اینجا دختران میدان دار عرصه فرهنگ اند
سایر منابع:
سایر خبرها
حاج قاسم راوی زندگی کدام پرستار شد؟/ از پرستاری درجوارحرم حضرت زینب(س) تا جهاد در روزهای کرونایی
گروه زندگی؛ زینب نادعلی: شهید محمدحسن قاسمی با مدرک کارشناسی تکنسین اتاق عمل راهش به بیمارستان باز شد و لباس کادر درمان را به تن کرد. گرچه پرستاری و تلاش برای حفظ جان و بهبود بیماران ارزش والایی دارد، اما دغدغه های محمدحسن چیزی فراتر از آنها بود. شاید به همین دلیل بود که از همان روزهای اول یا به قول همکارانش قبل از گرفتن اولین شیفت کاری به دنبال اعزام به سوریه بود. سرانجام محمدحسن به عنوان مسئول بیمارستان های میدانی 3 سال در سوری ...
دلم هوایی حرم مطهر امام رضا است + فیلم
ای شمس الشموس تو تنها نقطه امنی هستی که می توان ساعت ها آرام در گوشه ای از صحن و سرایت خلوت کرد و می دانم که حرف های دل تمام عاشقانت را یکی پس از دیگری می شونی و می دانم که تو نقطه آغازی و من به عشق تو چهارشنبه به چهارشنبه دلم را که نه، تمام وجودم را رهسپار مشهدت می کنم ای یاد توام مونس در گوشه تنهایی. یا امام رضا (ع) تو در این روز ها تنها مونس تنهایی ام هستی وقتی که تکیه گاهی جز ...
مرهم زخم های دل تنگی
به عنوان یک روانشناس معتقدم مراقبت باید از همه ابعاد وجودی انسان باشد. پرستاری هم مساوی با عشق است و هر کسی پرستار شد قطعاً عاشق است، به ویژه پرستار سالمند که مراقب جسم و جان و روح سالمندان اند. از او می پرسم پرستار باید اول عاشق باشد و بعد به سراغ این شغل بیاید؟ و او توضیح می دهد: عشق هم مراتبی دارد، گاهی انسان استعداد و توانایی دارد که کشف می کند، اما وقتی وارد کار شد برای اینکه بتواند ...
تنها با جیغ و دست و هورا برنامه کودک ساخته نمی شود
و سر و کله زدن با آنها ادامه کار مناسبی برای من بود. بعد از بیرون آمدن از صدا و سیما مهدکودک را همراه خواهرم احداث کردیم. چون ما خانوادگی بچه ها را خیلی دوست داریم. هم اکنون در تلویزیون برنامه ای در دست اجرا دارید یا تصمیم دارید که در آینده برنامه ای اجرا کنید؟ تعدادی برنامه هم برای بزرگسال و هم برای کودک و نوجوان در ذهن دارم اما از آنجا که بعید می دانم صدا و سیما با ساخت آنها موافقت کند، بنابراین به دنبال انجام کارهای آنها نرفته ام. چون ساخت برنامه نیازمند نگاه صحیح به آن است که متأسفانه امروزه در صدا و سیما این نگاه صحیح وجود ندارد. ...
روایت پرستارانی که لباس خدمت به زائران امام رضا (ع) را به تن کرده اند | پرستاران خادم
بیشتر در کنارشان باشم. به همین دلیل تصمیم گرفتم که برای بازنشستگی پیش از موعد اقدام کنم. اما مگر می شود دل از پرستاری کَند؟ این حرفی که می گویم، شعار نیست. یک حرف دلی است. اگر عاشق نباشی، نمی توانی پرستاری را ادامه دهی. بعد از بازنشستگی، چند سالی از پرستاری دور بودم، اما قلبم و همه روح و روانم هنوز حوالی روز هایی بود که در بیمارستان کار می کردم. انگار حس رضایت بعد از درمان بیماران را کم ...
