شاید پیش از اذان صبح در صدر فروش نمایشگاه مجازی کتاب
سایر منابع:
سایر خبرها
ماجرای شهیدی که بسیجی ها چپ چپ نگاهش می کردند!
روی نردبام و... رفت روی نردبام. از فردا یا پس فردای آن شب هفته بسیج شروع شد و اصغر هم شد یکی از ما. یکی از بسیجی های مسجد. لباس مناسب نداشت. شاید برای جوان امروزی خنده دار باشد که پوشیدن شلوار جین رفتار ناشایستی به شمار می رفت آن روزها. اصغر پیراهن سفیدی خرید ولی شلوار دیگری نداشت غیر از شلوار جین. خیلی ها چپ چپ نگاهش کردند ولی او تحمل کرد و ماند. به گمانم آن سال تمام نشده رفت جبهه و بعد ...
سردار سپهر: دشمن نگاهش به مقابله با انقلاب اسلامی است/ وظیفه راهیان نور، تربیت است
این هجمه هایی که در شبکه های اجتماعی و مجازی انجام می شود، دشمنان به دنبال تغییر سبک زندگی ما هستند و جامعه را تحت تاثیر قرار داده اند. یکی از راه های میان بر مبارزه با تغییرات منفی سبک زندگی ایرانی و اسلامی، آشنا کردن و مانوس کردن فرزندان به دفاع مقدس است. دست اندر کاران راهیان نور از این فرصت بایستی برای معرفی دفاع مقدس در غرب آسیا هم استفاده کنند و راهیان نور جبهه مقاومت را احیا کنند. چرا که ...
خاطراتی از جانبازشهید حاج محبعلی فارسی
گفتم که امروز مسئولیت بزرگ من همسرداری، خانه داری و مادرانه بودن است، برای همین از اشتغال و تحصیل گذشتم و در کنار همسر و فرزندان خود ماندم. این شد که به دلیل رفت و آمد زیاد مهمان ها، خانه ما به ایستگاه صلواتی معروف شد و هنوز هم که هنوز است، برخی همرزمانِ حاج محب به یاد گذشته شوخی می کنند و می گویند که ایستگاه صلواتی هنوز به راه است، یا بعد از شهادت حاج محب تعطیل شده است؟ و من می گویم که نه ...
راننده تاکسی اصفهانی حاج قاسم را نشناخت/ خاک شلمچه بر مزار سردار
حاجی به شدت با من برخورد کرد و با جذبه گفت مقصر تو هستی. راننده حاجی در جواب می گوید: راننده پراید مقصر است، اما حاجی اصرار داشت که من مقصرم و باید خسارت راننده پراید را پرداخت کنیم. هماهنگی را انجام دادم و راننده پراید که خودش هم متحیر شده بود، خوشحال از این اتفاق و مهربانی، منتظر دریافت خسارت شد. کمی که جلوتر به حاجی گفتم حاج قاسم چرا گفتی من مقصرم؟ مقصر راننده پراید بود و شما دارید به من ظلم می ...
خواسته عجیب مدافع حرم قبل از آخرین اعزام/ حالم خوب است اما تو باور نکن!
خواند و هرشب بلااستثنا قبل از اذان صبح بیدار می شد و نماز شب می خواند. آن شب بعد از عبادتش با چشم گریان آمد پیشم، زانو زد جلوی من و نگاهم می کرد. ترسیدم. پرسیدم: علی چیزی شده؟ گفت: نه. گفتم: پس چرا اینطوری شدی؟ گفت: کلی! اگر بخواهم برایم دعا کنی، این کار را می کنی؟ پرسیدم: چه دعایی؟ اتفاقی افتاده؟ گفت: من آدم خجالتی هستم. همیشه سعی کردم در زندگی پیرو راه معصومین باشم. اصلاً رویم نمی ...
