اصغر سمسارزاده : بدشناس ترین هنرپیشه بودم
سایر منابع:
سایر خبرها
همسرم را ترک کردم و تلفنی صیغه مرد دیگری شدم
که با خوشحالی ماجرای باردار شدنم را به فریبرز اطلاع دادم. اما صبح وقتی از خواب بیدار شدم همسرم چند سکه طلا، النگو و گردنبند و دیگر لوازم باارزش را به همراه گوشی تلفنم برداشته و به مکان نامعلومی رفته بود. مدت ها به دنبالش گشتم ولی هیچ اثری از او نبود. با مشخصاتی که در صیغه نامه داشت به ثبت احوال مراجعه کردم ولی در آن جا نیز چنین هویتی وجود نداشت. تازه فهمیدم که او از اتباع خارجی بوده و خودش را با ...
ناگفته های آتنه فقیه نصیری درباره بیماری اش
به خاطر تعهد کارم؛ به دکتر مراجعه نکردم و نتیجه آن این شد که تعادلم را به طور کلی از دست دادم. بازیگر سریال خانه سبز افزود:ترسیده بودم و نمی دانستم چه اتفاقی برایم افتاده و در نهایت بعد از انجام ام آر آی و بستری شدن در بیمارستان، متوجه شدم که دچار بیماری ام اس شدم؛ شوکه شده بودم و باورم نمی شد چنین اتفاقی برایم افتاده، چیزی که ابتدا برایم خیلی سخت بود و نمی خواستم به هیچ عنوان انجامش ...
ناگفته های حمیدرضا جلایی پور از مجاهدین خلق، بهزاد نبوی، درگیری های کردستان و اعدام 59 جوان مهابادی
...، شهید علمی دنبال سپاه بود. یکی دنبال تاسیس بنیاد مسکن بود. یک سال بعد من را برای فرمانداری معرفی کردند. من آن موقع که برای فرمانداری معرفی شدم خودم نمی دانستم و رفته بودم تهران برای ادامه دادن درسم. خورد به انقلاب فرهنگی و دانشگاه ها تعطیل شد. وقتی من رفتم به نقده با مینی بوس از ارومیه رفتم، نه با یک ماشین مخصوص وزارت کشور. بعد از در که داخل فرمانداری رفتم من را راه نمی دادند. بعد که حکم را نشان ...
حضور هنرمند در عرصه های بین المللی برای مسئولان فرهنگی اهمیتی ندارد
انجمن داشته باشیم خیر متاسفانه اینطور نیست. دلیل یا دلایل این اتفاق چیست؟ در کل اینگونه است که تشکیل اصناف و انجمن ها در کشور به عواملی بیرونی بستگی دارد. مثلا اگر یک مسئول مانند مدیر یک دستگاه فرهنگی یا یک شهردار یا هر مسئول در راس دیگر، اگر در زمینه فعالیتی که دارد تخصص داشته باشد و نسبت به آن حوزه دغدغه داشته باشد این احتمال وجود دارد که اتفاق مثبتی را را رقم بزند. البته در کنار همه ...
عنایت شهدای نوجوان حماسه هویزه برای شفای یک بیمار
یک ماه بعد خیلی اتفاقی او را دیدم. روی پای خودش در همان بیمارستان. خوب دوام آورده بود. می گفت: دکتر ها که جوابم کردند برگشتم اهواز. حالم مرتب بدتر می شد. یاد حرف شما افتادم. رفتم سراغ شهدای هویزه. چند شب بعد، جوانی حدودا 18 ساله به خوابم آمد. گفت: شما دیگر مریض نیستی. گفتم شما؟ گفت: مگر نیامدی به دیدن مان که مریضی ات خوب شود؟! بیدار که شدم، آرام بودم. احساس خوبی داشتم. حالا هم دکتر ها انگشت به دهان ...
