سایر خبرها
عبدالله والی ، شخصیتی که باید بشناسید/ نظر رهبر انقلاب در مورد والی
مهدی فارسی، کارگردان مستند صد سال تنهایی در گفت و گو با ایکنا درباره چرایی و چگونگی ساخت این مستند گفت: در این مستند به زندگی حاج عبدالله والی و اقداماتش در منطقه بشاگرد، می پردازد. او 23 سال در آن منطقه به عنوان سرپرست کمیته امداد فعالیت کرده است. او در ابتدا به عنوان کارمند بانک به آن منطقه سفر کرد، اما وقتی با محرومیت مردم منطقه رو به رو شد تصمیم گرفت زندگی اش را وقف محرومیت زدایی از این منطقه ...
هنوز یک هفته از مراسم عقدمان نگذشته بود که رازهای گذشته همسرم فاش شد
آن ها از 20 سال قبل با همه بستگانشان قطع رابطه کرده بودند. با وجود این من از یک ماه قبل باردار شده بودم و باید به این زندگی اجباری ادامه می دادم اگرچه آن شب یکی از تلخ ترین شب های زندگی ام بود، اما از آن روز به بعد اوضاع بدتر شد و من جرئت رفت و آمد با هیچ کس را نداشتم تا این که شش ماه بعد خواهر شوهرم بعد از پنج بار ازدواج ناموفق خودکشی کرد و ما به منزل او نقل مکان کردیم تا در کنار مادرش زندگی کنیم ...
کفاشیان: دعوای ما با کی روش زن و شوهری بود
. من آنقدر عصبانی بودم که اگر همان موقع یک مربی داشتیم جایگزینش می کردم. وی درباره قهرشان در برزیل بعد از بازی ایران و آرژانتین و دست ندادن با هم، گفت: نه ما قهر نبودیم. ما سخت ترین جا که قهر بودیم به هم که می رسیدیم آشتی بودیم و دست می دادیم. کفاشیان درباره پیامکی که مبنی بر دلتنگی برای کی روش فرستاده بود، بیان کرد: ما دعوا کردیم و قهر بودیم، سه چهار روز گذشت گفتم بگذار از ...
این بار هدیه بابانوئل را مسلمانان برای مسیحیان بردند
قابل تحسین است. ان شاءالله سال جدید، سال خوبی برای همه آن ها و خانواده های محترمشان و همه مردم ایران باشد. از قافله عقب مانده ام. قدم هایم را تندتر می کنم و وقتی داخل کوچه می رسم که خانم بوداغیان گل و هدیه به دست دارد و از بچه ها دور می شود. لبخند اما هنوز از صورتش پاک نشده. کریسمس را به او تبریک می گویم و تا دخترها را نشانش می دهم، می گوید: همین که دیدم برای حضرت عیسی(ع) و مسیحیان احترام ...
ماجرای سه روز بازداشت در فرودگاه سوریه
...، پاسم را گرفتند و سه شبانه روز تک و تنها در هتل فرودگاه دمشق بازداشت شدم، حتی حق بیرون آمدن نداشتم. در آن سه شبانه روز مفاتیح الجنان را تمام کردم (با خنده) یادم هست یکبار حاج منصور گفته بود هر جا در جنگ به مشکل برخوردید سه بار جوشن صغیر را بخوانید. روز سوم پاسپورتم را دادند و گفتند وسایلت را جمع کن. خیلی خوشحال شدم که قرار است پیش بچه ها بروم، اما مرا بردند فرودگاه و کارت پرواز برای برگشت به ...
وصیتی از یک شهید که 36 سال به آن عمل شد
...> با کیف و کتاب به جبهه رفتم سیما کرمانشاهی نیز از پرستاران دوران دفاع مقدس روایت کرد: من به صورت مقطعی و با کیف و کتاب دانشجویی به ستاد مجروحین می رفتیم و به جبهه اعزام می شدم، زمان جنگ دانشجوی پرستاری بودم و در راه اندازی بخش هایی که باید سرویس به مجروحین جنگی می داد خدمت می کردم. وی افزود: در بیمارستان گلستان اهواز بودیم یک مجروح جنگی 16 ساله آمده بود و به قدری پاهایش عفونت کرده بود که ...