فعال بودن مساجد مازندران در دهه فجر انقلاب/وجهه مردمی بودن انقلاب در برنامه های دهه فجر تقویت شود
...> حجت الاسلام شکریان امیری در ادامه با اشاره به برنامه ریزی های مختلف و برگزاری همه برنامه ها در سالگرد شهادت سردار سپهبد شهید قاسم سلیمانی و ستاد عملیات حاج قاسم، خاطرنشان کرد: پیروزی انقلاب اسلامی مرهون مجاهدت های بی وقفه شهیدانی چون سلیمانی هاست و امروز به برکت خون این شهید سرافراز و والا مقام و هم رزمانش جمهوری اسلامی پرچمدار تمدن نوین اسلامی است. وی با اشاره به فرا رسیدن چهل و ...
ابراهیم شجاعتش را از مادر به ارث برده
یکی دو ساعت از به دنیا آمدن دخترم نمی گذشت که از تلویزیون، رزمنده ها را نشان می دادند. با خودم فکر کردم که حالا ابراهیم من کجاست و چه کار می کند؟ دخترم را در آغوش گرفتم و شروع کردم به گریه کردن. پرستار از من پرسید حاج خانم چون دختر به دنیا آوردی گریه می کنی؟ گفتم دختر و پسر چه فرقی دارد. پسرم به جبهه اعزام شده. فقط می خواهم سالم و سلامت باشد. خبر شهادت ابراهیم پیش از شنیدن خبر ...
رادیو مقاومت و تبیین مکتب سردار سلیمانی/ راهی که باید استمرار داشته باشد
تمامی برنامه هایی که از رادیو مقاومت بروی آنتن رفت، یک موضوع مشترک وجود داشت و آنهم رسیدن به نقطه مشترکی به نام حاج قاسم سلیمانی بود. بررسی تحولات منطقه در گفت و گو با کارشناسان مسائل سیاسی و غرب آسیا و منطقه و همچنین گفت و گو با خانواده شهدای مقاومت و مدافعین حرم و دفاع مقدس بعد از بیان زوایای زندگی شهید مورد نظر به ابعاد زندگی سردار سلیمانی ختم می شد. * حضور کارشناسان و تحلیل گران رسانه ...
محرم آمد و محرم رفت
هفده ساله می شود که از همان دوران نوجوانی راهش را پیدا می کند، خدا می داند و بس. مادر همان طور که گریه می کند، می گوید: از کارهایش اصلا خبر نداشتم. این سال های آخر از گوشه و کنار شنیده بودم که عضو پایگاه بسیج مسجد صاحب الزمان(عج) محله پنجتن شده است. ماه رمضان با دهان روزه از چند ساعت قبل اذان برای آماده کردن افطاری و اطعام روزه داران به مسجد می رفت و ساعتی بعد از افطار برمی گشت. وقتی می آمد، خسته ...
در نشست صمیمی حوزه نیوز با خانواده شهید فخری زاده مطرح شد: از "پارتی بازی" تا "ژیان سواری" فخر ایران/ ...
گفتم که مادر ناخوش احوال است و اگر می توانی، بیا و تقریبا بعد از سه ساعت از تهران آمد و خود را به بیمارستان رساند. مادر ما سکته مغزی کرده بود و به صورت کاملا بیهوش روی تخت بیمارستان دراز کشیده بود و هیچ عکس العملی نداشت؛ اما وقتی حاج محسن به بیمارستان آمد، به بالای سر مادر رفت و گفت: مامان مامان ؛ مادری که کاملا بیهوش بود و هیچ عکس العملی نداشت، جواب شهید را داد و گفت: جان مامان ؛ حاج ...
مسجد قلب تپنده محله جوادیه بیرجند | از ابتکار در توزیع کمک های مؤمنانه تا کارسازی برای ازدواج آسان
می باشد که ما آن ها را حمایت ویژه کردیم و حتی بعضی از بسیجیان ما در مسجد هم حضور یافتند و کمک به کادر درمان هم انجام شد و طی یک سال اخیر بحث کمک های مومنانه و طرح حاج قاسم سبب شد تا به جایگاه مسجد و کارکردهای آن توجه بیشتری شود. انتهای پیام/3403/ح/ی
منابع طرح کتاب خوان بهمن 1399 معرفی شد
کردی؟ وقتی جریان را گفتم سریع بلند شد. رفت و ماجرا را برای حضرت امام تعریف کرد؛ ولی امام اصلاً به خبر محلی نگذاشت و برنامه طبیعی خود را پی گرفتند! در موقع بمباران ها یک پناهگاهی به صورت آماده و سوله مانند درست کردند و در کنار اتاق امام کار گذاشتند که ایشان در مواقع حمله در آن پناه بگیرند؛ اما اطرافیان هر کاری کردند تا امام را برای استفاده از آن و پناه گرفتن مجاب کنند مؤثر واقع نشد. امام ...
