سایر منابع:
سایر خبرها
ماجرای یادگاری که صدام برای رزمنده ایرانی به جا گذاشت+عکس
تظاهرات می رفت. حتی در حادثه میدان ژاله پسرعمویش تیر خورد و عباس جان سالم به در برد. جنگ هم که شروع شد از 14 سالگی بی تاب حضور در جبهه بود اما چون سن اش کم بود به او اجازه حضور نمی دادند. پیش از جنگ مدتی به کردستان رفت و در آنجا تجربه حضور در شرایط جنگی را به دست آورد و به تهران بازگشت. با توجه به شناختی که همرزمانش از او به دست آورده بودند این بار توانست به جبهه برود. پدرش مخالف حضور سیدعباس در جنگ ...
گلچین بهترین اشعار ولادت حضرت علی اکبر(ع)
مدافع حرم نیست نقش است به پیشانیِ من عمه ی سادات جانم به فدای حرمت قبله ی حاجات آرمان صائمی باز هم آسمان این خانه شب پر رفت و آمدی دارد باز هم کوچه ی بنی هاشم بوی عطر محمدی دارد در شبستان زلف تو ترسا خال بر گونه ی تو هندوکش طاق زیبای ابرویت محراب وه که لیلا چه معبدی دارد کار چشم تو مبتلا کردن خاک را با نظر ...
شاهکار دیگری از نویسنده اتحادیه ی ابلهان
افول بود. او بعدها گفت: هربار که رمان برگشت می خورد، قسمتی از وجود من می مرد. پیام آن یادداشت آخری جان هرچه که بود، مادر را متقاعد کرده بود که ردشدن های مکرر رمان از سوی ناشران، زندگی را برای فرزند عزیز او غیرقابل تحمل کرده بوده است. در سال 1976، در کمال خوشحالی متوجه شد که شخصی به نام واکر پرسی مشغول تدریس نگارش خلاق در دانشگاه لویولا است. یک روز به دفتر کار او رفت، رمان را به دستش داد و ...
شهیدی که قبل از شهادتش به صورت نور در خواب مادر ظاهر می شود
و صبح به جبهه رفت و تلفنی گفت که برمیگردم و قران را یادت می دهم بعد از رفتن دچار شوک بزرگی شدم و بدنم به لرزه افتاد همیشه با مهربانی در خواب هایم ظاهر شده است خواب دیدم نوری از خانه محمد خارج شد و دو پسرم و من دنبالشان راه افتادیم اما به ان نرسیدیم و گفتند که مادر جان نور به دریا افتاد ،از خواب که بلند شدم دخترم بالای سرم بودو یکی یکی همه فرزندانم با گریه بالای سرم امدند و ...
ماجرای جسد منسوب به رضا شاه؛ فرصت یا تهدید؟
– 1323خورشیدی - تا انتقال جسد- 1329خورشیدی - اگر جسد مومیایی نشده بود چه بسا انتقال آن امکان پذیر نبود. بنا بر این اصل مومیایی دربارۀ او و به قصد انتقال پس از تغییر شرایط امری محتمل بوده نه این که تصور کنیم جون ما سنت مومیایی نداشته ایم از اساس غیر محتمل است. حتی دربارۀ دکتر شریعتی هم گفته می شود نوعی مومیایی درباره پیکر او انجام شده چون قرار نبوده به طور دایم در جوار زیبنیه دمشق بماند. 2 ...
شادزیستن با کمدی رفتار
قرار بود خودش هم به آنها ملحق شود. همسرش بچه شان را در مدرسه ای ثبت نام کرده بود. دوستم تعریف می کرد، روز سوم بچه ما با این که در کشور غریبی بود و پدرش هم حضور نداشت، گفته بود؛ خانه نمی آیم و می خواهم در مدرسه بمانم. نمی خواهم شعار بدهم، اما ایمان دارم که در فضای مفرح و شاد، استرس که ضد شادی و آرامش است، از بین می رود. این شادی روی جامعه هم تأثیر دارد؟ شادی که باشد، همه چیز ...
این تحلیل ها که مردم برگشته اند صحیح نیست/ تقسیم بندی چپ و راست و اصولگرا و اصلاح طلب دیگر جوابگو نیست/ ...
