سایر منابع:
سایر خبرها
ادعای عجیب قاتل: آتنا از روی پله افتاد و مرد
... (سکوت) _ توضیح می دی که پرونده زنا مربوط به چی بوده؟ وقتی من از زن اولم جدا شده بودم یک زنی بود به اسم فرانک؛ یک ماه با من دوست بود؛ یک بار رفته بود سفر و به من گفت که بعد از سفر میاد اردبیل منم از پارس آباد برم اردبیل تا یک روز با هم بگردیم؛ گفتم باشه؛ بعدازظهر یه آقا و خانمی آمدند مغازه من و گفتند "تو که با دختر من فرار کردی بگو کجاست؛ اون با یکی نامزده" و از این حرفها ...
رواج شیوه های عجیب و غریب خواستگاری
، برای همین به دنبال دختری با قد بلند و موی بور و چشم رنگی بودم و به چیز دیگری اهمیت نمی دادم و وضع مالی خیلی مناسبی هم داشتم. در حال حاضر شش سال است که ازدواج کردم و یک دختر سه ساله دارم، اما هر دو ما از زندگی راضی نیستیم و مدتی است به ارتباط های خارج از خانه فکر می کنم . چرا خواستگاری با گل و شیرینی در منزل دختر؟ با توجه به اینکه روحیات دخترها حساس تر از پسرها است و در محیط ...
14 اعتراف شوکه کننده درباره زندگی آنجلینا جولی
را بر روی زندگی او داشت. وی در ابن باره چنین گفته است:" او در رشته بازیگری درس خوانده بود اما با پدرم ازدواج کرد و در سن 28 سالگی با دو بچه از پدرم جدا شد. او از رویاهایش دست برداشت. من دختر آن مادر هستم. عشق من به فرزندانم، ارزش هایم، اهمیت دادن به اتفاقاتی که در سراسر جهان رخ می دهد، همه ی این ها را از مادرم دارم. هر روز به شدت برای او دلتنگ می شوم. من سعی می کنم همانطور که مادرم مرا ...
شب عروسی زنم لباس نامناسب پوشید و ... / فیلم گفتگو با اسماعیل که صبح عروسی غوغا به پا کرد + عکس
به خانه خود برد و بعد از برداشتن یک چاقو به قصد درگیری به خانه پدر زنش رفت، اسماعیل که از 14 سال زندگی بی هدف خسته شده بود با 28 ضربه چاقو همسر و مادرزن خود را به قتل رساند و در این مهلکه پدرزن اسماعیل توانست از قتلگاهی که اسماعیل آن را ساخته بود جان سالم به در ببرد. در ادامه صحبت های اسماعیل متهم این پرونده را بخوانید. شغل؟ کارمند دولت بودم. زندگی ...
تازه عروس بودم وقتی سرکار می رفتم، کامیار دختر همسایه را به خانه می برد و ... + عکس
سربازی نرفتن نمی توانست از کشور خارج شود. البته خانواده اش شب خواستگاری قول دادند که سربازی اش را می خرند، اما با تغییر قوانین نتوانستند به قولشان عمل کنند. من هم راضی شده بودم تا پایان خدمتش در ایران بمانم و فعلاً کار کنم. از طرف دیگر به خاطر هزینه هایی که برای جلب نظر من و پدرم کرده بود، کلی بدهکار بود و چک های برگشتی داشت، طلبکاران هم حکم جلب برایش گرفته بودند. جدا از همه این مسائل وقتی که به سر ...
راهی افغانستان شد تا اذن والدین را برای راهش بگیرد
به ایران مهاجرت کردیم و پدر و مادرمان بعد از شهادت داداش محمد یعنی حدود دو سال پیش به ایران آمدند. محمد متولد 1375بود و زمان شهادت یعنی در 31 فروردین 1394 تقریباً 19 سال داشت. محمد جوانی مذهبی بود. اهل خواندن نماز اول وقت و قرآن بود. با همه سرشلوغی های کارش، کتب دینی زیادی را مطالعه می کرد. محمد فرشته بود. یک فرشته زمینی. او همه چیز تمام بود. بعد از شهادتش متوجه شدیم که چقدر با بقیه فرق داشت. ...
