سایر منابع:
سایر خبرها
سناریوی عجیب زن متهم به کلاهبرداری
...> من اعتیاد دارم اما در این حد نیست که بخواهم در کمپ بستری شوم. سه هفته در کمپ شکنجه می شدم و در نهایت مسئولان کمپ زمانی که دیدند حالم وخیم است، ترسیدند و مرا آزاد کردند . این سناریو به دستور فرنوش بود و من از او شکایت دارم. کلاهبرداری به بهانه وام با شکایت مرد جوان؛ تحقیقات به دستور بازپرس حبیب الله صادقی آغاز شد. همزمان با این شکایت زن جوانی به پلیس رفت و گفت: مدتی قبل پسرم ...
پروانه معصومی: خودم را به امام حسین (ع) سپردم
هایی که هنوز بازیگران زن در سینمای بعد از انقلاب در جست وجوی جایگاه خود بودند، به واسطه حضور در گل های داوودی به کارگردانی رسول صدرعاملی موفق به کسب نخستین جایزه بهترین بازیگر زن از جشنواره فیلم فجر شد. این موفقیت البته متوقف نشد و سه سال بعد با حضور در فیلم های جهیزیه برای رباب و شکوه زندگی تکرار شد. فیلم های سینمایی جهیزیه برای رباب، شکوه زندگی، وعده دیدار ، تماس ، ترنج ، چمدان ، تاتوره ، و غریبه و مه و سریال های پلیس جوان، دریایی ها ، راه دوم ، امام علی (ع) و یوسف پیامبر ، ازجمله آثار کارنامه بازیگری پروانه معصومی هستند. ...
زنانی که در بین راه مدینه تا کربلا به کاروان امام حسین(ع) پیوستند
باد بر تو ای پسرم که به زودی از آب کوثر سیراب خواهی شد. خلف سی نفر از دشمنان را به قتل رسانید و خود در راه دفاع از دین و امامش به شهادت رسید. کوفیان سر او را به سوی مادرش انداختند. آن زن شجاع و وارسته سر فرزند جوان را به آغوش گرفت و بوسید و گریه سر داد به گونه ای که همه کسانی که شاهد این صحنه جانسوز بودند به گریه افتادند و شیرینی پیروزی ظاهری دشمن را به کام آنان تلخ نمود. 3. ام عمرو ...
نجات دختر کارخانه دار از مخفیگاه پزشک قلابی
آیسا گفته بود که همراه خانواده اش در کشور آلمان زندگی می کند و در یکی از دانشگاه های آن کشور در رشته پزشکی تحصیل می کند، اما مدتی است برای انجام کاری به ایران آمده است. او به آیسا ابراز علاقه کرده بود و پیشنهاد ازدواج داده بود. آیسا خیلی زود فریب پسر جوان را خورد و به حرف هایش اعتماد کرد و حتی پیشنهاد ازدواج بهزاد را هم قبول کرد، اما خبر نداشت که او چه نقشه ای در سر دارد. ارتباط آن ها با هم ...
سوم محرم :خریداری اراضی کربلا توسط امام
...> حسان فائد می گوید: من نزد عبیدالله بن زیاد بودم که نامه عمر بن سعد را آوردند و در آن نامه چنین آمده بود: چون من با سپاهیانم در برابر حسین و یارانش پیاده شدم قاصدی نزد او فرستادم و از علت آمدنش جویا شدم، او در جواب گفت: اهالی این شهر برای من نامه نوشته و نمایندگان خود را نزد من فرستاده و از من دعوت کرده اند، اگر آمدنم را خوش نمی دارید باز خواهم گشت. عبیدالله چون نامه عمر بن سعد را خواند گفت ...
عالیخانی: سفارش هویدا و شاه را نپذیرفتم
و مورد پیشنهادی امیرهوشنگ دولو هم این بود که مقداری کره از لهستان یا کشور دیگری بخرد و به ایران بیاورد ولی ما چنین اجازه ای را به اسم فقط به او بدهیم و برای هیچکس دیگری هم چنین حقی را قائل نباشیم و خود امیر هوشنگ دولو هم بعدا به هویدا و تهرانی ملحق شده بود و در آنجا به تهرانی گفته بود که حالا اگر این هم نشد در داخل این تعرفه ای که نزدیک به 900 قلم کالای مختلف در آن به صورت کلی اسم برده شده چیز دیگری را پیدا کنند که او بتواند یک تجارتی را انجام بدهد. و ته ...
