سایر منابع:
سایر خبرها
نماز ظهر عاشورا و شهادت حر بن یزید ریاحی
ابوثمامه صیداوی، که نامش عمرو بن عمرو، و جزء یاران امام (ع) بود نگاهی به آسمان کرد و متوجه شد که زوال ظهر و وقت نماز فرا رسیده از این رو پیش امام آمد و عرض کرد: جانم به فدایت! می بینم که این مردمان به تو نزدیک گشته اند، و سوگند به خدا که تو کشته نخواهی شد تا قبل از آن من در پیش روی شما کشته شوم، ولی دوست دارم که هنگامی خدای را دیدار کنم که این نمازی را که وقت آن نزدیک گشته بخوانم! امام (ع ...
روایت شهادت تک تک یاران امام حسین در دشت کربلا
السلام پیش از شهادت مسلم ، زمانی که هنوز رمقی در وجود او مانده بود، خود را به وی رساند و فرمود: رحمک ربّک یا مسلم . آن گاه حضرت آیه فمنهم من قضی نَحْبَه و مِنْهُم من یَنْتظر رابرای وی خواند. حبیب بن مظاهر، دوست صمیمی مسلم بن عوسجه هم کناراو آمد و او را به بهشت بشارت داد و گفت : اگر در این شرایط نبودم ، دلم می خواست به وصایای تو گوش می دادم . مسلم بن عوسجه گفت : أوصیک بهذا و اشاره به امام ...
عاقبت کسانی که حتی لباس های امام حسین (ع) را غارت کردند، چه شد؟
محمدصلی الله علیه وآله را دیدار کنم و بگویم ای رسول خدا! فلانی و فلانی مرا کشتند. امام که از نبرد خسته شده بود در جای خود ایستاد و هر که به سویش می آمد باز می گشت و دست به خونش نمی آلود تا آن که مردی از قبیله کنده به نام مالک بن نسر(5) پیش آمد و شمشیری بر سر آن حضرت زد. شب کلاهی که بر سرش بود پاره شد و خون جاری شد. امام فرمود: با این دستت غذا نخوری و نیاشامی و خدا تو را با ستمکاران محشور کند ...
کیستی ای "نام" در ابعاد دفتر نیستی؟
.... آنگاه از جایی که گمان نمی برید انتقام مرا از شما بگیرد. حصین بن مالک سکونی فریاد برآورد و گفت: ای پسر فاطمه! چگونه خداوند انتقام تو را از ما بگیرد؟ امام علیه السلام فرمود: یُلْقی بَأْسُکُمْ بَیْنَکُمْ وَ یَسْفِکُ دِماءَکُمْ، ثُمَّ یَصُبُّ عَلَیْکُمُ الْعَذابَ الْأَلیمَ نزاع و اختلاف در میانتان می افکند و خونتان را می ریزد آنگاه شما را به عذاب دردناک گرفتار می ...
از 5 صبح تا 7 غروب روز عاشورا چه گذشت؟
بپایید شده وقت نماز پس یکی نزد عدو رفته بخواهد ز نیاز تا دهند مهلتی تا ما به نماز بر خیزیم بعد از آن با عدوی خویش ز نو بستیزیم فردی از لشکر اعدا بزد حرفی مفت کی نمازاز شما قبول، طعنه زنان این راگفت پس حبیب بن مظاهر به او زد فریاد ای تو ملعون ازل امر خدا برده ز یاد! هست نماز پسر شیر خدا نا مقبول لیک باشد ز شما سنگدلان خوب و قبول؟ پس نمود حمله به ...
یادداشت| شمشیرِ هدایت امام حسین(ع)
صبور باشیم و مدارا کنیم اما وقتی زمان به پایان رسید آماده ایم برای جنگ. امام تمام جوانب را می سنجد نه دنبال کشتار دشمنان است و نه از کارزار می هراسد. میانه روی خصوصاً در مورد مبارزه، جنگ و عرصه نظامی به مراتب سخت تر است؛ چراکه خون ها به جوش آمده و عموماً احساس انسان غالب بر عقل می شود. حضرت وقتی معقل بن قیس را با سه هزار مرد جنگی به سمت شام فرستاد، فرمود: ای معقل، سحرگاه به همراه لشکر ...
