سایر منابع:
سایر خبرها
دوستم اطلاعات مشتری ها را می داد/ فرزندم بیمار شد از فال گرفتن توبه کردم
یکی از دوستانم که آرایشگاه داشت، خواهش کردم اجازه دهد در آنجا بساط فالگیری راه بیندازم. دوستم موافقت کرد و در همان جا برایم آگهی چسباند. کم کم سروکله مشتریان پیدا شد. پیش از آن، خودت هم سراغ فالگیر رفته بودی؟ خودم از قدیم به فالگیرها مراجعه می کردم و شگردشان را بلد بودم. مثلا چه شگردهایی؟ به دختران جوان، وعده خواستگاران عالی می دادم و به زنان شوهردار ...
جلالی بودم، خمینی شدم/ ماجرای ساخت مسجد مقابل معبد زرتشتی ها
افتتاح به سمت مسجد اباعبدالله الحسین رفتم. جمعیت زیادی از مردم داخل مسجد جمع شده بودند، نیروهای ساواک هم از در و دیوار بالا می رفتند. تا من وارد مسجد شدم یک نفر از میان جمعیت با صدای بلند گفت برای سلامتی آیت الله خمینی صلوات ختم کنید! مردم هم صلوات فرستادند. بعد از افتتاح مسجد، همان شب خبر دادند که هیأت مدیره مسجد را دستگیر کردند و برده اند ساواک. فردای آن روز برای نماز به مسجد احمدیه می رفتم. مقابل ...
کابوس های شبانه به خاطر کشتن یک دختر
وقتم را بادوستانم بگذرانم. با سارا چگونه آشنا شدی؟ در یک میهمانی شبانه و از طریق یکی از دوستانم آشنا شدم. به علت اعتیاد از سوی خانواده اش طرد شده بود و با تعدادی از دوستان مانند خودش در یک خانه مجردی زندگی می کرد. البته من هدفم از دوستی با او ازدواج نبود بلکه به دنبال یک همصحبت بودم. البته هوس های شیطانی هم بی تأثیر نبود. او همیشه در دسترسم بود و هر وقت می خواستم به میهمانی ...
دختر جوان چگونه خام مرد خوش قیافه تهرانی شد؟ / موضوعی که مانع ازدواجم بود!
به گزارش سرویس حوادث “ جام نیوز”، مرد میانسال خوش چهره، توجه مریم را حسابی جلب کرده بود. چند روز پس ازاین آشنایی کیارش که خود را مجرد معرفی کرده بود به دختر جوان ابراز علاقه کرد. رابطه آنها هر روز صمیمی تر می شد تا اینکه کیارش ازعشق وعلاقه شدید به مریم سخن گفت واز او خواستگاری کرد. چندی بعد هم کیارش، دخترجوان را به بهانه آشنایی با خانواده اش به خانه دعوت کرد. مریم پس ازشنیدن ...
بخش های خواندنی کتاب آن روز سه نیم بعد از ظهر
با گفتن این حرف بغض اش ترکید و شروع به گریه کرد. آن روز تا غروب تعداد دیگری از نیروهای غواص به عقب برگشتند.هرکسی که می آمد خبر شهادت چند نفر از دوستانش را به همراه داشت. بعد از شام صادق به جلسه گردان رفت و قرار شد از اتفاقات جلسه به ما هم خبر بدهد. وقتی صادق برگشت احساس کردم برای گفتن حرف مهمی به اتاق آمده است. گفت: – بلند شید، بلند شید وصیت نامه ها را بنویسید. از همین الان برای ...
حرفهای جالب مجری معروف تلویزیون:من بچه طلاقم/8 سال با همسرم زندگی کردم اما ظرف سه ساعت به این نتیجه ...
هیچ وقت خانواده ام را قضاوت نکردم. هیچ وقت نگفتم چرا؟ از زباله ها، از منجلاب و از دستفروشی و خیابان خوابی، راه خودم را پیدا کردم و هیچ وقت هم طلبکار نبودم. از همین چند جمله معلوم است تابان می خواهد ما و مخاطب را به یک اندازه غافلگیر کند: در تهران به دنیا آمدم و بعد از جدایی پدر و مادرم، با نامادری زندگی کردم. نامادری ام با اینکه وضع پدرم خوب بود، من و پسر خودش که حاصل ازدواج اولش بود ...