چاپ سیزدهم کتاب تاریخ سینمای ایران منتشر شد
تهران (پانا) - کتاب تاریخ سینمای مسعود مهرابی، پر تیراژ ترین اثر مکتوب سینمایی محسوب می شود که بعد از نزدیک به چهار دهه از چاپ اولش همچنان منتشر می شود. مسعود مهرابی درباره این کتاب گفت:"انقلابی اتفاق افتاد که همه چیز را به قبل و بعد از خودش تقسیم کرد و مانند هر انقلابی چیزهایی مورد بی توجهی قرار گرفت یا در حال پاک شدن بودند. بنابراین دست به کار شدم تا آن چه از سینمای پیش از انقلاب ...
پوشش خدمات توانبخشی مبتلایان اوتیسم از سوی سازمان بیمه سلامت
مجلس دست یاری و کمک را به سمت انجمن های مردم نهاد دراز می کند. وی گفت: در بودجه سال 1400 تمام تلاش این بود که نگاه ویژه ای به حوزه سلامت داشته باشیم. با توجه به موضوع کرونا، از بیماری های خاص غافل نشدیم و سعی کردیم همه تلاش را در حد بضاعت انجام بدهیم. وی ادامه داد: با این که بودجه 1400 به طور رسمی ابلاغ شده، شاهد رونمایی از سطوح مختلف توانبخشی برای بیماران هستیم. این نشان می ...
در خلوت عبدالحسین میرزا!
خاطر می آوردم، همه خاطره ها مانند تار های رنگارنگ به هم آمیخته و درهم تنیده بودند و در روحم همچون امواج آرام به حرکت درمی آمدند و قلبم را تسکین می دادند. به خاطرم رسید که خاطرات شیرین گذشته را ثبت کنم مبادا محو شوند و آن ها نیز از دستم بروند! این بود که شب ها گوش جانم را به گذشته می سپردم و آنچه را می شنیدم ثبت می کردم. گاه در این یادآوری به بعضی نکات مجهول برخورد می کردم که باید درباره آن تحقیق ...
روایت طاها حبیب کارآفرین موفق ایرانی از تحول بزرگ زندگی اش
وارد مرحله جدیدی از زندگی خودم شدم. ایشون 60 سال از زندگیشون رو در راه مطالعه و نوشتن کتاب و آموزش در حوزه موفقیت فردی سپری کردند و من ایشون رو به عنوان مربی و استاد خودم برای ساختن زندگی ام انتخاب کردم. چطور این اطلاعات باعث تغییر شما شد؟ ایشون در واقع همه چیز رو یک بار دیگه برای من توضیح، تعریف و توصیف کردند و من رو با مفاهیم عمیق تر و کاربردی تر در زندگی آشنا کردند. در ...
روایت تسنیم از معلولی که نگاه ترحم آمیز را برنتافت/ "روی پاهای خودم ایستاده ام"
خانم صادقی توانستم با کمک کتابچه های cbr و آموزش دوره های فنی و حرفه ای که در روستای ما برگزار شد شرکت کنم. با توجه به شرایط جسمی که داشتم هر چند دشوار توانستم مدرک فنی و حرفه ای خیاطی را بگیرم و با حمایت کارشناس بهزیستی و تسهیل گر محلی روستا و از طریق اعتبارات اشتغال cbr موفق به خرید چرخ خیاطی و سایر وسایل مورد نیاز برای کارگاه خیاطی شدم. اوایل در خانه مشغول بودم اما به دلیل ...
اصغر سمسارزاده: بدشناس ترین هنرپیشه بودم!
نخست فعالیت خود در تئاتر می گوید: سال 1337 در گروهی کار تئاتر را آغاز کردم که همه موفق و مشهور شدیم، کسانی مانند سیروس ابراهیم زاده، رضا بیک ایمانوردی، عبدالله بوتیمار، ولی شیراندامی و... بعدا به استخدام وزارت فرهنگ و هنر درآمدم که البته بعد از انقلاب، این همکاری قطع شد. سمسارزاده یکی از افتخارات بزرگ خود را همکاری با هنرمندانی مانند داود رشیدی، رکن الدین خسروی، عباس جوانمرد ...
