ماندگاری و شیوع بیشتر کرونا با پنهانکاری بیماران!
سایر منابع:
سایر خبرها
شوهرت همیشه کتکت می زند؟!
و وحشت هیچ حسی نمانده و فقط از ترس، تسلیم وحشی گری اش شده بودم که می دانستم دست از پا خطا کنم مثل مصطفی مرا هم خواهد کشت. شش ماه زندانی این خانه شدم و بدون خبر از دنیا، تنها سعد را می دیدم و حرفی برای گفتن نمانده بود که او فقط از نقشه جنگ می گفت و من از غصه در این غربت ذره ذره آب می شدم. اجازه نمی داد حتی با همراهی اش از خانه خارج شوم، تماشای مناظر سبز داریا فقط با حضور خودش ...
کرونا؛ داغی که تا ابد بر دل خواهد ماند
گروه جامعه: دم دمای اسفند ماه بود که خبر مرگ دو هم وطن بر اثر ابتلا به کرونا در کشور پیچید، اوایل از حضورش هراس داشتیم اما نه خیلی... هنوز از حضور عزیزانمان غرق در لذت بودیم، خبری از واقعە مرگ هر روزه نبود. در قرنطینە ماندیم، عید را در انزوا به سر بردیم، سیزدە بدر را در خانە بە در کردیم؛ مدام با خود می گفتیم این کرونا هم که مارکش چینی است، نمی تواند زیاد دوام بیاورد و به چند ماه نکشیده ...
دختر شینا بازگوی مشقت ها و دردهای روزهای جنگ/ نمایش زیبایی از پشت صحنه فداکاری ها
نمی خورد. روزی می رسد که قدم خیر به خانه عمویش که دیوار به دیوار خانه آنهاست می رود در آنجا با پسر جوانی رو به رو می شود. جا می خورد و زبانش بند می آید، چند لحظه نگاهش می کند و بعد بدون سلام و خداحافظی به خانه خودشان برمی گردد.آن پسر نوه عموی پدرش بود و از فردای ان روز رفت و آمد های مشکوک به خانه شروع شد. اما پدر هر بار بهانه می آورد و راضی نمی شد و دوست نداشت به این زودی دخترش را از خودش ...
بخشش دختر اسیدپاشی که دختر دیگری را کشته بود | ماجرای رابطه رامین، برادر زیبا با ساره که به مرگ ختم شد
کرد و مورد آزار قرار داد. وقتی معترض شدم، گفت اگر به کسی حرفی بزنم، عکس و فیلم هایی را که از من تهیه کرده است، منتشر می کند و آبرویم را می برد. رامین بعد از مدتی من را رها کرد و رفت. هرچه زنگ می زدم و به او پیام می دادم، توجهی نمی کرد و جوابم را نمی داد. آبروی من رفته بود. همه چیز خراب شده بود و من تنها مانده بودم و اگر هم می خواستم شکایت کنم، رامین فیلمی را که از من تهیه کرده بود، پخش می کرد و ...
لشکر مخلص خدا
، اما طی یکسال اینجا توسط بسیج ساخته شد و همین که ایمن هستیم خدا را شکر. سرهنگ ذوالعلی می گوید: در چند روستای اطراف نیز هفت خانه ساخته شده و تحویل نیازمندان این منطقه شده است. پیشتازی بسیج در سیل جنوب و شرق استان همین ابتدای امسال بود که سیلاب های بزرگ و مخرب در چندین نقطه از استان خسارات بسیاری بر جای گذاشت. اما آنچه که بیشتر دلگرم کننده بود نقش افراد آستین ...