لحظاتی با یک کبوتر گلگون کفن/ معرفی “شهید علی اکبر موسایی پور”
می کرد، بسیار متواضع بود. در سلام کردن بر همه پیشی می گرفت، احترام ویژه ای برای پدر و مادرش قائل بود. راوی خواهر شهید: تشویق به حجاب برادرم 4 سال از من بزرگتر بود، با آنکه من بچه بودم ولی روی حجابم تعصب داشت. کلاس اول بودم و قبل از رفتن به مدرسه به من توصیه می کرد که حتماَ روسری بپوشم و من معنی حجاب را در آن سن و سال متوجه نمی شدم، اما ایشان ...
همت در جذبِ بازماندگان
.... ندا نارویی تصریح کرد: خیلی دلم میخواهد به مدرسه بروم و دوستانم را ببینم و با هم درس بخوانیم. وی خاطرنشان کرد: هم اینک در خانه بیکار هستم و کتاب های قبلی ام را مطالعه می کنم. یکی از روستاییان بلوچستان در جنوب سیستان و بلوچستان که هر سه فرزندش از تحصیل بازمانده اند در گفت و گو با خبرنگار ایرنا اظهار داشت: 2پسر دارم و یک دختر که هر کدام چند سال به مدرسه رفته اما مشکل روستای ما ...
انتقام دختر جوان از خواننده رپ/ محاکمه همدست ژان والژان پس از رهایی از قصاص/ مرگ خانم دکتر اسیدپاش در ...
به گزارش راهنمای سفر من به نقل از خبرنگار خبرگزاری میزان،دختر جوان بعد از تمام شدن دوستی اش با خواننده رپ، برای کتک زدن او و سرقت اموالش دو نفر را اجیر کرد. اوایل خرداد امسال پسری جوان که خواننده رپ بود با حضور در پلیس آگاهی تهران از دوست دختر سابقش که با همدستی دو جوان از وی سرقت کرده بودند، شکایت کرد. وی به افسر تحقیق گفت: من یک سال پیش به طور اتفاقی با دختری جوان آشنا شدم. این ...
وحشت از رابطه جنسی؛ برایم کابوس است | تجاوز پدر به دختر چه بلایی سر زندگی جنسی زن جوان آورد؟
بیشتر بخوانید: قربانی تجاوز جنسی پدر، دخترش را چند می فروشد؟ خانم بیست ساله ای به مطب مراجعه کرده بود و می گفت سه سال است ازدواج کرده ولی تا به حال هنگام برقراری رابطه جنسی با همسرش ارضاء نشده است. به او گفتم که: بعد از اینکه شوهرتان ارضا شد، همچنان به هم آغوشی و لمس یکدیگر ادامه بدهید و کمی حوصله کنید. هرچند خودم می دانستم در این وقت کم، این حرف ها به درد این زن نمی خورند اما برای بهبود ...
شهید اندرزگو به راحتی می توانست شاه را ترور کند اما امام(ره) نگذاشت
این مجرد اینجا چه کار می کند و همین باعث گیر افتادن او می شد. ولی کسی به یک مرد متأهل نگاه نمی کند، در یک کوچه اگر یک فرد مجرد باشد همه روی آن زوم می کنند ولی کل کوچه خانواده دار باشند هیچ کس به دیگری کاری ندارد. اعتقادش این بود که وقتی ازدواج کند با زن و بچه باعث پیشرفت می شود و موفق تر است. اندرزگو از سال 43 بعد از اعدام انقلابی حسنعلی منصور ملعون شروع کرد، منصور لایحه کاپیتولاسیون را که ...
روایت تلخ زندگی زنی که شوهرش 10 ماه به او نگاه هم نکرد / شوهرم ارتباط شوم دارد!
.... ناهید گفت: در همان سال اول ازدواج مان فهمیدم با دختری در ارتباط است. سر این مساله چندبار جرو بحثمان شد و گفتم اگر ایرادی دارم بگو تا خودم را اصلاح کنم. اما او دست بردار کارهایش نبود و همچنان با چند دختر دیگر نیز در فضای مجازی ارتباط داشت. زن جوان افزود: بارداری ام سبب شد درگیر خودم شوم و او هم که دیگر احساس می کرد همچنان به کارهای خودش ادامه می داد. دختر کوچولویم را به دنیا آوردم ...
