شوخی منقلی چند شهروند با کرونا/ وقتی عده ای خطر مرگ را جدی نمی گیرند
سایر خبرها
از سنگر قاسم آباد
بیدار شده باشند و بخواهند کاری بکنند، رفتارهایی داشتند که این رفتارها در جغرافیای شهر گسترش داشت. در اطراف پارک ملت و وکیل آباد و چند نقطه خاص دیگر تحرکات ناامن کننده وجود داشت. من به عنوان مسئول سپاه مشهد، حدود 2 سال عضو شورای تأمین شهر بودم و مسئولیتم ایجاب می کرد که پیامدهای آن اغتشاشات را جمع کنم. یکی از کارهای مهم حوزه ای که شهید عطایی در آن مستقر بود، اشراف بر پارک ملت و کنترل اوضاع در منطقه ...
ماجرای عیادت معاون احمدی نژاد از شجریان
کرده بودند ازجمله حبیب گفته بود: هر انسانی حق دارد در وطنش زندگی کند. عده ای تنبل، جاهل و خودخواه در ایران هستند که همیشه ساز مخالف در دست دارند. البته که از غیر هم تاثیرگذیری داشته و دارند ولی من اعتقاد دارم که اگر فرهنگ یک مملکت آسیب ببیند، دیگر آن جامعه درست شدنی نیست. عده ای اعتقاد داشتند که ایشان نباید به ایران برگردند. نه ایشان، خیلی های دیگر هم بودند. پس از پیگیری و تاکید من بالاخره ...
فکری: حس خوبی از رویارویی با تیم نفت مسجد سلیمان دارم
نساجی هم به لیگ برتر صعود کند، چون می دانستند این تیم هم ریشه دار است. به همین خاطر از زمانی که من در مسجد سلیمان بودم مردم این شهر به نساجی عِرق داشتند. به هر حال هر 2 تیم به لیگ برتر صعود کردند و اکنون حس خیلی خوبی دارم. تماشای تیم نفت مسجد سلیمان به من حس خوبی می دهد و یادآور خاطرات سخت و خوبی است که با این تیم داشتم. امیدوارم بازی خوبی شود و به نظرم همه نتایج فراموش می شود و حفظ ارزش ها مهم است ...
دختر کوچک شاهد قتل پدر!
به گزارش بخش قضایی سایت خبرمهم ، یک روز مادرم صدایم زد و با عجله گفت: زودتر لباس هایت را عوض کن و دستی به سر و صورتت بکش که امشب مراسم بله برون داریم! باورم نمی شد این مراسم را به خاطر من گرفته باشند چرا که هنوز نمی توانستم معنای واقعی ازدواج را درک کنم، اما همه چیز جدی بود و ... زن 22 ساله ای که به دنبال ارتباطی عاشقانه در فضای مجازی، جوان هوسران عاشق پیشه را برای کشتن شوهرش اجیر کرده ...
قصه مردهایی که با آرایش هویت پیدا می کنند
شب جمعی از پسرها در پارک دانشجو صدای خنده شأن محوطه را پر کرده بود. موهای یکی از آنها که دردلاک داشت برای منی که چند ساعت پیش با یکی از دردلاکرهای معروف تهران حرف زده بودم، جلب توجه کرد. به روایت او تا قبل از سال نود و چهار، و نود و پنج جوان های اهل پارتی ای که تحت تأثیر باب مارلی، خواننده اهل جامائیکا، بودند به این کار اشتیاق نشان دادند اما بعدترش ورزشکارها و به خصوص بدن سازها رو به این ...
خاطرات پریده از کبوترخانه
بنای دیگری مواظبت می کنند. [4]سابقه برج های کبوترخانه در شهر مشهد به دوره صفویه و سال 1017 قمری می رسد. بنا بر محتوای اسناد به دستور شاه عباس اول، برج کبوترخان در باغ پایین پا ایجاد می شود و حدود 51 تومان هزینه آن برآورد شده است. عمارت برج کبوترخان که حسب الحکم جهان مطاع آفتاب ارتفاع در باغ پایین پای مبارک ساخته می شود، قطر 12 ذرع مشتمل بر 5 صفحه در دومرتبه که در هر صفه طاقی بسته شود، و ...
