فرار عروس مشهدی از دست مادرشوهر ! / موبایلش را هم گرفته بودند !
سایر منابع:
سایر خبرها
صیغه زن جوان توسط رئیس 70 ساله اش
گرفتند و تلاش می کردند فقط مرا نصیحت کنند. کار به جایی رسید که تهدید به خودکشی کردم ولی باز هم فایده ای نداشت و کسی به من اهمیت نمی داد . در این شرایط روزی پسر خردسالم را در آغوش گرفتم و از خانه بیرون رفتم. از آن روز به بعد گوشی تلفنم را نیز خاموش کردم و به هیچ تماسی پاسخ نمی دادم. مدتی بعد در حالی با مادرم تماس گرفتم که به دلیل آبروی از دست رفته شان به سروصورتش می کوبید و به شدت نگران بود. پدرم که ...
جنایت به خاطر فیلم سیاه
تحقیقات جنایی در این پرونده از یک سال قبل و با گزارش قتل مرد جوانی در شمال تهران آغاز شد. با حضور تیم جنایی در محل مشخص شد، مرد جوان با ضربه های چاقو در دفتر کارش به قتل رسیده است. محل جنایت، خانه ای ویلایی و دو طبقه بود که در طبقه دوم، پسر جوان همراه مادر و برادرش زندگی می کرد. جوان 36ساله در طبقه اول، دفتر کاری راه اندازی کرده بود. برادر کوچک قربانی جنایت در تحقیقات به ...
غافلگیری دختر تنها در نزدیکی خانه شیطان / یک قدم تا سرنوشت تلخ
خورد چرا که پدر ومادرم از یکدیگر طلاق گرفتند و من از مهر و عاطفه پدری محروم شدم. پدرم به اعتیاد داشت و نمی توانست هزینه های زندگی را تامین کند . در این شرایط مادرم سرپرستی مرا به عهده گرفت و مجبور شد در خانه های مردم کار کند تا زندگی مرا سروسامان بدهد این درحالی بود که برادرانم نیز کارگر ساده بودند و نمی توانستند به مادرم کمک کنند به همین دلیل من از همان دوران کودکی طعم فقر را چشیدم و هیچ ...
گفتگو با پدری که دو فرزندش را کشت!
انم را تحویل بگیرم. چرا از بزرگ تر ها نخواستی برای ادامه زندگی مشترک شما میانجی گری کنند؟ من با خانواده ام زیاد ارتباطی نداشتم از طرف دیگر هم آن ها مرا مقصر می دانستند و از همسرم حمایت می کردند چرا که او با گریه و زاری دل خانواده ام را به دست آورده بود. در مشهد خانه اجاره کردی؟ نه! با آن که از تابستان سال 98 فرزندانم را به مشهد آوردم، ولی در خیابان ها و اماکن تفریحی و زیارتی ...
فرار از خانه بخاطر بدرفتاری های برادر
به گزارش رکنا، زن 45 ساله در حالی که بیان می کرد به خاطر ناآگاهی ام درباره ازدواج با اتباع بیگانه زندگی ام را نابود کرده ام به کارشناس اجتماعی کلانتری سپاد مشهد گفت: در یک خانواده پرجمعیت به دنیا آمدم و تا کلاس پنجم ابتدایی درس خواندم اما اوضاع مالی و اقتصادی خانواده ما بسیار ضعیف بود تا جایی که هیچ کدام از خواهران و برادرانم نتوانستند به تحصیل ادامه بدهند. خواهر بزرگ ترم نیز که با مرد ...
مرد جوان در دادگاه: حالا که همسرم به مادرم توهین می کند، باید برویم و در خانه آنها زندگی کنیم
شخصیتی نداری مادرت به تو یاد داده است. در دوران عقد هم یکی دو بار مادرش حرف هایی زده و باعث دعوای من و محسن شده بود ولی من توجه نکرده بودم محسن اصلاً مرد زندگی نیست هر چه مادرش می گوید بدون چون و چرا قبول می کند. محسن گفت: آقای قاضی من اشتباه کردم الان هم از همسرم عذرخواهی و از او خواهش می کنم مرا ببخشد و سر خانه و زندگی مان برگردیم. مرسده با ناراحتی گفت: در این یک سال گذشته متوجه شدم تو ...