آناهیتا نعمتی و دختر مهران مدیری
اتاق خبر 24 : شهرزاد تمام کارهای مهران مدیری را دیده و از بین انها شب های برره را بعنوان برترین کار پدر گزینش می کند. دختر ظاهرا ساکت و سربه زیری که روبه روی ما نشسته اعتراف می کند که برخی مواقع مچ پدرش را میگیرد و به دلیل اشتباهات در کارهایش به او تذکر میدهد: سر سریال باغ مظفر از یکی از قسمت ها خوشم نیامد به پدرم گفتم و او هم گفت درستش می کنم . شهرزاد یازده سال اکثر ندارد ...
10 درس پیوند ازدواج علوی و فاطمی
...، سرش را از حیا به زیر انداخته بود و نگاهش از شرم به زمین زیر پای پیامبر دوخته، پیامبر(ص) به یقین می دانست علی(ع) به چه منظوری به در خانه او آمده پرسید: چه حاجتی داری ؟ علی(ع) گفت: پدر و مادرم به فدایت، نیاز به گفتن نیست که تو نه پسر عمو، که پدر و مربی و مقتدای من بوده ای، مرا از عمویت و پدرم ابوطالب و مادرم، در آن حال که کودک بودم و نارس، گرفتی، به غذای خویش تغذیه ام کردی، به ادب خویش مؤدبم ...
عاشقانه مثل زهرا و علی علیهما السلام
روز بعد همراه یکی از دوستان پاسدارش به منزل ما آمد. البته ایشان پسر خاله من بودند و به ما سر می زدند اما چون این سری به عنوان خواستگار من بود کمی رستمی تر آمد. یک شب به خانه ما آمد و از پدر و مادرم اجازه گرفت با هم صحبت کنیم. یونس برگه را از جیبش درآورد و شروطی را که یادداشت کرده بود مطرح کرد. اینکه شغل من پاسداری از انقلاب است و سختی هایی همراه دارد؛ ممکن است شهید یا جانباز شوم و یا ...
طنز؛ چه کسی سیب ها را خواهد شُست؟!
را جمع و جور کند. ملافه را دور خودش پیچید و آمد با پدرم دست داد. پدر گفت: شما هم ریاضی می خونی؟ حسین گفت: از ما دیگه گذشته حاجی، هفت هشت سالی هست تموم کردم. این جا میام واسه دیدن بچه ها. پدر گفت: استاد دانشگاهی؟! حسین از روی تخت لباس هایش را برداشت و پوشید: یه جورایی. کار پایان نامه و مقاله بچه ها رو می کنم و یه پولکی هم می گیرم. به جان شما هیچ استاد دانشگاهی با این ...
پیوند پاک مادر آب و ابوتراب/ یعنی که خلق آدمیان از گِل شماست
ملائک صف به صف مشغول شادی غم رفته امشب کاملا در انفرادی شهر مدینه نورباران شد سراسر با چلچراغ ماه و رقص نور اختر پُر گشته دنیا بی نهایت از فرشته بر روی بال تک تک آنها نوشته بنوشته با خط خودش، حیِّ تبارک پیوند یاس و حضرت یاسین مبارک عاقد، خدا و شاهدش، پیغمبر او داماد، حیدر؛ گل عروسش کوثر او ...
مقابل دشمن برای جابجایی جلاد و شهید منفعل نباشیم
سال هیچ سمت و عنوان دولتی نداشته و تنها به عنوان یک بازاری در حجره خود مشغول فعالیت بود ، توسط دو تن از منافقان کوردل ترور شد. خبرنگار قضایی ایرنا به مناسبت بیستمین سالروز شهادت این شهید بزرگوار گفت و گوی تفصیلی با دختر این شهید انجام داده است که در ذیل می خوانید. زهره سادات لاجوردی روز سه شنبه در گفت وگو با خبرنگار قضایی ایرنا درباره ترور پدرش آن هم بعد از دو دهه از ترور هم ...
