سایر منابع:
سایر خبرها
بازار کراچی در مشهد
، مردی جوان از مهاجران ازبک افغانستان است، از کار و بارش راضی است، خودش کارت اقامت در ایران دارد اما شاگردش با کارت آمایش در اینجا زندگی می کند. مسلم می گوید: اتباع غیرمجاز معمولاً مجبورند برای گذران زندگی کارگری کنند چون بدون مدارک اقامتی و کارت کار نمی توانند مثل ما کسب و کاری داشته باشند. از فروش قرص های مسکن و ماده مخدر ناس به صورت آزادانه در جلو مغازه ها می پرسم، می گوید: بهداشت کاری به ما ...
قتل زن عمو برای سرقت یک مشت طلا
آنها را دید، تأیید کرد که همگی النگوها متعلق به مادرش هستند. دیگر شکی باقی نماند که زن جوان قاتل زن عمویش است. به همین دلیل وی بار دیگر تحت بازجویی قرار گرفت و این بار به ارتکاب جنایت اقرار کرد. او گفت: به پول احتیاج داشتم اما شوهرم یک کارگر ساده است و پول زیادی نداشت که به من بدهد. روز حادثه، وقتی دخترعمویم به سر کار رفت و من و مادرش و بچه ها تنها شدیم، برق طلاهای زن عمویم وسوسه ام کرد اما این همه ...
جهان های گمشده (بخش سوم و پایانی) مضرات قلم زدن!
آثار منتشر نشدة خود را که نزد این و آن بوده، ازشان می گیرد و با آنچه از این دست آثار پیش خودش بوده یکجا در یک لحظه بحرانی و خشماگین می سوزاند و از آن جمله کتابی یا کتابچه ای بوده است، نامش روی جاده نمناک که شاید بعضی از دوستان دمخور و نزدیک هدایت این کتاب را نزد او دیده باشند یا نام و نشانش را شنیده؛ اما جز آنچه گذشت، دیگر خط و خبری از چند و چون این اثر منتشر نشده و سوختة او ظاهرا در دست نیست یا ...
آرامش خانواده چگونه بازمی گردد؟
به خانواده آقا می گی، خانواده آقا به آقا می گوید، آقا با من دعوا می کند. زن می گفت والله، بالله من نمی گویم، اسرار خانوادگی را که من فاش نمی کنم جایی. قرآن کریم خیلی زیبا این مسأله را بیان فرموده است: هُنَّ لِباسٌ لَکَم زن باید از حادثه های روزگار، از سختی ها، مرد را و مرد نیز زن را از حوادث و سختی ها همدیگر را حفظ کنند. چطور من بیایم بگویم؟! من نگفتم. امّا باور نمی کرد. یک ...
جزئیات اسیدپاشی مرگبار بر روی برادر
مشتری های من بروند ولی توجه نمی کرد. چندباری با هم دعوا کردیم. آخرین بار به او گفتم اگر یک بار دیگر وانتش را مقابل مغازه من بگذارد، با او درگیر می شوم؛ بعد هم با هم دعوا کردیم من اما روی او اسید نپاشیدم. متهم درباره اینکه چطور شد برادرش با اسید سوخت گفت: من نمی دانم چطور این اتفاق افتاد، چون من اسید نپاشیدم. شاید برادرم خودش روی خودش اسید پاشیده باشد. چون او تهدید کرد من را با اسید می سوزاند ...
عامل اسیدپاشی مرگبار به برادر در انتظار محاکمه
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان ، رسیدگی به این پرونده از تیر سال 98 با شکایت زن جوانی از برادر شوهرش آغاز شد. وی در تشریح ماجرا به مأموران گفت: سال های زیادی بود که همسرم داریوش با برادرش سهراب اختلاف داشت تا اینکه حدود 20 روز قبل با هم درگیر شدند و سهراب با اسید شوهرم را سوزاند او را در بیمارستان بستری کردند وقتی به بیمارستان رفتم متوجه شدم قسمت عمده ای از پشت سر شوهرم سوخته و چند ...
