پسرم 2 ماه قبل از پوشیدن لباس روحانیت جامه شهادت بر تن کرد
سایر منابع:
سایر خبرها
حسین برای رفتن به جبهه از ریاست شرکت استعفا کرد
شهید حسین نعیمی، رئیس یک شرکت فروش لوازم خانگی و برقی بود. او همراه دوستش شهید قربانعلی محبی و چند نفر دیگر شرکت را اداره می کردند. جنگ که شروع شد، قربانعلی و حسین نوبتی به جبهه می رفتند تا اینکه قربانعلی در عملیات الی بیت المقدس به شهادت رسید. بعد از شهادت محبی، سرمایه گذاران دیگر موافق حضور حسین در جبهه نبودند، اما حسین از همه تعلقات مادی و دنیایی گذشت و برگه استعفایش را روی میز شرکا گذاشت و ...
مادر ژاپنی شهید محمد بابایی درگذشت
. کونیکو یامامورا (سبا بابایی) به عنوان سرپرست نمادین کاروان ایران در پارالمپیک 2020 راهی مسابقات شده بود. او تنها مادر شهید دفاع مقدس با اصالت ژاپنی است. فرزند شهیدش جوان 19 ساله ای بود که هم در دوران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی فعالیت های زیادی داشت و هم در زمان جنگ تحمیلی با وجود سن کم، راهی جبهه ها شد تا از اسلام و ایران دفاع کند که در عملیات والفجر یک، در منطقه فکه به شهادت ...
تازه های نشر دفاع مقدسی در هفته ای که گذشت
باطل را به خوبی به رشته تحریر در آورده است. شهید محمد اویسی در حادثه سیل سد کرج در دوره آموزشی به همراه 27 تن از پاسداران و ارتشی ها به شهادت رسید. این کتاب نخستین کتاب برگرفته از زندگی این شهید است. ( لینک ) موقعیت سردار ملات کتاب موقعیت سردار ملات رمان طنز دفاع مقدس اثری که برای نوجوانان آماده شده از سوی نشر مطاف عشق منتشر شد. نویسنده در کتاب یاد شده فضای جبهه و جنگ را با قلم ...
دیدار استاندار خراسان جنوبی با خانواده شهید گرانقدر محمد رضا نصراللهی
به گزارش ایثار واحد خراسان جنوبی؛ دکتر قناعت در این دیدار، دلجویی از خانواده معظم شهدا که بهترین سرمایه های زندگی خود را در راه دفاع از میهن اهدا نموده اند، تکلیف و وظیفه همه جامعه به ویژه مسئولان عنوان کرد. شهید محمدرضا نصراللهی متولد شهریور ماه سال 1341 روستای اکبر آباد کلاته قصاب شهرستان خوسف است که بعد از گذراندن دوره ابتدایی در زادگاهش، برای ادامه تحصیل روانه روستای فدشک خوسف و بعد از ...
یاد کرد ی ازخانواده سادات شهیدان سجادیان/تجلی شعاعی از عاشورا در ایران قرن 14
وی از جبهه خواستند ترتیب ازدواج او را بدهند ؛ اما سید کاظم گفت که ما عملیات گسترده ای را در پیش داریم و باید به جبهه برگردم. اگر در این عملیات شهید شدم که خواسته ام به اجابت رسیده و اگر لیاقت شهید شدن نداشتم، پس از عملیات ازدواج می کنم. با آرامش در پنهانی این گونه بود که بیقراری و شیدایی سید کاظم را امان ماندن و نرفتن نداد و او رفت و با برادرش سید داوود در یک روز به شهادت رسید و ...
محمد مختاری: آقای احمدرضا درویش چرا من را بازی داد؟!
بازیگر سینما و تلویزیون که همچنان در آرزوی خرمی و سرزندگی خرمشهری است. در کوچه باغ خاطرات سینمایی و واقعی زندگی گذشته و امروز، از 6-5 سینمای دهه پنجاه که در خرمشهر تعطیل شده اند، در تک سینمای خرمشهر امروز، گفتگوی ما بر روی پرده پندار مشترک، نقش بست. *جناب محمد مختاری خود را چگونه معرفی می فرمایید؟ -من محمد مختاری متولد پانزده مرداد 1345 در خرمشهر هستم. تا زمان جنگ خرمشهر بودم و ...