خانه پیروان ادیان الهی، نشانی جدید بسته های معیشتی بسیج
: همسایه خودت را مثل خودت دوست بدار. و شهید سردار سلیمانی آن جایگاه انسانی از نظر قرآن و انجیل را به تمامی جهانیان نشان داد. حاج قاسم وقتی می جنگید، هیچ فرقی میان مظلومان مسلمان در سوریه و عراق با مظلومان غیرمسلمان قائل نمی شد. او در دفاع از مظلومان، هیچ تفکیک قومیتی و دینی قائل نمی شد. او درواقع، به جهان و جهانیان نشان داد عدالت و حقوق بشر یعنی چه. ما به امنیت کشورمان افتخار می کنیم؛ امنیتی که حاصل ...
گفت وگو با منوچهر محمدی: وظیفه فیلم سازان است که به جنگ خطوط قرمزی که هیچ مبنای شرعی و قانونی ندارند، ...
فیلم می تواند یکی از آثار شاخص تاریخ سینمای ایران شود. به او گفتم به همین دلیل می خواهم برای این فیلم کاری کنم. قبل تر توضیح دادم که آقای داد مراسم افتتاحیه برای جشنواره در نظر گرفته بودند و آن سال هنوز برای نمایش فیلم افتتاحیه تصمیمی گرفته نشده بود. من ساعت 12 شب از منزل آقای حاتمی کیا با آقای داد که آن زمان در دفتر جشنواره بودند، تماس گرفتم و گفتم من الان آژانس شیشه ای را دیدم و به نظرم کار فوق ...
انتظار فرج، هم چون نماز، عبادت خدا
است پرستش گر، یا خودش را می پرستد، یا شاه را می پرستد یا رئیس جمهور را می پرستد، یا قانونش را می پرستد یا بچه و خانمش را می پرستد. پرستش است یعنی نمی شود انسانی باشد و میل و علاقه به کسی و چیزی نداشته باشد. هر انسانی یک علاقه دارد، آن علاقه پرستش است. من این را دوست دارم. من می خواهم عمرم را فدای این راه کنم. فدای این شخص کنم. پس پرستش... همینطور که... ریشه های عبادت و عدالت در فطرت ...
دستور مقام معظم رهبری به ظریف چه بود؟
گذشته شما در مسجد یا دانشگاه سخنرانی می کردید و گروه کوچکی می شنیدند. امروز هیچ فرقی نمی کند که شما در سازمان ملل متحد یا در مسجد محل تان صحبت کنید بلکه صحبت شما پخش می شود. لذا وقتی که شما در میانه مذاکره هستید که میدانی نه برای برد و باخت بلکه برای رسیدن به تفاهم است و همه تلاش می کنند که میزان برداشت خود از این تفاهم را به حداکثر برسانند، حرف محرمانه زیاد داریم. – من وظیفه ام دفاع ...
درس حاج قاسم به فرماندهان برای تکریم سربازان
امروز ظهر سردار سلیمانی برای بازدید از منطقه به پادگان شما می آید. سریع از اتاق فرماندهی بیرون آمدم و دستور دادم تمام نیرو ها مشغول مرتب کردن پادگان شوند. این بازدید برای من حیاتی بود و نمی خواستم مقابل سردار سرافکنده شوم. ساعت حوالی ظهر بود و گرما نیرو ها را اذیت می کرد؛ آنقدر هوا گرم بود که باعث شد چند نفر غش کنند. صدای بالگردی که از دور به سمت ما می آمد هر لحظه نزدیک تر می شد. سریع پشت ...