کرکره های نیمه باز؛ دو دلی میان معیشت یا سلامت / دور زدن پروتکل های کرونایی از سوی کاسبان چندکاره + فیلم
از روز گذشته که تعطیلی 10 روزه واحدهای صنفی گروه های 2، 3 و 4 آغاز شد، خبرهایی از شلوغی پاساژهای فروش محصولات روشنایی و لوازم الکتریکی در به گوش رسید؛ موضوعی که بدون شک با فلسفه اعمال محدودیت های گسترده در منافات دارد و می تواند منجر به تشدید شیوع این ویروس در سطح شهر شود. شواهد میدانی امروز اما نشان می دهد که کمی از شلوغی دیروز این خیابان کاسته شده است، اما بازهم خیلی از فروشندگان برخلاف مصوبات ستاد ملی م ...
بسیجی ها برای حضور درگردان حاج بصیرباهم رقابت می کردند
در لشکر 25 از کادر لشکر گرفته تا رزمنده ها، همگی به حاج حسین احترام می گذاشتند. برای حاجی فرمانده و بسیجی ساده فرقی نمی کرد. همیشه زودتر از دیگران سلام می داد و تواضع فوق العاده ای داشت. من چند بار همراه حاجی به محل جذب و اعزام رزمنده ها رفته بودم. در آنجا خیلی از بسیجی ها می گفتند دوست دارند به گردان حاج بصیر بروند. حاجی از چند نفرشان پرسید چرا می خواهید به گردان بصیر بروید، در جواب گفتند همه از او تعریف می کنند و ما هم دوست داریم در گردانی باشیم که حاجی فرمانده اش است. ...
مدافع حرمی که شهادتش به او الهام شد
انگشتر اینجا باشد و من می روم خانواده ام را می آورم. ما صبح روز بعد با آن خانواده تماس گرفتیم و گفتیم مشکلی پیش آمده و فعلا قصد ازدواج ندارم. یک هفته بعد در روز 16 آذرماه سال 85 مجید و خانواده اش آمدند. حرف ها را زدند، در ابتدا پدرم خیلی موافق نبود و سنگ انداخت. ما فقط یک جلسه با هم صحبت کردیم. بعد هم که نامزد شدیم بیشتر با خصوصیات اخلاقی او آشنا شدم. البته چون برادرم با او دوست بود می گفت: این ...
دزدی که حشرات زیرپوستش را با چاقو بیرون می کشید!
اما بعد از مرگ پدرم همه چیز به یک باره از هم پاشید. مادرم در خانه های مردم کارگری می کرد تا هزینه های خانواده پرجمعیت مان را تامین کند من هم ترک تحصیل کردم تا به سر کار بروم. در آن دوران به چه کاری مشغول شدی؟ به سر گذر برای کارگری و بنایی می رفتم. بزرگ ترین آرزوی دوران کودکی ات چه بود؟ با این که پدرم هیچ گاه خودروی شخصی نداشت اما من از از بچگی به ماشین خیلی علاقه داشتم و همیشه ...
مروری تصویری بر خاطراتی غبارگرفته از شهر تاریخی سرپل زهاب
کرده بودم، چندی بعد عکس های ورود ارتش انگلیس و هند از مرز سرپل زهاب در یک مجله استرالیایی را دیدم که همه اینها جرقه ای برای چاپ کتاب شد. این شاعر اضافه کرد: ناگفته نماند مدت ها است که در زمینه گردآوری آرشیو فعال هستم که همین سابقه و مشاهداتی که داشتم، موجب شد تا عکس های شهرم را جمع آوری کنم. جمشیدی که اکنون مشغول جمع آوری عکس سال های جنگ است، افزود: سختی های کار من بسیار زیاد ...
روزگار جوانی 20 سال بعد
این مجموعه در نوع خود اتفاق تازه ای بود و باعث شد مخاطبان بسیاری را به خود جذب کند و تولید آن به فصل دوم هم برسد. اصغر توسلی یکی از کارگردانان این مجموعه پس از بیست و اندی سال مدتی است ساخت فصل دوم روزگار جوانی را با انگیزه تر از گذشته آغاز کرده است. در این مجموعه هم پنج دانشجوی جوان همخانه و از قضا مستاجر عباس آقا می شوند. عباس آقا را که یادتان هست؟ بیوک میرزایی که نقش پدر جیران را ...