کارتن خواب دیروز، شاه داماد امروز
تغییر و افزایش میزان مواد مصرفی ام صبح ها دیر به محل کار می رسیدم و در نهایت از آنجا اخراج شدم. دیگر هیچ چیزی برایم اهمیت نداشت از طرفی سرلجبازی با خانواده ام را داشتم به همین خاطر بعد از آشنایی ام با یک زن که اعتیاد سختی داشت ازدواج مان سر گرفت. برای تأمین مخارج زندگی و تهیه مواد، فروشنده مواد مخدر شدم و چند ماه از زندگی مان گذشته بود که به همین جرم راهی زندان شدم. مدت کوتاهی در زندان ماندم اما ...
قیمت دلار، وزیر اقتصاد و انتظار معجزه
اخیرا وزیر محترم اقتصاد در مصاحبه خود فرمودند که: " چندی پیش برای اجلاس کمیسیون مشترک به هند رفته بودم و با اعضای حزب کنگره که حزب حاکم بود صحبت می کردم متوجه شدم که آن ها اصلاحاتی در اقتصاد انجام داده اند که می دانند نتیجه اش به سوی باختن انتخابات خواهد رفت. به یاد دارم وقتی من با مسئولان هند از جمله نخست وزیر آن ها صحبت می کردم آن ها می گفتند که ما این اصلاحات را ادامه می دهیم ولو ...
روایت جامانده کاروان شهدای خان طومان از آخرین لحظات همرزمان شهیدش+تصاویر
بودم و بعد از چند ماه از حوزه اخراج شدم. و از همان هجده سالگی مداحی را به صورت حرفه ای شروع کردم. شعرهای مداحی هایم را خودم می سرایم و سبک هایم همه از خودم هستند. و تحصیلاتم را تا کارشناسی ارشد مدیریت ادامه دادم. و چون کار تجارت و بازرگانی را دوست داشتم رفتم بازار و توی بازار برنج و پسته مشغول به کار شدم. در طول تمامی این سالها مادرم تمامی زحمات من بر گردنش بود، چون پدرم نظامی بودند بیشتر اوقات ...
مهریه 1360 سکه ای به رنگ خون
خودت زدی. چرا همسرت را با چاقو زدی؟ متهم پس ازسکوتی تأمل انگیزجواب داد: امواج منفی داشت. امواج منفی اذیتم می کرد و اجازه نمی داد که از خانه خارج شوم. برای همین او را کشتم. بچه داری؟ بله، یک دختر 12 ساله. شایدهم سنش کمی بیشتر باشد. اودر زمان قتل کجا بود؟ تا صبح برای اینکه وسیله ای خریده بود و من او را دعوا کرده بودم، نخوابیده بود. با سر و صدای ما از اتاقش بیرون آمد و گریه کرد. چند ...
اخبار ویژه روزنامه های 4 دی
آخوندی است. وزیری که حالا این روزها علاوه بر ناکارآمدی در حوزه شهرسازی و جاده ای، باید پاسخ گوی جان باختن 47 نفر از هموطنانمان در ایستگاه هفت خوان سمنان باشد. حادثه ای که باعث شد تا مردمی بی گناه زنده زنده در آتش خیانت یا بی هنری وزیر راه و یارانش در قطار بسوزند و در انتها هم، همه چیز را به گردن لوکوموتیوران بیندازند. وی در اولین مصاحبه خود بعد از این واقعه بدون پذیرش مسئولیت وزارت خانه ...
مصاحبه با فیمل ، بازیگر کاریزماتیک وایکینگ ها
، چند سال کلاس رفتم. وقتی بالاخره تصمیمم رو گرفتم، رفتم لوس آنجلس تا اونجا بازیگری رو شروع کنم. بعدش به خاطر ویزا نمی تونستم بیشتر بمونم، بنابراین مجبور شدم مدلینگ انجام بدم (می خندد). براون: نمی خواستی تو سریال خانه و دوری یا سریال های آبکی استرالیایی دیگه بازی کنی؟ فیمل: نمی خواستم هیچکس تو خونه بدونه که دارم تلاش می کنم بازیگر بشم. اومدم اینجا برای بازیگری تا هیچکس نفهمه ...
