سایر منابع:
سایر خبرها
کلاهبردار 52میلیارد تومانی سنگ قبر همسرش را طراحی کرد تا دخترجوان را راضی به ازدواج کند
باز می کردند. با نام منشی شرکت هم حساب باز کردی؟ بله، با نام منشی شرکت که پسر جوانی است؛ حساب بانکی باز کردم و 28 میلیارد و 700 میلیون تومان چک کشیدم. چند حساب بانکی به نام خودت است؟ 490 حساب بانکی دارم. چطور این همه دسته چک داری؟ دسته چک ها برای قدیم است، چون ابتدا با حسابم کار می کردم شناخته شدم و مجوز دسته چک دو جلدی داشتم به همین خاطر همه 50 ...
شکنجه کردن دختر مورد علاقه برای گرفتن جواب بله
علاقه اش اعتراف کرد و گفت: من فروشگاه پوشاک دارم و در خانه پدری ام زندگی می کنم. مدتی است پدر و مادرم برای زندگی به باغمان در شهرستان رفته اند و گاهی به تهران می آیند و به من سر می زنند. چند سال قبل شکست عشقی خوردم و از آن روز به بعد از دختران بی وفا کینه به دل دارم. آن زمان با دختر جوانی به نام بانو آشنا شدم و قرار بود ازدواج کنم که او مرا ترک کرد و با پسر دیگری ازدواج کرد. چند ماه قبل با بیتا آشنا ...
نقشه شیطانی 4 پسر برای دختر جوان در شب بله برون
با من است به همین دلیل من هم پاسخ مثبت دادم چرا که از دوستی خیابانی با پدرام فقط مورد سوء استفاده قرار گرفته بودم و نمی توانستم با او ازدواج کنم با آن که از روابط پنهانی گذشته ام عذاب وجدان شدیدی داشتم، اما بلافاصله مراسم بله برون برگزار شد و بزرگ ترها تصمیم گرفتند تا پس از انجام آزمایش های پزشکی ما به عقد یکدیگر درآییم ولی نمی دانم پدرام از کجا متوجه این موضوع شده بود چرا که مدتی بود ارتباطم را با ...
تنها شرط ازدواج مان پیروی از ولایت فقیه بود
شدم من برای همیشه قطع نخاع می مانم. با این شرایط چطور ازدواج کردید؟! من در آسایشگاه شهید مطهری اصفهان زندگی می کردم. یکی از دوستانم که ایشان هم از ناحیه چشم و پا جانباز بود به من گفت: محمد ازدواج می کنی؟ گفتم بله، بعد هم که خاهر خانم خودشان را به من پیشنهاد داده و ازدواج کردیم. من و باجناق هایم آقای دریاییو آقای حسینی هم آسایشگاهی بودیم. ارزش کار همسرتان را چطور ...
گفتگوی جنجالی ویدا جوان درباره زندگی و عشقش
کرده بودیم به دیدنش رفتیم. وارد اتاق که شدم مستقیم به دوربین نگاه کردم. بعد گفتم آقای فرید من دارم به دوربین نگاه منی کنم خنده یعنی حتی نمیدانستم کجا را باید نگاه کنم ولی این اشتباه همان یک بار بود. تجربه خیلی جالبی بود. خب! خیلی اشتباه داشتم؛ چون هیچ چیزی به من یاد نداده بودند. از نظر حسی راضی بودم و میگفتند میتوانم از پس ازن کار بربیایم اما از نظر تکنیکی خیلی مشکل داشتم. بعد ازآن به ...
دختر 16 ساله در خانه مرد مطلقه صحنه وحشتناکی دید!
نوآوران آنلاین - سکینه زن 21 ساله که در ازدواج فریب خورده است خواستار طلاق شد و به قاضی گفت:یک دختر 16 ساله روستایی بودم که به مرد 40 ساله مطلقه ای دل بستم وقتی به خواستگاری ام آمد پدر و مادرم در برابر اصرار های من که علاقه زیادی به شهرنشینی داشتم پذیرفتند و پدرم گفت دیگر دختری به نام من ندارد. وی افزود: عروس شدم و به خانه شوهرم رفتم و با صحنه وحشتناکی روبرو شدم او زن و بچه داشت و یکی ...