دکتر علیرضا نبی
، اما بعد متوجه شدم که این یعنی بخشش، بخشش یعنی صد در صد آنچه را که داری بتوانی ببخشی، بتوانی از آن بگذری ازدواج در 17 سالگی اولین کارگاه چاپ روی پارچه را زد تا اینکه در 19 سالگی ازدواج و وارد یک خانواده کاملا فرهنگی و اهل کرمانشاه شد که کرد زبان هم بودند برای خانواده همسرم کتاب، شعر و مطالعه ارزش بود و برایشان مهم نبود من چی دارم و چی ندارم، می گفتن تو چقدر شعر خوب ...
مردی که از نوجوانان زورگیری می کرد: در نوجوانی مورد زورگیری و آزار قرار گرفتم؛ می خواستم انتقام بگیرم!
به گزارش تازه نیوز، تحقیقات پرونده از مدتی قبل با چند شکایت مشابه شروع شد. پسران نوجوانی که برای تفریح و بازی به پارک رفته بودند، به دام یک زورگیر عجیب گرفتار شده بودند. یکی از آنها که نوجوانی 14ساله بود درباره جزئیات حادثه ای که برایش اتفاق افتاده بود، گفت: به همراه دوستانم به پارکی که در نزدیکی خانه مان بود رفتیم تا با یکدیگر فوتبال بازی کنیم. سرگرم بازی بودیم که مردی به سمت ما آمد و مرا صدا زد ...
از برادرکشی برای زمین های پدری تا جزئیات قتل پاکبان مشهدی
خانواده همسرم آشنا بود، بلافاصله ماجرای شکایت مرا به آنها اطلاع داد به همین دلیل همسرم و مادرشوهر م مرا به خانه بردند و بسیار محدودم کردند تا دیگر نتوانم از خانه بیرون بروم. من در یک فرصت مناسب فرزندم را برداشتم و به خانه برادرم در مشهد آمدم سپس از طریق اورژانس اجتماعی به بهزیستی منتقل شدم اما آنجا نیز روزهای سختی را می گذراندم چرا که فرزندم را به شیرخوارگاه فرستاده بودند. بالاخره بعد از ...
فروش کلیه مادر و کودک توسط پدر خانواده ! + سرنوشت تلخ
آینده پسر 9 ساله ام سکوت می کردم اما اکنون مدتی است همسرم ادعا می کند قصد اش را دارد اما خوب می دانم که او جرئت چنین کاری را ندارد و با طرح این مسائل برای فروش کلیه من و فرزندم زمینه سازی می کند. حالا هم از ترس این ماجرا به کلانتری آمده ام تا مرا یاری کنید. شایان ذکر است تحقیقات مددکاران اجتماعی کلانتری طبرسی شمالی با صدور دستوری از سوی سرگرد جواد یعقوبی (رئیس کلانتری) درباره ادعاهای این زن جوان آغاز شد. ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی اخبار وبگردی را در اینجا بخوانید: ...
بازداشت دختر 15 ساله در پاتوق 5 مرد / ناگفته های تلخ در کلانتری مشهد
...، اگرچه ورود به آن پاتوق مجانی نبود اما چون سفارش شده عبدالعلی بودم شب اول از من پولی نگرفت. آن جا با جوانی به نام ابوطالب آشنا شدم که شب دوم هم او مبلغ ورودی مرا پرداخت اما روز بعد زمانی که با ابوطالب در خیابان قدم می زدیم توسط ماموران دستگیر شدم و آن ها مرا تحویل خانواده ام دادند. اگرچه بعد از این ماجرا باز هم به صورت تلفنی با ابوطالب ارتباط داشتم ولی او دیگر حاضر نبود ...
