ناگفته های یک جانباز از 35 سال بی خوابی
سایر خبرها
نماز اول وقت و دوستی با شهدا 2 کلید طلایی زندگی عباس بود
خدا را اینطور مواقع بهتر می بیند. من لطف خدا و شهید را در این مورد دیدم. دانشجویان بعد از اینکه یک سال در دانشگاه هستند به شهر خودشان می روند. سال 1395 علی حیدری از شهر بیجار یک روز به من زنگ زد و گفت من عکس عباس را برای مراسم یادواره شهدا می خواهم. برادران و خواهران اهل سنت و شیعه در آن محفل بزرگ بودند. جلوی در عکس عباس را هم می چسبانند. سال 1398 همین آقای حیدری به من زنگ زد و گفت عکس خنده روی ...
من و مادرم : زیبا
فرمت طنز روایت می شوند. امیدوارم، بتوانم لحظه های شیرینی گزارش بدهم ، که انتقاد هایم مورد عنایت مسئولین قرار بگیرد. اکنون یازدهمین روایت من، از مجموعه من و مادرم ، زیبا است. من و مادرم : زیبا آشنایی یا دوستی ، قهر یا آشتی ، در فضای شک و تردید، گم شدم. زیبا با من ازدواج می کنه؟ با او شش دفعه به کافی شاپ رفته بودم . ولی در همین ملاقات های کوتاه ...
حدود 500 تن از مسئولان و مقامات رده بالای کشور میلیاردر شده اند؟ / قیاس فعال اصولگرا درباره خاتمی و ...
خستگی ناپذیر بوده است و طی یک دوره خدمت در کنار و همراهشان از دستاوردها و خدمات نظام جمهوری اسلامی در منطقه احساس افتخار و اهتزاز نمودم و از کمبودها و کاستی ها شرمسار و غصه دار شدم. امام جمعه ملارد افزود: در این میان آرزو و انتظار مردم منطقه برای دسترسی به امکانات بیمارستانی به درازا کشیده و از سال 91 که طرح احداث به تصویب رسید تا سال 94 راکد ماند و با سفر رئیس جمهور به ملارد وارد فاز ...
35سال بی خوابی جانباز دفاع مقدس
به گزارش جام نیوز ، غضنفر موسوی متولد 1334 در روستای رهیز از توابع شهرستان سمیرم در سال 64 در عملیات والفجر 8 شیمیایی و دچار مشکلات اعصاب و روان و طی درمان های متعدد و با شوک برقی از تیرماه 65 دچار بی خوابی شده و امروز 35 سال است که شبانه روز بیدار است. او می گوید خلسه تنها راه درمان خستگی اش است. در مکان خلوت و آرام که حالت خلسه بیشتر هست تسبیحات حضرت زهرا (س) را می خوانم که از گردن ...
قتل هولناک نوعروس تهرانی به دست داماد
اینکه از طریق همسایه ها متوجه آتش سوزی شده است. با وجود این، قاضی دستور بازداشت داماد را صادر کرد تا اینکه او در بازجویی ها به قتل نوعروسش اقرار کرد. وی گفت: 4 سال قبل با همسرم در دانشگاه آشنا شدم. بعد از مدتی به خواستگاری اش رفتم و عقد کردیم، اما از 3 سال قبل اختلافاتمان شروع شد و این همه سال طول کشید تا زندگی مشترکمان را آغاز کنیم، چون نامزد من هیچوقت از داشته هایش لذت نمی برد. او خیلی ...
زندگینامه و وصیتنامه شهید محسن حججی
ای دارم و این قدر به مادرمان حضرت زهرا(س) متوسل شدم تا در سال 1385 و اوج جوانی مسیری را برایم روشن کردند و آن مسیر آشنایی با شهید کاظمی و حضور در مؤسسه ای تربیتی فرهنگی به همین نام بود. تاملی بر وصیت نامه شهید حججی حاج احمد دستم را گرفت همان سال ها بود که مسیر زندگی ام را پیدا کردم و حاج احمد کاظمی شد الگوی زندگی و یار لحظه لحظه زندگی من، خیلی زود حاج احمد دستم را گرفت و با ...
