(عکس) تغییرات خیره کننده چهره صهبا شرافتی بازیگر نقش روناک در سریال نون خ
سایر منابع:
سایر خبرها
اولین علت اعتیاد، همچنان با فاصله: رفیق ناباب
تومان خرج مواد می شد. چه موادی مصرف می کردی؟ هروئین. هیچ وقت از مصرف مواد پشیمون نشدی؟ چرا پشیمون شدم ولی راه برگشتی نداشتم. بعد از دو سال که مصرف می کردم، پشیمون شدم، ولی ترس از خماری داشتم. خانواده رهام کرده بودن و شبا رو تو خیابون می خوابیدم. الان که ترک کردی چه حسی داری؟ قیافت که شادابه. برای اولین باره که ترک می کنم، امیدوارم که آخرین بارم ...
لیلا بلوکات قرمز پوش شد + عکس
به گزارش سلام نو، لیلا بلوکات متولد 4 آذر 1363 یکی از بازیگران سینما و تلویزیون ایران است، او دو خواهر و یک برادر دارد. لیلا بلوکات از سال 1377 با تئاتر های کودک در فرهنگسرا کار خود را شروع کرد. لیلا بلوکات از سال 1378 با بازی در مجموعه روزهای زندگی به کارگردانی سیروس مقدم رسماً وارد حرفه ی بازیگری شد. لیلا بلوکات پس از حضور موفق در مجموعه تلویزیونی یوسف پیامبر و بازی در نقش همسر ...
عکس تغییر سارا و نیکا دوقلوهای سریال پایتخت در سوئد ! + بیوگرافی و حواشی جنجالی زندگی شان !
1384 بر میگردد که 9 ماه بودند و در آن سریال نقش دو خواهر را ایفا می کردند که در کودکی از یکدیگر جدا شده بودند و یکی در خانواده ای ثروتمند و دیگری در خانواده مذهبی بود. نحوه ورود به پایتخت آقای رسول حاتمی بر اساس شناختی که از این خانواده در سریال دوباره زندگی داشت آنها را برای بازی در سریال پایتخت به سیروس مقدم معرفی کرد و پس از تست دادن در دفتر برزو نیک نژاد (فیلمنامه نویس ...
تلخ و شیرین زندگی یک بانوی فناور/ از انجام رسالت مادری تا کارآفرینی و بومی سازی دانش
عنوان یک دانش آموز و دانشجوی شاگرد اول شناخته می شدم. از همان ابتدا علاقه بسیار زیادی به تحصیل و درس داشتم که همین علاقه زیاد موجب شد تا در رشته تحصیلی موفق باشم. همسر و فرزندان همه خلاصه در یک کلمه؛ موفقیت آنا: از پدر و مادرتان بگویید و اینکه چند خواهر و برادر هستید؟ گل آبادی: متأسفانه پدر و مادرم در قید حیات نیستند و از نعمت داشتن والدین محروم هستم، در سن ...
استاد لیلا در چال سرویس تعمیرگاه | این زن هم بازیگر تئاتر است هم مکانیک خبره | تصاویر
پدرم رفتم سرکار؛ کارهای مختلفی از کارمندی تا کارگری تجربه کردم. گاهی پیش می آمد که ماشینم خراب می شد و راهی تعمیرگاه محل می شدم. اَستای مکانیک که دست به آچار می شد انگار من مسخ می شدم و تا عالَمِ خیال می رفتم؛ عالَمی که در آن لباس تعمیرکاری به تن داشتم و از تعمیر ماشین های فراوان خسته نمی شدم. به مرور، مکانیکی را هنر، دیدم. هنری مانند نقاشی یا آشپزی. از طلوعِ برق و بارقه های علاقه به مکانیکی تا تصمیم ...
خدا کند کسی شبیه نیما نباشد!