تعرض به دختر نوجوان در پارتی شبانه/ تجاوز همراه با فیلم های سیاه توسط دوست پسر!
چند روز قبل دختر نوجوانی همراه پدرش به پلیس رفت و گفت که 8 ماه قبل در راه برگشت از مدرسه با پسری به نام سهیل آشنا شده و شماره تلفن او را گرفته است. او ادامه داد: یک هفته بعد با سهیل تماس گرفتم و بعد از آن دوستی ما شروع شد. در این مدت رابطه خوبی با هم داشتیم تا اینکه سهیل مدتی قبل مرا به میهمانی در خانه اش دعوت کرد. پسردایی سهیل و دوست دخترش نیز آنجا بودند. بعد از ساعتی وقتی آنها آنجا را ترک ...
چهره مجری کودک قدیمی در سن 50 سالگی
. همان روز به من گفتند علاوه بر اینکه مهمان برنامه هستی ، ما به تعدادی مجری هم نیاز داریم .بعد از متن خوانی من و تست صدا ، برای کار اجرا هم انتخاب شدم. از آن سال به بعد برنامه کودک رادیو تغییر نام پیدا کرد به نام بچه های انقلاب و من به همراه چند نفر دیگر کار اجرا را بر عهده داشتیم که من کوچک ترین عضو گروه بودم. شروع کار در این سن برای تان سخت نبود؟ *خوب سختی های خودش ...
مردی که برای ایران یک ملت بود
هنوز هم ایران از تلخی آن می سوزد؛ شهادت شهید بهشتی و 72 یارش. به همین مناسبت پای صحبت سید محمدرضا بهشتی ، پسر شهید مظلوم می نشینیم. محمد تشنه یاد گرفتن بود روزی که سیدمحمد به دنیا آمد، دوم آبان سال 1307 بود. پدرش سیدفضل الله، مدرس حوزه علمیه اصفهان تولد این پسر را برکتی برای خانواده اش دانست. محمد از هوش بالایی برخوردار بود و همین پدر را ترغیب کرد که دردانه اش را به مکتب خانه ...
درس شهید چمران به مشاورش/ اگر عزتی داریم از نظام اسلامی است
. آبان سال 58 هنوز هواپیما ها خیلی مدرن نبود، ما 2 نفر در آن بودیم، داخل که رفتیم بسته های غذا را آوردند. چمران قبل از اینکه دست به غذا بزند حرف هایی به من زد، می خواست پیام بدهد، گفت عابدی من و تو عددی نیستیم که هواپیمای اختصاصی ما را به کرمانشاه ببرد. یک خاطره از زمان کودکیش تعریف کرد، با این مضمون که من کلاس چهارم و پنجم بودم، خانه ما در مولوی قرار داشت و من تابستان و زمستان به مدرسه می رفتم ...
ویژه برنامه های رادیو ایران در سالروز شهادت امام محمد تقی (علیه السلام)
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما؛ به نقل از روابط عمومی رسانه ملی، خانه دوست اینجاست با موضوع حدیثی از امام جواد(ع) درباره امر به معروف و نهی از منکر 9 و 8 تیر بعد از خبر ساعت 19:00 به تهیه کننگی حسین معصومی و با اجرای مهرناز فقیهی و حضور حجت الاسلام سید جوادی پخش می شود. سرچشمه 8 تیر با موضوع توکل بر خدا در امور به تهیه کنندگی زینب برومند و با اجرای حسن همایی ساعت 22:50 پخش می شود. نوبت ...
زن معتادی که قصد دزدین دختر بچه را داشت: می خواستم به زندان برگردم!
.... سال ها پیش بود و من در خانه یکی از بستگانم زندگی می کردم. قرار بود پسرمورد علاقه ام به خواستگاری ام بیاید تا زندگی مان را شروع کنیم اما او مرا قال گذاشت و رفت. دلیلش این بود که خانواده اش با ازدواج ما مخالفت کردند و او هم رفت. بعد از مرگ پدر و مادرم، این اتفاق ضربه سنگینی به زندگیم وارد کرد. تا مدت ها حالم خوب نبود و پس از معاشرت و رفت وآمدها با دوستان ناباب و جمع های نادرست، به دام مواد مخدر ...