رونمایی از کتاب فاخر و ارزشی من می آیم در ساری/ تلفیقی از خاطرات شهیدی که خدا را سرلوحه امور قرار داد
بسیار قوی، توانمند و مومنه توانستند فرزندان را با هدف اطاعت پذیری از ولایت تربیت کرد. طالبی متذکر شد: من بارها شهید نبوی را در خواب دیدم و از ایشان راهنمایی خواستم، با توسل به شهدا آشنا شدم، اصرار کردند نام کتاب من می آیم باشد با اینکه از نظر نگارشی مورد تایید نبود. این نویسنده جوان، یادآور شد: در سال 1385 بود که نگارش کتاب شروع شد، در عملیات کربلای 8 به شهادت رسید رمز یا ...
جزئیاتی از حالات آیت الله طالقانی در آخرین لحظات حیات
سرحال به نظر می رسید و تصور هیچ گونه مسئله ناراحت کننده ای نمی رفت. بعد از صرف شام آقای طالقانی گفتند چون از راه رسیده و همه خسته هستیم، بهتر است برویم و استراحت کنیم. خودم آنقدر خسته بودم که با لباس روی تخت افتاده و فورا به خواب فرورفتم. هنوز نیم ساعتی نگذشته بود که خانمم صدایم زد و گفت: پاشو آقا دارد صدایت می کند . گفتم: بگذار بخوابم. خانم گفت: پاشو! آقا بالای پله ها ایستاده و چند بار ...
متهم به قتل همسر در دادگاه: او مهدور الدم بود
کشیدند به سراغ آنها رفتم که به یکباره دیدم مادرم در حالی که خون زیادی از گردنش بیرون می ریخت به زمین افتاد. من نزدیکش رفتم ومتوجه شدم پدرم رگ گردنش را زده است بلافاصله با اورژانس تماس گرفتم اما وقتی تکنسین ها آمدند بعد از معاینه گفتند مادرم فوت کرده است. پسر 15 ساله مقتول هم پس از خواهرش در جایگاه ایستاد و گفت: من روز حادثه سرکار بودم و با اینکه برای ما مسجل شده که پدرمان قاتل است اما رضایت ...
یک معتاد رهایی یافته از اعتیاد: حتی عاشورا هم از یادم رفته بود!
عاشق امام حسین (ع) هستم. غفلت من بود که از امام حسین (ع) جدا شدم. بغض، خرخره حرف هایش را می جود. سرش را بالا می گیرد و می گوید: در 9 سال اعتیاد، 4 بار ترک ناموفق داشتم. مواد از آدم، برده می سازد و غرق می شوی. بعضی وقت ها به خودم می آمدم و می دیدم سه روز از عاشورا گذشته یا ماه محرم و صفر تمام شده و من اصلاً متوجه نشده ام. آن لحظه ها بدترین لحظه بود. از خودم بدم می آمد. فکر می کردم به ته خط، ته خط ...
رهیافته آمریکایی:برای مقابله با شبهات مسلمانان درباره مسیحیت، تصمیم گرفتم به مطالعه قرآن بپردازم
آید در زندگی ام سرکشی کرده باشم. فرقه پروتستان، شاخه های متعددی دارد و من جزو پروتستان های لوتری (طرفدار عقاید مارتین لوتر) بودم. اوایل تحصیل در دانشگاه عضو یک گروه مذهبی مسیحی شدم و دوستان خوبی پیدا کردم. داستان زندگی من از این نقطه به بعد، با تغییرات بسیاری در عقایدم همراه بود. همان سال بود که با فعالیت های انجمن دانشجویان خارجی، که در دانشگاه های آمریکا فعال است، آ شنا شدم و از این طریق به ...