پرونده ای برای تعرض جنسی در فوتبال ؛ پسرم افسردگی گرفت!
به گزارش نامه نیوز ، همشهری جوان در شماره اخیر خود سراغ فساد فوتبال پایه رفته است. فسادی که در برخی مدارس و آکادمی ها وجود دارد که سبب می شود آینده نوجوانان و جوانان در خطر باشد. در این پرونده یک مصاحبه منتشر شده با پدر یکی از نوجوانانی که چند سال قبل مورد آزارجنسی قرار گرفته است. مصاحبه ای که می خوانید. چندسال پیش آکادمی فوتبال یکی از تیم ها بسیار سروصدا راه انداخت. ماجرای ...
ارامنه، همگامان عرصه سازندگی و دفاع از میهن
در ادامه این گزارش که به قلم مرجان قندی منتشر شد، می خوانیم: هم میهنان ارمنی که در غیرت ملی با سایر اقشار کشورمشترکند به رغم روحیه صلح دوستی وقتی با تجاوز دشمن به خاک کشورمان مواجه شدند بدون هیچ تعللی به صف مدافعان پیوسته و سهم خود را در بازپس گیری سرزمین های اشغالی ایفا نمودند و با انگیزه های ملی و معنوی به مقابله با دشمن شتافتند و جنگی که به باور صدام قرار بود 7 روزه با پیروزی عراق وحمایت استکبار جهانی به پایان برسد، هشت سال با مقاومت جانانه مردم ایران و با نتیجه ای عکس آنچه صدامیان ...
قرار بود در طرح تحول سلامت 5 میلیون نفر بیمه شوند 11 میلیون نفر را بیمه کردند/اعتباراتش هم کم شد و آب شد
استفاده کردیم و گفتیم بگذاریم این طرح تحول نظام سلامت به عنوان مهم ترین برنامه اجتماعی دولت مطرح شود. دوستانی که داشتیم و از قبل در برنامه ای که تقدیم مجلس کردم قول داده بودم، ان دوستان را بر محور قول هایی که داده بودیم جمع کردیم. از خارج از ایران هم کمک گرفتیم و هم سازمان جهانی بهداشت و هم چند کشور که شرایط مشابه با ما دارند، از آنها کمک گرفتیم. بالاخره این طرح ظرف سه ماه اماده شد و بعد هم با شرکای ...
آنهایی که دنیا را امید می بخشند/ خاله آرزوها
کردن یک کودک بیمار نیازمند صبح زود از خواب بیدار می شود ، مردی که نشانی همه درختان کنار، انگور و سیب و ... شهرش را به ذهن می سپارد ، آن کس که خواهرش را هدیه خدا می خواند ، پزشکی که کودکان بیمار او را بابا صدا می زنند ، کارمندی که برای بازگشت امید به دل یک جوان با اشک دعا می کند ، جوانی که برای تنهایی خاله فاطمه در خانه سالمندان گریه می کند و همه کسانی که قلب های مهربانشان روزنه های امید را به روی ...
تحقیر شیوه اصلی خشونت زنان علیه مردان
خشونت زنان در برابر مردان وجود ندارد، افزود: موضوع خشونت زنان در برابر مردان در همه جای دنیا به همین صورت است و نمی توان آمار دقیقی از آن به دست آورد دلیل آن هم ترس مردان از بازگو کردن این مسائل و مسخره شدن شان توسط دیگران، قضاوت آشنایان، موقعیت شغلی و اجتماعی و قضاوت آشنایان است. طبق آمار 6ماهه نخست سال جاری که پزشکی قانونی اعلام کرده است 35 هزار مرد مورد آزار و اذیت همسران شان قرار ...
همسرم 30 سال من را تشویق به ورزش کرد
...، اما با برنامه ریزی صحیح موفق شدم این تعادل را برقرار کنم. هر زمانی خواستم از منزل بیرون بیایم به نحو احسن کارهایم را انجام دادم و همه چیز را آماده کردم، حالا چه ناهار باشد و چه پذیرایی از مهمان. همیشه همه چیز در منزل آماده بوده حتی وقتی دیروقت به خانه برمی گشتم آنچنان قبل از آن همه چیز را مهیا و آماده کرده بودم که هیچ کمبودی احساس نمی شد. هرگز مشکلی در زندگی ام نداشته ام. میانه ...