، ولی تقریبا حضور مستقیم نداشتیم. بعد از آن ناچار شدیم در مقابل آنها حضور مستقیم پیدا کنیم که جبهه مقاومت در منطقه شکل گرفت و به فضل الهی ما هر روز پیروزتر شدیم و رقیب ما هر روز ضعیف تر؛ اینها نعمت های خداست. کشورهایی که به تعبیر امام(ره) با حرکت دادن یک کشتی، دولت ساقط می کردند الان در وضعیتی هستند که در مسائل منطقه ای زمین گیر شده اند؛ همه قوای خود را می آورند ولی نمی توانند کاری بکنند. ...
امیرسلیمانی: برخی از هنرمندان به نان شب محتاجند
.... چون به حضور و درخشش سپند چندبار اشاره کردی من این نکته را عرض می کنم. سپند روی صحنه تئاتر اجرا می رفت و آقای ابوالحسن داوودی او را دیده بود و گفته سپند جان ماشاالله چقدر تو بزرگ شدی و فیلم را با او کارکرد. کمند (امیر سلیمانی) هر فیلم یا سریالی که کار کرد بدون سفارش من بود و من هیچ وقت چنین کاری نمی کنم. آنها چطور؟ سفارش شما را نکرده اند؟ نمی دانم و فکر نمی کنم چنین کاری ...
آیا آیت الله بهجت نهضت امام (ره) را باطل می دانست؟!
نشان نمی داد، نه فقط عوام، بلکه علما هم نسبت به ایشان خرده می گرفتند؛ چراکه یک روز آقای محمد روحانی برای من نقل کرد که ایشان روزی با پدرش به جلسه ای که در منزل حاج شیخ بود، می رود. از قضا تمام آقایان هم در آنجا بودند و به ایشان فشار می آوردند که باید سکوت خود را بشکنید اما ایشان می گفت که من همه مطالب شما را می دانم اما اگر اقدام کنم، خطراتی که شما می گویید، زودتر می رسد. بعد از مشاجره فراوان ...
ناشنیده های امیر قلی امینی از زبان دخترش
نیز بر عهده داشت. امینی در سال 1357 درگذشت. منیژه امینی، دختر امیر قلی امینی، در یک گفتگوی طولانی با خبرنگار ایمنا ، وجوه گوناگون زندگی پدرش را برای ما نمایان و ناگفته هایش را بیان کرده است. منیژه که پس از اخذ لیسانس از دانشکده حقوق دانشگاه تهران و طی امتحانات دوره دکترای حقوق بین الملل در دانشگاه پاریس با موفقیت، برای تحقیقات بیشتر در زمینهٔ پایان نامه دکترای خود در سال های ...
روزی نبود که اتفاق عجیبی نیفتد!
توجه قرار گرفته بودند و خیلی هم روی کارها کنترل داشتند. روز دوم فیلم برداری دستیارم مشغول انتخاب هنرور از میان اهالی محله بود که خانواده ی آماتو گفتند نه، فلانی ها نباید توی کار باشند! و ما هم گفتیم اگر شما نمی خواهید، قبول. خیلی به آن یکی خانواده برخورد و به خاطر همین وقتی داشتیم فیلم برداری می کردیم با صدای بلند توی ماشینشان آهنگ گوش می دادند. برادر بزرگ تر پیو هم یک بیل برداشت و رفت ...
درمان با رنگ و بوم
دهه هفتادی است، نقاشی می کند، پیانو می نوازد و دستی هم در مجسمه سازی دارد . اینها همه هنر پسرجوانی است که نمی تواند براحتی با دیگران ارتباط کلامی برقرار کند. خودش می گوید: من حرف هایم را با نقاشی هایم و با مجسمه هایی که ساخته ام می زنم. پیشنهاد می دهد به جای این که شنونده گفته هایش باشیم کنار پیانوی زیبایش بنشینم و نواختنش را گوش بدهم . او یک پیانیست حرفه ای است. همراه با پدرش به اتاق محمد می روم و تابلوهای نقاشی هایش را یکی پس ازدیگری می بینیم. آقای کاظم زاده می گوید خیلی از آنها فروخته شده و قرار است با پرواز چند هفت ...
