سرقت رابین هودی سارق شیک پوش در تهران
سایر منابع:
سایر خبرها
درخواست اشد مجازات برای پلیس های قلابی
دو سارق حرفه ای که با پوشیدن لباس پلیس و تهدید اسلحه مرتکب سرقت شده بودند در دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شدند. به گزارش جوان، چندی قبل مردی با مراجعه به اداره پلیس از دو مرد جوان به اتهام سرقت شکایت کرد و در توضیح گفت: روز گذشته برای انجام کاری در خیابان زعفرانیه سوار موتور بودم. داشتم به مسیرم ادامه می دادم که یکباره یک موتورسیکلت با دو سرنشین سد راهم شدند و در حالی که لباس پلیس ...
سرقت میلیاردی دو سارق از یک رستوران در شمال تهران
به گزارش سلام نو، سرهنگ، کارآگاه "سعید دالوند" بیان داشت: سی و یکم فروردین ماه پرونده ای به همراه متهمی به نام احمد به اتهام سرقت از رستوران به پایگاه یگم پلیس آگاهی ارجاع شد. وی عنوان کرد: چکیده پرونده نشان از این داشت؛ متهم در حال پرسه زنی در محدوده رستورانی در محدوده ولنجک توسط ماموران کلانتری این محل مشاهده می شود و با فرار متهم عملیات دستگیری وی آغاز و بازداشت شده است. ...
بازداشت هکر نابغه و رابین هود کلاهبردار
مغازه خارج می شدم. حالا چرا معروف به رابین هود شدی؟ این صفت را زندانیان روی من گذاشته اند. من سابقه دارم و پیش از این هم چندبار به اتهام کلاهبرداری دستگیر شده ام. حدود 9ماه قبل از زندان آزاد شدم و گاهی وقت ها به رستوران های مختلف می روم و با همین شیوه غذا می گیرم و پولی پرداخت نمی کنم. اما غذاها را بین کارتن خواب ها پخش می کنم. به همین دلیل معروف شدم به رابین هود. بعد از آزادی از ...
کشف 50 فقره سرقت لوازم خودرو/ توزیع کننده مکمل بدنسازی قاچاق در تهران دستگیر شد
اشاره به اینکه متهم در پیجوئی های انتظامی به 50 فقره سرقت لوازم داخل خودرو با همکاری همدستش اعتراف کرد ادامه داد: در شاخه دیگری از تحقیقات، کارآگاهان هویت و مخفیگاه سارق متواری را شناسایی و پس از هماهنگی های قضائی وی را در مخفیگاهش دستگیر کردند. اعتراف به سرقت اموال رستوران رییس پایگاه یکم پلیس آگاهی پایتخت از دستگیری دو سارق مغازه که از رستورانی بیش از سه میلیارد ریال اموال سرقت ...
ماجرای خودروهای بی یال و کوپال! / مسعود اعتراف عجیبی کرد! + عکس
... مسعود (متهم 24 ساله) در ادامه بازجویی ها گفت: من به تازگی وارد پاتوق خلافکاران در منطقه توس شده بودم که با میلاد هنگام مصرف مواد مخدر آشنا شدم. او خودروی سرقتی داشت که با یکدیگر به منطقه شاندیز رفتیم و من هم خودرویی را سرقت کردم. قرار بود ابتدا قطعات قابل فروش هر دو خودرو را باز کنیم و سپس برای مصرف مواد مخدر به قله کوه های خلج برویم! این سارق جوان ادامه داد: بعد از آن که قطعات ...
یادگیری مکالمه عربی می تواند بسیار درآمدزا باشد
را ابتدا به منظور ارتباط با زائران فراگرفته است. آقای کارمی! در آغاز بفرمایید که چه شد عربی را فراگرفتید؟ حقیقتا داستان از آنجا شروع شد که یک روز در سنین 15 یا 16 سالگی در مغازه پدری در مشهد مشغول بودم. زائری به ما مراجعه کرد. من که نمی توانستم با آن مشتری خارجی ارتباط برقرار کنم، به همین دلیل از یک مشتری اهوازی فروشگاه کمک گرفتم و محصولات مورد نیاز زائر خارجی را تامین کردیم ...