مروری بر 40 سال سابقه کار اجرای چهره آشنای رسانه ملی
دوران کودکی و نوجوانی به یکی از مهمترین بخش های زندگی ام تبدیل شد. وی درباره چگونگی آغاز به کارش گفت: وقتی وارد تلویزیون شدم مجرد بودم. اولین گوینده تلویزیونی مرکز همدان شدم. ابتدای اردیبهشت؛ مرکز همدان فراخوان جذب خبرنگار و گوینده داد و من هم به رادیو بسیار علاقه مند بودم به همین دلیل در این دوره شرکت کردم. در دوران نوجوانی ام یک رادیوی توشیبا داشتیم که وقتی پدرم خانه نبود به آن گوش می ...
حالت روحی معروف را برای دشمن هم آرزو نمی کنم!/ ارزیابی ام از عملکرد تیم ملی در میدان المپیک منفی بود
.... به همین خاطر بد بازی کردیم و روز خوب آنها بود. اما بدترین نتیجه ما با ژاپن بود که می توانستیم پیروز میدان شویم اما این اتفاق نیفتاد. به فدراسیون گفتم بعد از المپیک در روسیه کار دارم وی در پاسخ به این سوال که چرا به ایران بازنگشته و عدم حضورش باعث دلخوری شد،اظهار کرد: من به فدراسیون والیبال گفتم به محض اینکه المپیک تمام شود باید برای کارهای شخصی ام به روسیه بروم. الان ...
حالت روحی معروف را برای دشمن هم آرزو نمی کنم!/ ارزیابی ام از عملکرد تیم ملی در میدان المپیک منفی بود
.... به همین خاطر بد بازی کردیم و روز خوب آنها بود. اما بدترین نتیجه ما با ژاپن بود که می توانستیم پیروز میدان شویم اما این اتفاق نیفتاد. به فدراسیون گفتم بعد از المپیک در روسیه کار دارم وی در پاسخ به این سوال که چرا به ایران بازنگشته و عدم حضورش باعث دلخوری شد،اظهار کرد: من به فدراسیون والیبال گفتم به محض اینکه المپیک تمام شود باید برای کارهای شخصی ام به روسیه بروم. الان ...
نجات دختر جوان از اسارتگاه پزشک قلابی
رابطه آن ها با یکدیگر صمیمی تر می شد و آنطور که شنیده بودم وعده داده بود که به زودی به خواستگاری اش می آید. این، همه ماجرا نبود و دوستِ دختر گمشده اطلاعات دیگری را نیز به خانواده او ارائه کرد. او ادامه داد: بعد از اینکه شنیدم دوستم گم شده، نگران شدم و دعا می کردم که زودتر پیدا شود تا اینکه از یک خط ناشناس در واتساپ یک پیام صوتی برایم فرستاده شد. وقتی پیام را باز کردم صدای دوستم را شنیدم. ...
حسن روح الامین: عشق واقعی را در کربلا باید دید
کردید فکر می کردید با این اقبال مواجه شوید؟ من کارم را با سختی فراوان شروع کردم. وقتی می خواستم کارم را شروع کنم و تابلوی مقتل را بکشم، پدرم هنوز نجار بود، آخرین محصولی هم که ساخت چارچوب این تابلو بود و بعد نجاری اش را جمع کرد. چارچوب کار را آوردم خانه و کلی صبر کردم تا پول هایم جمع شود و بتوانم پارچه بوم بخرم و خلاصه هر مرحله کار همین طور... مدتی در کارگاه دوستم کار کردم، بعد مجبور شدم ...