واکنش مردم کوچه و بازار به یکه تازی کرونا و قیمت ها
نیامده ایم. خود من هم دیابت دارم هم فشار خون. بیرون آمدن برایم مرگ است چرا که هر لحظه امکان دارد کرونا بگیرم، اما خب یکی بگوید خرج خورد و خوراک بچه هایمان را از کجا دربیاوریم؟ زن، ماسک صورتش را کمی جابجا می کند و می گوید: شوهرم کارگر روزمرد است، البته قبل ترها برای خودش کار و باری داشت، اما از وقتی که کارخانه شان خصوصی شد و نیروها را تعدیل کردند دو سه سالی می شود کارگر ساختمانی شده و هر روز ...
من مادر همسرم نیستم
دهد در اعتراض به اینکه پول هایت را خرج چیز های بی فایده می کنی . مرد می گفت: کم کم یاد گرفتم برای رهاشدن از سرزنش هایش کتاب ها را پنهان کنم. هر روز که به خانه برمی گشتم، کتاب ها را پشت جاکفشی می گذاشتم و بعد، طوری که همسرم متوجه نشود، می آمدم سراغشان و لابه لای کتاب های کتابخانه پنهان می کردم! قرار است برای فرزندانمان مادری و برای شوهرانمان همسری کنیم، نه چیزی بیشتر. گفتن این جمله که ...
فریبا نادری: وقتی خودم را با صورت نیمه سوخته در آیینه دیدم ترسیدم! / مردم فکر می کنند من مثل پری سیما در ...
یک چالش بود. دلم می خواست خودم را محک بزنم و ببینم با این گریم و این نقش چه کار می کنم. تجربه زمانی که برای نخستین بار تصویرتان را با گریم صورتی سوخته در آیینه دیدید چطور بود؟ وقتی خودم را برای اولین بار با آن گریم در آیینه دیدم ترسیدم. به هر حال گریم سنگینی بود. حدود شش یا هفت بار تست گریم شدم تا به آنچه موردنظر طراح گریم و کارگردان بود، رسیدیم. به خصوص در سری اول این سریال که سوختگی ...
سرنوشت زنی که مسلمان شد؛ خدا بهترین ها را به من داد
که می تواند هر قاضی دادگاه خانواده را وادار کند که حضانت کامل دختر ما را به او بدهد. او از این موضوع وحشت داشت، با وجود اینکه هنوز 11 سپتامبر نشده بود و اسلام هراسی در مردم زیاد نبود. او شبانه روز برای از دست ندادن دخترش دعا کرد. به لطف خدا شوهر سابقش با دختری که بچه نمی خواست رابطه برقرار کرد و از گرفتن فرزند او عقب نشینی کرد. لی می گوید: از آن زمان به بعد تمام توجه خود را به خدا معطوف کردم و خیلی احساس آرامش کردم. او واقعا بزرگترین است. من هرگز به مردم نخواهم گفت که من همیشه خوشبخت زندگی کردم ، زیرا زندگی امتحان است. ...
گزارش| وضعیت معیشتی ساکنان حوالی میدان آزادی
ی دارم. نباید مشتری رو از دست بدم، چهل تا کار از قفسه ی بالا به پایین میارم تا مشتری یکیشو بخواد. اما این آقا جیبش پر بود و براش مهم نبود. تا اینکه یک روز یک برگه به من نشان داد و گفت اگه بخوام تو رو نابودت می کنیم، من فلانم و بهمانم. بالاخره به چند تا از خانم های عضو اون نهاد که مشتری من بودند، گفتم این آقا اینکارها رو کرده و منو تهدید می کنه. گفت بیا دفتر و من رفتم اونجا چادری که بهم داده بودند ...
تلخ اما واقعی، همخانه شدن دو خانواده در یک خانه/ تورم نجومی مسکن این بار سبک زندگی ایرانیان را نشانه گرفت
.... اما در این میان پدیده های جدیدی هم به وجود آمده که زندگی دو خانواده در یک خانه یکی از آنهاست. هدایتی در یک معاملات ملکی در جنوب غرب تهران کار می کند؛ او درباره تأثیرات روانی و اجتماعی گران شدن اجاره بها و خرید خانه می گوید: این روز ها تقریبا مشتری عادی برای خرید خانه نداریم؛ یعنی کسی که برای خودش دنبال خرید خانه باشد. مواردی که هست دلالانی هستند که مثلا آپارتمان را می خرند و دس ...