از سوناتا تا پراید/ نمی خواستم درگیر حواشی فوتبال شوم
وارد تیم بزرگسالان صنعت نفت شدم و اولین قرارداد رسمی ام را با این تیم بستم. اما همانطور که گفتم مسیر رشدم سلسله وار بود و این طور نبود که یک مرتبه سر از تیم بزرگسالان دربیاورم. مراتب آکادمی را مرتب طی کردم و به طور رسمی سال 79 یعنی زمانی که آقای عبدالرضا برزگری مربی تیم صنعت نفت بودند وارد تیم بزرگسالان صنعت نفت شدم. پس قشنگ فوتبالی بودید و هستید. بله؟ خیلی. البته آن موقع ...
پسر ناخلف مادرش را در قرچک ورامین کشت
...، به همین دلیل اولیای دم شناسایی و 3 دختر متوفی در پلیس آگاهی حاضر و بیان داشتند که مادرمان در منزل تنها زندگی می کرده، اما یک برادر هم داریم که به بهانه های مختلف با مادرمان درگیر می شد و از او طلب پول می کرد. بیشتر بخوانید: سرقت وحشیانه و مسلحانه از طلا فروشی در کرمان +فیلم دستگیری متهم فرمانده انتظامی شهرستان قرچک اظهار داشت: با اخذ دستور قضایی و عدم مراجعت ...
از اعترافات جدید دزدان بانک ملی تا بازداشت هکر میلیاردی +عکس
. دزدی رابین هودی رحیمی درباره یک دزد شیک پوش هم گفت: این مرد 37ساله سابقه دار بوده با پوشش شیک و خودرو های مدل بالای اجاره ای به شکار صاحبان فروشگاه های لوازم خانگی، پوشاک و رستوران می رفته و از آن ها اقلامی را خریداری و رسید جعلی بانک به آن ها می داد. متهم به 50 سرقت اعتراف کرده و مدعی است بخشی از اموال سرقتی را به نیازمندان داده است. گفتگو با هکری که دستمزد میلیاردی ...
زورگیری با شمشیرهای سامورایی و پتک در تهران | مرد تهرانی نجات یافت؟ + ویدئو
....حالا فقط برای اینکه به پسرخردسالم نشان دهم که سارق در دام پلیس افتاده به اینجا آمدم چون در این چند روز فرزندم ترس و اضطراب خیلی زیادی را تجربه کرده است. سارق 27 ساله که 5 بار سابقه زندان دارد در توضیح به خبرنگار رکنا گفت: قصد استفاده از گرز و شمشیر را نداشتم و تنها برای ترساندن و ایجاد رعب و وحشت از آن استفاده می کردم.سابقه کار در رستوران دارم اما به دلیل اینکه اعتیاد دارم مجبور شدم باز هم دست به سرقت بزنم. ...
از دستگیری هکر نخبه تا بچه رئیس زورگیر/ ماجرای خودکار چاقودار چیست؟
می دزدیدی؟ می گوید؛ گوشی ، طلا، پول. متین با آن قد کوتاه و آن اعتماد به نفس کاذبی که در زورگیری و سرقت دارد از خانواده اش می گوید؛ پدرش رئیس بانک است، یک خواهر 9 ساله هم دارد. می پرسم؛ پس بچه نداری که نبودی، پس چرا سراغ دزدی آمده ای؟ با قیافه ای حق به جانب می گوید: همه هم سن و سال های من موتور و ماشین دارند اما من هیچی ندارم، پس خودم آمدم برای دزدی. می ...