عشق به وطن برای مصطفی بزرگ تر از عشق به خانواده اش بود
.... البته دخترها در زمان جنگ به دنیا آمدند. مصطفی داوطلبانه در میادین نبرد حضور می یافت و زیاد نتوانست فرزندانش را ببیند. وقتی برای بار اول به جبهه می رفت، اولین دخترش فقط چند ماه داشت. موقعی هم که در هفتم مهرماه 1364 به شهادت رسید، دختر دومش چند ماهه بود. دلتنگی پدرانه خواهرم می گفت مصطفی هر بار به جبهه می رفت، دلتنگ خانواده و خصوصاً دخترهایش می شد. نامه هایش بوی دلبستگی و دلتنگی ...
با پیکر رضاشاه چه کنیم؟
متخصص نیستند یا وجود یک مادر بزرگ که همه خانواده گرد او متحد هستند)، می تواند محلی باشد (مثل یک هنرمند یا یک روحانی زاهد یا یک مقبره در یک محله)، می تواند گروهی باشد (مثل یک پیشکسوت برای ورزشکاران یا صنعتگران) می تواند منطقه ای باشد (مثل یک شخصیت منطقه ای) می تواند ملی باشد (مثل شخصیت های فرهنگی و هنری و مذهبی و سیاسی ملی یا آثار تاریخی ملی و ...). ممکن است یک سرمایه نمادین ملی باشد ولی الزاما مورد ...
نیت خدایی ، پیوند آسمانی
جامعه ما با آن دست به گریبان است. رفتن به جبهه 2 هفته بعد از عقد شهید مهدی زین الدین فرمانده لشکر علی بن ابیطالب(ع) در 23 سالگی به خواستگاری رفت. خرداد سال 1361، پس از چند جلسه رفت وآمد، مراسم عقد شهید و همسرش بدون تشریفات خاصی برگزار شد. همسر شهید زین الدین در اینباره می گوید: دو روز بعد از اولین خواستگاری با همان لباس سپاه آمد. صحبت های جلسه دوم کوتاه تر بود. نیم ساعت ...
دلتنگی های یک دختر مجرد
به گزارش خبرگزاری دانا،قدیم تر ها سیستم ازدواج غالباً به این صورت بود که یک نفر واسطه می شد و پسر و دختری را که در دوست و فامیل و آشنا می شناخت و بین آنها تناسبی می دید به هم معرفی می کرد. خب آن زمانها مردم بیشتر در جریان حال و روز و زندگی هم بودند، بیشتر با هم رفت و آمد داشتند و همدیگر را بهتر می شناختند، معیارهای ازدواج جوانان آن دوران نیز با حالا تفاوتهایی داشت. این روند ادامه داشت تا وقتی که ...
صادق شیبک؛ تکاور عاشقی که به آرزویش رسید
خواب عجیبی دیدم، خواب دیدم آقا صادق زنگ زد و من بهش گفتم خانه ما خراب شد، باز هم لبخندی زد و گفت حتما خیری هست نگران نباش خداوند از شما محافظت می کند. روز بعد خبر شهادتش را به ما اعلام کردند. الان به ایشان افتخار می کنم که به هدفش رسید و به درجه شهادت نائل شد، شهید همیشه زنده است، من اصلا احساس نمی کنم که شهید شیبک کنارم نیست همیشه و در همه جا حسش می کنم و در کارهای روزانه ام همچون ...
اعجوبه ای که وسط جنگ، زائر کربلا شد + عکس
رمضانی برای نبرد با دشمن به خرمشهر و آبادان رفت و در همان روزهای ابتدای جنگ مجروح شد اما پس از بهبودی مجدداً به منطقه عملیاتی بستان و سوسنگرد رفت. شهید رمضانی در مأموریت های شناسایی تا جایی پیش می رفت که به شهرهای زیارتی عراق مثل کربلا می رسید و به زیارت مولایش امام حسین(ع) و مرادش ابوالفضل (ع) می رفت. شهرهایی در عمق صدها کیلومتری عراق. شهید حمید رمضانی که به قول دکتر محسن رضایی اعجوبه ای ...