مشغول درس خواندن برای کنکور ریاضی بودند، به خاطر علاقه ام به تئاتر با حمایت خانواه ام در کنکور هنر شرکت کردم و خوشبختانه قبول شدم. بی تردید تجربه دیده شدن از قاب دوربین کارگردانی نام آشنا در سریالی پرمخاطب برای بازیگر تازه کاری چون یوسفی نگران کننده است. او از این تجربه برای مان می گوید: با گذشت چند هفته از پخش سریال به خاطر استرس شدیدی که داشتم از خانه بیرون نرفتم ولی وقتی با محبت مردم ...
بیوگرافی افسانه پاکرو
سایت نم نمک نوشت: افسانه پاکرو متولد 11 اردیبهشت 1362 در اهواز هنرپیشه سینما ، تلویزیون و تئاتر ایران است. خانواده و تحصیلات افسانه پاکرو یک خواهر بزرگتر به نام سعیده و یک برادر کوچکتر از خود دارد ، مجرد است ، فارغ التحصیل کارشناسی گرافیک (نقاشی)است ، عاشق بازیگری است و از شهرت بیزار است و بازیگری را فقط به خاطر اینکه بتواند نقش یک انسان متفاوت با خود را بازی کند دوست دارد ...
قهرمان سازی در ادبیات جنگ، معضل است / مستندنگاری باعث شد ما ادبیات خنثی نداشته باشیم
... - چرا به نوشتن در زمینه ادبیات پایداری علاقه مند شدید؟ پدرم سال 1373 کتابی برایم آورد با عنوان اگر به جبهه می رفتم . داخل کتاب نوشته بود تقدیم به برادر خوبم عباس نژاد، مرتضی سرهنگی. کتاب اگر به جبهه می رفتم آمد و خواندم و کم کم یاد گرفتم که ادبیات جنگ به چه می گویند و جنگ چیست؟ کتاب های جنگ را خواندم. 17 آبان 1377 رسید. پدرم گفت برو پیش آقای مرتضی سرهنگی و خودت را معرفی ...
روایت آغوش های مادرانه برای نوزادان بی مادر!
متولد شده اند و حریف طلبیده اند برای زیستن. در کوچه پس کوچه های دی ماه راهی این خانه شدم؛ واقعیت اش را بخواهید بیشتر دلتنگ جنگجوهای کوچک این خانه بودم، از شوق اشتیاق به آغوش کشیدن آنها، روز مادر را بهانه کردم و مسافر چند ساعته خانه شان شدم. بابا حاج آقایِه... اینجا شیرخوارگاه نوراحسان تبریز است و قبل از اینکه وارد قصه اصلی بشوم باید با مدیریت مجموعه هماهنگ شوم؛ حاج ...
بانوی خانه دار تاجر!
به گزارش اصفهان زیبا ؛ ایفای نقش مادری با داشتن شغل و فعالیت های اقتصادی در تعارض باهم نیستند. در جامعه زنان موفقی داریم که در کنار شاغل بودن، مادر و همسری نمونه هستند. فریده مشکل گشا، اولین زن ایرانی صادرکننده برنج به کشورهای حوزه خلیج فارس است که اشتغال او مانع از نقش محوری اش در خانواده نشده است. مشکل گشا از 18سالگی وارد بازار کار شده و در ابتدا فعالیت های خود ...
پوریا شکیبایی: نمی خواهم ادامه پدرم باشم
شما فرزند چنین بازیگری هستید که برای نسل ما اسطوره بازیگری است، خیلی دیر بازیگری را شروع کردید؛ حتی سراغ ورزش رفته اید تا بازیگری نکنید. چرا اینطور شد؟ من 15سال پیش که به استرالیا رفتم، به دلیل علاقه ای که به ورزش داشتم، در این رشته درس خواندم و مربی شدم. سایه پدر سایه سنگینی است و مقایسه مخاطب همیشه وجود دارد. بازیگری اصولا کار ترسناک و سختی است. من تا مدت ها اعتماد به نفس این کار را نداشتم ...