اینستاگرام مدیر باشگاه پرسپولیس را هک کردم
به گزارش ایسنا، روزنامه جام جم نوشت: مرد 42ساله ای دستگیر شده است که با هک صفحات اینستاگرام اخاذی می کرد. چقدر درس خواندی؟ دانشجوی فوق لیسانس مهندسی بودم اما سال 88 دستگیر و از دانشگاه اخراج شدم. چطور کلاهبرداری می کردی؟ در سایت های اینترنتی خرید و بعد از تحویل سفارش، پول را واریز و چند دقیقه بعد از هک صاحب حساب، پول را برداشت می کردم. چرا ...
نخبه ای که برای تفریح کلاهبرداری می کرد!
...> بله. هر بار که تماس می گرفتم، بعد از آن سیم کارت را دور می انداختم. گاهی اوقات هم که مطمئن بودم کسی این موضوع را پیگیری نمی کند، با همان سیم کارت به طعمه بعدی زنگ می زدم. این کار را چطور یاد گرفتی؟ از وقتی یادم می آید من کارهای کامپیوتری را بلد بودم. می دانم چطور سایت ها و پیج های مختلف را هک و از حساب مردم پول برداشت کنم. در این مورد کاملا حرفه ای هستم. تحصیلات داری ...
کلاهبردار عجیبی که در نقش رابین هود ظاهرمی شد
؟ این صفت را زندانیان روی من گذاشته اند. من سابقه دارم و پیش از این هم چندبار به اتهام کلاهبرداری دستگیر شده ام. حدود 9ماه قبل از زندان آزاد شدم و گاهی وقت ها به رستوران های مختلف می روم و با همین شیوه غذا می گیرم و پولی پرداخت نمی کنم. اما غذاها را بین کارتن خواب ها پخش می کنم. به همین دلیل معروف شدم به رابین هود. بعد از آزادی از زندان چند مورد کلاهبرداری کردی؟ ...
باجگیری از مدیر باشگاه فوتبال؛ دو نفر از فوتبالیست های معروف خواستند صفحه ای را هک کنم!
وجه حساب شان را هک می کردم و پول های واریزی را به حساب خودم برمی گرداندم. چطور این کار را می کردی؟ محاسبات ریاضی است. من از ابتدا مغز ریاضی داشتم و با برنامه نویسی که انجام دادم، حساب ها را هک می کردم. تو که این قدر نخبه ای چرا خلاف می کنی؟ هکر سیاه و سفید شنیده اید؟ من هکر سیاه هستم. کسی هم نبود که مرا به راه درست هدایت کند و بگوید این راه را برو و آن راه را نرو ...
جزئیات زورگیری از وحید آقاپور، محمد شیری و سیدمرتضی فاطمی، چهره های مشهور تئاتر و تلویزیون
برمی گشتم که دیدم 2زورگیر به یک نفر حمله کرده اند. به همین دلیل برای کمک به او جلو رفتم اما درست در همان لحظه یک خودروی دیگر به موتور زورگیران کوبید و آنها برای فرار با چاقو به من هم حمله کردند و درحالی که از ناحیه شانه مجروح شده بودم موتورسیکلتم را سرقت کردند. او ادامه می دهد: بعد از این حادثه به بیمارستان رسول اکرم منتقل شدم و بعد از چند ساعت بستری بودن در آنجا و چند بخیه ای که به دستم زدند، به ...
سرقت های رابین هودی دزد شیک پوش
خواب ها می داد. او حتی به رستوران ها می رفت و با همین شگرد چند پرس غذا می خرید و به کودکان کار یا کارتن خواب ها می داد. این دزد حرفه ای که چندین بار به همین اتهام دستگیر شده است، حالا 50 شاکی در پرونده اش دارد. او ماجرای دزدی هایش را برای خبرنگار شهروند روایت کرد: شگردت برای سرقت چه بود؟ بیشتر سراغ مغازه های لوازم خانگی یا ورزشی یا پوشاک می رفتم و یک وسیله یا چند تا را انتخاب می ...