روایت متفاوت زهرا گنزالس بانوی آمریکایی از مسلمان شدنش
دیدن من ساکت شدند و به من خیره خیره نگاه کردند. سکوت عجیبی حاکم شده بود، خیلی ترسیدم، از برخورد آنها مات بودم. راننده به من گفت: یا بشین یا برو! وی افزود: یک لحظه به ذهنم رسید که فرار کنم و بروم، ولی بعد با خود گفتم فردا و پس فردا و روزهای آتی را چه کنم؟ بالأخره که باید با این پوشش به مدرسه بروم. از خدا کمک خواستم که به صندلی آخری که خالی بود، بتوانم برسم و بنشینم، ولی حس کردم پاهای ...
انتقام از همسر به قتل فرزندان انجامید
مشهد رفته و در آنجا زندگی می کردیم اما سه سال قبل به دلیل اختلافی که با همسرم داشتم، از او جدا شدم. حضانت دختر هفت ساله و پسر چهار ساله ام با او بود. بعد از جدایی به لنگرود بازگشته و در یک نانوایی کار می کردم. در این مدت، شوهرم اجازه نداد با بچه ها حتی تلفنی صحبت کنم و می ترسم بلایی سر آنها آورده باشد. در این باره شکایتی کردم اما شوهرم رسیدی جعلی به دادگاه ...
معلمی که با ضایعات روستا در بوشهر کارآفرینی می کند!+فیلم
... در زمان دانش آموزی حفظ قرآن را شروع کردم و در حفظ جزء سی قرآن نفر اول استان شدم و به مسابقات کشوری راه پیدا کردم. پس از اخذ مدرک دیپلم و بعد از ازدواج در سال 1378 حفظ قرآن را به طور پیگیر کار کردم. فارس: نقش خانواده در حفظ قرآن توسط شما و کسب رتبه های برتر قرآنی چه بود؟ خانواده نقش مهمی در موفقیت من داشته و اگر همراهی و زحمات خانواده من نبود من موفق به پیمودن این راه نمی ...
سرگذشت تکان دهنده زن کارتن خواب! / از فروش فرزند تا زندگی سیاه زن جوان
شوهرم براثر در محل کارش جان سپرد و من با 2 کودک خردسال آواره خانه برادرم شدم. او یک سال با هزاران منت و سرزنش، هزینه های دختر و پسر کوچکم را پرداخت اما بعد مجبورم کرد با یک مواد فروش معتاد که از دوستانش بود ازدواج کنم. او مخارج یک سالی را که برای من هزینه کرده بود به جای مهریه از شوهرم گرفت و در واقع مرا به او فروخت. این گونه بود که قدم به پاتوق معتادان و فروشندگان مواد مخدری گذاشتم که ...
5 شخصیت مهم زندگی قرآنی استاد موسوی بلده/ بلد نیستمی که سبب خیر شد
ندانم می دانم. از سال 59 جلسه صبح جمعه خودم را آغاز کردم. یک سال بعد اولین فرزندم به دنیا آمد. طی این مدت حتی یک روز جمعه فرزندانم من را در خانه ندیده اند. این حمایت و مهربانی خانواده ام بود که مرا در ادامه مسیر آموزش قرآن قوت و قدرت بخشید. باور دارم اگر صبر و تحمل همسر و فرزندان نباشد هیچ مردی نمی تواند در هیچ امری به صورت جدی و راسخ عمل کند. مؤسس مؤسسه قرآنی احسن الحدیث در خصوص تشکی ...
زن مطلقه از پدرش کتک خورد ! / 2 بار طلاق سوسن در 22 سالگی !
کردم و به زندگی ادامه دادم. اما پدرم که معتقد بود آبروی او را برده ام نشانی محل سکونت مرا پیدا کرد و زمانی که از سرکار به خانه بازگشتم مرا به شدت کتک زد او نه تنها با این گونه رفتارهایش زندگی مادرم را نابود کرد بلکه مرا نیز به روز سیاه نشاند. گزارش خراسان حاکی است به دستور سرگرد جعفر عامری (رئیس کلانتری سپاد) رسیدگی به این پرونده توسط مشاوران زبده دایره مددکاری اجتماعی کلانتری آغاز شد. ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی اخبار وبگردی را در اینجا بخوانید: ...