ناگفته های خانم بازیگر از زمانی که پرستار بود/ سلامتی بیماران هنگام ترخیص؛ از شیرین ترین حس های یک ...
ندارد که، چون پرستار بودم باید در این نقش هم موفق می شدم یا بازی در آن برایم راحت می بود. وقتی واقعا پرستار هستید، خیلی فرق می کند با زمانی که نقش یک پرستار را بازی می کنید. حالا و بعد از این همه سال فعالیت در سینما و تلویزیون، پرستاری را بیشتر دوست دارید یا بازیگری؟ تابع شرایطی هستم که خداوند برای من در نظر می گیرد. پرستاری را دوست دارم، چون اجر معنوی زیادی دارد. وقتی وارد ...
چشمان این مرد قابی از شهداست + عکس
...> مستندی از یک شهید مدافع حرم دیدم که با همسر شهید مصاحبه ای انجام داده بودند و گفته بود که پس از 2 ماه از شهادت شهید به منزل نرفته بود. در مستند برای اولین بار بعد از شهادت همسرش به خانه برگشت و همان موقع از هوش رفت، من با دیدن این مستند تصمیم گرفتم که تصویر شهید را نقاشی کنم و به فاصله چند روز بعد موفق شدم با همسر شهید تماس بگیرم و از او خواستم یک عکس خوب از شهید برایم ارسال کند، من هم نقاشی شهید ...
احمدزاده: آقای رامین رضاییان لطفا مرا آنبلاک کن!
بوده و در این چند سالی که من بودم همیشه بالا بودیم. خدا را شکر می کنم که هر سالی که بودم توانستیم هواداران را خوشحال کنم و در چند هفته اخیر هم شش برد پیاپی آورده ایم. هواداران این روزها راضی هستند و خدا را شکر که همه چیز خوب است. وی درباره گلایه هواداران بعد از جدایی اش نیز گفت: بالاخره هوادار حق دارد و در آن تایمی که رفتم شاید بهتر این بود که نروم. حالا به دلایلی که شاید رفتم و قضاوت با خداست ...
موزه ای آسمانی در دل یک روستا+تصاویر
...، که یگانه است و دُردانه در مازندران، به همت مردی مردانه مرد از جنس خلوص و صفا در حال تولدی جاودانه است که بی شک شایسته تقدیر، حمایت و هزاران مبارک باد است، دست مریزاد آقای علیجان زاده، دم شما گرم و نفستان پایدار. عباسعلی علیجان زاده مرد 65 ساله قراخیلی که برادر دو شهید و چهار جانباز است به ندای دلش پاسخ داد و در راهی قدم گذاشت که همه شور است و شعور. این برادر شهید در گفت ...
ماجرای جنجالی قتل غزاله؛ آیا آرمان اعدام می شود؟
ما چند بار به هم خورد و دوباره از نو شروع کردیم. من خیلی تمایلی به ادامه رابطه نداشتم، چون هم درسم ضعیف شده بود و در آستانه کنکور بودم و هم اینکه باید به اصرار پدر و مادرم رشته دندانپزشکی قبول می شدم. در نخستین جدایی مان چند بار پیگیری کردم، اما وقتی چند بار این اتفاق افتاد دیگر دنبال ماجرا را نگرفتم. آن روز غزاله در واتس آپ به من پیغام داد و حالم را پرسید و قرار شد همدیگر را ...
رامین رضاییان من را بلاک کرد/ مثل قاتل ها با من رفتار کردند
آنها می دهم و امیدوارم فقط بتوانم ذره ای از محبت آنها را جبران کنم. من همیشه رابطه خوبی با هواداران پرسپولیس داشتم و در سه سال قبلی که بودم هم آنها مرا دوست داشتم و هم من آنها را دوست داشتم. هواداران خیلی دوستم داشتند و دارند. هافبک پرسپولیس در ادامه توضیح داد: صحبت هایی قبل از رفتن به لهستان انجام دادم و گفته بودم. قبل از اینکه به لهستان بروم همه می دانستند که قرارداد ما تمام می شود اما ...