سیاوش طهمورث:وقتی به هنرمند بگویند سلبریتی،فاتحه هنر را باید خواند
سر هنر می بازند. در این کشور آن طور که باید و شاید به هنر بهایی داده نمی شود. به طور مثال یک جوان یک ماه تمرین می کند و یک ماه هم روی صحنه اجرا می کند آخرش هم دستش جلوی خانواده دراز است. جدای بحث مالی، موضوعی که بسیار اهمیت دارد این است که جوانان دچار غرور شده اند و فکر می کنند همه چیز را بلد هستند، من پس از این همه سال هنوز معتقدم چیزی بلد نیستم. اما جوانان خامی که می آیند در بلک باکس ها اجرا می ...
حکایت یک جانباز رزمنده که در میدان مبارزه جنس رزمش فرق کرده است
. صدای یا ابوالفضل (ع) و یا حسین (ع) از همه جا بلند شد. صورت رفیقم غرق در خون بود. پشتم و بازویم تیرخورده بود. فرمانده آمبولانس را نگه داشت که پیکر ها رویِ هم ریخته بودند. ما را به زور با آن فرستادند عقب. پشت لباس بسیجی ام پرخون بود. حدود یک کف دست گوشت را برداشته و تیر در بدنم نمانده بود. در بیمارستان صحرایی پیاده شدیم. چند تا پرستار جوان داشت که رویم نشد بگویم مجروحم. خانمی آمد و قیچی انداخت و ...
رقص مرگبار چاقو در شب عروسی و شلیک وینچستر در حاشیه جاده
نرفت و آن ها نه تنها برای فرزندانشان مجلس عروسی گرفتند که تعداد زیادی مهمان هم داشتند. مجلس تا پاسی از شب ادامه داشت و صدای ساز و دهلش هم تا صدهامتر دورتر می رسید. ساعات اولیه بامداد بود که پذیرایی از مهمان ها شروع شد. در این میان چند جوان حال خوشی نداشتند و به دلایل نامشخصی برای یکدیگر شاخ و شانه کشیدند. هنوز چراغ های تالار روشن بود و مهمانان مشغول پذیرایی بودند که کل کل های ...
جوجه زورگیر : فریب زورگیر سابقه دار را خوردم! +عکس
کنی؟ از حدود یک هفته قبل چه شد که توسط ماموران تجسس کلانتری شهرک ناجا دستگیر شدی؟ آن شب الف که به قفل ساز معروف است (همدست متهم) نزد من آمد و گفت بیا با هم به زورگیری برویم من هم موتورم را برداشتم و به وکیل آباد آمدیم و به خیابان معلم 53 رفتیم آن جا الف پیاده شد و به سراغ مردی رفت که در حال تردد بود. او با همین قمه ای که توسط پلیس کشف شد، آن مرد را ترساند و دو تراول (چک پول) 50 هزار تومانی ...
اعتراف چوپان به قتل زن تهرانی
... من به خاطر او چوپانی و گوسفندانم را به امان خدا رها کردم و به تهران آمدم به امید اینکه زندگی خوبی را شروع کنم، اما در این چند روزی که با او بودم سخت پشیمان شدم تا اینکه شب حادثه وقتی از محل کار برگشتم متوجه شدم در خانه شکسته است و احتمال دادم که او با کسی درگیر شده است، اما خودش گفت که کلید را در خانه جا گذاشته است و دخترش در خانه پشت در مانده و مجبور شده در را تخریب کند. ساعتی بعد به بازار ...
جزئیات شوهرکشی هولناک زن 22 ساله
شغل میوه فروشی مشغول بود، بعد از آن به منطقه بولوار شاهنامه رفتیم و در آن جا خانه ای اجاره کردیم. این در حالی بود که ارتباط عاشقانه من و احسان هر روز بیشتر می شد و از سوی دیگر همسرم مدام مرا به باد کتک می گرفت. در این شرایط قصد طلاق داشتم، ولی سعید حاضر نبود مرا طلاق بدهد. به همین دلیل با پیشنهاد احسان تصمیم به قتل او گرفتم تا این که نیمه های شب احسان و یکی از بستگانش وارد خانه ام شدند و همسرم را با ضربات آجر و چاقو در حالی به قتل رساندند که دختر چهار ساله ام از خواب بیدار شده بود و ... گردآوری: گروه خبر سیمرغ seemorgh.com/news منبع: khorasannews. ...