بازار سیاه انسولین زیرپوست شهر/تکلیف نامعلوم بیماران استان سمنان
می رسد انسولین معمولی می خریم که تا همین پارسال 24 هزار تومان بود اما امسال اصلاً نیست باشد هم یک نوعش 120 یک نوعش 200 و خلاصه هر کس هر نوعی را با هر قیمتی می خواهد می دهد. انسولین نداریم این زن کارگر که دست بچه اش را محکم گرفته و مقابل داروخانه می کشد تا مبادا چشمش به خوراکی ها و بستنی های سوپر مارکت جنب داروخانه بیفتد می گوید: 45 دقیقه است ایستاده ام داروخانه چی می گوید ...
اینجا سنگ آخرت تراشیده می شود/زنده ای که برای خودش سنگ قبر سفارش داد
خواهم من هم چیزی نگفتم، چون خیلی ناراحت بود، وقتی مشخصات را گرفتم متوجه شدم طرف برای خودش سنگ قبر می خواهد! به آرامی با او صحبت و درد دل کردم دیدم با خانواده اش جر و بحث کرده و برای اینکه اوج ناراحتی خود را نشان دهد آمده بود، سنگ قبر سفارش می داد تا خانواده به ویژه فرزندانش را تنبیه کند، دلداریش دادم، ولی فایده ای نداشت تا سنگ را تراشیدم پولش را هم پرداخت ولی هنوز سنگ در مغازه است و آن ...
سرانجامِ حلقه ای که سر از سوریه درآورد!
داده اید، سپاسگزاریم اما امروز به جبهه آمده ام تا به خط مقدم بروم، چطور می توانم به کارهای فرهنگی بپردازم در حالی که شاهد پرپر شدن شاگردانم هستم . راوی: سیدجعفر شریفی معلم شهید سیدعلی نظام زاده نکا * راهی که انتخاب کردم در راه اعزام به منطقه بودیم و روز بعد باید به هفت تپه می رسیدیم، آن شب برای استراحت چنددقیقه ای در چالوس توقف کردیم، متوجه شدم برادرم حسینعلی ...
ماجرای امضایی که از آقای مدیر در بهشت زهرا گرفته شد
را حیات خلوت کنیم، دلاویز همه روال ها را نقدی کرد من اگر به بانک و صندوق ذخیره بدهکار باشم یک ریال به نفت پاسارگاد بدهکار نیستم. متهم امامی خطاب به نماینده دادستان گفت: فرمودید که قیر را بردند و پول هایش را ندادند حرف شما درست نبود. قاضی مسعودی مقام بیان کرد: حیدرآبادی روز گذشته یک سری اقاریر داشت که بخشی در رابطه با شما و خودروی لکسوز بود. قرار بود یک مغازه از شما بگیرد.متهم امامی ...
میوه فروش اسیدپاش به میز محاکمه رسید
مکان دیگری برود، اما با لجبازی های او کار به درگیری رسید. در آن درگیری او با ظرف اسید به طرفم حمله کرد. می خواست اسید را روی من بریزد، اما اسید روی خودش پاشیده شد. متهم در آخر گفت: قبول دارم قبلاً او را تهدید به اسیدپاشی کرده بودم، اما آن روز من روی او اسید نپاشیدم و در قتل نقشی نداشتم. با انکار متهم، اما با توجه به شواهد و قرائن موجود وی راهی زندان شد و پرونده با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. به این ترتیب متهم با درخواست اشد مجازات از سوی همسر مقتول به نیابت از فرزند صغیرش بعد از تعیین شعبه به زودی محاکمه خواهد شد. ...
اگر کار برای رضایت خدا باشد دیگر جنگ و دعوا ندارد/رعایت جوانب تقوا در کشورداری و مدیریت همیشه مد نظر ...
به گزارش خبرگزاری برنا از کرمان؛ حجت الاسلام علیدادی سلیمانی با بیان این که دکتر فدایی در دانشگاه در بین اساتید رتبه عالی دارند و دانشجویان زیادی را تربیت کردند, افزود: در همه ی جلساتی که با حضور ایشان تشکیل می شد، مطمئن بودم که در مورد هر موضوعی استدلال قوی باشد، همراهی می کنند چون مرد منطق اند. سلیمانی با تاکید بر این که رعایت جوانب تقوا در کشورداری و مدیریت همیشه مد نظر دکتر فدایی ...