شب و روز چهارم؛ فرزندان حضرت زینب(س)
حیدری در کوفه طوفان می کنم من ز تو شرمنده تو از من خجالت می کشی عاقبت ما را تو از این درد غربت می کُشی وعدۀ ما بر سر بازار باشد بعد از این کوچۀ برده فروشان زار باشد بعد از این قافله در معرض دیدار باشد بعد از این چشم شامی بدتر از مسمار باشد بعد از این بعد از این باید چه سازم با هزاران چشم هیز وای از چشمان هیز و وای از لفظ کنیز ...
سفرنامه ی ناصرالدین شاه به خراسان، دوشنبه 21 مرداد 1246؛ قلعه ی بزرگی مثل قلعه ی اردان خوار وسط ده ...
و جنگل گز و طاق [تاق] دارد. آهو در طرفین زیاد است. گورخر در کبیر بسیار است. سوار زیاد باشد، خوب می توان شکار کرد. میرشکار با سیاچی رفتند کبیر. شب سیاچی می گفت: گورخر خیلی درآمد، من هم چهار تیر از نزدیک به گورخر انداختم، میرشکار هم انداخت نزد. خلاصه راندیم. در صحرای کبیر به ناهار افتادیم. هندوانه خوردم، زیاد چسبید. حکیم، هاشم، یحیی خان، عین الملک، تیمور، امین الملک و غیره بودند. بعد از ...
طلاق به خاطر یک عکس
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از جام جم، خسرو که 25ساله است، وقتی مقابل قاضی دادگاه خانواده قرار گرفت، درباره ماجرای زندگی اش گفت: دو سال است که با لعیا ازدواج کرده ام. او از همان روزهای اول رفتارهای بچگانه ای داشت و من هم سعی می کردم تحمل کنم ولی از چند ماه پیش روی مساله ای عجیب و غریب پا فشاری کرد و زندگی مان را به هم ریخت. لعیا مرتب می گفت که چرا عکسی از او در صفحه اینستاگرامم منتشر ...
چه کسی مرا در کودکی یتیم کرد؟/ یقین پیرغلام اهل بیت از روضه صحیح برای دردانه سه ساله +بسته عزاداری
. صاحب خانه می گوید: همسرم رابه بیمارستان بردم و خودم برگشتم، آمدم نزد حرم حضرت رقیه (س) و به ایشان متوسل شدم و گفتم اگر همسر و فرزندم رانجات دادی و شفای آنان را از خدا خواستی و گرفتی خانه ام را به تو تقدیم می کنم. مدتی مشغول توسل بودم، بعد به بیمارستان رفتم و دیدم همسرم روی تخت نشسته و بچه دربغلش سالم است. همسرم گفت: کجا رفتی؟ گفتم رفتم جایی کاری داشتم. ...
پیروزی بزرگ بایدن رقم خورد /حملات سایبری چین علیه کشورهای خاورمیانه
بحران مالی و سقوط یکباره نرخ بهره می تواند آنها را با خطر جدی ورشکستگی مواجه کند. همچنین این نگرانی با رایج شدن انتشار ارزهای دیجیتال از سوی بانک های مرکزی کشورهای مختلف می تواند ابعادی جهانی پیدا کند. چنان که با بروز چشم انداز بحران اقصادی و سقوط ارزش پول ملی در کشوری، بسیاری ترغیب خواهند شد تا سپرده های خود را به ارز دیجیتال واحدهای پول برتر نزد بانک های مرکزی معتبر جهان تبدیل کنند و یا همواره برخی ...
حرفهای باورنکردنی محمود، کارتن خوابی که با تبر و چاقو در گرگان به مردم حمله کرد
تنها بودم. نه جایی را داشتم و نه خانواده ای. همه دارایی ام را به خاطر طلاقم و مصرف تریاک از دست دادم و از یک سال گذشته در زمین های خالی پشت دانشگاه می خوابیدم. از میان زباله ها، ضایعات جمع می کردم و به چهارراه میدان گرگان می بردم و می فروختم. با پولش تریاک و غذا می خریدم و هر از گاهی هم برای دوش گرفتن و حمام کردن به خانه بستگانم می رفتم. 2 بار دستگیری همه سوابقی که در پرونده ...