دختر 16 ساله ای که به مأمور گارد شاهنشاهی سیلی زد
اتفاقی افتاده می گوید: چیزی نشده، نترسید! من تیر خورده ام! بلافاصله او را به بیمارستان می برند و در آنجا هم به همه روحیه می داده و دائم می گفته چیزی نیست نگران نباشید. حدود دو ساعت بعد هم قلم و کاغذ می خواهد و وصیت نامه اش را می نویسد و بعد به شهادت می رسد. به گفته دوستانش، آن شب همه سپاه بانه تا صبح گریه می کردند و فردای آن روز هم وقتی مردم بانه متوجه قضیه می شوند ناله و فریادشان ...
غریب این دنیای بی وفا/ روایت دست اول از بیژن الهی در حوالی سالروز تولد او
...، بعد از نماز، من خسته بودم، خوابیدم. ظهر برخاستم، خداحافظی کردم و رفتم به کوچه خسرو خاور خیابان ولیعصر، اتاقی در هتل آنجا داشتم. چند روزی که تهران بودم، قرار می گذاشتیم، بیژن می آمد، ناهار یا شام در هتل یا رستورانی می خوردیم. قدم می زدیم و حرف ها می زدیم، حرف ها که هنوز به خاطر دارم از او. به اهواز آمدم، هفته ای سه یا چهار بار مکالمه تلفنی داشتیم معمولا بهترین وقت برای مکالمه ...
زیباترین دلنوشته ها و اشعار ویژه روز زیارت مخصوص امام رضا (ع)
تمام واژه ها، گنجشک می شوند پرواز می کنند از اینجا تا سرای تو یا امام رضا خدّام حرم غم تو را می فهمند تأثیر تو را در همه جا می فهمند بلیط ماندن است مانده روی دست های من در این همه ی مسافر حرم نبود جای من؟ رفیق عازم سفر، فقط درود را ببر سفارش مریض حضرت امام را ببر ای که بر خاک حریم تو ملائک زده بوس ز وجود تو شده قلب جهان خطه طوس هر که آید به گدایی به در خانه تو نیست ممکن که ز درگاه تو گردد مأیوس انتهای پیام/ ...
روایتی تلخ از سرنوشت دختری مسلمان در آمریکا/ اینجا مهد آزادی به وقت نقض حقوق بشر!
اینکه پدر سارا بیشتر آبروریزی نکند، سارا را از آنجا دور کردم. بعد از اینکه سارا کمی آرام شد گفتم: همه این اتفاقات به خاطر خودته. هنوز دیر نشده. به خودت بیا. بس کن دیگه! سارا با حال خرابش گفت: لطفا اگر کمک نمی کنی، تو دلمو خالی نکن. سکوت کردم و او را به خانه خودم بردم. آن شب سارا تا صبح نخوابید... چند روز دنبال خانه می گشتیم، اما فایده نداشت. خسته شده بودم. به خاطر او از کار و ...
حفر تونل برای سرقت از خانه زوج پزشک
داخل غذا داروی بیهوشی ریختم، اما مقدار دارو را نسبت به قبل خیلی زیاد تر کرده بودم. به محض اینکه خانم دکتر و همسرش خوابشان برد در را برای کیوان باز کردم و وسایل باارزش خانه را بیرون بردیم. حفر تونل هم نقشه کیوان بود، می گفت این طوری پلیس فکر می کند سرقت کار یک غریبه بوده است. بعد از سرقت، من برای دیدن خانواده ام به تهران آمدم و قرار شد کیوان هم چند روز بعد نزد من بیاید. با اعتراف پرستار به سرقت های سریالی از خانه ویلایی، کیوان نیز بازداشت شد و به جرم خود اعتراف کرد. منبع: ایران انتهای پیام/ ...