سهروردی پاگیرم کرد
محله می گوید. کی و چطور از کرمانشاه به تهران آمدید؟ من تا سال 65 در کرمانشاه زندگی می کردم. به رشته های هنری علاقه داشتم و در آن سال در رشته نقاشی دانشگاه هنر تهران پذیرفته شدم. به همین دلیل هم به تهران آمدم. البته زمان جنگ بود و کرمانشاه تقریباً تخلیه شده بود. اوضاع جوری بود که هر لحظه ممکن بود از بین برویم. به همین دلیل و با پذیرفته شدن من در دانشگاه تهران به این شهر آمدیم. ...
پیچیده تر از آنچه فکر می کنید
دادگاه متهم امامی از همان ابتدا حاشیه زیاد داشت و حاشیه ها خودشان را درست در آغاز جلسه نهم نشان دادند، یعنی وقتی ورود تلفن همراه به دادگاه ممنوع شد. تلفن ها را تحویل دادیم و وارد دادگاه شدیم. پیش از ما اما قهرمانی و امامی در جایگاه مخصوص به خود نشسته بودند با این تفاوت که قهرمانی از روی مدارک خودش می نوشت و امامی از روی مدارک خودش می خواند. شروع با تاخیر دادگاه اما یک شوک دیگر هم داشت؛ امامی بدون کریمی فارسی آمده بود و می گفت از او خبر ندارد. قاضی هم متلکی بار وکیل مدافع کرد که آماده دفاع نیست و فقط می چرخد و مصاحبه می کند. البته کریمی فارسی با کمی تاخیر آمد اما همان انتهای دادگاه نشست و قاضی به کل نوبت دفاع روز شنبه را از او گرفت. ...
معمای متهمی که هویت خودش را انکار می کند
خانه می شود و در خانه چه می کند. وقتی من به عنوان پرستار وارد خانه شدم، وظیفه ام این بود اطلاعاتی را که آنها ندارند بدهم. من هم اطلاعات را جمع آوری کردم و به آنها دادم. بعد از من خواستند اسناد را به آنها برسانم و گفتند این مدارک را پس می دهند. من نمی دانستم آنها قصد جعل اسناد را دارند. از اینکه سند ها را جعل کرده و سپس فروخته اند هیچ اطلاعی ندارم. مأموران با توجه به اسناد به دست آمده ...
من مغازه ندارم مثل عده ای؛ مستأجرم
خنده اش گرفت و به من گفت "شما فیلمی بازی کردید که من به دنیا نیامده بودم." الماسی افزود: خیلی سال کارمند تلویزیون بودم و یا سوابق دیگر دارم از دست اندرکاران امر خواستم سابقه مرا بدهند و یا سربازی ام را جزو بیمه ام قرار دهند تا 20ساله بتوانم بازنشسته شوم اما اتفاقی نیفتاده است. نه تنها بیمه نیستیم بلکه هر سه ماه یک بار هم باید پول بیمه را بپردازیم، این ها جزو مشکلاتی است که امثال آن ...
شبنم و الهام؛ خاص ترین و متفاوت ترین مدل های تاریخ
برود و همه زندگی اش را از دست بدهد من کاملاً خلاف این جریان پیش رفتم. اجازه ندادم اسیدپاش به هدفش برسد. هدف اصلی یک اسیدپاش این است که تو را از زندگی عادی و حضور در اجتماع و موفقیت دور کند و باعث شود که خودت را از دست بدهی، اما من این اجازه را به اسید پاشم ندادم. الهام هیچ وقت نمی تواند یک سال نخست بعد از اسیدپاشی اش را فراموش کند. بدترین زمان برای کسی که دچار این حادثه می شود. روز هایی ...
چطور و با چه مجوزی کلیسای آدونتیست روز هفتم تخریب شد؟ | خداحافظی تلخ
تخریب آن صادر شود، با دکتر ادیب زاده، معاون میراث فرهنگی استان تهران، در این خصوص به گفت وگو پرداختیم. ادیب زاده در مورد بنای کلیسا و چگونگی صدور مجوز تخریب آن می گوید: این ساختمان مربوط به یک فرقه مسیحی به نام آدونتیست بوده است. که بعد از انقلاب فعالیت خاصی نداشته اند و به مالکیت بخش خصوصی در آمده است. سال 94، مالک خصوصی درخواست تخریب و نوسازی کلیسا را به همراه دو پلاک دیگر داده است و چون ملک ...