آخرین پست مارال فرجاد قبل از مهاجرت + بیوگرافی مارال فرجاد
...، بازیگر است .مارال فرجاد فارغ التحصیل لیسانس رشته عکاسی است .اصالتا اهل مرند و ترک زبان می باشند. او بازیگر را از سال 1377 با حضور در مجموعه کت جادویی ساخته محمدحسین لطیفی در تلویزیون آغاز نمود. تا به حال در چندین نمایش و مجموعه تلویزیونی و سینمایی به ایفای نقش پرداخته از جمله آنها نمایشهای :باغ شب نما ، سلطان گداها ، زندگی جاری است و.... و مجموعه هایی چون :حلقه سبز ، روح مهربان و ... و ...
چرا داریوش فرهنگ کم کار است؟
.... آن زمان ما پنجاه نفر بودیم که تنها چهار نفر در این حرفه ماندگار شدند. بهتر این است که اگر علاقه به این حرفه ندارید، آن را رها کرده و به سراغ شغل دیگر بروید. نورپردازی وظیفه فیلمبردار است کارگردان فیلم طلسم افزود: باید به صورت دائم به دنبال ایجاد هیجان و جذابیت در قصه بود تا مخاطب همچنان به ادامه قصه مشتاق باشد. کارگردان باید به موارد مختلف از جمله شرایط جوی و نوری کاملا ...
دختری که شغل متفاوت دارد: می گفتند نهایتا بچه داری می کنی
شما جا گرفت؟ از بچگی به ماشین و رانندگی علاقه داشتم؛ یعنی عشق ماشین بودم. مسافرت های ما هم بیشتر با ماشین بود و همیشه پدر رانندگی می کرد. از وقتی هم که به دنیا آمدم پدرم ماشین داشت و به قول معروف با آن زندگی کردیم. همیشه جلوی چشمم در حیاط خانه یا پارکینگ بود. بزرگ تر که شدم دوست داشتم با ماشین رفت و آمد کنم، به آن برسم و همیشه شیک و تمیز باشد. پدر من کشاورز است و زمین و باغ دارد و از ...
جامع ترین روایت ها از شهید سلیمانی / کدام سال ها از زندگی سردار برای مردم ناشناخته است؟
افزوده شده باشد ، افراد زیادی از جمله خواهران و برادران ایشان، اقوام خیلی نزدیک، از روستائیان و شهری ها ساعت ها در موسسه ثارالله کرمان مقابل دوربین نشستند و به ذکر خاطرات خود از سردار شهید پرداختند. گفت وگوها پیاده سازی شد و در قابل فایل ورود به دست من رسید ، البته در جریان تحقیقات بنده نیز حضور داشتم و سفرهایی به روستاها و برخی مناطق که حاج قاسم در آ ن ها حضور یافته بود، داشتم، از این ...
لیلی منم سرگذشت راضیه فدایی و عشق او به شهید مهدی سورچی است
شد که با او به گفتگو بپردازیم که در ادامه می خوانید؛ خانم عرفانیان چه شد که به سراغ نوشتن کتاب لیلی منم رفتید؟ سرآغاز نوشتن این کتاب، بی آنکه خودم بدانم سال 85 رقم خورد و جالب این که من با خود شهید سورچی مصاحبه داشتم که در مقدمه کتاب جریان آن نوشته شده؛ ولی درنهایت سال 98 برای مصاحبه ی کتاب به منزلشان رفتم. این اولین کتاب در کتاب هایم هست که شهید را دیده ام. ایشان از ...
چهلمین روز درگذشت بیتا فرهی؛ گرامی داشت بازیگر گزیده کاری که روح بزرگی داشت
می گویم به تمامی اساتید، دوستان، خانواده و علاقه مندان بیتا فرهی عزیز که در این مراسم حاضر شده اند. فکر می کنم همگی بیتا فرهی را دوست داشتیم. او در قلبش برای تک تک ما یک آشیانه درست کرده بود و حال اوست که در قلب ما آشیانه دارد. ما خوش شانس هستیم که بیتا فرهی را می شناسیم. او با هامون ، بانو ، کیمیا ، خانه ای روی آب حداقل 4 شاه نقش به یاد ماندنی را در سینمای ایران اجرا و به کارنامه خود اضافه کرد ...