سرنوشت نامعلوم سها
. افراد حاضر در تور می گویند آن شب تا نیمه شب بیدار بودند. در محلی که پرتگاه هم وجود داشته کمپ زده بودند، البته با پرتگاه حدود 50 متر فاصله داشته است. برادر دختر جوان در ادامه می گوید: سها در این سفر همراهی که با او صمیمی باشد نداشته اما چون چندمین بارش بوده که با آنها سفر می رفته افرادی را می شناخته است. برخی افرادی که در تور حضور داشتند می گویند سها صبح روز جمعه درحالی که می خواسته از چادرش ...
کتاب نگارخانه گنگا در هند نقد و بررسی شد
شعر حلقه زده است و ریخته است به تمام جانت. فکر نمی کردم در جماعت هندیان در این آخرالزمان غریب، دیگر کسی نگاهش بوی شعر بدهد و از چشمانش غزل بریزد و دستانش دانه بپاشد برای کبوتران جامعه مسجد دهلی و مرغان گرسنه ی گنگا. فکر نمی کردم بعد از بازگشت من به هند این درخت شعر پارسی این قدر تناور شده باشد و قد کشیده باشد و بچه های جوان دیروز حالا برای خودشان بعد از هشت سال کسی شده باشند. با لقب دکتر و استاد و ...
روایت شاعر شهیدی که دختر گلستانی را محجبه کرد/ اگر برخی امنیت چادر را درک کنند از سر من برداشته و بر سر ...
بیدار شدم متحیر و ترسان بودم. خواب را که به مادرم گفتم بعد از آن نماز خواندم بعد از این ماجرا از خانه 15 روز بیرون نرفتم در دوراهی عجیبی قرار داشتم چرا که واضح بود باید چادر سر می کردم اما من نمی خواستم چادر سر کنم چرا که هنوز دو دل بودم چادر سر بکنم یا نه؟ سال 98چادر را گرفته بودم قبل از محرم نیت کردم چادرم را سر کنم همه نگاه ها شنبه صبح که آن را پوشیدم هنوز از در خانه بیرون ...
بازخوانی دستگیری شهید آیت الله دستغیب توسط رژیم پهلوی
حمله به منزل آیت الله دستغیب منوچهر موریس گزارش دقیق تری از شب تاریخی حمله به منزل آیت الله دستغیب ارائه می دهد: آن شب مردم در داخل و خارج منزل آیت الله دستغیب جمع شدند. عده ای کوچه ها را فرش کردند و عده ای از اصحاب در طبقه دوم منزل در کتابخانه و حجره آیت الله دستغیب گرد هم آمدند. تا حدود ساعت 12 شب برادران با هم گفتگو می کردند. بعضی ها هم قدری خوابیدند که ناگهان صدای هواپیما (حدود ساعت ...
درخواست خانواده دختر 27 ساله چهار روز بعد از مفقودشدنش
و آخرین تماسش با خانواده حوالی 11 شب پنج شنبه بوده که با پدرم صحبت کرده است. وی ادامه می دهد: افراد حاضر در تور می گویند آن شب تا نیمه شب بیدار بودند. در محلی که پرتگاه هم وجود داشته کمپ زده بودند، البته با پرتگاه حدود 50 متر فاصله داشته است. برادر این دختر جوان اظهار می کند: سها در این سفر همراهی که با او صمیمی باشد نداشته اما چون چندمین بارش بوده که با آن ها سفر می رفته ...
جنایت، پایان تلخ عشق اینستاگرامیِ مرد جوان
.... شب آخر هم خانه اش بودم، برای خرید بیرون رفتیم که او با مرد فروشنده و مشتری های داخل مغازه مدام خوش و بش می کرد. من ناراحت شدم و سر این موضوع دعوایمان شد. وقتی به خانه برگشتیم، گفت جرات نداری از من جدا شوی و من هم گفتم دیگر با تو ازدواج نمی کنم. او شیشه و الکل مصرف می کرد و حاضر به ترک آنها نبود. کیف لباس هایم را برداشته و خواستم بروم که در را قفل کرد. مرا به گروگان گرفت و اجازه خروج به من نداد ...