زن:شوهرم با دوستم رابطه دارد/ مرد:زنم شیشه ای است و توهم دارد
به گزارش رکنا، زن 40 ساله ای به نام نادره که بخاطر کارتن خوابی دستگیر شده است به دادیار پرونده گفت: 15 سال قبل وقتی با محسن ازدواج کردم زندگی شیرینی داشتم اگرچه او وضعیت مالی مناسبی نداشت اما می گذشت تا اینکه بچه ام به دنیا آمد و بیش از گذشته شادمان کرد. وی افزود: همزمان با زن شوهرداری به نام هایده آشنا شدم که شوهرش توزیع کننده مواد مخدر بود و بیشتر اوقات تنهایی ام را کنار او سپری می ...
فلسفه چند همسری در اسلام زن آلمانی را مسلمان کرد
دوستانم در دانشگاه عنوان کردم و در مسجدی در بازار تهران هماهنگ کردیم و خانم ایرن چادری برای خود تهیه کرد و در مسجد شهادتین گفت. بعد از این اتفاق خانم ایرن موسورا با پایان بورسیه اش به آلمان بازگشت و تا قبل از انقلاب سه با دیگر موفق به دیدار با او شدم که متوجه شدم از همسر مسیحی خود جدا شده و با یک مسلمان پاکستانی ازدواج نموده است. بعداز انقلاب ارتباط مکاتباطی با او داشتم و یکی از نگرانی ...
قتل پدر و مادر با اسلحه یادگاری
زمین خانه مان اتاقی دارم و به تنهایی زندگی می کنم. چرا طلاق گرفت؟ چهار سال قبل به تریاک معتاد شدم و الان هم شیره تریاک مصرف می کنم. به خاطر اعتیادم همسرم از من جدا شد. چه شد که پدر و مادرت را به قتل رساندی؟ توهم داشتم و متوجه نشدم. شما که گفتی تریاک مصرف می کنی؟ بله، اما چند روز قبل یکی از دوستانم قرص روانگردانی به من داد و گفت: اگر آن را مصرف کنم، می توانم ...
یک پرونده با دو سناریوی متفاوت
بتوانم آن دختر را فراموش کنم که در همین فاصله با فتانه آشنا شدم. اوایل فتانه را برای فراموش کردن عشق قدیمی ام می خواستم اما کم کم به او عادت کردم و دلبسته اش شدم. اما به خواستگاری ام جواب منفی داد. روز حادثه موضوعی را فهمیدم که دیوانه ام کرد. فتانه به من گفت قصد ازدواج با من را نداشته بلکه کسی او را اجیر کرده بود تا وارد زندگی من شود. خودش به من گفت که تا حالا 30 میلیون تومان به بهانه های مختلف و به ...
نرفتم روسیه، چون شرایط زانوهایم عادی نیست
توانند بگویند چه در رختکن می گذشت. من نه هم سن آقای طالبی هستم، نه با او مشکلی داشتم و نه دارم و او را مقصر نمی دانم، چون همان بود، باید از مسئولان آن زمان تربیت بدنی و فدراسیون بپرسید چرا ایویچ را خراب کردید و جایش کسی را آوردید که اصلاً آدم خوبی بود، اما در حد مربیگری تیم ملی نبود؟! ایویچ برای تیم ملی خیلی زحمت کشید. در دوره بدنسازی و افت بدنی یک بازی تدارکاتی گذاشت. تیم در نیمه اول 5 گل خورد که ...
خاطره یک مدافع حرم از شهید رشیدپور
، خانواده تان اعتراض نکرد که چرا برنگشتید؟ نه، خانمم را برده بودند دکتر و گفته بودند که پدر بچه باید بیاید امضا کند، پدر من هم رفته و گفته بود که پسرم سوریه است جای او امضا می کنم. من وقتی برگشتم فقط شناسنامه فرزندم را گرفتم و اسم او را آیات گذاشتم. - چرا اسم او را آیات گذاشتید؟ یک دوستی دارم در عراق هر وقت به ماموریت می رفتم مهمان خانه ایشان می شدم. او دو دختر داشت که اسم یکی ...