رسوایی بزرگ زن جوان در منزل دوست همسرش
تا وارد روابط غیراخلاقی نشود. خلاصه 17 سال بیشتر نداشتم که مراسم عقدکنان من و ابراهیم برگزار شد ولی نامزدم هیچ گاه برایم خرید نمی کرد یا پولی برای تهیه لوازم ضروری زندگی به من نمی داد. در حالی که آرزو داشتم مانند بسیاری از نوعروسان لباس های شیک بپوشم و لوازم آرایش داشته باشم، اما خانواده همسرم با این بهانه که مخارج نوعروس در دوران نامزدی بر عهده خانواده خودش است و ما چنین رسومی نداریم ...
عفت مرعشی در مخالفت با کاندیداتوری فائزه هاشمی: فحشش می دهند، حوصله ندارم/ قبل انقلاب خواب دیدم همسرم ...
کردیم و همسرانمان هم با هم ارتباط گرفتند و مسئله سیاسی شد... عفت مرعشی: (هاشمی) از سر کار که می آمد همان طور که می نشستیم و چای می خوردیم همه چیز را تعریف می کرد. بعد من می گفتم من اگر بودم اینجا این کار را می کردم. سرش را تکان می داد. یک وقت هایی می گفت چیزی که گفتی را پیش بردم و بهتر شد...هاشمی خیلی آبگوشت و کشک بادمجان دوست داشت . فائزه هاشمی در حالی برای مسند ریاست جمهوری ...
ماجرای 17 بار خودکشی یک قاتل!
بدبختی من از همان خانه مجردی دوستم ریشه گرفت چرا که من مصرف مواد مخدر را در آنجا آغاز کردم ولی بعد از ازدواج به شیشه و کریستال روی آوردم که دیگر روزگارم سیاه شد! هیچ وقت ترک نکردی؟ چرا! سال 90 تا آخر سال 92 ترک کردم ولی باز وسوسه شدم و نتوانستم به این پاکی ادامه بدهم! سربازی هم رفته ای؟ بله! زمانی که نامزد بودم به خدمت سربازی رفتم. دوران آموزشی را در خاش ...
گپ و گفت با ایرج امیرنظامی، آهنگ ساز و ترانه سرای پیش کسوت ساکن مشهد + ویدئو
. استاد محمد نقیبی از شورای موسیقی تهران به مشهد آمدند و هنرمندان را جمع کردند و، چون فعال تر بودم، به عنوان دبیر انجمن انتخاب و سرپرست ارکستر رادیو و تلویزیون شدم. یادم است، فقط یک میکروفون در اختیار داشتیم و همه در کنارش جمع می شدیم و با دشواری ساز می زدیم. کادر فنی هم تازه کار بودند و برای ضبط 5 دقیقه برنامه، چند ساعت معطل می شدیم. آهنگ های مبتذل اجرا نمی کردم باتوجه به اینکه ...
آغاز یک شروع
مهری کیانوش راد در یادداشتی با عنوان آغاز یک شروع نوشت: آن روز حالتی چون گرگ و میش صبحگاهی داشتم. نه غمگین بودم، نه شاد. نه زن بودم، نه مرد. نه زنده بودم و نه مرده. جریان سیالی از من می گذشت، که مرا قطره قطره با همه ی هستی آمیخته می کرد، هر لحظه فراخناک تر می شدم. ایستاده بودم، نه، نشسته بودم و خود را نگاه می کردم. چون بذری بودم که می خواستم پوسته ی خود را ...
چرا سردار سلیمانی نام این مدافع حرم را تغییر داد؟!
اش را طرف دشمن پرت کند؟ چیزی که برای خدا بدهی، هم سختی دارد و هم شیرینی. اصغر باید این پاداش را می گرفت، چون واقعا برای اسلام زحمت می کشید. چه اینجا و چه آنجا. اگر شهید نمی شد، کارهایش بدون پاداش می ماند. این اتفاق هایی که در زندگی شما افتاد و بعد هم اخیرا شهادت حاج محمد پورهنگ، شما را آماده اتفاق شهادت حاج اصغر کرده بود؟ پدر شهید: من سال ها در جنگ بودم و همه این اتفاقات را ...
چرا حاج قاسم نام این مدافع حرم را تغییر داد؟!