ماسک ها را بعد از مصرف قیچی کنید!
از این است که ماسک نزنیم. البته همه داروخانه ها ماسک سه لایه پزشکی ندارند و همین ماسک های یک لایه را می فروشند. چه فرقی می کند از کجا بخریم. مترو که دم دست مان است خیلی راحت خرید می کنیم. ماسک ها کجا و چگونه تهیه می شود چندی پیش که برای تهیه گزارش مناطق آلوده کرونایی به منطقه 4 تهران سر زده بودم، دستفروش های زیادی مقابل مرکز خرید پردیسان در فلکه دوم تهرانپارس بساط ماسک پهن ک ...
اعدام نمی شوند؟
مکرر موسسات و نهادها و افراد مختلف ساکن خارج از کشور حاضر به صحبتی در این مورد نشدند و تمام نیروی خود را برای استفاده از ظرفیت های داخلی جلوگیری از این حکم قرار داده اند. سه عکس زیر نمونه ای است که یکی از اعضای این خانواده ها در اختیار انصاف نیوز قرار داده است: تعدادی از توییت های شب گدشته ی کاربران -بادیدگاه های متفاوت از یکدیگر در این مورد- را در ادامه بخوانید، هشتگ ...
نگاهی به کتاب ظرافت های اخلاقی شهدا
روی خاک ها چسبانده بودم. یک عراقی پشت دوشکا نشسته بود و آتش می ریخت. چندتا از بچه ها هم رفتند خاموشش کنند، فایده ای نداشت. صبح داشت نزدیک می شد. می دانستم اگر هوا روشن شود، همه بچه ها قتل عام می شوند. در همین حال، ماشینی جلو آمد و آرام آرام به ما نزدیک شد و بعد ایستاد. خودی بود، اما چه کسی این همه پردل بود! راننده اش سریع و چابک از پشت فرمان پرید پایین. پشت سرش کسی که برآمدگی بی سیمش معلوم بود ...
قادری: ویسی بدون توجه به نام ها، به همه انگیزه داد
جایگاه پیکان در جدول بهتر هم می شود . هافبک دفاعی 22 ساله پیکان در ادامه گفت: از همه مربیانم در همه سطوح فوتبالم تشکر می کنم. اولین بازی ام را در دور رفت لیگ برابر سایپا انجام دادم که زمان مربیگری آقای فرکی بود که 10دقیقه به میدان فرستاده شدم ولی بعد از حضور آقای ویسی مقابل فولاد 15 دقیقه بازی کردم و سه هفته قبل 5 دقیقه برابر پرسپولیس در زمین بودم، سپس مقابل ذوب آهن و این هفته برابر گل ...
تعامل سازنده
نامیده شد چرا که عده ای باور داشتند توافق به هر قیمتی که بهتر از هیچ است و همین هم شد! ایران بهای زیادی در قبال این تعهدنامه پرداخت اما طرف های دوم این تعامل و گفتگو تقریبا هیچ! پنج سال از این عهدنامه می گذرد و ایران همچنان در همان جا که بود، هست؛ حتی عقب تر... ایران امروز مورد شدید ترین و بی رحمانه ترین تحریم ها قرار دارد... صنعت هسته ای که سال هاست متوقف شده و از ...
قیام گوهرشاد چگونه شکل گرفت؟
دستور رسید که وعاظ معروف زودتر دستگیر شوند. علما تصمیم گرفتند به شاه تلگراف فرستاده و او را از این کار باز دارند. هشت نفر از علما، صبح روز جمعه 20 تیر 1314 این تلگراف را امضا کردند. این تجمع با حدود یکصد نفر کشته و زخمی توسط قزاق ها، وارد مرحله جدیدی شد. مردم به مقاومت ادامه دادند و نظامیان عقب نشینی کردند. مردم از اطراف به مسجد گوهرشاد آمده و برای متحصنین غذا آوردند، زنان با علم کردن چادری ...