50 سال دمخور خاک صحنه
مثل گوهر خیراندیش چنین حرفی زد خیلی برایم با ارزش بود چراکه متوجه شدم برق چشمانم آن قدر تاثیرگذار است که باعث شده خیراندیش بعد از گذشت 25 سال من را در خاطر داشته باشد و بشناسد. سوزنچی در ادامه به خاطراتش در این سال ها اشاره می کند و می افزاید: پس از استخدام در اداره فرهنگ و هنر، در زمان جنگ، مدت یک ماه به شهر های جنگی جنوب کشور رفتیم و برای رزمنده ها تئاتر های طنز و کمدی اجرا می کردیم. در گروهمان ...
آفتابگردان های بی آفتاب/ مرهمی برای کودکان خشمگین کار
، تفریح و همه رسیدگی های روحی و جسمی چیزی است که حق شماست و حالا هیچکدام را ندارید. اینها گوشه ای از احساسات و تجربه های روزمره یک کودک کار است. احتمالاً از خواندن همین چند سطر هم کدورتی روی سر و صورتتان نشسته. حالا فکر کنید جسم و روان کودکانی در شهر و کشور ما، هر روز در برابر این ضربات مهلک قرار می گیرد و ما بعد از سبز شدن چراغ به راحتی از کنار آنها گذر می کنیم. اما هستند کسانی ...
30 درصد تماس های اورژانس تهران مزاحمت تلفنی است/47 هزار تماس در یک شبانه روز/ ابتلای 282 تکنسین اورژانس ...
آمبولانس مشغول به کار شدم و 5 سال به عنوان پزشک داخل آمبولانس به ماموریت می رفتم. پس از آن رئیس ناحیه غرب تهران شدم. در اورژانس، تهران را به چهار ناحیه شمال، جنوب، شرق و غرب تقسیم کرده بودیم و بنده به مدت 2 سال رئیس ناحیه غرب تهران بودم. مدتی بعد به عنوان معاون فنی عملیات مشغول به کار شدم و حدود چهار سال در کنار این پست به عنوان پزشک امداد هوایی در روزهای پنج شنبه و جمعه و روزهای تعطیل که تعداد ...
همراه با چهره ماندگار هنر آرایشگری/ قیچی طلایی را کنار گذاشتم و با قیچی مهربانی آرایشگر کارتن خواب ها شدم
که زمینه ساز کسب عنوان چهره ماندگار هنر آرایشگری کشور شد؟ - 3 سال بعد، در شهریور ماه سال 96 از طرف گروه متخصصین ایران، به عنوان کارآفرین شایسته کشور انتخاب شدم. علاوه براین در تمام آن سال ها، مدام در حال آموزش و یادگیری بیشتر بودم و با گرفتن مدارک بین المللی در زمینه آرایشگری، مهارت هایم را ارتقا می دادم. اینطور بود که در بهمن ماه سال 96 با توجه به معیارهایی مثل کسب قیچی طلایی شهر ...
جنایت پسری که نمی خواست شهادت بدهد
روز پیش برای انجام آخرین دفاع به دادسرای جنایی تهران انتقال یافت. او درخصوص جزئیات درگیری مرگبار گفت: مقتول از دوستانم بود و در یک محل زندگی می کردیم. چند روز قبل از حادثه به پارکی در محله مان رفتم که فرید (مقتول) را دیدم. او با گروهی درگیر شده بود و آنطور که من متوجه شدم دعوای آنها بر سر کری خوانی و کل کل بود. ناگهان اعضای آن گروه به جان فرید افتادند و به شدت او را کتک زدند. پس از آن ...
واکنش کامران عدل به ادعاها علیه کیارستمی: مهمل است
آزارگران و متجاوزان جنسی قرار می دهد، بر ما پوشیده است، اما اظهارات ضد و نقیص او چیز جدیدی نیست. مانیا اکبری با بازی در فیلم ده ِ کیارستمی (محصول 2002) به شهرت رسید، فیلمی که بر اساس شخصیت واقعی اکبری شکل گرفته است. او که همان سال با ده و به همراه کارگردان فیلم در بخش مسابقه ی جشنواره ی فیلم کن حضور داشت، چند سال بعد مدعی شد که ایده ی این فیلم از او بوده است. بعد از درگذشت کیارستمی، خانم اکبری در ...
