سایر منابع:
سایر خبرها
پسر 15ساله: اعتیاد و طلاق از من قاتل ساخت!
سازی کنم به همین دلیل پراید 141 پدرم را سوار شدم و به جاده کلات رفتم تا رد گم کنم. خودرو را آن جا رها کردم و خودم با نیسان به گلبهار رفتم و روز بعد هم به ساری گریختم که در آن جا هم دستگیر شدم. مادرت را دوست داری؟ بله! مادرم را خیلی دوست دارم اما ای کاش از پدرم طلاق نمی گرفت. چرا؟ چون یکی از بدبختی های من طلاق آن ها بود. اگر پدر و مادرم بالای سرم بودند و مرا راهنمایی می کردند ...
پسر 17ساله مادرش را با دستمال خفه کرد+ جزئیات
سرگرم آشپزی بود که یک دفعه به طرفش رفتم. یک دستمال قرمز رنگ برداشتم و از پشت دور گردنش انداختم و آنقدر کشیدم تا مادرم خفه شد اما وقتی روی زمین افتاد یک دفعه به خودم آمدم. اما دیگر مادرم نفس نمی کشید. وی درباره انگیزه خود از این جنایت هولناک گفت: چند سال قبل پدر و مادرم از هم جدا شدند. پدرم معتاد و بیکار بود با این حال حضانت ما به پدرم رسید اما وقتی پدرم دوباره ازدواج کرد من خیلی ...
یونیفرم سپاه لباس دامادی پدرم در مراسم عقدش بود
.... برادرشوهرم تعریف می کرد: وقتی موشک کاتیوشا آمد، کاظم به همه نیرو ها گفت خیز بردارند. همه روی زمین خیز برداشتند. اما همان لحظه ترکشی به گردنش اصابت کرد و به شهادت رسید. اول به خانواده همسرم خبر را اطلاع دادند. برادرشوهرم که جبهه بود ابتدا گفت کاظم مجروح شده است. خیلی دعا کردم به هوای اینکه مجروح شده است و امیدوار بودم حالشان خوب شود. اما کمی بعد گفتند که همسرم به شهادت رسیده است. نبودن ...
مداحی در حرم مطهر امام رضا(ع) حاجت برآورده شده من در نوجوانی است
مجال را فراهم کرد تا به سراغ این خادم و مداح حرم مطهر امام هشتم(ع) برویم و گپ وگفت خودمانی داشته باشیم که مشروح آن را در ادامه می خوانید. مداح و خادم جوان حرم مطهر امام رضا(ع) توفیق خدمت در مضجع شریف امام رضا(ع) را مدیون چیست؟ من در یک خانواده مذهبی متولد شدم. پدرم روحانی بود و در مراسم عزاداری اهل بیت(ع) به روضه خوانی می پرداخت. مادرم نیز با اینکه پنج کلاس سواد بیشتر نداشت، اما با ...
جنایت های سریالی به دلیل یک خطا
. جسد هیچ مدرک هویتی همراه نداشت و ما با جنازه ای مواجه بودیم که مجهول الهویه بود و قاتلش نیز شناسایی نشده بود. هویت مقتول برای شناسایی هویت قربانی سراغ پرونده های فقدانی رفتیم که مشخصات آنها با مشخصات مقتول شباهت داشته باشد. با گذشت 10 روز از کشف جسد، خانواده ای به پلیس مراجعه و ناپدید شدن پسر 17ساله ای به نام مهران را اعلام کردند. با توجه به شباهت مهران با جسد کشف ...
نیوشا ضیغمی باعث اخراج احسان علیخانی شد؟
مخالفت پدر و مادرش با بازیگر شدنش گفت: وقتی می خواستم وارد بازیگری شوم مادرم مخالفت نمی کرد ولی آن دید مادرانه نسبت به آینده من را در نظر می گرفت اما پدرم با بازیگر شدن من زیاد موافق نبود. پدرم اصولا کارهای علمی را دوست داشته و دارد و ترجیح می داد من پزشک یا مهندس شوم تا بازیگر! وقتی وارد این عرصه شدم و با کار آقای جوزانی شروع کردم و پس از آن هم بلافاصله وارد سینما شدم، در همان سال اول نتیجه خوبی ...
قتل دوست به خاطر یک جفت کتانی
و پدرم مخالف این اتفاق بود. همیشه بر سر این موضوع با هم دعوا داشتند که در نهایت جدا شدند. من و خواهرم که حالا 9ساله است پیش بستگانمان زندگی می کردیم. بعد از قتل هم راهی خانه بستگانمان شدم تا خواهرم را ببینم اما چند روز بعد در روزنامه ها خبر قتل را خواندم و تازه فهمیدم که دوستم کشته شده است. از آن روز به بعد عذاب وجدان به سراغم آمد و به شدت پشیمان بودم تا اینکه تصمیم گرفتم به تهران برگردم و خودم را معرفی کنم. امیدوارم خانواده مقتول مرا ببخشند و حلالم کنند. ...