داستان/ بچه بروک
پسری نبودم که میدان را خالی کنم و به این زنگ خطرها بها بدهم به همین خاطر موضعم را حفظ کردم و با پوزخند گفتم : - پدرام تو تخیل خیلی قوی برای نوشتن داستان های ترسناک و حال بهم زن داری بهت توصیه می کنم این استعدادت را که از عمویت به ارث برده ای نادیده نگیری . بچه هایی که نزاع ما دو نفر را تماشا می کردند به یک باره بلند زیر خنده زدند . پدرام از عصبانیت و خجالت سرخ شد و ...
روز دوم محرم؛ مدافع حرمی که یاد زخم خاص سیدالشهداء را زنده کرد +تصاویر
ه کار می کنی؟ از جواب دادن طفره می رفت. هر چه بزرگ تر می شد فعالیتش هم بیشتر می شد و همچنان از محل خرج در آمدهایش بی خبر بودند. بعد از شهادتش از طریق کمیته امداد خانواده فهمیدند که او دو خانواده و سه یتیم را تحت پوشش مالی خود داشت و تمام درآمدهایش را خرج آنها می کرد. روز سوم بعد از عاشورا که مردانی از قبیله بنی اسد برای دفن اجساد شهدای کربلا آمدند، بر روی شانۀ مبارک امام زخم متفاوتی دیدن ...
دست میانجی روی کلید چراغ خانه
به گزارش خبرگزاری صداو سیما استان مرکزی ؛ قرارمان پارک حوالی بیمارستان بود . کنارشان نشستم . دست روی شکمش کشید و گفت "سخت است اما تلاش می کنم وابسته نشوم ، از روز اول به خود قبولاندم بچه مال من نیست ." در قرار دورهمی من بودم و سارا ، و مائده . مائده همسرش بیکار است و معتقد است با این کار می تواند در کنار کمک به خانواده خود ، خانواده ای دیگر را خوشحال و فرزند دار کند . زنانی که دردسره ...
سارق افغانستانی تلفن همراه
موتورسیکلت می نشستم و آن را به همراه بارها سرقت می کردم. چقدر پول نصیبت می شد؟ بستگی به بار داشت، در یک مورد 40 میلیون تومان و در یکی از بارها دو گوشی تلفن همراه مدل بالا بود. سابقه داری؟ سابقه کیفری ندارم اما حدود 15 روز قبل بود که با همدستم سوار بر موتور سرقتی بودم. اما چون من ترک نشین بودم، همدستم بازداشت شد و مرا آزاد کردند. یکی از متهمان دستگیر شده در این طرح مردی ...
فرزند رودخانه های وحشی...
. خودش در این باره می گوید: "سه، چهار ساله بودم که برای اولین بار تن را به سیمره زدم، رودخانه ای پرتلاطم و خروشان که بین کرمانشاه، ایلام و لرستان قرا دارد. من با سیمره وحشی بزرگ شدم و هیچکس هم به اندازه من این رودخانه را نمی شناسد". وقتی از سیمره حرف می زند عشق در کلامش موج می زند، سیمره برای همه وحشی و جان ستان است، اما قهرمان قصه ما همانند فرزندی از عظمت و بزرگی این رودخانه می گوید و ...
شاید نبودنم بدردشان بخورد!
وازدواج تنها دخترم .که نزد او احساس شرم وخجالت دارم که با نداشتن های من ودرک از بیماری من مرا نزد خود وداماد که چه گویم .از پسر برام عزیز تر ویا مثل انان.عزیزند .برام دارند با کمبود های در زندگی خود وداشتن دو فرزندان خود .مرا تحمل میکنند وحتی پیش من حرف یا سخنی از بود ونبود ها وسختی های زندگی نمیکنند که مبادا من ناراحت شوم.اما مگر میشود یک پدر نداند ونفهمد.ودر خودم میریزم. تا با سایت این ...
خواستگاری قاتل اعدامی از دختر ثروتمند تهرانی!
دارد و تعقیبم می کند. او همان آدمکش اجیر شده بود که قصد داشت با ماشین مرا زیر بگیرد اما من هوشیار بودم و متوجه شدم. هدفش ترساندن و زهر چشم گرفتن بود و می خواست به من نشان بدهد که اگر با او همکاری نکنم به راحتی جانم را می گیرد. همه این تهدیدها برای این بود که من یا پول دیه خواستگار قلابی ام را تهیه کنم و یا نزد اولیای دم بروم و از آنها بخواهم که مبلغ دیه را کم کنند. وی گفت: وضع مالی ...