او حسینی شهید شد تا من زینبی تربیت شوم
که بیش از نیمی از حقوق ماهانه خود را به مستمندان انفاق می کرد. پدرم همیشه سعی داشت فقر فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی را به نحوی از مردمش دور کند. برسیم به موضوع دفاع مقدس، چطور راهی شد؟ در خانه کسی مخالف رفتنش به جبهه نبود؟ اصولاً عشایر شرکت در جنگ را وظیفه ملی و دینی خود می دانستند و از بذل هیچ گونه فداکاری حتی از جان و مال خود دریغ نمی کردند. تسلیح عشایر و تشکیل بسیج عشایری از همان ...
عجیب ترین مرد ایران | مردی که بدنش مانند درخت رشد میکند+ تصویر
دوست و آشنا را از خانه عبدالنصیر کوتاه کرده بود. بعد از مدتی که دیدند هیچ کدام از خواهر و برادرهایش نگرفتند، شروع کردند به رفت وآمد. از همان موقع دیگر تفاوت در ظاهر عبدالنصیر را به روی خودشان نمی آوردند. بچه های ناصر روزهای ابتدایی بیماری عموی شان - عبدالنصیر - از پدر سوالاتی داشتند. بعضی وقت ها می پرسند چرا عمو اینطوری است؟ اما می گویم ساکت باشید و آنها هم دیگر چیزی نمی پرسند. ...
کوه های سقز مشهد شهدایی از سراسر ایران است
فکر جمع آوری آمار، اطلاعات شهدا و رزمندگان سقز از کجا رقم خورد؟ قبل از آن باید بگویم این کاری که ما انجام می دهیم ذیل هیئت رزمندگان کردستان سقز است. امنای این هیئت از رزمندگانی هستند که در سقز حاضر بودند. از امیر ارتش و ژاندارمری (سابق) گرفته تا سردار سپاه و دیگر رزمنده ها در جمع ما حضور دارند. هیئت رزمندگان کردستان سقز یکی از اولین هیئات رزمندگان است که در همان دوران دفاع مقدس تشکیل شد. بعد ها در جلساتی که داشتیم، تصمیم گرفتیم نسبت به شناسایی، جمع آوری آمار، خاطرات، اطلاعات شهدا و رزمندگان حاضر در سقز اقدام کنیم. تقریباً از 12 سال پیش کار را شروع کردیم ...
شهیدی که عهد بسته بود همیشه کنار سردار سلیمانی باشد
. پدرمان در زمین کشاورزی مشغول آبیاری بود که یکی از بچه های روستا خبر شهادت احمد را به او می دهد. پدر بی تاب و اندوهگین مسیر خانه را در پیش می گیرد. در طول مسیر از شدت ناراحتی و بی تابی بار ها به زمین می خورد و زخمی می شود. وقتی به خانه رسید بی حال شد. مادر هم بی تاب، گریه و زاری می کرد و خواهران و برادران هم همین حال را داشتند. الحق و الانصاف، چون چهره ای مردمی و دوست داشتنی داشت، همه اهالی و آشنایان ...
دیدار سردار فضلی با خانواده شهدای ری
... در دیدار دوم به منزل شهیدان محمدرضا و مهدی ترامشلو رفت ،پدر و مادر شهید از خاطرات دوران آتش و خون گفتند . شهید محمدرضا ترامشلو ششم بهمن 1345، در شهر ری چشم به جهان گشود. پدرش محمد و مادرش زرین تاج نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. به عنوان پاسدار وظیفه در جبهه حضور یافت. سیزدهم اردیبهشت 1365، با سمت فرمانده گروهان در فکه توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش خمپاره به کتف ...
جوانی نابغه که همه را متحیر کرده بود
ابراهیم سلام زاده اکنون در آستانه 80 سالگی قرار دارد، ولی هنوز خاطرات روز های جبهه در ذهنش پررنگ مانده است. سلام زاده با ذکر خاطره ای ما را با یکی از استعداد های خارق العاده و یکی از نیرو های شجاع در دفاع مقدس آشنا می کند. زمستان سال 60 در گیلانغرب مستقر بودیم و من که 39 ساله بودم، به دستور شهید حمید پادار - که همانجا به درجه رفیع شهادت نائل گشت - به مسئولیت ارکان گردان منصوب شدم. با ...