ادعای عجیب خواستگار آدم ربا
آنجا توانستم فرار کنم. پلیس در جستجوی آدم ربای فراری بود تا این که او چند روز پیش بازداشت شد و درباره انگیزه اش از این آدم ربایی و شکنجه دختر جوان ادعای عجیبی را مطرح کرد و به افسر تحقیق گفت: با شاکی در میهمانی آشنا شدم. به هم علاقه مند شده و می خواستیم ازدواج کنیم که او همه چیز را به هم ریخت و گفت می خواهد با فرد دیگری ازدواج کند. با هم دعوا کردیم و با او کاری نداشتم که دوباره سراغم ...
اظهارات تکان دهنده قاتل کودک 2.5 ساله مشهدی/ از وقتی به مواد آلوده شدم زندگی ام را از دست دادم!
بود و من دو خواهر و دو برادر دیگر داشتم البته دو برادرم کوچک تر از من هستند و من سومین دختر خانواده ام. اعتیاد داری؟ نه الان معتاد نیستم چرا که مجبور شدم برای به عهده گرفتن سرپرستی فرزندانم اعتیادم را ترک کنم. چه مدت است که اعتیاد را ترک کرده ای؟ حدود 9 ماه همسرت هم اعتیاد دارد؟ او هم یک بار با من در مرکز ترک اعتیاد بستری شد تا ...
فروش خودروهای 40 میلیونی به قیمت 4 میلیون
بودم که تعدیل شدم. آن وقت هم دستم کج بود از انبار جنس دزدی می کردم، اما وقتی بیکار شدم، رسما دزدی می کردم. آن هم دزدی باکلاس نه دله دزدی. خانواده ات می دانند که سارقی؟ بله چند بار دستگیر شده بودم و زندان رفته بودم خانمم می دانست. با خانواده همسرم و خانواده خودم زیاد رابطه نداریم که آن ها هم خبر داشته باشند. ولی خب کسی که چند بار زندانی بشود، همه می فهمند که یک ریگی به کفشش دارد ...
حکم اعدام برای دو متجاوز به دختر دانشجو
پیاده شوم، مردی که کنارم نشسته بود با چاقو من را تهدید کرد و گفت بنشین. اول فکر کردم سارق هستند. گفتم هرچه دارم برای شما اجازه دهید بروم، اما قبول نکردند. آنها با تهدید چاقو من را به خانه ای بردند و مورد تجاوز قرار دادند. وضعیتم آن قدر بد بود که می خواستم خودکشی کنم. دو مرد با یکی از دوستان شان تماس گرفتند و از او هم دعوت کردند که بیاید و به من تجاوز کند. من منتظر فرصتی بودم که خودم را ...
زن بخت برگشته
...> نرگس آهی کشید و افزود: چنددقیقه ای در پیاده رو خیابان قدم زدم. آرام و قرار نداشتم و نمی دانستم چه خاکی باید بر سرم بریزم. به خانه یکی از آشنایان رفتم و خودم را در آنجا مخفی کردم. بی حوصله بودم و فقط می خواستم چند روزی چشمم به شوهرم نیفتد و از طرفی می خواستم فرصتی داشته باشم تا تصمیم قطعی برای آینده ام بگیرم و تکلیفم را روشن کنم، سرانجام به این نتیجه رسیدم که ادامه این زندگی به خیر و ...
امیدوارم توجه سازمان بنادر به ورزش همچنان ادامه پیدا کند/ نگاه مثبت همکارانم به عنوان یک قهرمان برایم ...
وارد سازمان شدم. البته قبل از ورود به سازمان یک مصدومیت در سال 87 پیدا کردم که باعث شد یکی، دو سالی دور باشم. با این حال بعد از ورود به سازمان و بعد از جذب دوباره کار را آغاز کردم و توانستم به عضویت تیم ملی برسم. تا سال 93 در همه اردوهای تیم ملی جودو حضور داشتم اما با توجه به مشغله کاری این حضور کمرنگ بود. چه عناوینی به دست آوردید؟ من حدود 40 مدال مختلف کشوری و بین المللی دارم ...