حسین همزمان با ادای دهمین روزه مستحب اش به شهادت رسید
خواهم برایم دعا کنید و خود همچنان که گفتم صبر پیشه کنید. مادر و پدر عزیزم شما را به خدا از این قضیه ناراحت نشوید چون من خود خواستم که خدا مرگ مرا این گونه قرار دهد. در طول عمرم به شکل های مختلف مرگ های زیادی دیدم و تقریباً ارزش سخن امام علی (ع) در تقاضای شهادت در راه خدا و رد مرگ در بستر را حس کردم. انسانی که زندگی اش به تار عصبی نازکی بیش بسته نیست چگونه فکر عمر طولانی را در سر بپروراند. ...
تیفانی، دختر کوچک و مرموز ترامپ +تصاویر
فرزند دونالد ترامپ از همسر دومش، مارلا مپلز می باشد و بر اساس مصاحبه ای که با اپرا وینفری انجام داده، تیفانی گفته که به شدت به مادر خود وابسته است. تیفانی که در کالیفرنیا بزرگ شده در این برنامه چنین می گوید:" من و مادرم همیشه رابطه بسیار نزدیکی داشته ایم، زیرا او از کودکی مرا به تنهایی بزرگ کرده است. دوستان و هر کسی که من می شناسم می گویند که اوه تو و مادرت رابطه بسیار خوبی با هم دارید. او بیشتر اوقات ...
جعفری جوزانی: نمی دانم مشکل شان با فیلمنامه من چیست؟
، فساد از جاهای کوچک شروع می شود اما رفته رفته به اپیدمی تبدیل شده و کشور را نابود می کند. البته این مسئله ای نیست که بگوییم در فلان دوره یا مثلا بعد از انقلاب به وجود آمده، این فساد یک اپیدمی شرقی است. برای هر کاری هر کجا که بروی چند نفر دستشان دراز است. در ایران هم همینطور است، کافی است به ارگانی بروی و بگویی که من می خواهم فیلمبرداری کنم، حداقل سه نفر دستشان دراز است. می گویند اگر قرار است اتفاقی ...
آرزویم ساخت پوریای ولی است
..... اما در پوریای ولی هویت مذهبی پررنگ تر است.نظر شما چیست؟ نه اصلا، هر دویشان به یک اندازه سهم دارند. پرنده برای پرواز به دو بال نیاز دارد. پوریای ولی این حقیقت را آشکار می کند که هویت ملی در کنار هویت مذهبی مانند شیرژیان و رستم دستان طلسم اهریمنی هر دشمنی را می شکنند. به دلیل همین مفاهیم انتقادی که در فیلمنامه پوریای ولی وجود داشت به آن اجازه ساخت ندادند یا مشکل از جای ...
طرفداران احمدالحسن از طریق اجنه و سحر به خواب افراد می آیند/ادعاهای وقیحانه علیه انبیا
ای قضیه ای را تعریف می کردند و می گفتند: در دوران جنگ هشت ساله شخصی ادعا داشت که من با اجنه سروکار دارم، سحر بلدم و می توانم جنگ ایران و عراق را در یک روز خاتمه دهم. این شخص را به زندان انداختند، اما بنده با ایشان مصاحبه ای کردم و از او پرسیدم: طرح شما چیست و چطور می توانید جنگ ایران و عراق را در یک روز خاتمه دهید؟! او گفت: شما مرا در رسانه به مردم معرفی کنید، بعد توضیح خواهم داد چطور ...
حجت چطور توانست بدون اِلِنا برود
دو خواهر هستیم. پدرم کشاورز بود و با رزق حلال بچه ها را پرورش داد و در نهایت در سال 85 به رحمت خدا رفت. به نظر شما چه شاخصه ای در وجود برادرتان بود که ایشان را به سعادت شهادت رساند؟ نمی خواهم خوانندگان این مطلب این گونه تصور کنند حالا که برادرم شهید شده من از ایشان این گونه روایت می کنم. نه، برادرم حجت الله خیلی خوب بود. ساده، مخلص و مظلوم. باتقوا بود و برای رضای خدا کار می کرد ...
