش استادی ایران: مردم شریف ایران! مجلسرِجَالٌ صَدَقوُا بر پا کنید!
] در دوران دفاع مقدّس هم در فرماندهی لشکر ثارالله همین جوری بود؛ خودش و لشکرش- هم باتدبیر بود؛ فکر می کرد، تدبیر می کرد، منطق داشت برای کارهایش. این شجاعت و تدبیرِ توأمان، فقط در میدان نظامی هم نبود، در میدان سیاست هم همین جور بود؛ بنده بارها به دوستانی که در عرصه سیاسی فعّال اند این را می گفتم؛ رفتار او را، کارهای او را [می دیدم]. همچنین در عرصه سیاست، هم شجاع بود، هم باتدبیر بود؛ سخنش اثرگذار بود ...
حاج قاسم استراتژیست تمام عیار بود
نماز را می خوانیم و جلسه را آغاز می کنیم. معمولا 6 یا 7 ساعت صحبت می کردیم. حاج قاسم گفت نه، نیازی به زمان نیست. من وقتتان را نمی گیرم. فقط آمده ام خودت را ببینم. کاری ندارم. موضوعی برای بحث هم ندارم. چند هفته پیش این جا بودم. گفت بیش از یک ساعت وقت شما را نمی گیرم. بنشینیم و صحبت کنیم. واقعا هم حاجی آمد و نشستیم و موضوع خاصی وجود نداشت. من متعجب شدم که پس چرا حاجی به ضاحیه آمده است؟ گفتم چرا به ...
رشادت های حاج قاسم و شهید سیاف زاده
عروج سرداری است که یاران و همرزمانش او را سردار بی ادعا لقب داده بودند. همین روزها بود که از میان مان پر کشید و نفس هایمان را به ثانیه انداخت. پدرم! اما 40 روز پیش خبری دردناک تر از خبر ارتحال تو بار دیگر قلب مان را در هم فشرد. دوستت، برادرت و سردار دل ها از پیش مان پر کشید و رونقی دوباره به جمع شما بخشید. راستی که برای شما بسیار خوشایند است این آمدن و برای ما مایه یک دنیا دلتنگی است ...
مثل برادرم/ بدون تو به بهشت نمی روم
استفاده نکرد. فقط یک بار به اصرار ما بچه ها پوشید که از او عکس گرفتیم که الان آن عکس در همه جا پخش است. پدرم خیلی به والدینش احترام می گذاشت. وقتی که سال 62 پدربزرگمان فوت می کند، مادرش را می آورد تا با خانواده خودش زندگی کند. تا سال 74 که مادربزرگمان به رحمت خدا رفت پیش ما زندگی می کرد. همیشه بابا می گفت: اگر من به جایی رسیده ام از دعای خیر پدر و مادرم بوده است. در صحبت هایشان می گفتند: اگر یک زیارت ...
بویی از حوریان بهشتی
و سوز نالیدنش به یک دوش او بر، یکی پیرهن به زهراب آلوده بهر حسن ز خون حسینش به دوش دگر فرو هشته آغشته دستار سر بدین سان رود خسته تا پای عرش بنالد به درگاه دادار عرش بگوید که خون دو والا گهر ازین ظالمان هم تو خواهی مگر ستم، کس ندیده ست ازین بیشتر بده داد من چون تویی دادگر کند یاد ...
پوریا پورسرخ ازدواج کرد + عکس همسرش
... درس هایی از مطبوعات زمانی که من با سریال وفا معرفی شدم، تنها چند چهره جوان بودند که در رسانه ها حضور داشتند و اتفاقی که برای وفا افتاد شاید پیش از آن فقط برای مسافری از هند و خط قرمز افتاده بود و فکر می کنم آن زمان نیاز بود که رسانه ها سراغ چهره های جدیدتر بروند. من هم در آن زمان به عنوان یک آدم بی تجربه که وارد حرفه بازیگری شده بودم، پیش خودم فکر می کردم الان دوتا ...