از نگاه جامعه تا بغض های فروخورده در سایه سیاه یک بیماری
و متوجه همان خانم شدم، اول گمان کردم با من هم مسیر است، اما گفت: دلم می خواهد با شما در مورد مطالبی صحبت کنم و با کلی استرس، اضطراب و ترس از برخورد من گفت مبتلا به بیماری اچ آی وی هستم و وقتی متوجه شدم در خبرگزاری قرآنی کار می کنید نمی دانم چرا به شما اعتماد کردم و دوست داشتم در این مورد حرف بزنم تا شاید نوجوان و جوانی به این درد مبتلا نشود کناری ایستادیم و مشغول صحبت شدیم. شرح این گفت و گوی کوتاه ...
وقتی راوی آب هرگز نمی میرد از تشنگی آب نخورد
مَقتل بود. جزیره حال و هوایی کربلایی داشت. گرما امان می برید و تشنگی تا عمق جان می رفت. همین بهانه ای بود که وقتی قرار شد گردان مسلم بن عقیل قبل از گردان های دیگر به خط برود، به حاج حسن تاجوک بگویم: در کربلا هم آن که اول از امام مأموریت گرفت، مسلم بن عقیل بود برای رسیدن به آن مَقتل یا همان کمین، مسیری را با قایق می رفتیم تا جایی که به ششصد متری کمین می رسیدیم. آنجا باید پیاده ...
دعوای قدیمی مادرزن و مادرشوهر، زندگی فرزندانشان را بر باد داد
و الان هم دخترش را همان طور تربیت کرده است. در حالی که درگیری لفظی بین این دو مادر بالا گرفته بود، قاضی با عصبانیت دستور داد تا آنها را از اتاق بیرون کنند. چند دقیقه ای سکوت حاکم بر جلسه بود بعد قاضی رو به زوج جوان کرد و گفت: می دانم که شما با هم مشکلی ندارید و این اختلاف ها را خانواده ها ایجاد کردند اما خودتان چه نظری دارید؟ بیتا گفت: جناب قاضی من شوهرم را دوست دارم اما او بیش ...
این پرستاران یک روز هم مرخصی ندارند
.... بلکه حتی گاهی از برخی افراد بی انصاف هم رنجیده اند... حالا در روز پرستار پای حرف های بانویی نشستیم که بیش از سی سال از همسر جانبازش پرستاری کرد و چند سال پیش، او را از دست داد. اما این بار قرار است بیشتر دربارهٔ مشکلات چنین زندگی بشنویم. آذر ابراهیمی از همسر جانبازش امیر فرقانی و مشکلات زندگی یک جانباز می گوید. خوب است این مشکلات را هم مسئولان بشنوند، هم مردم... *آذر تازه ...
سفید پوش روسفید/دستهایی که معجزه می کنند
ملت بیدار آنلاین – آذربایجان شرقی ؛ کتایون حمیدی : مادر جان نفس عمیق بکش، به هیچی هم فکر نکن تا وقتی فشارت را می گیرم بالا و پایین نشود. خواهر جان شما در سنی هستید که باید هر 6 ماه یکبار تست سرطان سینه دهید. دختر گلم یعنی چی مسکن خوردم؟ لطفا سر خود قرص مصرف نکنید، مگه نخود و کشمش هست برای هر چیزی ژلوفن می خوری؟ اینها حرف هایی است که کمی مانده به خطبه های نماز جمعه، از سمت گروهی که برای ویزیت رایگان به مناسبت هفته بسیج در داخل مصلا مستقر شده بودند، به گوشم می رسید. کنجکاو شدم اما فقط چند دقیقه به ایراد خطبه ها مانده بود و زمان زیادی برای سر در آوردن از کار ...
دستمان به ماه نرسید ستاره ها را عشق است
هومن جعفری، خبرنگار: 1- استادم می گفت: برای ماه که بپری، دستت هم که به آن نرسد، جایت میان ستاره هاست. ما برای ماه پریدیم اما حالا که دست مان به آن نرسیده، میان ستاره های خودمانیم. بچه هایی که در گرمای قطر، آن قدر دویدند که دیگر نایی برایشان نمانده بود ستاره های ما هستند. بله! همان ها که یک هفته فحش شان دادیم و با روانی رنجور و اعصابی خراب روانه شان کردیم به مسلخ انگلیس. همان ها که می گفتیم خائن و ...