واقعا برای اسلام زحمت می کشید. چه اینجا و چه آنجا. اگر شهید نمی شد، کارهایش بدون پاداش می ماند. این اتفاق هایی که در زندگی شما افتاد و بعد هم اخیرا شهادت حاج محمد پورهنگ، شما را آماده اتفاق شهادت حاج اصغر کرده بود؟ پدر شهید: من سال ها در جنگ بودم و همه این اتفاقات را دیده ام. پسرم پرویز از بین رفت، خانه نبودم، دخترم و اصغر به دنیا آمدند، خانه نبودم. همه زحمت های من به دوش حاج ...
درخواست مردی که صاحبکارش را با تبر کشت
اینجا بروی و دیگر نمی خواهم برایم کار کنی. این حرف من را بسیار تحت تأثیر قرار داد. خیلی عصبانی شدم، به کامران گفتم من سال ها اینجا کار کردم، چطور می توانی به این راحتی من را بیرون کنی. آن قدر عصبانی شدم که کار به درگیری فیزیکی کشید. من به خانه ام رفتم و تبری را که داشتم، برداشتم و سراغ کامران رفتم و با وارد کردن یک ضربه تبر به گردنش، او را به قتل رساندم. بعد از مرگ کامران تازه فهمیدم چه ...
بازتاب موفقیت فرنگی کار ایران در سایت جهانی/گرایی: امیدوارم به طلای المپیک برسم
.... من همه مسابقات را بدون دادن حتی یک امتیاز پیروز شدم. افتخار می کنم که از یک خانواده کشتی گیر هستم، برادرم همیشه از من حمایت می کند و مرا به جلو هل می دهد. وی ادامه داد: بدن من برای مسابقات آماده بود و من دقیقاً همان چیزی را که برنامه ریزی کرده بودم انجام دادم. در آلماتی به سطح دیگری از عملکردم دست پیدا کردم. محمدعلی برادر بزرگتر گرایی پیش از این در وزن 77 کیلوگرم به ...
ندامتگاه مرکز تکامل انسان است / ضرورت تغییر نگاه جامعه به زندان و زندانی
موفقیت دارم. وی ادامه داد: ندامتگاه مرکز تکامل انسان است و مسمای آن با اسمش تناسب دارد. در دهه 70 مدتی با زندان ها در ارتباط بودم و بعد در شهرداری تهران به واسطه آسیب های اجتماعی با این موضوع درگیر شدم. همیشه آرزو داشتم این تناسب اسم و مسما محقق شود و ندامتگاه جایگاه خودش را پیدا کند. امیدوارم زندان های ما یک خلوتگاه برای افراد شود تا بتوانند خودشان را پیدا کنند، نه اینکه جرائم تازه ای هم ...
آیا گروه های فیلم سازی در روزهای قرمز کرونا کارشان را متوقف خواهند کرد؟ پیک چهارم و سایه فرشته مرگ بر ...
یواشکی کارشان را ادامه می دهند؟ اوایل اسفند 97 بود که ورود ویروس کرونا به کشور به صورت رسمی تایید شد. از آن پس وزارت فرهنگ و ارشاد برای چندین ماه کلیه فعالیت های فرهنگی و هنری را به حالت تعلیق درآورد. همان ایام بود که خانه سینما برای جلوگیری از ابتلای اهالی صنعت تصویر و خانواده هایشان، پیشنهاد تعطیلی موقت فیلمسازی را مطرح کرد. به هر صورت برای چندین ماه فعالیت بسیاری از پروژه های سینمایی متوقف شد ...
فرهاد آییش و چالش های بازی در نقش مصدق
نصف جهان: فرهاد آییش شاید تنها بازیگری است که تاکنون سه بار نقش دکتر محمد مصدق را بازی کرده است. او اولین بار با بازی در نمایش راپورت های شبانه دکتر مصدق ، کار اصغر خلیلی در نقش دکتر محمد مصدق روی صحنه رفت و بعد از آن هم همین نقش را در فیلم تختی ساخته بهرام توکلی ایفا کرد. آییش به تازگی در فیلم خائن کشی تازه ترین کار مسعود کیمیایی نیز در نقش این سیاستمدار ، مقابل دوربین قرار ...