مستقل شدن مردان بعداز ازدواج
برای زندگی شون تصمیم بگیرند. مردها دوست دارند همه کارۀ زندگی باشند. اما اتفاقی که می افته، اینه که خانوم، تمام مردانگی مرد را زیر سؤال می بره!!! چطوری این اتفاق افتاده؟ مثلاً آقا خرید کرده و چند قلم اضافه تر به میل خودش خریده... خانوم با این کلمات، آقا را خطاب قرار می ده که: "با اجازه کی اینا را خریدی؟!" یا "کی گفت اینا را بخری؟!" یا "دوباره رفتی چرت وپرت خریدی؟!" یا ...
همسر شهید: پیکر شوهرم را ندیدم و تا آخر عمر پشیمانم!
حکومت اسلامی آیت الله العظمی امام خمینی پناه آورده بودند... *** یک هفته از حاج احمد خبری نبود. اخلاقم عوض شده بود و ناراحت بودم. خودم هم نمی دانستم چه خبر است. گمان می کردم این حالم برای روزهای آخرِ بارداری است. حاج احمد چند روز قبل گفته بود ماشینم را به برادرم سپرده ام، برو ببین جلوی خانه است یا در پارکینگ لشکر. از یکی از تاکسی سرویس های محله که آشنا بود خواستم من ...
تیزی نگاه هیزش جانم را می گرفت!
را به هوای حرم کشیدم : اونا می خواستن همه رو بکشن... فهمیده بود پای من هم در میان بوده و نمی خواست خودم را پیش رفیقش رسوا کنم که بلافاصله کلامم را شکست : هیچ غلطی نتونستن بکنن! جوان از آینه به صورتم نگاهی گذرا کرد، به اینهمه آشفتگی ام شک کرده بود و مصطفی می خواست آبرویم را بخرد که با متانت ادامه داد : از چند وقت پیش که وهابی ها به بهانه تظاهرات قاطی مردم شدن، ما خودمون یه ...
اخلاص، مرز بین مرگ و زندگی، نامیدی بیگانگان
شیوع بیماری کرونا قرار گرفت. این طلبه جهادی را از نزدیک ندیدم و برای مصاحبه دقایقی چند تماس تلفنی گرفتم، هرچند فرصت نشد خدمت ایشان برسم و مصاحبه ای داشته باشم ولی از همان ویژگی هایی که در مصاحبه همکاران رسانه ای با ایشان دیدم اخلاص را می توان به خوبی دریافت. کرونا که آغاز شد ایشان پای در راه جهاد گذاشت چون دوران دفاع مقدس و به گفته خودش کرونا هم چون جنگ ترس داشت، ولی آمد با ...
اشتباه سردسته باند سرقت آنها را لو داد
اثر انگشتی که از سارق مسلح روی گلدان خانه مالباخته جا مانده بود باعث دستگیری او و همدستانش شد. به گزارش همشهری، یکی از روز های شهریور ماه امسال بود که زنگ آپارتمان طبقه دوم ساختمانی حوالی پیروزی به صدا در آمد. مادر و پسری ساکن خانه بودند که پسر جوان آیفون را برداشت. فرد پشت آیفون خودش را همسایه طبقه پایین معرفی کرد و گفت به دلیل اینکه کلید ورودی در ساختمان را فراموش کرده با خودش ببرد، خواست ...
فرزندانتان را در قرنطینه رها نکنید
گروه جامعه: یکی از گروه های سنی که در پی ایجاد محدودیت های ترددی و کاهش حضور مردم در جامعه در خطر آسیب های بسیاری قرار دارد، کودکان هستند. عده زیادی از کودکان از دی ماه سال 98 که شیوع کرونا در کشور علنی شد، در خانه ها قرنطینه شده اند. فرآیندی که همچنان ادامه دارد و زمان مشخصی در خصوص پایان آن اعلام نشده است.چگونگی و کیفیت مواجه کودکان با موضوع بیماری کرونا، چالشی است که بسیاری از خانواده ها با آن ...
علیرام نورایی: ساخت سریال های استراتژیک، منفعت طلبانِ خائن را می ترساند/ دوست دارم "فرعون" سریال حضرت ...