شکایت از زن برادر به اتهام آدم ربایی
بودم که سعی می کرد از کارهایش سر در نیاورم و به همین خاطر بهانه می گرفت که به خانه اش رفت و آمد نکنم، من مثل همیشه به خانه اش می رفتم و کار های او را انجام می دادم. وی ادامه داد: سه هفته قبل وقتی به خانه اش رفتم سه مرد ناشناس به من حمله کردند و مرا به شدت کتک زدند و گفتند من معتادم و همسر برادرم دستور داده مرا به کمپ ترک اعتیاد ببرند. هر چقدر التماس کردم که اعتیادم خیلی شدید نیست و دوست ...
روزشمار سفر حسین بن علی (ع): اول محرم 61 / منزل قصر بنی مقاتل
حسین (ع) امروز کجاست ، چه میکند و چه میگوید؟ امام علیه السلام روز چهارشنبه اول ماه محرم الحرام سال شصت و یک هجری بر منزل قصر بنی مقاتل وارد شدند. عمربن مشرقی گفت: با پسر عمویم بر امام حسین علیه السلام وارد شدم و آن حضرت در قصر بنی مقاتل بود و بر او سلام کردیم، امام پرسید: آیا به یاری من می آیی ؟! من گفتم: مردی هستم که عائله زیادی دارم و مال بسیاری از مردم نزد من است و ...
آزادی به وقت سیدالاسراء
ساعت 11 صبح روز 12 خرداد 1374 داخل سلول نشسته و مشغول خواندن قرآن بودم که درب سلول باز شد. ابوفرح نماینده استخبارات و مسئول من، با چهره ای خندان و در حالی که در دستانش میوه و عصاره پرتغال و شیرینی بود، وارد شد. پس از سلام و احوالپرسی گفت فردا قرار است جایی برویم و به نگهبان گفت: بگو سلمانی(آرایشگر) بیاید. ...
اشعار برتر برای محرم
زینب نمرده شانه دارالشفا که هست قربانیان خواهر خود را قبول کن گیرم که نیست اکبر، تو طفل ما که هست گفتی که زن جهاد ندارد برو برو لفظ برو چه داشت برادر؟ بیا که هست خون را بیا به دست دو قربانی ام بکش تو خون مکش به دست عزیزم حنا که هست گفتی مجال خدمتشان بعد از این دهم از سر مرا تو باز مکن کربلا که هست گفتی که بی تو سر ...
بسته محتوایی روز دوم محرم| امام حسین(ع) کاروان تشنه حر را سیراب کرد
ارائه می شود: امام حسین (ع) پس از دریافت نامه مسلم بن عقیل و احساس خطر از دژخیمان یزید، احرام حج خود را به عمره تبدیل کرد و پس از انجام مراسم عمره از احرام بیرون آمد و در روز سه شنبه روز ترویه (هشتم ذی الحجه سال 60 ه.ق ) پس از 65 روز اقامت در مکه به همراه حدود 86 مرد از شیعیان، دوستان و خانواده خود از مکه بیرون آمده و به سوی عراق حرکت کرد. خبر ارسال نامه های مردم کوفه و دعوت از ...
عاشورا تفسیر کدام آیه است؟ / مرگ اگر در مسیر الهی باشد ترس ندارد
همان مقدار زیباست که گردنبند برای دختر جوان، تصریح کرد: ایشان فرمودند، دوست دارم به ملاقات جدم، رسول الله(ص) و ملاقات پدرم امیرالمؤمنین(ع) و همسرم و برادرم و شهدای اسلام بروم و به آن مشتاق هستم. امام(ع) تلاش کردند تا با سخنان مختلف هیبت مرگ را در نزد یارانش بشکند و ارزش مرگ در راه خدا را به جان آنها بنوشانند و در این کار موفق بود و روش دیگر امام(ع) این بود که با عمل خود این مسئله را نشان دادند ...