پلیس: سارقان بانک ملی یک روز بعد از سرقت به محل برگشته بودند!
...> متأهلی؟ بله، یک دختر دارم که الان یکی از نخبه های دانشگاه شریف است. چرا از دانشگاه اخراج شدی؟ اجازه بدهید این سؤال را جواب ندهم. در چه رشته ای مشغول تحصیل بودی؟ مهندسی ماشین افزار، ساخت و تولید بودم. چرا بعد از اخراج از دانشگاه دیگر ادامه تحصیل ندادی؟ مشغول کار شدم. کجا؟ یک مغازه داشتم و مدتی بعد در یک شرکت کامپیوتری مشغول کار شدم. این اواخر هم ...
دزدی در روز روشن | سرقت خونسردانه ماشین در عربستان+ویدئو
ویدئویی از لحظه سرقت یک خودرو که صاحبش آن را در جلوی پمپ بنزین در یکی از مناطق عربستان پارک کرد منتشر شده است. این ویدئو در عربستان سارق را در حال ورود به سوپرمارکت نشان می دهد که راننده به دنبال او وارد مغازه شد و خودروی خود را در حالت روشن رها کرد، سپس فرد سارق بازگشت و شروع به قدم زدن در کنار و پشت خودرو کرد و منتظر لحظه ای بود که بتواند سوار خودرو شود و فرار کند. ...
چگونه خانه را برای ورود سارقان ناامن کنیم؟
فصل تابستان و در این ساعت عموما مردم بیرون هستند تا از خنکی هوا لذت ببرند، درب منازل را می زنند و وقتی تصور کنند کسی خانه نیز دست به عمل مجرمانه خود می زنند. خانواده ای را از سرقت نجات دادم نادر مردی 60 ساله است در یک آپارتمان تک واحده 5 طبقه زندگی می کند، می گوید خانواده ای را از سرقت نجات داده است. "یک روز عصر که تعطیل بود در خانه در حال استراحت بودم، متوجه شدم از طبقه ...
شمع هایی که سر چهارراه فوت شد/ کودکان کار مهمان ویژه یک جشن تولد!
موهایش چیز دیگری می گفت. تازه وقت کرده بودم به دست هایش نگاه کنم توی یک دستش یک کیک صورتی ملیح بود و توی دست دیگرش چند بادکنک. تشکر کردم و لبخندی تحویل دادم به صورت خسته اش. سوار خودرو که شدم پرسید دوست داری کجا تولدت را جشن بگیریم؟! توی ذهنم داشتم دنبال یک جای ناب می گشتم. دلزده شده بودم از این تولدهای تکراری که ما آدم ها برای خودمان می گیریم. چند خیابان را بالا و پایین کرد و گفت ...
سرقت 5میلیاردی زن معتاد با کپی کردن کلید صاحبخانه
حادثه 24 - زن معتاد در جریان رفت وآمد به خانه ای اعیانی توانست کلید صاحبخانه را کپی کرده و در فرصتی مناسب اموالی به ارزش 5میلیارد تومان از آنجا سرقت کند. چندی قبل مردی به کلانتری 163ولنجک رفت و از دستبرد میلیاردی به خانه اش خبر داد. او گفت: از خانه ام بیرون رفته بودم؛ اما وقتی برگشتم متوجه شدم سارق یا سارقان به خانه ام دستبرد زده اند و مقدار زیادی پول و طلا که حدود 5میلیارد تومان ارزش ...
سیدمرتضی فاطمی، مجری تلویزیون را با قمه خفت کردند
، هشت دقیقه گذشت و خبری از راننده نشد. موبایل را درآوردم تا ببینم راننده کجای مسیر است. در همان چند ثانیه، موتور سفید رنگی که دو جوان سیاه پوش سوار آن بودند را دیدم که به آرامی سمتم می آیند. با احتیاط گوشی را در جیبم گذاشتم و حواس و نگاهم را به دو جوان دادم. متوجه شدند و به آرامی از کنارم گذاشتند. فکر کردم به مردم ظن ناروا داشته ام و چه حس بدی است این حس. اما به خودم التیام دادم که چاره نیست و ...