چرا فرشتگان تحت امر امام حسین، به یاری او نیامدند؟
دربند شمشیر قرار داده بودند و در اثر خستگی خوابشان برده بود، ولی خواهرشان حضرت زینب (س) بیدار بودند، از این ماجرا آگاه گشتند، به نحوی که در کتاب چهره درخشان حسین بن علی (ع) نقل است: حضرت زینب (س) صدای حمله سپاه را از نزدیک می شنود و با ملایمت به برادر نزدیک شده و می گوید: برادر بانگ و فریاد نزدیک می شود آیا نمی شنوید؟ امام سر برمی دارند و می گویند: جدم رسول خدا (ص) را در خواب دیدم، به من فرمود: تو ...
کربلا از آغاز تا پایان
است که در نامه سلیمان بن صرد آمده است: سپاس خدای را که دشمن جبّار تو را شکست؛ کسی که بر این امّت شورید؛ اموال آن را غصب کرد و بدون رضایت بر آن حاکم شد؛ پس از آن بهترین ها را کشت و بدترین ها را برجای گذاشت و مال خدا را میان ثروتمندان بگرداند؛ دور باد همان گونه که ثمود؛ اما اکنون: لیس علینا إمام، فأقدِم علینا، لعلّ الله یَجمعنا بک علی الحقّ.(38) اکنون امامی نداریم، بیا، شاید خداوند همه ما را زیر ...
روایت مقتل های معتبر از روز عاشورا
السّلام فرود آورد، عبدالله خطاب به او گفت : وای بر تو! ای زنازاده بی حیا! تو می خواهی عمویم رابه قتل رسانی ولی آن ولدالزنا بی حیا، از خدا و رسول پروا ننمود و شمشیر را فرود آورد و آن کودک دستش را در پیش شمشیر سپر ساخت و دستش به پوست آویخت و فریاد وا امام بر آورد. حضرت امام او را گرفت و بر سینه خود چسانید و فرمود: ای فرزند برادر! بر این مصیبت شکیبایی نما و آن را در نزد خدای عزوجل به خیر و ثواب احتساب ...
مقتل شب دهم؛ شرح کامل نحوه شهادت امام حسین(ع) در کربلا +اسناد دقیق
نخواهید داشت، بلکه پس از کشتن من، کشتن برای شما سهل خواهد شد. به خدا قسم من امیدوارم که پروردگارم مرا با شهادت گرامی بدارد و انتقام مرا از شما از طریقی که ندانید؛ بگیرد. حصین (بضم حاء و فتح صاد) ابن مالک سکونی فریاد زد و گفت: یا بن فاطمه خدا چگونه انتقام تو را از ما خواهد گرفت؟ فرمود: شر خود شما را دامنگیر خود شما می کند و خون شما را می ریزد، سپس عذاب دردناک را بر شما مسلط می نماید. امام ...
آنها که با حسین(ع) آمدند و با او رفتند/ چگونه از قافله امام(ع) جا نمانیم
در رکاب تو بجنگد) من بازگردم، (البته) می جنگم تا جایی که نفعی به حال شما داشته باشد و (ضرری را) از شما دفع کند. امام(ع) فرمود: پس اجازه داری... (تاریخ الطبری،ج 5،ص:419) مالک بن نضر امام(ع) را رها کرد و رفت. ضحاک با امام(ع) تا روز دهم ماند و در رکاب امام(ع) جنگید تا ساعات پایانی نبرد عاشورا. ابن سعد به تیراندازان خود دستور داد تا تیراندازی کنند و اسب های یاران حضرت را پی کردند تا کسی ...
روزشمار سفر حسین بن علی (ع): 10 محرم 61 /اقامه آخرین نماز ظهر
به تو رو آورده باشم و تو گشایش دادی و آن را از من راندی. پس تو دارنده هر نعمت و صاحب هر نیکی و مقصد اعلای هر خواسته ای. امام تصمیم گرفت که برای آخرین بار با عمر بن سعد ملاقات کرده و حجت نهایی را بر او تمام کند تا برای او دیگر عذری نماند. لذا او را فرا خواند و به او چنین فرمود: ای عمر، تو چنین می اندیشی که مرا می کشی و یزید حکومت ری و گرگان را به تو می دهد! به خدا سوگند که از آن سیراب ...