. به نظرم "مافیا" بازی ای چند لایه است که باید فارغ از سرگرمی به آن توجه کرد. کسانی که در این بازی شرکت می کنند اگر با تجربیاتشان قبل و بعد از بازی گفت وگو کنید می توان فهمید چه تأثیری در اجتماعی تر شدن آن ها و شناخت افراد گذاشته است. ما اسم مسابقه را هم تغییر دادیم و "شهروند و مافیا" شده است؛ همین که این مسابقه باعث شده عده ای برای چند ساعت دور هم بنشینند و با هم حرف بزنند و ...
بدون تعارف با معلمی دلسوز و خیر
خوان ان شاءالله به امید خدا در هفته های بعد بیارن منطقه محروم افراد خیر به من زنگ زدن که میلیارد می خوان مدرسه بسازند. خودم دیگه نگو دوست دارم خدا شاهد همه چی دارم فدای دانش آموزان فدای مردم منطقه محروم بکنم خبرنگار: حقوق خودت در ماه چقدره آقای اسدی: دریافتی هام 7 و خرده ای است با کسورات خبرنگار: مدرکت چیه آقای اسدی: من دانشجوی دکترا هستم خبرنگار: کسی بهت گفت چرا از ...
وقتی مدافع حرم، نصف شب استخاره می خواهد
برای دفاع از حرم شان هر کسی را انتخاب نمی کنند. حالا ببینید برای دفاع از ناموسشان چه کسانی را انتخاب می کنند. حتما این افراد چند پله بالاتر هستند. در شرایطی که خیلی ها دارند جیب همدیگر را می زنند و حرام می خورند، عده ای امثال حاج قاسم و شهدای دیگر خانواده را گذاشتند و رفتند جنگ. یکی مثل پدر من با پای مجروح از عراق می آید ایران و بعد خود را به تهران می رساند که برود سوریه از این حرم دفاع کند. چه ...
ترس سعودی از شکست
...، اجلاسی که ریاض تلاش داشت تا از آن برای احیای چهره مخدوش خودش در جامعه بین المللی از آن بهره مند شود. علاوه بر این در هفته های پایانی ریاست جمهوری ترامپ و نگرانی از تصمیم های غیرمنتظره و غیرمنطقی این رییس جمهور امریکا، گروه های مقاومت در منطقه، به شکل هوشیاری و آماده باش درآمده اند تا اینکه پیشاپیش آمادگی خود را در مقابل هر اقدام غیرعاقلانه ای نشان دهند. علاوه بر اینها بعد از تسلط ...
علائم هشدار کرونا در فازهای مختلف بیماری
ویتامین D و C مصرف کنند. بهترین زمان برای خروج از قرنطینه این متخصص طب اورژانس با تاکید بر اینکه افراد با علائم خفیف و حتی بدون علامت نباید در سطح جامعه حضور پیدا کنند و باید اصول قرنطینه 14 روزه را رعایت کنند، گفت: با گذشت دو هفته از زمان شروع علائم، اگر فرد حداقل سه روز آخر بدون مصرف دارو تب نداشته باشد، سرفه از بین رفته یا به طور چشمگیری کاهش یافته و علامت دیگری نیز نداشته باشد ...
اثر انگشت سارق سابقه دار روی گلدان قدیمی
سرویس حوادث جوان آنلاین: به گزارش جوان، روز های اول شهریور امسال بود که به مأموران پلیس تهران خبر رسید سه سارق مسلح به خانه ای در خیابان پیروزی دستبرد زده و اعضای خانواده را نیز در اتاقی حبس کرده اند. وقتی مأموران پلیس در محل حادثه حاضر شدند، پسر جوانی به نام حمید در شرح ماجرا گفت: ساعتی قبل زنگ خانه مان به صدا در آمد و آیفون را برداشتم که مردی از پشت گوشی به من گفت همسایه طبقه پایین ...