شیطان پارس آباد: وجدانم راحت است نه به آتنا تجاوز کردم و نه او را کشتم! + تصاویر
کرده بودم و بعد پرسیدن عصمت غریبی رو کجا نگه داشتم؛ منم بهشون گفتم من هر روز صبح میرم مغازه و شب برمی گردم؛ اگه یک ساعت دیر برم خونه خانمم زنگ میزنه می گه کجایی. من یک سال و نیم کجا می تونستم برم؛ پارس آباد محیط کوچکیه؛ همه همدیگر رو می شناسن. از همسر اولت جدا شدی؟ بله. چرا می خواست از تو جدا بشه؟ اخلاقمون با هم جور در نمی آمد ولی من نمی خواستم طلاقش ...
همه نیمه تمامند و تو نیمه، تمامی!
استیلم به هم بخورد. در حالی که شما تصور کنید، فردی که باید در حالت عادی 180 سانت قد داشته باشد، حالا یک متر شده بود. کمی غیر عادی به نظر می آمد. دایی و دامادمان که بالای سرم آمدند، اصلاً متوجه پاهایم نشدند اما پدرم پاهایش در میان اتاق و سالن بود متوجه شده بود و داخل نیامد. وقتی به ایشان گفتم که بیایید داخل، گریان شد. گفتم اگر می خواهید بی قراری کنید، نمی شود. بالاخره بالای سر تختم آمد. البته ایشان ...
یه دهن بخون!
.... این پسر ما به دایی ا ش رفته که اون هم لاغره. منتها این استخونی ها جَنَم دارن. اصلا شما هر حمالی رو نگاه کنید، استخونیه! بعد یکی زد پشت کمرم که صدا داد و همزمان شنیدم گفت: عین تیرچه می مونه لامصب! تا نمی شه! صاف نشسته بودم و جم نمی خوردم اما عرق روی پیشانی ام نشسته بود. اضافه کرد: پدر خوبی هم ازش درمی آمد. چون من که از بچگی ش زانو درد داشتم هیچ وقت نتونستم خم بشم. ولی این آقا؛ بچه رو بذار رو ...
از سالن معراج تا بلوک 5
به گزارش ایمنا ، گریه کردن هم نمی تواند دخترانش را آرام کند. ناله بلندی به پا می شود در حالی که کفن پدر در آغوش کشیده شده. کمی از آنها دور می شوم. اما این سوی سالن انتظار هم دست کمی از آن ور ندارد. سالن انتظار معراج، نه بهتر است صحرای محشر بنامیم. سالن انتظار معراج طوفان زده دریای خروشان غم های زنانی است که تا ساعاتی قبل با مرد، ستون و پدر خانواده خو گرفته بودند. مردی تکیه زده به دیوار دست بر ...
زنده ی بیدار
. گوید که اتّفاق افتاد مرا آن گاه که به شهر خویش بودم، که بیرون شدم به نُزهتگاهی از نزهتگاه هایی که گرد آن شهر اندر بود با یاران خویش. پس بدان میان که ما آنجا همی گردیدیم و طواف همی کردیم، پیری از دور پدید آمد زیبا و فرّه مند و سال خورده، و روزگار دراز بر او برآمده، و وِی را تازگیِ بُرنا آن بود که هیچ استخوان وی سست نشده بود، و هیچ اندامش تباه نبود، و بر وی از پیری هیچ نشانی نبود جز ...
از نوجوانی با حمایت پدر و مادر هنر اسلامی را دنبال کردم/ همیشه به مردمان خونگرم بالاجاده خدمت خواهم کرد
هنر موسیقی ” امیر لاکتراش ” فرزند رجبعلی لاکتراش است که هنر موسیقی را فرا گرفته و با تولید آثاری پا در میدان عرضه این هنر گذاشته است. متن این گفتگو بدین شرح است: رادکانا: امیر خودش را اینگونه معرفی میکند: امیر لاکتراش فرزند رجبعلی متولد سوم اردیبهشت 1369 متأهل و صاحب یک فرزند دختر هستم. از سال 89 در بانک سامان با مدرک دیپلم حسابداری به عنوان بایگان شعبه ...