خلبانی که اولین بار عراق را بمباران کرد + عکس
مقدم نبردهای هوایی بود، روز 31 شهریور 59 من در پایگاه حضور داشتم، ساعت حدود دو بعد از ظهر بود که همه خلبانان حتی آنهایی که در خانه و در حال استراحت بودند به مقر فرماندهی آمدند، از قبل طرح هایی برای مقابله با حمله احتمالی دشمن آماده کرده بودیم و یک سری هدف را در کشور عراق مشخص کرده بودیم. قهرمانان هوایی روز اول جنگ فرمانده پایگاه بوشهر در آن زمان شادروان دادپی بود. چون از قبل ...
من گردی بودم اما خودم تقصیری نداشتم
از همان زمان معتاد شده ام. برای جور کردن پول مواد ضایعات جمع می کردم، مدتی هم توی کوره آجرپزی کار می کردم. سیگار را هم از هفت سالگی شروع کردم. چندبار از دست پدرم فرار کردم اما هر بار پیدایم کرد و حسابی کتکم زد. هر شب مادرم را هم می زد و من گریه می کردم. عمو هم حسابی کتکم می زد. کلاس اول ابتدایی بودم که یک روز آبگرمکن خانه خراب شد و سوار موتور پدرم برای حمام رفتیم خانه مادربزرگ. پدرم آن قدر خمار بود ...
من و بابا در جبهه رفتن رقیب هم بودیم
...، چون مادربزرگم نابینا بود همه امور ایشان بر عهده مادر بود. از طرف دیگر من و خواهر هایم همه سن و سال کمی داشتیم و همه این شرایط کمی مادر را نگران کرده بود. اما در نهایت راضی شد و بابا رفت. پدرم سال 1361 همراه با شهید سیدعابدین موسوی که در همسایگی ما بودند به جبهه رفتند. بعد از آن پدر و شهید موسوی هر بار که می خواستند به جبهه بروند با هم می رفتند و با هم برمی گشتند. همرزمانشان آن ها ...
تبیین نقش راهبردی پرستاران در دفاع مقدس فرشته جهانی
را نگاه کردم دیدم قسمتی از تراشه نای جانباز در کف دستانش افتاده است. کار ما از پرستاری گذشته بود و انگار داشتیم جمعی از مردگان را زنده می کردیم. یکی از کارهای ما این بود که تاول های بدن جانبازان را با سوزن خالی می کردیم و روزی چند بار آنها را در حمام شستشو می دادیم. حال من یک سوال از شما دارم! اگر در حین شستشوی بدن یک جانباز شیمیایی شاهد ریختن پوست های تکه تکه شده از بدن در کف حمام باشید چه احساسی ...
ماجرای شبنم نعمت زاده ، آقازاده ای که پدرش زمانی وزیر بود
من شفاف است. موکل من متعلق به خانواده ای شناخته شده است و بر اساس عرف و دیدگاه عموم جامعه نباید دست به تخلف بزند. من اولین بار موکل خود را در پرونده تخلف ساختمانی در لواسان شناختم و همانجا همانند سایر مردم خواستم تا محاکمه شود. خانم نعمت زاده دکترای داروسازی از دانشگاه شهید بهشتی دارد و کار خود را از ویزیتوری شروع کرده است و ایشان بعد از مدتی نمایندگی شرکتی را که اسپانیایی بوده قبول می کند و ...
با طب سنتی تحریم دارویی را دور بزنید/ پایان کابوس انسولین با یک نسخه
... خودش را احمدغیاثی پور معرفی می کند و ادامه می دهد: یک سال است متوجه شده ام دیابت دارم. اصل ماجرای من برمی گردد به دو ماه قبل که انسولین گیرم نمی آمد. هر روز دو مدل انسولین تزریق می کردم؛ انسولین زودتاثیر و دیرتاثیر. زود تاثیر را سه بار در روز و دیرتاثیر هم دو بار. یک روز از این داروخانه به آن داروخانه رفتم. متصدی یک داروخانه می گفت فقط دو انسولین می توانم به شما بدهم. اما مجبورم نسخه را هم جدا ...