قتل دو زن پس از رابطه شیطانی در خانه فساد/قاتل:چون قصاب بودم به خوبی سر زن ها را بریدم!
خانه آنها رفت وآمد می کنند بارها به آنها تذکر داده ایم اما توجهی نکرده اند تا اینکه چند روز پیش صدای داد و فریاد و درگیری از خانه شان آمد و بعد هم به یکباره ساکت شدند. از آن روز تاکنون بوی نامطبوعی از خانه آنها می آید که بسیار آزار دهنده است و فکر کردیم ممکن است برای آنها اتفاقی افتاده باشد به همین خاطر موضوع را به پلیس گزارش دادیم. پس از اظهارات همسایه ها مأموران با حکم قضایی وارد خانه ...
جلوه گری فداکاری متعهدانه مدافعان در برابر پیچیدگی های مرموز یک ویروس
...، پرستاران، بهکاران، بهیاران و دیگر اعضای کادر درمان قریب یک سال است که بی وقفه برای نجات جان هم نوعان خود، به رویارویی با این ویروس منحوس رفته اند و علی رغم سختی و خستگی کار، همچنان مجاهدانه و خستگی ناپذیر هر روز لباس مقدس رزم می پوشند. در این یکسال بسیاری، مجاهدت کادر درمان را به رشادت سال های دفاع مقدس تشبیه و به تمجید از این رزم مداوم پرداختند. اگرچه این تشبیه، تشبیه بامسما و به جایی است اما نباید از نظر دور داشت که کادر درمان، یک سال آزگار است که هر روز در شرایط "شب حمله" و ایستادگی در برابر "پاتک ...
کرونا حریف این زن نشد...
کردن ندارد، استراحتی می کند و ادامه می دهد: بعد از یکی دو روز که از علائم اولیه گذشت، نای بلند شدن از رختخوابم رو نداشتم. من از اوایل کرونا هر زمان حالتی شبیه به این حس می کردم از همه، حتی فرزندانم و مادرم که بیماری زمینه ای دارد فاصله می گرفتم. در این مدت که بیماری ام مسلم شد به هیچ وجه نه از اتاقم خارج شدم و نه دیگه اجازه ورود بچه هام رو دادم. همه ترسم از این بود که خدایی نکرده کسی رو مبتلا کنم ...
بین این همه وهابیِ تشنه، چه بلایی سر ناموست می آید؟!
خونش رو نریزن آروم نمی گیرن! دستان سعد سُست شده بود، همه بدنش می لرزید و دیگر رجزی برای خواندن نداشت که به لکنت افتاد : من تو این شهر کسی رو نمیشناسم! کجا برم؟ و او در همین چند لحظه فکر همه جا را کرده بود که با آرامشش پناه مان داد : من اهل اینجا نیستم، اهل دمشقم. هفته پیش برا دیدن برادرم اومدم اینجا که این قائله درست شد، الانم دنبال برادرزاده ام زینب اومده بودم مسجد که دیدم اون نامرد ...
دل نوشته غزل شاکری و ماهور احمدی برای درگذشت خالق گلنار
من در پنج سالگی تمام سیمرغ ها رو به او داده ام. اولین باری که او را از نزدیک می بینم ، در خانه خواهرزاده اش هستم ، من گلنار شده ام و هیجان زده، دیالوگ های فیلم را پشت هم برایش می گویم، تپلی تنبلی: اگه الان اینجا نبودی، راحتِ راحت خوابیده بودم...خاله قورباغه: گلنار، تا حالا تخم گذاشتی ؟ گلنار: نه، اما مرغم تخم گذاشته؛ خاله قورباغه؛ ای بابا، تخم مردم که تخم خودِ آدم نمی شه... اقا خرسه: آقا ...