اعتراف تکان دهنده زن همسرکُش
سواد است، پدرم همیشه بیرون از خانه در جاده ها و بیابان ها بود و فرصت کافی برای توجه به نیاز های عاطفی من و خواهران و برادرانم نداشت.به دلیل شلوغی جمعیت خانواده مان در سن 15 سالگی با اصرار پدر و مادرم مجبور به ازدواج با حامد شدم و ثمره زندگی من و شوهرم یک پسر 9 ساله و یک دختر هفت ساله است.شوهرم از ابتدا به مواد مخدر اعتیاد داشت و اکثر اوقات شبانه روز را در منزل به سر می برد، بسیار بدبین بود حتی به ...
گفت و گو با - حمید ص - درباره ی قتل ناپدری اش
هوشنگ مادرم را کتک زده بود. قبل از آن نیز مادرم با من تماس گرفته و گفته بود که بیا و زری خانم را ببر فرودگاه می خواهد برود آلمان. زری خانم و خانم دیگری از یکی دو روز پیش در خانه ما مهمان بودند. من هم ماشین نداشتم و گفتم من ماشین ندارم خودت ببر. او هم چیزی نگفت و خودش این کار را انجام داد. من با تماس برادرم تصمیم گرفتم دوباره به او زنگ بزنم و گفتم که می خواهم بیایم لباس هایم را ببرم که او ...
گفت وگویی اختصاصی در زندان انفرادی ادعای عجیب قاتل: آتنا از روی پله افتاد و مرد
دوست بود؛ یک بار رفته بود سفر و به من گفت که بعد از سفر میاد اردبیل منم از پارس آباد برم اردبیل تا یک روز با هم بگردیم؛ گفتم باشه؛ بعدازظهر یه آقا و خانمی آمدند مغازه من و گفتند "تو که با دختر من فرار کردی بگو کجاست؛ اون با یکی نامزده" و از این حرفها؛ من هم گفتم "من اینجام اون یه شهر دیگه"؛ بعد از اون مأموران پلیس امنیت اخلاقی آمدند و به من گفتند باید بروم دادگاه؛ من هم رفتم؛ پدر دختر و قاضی در ...
توسعه انسانی مهم تر از توسعه کالبدی است
شفا آنلاین:شما روحانی زاده ای بودید که علی رغم میل پدر پزشکی خواندید و بیشتر از طبابت درگیر کارهای اجرایی شدید؟ به گزارش شفا آنلاین : در سال 1318 در اردکان یزد در یک خانواده مذهبی به دنیا آمدم. پدرم روحانی بود. تا 6 سالگی در اردکان بودم و پدرم برای اینکه ادامه تحصیل بدهد یک سال به تهران مهاجرت کرد و پیش نماز یکی از محله های تهران شد ولی چون برایشان اغناءکننده نبود به قم مهاجرت کرد و ...
قدیمی ترین پزشک یزد که سال ها پزشک شهید آیت الله صدوقی بود/ هنر نفوذ در دل مردم حتی پسرخاله شاه! +تصاویر
محوی است. با شنیدن پاسخ هایش، کمی یکه خوردم اما بعد با خودم گفتم صد در صد هذیان می گوید. بیشتر که فکر کردم دیدم ممکن است هذیان هم نگفته باشد. زندانی بدون لباس زندان، خوش پوش و خوش تیپ و با جیب هایی پر از پول ندیده بودم. برای پایان دادن به تردیدم، آن موقع شب با مدیر کل بهداری تماس گرفته و موضوع راگفتم او هم گفت هرچه گفته درست گفته است. صبح روز بعد سیامک محوی را که از زندان آمده بود ، در ...
الگوی علمی ام دکتر حسابی است/ به شهید چمران ارادت خاصی دارم/اخلاق و علم لازمه کار پزشکی است
که فرزند آخر خانواده بودم و علاقه زیادی به پدر داشتم باعث شد به این خواسته پدر فکر کنم و از همان دوران کودکی علاقه مندی خاصی نسبت به رشته پزشکی در من بوجود آمد. در دوران تحصیل جز کدام دسته از محصلین بودید؟ تا سال سوم راهنمایی جزو شاگردهای اول تا سوم کلاس بودم حتی سوم راهنمایی را با معدل 18 و نیم به پایان رساندم، در دوران دبیرستان جزو شاگردهای اول تا سوم کلاس نبودم اما از ...