درباره قمر بنی هاشم(ع)
گویند هنگام ورود امّ البنین به خانه علی (ع) امام حسن و حسین بیمار بودند و او از آنان پرستاری کرد تا خوب شدند. امّ البنین اجازه نمی داد که او را فاطمه صدا کنند زیرا می ترسید یاد غم های فاطمه برای علی و فرزندانش زنده شود و باعث ناراحتی آنان شود . ثمره ازدواج علی(ع) با فاطمه بنت حزام، چهار پسر به نام های عباس، عون ، جعفر و عثمان بود که بزرگترین آن ها عبّاس بود. فاطمه را ...
زیباترین عکس یک شهید برای مادرش
...: چرا کاری بی اجازه پدرت انجام دادی؟ مگر نمی دانی نگرانت می شویم. گفت: این خواسته من است و باید آن را ادامه بدهم. تصمیمم برای حضور در جبهه جدی است. بعد از گذراندن این دوره مجدد به دانشسرا بازگشت و پس از چندی در حالی که به دیدار امام (ره) رفته بود به خانه آمد. شور و اشتیاق خاصی را در چهره و رفتارش می شد دید. سمت من آمد و گفت: می خواهم رضایت نامه واقعی را از شما بگیرم. بچه باحیایی بود و نمی ...
شیشه زندگی ام ر ا شکست
، چند کیلومتر جلوتر توقف کردم و تا صبح کنار خیابان خوابیدم. دم ظهر بود که ماشین را نزدیکی های خانه مان قفل کردم و به خانه رفتم. وقتی به خانه برگشتم، همسرم از مسافرت آمده بود. ساعتی بعد پدر و برادر علی همراه دوستم رضا به خانه ما آمدند؛ دنبال علی می گشتند. به آن ها گفتم که تا ساعت 6 صبح پیش من بوده و بعد یک پیامک برایش آمد و سریع از اینجا رفت. وقتی رفتند، به طرف ماشین علی رفتم تا آن را به ...
حکایت شنیدنی تخریب مقبره رضا شاه توسط خلخالی
ایران آنلاین / جالب آنکه این اقدام با مخالفت لیبرال ها به رهبری بنی صدر مواجه شد و آنان در این چند روز تلاش های فراوانی نمودند تا مانع از انجام کار شوند ولی نهایتاً با حمایت امام و مردم از این عمل، این مقبره که در نزدیکی حرم حضرت عبدالعظیم (علیه السلام) قرار داشت تخریب شد. به مناسبت سالروز این اقدام انقلابی، بخشی از خاطرات آیت الله خلخالی در همین باره را مرور می کنیم: ما به دفتر امام رفتیم و طبق معمول، از هر دری سخن به میان آمد و گفته ...
تأیید حکم قصاص تازه عروس به جرم قتل
...: من با همسرم اختلافات زیادی داشتم چون او عصبی مزاج بود و حتی با پدرش نمی توانست با لحن آرام صحبت کند، به همین خاطر قصد جدایی از او را داشتم. صبح روز قتل در چهارراه کامرانیه با پسرعموی شوهرم قرار گذاشته بودم و بعد از خرید به منزلمان رفتیم. وی گفت: ما در منزل مادربزرگ شوهرم سکونت داشتیم و در طبقه اول آنجا ساکن بودیم و مادربزرگ شوهرم نیز در نیم طبقه بالا زندگی می کرد، زمانی که من و پسرعموی ...
محمد نصیری: با مردم ایران دوپینگ می کردم
خودکشی یک لحظه است. اگر من آن روز با او رفته بودم شاید اصلا آن شب به هتل نمی رفت و آن اتفاق نمی افتاد. خبر مرگ تختی که آمد آنقدر شلوغ شده بود که نگو و نپرس. تا حالا یک همچین چیزی در دنیا ندیده ام. شما اشاره کردید که تختی گفته است هیچ کس مقصر مرگش نیست، پس دلیل خودکشی چه بوده است؟ چیزی ذهن شما را مشغول نکرده در این حدود 50 سال که مثلا دلیل خودکشی تختی باشد؟ - دیگر وقتی یک نفر رفت ...