مقتل خوانی | حال و هوای حسین(ع) و یارانش در شب عاشورا
شود و از این جا دور گردد و مرا با این دشمنان تنها بگذارد؛ زیرا این ها غیر از من، با کس دیگری کار ندارند. برادران و فرزندان امام علیه السلام و پسران عبدالله بن جعفر عرض کردند: چرا باید این کار را انجام دهیم؟ برای اینکه بعد از شما زنده بمانیم؟ خداوند چنین چیزی را برای ما نمی خواهد. نخستین کسی که این سخن را فرمود، حضرت عباس بن علی علیه السلام بود. سپس دیگران از آن حضرت پیروی ...
دهم محرم؛ روز عاشورا چگونه گذشت؟
ذی الجوشن است. گفتند: آری اوست. خداوند تو را قرین سلامت بدارد. امام سوم شیعیان فرمود: ای پسرزن بزچران تو شایسته تر به آتشی. مسلم بن عوسجه گفت: ای فرزند رسول خدا فدایت شوم. شمر در تیررس من است و تیرم خطا نمی رود او از فاسقان بزرگ است، بگذار نشانه اش بگیرم. امام حسین (ع) فرمودند: نه او را هدف نگیر. من خوش ندارم آغازگر جنگ باشم. از امام سجاد (ع) و امام صادق (ع) نقل است که ...
امام حسین (ع) در شب عاشورا به حضرت زینب (س) چه گفتند؟/ وقایع بعد از شهادت امام سوم شیعیان
کردند و هنوز جنگی میانشان واقع نشده بود، وقتی امام حسین (ع) خطاب به حر فرمود که آیا با ما نماز می گذاری یا جداگانه با اصحاب خود نماز می گذاری؟ حر مؤدبانه عرض کرد: ای فرزند پیامبر، شما نماز می گذارید و ما با نماز شما نماز می خوانیم؛ بنابراین نماز جماعت امام حسین (ع) با اصحاب و یارانشان یک امر طبیعی بوده است. در مهلتی که حضرت برای شب عاشورا گرفتند نمازشان را خواندند و اینکه آیا نماز مغرب ...
شمرکیست؟/وقایع ساعت به ساعت روز عاشورا
بْنَ سَعْدٍ وَ لَعَنَ اللَّهُ شِمْراً وَ لَعَنَ اللَّهُ اُمَّهً اَسْرَجَتْ وَ اَلْجَمَتْ وَ تَنَقَّبَتْ لِقِتالِکَ. و خدا لعنت کند خاندان زیاد و خاندان مروان را و خدا لعنت کند بنی امیه را همگی و خدا لعنت کند فرزند مرجانه (ابن زیاد) را. خدا لعنت کند عمر بن سعد را و خدا لعنت کند شمر را و خدا لعنت کند مردمی را که اسب ها را زین کردند و دهنه زدند و به راه افتادند برای پیکار با تو. این بررسی مختصر ...
امام حسین (ع) در شب عاشورا خطاب به حضرت زینب (س) و اصحاب خویش چه فرمود؟
چنین امری را مقدر نسازد! آنگاه برادرانش و پسرش علی (اکبر) سخنانی مانند سخن او گفتند. همچنین برادرزادگان حضرت (فرزندان امام حسن مجتبی(ع)) و دو فرزند عبدالله بن جعفر سخنی مشابه بر زبان جاری ساختند. گویا امام حسین(ع) سخنی از عموزادگان خویش (فرزند عقیل) نشنید، به همین دلیل به آنان فرمود: فرزندان عقیل، کشته شدن مسلم شما را بس است. بروید که من به شما اجازه رفتن دادم! گفتند: مردم چه خواهند گفت ...