مصائب مادرانی که کودکان بی شناسنامه دارند
جلوی آنها را گرفته اند بچه هایم جلوی دایی هایشان و پسر دایی هایشان خجالت زده شدند، انگار همیشه یک سد جلوی بچه هایم است و نمی توانند کاری انجام دهند و جایی بروند. دوستی داشتم که با او به کلاس خیاطی می رفتم، خواهر او شوهر افغانستانی داشت. آن ها راحت زندگی می کردند و بچه هایش هم شناسنامه داشتند من هم نمی دانستند که افغانستانی ها مدارک شان با ما فرق دارد ما که از قانون خبر نداشتیم و با یک ...
رؤیای قشنگ حاج قاسم بودن
برای رفتن به کرمان و حضور در گلزار شهدای این شهر که مزار سردار دل ها را در خود جای داده است، سر از پا نمی شناختم. برنامه سفر به گونه ای هماهنگ شد که در روز پنج شنبه به کرمان رسیدم. از فرودگاه به موزه دفاع مقدس رفتم. قرار بود برای حضور در برنامه به وقت حاج قاسم در گلزار شهدا باشم. بعد از شهادت سردار سلیمانی در ساعت 1:20 روز جمعه 13 دی ماه سال 1398 متولیان فرهنگی گلزار شهدا برنامه ای را تحت عنوان ...
راه خِیری که با دعای مادر باز شد...
علی باشی. این مادربزرگ ذاکر و سخندان از دوران دبستان و در تعطیلات تابستان دوره جامع المقدمات که از دروس حوزه علمیه است را می خوانده و در همان سن هم جامع المقدمات را به زنان بزرگتر از خود می آموخته است چون خیلی به درس علاقه داشتم، معمولا در دوره دبستان شاگرد اول بودم. بعد از اتمام دوره دبستان از دید مادرم که زنی بسیار مذهبی بود محیط برای ادامه تحصیل مناسب نبود و نگذاشت دبیرستان بروم ...
ایمان خود را نسبت به اسلام مستحکم کنید
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خاورستان ، شهید محمدرضا دشتی رحمت آبادی ، یکم شهریور 1348، در شهرستان زاهدان به دنیا آمد. پدرش علی اکبر، کشاورزی می کرد و مادرش زهرا نام داشت. دانش آموز چهارم متوسطه بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. هشتم بهمن ماه 1365، در عراق به شهادت رسید. پیکر وی را در بهشت مصطفی زادگاهش به خاک سپردند. برادرش محمدتقی نیز شهید شده است. بسم الله الرحمن الرحیم ...
فرقه تروریستی رجوی اختاپوس هزار سر است | اشرف علیه زنان
که خودم در اشرف حضور داشتم جنایت های فرقه را از طریق نفراتی که در اشرف اسیر بودند و جدا شدند، شنیدم. جنایت گروهک منافقین در حق ملت ایران، جوانان ایران و حمایت از صدام حسین در طول هشت سال جنگ تحمیلی از این موارد است و زمانی که در عراق برای دیدن پسرم تحصن کردم، متوجه شدم. زمانی که پسرم رفت اصلا اطلاع نداشتم که چنین اختاپوسی وجود دارد، نمی دانستم چنین راهزنی در کشور ترکیه وجود دارد و می تواند فرزندم ...