حکایتی از هویت گریزی برخی هم تباران
حالی که می گفتند: وای خدا مرگم بده آبرومان رفت ، غش کرده است! تازه فهمیدم چه اتفاقی افتاده! پدر عروس کنارم آمد و گفت : از همان اول اشتباه کردم که شما را دعوت کردم چون از طرز فکر عقب مانده ات اطلاع داشتم ! از برخورد آنها گیج شده بودم. این خانواده فقط 2 سال بود به تهران مهاجرت کرده بودند و دلیل این همه تغییر و فرار از هویت خود را نمی فهمیدم. شاید دختر خانم آن ها فراموش کرده در بیمارستان ...
دختر 14 ساله بودم که دوستان پدر بی غیرتم مرا تسلیم خود کردند!
پدرم را کارتن خواب و مرا دزدی theft می دانستند که نباید کنارم بنشینند. بعد از این ماجرا بود که خانه نشین شدم و در معرض دید برخی انسان های شیطان Evil صفت قرار گرفتم با آن که خیلی دوست داشتم مانند دیگر دختران عروسک بازی کنم و به جست و خیز بپردازم ولی هیچ گاه آرزوهایم برآورده نشد و برای یک بار هم که شده از ته دل نخندیدم. 14 سال بیشتر نداشتم که دیگر مردان هوسران کنارم می نشستند و ... پدر و ...
عادت های مطالعه علی انصاریان/ کیمیاگر پائولو کوئیلو را 10 بار خوانده ام
حاصل گفت وگوی خودمانی با این بازیکن فوتبال و هنرپیشه سینما است. آیا به کتابخوانی علاقه دارید؟ من کتاب خواندن را از کودکی دوست داشتم. همه ما در دوره ای که نوجوان بودیم با آثاری مانند سینوحه ، 4 اثر از فلورانس اسکاول شین و کتاب های پائولو کوئیلو، بزرگ شدیم. در 18 سالگی سرباز بودم و به شیراز رفتم و تا 20 سالگی آنجا بودم. در آن زمان وقت آزاد بیشتری داشتم و کتاب می خواندم. 90درصد کتاب ...
نمایش طناب دار در خانه وحشت
می آیند و به دنبال جایی برای خواب می گردند. از آنجایی که چندنفر را دیدم چنین وضعیتی داشتند، برای همین تصمیم گرفتم این نقشه را اجرا کنم. طعمه هایت را چطور به خانه ات می کشاندی؟ آن ها را در خیابان شناسایی می کردم. وقتی متوجه می شدم تازه به تهران آمده و هنوز جایی برای سکونت پیدا نکرده اند، با آن ها طرح دوستی می ریختم. بعد از آن می گفتم خانه مجردی دارم و می توانی با من هم خانه شوی. آن ها هم ...
با غذاهایم حرف می زنم
به دیگران از کجا سرچشمه می گیرد؟ از بچگی به آشپزی علاقه بسیار زیادی داشتم. یادم می آید برای نخستین بار در دوران راهنمایی آشپزی کردم. پدر و مادرم برای عید دیدنی به خانه یکی از اقوام رفته بودند. خواستم آنها را غافلگیر کنم، برای همین دست به کار شدم و برای نخستین بار برنج آبکش با ماهی پختم. خودم هم باورم نمی شد اما همه چیز عالی از آب درآمد. وقتی پدر و مادرم به خانه برگشتند ...
کمک تماشاگران یک نمایش برای زنده ماندن یک کودک کارتن خواب
من گرفته بود. من 5 سال دور از خانواده بودم. روزی که برف سنگینی باریده بود به قدری هوا سرد بود که دستم حس نداشت زنگ خانه را بزنم و به مادرم بگویم دارم از سرما می میرم، در را باز کن داخل خانه بیایم. به سختی زنگ در را زدم، مادرم آیفون را برداشت و گفت محمدرضا برای من مرده است، پسری به نام محمدرضا ندارم. مادرم گفت اگر به جای تو سگ زاییده بودم، بهتر بود. این حرف برایم خیلی دردناک بود. وی ...