مکن ای صبح طلوع
کشتن نزدیک آن بزرگوار می شد، لرزه بر اندامش می افتاد و به عقب برمی گشت. در این حال سنان بن انس حمله ای کرد و نیزه اش را در قلب امام حسین (ع) فرو برد. وقتی شمر بن ذی الجوشن روی سینه مبارک ایشان نشست و محاسن آن حضرت را به دست گرفت، وقتی می خواست امام را به قتل برساند، آن حضرت لبخندی زد و فرمود: آیا مرا می کشی در حالی که می دانی من کیستم؟ شمر گفت: آری، تو را خوب می شناسم، تو را می کشم و ...
روزشمار سفر حسین بن علی (ع): 9محرم 61 / ورود شمر برای دومین بار به کربلا
لشکرهای خدا سوار شوید و شما بهشت بشارت باد. پس جنود او سوار گشته و رو به اصحاب حضرت رو آوردند. امام حسین (ع) به برادر خود حضرت ابوالفضل (ع) فرمود: بسوی ایشان برو و از آنان مهلتی بخواه تا که امشب را صبر کنند و کارزار را به فردا اندازند تا امشب قدری نماز، دعا و استغفار کنم. چه خدا می داند که من دوست می دارم نماز، تلاوت قرآن، کثرت دعا و استغفار را. و از آن سوی اصحاب عباس (ع) در مقابل ...
ساعت به ساعت روز عاشورا چگونه گذشت؟
ناله ای جانسوز گفت: کاش آسمان بر زمین فرو می افتاد. پس از آن رو به عمر بن سعد کرد و فرمود: ای عمر بن سعد! اباعبداللَّه علیه السلام را شهید می کنند و تو نظاره می کنی!؟ وای بر شما! آیا در میان شما مسلمان نیست؟ سکوت مرگباری همه را فرا گرفته بود و کسی پاسخی نداد. وقتی حالت ضعف بر امام حسین علیه السلام غالب شد، هر کس با هر وسیله ای که در اختیار داشت به سید الشهدا ضربه می زد، ولی هر کس به قصد ...
ره توشه محرم (11)؛ حضرت زینب (س)، نماد صبر جمیل
به گزارش خبرگزاری حوزه ، معاونت فرهنگی و تبلیغی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، در فصلنامه علمی-تخصصی ره توشه ویژه محرم الحرام 1442، به ارائه مقالات در موضوعات گوناگون پرداخته که در شماره های گوناگون تقدیم حضور علاقه مندان می گردد. * حضرت زینب (س)، نماد صبر جمیل مقدمه بی تردید حضرت زینب(س) شخصیتی تأثیرگذ ...
آزاده مردی آخرین درسی که سیدالشهدا به دشمنان خود آموخت
از جایی که ندانید. حصین بن مالک سکونی گفت: یابن فاطمه! خدا از ما چگونه انتقام کشد؟ فرمود: جنگ در میان شما افکند و خون شما را بریزد، آنگاه عذابی دردناک فرستد بر شما. گویند ایستاد تا ساعتی بیاساید از خستگی جنگ و همچنان که ایستاده بود، سنگی بیامد و بر پیشانی او رسید، پس جامه برداشت که خون را از روی بسترد و پاک کند، تیری تیز سه شاخه و زهر آلوده بیامد و بر سینه آن حضرت ...
نهم محرم؛ آمدن شمر بن ذی الجوشن ضبابی به کربلا
این خانواده نبودی و عثمان را طرف داری می کردی؟ زهیر پاسخ داد:گذشته، گذشته است هم اکنون شیعه و پیرو حسین بن علی (ع) هستم. به خدا سوگند که من نه نامه ای و نه پیکی برای حسین فرستادم و نه وعده یاری اش دادم همین که او را بر حق یافتم در راه به او پیوستم. با این سخنان، طرفین از هم جدا شدند. امام حسین (ع) پس از امان، یاران را جمع کرد و فرمود::دور خیمه ها گودالی همچون خندق حفر کنید و در آن ...
سخنان حسین(ع) از مدینه تا کربلا امیدم این است که خداوند عاقبت ما را ختم به خیر کند/ وای بر تو نیست ...