حواست باشد زندگی فراموشکارت نکند!
20 سال پیش فکر نمی کردم 20 سال بعد پدرم دیگر زنده نباشد، فکر نمی کردم 20 سال بعد مادر شده باشم. 20 سال پیش فکر می کردم همه چیز همان شکلی که هست باقی می ماند، ولی هیچ چیز همان شکلی نماند و خیلی چیز ها تغییر کرد! کسانی را که خیلی دوست شان داشتم از دست دادم و آدم های جدیدی به زندگی ام وارد شدند. در رشته تحصیلی که از کودکی آرزویش را داشتم قبول شدم، اما مجوز پدرم را برای درس خواندن در شهر دیگری نگرفتم ...
قتل دوست به خاطر کفش 2 و نیم میلیون تومانی / گفتگو با قاتل تهرانی
پسر جوان به قتل، بازپرس صادقی دستور انتقال به بازداشتگاه و ادامه تحقیقات را صادر کرد. گفت و گو با متهم چرا دوستت را کشتی؟ چند وقت قبل مقتول از من سه میلیون تومان قرض گرفت. به حساب دوستی و رفاقت به او پول را دادم. اما وقتی خواستم پولم را بگیرم، مدام بهانه آورد که پول ندارد و مهلت گرفت تا اینکه یک روز قبل از قتل من کتانی دو میلیون و پانصد هزار تومانی پای مقتول دیدم ...
زن 32 ساله با نزدیکی به پیرمردان نقشه خود را عملی می کرد
حالم سوخته بود، با بیان این که مستأجر منزل پدرش خانه را تخلیه کرده است مرا به خانه خودشان برد تا سوئیت کوچک آن جا را اجاره کنم. وقتی با آن پیرزن و پیرمرد آشنا شدم برای یک شب اقامت در سوئیت طبقه پایین منزل شان مبلغ 50هزار تومان پرداخت کردم اما بعد با جلب اعتماد آن زوج کهن سال حدود 10 روز دیگر را به عنوان پرستار در خانه آن ها ماندم. در روز یازدهم بود که تصمیم گرفتم نقشه ام را عملی کنم. به همین دلیل ...
نیوشا ضیغمی وهمسرش درمراسم ختم + تصاویر
1359 در تهران به دنیا آمد. وی فارغ التحصیل رشته روانشناسی کودک از دانشگاه شهید بهشتی تهران است. او فرزند محسن ضیغمی و فهیمه رستم پور است. وقتی می خواستم وارد بازیگری شوم مادرم مخالفت نمی کرد ولی آن دید مادرانه نسبت به آینده من را در نظر می گرفت اما پدرم با بازیگر شدن من زیاد موافق نبود. پدرم اصولا کارهای علمی را دوست داشته و دارد و ترجیح می داد من پزشک یا مهندس شوم تا بازیگر! وقتی وارد ...
روایت یک مادر پرماجرا که استارتاپی شد
راهنمایی مدرسه نمونه دولتی قبول شدم و به مدارس خاص رفتم. در تمام این مدت چون من خیلی خوب حرف می زنم و کلام خوبی دارم، خیلی وقت ها می گفتند آفرین چقدر خوب حرف می زنی و تشویق می کردند ولی وقتی دیگر خسته می شدند، می گفتند لطفاً ساکت باش! به خودم می گفتم من معلم می شوم. بعد می گفتم نه! دکتر می شوم تا هیچ بچه دیگری مثل خواهرم نشود. اما می گفتم اگر معلم هم شوم شبیه معلم های آموزش و پرورش نخواهم شد ...
بانوی موتورسوار ایران : باید با غول ها رقابت کنم | کمربند مشکی دان چهار کاراته دارم
پیست ها خودم را برای مسابقات جهانی موتوکراس آماده کردم. خیلی زیاد. به حدی تحت تأثیر جو مسابقات جهانی قرار گرفته ام که گاهی می گویم ای کاش مسابقات زودتر برگزار شود و به پایان برسد. به هر حال من نماینده بانوان موتورسوار ایرانی هستم و چشم خیلی ها به دنبال این مسابقات است. دوست دارم نمایش درخشانی داشته باشم اما فراموش نکنید که همه قهرمانان بزرگ دنیا در این مسابقه حضور دارند. دوست دارم در ...
زخم ترکش صورت داداش مهدی را زیباتر کرده بود!