روایت تصویری نجات کردستان عراق توسط سردار سلیمانی+فیلم
...> حاجی با 50 نیرو آمده بود. آن ها سریعا به محل درگیری رفتند و نیروهای پیشمرگه را سازماندهی دوباره کردند و در عرض چند ساعت ورق به نفع ما برگشت. در ضمن کمک های تسلیحاتی ایران نیز به ما رسید. حاج قاسم چند نفر از نیروهای خود را برای مشاوره نظامی در اربیل گذاشت و خودش به کربلا بازگشت. بارزانی اضافه کرد: بعدها که یک فرمانده داعش را اسیر کردیم و از او پرسیدیم چگونه شد شما که در حال فتح اربیل بودید به یک باره عقب نشستید. این اسیر داعشی گفت که نفوذی های ما در اربیل به ما خبر دادند قاسم سلیمانی در اربیل است لذا روحیه افراد ما بهم ریخت و عقب نشستیم. ...
تازه داماد در یک قدمی طناب دار!
برگزاری مراسم عقدکنان به مشاجره و توهین کشید! و به کینه ای غرورآمیز تبدیل شد. آن روز سعید (تازه داماد) به منزل عروس رفت او قصد داشت گوشی تلفنش را در جمعه بازار به فروش برساند تا بنا به ادعای خودش بخشی از هزینه های عقدکنان رسمی را تامین کند. در همین حال چند جوان که با تماس تلفنی مهدی عصبانی شده بودند به در منزل خانواده عروس آمدند و به سروصدا پرداختند. تازه داماد که غرور عجیبی سراسر وجودش ...
از تصادف خودروی حاج قاسم بامسافرکش تا رفتارش با دستفروشان
دوستی که روز اول یعنی سال 61 من را به حاج قاسم معرفی کرد، این آدم برای من تعریف کرد گفت من در صحن رضوی داشتم راه می رفتم که دیدم حاج قاسم یک تشتی آب در دستش است و می رود، گفتم این حاج قاسم کجا می رود، گفت رفت آن وسط صحن رضوی دیدم یک پیرمرد نشسته حاج قاسم یک آب ولرم تهیه کرده بود و پای این پیرمرد را داخل این تشت گذاشته بود و ماساژ می داد من رسیدم و سلام علیک کردم و گفتم حاج قاسم این کیست گفت پدرم ...
روایت واکنش عجیب سردار سلیمانی به یک تصادف
... مرتضی حاجی باقری ادامه داد: حاج قاسم گفت خسارتش را بدهید مقصر تو هستی، گفت، گفتم حاج آقا مقصر اوست گفت نه مقصر تویی زنگ بزنید بچه های دفتر بیایند و خسارتش را بدهند راه افتادیم. وقتی که حاج قاسم آرام شد گفتم حاج قاسم به خدا مقصر او بود، حاج قاسم گفتند من هم خودم می دانم مقصر او بود تو به کجا داری می روی، تو به زیر آتش در سوریه می روی، این بدبخت با این ماشین کار می کند خسارت به تو بدهد ماشین خودش هم خراب شده ما الان دل او را خوش می کنیم، او همیشه دعاگوی ما هست، ببینید حاج قاسم همیشه کجا ها را می دید. کد ویدیو دانلود فیلم اصلی ...
خبر شهادت حسین را از تلویزیون شنیدم
دفاعی , * چطور خبر شهادت ایشان را شنیدید؟ شب جمعه بود. خیلی بی تاب بودم و از نگرانی خوابم نمی برد. زیارت عاشورا می خواندم و صلوات می فرستادم. انگار به من الهام شده بود که قرار است اتفاقی بیفتد. بعد از نماز صبح دیدم گوشی پسرم زنگ خورد و برای صحبت رفت به سمت تراس. بعد که برگشت، هراسان گفت: تلویزیون را روشن کنید. وقتی تلویزیون را روشن کردم دیدم عکس حاج قاسم روی صفحه تلویزیون است. آنجا متوجه شدم حسین هم شهید شده است. این اواخر به من می گفت ما طوری شهید می شویم که اثری از ما باقی نمی ماند. منبع: تسنیم ...