نقش زنده یاد کاظمی آشتیانی در درمان ناباروری و حفظ بنیان خانواده بی بدیل است
کردم و جا دارد در ایام ولادت بزرگ بانوی هستی، از نقش بی بدیل این دانشمند عزیز و تلاش ارزنده او برای درمان ناباروری و حفظ بنیان خانواده قدردانی کنیم. یقین دارم اعطای حس زیبای مادری به بیماران و بخشیدن رونق و صفا و لذت شنیدن صدای خنده و شیرین زبانی های کودک و گرما بخشیدن به کانون خانواده ها، نتیجه اخلاص و صفای باطنی اوست که بنا به شهادت همکارانش پیشرفت علمی و به نتیجه رسیدن فعالیت هایش در ...
صادق بوقی: بادیگارد علی پروین شدم/ مربی تیم ملی می گفت اگر 6 نفر مثل تو داشتم ایران را فتح می کردم
ادب در مراسم ایشان حضور پیدا کرد. از آن جایی که من با ایشان رابطه بسیار خوبی داشتم، در مراسم کنار هم بودیم و من به جهت این که خدای نکرده مشکلی برای این مرد بزرگ پیش نیاید، کنارش ایستاده بودم و آن جا نقش بادیگارد را برای پروین ایفا کردم. خوشبختانه در تمام مراسم و پس از پایان آن کوچکترین مشکلی هم برای علی پروین ایجاد نشد. البته ناصر حجازی اسطوره فقید استقلال هم در مقطعی به رشت آمد و ...
فرمانده نه؛ خادم حضرت زینب(س) بود
اروپایی هم به گوش می رسید. نگاه شخصی من این است که مدافعان حرم جدا از مسئولیت و رسالت اصلیشان که دفاع از حریم اهل بیت بود، به عنوان مدافعان امنیت کل جهان نیز نقش آفرینی کردند و همه مردم دنیا از همه قومیت ها، ملیت ها، نژاد و کشورهای مختلف مدیون فداکاری آنها هستند که توانستند دست پلید داعش را از جهان قطع کنند تا امنیت در همه دنیا به خصوص خاورمیانه و آسیا برقرار شود. ایمنا ...
بیش از 50 کیلومتر را در سرمای زمستان برای امتحان دادن با وانت می رفتم
در سال 1352 در بخش جغین از توابع شهرستان رودان به دنیا آمدم، خانواده ام متدین و از قشر پایین اقتصادی بودند وزندگی مان با شغل کشاورزی پدرم در روستاهای بخش جغین به سختی می گذشت و بااین حال همیشه دوست داشتم درس بخوانم و فردی باسواد باشم اما مسئولیت نگهداری از خواهر و برادران کوچکتر از خودم با من بود، 8 ساله که بودم مرا به مدرسه فرستادند، ولی مرا نپذیرفتند و گفتند که سن تو برای کلاس اول رفتن ...
ماجرای جنجالی راهپیمایی پیچ شمیران از زبان تهیه کننده مشهور
دریچه تازه ای را به روی من گشود. با آن دوربین عکس هایی می گرفتم و برای ظهور آن ها را به زاهدان ارسال می کردم البته بعدها خودم چاپ عکس را یاد گرفتم. مدتی گذشت و این روند ادامه داشت تا اینکه به سراغ دوربین های حرفه ای رفتم. وی با اشاره به فعالیت های تئاتری خود نیز بیان داشت: در نوجوانی در این مدیوم فعالیت داشتم، یادم می آید در یک نمایش نقش سربازی که در دفاع از وطن شهید می شد را بازی می کردم ...
گپ وگفت صمیمی حوزه نیوز با آیت الله سیفی مازندرانی / تمام فرزندانم طلبه هستند
شروع به ثبت و عنوان برداری از مباحث جلسه درسی نموده تا وقتی بعدازظهر که می خواستم به صورت تفصیلی بنویسم، عنوان را فراموش نکنم. همچنین گاهی شب ها هم برای خواب به پایین نمی رفتم و در همان اتاق بالا بودم و مشغول مطالعه دروس می شدم. در ایام حجره نشینی هم گاهی که مطالعه زیادی داشتم، کفش خود را به داخل آورده و درب حجره را می بستم و پرده را می کشیدم تا کسی متوجه حضور من در حجره نشده ...