معمای مرموز متهمی که هویت خودش را انکار می کند
آنها دادم. بعد از من خواستند اسناد را به آنها برسانم و گفتند این مدارک را پس می دهند. من نمی دانستم آنها قصد جعل اسناد را دارند. از اینکه سند ها را جعل کرده و سپس فروخته اند هیچ اطلاعی ندارم. مأموران با توجه به اسناد به دست آمده سایر اعضای باند را که از جاعلان حرفه ای بودند، شناسایی کردند. همچنین مشخص شد این افراد چند فرد ثروتمند در تهران را شناسایی کرده بودند و با برنامه ریزی طولانی مدت و ...
گلایه های مردم نسبت به گرانی اجناس آن هم در سالگرد اعتراضات آبان 98
زیاد در دست تعمیر بود و یک ماه پیش آن را باز کردند. ساعت از 2 بعد از ظهر یک روز نسبتا سرد پاییزی گذشته بود و پاساژ به دلیل استراحت مغازه داران، تا ساعت 4 تعطیل بود. اما مرد جوانی مقابل درب پاساژ ایستاده و بعد از یک خواهش کوتاه راضی به جواب دادن سوالاتی درباره ی وضعیت موبایل فروشی در شهر رباط کریم شد. گردش مالی بازار موبایل صفره! فروشنده درباره ی وضعیت فروش گوشی و ...
روایت نماینده دادستان از اخذ ضمانت نامه 100 میلیاردی یک شرکت در کمتر از 36 ساعت
به گزارش جنوب نیوز ، سیزدهمین جلسه رسیدگی به اتهامات متهم امامی و دیگر متهمان به ریاست قاضی مسعودی مقام برگزار شد. در ابتدای جلسه متهم دولتشاهی در جایگاه قرار گرفت و گفت: من در شرکت ها هیچ سمتی نداشتم و تنها مسئول مالی 5 شرکت ضمانت نامه بودم. در مورد شرکت های منتسب به امامی هیچ جا نبودم و از روز اول هم کمک هایی به نماینده دادستان ارائه داده ام. بیشتر بخوانید: قاضی خطاب به ...
گزینش صلح یا قیام ازسوی امامان مربوط به شرایط است؟
ساله که چندین برابر دوران خلافت است، در صلح و سکوت بود. امام حسین علیه السلام بیست سال معاویه را تحمل کرد و در صلح بودند. ده سال در زمان برادرش و ده سال در امامت خودش؛ بنابراین آنچه تفاوت در شیوه هر یک از این بزرگواران به چشم می خورد تقدم و تأخر زمانی در صلح و جنگ است. البته اهل سنت و مستشرقان این تفاوت ها را به شخصیت ائمه هم می دانند، ولی شیعه معتقد به واحد بودن شخصیت ائمه و تفاوت شرایط است. ...
نظر همسر شهید خداکرم درباره نحوه شهادتش/حکایت سرداری که به زابل رفت و برنگشت
که نشان از گریه ایشان داشت به بهانه برگرداندن چند وسیله که به امانت برده بود به در خانه مان آمد تا مطلع شود ما از شهادت پدر خبر داریم یا نه، بعد از اینکه فهمید ما هیچی نمی دانیم برگشت. شب خواب دیدم، بابا شهید شده است و دارند ما را با هواپیما همراه با پیکر ایشان از زاهدان به تهران برمی گردانند، از ترس از خواب بیدار شدم، چون خیلی به بابام علاقه داشتم خودم را می زدم، به خودم می گفتم این چه ...
روایتی از مددجویان کارآفرین کردستانی/ از ورشکستگی تا راه اندازی کارگاه تولیدی
خبرگزاری فارس استان کردستان، به دنبال سوژه ای از جنس خواستن توانستن است به سراغ آقای روشن ستاره در یکی از محلات سنندج می رویم. آقا فرهاد بعد از گذر از روزهای سخت و به قول خودش، ورشکستی با کمک کمیته امداد و دریافت تسهیلات 20 میلیونی بار دیگر دست بر زانو گذاشت و از زمین برخواست و امروز برای خود و چند نفر اشتغال پایدار ایجاد کرده است. ظهر از نیمه گذشته است وارد کارگاه آقای ...