عکس مهدی را می بردم تا ببینم کسی او را می شناسد. بعد از مدتی مادرم گفت باید این موضوع را قبول کنیم که خبری از مهدی نیست. مادرم تعریف می کرد یک روز سر کمد مهدی رفته و در جیب لباسش نوشته ای پیدا کرده که نوشته خدایا از این دنیا خسته شدم و تمام یاران رفتند و من تنها ماندم. دوستانش همه شهید شده بودند و او مانده بود و از این وضعیت رنج می برد. در همان عملیات کربلای 5 شهید عباس حسینجانی جانباز شده بود و ...
داستان غم انگیز دختر حشیش فروش
آشفته و درگیری و توهین ها ادامه داشت اما پدر و مادرم از هم جدا نمی شدند. خلاصه بعد از طلاق آن ها، من نزد پدرم ماندم و ترک تحصیل کردم. طولی نکشید که پدرم با زن جوانی ازدواج کرد و مادرم نیز به ازدواج با مرد دیگری تن داد . در این شرایط من دل خوشی از نامادری ام نداشتم و مدام بر سر موضوعات مختلف با هم درگیر می شدیم تا این که در 15سالگی با یکی از دوستان خانوادگی نامادری ام ازدواج کردم. رامین 9سال از من ...
مجازات حبس برای دختر نوجوان به اتهام قتل مادر
، مادرم همیشه به من اعتراض می کرد و می گفت معتاد شده ام و با من دعوا می کرد. حرف هایش آزارم می داد و از دستش خسته شده بودم. وقتی پدرم قهر کرد و می خواست خانه را ترک کند، به او گفتم که همراهش می روم اما چند روز بعد دلم برای مادرم تنگ شد و از پدرم خواستم مرا به خانه برگرداند. وقتی به خانه رفتم، فقط چند ساعت با مادرم خوب بودیم اما دوباره مادرم شروع به اعتراض کرد و سر همین موضوع باهم درگیر شدیم ...
درخواست مادربزرگ برای اعدام نوه اش
مادرش بد شده و زمین خورده است. در ادامه بازجویی ها سرانجام مرجان به قتل مادرش اعتراف کرد و گفت: چون زمان زیادی با تلفن همراه سرگرم بودم و وقت زیادی را در فضای مجازی می گذراندم، مادرم همیشه به من اعتراض می کرد. من هم دیگر از حرف هایش خسته شده بودم. وقتی پدرم با مادرم دعوا و قهر کرد و می خواست خانه را ترک کند به او گفتم من هم همراهش می روم اما چند روز بعد دلم برای مادرم تنگ شد و از پدرم ...
برادرکشی به خاطر ارثیه
بررسی های تیم تحقیق نشان می داد جنایت در حیاط خانه دو طبقه قدیمی رخ داده بود و پسر بزرگ خانواده به نام شاهین از سوی برادر کوچکش شهریار و با ضربه کارد به قتل رسیده است. اختلاف بر سر آشپزی خواهر مقتول در تحقیقات اولیه گفت: من 5 برادر دارم و همراه مادرم در این خانه قدیمی و دو طبقه زندگی می کنیم. من و برادرم شهریار که کوچک ترین فرزند خانواده است هر کدام در یکی از اتاق های طبقه اول زندگی می ...
ایرج نوذری: سبک کاری پدرم را ادامه می دهم
جسمی یا روحی کم کار نشدم. در دوره ای فقط به خاطر حساس بودن و احساساتی بودن دچار آریتمی شدم که آن هم خدا را شکر با دارو و رعایت خیلی مسائل تحت کنترل است. من حتی زمانی که نباید ورزش سنگین می کردم با نرمش و ورزش سبک به کار خودم ادامه دادم. متاسفانه این معضل فقط برای کشور ماست که همکاران ما ناگهان دچار رکود، کم کاری یا بیکاری می شوند . من استاد هشت زبان هستم و در طول این سال ها که کمتر حضور داشتم ، حتی بعضی وقت ها در کنار کار هنری، تدریس، ترجمه و برگردان متن و کتاب انجام می دادم اما همه همکاران ما چنین شرایطی ندارند. آیا از آن ها حمایتی می شود؟ نویسنده : مصطفی میرجانیان ...
رابطه دختر معلول با پسر عطرفروش به سیاهی کشیده شد
را با بلوز مشکی عوض کرد. همه گریه می کردند و به من می گفتند پدرت به مسافرت رفته است! از آن روز به بعد همواره چشمم به در بود تا پدرم بازگردد اما این آرزو هیچ وقت محقق نشد زیرا وقتی بزرگ تر شدم فهمیدم پدرم را در یک حادثه رانندگی از دست داده ام. انگار با رفتن پدرم خوشبختی از زندگی ما فرار کرده بود، مادرم به ناچار من و خواهرم و سه برادر بزرگترم را در حالی زیر بال و پرش گرفت که من ...