فرشته ها مشغول کارند
این شغل واقعا مظلوم است، آغاز کرد. معلوم بود که دل پری از شرایط کاری دارد. گفت همکارهای او شرایط سخت کاری را درک می کنند و این شرایط در تمام این 17 سال فعالیتش برقرار بوده است. از بغض صدایش می شد عمق مهربانی اش را حس کرد. مشخص بود که با بیمارها رابطه دلی دارد و حتی این رابطه را بعد از درمان آنها تا مدت ها بعد حفظ می کند. با وجود دلخوری از شرایط کاری در پاسخ به سوالم که اگر به قبل برگردید بازهم ...
پیام بچه های بهشت به تیم ملی در آستانه بازی با آمریکا/ به کی روش گفتم اگر سرود ملی بخوانید، مشمول دعای ...
ساعاتی که با اضطراب و اشتیاق قبل از بازی آمریکا آمیخته شده، سراغی گرفتیم از یوسف اصلانی ، مدیر و مؤسس همیشه پای کارِ خیریه بهشت امام رضا (ع) تا برایمان از ماجرای این فیلم پرانرژی و حال و هوای بچه های بهشت در زمان بازی های تیم ملی بگوید. دل بچه های بهشت روشن است که آمریکا را شکست می دهیم برای داداش یوسف بچه های بهشت، وطن و عزت و اقتدارش، همان خط قرمزی است که هیچ احدی حق ندارد ...
خانم بلاگری که کارش از پارتی به اغتشاشات خیابانی رسید/ زن اغتشاش گر: من یک ابزار بودم
چهار ساعتی که در اعتراضات بودم از من فیلم گرفته بود و بعد فهمیدم خودش از نیروهای حامی نظام بوده، که از 7 تا 12 شب من را تحت نظر داشته است. از او می پرسم واقعا چرا اینقدر مصر بودی و پنج ساعت ول کن ماجرا نشدی و در تجمع ماندی؟ چه اصراری داشتی وقتی حتی پریسا همان دوستی که برای تو فراخوان فرستاد را گم کرده بودی باز هم ادامه بدهی؟ می گوید: 2 ساعتش پیاده روی بوده! قانع نمی شوم و می گویم ...
چند برش کوتاه از حال خوب مؤجر های منصف و مستأجر های راضی | مستأجری به وقت خوشی
هم به راحتی زندگی ات را اداره کنی، در حالی که دیگری شاید با 15 میلیون تومان و بیشتر هم کم بیاورد. سلامتی و زندگی آرام، از دیگر برکاتی است که نصیبم شده است. از همان سال که این خانه را داده ام به نیازمندان، با همین حقوق، سه تا از بچه هایم را عروس و داماد کرده ام. با خوبی و آبرومندی رفتند دنبال سرنوشتشان و بدهکار نشدم. حاج آقا دست پرورده پدری است که درآمدش از روضه خوانی برای اهل بیت (ع ...
راز بستن چشم
کردن های متفاوت او حرف می زد. همین هم شد که روزی در خفا سؤالش را پرسید. سؤالی که احمد از او قول گرفت برای کسی بازگویش نکند: احمدعلی نمی دانم چرا توی این چند سال اخیر، شما در معنویات رشد کردی اما من... احمدعلی متواضع تر از آن بود که با همان سؤال اول دم به تله بدهد و همه چیز را بگوید اما اصرارهای محسن آخر کار خودش را کرد. احمدعلی داشت از روزی تعریف می کرد که با بچه های مسجدشان برای ...
شب های آرام مرز
دیده ایم و برای شما نگرانیم. راننده ای که جلوتر از ما حرکت کرده، زنگ می زند و می گوید دیواندره شلوغ است، وارد خیابان اصلی نشویم. 10 دقیقه تا میدان مرکزی شهر راه داریم و باهم مشورت می کنیم که از کوچه های دور و بر برویم یا نه؟ چند بار دیگر بین دو راننده تماس برقرار می شود و درنهایت تصمیم می گیریم از همان خیابان بگذریم و سریع تر از شهر دور شویم. نمی دانم 10 دقیقه پیش چه خبر بوده اما حالا ...