شناسنامه ای که محل مهر انتخابات و جیره بندی قند و شکر بود
شد عصبانی نمی گردید، بلکه با صبر و متانت آن را حل می کرد. همسر ایشان می گوید: من خصوصیتی را که از ایشان در مدت 29 سال زندگی دیدم، ملایمت و صبر بود. ایشان به قدری صبر و ملایمت و متانت به خرج می داد که انسان را خجالت زده می کرد. در سرتاسر زندگی این مرد مبارز و با تقوا حتی یک مورد عصبانیت بی مورد به یاد ندارم . در خانه: در کارهای خانه به همسرشان کمک می کرد و به درس بچه ها رسیدگی جدی می ...
پدر شهیدان مقدم کوهی به فرزندان شهیدش پیوست
کرد در راه آن ها به شهادت برسد و برادرش حسین را نیز مثل خودش بار آورده بود. وی در شهر های تهران و قزوین و خرم دره کار می کرد تا اینکه در سال 1361 به سپاه ناحیه ابهر رفت و برای اعزام به جبهه ثبت نام کرد و در حمله ها شرکت کرد و در 15 آبان ماه سال 1361 در جبهه موسیان خوزستان به شهادت رسید. انتهای پیام/ ...
یکی از پسرانم آمد پسر دیگرم رفت سوریه
تا به سوریه بروند. شجاعت و جنگ آوری این مبارزان در نبرد سوریه بی بدیل بود. سایت خبری تحلیلی مشرق افتخار دارد در سال 1401 نیز گفتگو با خانواده شهدای مدافع حرم، خصوصا شهدای فاطمیون را ادامه دهد تا این سرشناسان در آسمان و گمنامان در زمین را بیشتر به نسل جوان بشناساند. دوست خوبمان سید ابراهیم در اصفهان، با پدر و مادر شهید مدافع حرم فاطمیون، حاجی حسین معصومی گفتگویی ترتیب داده است که متن آن را بی کم و ...
پدر شهیدان مقدم کوهی به فرزندان شهیدش پیوست
خانواده مذهبی و کشاورز در روستای انجلین از توابع استان خرم دره دیده به جهان گشود. این شهید والامقام دارای یک روحیه انقلابی و شهادت طلبی و عاشق ائمه اطهار (ع)، اسلام و قرآن بود و همیشه دعا می کرد در راه آنها به شهادت برسد و برادرش حسین را نیز مثل خودش بار آورده بود. او در شهرهای تهران، قزوین و خرم دره کار می کرد تا اینکه در سال 1361 به سپاه ناحیه ابهر رفت و برای اعزام به جبهه ثبت نام کرد و ...
شهید حیدری مبارزی از جنس امام
شهید حیدری می فرماید: "رحمت خدا بر شهید عزیز جناب آقای حیدری نهاوندی باد. با آن مرحوم از دوران تحصیل در قم دوست بودیم و از نزدیک شاهد برخی از فعالیتهای مبارزاتی ایشان در سال چهل و دو بودم. ایشان همچنین از شاگردان خوشفکر و با استعداد در درس فقه و اصول امام و درس فلسفه علامه طباطبائی بودند.رحمه اله رحمه واسعه و حشره مع اولیائه". در سال 1352 به پیشنهاد دکتر بهشتی مقرر شد شهید حیدری جهت هدایت ...
ماجرایی که پدر شهید از همسرش پنهان کرد + عکس
سوریه و در کسوت دفاع از حرم به شهادت رسید. آنچه در ادامه می خوانید، بخش اول از گفتگو با این پدر شهید است که در خانه محقرشان و با حضور مادر بزرگوار شهید انجام شد. از سرکار خانم محمودی، همسر مدافع حرم، شیرعلی محمودی هم سپاسگزاریم که موجبات این ارتباط و گفتگو را فراهم کرد. آنچه در ادامه می خوانید، قسمت دوم این گفتگو است... عباس آقا به کشاورزی هم علاقه داشت؟ در کوچکی ...