راه خویش ادامه داد در حالی که حرّ کنار کاروان حرکت می کرد. حر به امام حسین(ع) گفت: ای حسین! تو را به خدا درباره جان خود بیاندیش؛ زیرا من می بینم اگر بجنگی با تو خواهند جنگید و اگر با تو جنگ کنند، حتماً کشته خواهی شو. امام حسین(ع) فرمود: مرا از مرگ می ترسانی! کار شما به جایی رسیده است که مرا به قتل برسانید؟! نمی دانم به تو چه بگویم؛ اما سخنی را به تو می گویم که آن برادر اوسی ...
روز تاسوعا چه اتفاقی افتاد؟
به شماتت درنیاور. خدا تو را رحمت کند. پس از آن، امام علیه السلام به برادرش ابوالفضل العباس علیه السلام فرمود: فدایت شوم برادر جان! سوار شو و از اینان سؤال کن که هدفشان از این حمله چیست؟ حضرت ابوالفضل علیه السلام سوار بر اسب، به همراه بیست نفر دیگر، مثل زهیر بن قین و حبیب بن مظاهر به سمت لشگر دشمن آمدند و از هدفشان سؤال کردند. آنان در جواب گفتند: امیر دستور داده، تسلیم فرمان او باشید ...
مرور پنج رمان که رنگ عاشورایی دارند / آثاری که حدیث همیشه زنده کربلا را در ذهن جاودانه می کنند
فرزندان رسول خدا گذشت: دوم محرم بود که حسین بن علی (ع) وارد سرزمین کربلا شد. فرمود: نام این زمین چیست؟ عرضه داشتند که نام این زمین کربلاست. فرمود: خداوندا به تو پناه می برم از کرب و بلا. و پس از آن گفت: فرود آیید و منزل کنید که اینجا، خوابگاه شتران ما، بارانداز ما و خون ریزگاه ماست. سپس همه فرزندان و برادران و خاندان خود را گرد آورد. لحظه ای چشم در صورت آن ها دوخت و فرمود ...
تاسوعا و عاشورای 99 + وقایع
نامه را توسط غلامش، به کربلا فرستاد. فرزندان ام البنین در پاسخ گفتند: به او سلام برسان و بگو ما را به امان شما نیاز نیست؛ امان خدا از امان پسر سمیه بهتر است. آمدن شمر به کربلا شمر بن ذی الجوشن عصر نهم محرم، با فرمان جدید عبیدالله به کربلا رسید و نزد عمر بن سعد رفت و نامه ابن زیاد را تسلیم او کرد. ابن زیاد در نامه نوشته بود: بسم الله الرحمن الرحیم. اما بعد؛ نامه تو به دستم رسید و ...
سخنرانی امام حسین علیه السلام در منطقه شراف برای سپاه حرّ
عصر امام خطبه خواند و به نامه ها اشاره کرد. به حرّ گفت من بنا به دعوت مردم کوفه و این نامه ها آمده ام. حر گفت: من از نامه ها بی خبرم اما ماموریم از شما جدا نشویم تا شما را به نزد عبیدالله ببریم. امام فرمود: مرگ از این کار به من نزدیک تر است. امام دستور حرکت داد، حر مانع شد، اما قصد جنگ نداشت. زهیر پیشنهاد جنگ به امام داد ولی امام فرمود ما آغازگر جنگ نخواهیم بود. موافقت شد امام به کوفه نرود تا از عبیدالله کسب تکلیف شود و در نتیجه مسیر حرکت کاروان به سمت کربلا تغییر کرد. ...
ویژگی های اصحاب امام حسین(ع) از منظر حضرت آیت الله مکارم شیرازی
می خواهید بروید، [31] اما عباس بن علی به امام(علیه السلام) عرض کرد: برای چه دست از تو برداریم؟ برای این که پس از تو زنده بمانیم؟ خدا نکند هرگز چنین روزی را ببینیم!! [32] سعید بن عبدالله جلوۀ دیگر ایثار گری در کربلاست؛ وقتی امام(علیه السلام) به همراهانش اجازۀ بازگشت داد، سعید عرض کرد: به خدا سوگند اگر بدانم که در راه تو کشته می شوم و دگر بار زنده شده و در آتش سوزانده می شوم و خاکسترم را ...