بدشانس ترین عروس ایران ! / خواهرشوهر و داماد بیچاره اش کردند
به گزارش رکنا، این ها بخشی از اظهارات زن 27 ساله ای است که بعد از 10 روز جدال با مرگ از بیرون آمده بود. این زن جوان درباره ماجرای شکایت از همسرش به کارشناس اجتماعی شمالی مشهد گفت: 15 ساله بودم که به عقد پژمان درآمدم. او 17 سال بیشتر نداشت و هنوز خدمت سربازی هم نرفته بود اما خانواده اش در محله ما زندگی می کردند و من هم گاهی او را در کوچه و خیابان می دیدم. پژمان ادعا می کرد عاشق من شده ...
سرگذشت دختری با پوشش مردانه!
بی درنگ مقدمات جشن عقدکنان را فراهم کردند. هنوز به خودم نیامده بودم که پای سفره عقد نشستم. اگرچه آن روز توانستم نقش یک دختر را بازی کنم اما امروز در زندگی واقعی ام نمی توانم رفتار و گفتار مردانه را کنار بگذارم و همه تلاش هایم در این باره بیهوده است. از سوی دیگر به خوبی می دانم همسرم از زندگی مشترک با من لذت نمی برد. حالا به کلانتری آمده ام تا مرا یاری کنید و... . گزارش خراسان حاکی است، با صدور دستوری ویژه از سوی سرهنگ بیژن خنجری (رئیس کلانتری سجاد) رسیدگی تخصصی به پرونده این زن جوان به گروه زبده ای از مشاوران و کارشناسان دایره مددکاری اجتماعی سپرده شد. ...
طلاق، بعد از نجات مادرشوهر
مادرش است و مطمئنم بعد از این دوباره زندگی مان به میدان جنگ تبدیل خواهد شد. در این مدت فقط سعی کردم شوهرم را درک کنم اما حالا که حال شان خوب است، دیگر نیازی به ادامه این زندگی نیست. در ادامه شوهر این زن نیز به قاضی گفت: آقای قاضی همسرم مرا درک نمی کند. من و مادرم به شدت به هم وابسته ایم و من تنها فرزند او هستم. پدرم هم سال ها پیش فوت کرد. با این حال در این مدت سعی کردم روابط بین عروس و ...
از 5 روز اسارت پسر 7 ساله در چنگال گروگانگیران تا فرزندکشی در تهران
ام سکوت می کردم اما اکنون مدتی است همسرم ادعا می کند قصد فروش کلیه خود را دارد اما خوب می دانم که او جرئت چنین کاری را ندارد و با طرح این مسائل برای فروش کلیه من و فرزندم زمینه سازی می کند. حالا هم از ترس این ماجرا به کلانتری آمده ام تا مرا یاری کنید. تحقیقات مددکاران اجتماعی کلانتری طبرسی شمالی با صدور دستوری از سوی سرگرد جواد یعقوبی (رئیس کلانتری) درباره ادعاهای این زن جوان آغاز شد. کد خبر 571347 ...
اولین عکس از جنایت تکاندهنده پدر در مشهد
به گزارش شیعه نیوز ، دو سال بعد از قتل دختر و پسر خردسال به دست پدرشان راز این جنایت فاش شد. مرد 32 ساله ای که دو فرزند خردسالش را به طرز دلخراشی در مشهد به قتل رسانده و اجساد آنان را دفن کرده بود، پس از گذشت دو سال از این جنایت تکاندهنده، لب به اعتراف گشود و راز قتل فجیع فرزندانش را فاش کرد. عصر روز گذشته، اجساد دفن شده دو کودک خردسال در بیابان های بولوار طبرسی 76 مشهد در حالی کشف شد ...