آخرین خبرها از قتل غزاله؛ حکم اعدام آرمان عبدالعالی اجرا شد؟
.... هر دو با خانواده های مان به آن سفر رفته بودیم. بعد از آشنایی با تماس تلفنی با هم در ارتباط بودیم، اما بعد از مدتی در تهران همدیگر را دیدیم. رابطه ما چند بار به هم خورد و دوباره از نو شروع کردیم. من خیلی تمایلی به ادامه رابطه نداشتم، چون هم درسم ضعیف شده بود و در آستانه کنکور بودم و هم اینکه باید به اصرار پدر و مادرم رشته دندانپزشکی قبول می شدم. در نخستین جدایی مان چند بار ...
سناریوی عجیب قتل عام یک خانواده
کرد و من که عصبانی شده بودم با چوب به سرش زدم. سپس جسدش را به داخل چاه انداختم. صبح روز بعد به بهانه ای خواهر شاپور و پسرش را نیز به باغ کشاندم. من به شهاب گفتم مدارک او و مادرش در داخل چاه قرار دارد و باید به داخل چاه برود و مدارک را بیاورد. من پا های او را با طناب بستم شهاب وارد چاه شد، اما در بین راه طناب را بریدم تا به داخل چاه سقوط کند. مقداری سنگ و کلوخ را هم به داخل چاه ریختم تا از ...
باغداساریان، شهیدی که بی تاب رفتن بود
طمع به ناموس و خاک وطنم دارد وقتی از خیابان های تهران عبور می کنم و حجله هایی از شهدا می بینم در تصمیم گیری ام مصمم شدم که به جبهه بروم و از همه ارزش ها و باورهایی که به آنها ایمان دارم دفاع کنم. سرانجام واهیک در سال 1360 برای اعزام به جبهه، خود را به مرکز نظام وظیفه معرفی کرد و راهی شد. هنوز 20 متری راه نرفته بود که دوباره برگشت، همه را بوسید. گفتم تو که الان خداحافظی کردی. در جواب با ...
اشتباه کریسمسی
...، ترجیح داد صحبتش را با گفتن از یک اشتباهِ مرسوم شروع کند: مسیحیت به سه شاخه کلی تقسیم می شود؛ کاتولیک به معنی جهانی، ارتودوکس به معنی راه راستین و پروتستان به معنی معترض. ارامنۀ جلفا اکثراً ارتودوکس هستند و برای ارتودوکس ها سال نوی میلادی مساوی با جشن کریسمس نیست اما مدام به ما کریسمس را تبریک می گویند! شب سال نوی میلادی اینجا غلغله می شود و هی می گویند کریسمس مبارک! درحالی ...
سیری در حیات علمی و عملی زنده یاد علامه علی دوانی در گفت وشنود با فرزند ایشان
شنیده ام که این کتاب را دوست داشته اند. مدتی در آلمان بودم و کسانی در آنجا به من می گفتند: باورمان نمی شود که یک روحانی که به مورخ انقلاب بودن مشهور است، در کتاب خاطراتش بنویسد که در بین قوای خارجی که به ایران آمدند، روس ها از همه بهتر با مردم رفتار کردند! ایشان در کتاب خاطراتشان به اشغال ایران توسط قوای روس در شهریور 1320 اشاره می کنند و می گویند: آمریکایی ها در این زمینه از همه متجاوزتر بودند و ...
خاطره نماینده دوره اول از مجلس خبرگان
قانون اساسی را قبول داشتند البته انتقاداتی داشتند ولی قانون اساسی و حتی ولایت فقیه را نیز قبول داشتند، ولی با شرایطی قبول کرده بودند. در تهران ائتلاف بزرگ رأی آورد که همان حزب جمهوری اسلامی و سازمان مجاهدین انقلاب و عده ای مستقل بودند. شما از کدام گروه بودید؟ من چون در اواخر آذر 58 از نهضت آزادی استعفا داده بودم، به طور مستقل کاندیدا شدم. مجلس، بعد از شروع چگونه ...