علوم پزشکی اصفهان رتبه برتر شاخص های علمی کشور/سالک در اصفهان کاهش داشته است/بدهی 250 میلیارد تومانی ...
ادامه پیدا کند و بدن نتواند سلول های مهاجم را از بین ببرد ممکن است ما 10 سال بعد متوجه بروز بیماری در افراد شویم. وی به موضوع آنفلوآنزای پرندگان و همه گیری آن در ایران اشاره کرد و گفت: در حال حاضر موردی در استان اصفهان گزارش نشده و تا آنجایی که ما اطلاع داریم در کارگروه سلامت که دامپزشکی هم عضو است و گزارش می دهند اگر موردی هم باشد سریعا به ما گزارش داده می شود. بزرگنمایی ...
وقتی در اردوگاه، پیتزا پختم / به اسرا تریاک می دادند
کسی کشته نشد. فقط چند نفر زخمی شدند. زمستان آن سال هوا خوب بود. نیازی به گرما و لباس گرم نداشتیم. سال قبل از صلیب سرخ خواسته بودیم برای مان چادر مشکی بیاورد. دفعه بعد که آمدند پارچه مشکی آوردند که دو تا چادر شد. بعد هم دوباره یکی دیگر خواستیم که آن را هم آوردند. در بیمارستان که بودیم، به هر کدام مان یک شلوار لی داده بودند. من از این شلوار یک ساک درست کرده بودم و روی آن را هم گلدوزی کرده ...
می خواستم مهندس شوم، دزد شدم/ عاشقی گرفتارم کرد
شدید؟ من عاشق شدم. عاشقی من باعث شد تا لو برویم و خیلی زود دستگیر شویم. مگر می شود؟ عاشق یکی از طعمه های سرقت شده بودم و همین موضوع باعث شد شناسایی شویم و خیلی زود دستگیر شویم. بیشتر توضیح بده. من عکس یکی از طعمه ها را که 24 ساله بود در گوشی سرقتی دیدم و عاشق او شدم. در این مدت با خودم کلنجار رفتم تا چگونه به او نزدیک شوم. بعد از ...
انتشار تازه ترین مجموعه شعر شاعر ایلامی با محوریت بحرانهای خاورمیانه
شکربیگی بوده و از این شاعر ایلامی قبلا مجموعه های نیمی از صورتت را عاشقم، ابر بزرگ، والزیتون و همچنین بودای کرد منتشر شده است. حسین شکربیگی همچنین در زمینه داستانی چند مجموعه داستان و رمان را نیز منتشر کرده است. شاید زیتون خانه ی ما شهید شده باشد... شعری از مجموعه گنجشک خوانی در باغهای زیتون : پسرکی شادمان بودم و با تاکی سراسیمه در حیاط خانه بزرگ می شدم ...
این آشپزخانه ، یک آشپزخانه معمولی نیست!
. نمی دانم! روزهای اول که داشتم کار می کردم و وارد دانشگاه شدم، شاید این فهم را هم نداشتم. یعنی موقعی که در دانشگاه بازیگری را شروع کردم، مسلح نبودم. به نظرم آن زمان بازیگر غریزی بودم، اما آرام آرام به این سمت رفتم تا به ابعاد شخصیتی که می خواهم بازی کنم فکر کنم و هر چقدر هم که در کارگردانی جلو می روم ماجرای بازیگری برایم کم رنگ می شود. اولین کار روی صحنه تان در تئاتر ...
سراب خوشبختی در ازدواج منشی و مدیرعامل
دختر را به صلاح می دانستند و می گفتند ادامه تحصیلش وقت تلف کردن است. پسر همسایه که از سربازی برگشت، بزرگترها خودشان بریدند و دوختند. آرزو عروس شد و رفت خانه بخت. اما چند سال نگذشته بخت سفیدش سیاه شد و شوهرش در تار عنکبوت اعتیاد افتاد. آرزو تنها مانده بود با دلخوشی دخترکش. کار شوهرش که به شیشه کشید؛ راهی دادگاه شد. مهرش را بخشید و جانش را آزاد کرد. پس از 11 سال به خانه پدرش برگشت و این بار دخترکش با ...