امین حاج قاسم تاب فراق فرمانده اش را نداشت
از فرماندهان جبهه مقاومت هستند؟ پسرم چندین سال سوریه و عراق می رفت و باخبر بودیم، اما این اواخر، چون مأموریتش حساس بود، برای اینکه استرس نداشته باشیم به ما گفته بود برای تخصص گوش و حلق و بینی بورسیه کانادا شده و شاید نتواند سه سال به ایران بیاید. سال 97 برای آخرین بار او را دیدیم. بعد که رفت هر دو ماه تماس می گرفت و دو دقیقه حرف می زد. پسرم مهندس بود و تخصص سیستم های مخابراتی داشت و ما ...
ساعت 5 بود که غواصان با ردپای مه به برهوت زیبا رسیدند
...> ردپای مه کتاب ردپای مه نوشته میرعماد دالدین فیاضی، خاطرات شفاهی علی پرشکوهی از جنگ سوریه است. پرشکوهی طی سال های 1394 تا 1396 برای حضور در جنگ با دشمن تکفیری سه بار به سوریه اعزام می شود و این کتاب به روایت این سه ماموریت می پردازد. در بخشی از این کتاب آمده است: فاصله حلب تا خانات را حدود یکساعت تا یک ساعت و نیم رفتیم. نزدیک حلب صدای درگیری ها را می شنیدیم. هواپیماهای روسی مدام منطقه ...
خاطرات آیت الله هاشمی؛ 19 شهریور 1371 تا 1376: به مقبره مائو در میدان صلح رفتیم، جسد مومیایی شده در ...
اسراییل جلب نظر می کند. تا شب در لتیان بودیم. وقت به استراحت و مطالعه گزارش ها و شنا گذشت. عصر، عرض سد را یکسره شنا کردم و خسته شدم. مهدی و فاطی و بچه هایشان بودند. یاسر به شمال رفته و محسن در رفسنجان است. سال 1373 با برنامه روایت فتح دربارة شرایط شروع حمله عراق به ایران و خدمات هوانیروز و زحمات شهید شیرودی و شهید کشوری و اهمیت عملیات والفجر و نقش غواصان صف شکن، مصاحبه طولانی ...
صد و یکمین سیمرغ هم لذتبخش است!
تمام سینمای ایران رکورددار است. اما این همه افتخارات رئیس سابق انجمن جلوه های ویژه میدانی نیست. در کارنامه هنری محسن روزبهانی 7 تندیس جشن خانه سینما و 7 تندیس جشنواره دفاع مقدس هم دیده می شود که همه اینها نشان از سال ها فعالیت بی نظیر این هنرمند جلوه های ویژه در سینمای ایران دارد. در آستانه روز سینما سراغی از پرسیمرغ ترین مرد تاریخ سینمای ایران گرفتیم و با او به گفت وگو نشستیم؛ کسی که معتقد است حتی اگر 100 سیمرغ هم بگیرد، باز هم صد و یکمین سیمرغ برایش لذتبخش خواهد بود. ...
بگذار بدآخر نباشیم
چون به واقع دوره قهرمان ها به پایان رسیده است. اگر شما به پایانِ کلیدر هم توجه کنید خودِ قهرمان داستان می گوید: ما به آخر رسیده ایم، بگذار که بدآخر نباشیم . درواقع قهرمان با خودِ کلیدر تمام می شود. پس از کلیدر ، این مقوله انتقال قهرمان به شخصیت اتفاق افتاده است، به خصوص در روزگار سپری شده و در کلنل و در طریق بسمل شدن ، و در بیرون در هم حتی. در این داستان ها دیگر همه آدم ها شخصیت هستند، نَه قهرمان در معنای کلاسیک آن. ...