دلنوشته حاج آقایی که با سرطان دست و پنجه نرم می کند
حرف بزند. به مقتضای حالم. بسم الله. مادرم فالم را نپسندید. به نظرش تلخ آمده بود. چندبار خواست صدای پدرم را ببرد. که ادامه ندهد. نگذاشتم. گفتم پدر بخواند: گر از این منزل ویران به سوی خانه روم/ دگر آن جا که روم عاقل و فرزانه روم دوستش داشتم. مادرم نه. خودم دوست تر داشتم یک غزل قبل تر بیاید اصلا. به وقتش می آمد. بداخلاق شده بودم. و بدقلق. دست خودم نبود. اینکه مادرم در معرض این بی حوصلگی ها و نق زدن هایم بود نگرانم می کرد. می ترسیدم عاقبت به خیر نشوم. همین. ...
پایان زندگی مشترک مسافرکش خیانت کار!
...> آن زمان به ناچار از نامزدم شکایت کردم وقتی دادگاه از من شاهد خواست برادر شوهرم به دادگاه آمد و علیه برادرش شهادت داد که اخلاق و رفتار پرخاشگرانه ای دارد! همین موضوع باعث شد تا اردلان کینه برادرش را به دل بگیرد و به فکر انتقام جویی باشد. او بالاخره مانند عقرب نیش خودش را زد و با سخن چینی و دروغ گویی زندگی دختر برادرش را از هم پاشید و او را مطلقه کرد با وجود این من به زندگی با او ادامه دادم و صاحب ...
گفتگو با خیر مدرسه ساز بانو زهرا گیتی نژاد
کارورز در مدرسه باغچه بان مشغول فعالیت باشم. بعد از گذشت یکسال سال 1354 به استخدامی در آمدم و با مدرک دیپلم در حین تدریس وارد دانشگاه شدم .از همان ابتدا آموزگار دوره ی ابتدایی بودم چون مقطع ابتدایی را دوست داشتم آموزگارشدم.تاثیر معلم در پایه ابتدایی بیشتر از پایه های بالاتر است و شخصیت کودک در سن ابتدایی بهتر شکل می گیرد. مهم ترین انگیزه ای که از ساخت مدرسه داشتید چه بود ...
دسیسه زن خائن و دوست مطلقه شوهرش برای قتل / دختر 13 ساله صدای شلیک را شنید
به گزارش رکنا، رسیدگی به این از 20 مهرماه سال 99 به دنبال ناپدید شدن مرد 45 ساله ای به نام حامد آغاز شد. خواهر وی که به آگاهی رفته بود گفت: برادرم و همسرش شهلا همیشه با هم اختلاف دارند .آخرین بار آنها همراه 2 دخترشان در خانه ما مهمان بودند. آنها خانه مان را ترک کردند و ما دیگر هیچ خبری از برادر مان نداریم. چند روز است که زن برادرم می گوید حامد به خانه بازنگشته است. من نگران برادرم هستم و میترسم ...
واکنش زندانیان به شهادت زندانبانِ اوین
یک روز محمد با یکی از منافقین برخوردی داشت، خب محمد سرپرست زندان بود و در مقابل او یک زندانی قرار داشت. وقتی نصیحتش می کرد که وضع زندان را بهم نریزید و مقررات را رعایت کنید، او با گستاخی هرچه تمام تر آب دهان بصورت محمد انداخت. محمد هم با آقایی هرچه تمام تر تف را از صورت خود پاک کرد و به او گفت که این برخورد شما یک برخورد انسانی نیست و همین حد بسنده کرد با اینکه خب حاکم بود و قدرت داشت و می توانست هر نوع عکس العملی نشان بدهد، ولی عکس العمل او در همین یک جمله خلاصه شد و کوچک ترین واکنشی نسبت به آن زندانی نشان نداد. ...
داستان کوتاه/ همکلاسی باکِل من
صحبت را باز کرد، از بین حرف هایش متوجه شدم که توپش خیلی پُر است... آنجا بود که شستم خبردار شد، همکلاسی سابق ما به جایی که نرسیده هیچ، اندر خم کوچه اول تشکیل خانواده هم مانده! گویا نه خانی آمده و نه خانی رفته... . با دیدن این صحنه، یاد دی ممد افتادم. دی ممد (مادر محمد)، قبل تر ها برایم تعریف کرده بود: مجرد که بودیم، توی ولات هر روز صبح همه دخترها جمع می شدیم و گاوهایمان را ...