هنر و تاریخ ایران بی نظیر است
ایران زندگی می کنند اما به هر صورت اخبار بد سایت ها یا شبکه های تلویزیونی کره ای یا کشورهای دیگر برای اطرافیان تأثیرگذار است و شاید بیشتر آنها نگران من بودند. اما بدون شک من هم به آنها می گویم که همه این اخبار دروغ است. من اینجا خیلی خوشحال هستم و دوست هم ندارم به کره برگردم! واقعاً دوست داشتم که مدت زمان بیشتری در ایران باشم و امیدوارم که سال های بعد بتوانم مجدداً به ایران سفر کنم. زندگی در ...
ساسان خواستگار خواهرم برای من آپارتمان اجاره کرد تا رفت و آمد داشته باشیم
تلفنی عاشق وحید شدم و مدتی بعد با وجود مخالفت های خانواده ام با او ازدواج کردم. دختر مغروری بودم و نمی خواستم کسی برخلاف عقاید من سخن بگوید چرا که فکر می کردم نباید دیگران برای زندگی من تصمیمی بگیرند، اما هنوز چندماه از مراسم ازدواج مان نگذشته بود که وحید را در حال استعمال شیشه دیدم از همان روز اختلافات ما آغاز شد و دادخواست طلاق دادم و به خانه پدرم رفتم. در همین روزها ساسان از خواهر کوچک ترم ...
پدر و مادر قربانی پسر معتاد
ناشناس علیرضا که در این ماجرا آسیبی ندیده بود در تحقیقات به بازپرس جنایی گفت: داخل خانه بودم که ناگهان سه مرد نقابدار وارد خانه شده و به سمت پدر و مادرم شلیک کردند. آن ها پس از تیراندازی به سمت والدینم مرا تهدید به مرگ کرده و از من خواستند برادرم را به قتل برسانم. بعد هم اسلحه ای در اختیار من قرار دادند تا وقتی که برادر کوچکترم؛ غلامرضا وارد خانه شد به او شلیک کنم. زمانی که برادرم وارد خانه ...
اظهارات مهدی مهدوی کیا درباره تیم ملی فوتبال ایران و بازی با پرتغال در جام جهانی
. نظرت چیست؟ مهدی مهدوی کیا: “آزادی” به زبان فارسی به معنای رهایی است. من از این پیام خیلی خوشحال شدم. این یک پیامی بود که ما در مسیر درستی هستیم. فوتبال برای همه است. امیدوارم این اتفاق تکرار شود و به زنان اجازه داده شود برای دیدن بازی ها به ورزشگاه بروند. نیمی از هواداران فوتبال در تهران، زنان هستند. این مساله زمان بر است و با زمان حل می شود. * تو که الان به ایران ...
مقتولی که لحظاتی قبل از کشته شدن نام قاتل را نوشت
ساله در اعترافاتش گفت: متاهلم و فرزند خردسالی دارم و نقاش ساختمان هستم. رابطه خوبی با دختر عمویم و همسرش داشتم. بعداز ظهر برای دیدن او که مثل خواهرم بود مقابل خانه اش رفتم. چای و میوه آورد و از حال و احوال خانواده ام پرسید. کمی در آنجا شیشه مصرف کردم که با من دعوا کرد که چرا شیشه مصرف می کنم. خواست دیگر به خانه اش نیایم. پس از مصرف شیشه دچار توهم شدم. با دیدن النگوهایش برق آن چشمانم را ...
ستاره سابق پرسپولیس: دوست دارم اصغر فرهادی زندگینامه ام را بنویسد
...، اینکه در چه دوره ای از زندگی بوده ام. مثلا از 15 تا 20 سالگی عاشق رمان های عاشقانه بودم و بعد از آن جذب مباحث دیگری شدم. اما بطورکلی تعدادی کتاب را دوست داشتم مانند قورباغه ات را قورت بده ، 4 اثر از فلورانس اسکاول شین ، داش آکل صادق هدایت را خیلی دوست داشتم و حالم با آن خیلی خوب است و خیلی روی من تاثیر داشت. همچنین از بوف کور ، گور ، پیامبر و دیوانه ، نهج البلاغه و ... هم تاثیراتی گرفته ام ...