زن رضا رویگری از ایران رفت
دستشویی که بعدش با همسرم بروم بیرون. سرگیجه بدی به من دست داد و ناگهان همان جا بیهوش شدم. از پسرتان خبر ندارید؟ رضا: چند وقت پیش شب تولد حضرت علی (ع) که مثلا روز پدر بود با یک اس ام اس روز پدر را به من تبریک گفت. تارا: البته بعد از یک سال. قهر هستند؟ رضا: چه بگویم. من که برای پدرم پسر بدی نبودم. تنها کاری که پدرم را اذیت می کرد این بود که می ...
با خانه درودی ها آشنا شوید
نزدیکی اخلاقی دو خانواده سبب شده است تا دخترش را به عقد پسر این خانواده درآورد. او می گوید: ما سال هاست که دوست و همسایه هستیم. دوستی ما از آنجا شکل گرفت که باردار و نگران وضعیت جسمانی فرزندم بودم. خوابی دیدم که در آن گفتند فرزندت سالم است. نذر کردم بعد از به دنیا آمدنش برای سلامتی او روضه بخوانم. هنگامی که به دنیا آمد چشمش مشکل داشت که بعد از درمان برطرف شد. حالا نوبت اداکردن نذرم بود. اما خانه ما ...
اعترافات پسری که مادرش را به قتل رساند: همیشه از مادرم متنفر بودم +عکس بازسازی صحنه قتل
به گزارش تازه نیوز، صبح یکم شهریور ماه سال 1400 مردی با پلیس تماس گرفت و در حالیکه هراسان بود گفت: برادرم نیما که 17 سال دارد با من تماس گرفته و می گوید مادرمان را به قتل رسانده است . برادرم در حال ترک مواد مخدر بود و می ترسم بلایی سر مادران آورده باشد. این مطالب را هم از دست ندهید: تصاویری دلخراش از کشته شدن یک خرس قهوه ای در آمل اولین واکنش همسر رضا رویگری: این 8 سال کجا ...
کارآگاه بازی شاکی زورگیر حرفه ای را به دام انداخت
می کردیم که تلفن همراهم زنگ خورد. مادرم با من کار داشت و به همین خاطر از دوستانم خداحافظی کردم و راهی خانه مان شدم. وقتی وسط پارک رسیدم مردی مرا صدا زد و من هم ایستادم. او گفت من مزاحم دخترخواهرش شده ام و حتی اسم دخترخواهرش را هم گفت. به او گفتم اشتباهی گرفته است، اما او اصرار داشت از من فیلم هم دارد. او مرا به گوشه ای از پارک برد تا فیلم را به من نشان دهد که آنجا با تهدید چاقو تلفن همراه و پول ...
زنده شدن مرده بعد از یک ماه
چهلم بودند، پسرش به خانه برگشته است. او با دیدن بنرهای تسلیت و آگهی ترحیم خود شوکه شده است. گفتم یعنی پسرت زنده است؟ گفت بله الان هم پشت در اتاق شماست و ماجرا را از زبان خودش بشنوید. پسر جوان وارد شد و در تشریح ماجرا گفت؛ پس از قهر با پدرم به تهران آمدم و ناخواسته به خاطر جرمی دستگیر و به زندان افتادم. در زندان با یک زندانی که خیلی شبیه خودم بود آشنا شدم و کم کم رفاقت ما عمق ...
عاشق بچه ها بودم اما دزد طلایشان شدم
با گزارش سرقت طلای کودکان، تحقیقات پلیسی آغاز شد و خیلی زود زن جوان دستگیر شد. این هفته رو در روی او نشستیم و او به تشریح زندگی پر از غصه اش و همین طور نقشه اش برای سرقت از کودکان پرداخت. سرقت از کودکان، چه شد که این فکر به ذهنت رسید؟ ایده من نبود. پرویز، همسرم این ایده را مطرح کرد و من هم قبول کردم. می گفت همسر یکی از هم سلولی های شان برای به دست آوردن پول، از ...