دختر جوان را که داخل ماشینم دیدم وسوسه شدم! / سعی کردم او را به محلی خلوت ببرم!
بیمارستان منتقل شد و بعد از بهبود حالش مورد تحقیق قرار گرفت. ساناز در جریان تحقیقات گفت: شب حادثه برای خرید از خانه خارج شدم. یک دستگاه خودروی رانا مقابلم توقف کرد و من مقصدم را گفتم. راننده پسری جوان بود که رفتار عادی داشت. بعد از خرید دوباره سوار ماشین شدم تا به خانه بازگردم. در حال بررسی پیغام های تلگرام بودم که متوجه شدم راننده به سمت بیراهه حرکت می کند. از او خواستم توقف کند اما با ...
روایتی از شهید مدافع حرمی که ترور بیولوژیکی شد
شعار سال: چند دقیقه بعد از حضور ما در خانه شهید بود که ریحانه و فاطمه بعد از یک خواب عصرگاهی به استقبال مهمانان ناخوانده می آیند. دوقلوها کاملا شبیه هم هستند و تشخیص شان برای ما مشکل. کوچولوهای 17 ماهه ای که در یک سالگی سربازان کوچک امام زمانشان شدند و پدر و مادر را در سفر سوریه همراهی کردند. پدر که بار مسئولیت کار فرهنگی مردم سوریه و از طرفی حضور در میدان جهاد را بر دوش داشت، مهرش در دل مردم جا ...
متر و معیارم مردم هستند
با بنیامین در سال 85 زمانی که اولین آلبومش در آستانه انتشار بود آشنا شدم؛ آلبومی که قطعاتی از آن همچون دنیا دیگه مثه تو نداره تبدیل به مگاهیت های زمان خود شدند. بنیامین جوانی بود خجالتی، کم حرف و ناآشنا با دنیا و بازار موسیقی ایران، اما تواضع و اخلاق خوش در کنار اشتیاق فراوانش باعث شد تا هرگز شهرت آن قدر جلو چشم هایش را نگیرد که نتواند همچنان خلاق بماند. حالا بعد از گذشت 10 سال از اولین دیداری که ...
هیچ مسئولی حتی در حد دیداری هم ما را یاد نمی کند
... حاج خانم مقداری از خودتان قبل و پس از ازدواج برایمان بگویید؟ در خانواده ای متدین و پایبند به آرمان های انقلاب زندگی می کردم، خدا را شاکرم زندگی خوبی در کنار پدر و مادرم داشتم، زندگی که مملو از مهر و محبت بود. 12 ساله بودم که حاج آقا (پدر شهید غلامحسین عسل) به خواستگاری من آمدند، ماحصل زندگی ساده ما 11 بچه بود، که 6 دختر و 5 پسر بودند. از روزی که غلامحسین به دنیا آمد ...
گفتگو با قاتلی که یک دختر معتاد را کشت
کشید اما آنها می گفتند تمام تلاششان برای رفاه من است. روزها به سرعت سپری شد و من هم سعی کردم به جای دعوا با آنها وقتم را با دوستانم بگذرانم. با سارا چگونه آشنا شدی؟ با او در یک مهمانی شبانه و از طریق یکی از دوستانم آشنا شدم. به علت اعتیاد از سوی خانواده اش طرد شده بود و با تعدادی از دوستان مانند خودش در یک خانه مجردی زندگی می کرد. تو که از وضعیتش اطلاع داشتی پس چرا با ...
تولید بلدرچین، صنعتی پرسود اما ناشناخته در مازندران
به گزارش بلاغ ، شعار چند سال اخیر و تاکیدات راهبردی رهبر معظم انقلاب بر اقتصاد مقاومتی و افزایش تولیدات داخلی مبتنی بر اهمیت مقوله اقتصاد بر پیشرفت در عرصه های اجتماعی، فرهنگی، سیاسی است چرا که همه این موارد نیازمند توان و نیروی اقتصادی در کشور است. هر نوع فعالیت سازنده در اقتصاد که منجر به افزایش تولیدات ملی و بالا رفتن جهش ظرفیت های تولیدی شود عامل بسیاری از رفع معضلات اقتصادی همچون ...