مرجع اهل خیر
، صبر نکردم و با اولین وسیله به سمت عراق راه افتادم. با جدیتی که در امر آموزش و مباحثات و تدریس داشت مانند تبریز و قم در حوزه نجف هم سرشناس شد و آیت الله خویی ایشان را به دفتر استفتائات خود دعوت کرد. میزا جواد تبریزی که به اجتهاد رسیده بود، درس خارج فقه و اصول را در مسجد عمران برپاکرد. خودش می گوید: چهل سال معنای تعطیلی را نفهمیدم و از همه چیز زدم و از لذت های بسیاری دوری گزیدم تا به اهدافم برسم ...
حجت الاسلام مرحوم علوی سبزواری؛ پیشگام نهضت انقلاب در دیار سربداران
پایان منبر می گفتم همه ایستاده و پا به زمین بزنید، پنج دقیقه مردم مرگ بر شاه می گفتند. صدا همه شهر را فرا گرفته بود. هزاران نفر هر کجا بودند، در خیابان، در پیاده رو در حیاط مسجد و شبستان ها همه مرگ بر شاه می گفتند... دعوت از آیت الله ابوالقاسم خزعلی در گزارش مصطفی آل احمد، رئیس شهربانی سبزوار، به ریاست شهربانی استان خراسان در 31 مهر 1352 آمده است: شیخ ابوالقاسم خزعلی، فرزند ...
چمدان 22 میلیون دلاری شیطنت علیه سردار سلیمانی بود
نصیب ایران خواهد شد. ولی اساسا اینکه کسی بگوید تحریم ها بی اثر هستند و تاثیری در حال کشور ندارد، حرف بی ربطی است. تحریم ها اثر، هزینه و ریسک های خودشان را دارند. *دور زدن تحریم ها نیز کاری تاکتیکی است و نمی تواند دائمی باشد. دور زدن تحریم ها به این معنی است که شما در جنگی تمام عیار وارد شوید. اولا مدیران مخصوص به خودش را می خواهد هر کسی وارد این صحنه نمی شود چون عواقبی وجود دارد و بعد ها ...
شیفت جان/تیغ تیز کرونا بر گلوی سپید جامگان
بگذارم و از طرف دیگر سخت نگران مهرداد بودم. با مهرداد تماس گرفتم و وقتی متوجه شد که در محوطه بیمارستان هستیم سریع خودش را به ما رساند اما با فاصله دور با من حرف می زد هرچه می خواستم به او نزدیک شوم مهردادی که از گل نازک تر به من نگفته بود یکدفعه سرم فریاد زد: میگم همون جا بمون مگه متوجه حرفام نمیشی... ناخودآگاه زدم زیر گریه که مهرداد طفلک نمی دانست چطور مرا آرام کند از طرفی می ترسید به من نزدیک ...
دستور مقام معظم رهبری به ظریف چه بود؟
کردید و گروه کوچکی می شنیدند. امروز هیچ فرقی نمی کند که شما در سازمان ملل متحد یا در مسجد محل تان صحبت کنید بلکه صحبت شما پخش می شود. لذا وقتی که شما در میانه مذاکره هستید که میدانی نه برای برد و باخت بلکه برای رسیدن به تفاهم است و همه تلاش می کنند که میزان برداشت خود از این تفاهم را به حداکثر برسانند، حرف محرمانه زیاد داریم. - من وظیفه ام دفاع از ایران، نه وزارت خارجه یا شخص خودم یا ...
ناگفته های ظریف
کوچکی می شنیدند. امروز هیچ فرقی نمی کند که شما در سازمان ملل متحد یا در مسجد محل تان صحبت کنید بلکه صحبت شما پخش می شود؛ لذا وقتی که شما در میانه مذاکره هستید که میدانی نه برای برد و باخت بلکه برای رسیدن به تفاهم است و همه تلاش می کنند که میزان برداشت خود از این تفاهم را به حداکثر برسانند، حرف محرمانه زیاد داریم. من وظیفه ام دفاع از ایران، نه وزارت خارجه یا شخص خودم یا از برجام است. بخشی از ...