روایت زندگی زنی که چشم و چراغ یک محله است
سعیده ساجدی نیا | شهرآرانیوز؛ به بانویی با کفش های آهنین معروف شده است. درِ هر خانه ای را که در محله ایثارگران بزنی و درباره مشکلات محله شان بپرسی، امکان ندارد که در میان صحبت های صاحب خانه حرفی از بانوی کفش آهنی به میان نیاید. فاطمه افشار را خیلی ها در این محله به واسطه پیگیری های مداومش برای رفع مشکلات ریز و درشت محله می شناسند، اما آنچه بیشتر از همه باعث شده خانم افشار در خاطره اهالی این محله ...
حکایت سهل انگاری هایی که موجب ابتلای به کرونا شد
ابتدای بیماری اش را این گونه توصیف می کند: روزهای اول عطسه می کردم و چند روز بعد بدن درد و کمی سرفه داشتم و با پای خودم به دکتر مراجعه کردم که از ریه ام عکس برداری شود اما در درمانگاه حالم بد شد و وقتی چشمانم را باز کردم در بیمارستان فرقانی بستری بودم و دستگاه اکسیژن به من وصل بود. او با اشاره به بیماری قلبی اش ادامه می دهد: دکتر به من گفت شما چهار روز است که به ویروس کرونا مبتلا شده اید و باید ...
یک خاله شمس گل و یک عمر جهاد/ روایت بزرگ زنی کوچک که معلولیت هم جلودارش نیست
شیرین پخت آش وحدت و سرود و تئاتر به یاد دارند و هر سال با فرارسیدن دهه فجر در 22 بهمن ناخودآگاه روزهای شیرین دوران ابتدایی در ذهن شان تداعی می شود روزهایی که هر دانش آموز از خانه وسایل آش را به مدرسه می آورد و پشت پنجره های مدرسه پر می شد از حبوبات کشک محلی، رشته آش و ... و یک روز از صبح همه با هم مشغول پخت آش می شدند و این وسط آن که در ذهن ها باقی ماند شمس گل بود که همه او را به اسم خاله می ...
نتیجه اعمال محدودیت ها دو هفته بعد مشخص می شود/ پوشش 100 درصدی واکسن آنفلوانزا در مادران باردار
مرگ و میر افزایش می یابد چاره ای جزء اعمال محدودیت نداریم تا زنجیره انتقال را در بیرون از منزل کاهش بدهیم. شفیعی تصریح کرد: انتظار داریم خروجی هر مداخله ای که در جهت کنترل بیماری انجام می دهیم، دو هفته بعد به شکل واضح هم در کاهش موارد ابتلا و موارد بستری و در دو هفته بعد در موارد فوت ببینیم. وی بیان کرد: بعد از محدودیت ها مردم باید همچنان استفاده از ماسک و فاصله گذاری را رعایت ...
قصاص برای عامل قتل 2 زن
به گزارش شرق، سال 97 مردی با مأموران پلیس تماس گرفت و گفت دو زن در همسایگی آنها زندگی می کردند و فکر می کند برایشان اتفاقی افتاده است. این مرد به پلیس گفت: دو زن یکی میان سال و دیگری جوان در همسایگی ما زندگی می کردند. چند روز قبل صدای درگیری از خانه آنها شنیده شد و بعد از اینکه صدا قطع شد، دیگر خبری از آنها نشد. حالا هم بوی نامطبوعی از خانه آن دو به مشام می رسد. زمانی که مأموران به محل ...
پایان این 9 ماه خوش است
علامت دار نشده بودیم. خانواده ام می گفتند اگر مبتلا شده بودی تا حالا علامت دار شده بودی اما من شنیده بودم دوره نهفتگی بیماری از 2 تا 14 روز است برای همین همچنان نگران و منتظر شروع بیماری بود، تا اینکه روز پنجم حال عجیبی پیدا کردم، گلویم خشک و بدنم داغ شده بود. اول اهمیت ندادم اما بعد برای اطمینان چند بار دمای بدنم را اندازه گرفتم که متغیر بود. عصر خواستم میوه پست بکنم که متوجه درد شدیدی در انگشتان ...