زمان جلال کوزه گری خوب پول گرفتیم/ باید بازیکنان به تیم ملی کمک کنند
فوتبال برگزار شد که معلم ورزش گفت دفعه اول از دست من فرار کردی، اما این بار اجازه نمی دهم! از سال 77 هندبال را شروع کردم، شش ماه بعد به اردوی آموزشگاه های کرج دعوت شدم و یک سال در آنجا بازی کردم. به گفته شخصی برای تمرین به تهران رفتم که دوران حرفه ای هندبال خود را از این شهر شروع کردم. بعد از گذشت دوسال به تیم ملی جوانان دعوت شدم از سال 1380 تمرین کردیم و سال 1383 تیم ملی به مسابقات هند ...
آرمان سحرگاه امروز اعدام نشد ! + تصاویر
دختر جوان با وجود تلاش ماموران هیچ گاه پیدا نشد. احتمال زنده بودن غزاله وکیل آرمان قاتل غزاله در خصوص زنده بود مقتول گفت: در بررسی ها مشخص شده چند روز بعد از ناپدید شدن غزاله، صفحه فیسبوک او بسته شده و با توجه به پیدا نشدن اثری از جنازه احتمال می رود این دختر هنوز زنده باشد. نامه خداحافظی پدر و مادر آرمان و غزاله مردم شریف ایران اسلامی شرمنده ...
گفتگو با پرستاری که در سطح چهار حوزه در حال تحصیل است/گمشده ام را در حوزه یافتم
فاطمه زهرا حجی پور در گفتگو با خبرگزاری کوثر به مناسبت میلاد حضرت زینب(س) بیان کرد: زمانیکه در مقطع سطح 2 طلبگی آغاز به تحصیل کردم، کارشناس پرستاری بودم و در بیمارستان خدمت می کردم. وی گفت: سال 66 تا 70 دوره کارشناسی پرستاری را در دانشگاه علوم پزشکی مشهد گذراندم و سال 77 وارد حوزه حضرت نرجس(س) مشهد در مقطع سطح 2 شدم، سپس فوق لیسانس روانشناسی تربیتی خواندم و بعد در سطح سه حوزه گرایش فقه ...
4 برش از دلدادگی مدافعان حرم به زینب کبری(س)
چند سالی است که نام مبارک زینب کبری(س) با رشادت های رزمندگان مقاومت در سوریه پیوند خورده و تعبیر دفاع از حرم وارد ادبیات دینی و حماسی ما شده است. سالروز ولادت دختر بزرگوار امیرالمؤمنین(ع) بهانه ای شد تا در گفت وگو با سیدزهیر مجاهد، از ارتباط معنوی مدافعان حرم با ایشان بشنویم. سیدزهیر، افغانستانی و اهل رسانه است و رشادت های فاطمیون و دیگر رزمندگان مقاومت را به تصویر می کشد. او در این گفت وگو چهار روایت را از زبان مدافان حرم زینبی برایمان نقل کرد. ...
پدرش وزیر بود
قرار بازداشت موقت برای شما صادر شده و ردیابی ها صورت می گیرد. شبنم نعمت زاده در دفاع از خود گفت: من فارغ التحصیل سال 75 دانشکده شهید بهشتی هستم و تا سال 80 بیکار بودم. پدرم وزیر بود ولی 5 سال بیکار بودم. کار هنری می کردم و فقط داروسازی می کردم. از طریق یکی از دوستانم در سال 79 الی 80 مشغول شدم و داروخانه ای را راه اندازی کردم و عصرها ویزیت مطب به مطب و کوچه به کوچه می رفتم با وجود ...
شگردهای عبرت آموز کلاهبردار لیزینگی
فن بیان بالایی برخوردار است با دیگر کلاهبرداران یک تفاوت بزرگ دارد و آن هم هشدارهایی است که همچون یک کارشناس می دهد تا دیگر کسی گرفتار کلاهبرداران شرکت های لیزینگی نشود.او در اعترافاتش به خبرنگار ما گفت: من ناخواسته وارد این مسیر شدم چون تخصص من چیز دیگری بود، دو سال بود که با مرد جوانی دوست شده بودم که شرایط مالی خوبی داشت و در این مدت همه فکر و تحقیقات خودم را روی بازار خودرو متمرکز کردم و در ...