اعترافات تکان دهنده نوجوان 15ساله ای که مادر بزرگ و پدرش را به آتش کشید
بود که تصمیم گرفتم پدرم را بکشم! ابتدا تردید داشتم ولی بعد به یکی از دوستانم زنگ زدم و از او درباره بهترین قرص های خواب پرسیدم. بعد هم به داروخانه ای در منطقه گلشهر مشهد رفتم و تعدادی قرص خواب آور خریدم! آن ها را پودر کردم و داخل دوغ ریختم. آن روز صبح به بهانه رفتن به سرکار، از خانه خارج شدم وقتی بعد از مدتی به خانه بازگشتم پدرم بیرون از اتاق به خواب رفته بود به طوری که اصلا تکان نمی خورد. در ...
قتل مادر به دست دختر نوجوان
آزارم می داد و از دستش خسته شده بودم. وقتی پدرم قهر کرد و می خواست خانه را ترک کند، به او گفتم که همراهش می روم اما چند روز بعد دلم برای مادرم تنگ شد و از پدرم خواستم مرا به خانه برگرداند. وقتی به خانه رفتم، فقط چند ساعت با مادرم خوب بودیم اما دوباره مادرم شروع به اعتراض کرد و سر همین موضوع باهم درگیر شدیم. حتی کتک کاری کردیم و هر دو با ناراحتی خوابیدیم. متهم ادامه داد: حدود ...
ناگفته های بازماندگان شهدای مرزبانی جلفا در جنگ جهانی دوم + تصاویر
شهرستان کلیبر، نزدیک رود ارس در مرز جمهوری آذربایجان قرار دارد. پدربزرگم موقع اعزام به خدمت، دو فرزند پسر و دختر داشت. فرزند اول که پدرم است، چهار ساله بود و دخترش که عمه ام بود، دو سال سن داشت و در سن 16 سالگی هنگام زایمان از دنیا رفت. مادر شهید در جستجوی فرزند خویش عریضه هایی به مقامات ژاندامری نوشته است که به نظر می رسد توسط شوهر عمه که ظاهرا مسئولیت امور این خانواده را برعهده ...
واکنش سفیر انگلیس به سریال گاندو | سفیر انگلیس: ماکه لذت می بریم
...> بیوگرافی صالح میرزا آقایی بازیگر سریال گاندو صالح میرزا آقایی متولد تهران است. او اولین روز مرداد سال 1349 بدنیا آمد. او یک خواهر و یک برادر دارد و پدرش با اینکه فقط 5 کلاس سواد داشت حسابدار بودو البته به شدت اهل خانواده و انسان آگاه و بادانشی بود. صالح می گوید: دوست دارم یک خاطره از پدرم بگویم. پدرم حسابدار بودو بهمین علت ماموریتهای کاری زیادی می رفت. برای من تعریف می کرد که ...
اعتراض اولیای دم به حکم قاتل مادر
آن سرگم بودم و با دوستانم چت می کردم. من زمان زیادی را در فضای مجازی بودم به همین خاطر مادرم همیشه اعتراض می کرد و می گفت به فضای مجازی معتاد شده ام. او با حرف هایش مرا آزار می داد و دیگر تحمل غرزدن های او را نداشتم. متهم ادامه داد: پدرم وقتی می خواست خانه را ترک کند همراهش رفتم، اما چند روز بعد دلم برای مادرم تنگ شد و به خانه برگشتم. ما بعد از اینکه همدیگر را دیدیم تنها چند ساعت با هم خوب ...
دانلود مداحی حسین طاهری در شب پنجم از دهه دوم محرم
رفته ها رفته میدونن بی کربلا داره سخت میگذره دوست دارم حسین سلام الله علیک میشنوی سلاممو عطر سیب حرمت پر کرده مشاممو من میگم دوست دارم تو میگی من هم نوکر من نوشتم دلتنگم تو نوشتی ما بیشتر هر دفعه کربلا با دل رفتم اول پیش ابوفاضل رفتم دور حرم تو گریه کردم بعد از باب القبله داخل رفتم قلبم آروم میگیره ...
تجربه استفاده از قایق بادی و استخر بادی در تابستان
خوب به یاد دارم که اولین بار که اسم قایق بادی را شنیدم، فکر نمیگردم همچین محصولی وجود داشته باشد یا اصلا کارایی خوبی داشته باشد، بعد از اینکه برای خرید این کالا به یک نمایندگی اینتکس در تهران، میدان توحید مراجعه کردم، باور نداشتم که این همه مدل و محصولاتی که در وب سایت های خارجی دیده میشود، در این مکان هم باشد. فروشنده قایق های بادی به من دو کارخانه را معرفی کرد، یکی اینتکس و دیگری بست ...