خفت گیری بازیگران؛ چاقو خوردن وحید آقاپور در خیابان
، تیزی هایشان را می دیدم که برق می زد. مرا هم شناختند و یکی از آن ها پرسید تویی؟! گفتم گوشی من ارزشی ندارد، اما شماره هایش برایم مهم اند و اگر مردانگی دارید این را نبرید. چهارصد و خرده ای پول داشتم که آن را دادم و یکی از آن ها گفت شانس آوردی که دوستت داریم. آخرش هم اتفاقی افتاد که نمی دانستم بخندم یا گریه کنم؛ برگشتند و 50 هزار تومان از آن پول را پس دادند که بتوانم به خانه بروم. من تا به حال چهار ...
حمله خونین زورگیرها به یک چهره | روایت زخم عمیقی که خفت گیرها در بدن این چهره ایجاد کردند
، تیزی هایشان را می دیدم که برق می زد. مرا هم شناختند و یکی از آن ها پرسید تویی!؟ گفتم گوشی من ارزشی ندارد، اما شماره هایش برایم مهم اند و اگر مردانگی دارید این را نبرید. چهارصد و خرده ای پول داشتم که آن را دادم و یکی از آن ها گفت شانس آوردی که دوستت داریم. آخرش هم اتفاقی افتاد که نمی دانستم بخندم یا گریه کنم؛ برگشتند و 50 هزار تومان از آن پول را پس دادند که بتوانم به خانه بروم. من تا به حال چهار ...
حالِ بد تولیدی های لباس مجلسی/ گران تر از همیشه، پر فروش تر از گذشته
مغازه خارج شدم و به مسیر ادامه دادم کمی پایین تر در مجاورت این مغازه های لوکس فروشگاه کوچکی قرار داشت. از پشت ویترین لباس ها را برانداز کردم و داخل شدم اگرچه زرق و برق ویترین های دیگر را نداشت، اما در این فروشگاه هم می شد، لباس مجلسی شیک پیدا کرد یکی یکی انتخاب کردم و منتظر شنیدن قیمت های نجومی بودم که شروع به صحبت کرد این کارمون چون کار شده است 3میلیون و 500 هزار تومان این کاری که دست شماست و بهش ...
از پایان رابطه پنهانی با قتل تا سرقت 3 کیلو طلا از خانه پدر برای فرار از ازدواج
...> سرقت 5 میلیاردی یک زن معتاد چندی قبل مردی به کلانتری 163 ولنجک رفت و از دستبرد میلیاردی به خانه اش خبر داد. او گفت: از خانه ام بیرون رفته بودم اما وقتی برگشتم متوجه شدم سارق یا سارقان به خانه ام دستبرد زده اند و مقدار زیادی پول و طلا که حدود پنج میلیارد تومان ارزش داشت سرقت شده است. آن طور که شاکی می گفت در این سرقت هیچ قفل و دری تخریب نشده بود و این نشان می داد سارق فردی ...
سرقت 3 کیلو طلا از خانه پدر برای فرار از ازدواج اجباری
شدت نادم و پشیمان بود به سرقت طلاها اعتراف کرد اما مدعی شد که همه طلاها را از او دزدیده اند. وی روز گذشته با حضور در دادسرا به بازپرس پرونده گفت: من نمی خواستم به ازدواج اجباری تن بدهم. از سوی دیگر به تازگی در فضای مجازی با دختری به نام مینا آشنا شده بودم و او وقتی متوجه شد که خانواده ام قصد دارند به اجبار مرا به خانه بخت بفرستند پیشنهاد فرار از خانه را داد. اما گفت باید پول همراهم باشد و من همه ...