پروانه ها گریه نمی کنند | درباره اسم کتاب؛ چرا پروانه ها؟
ها گریه نمی کنند (هشت) درباره عاشق شدن و ازدواج کردن و بچه دار شدن اشخاص دارای معلولیت اصلا بخش روایتِ ابوذر سمیعیِ کتاب پروانه ها گریه نمی کنند را من دوست دارم جدا کنم و اسمش را بگذارم: پروانه ها هم عاشق می شوند! ابوذر سمیعی ای که خودش می گوید همه گناهش این است که چشم هایی دارد که ندیده عاشق شده اند. عاشقِ سمانه هم کلاسی دوره دکتری اش. سال هاست این دو دل به هم سپرده اند و ...
شاخه گل های یادگاران شهدا تقدیم مدافعان امنیت
.... یکی از ماموران امنیت پس از گرفتن شاخه گل اشک در چشمش حلقه می زند و رو به خانواده شهدا می گوید: بدانید که این حضورتان برایمان قوت قلب است. باعث افتخار ما است ادامه دهنده راه فرزندان شما باشیم که اگر آن ها بودند، یقین داریم که در میدان بودند و حضورشان را کنارمان احساس می کردیم. راه حق مادر شهیدی خطاب به مدافعان امنیت می گوید: همه شما بچه های ما هستید، امام زمان پشتیبان شما باشد ...
دوست دارم در آب شهید شوم
کارم و انجام می دم. بعد از چند ثانیه ارتباط بی سیم کلاً قطع شد. حاج حمید دل نگران باقر مدام چشمش به گوشی بی سیم بود. درگیری بیشتر از قبل شده بود و باقر به هیچ عنوان قبول نمی کرد که به عقب بیاید. حاج حمید با صورتی برافروخته و عصبانی به چند نفر از غواصانی که کنار قایق ها ایستاده بودند نزدیک شد: سریع سوار بشین و برین سمت بچه ها، توی مسیرتون هرچی شهید و مجروح هم روی آب دیدین بیارین عقب ...
جست وجوی آن چه به قلب اصابت کند
دل . کتاب کمی تاریکی برای خوب دیدن شرحی است از مواجهه بوبن با نقاشی های نقاش بزرگ فرانسه، پی یر سولاژ که از قضا او هم همین چند روز پیش، در 102سالگی درگذشت. آنچه می خوانید، بریده هایی است از همین کتاب که هفته آینده از سوی نشر خزه منتشر خواهد شد. از خودم می پرسم چه چیزی اول مرا خواهد کشت. جواب می دهم شاید یکی از همین قهوه های تلخی که خیلی دوستشان دارم. مرگ ما جایی اتفاق می افتد که علاقه ...
روایتی خواندنی از آزادسازی بستان + صوت
خورده بود. همان دوشکا او را شهید کرده بود. اول از پشت نیروها صدای تانک آمد و بعد هم خودش روبروی مان ظاهر شد. زمین گیر شدن در چند متری تانک بچه ها از هر طرف در رفتند. من ماندم و آقای محمدعبیری، چون تانک به ما نزدیکتر بود و نمی شد فرار کنیم. گفتم چی داری؟ گفت من تیرهایم تمام شده اند. من هم خشابم را نگاه کردم دیدم هفت، هشت تیر بیشتر ندارم. خلاصه جلوی تانک ماندیم. همین که به طرف ...
راز موفقیت یک زندگی مشترک
که با او زندگی می کنم و در تمام این سال هایی که او نوشتن را کمی جدی تر دنبال می کند، کمتر پیش آمده در ساعاتی که در خانه هستم و همه اعضای خانواده در کنار هم جمع هستیم، او را در اتاق مشغول نوشتن ببینم. کمتر پیش آمده که به خاطر نوشتن از جمع خانوادگی و فامیلی کناره گیری کند. راستش گاهی وقتی رمانی را تمام می کند از خودم می پرسم کی نوشت و کی فرصت انجام این کار را پیدا کرد. البته مواقعی هم پیش می آید که ...
سیدصالحی: نشان دادیم فاصله فوتبال ما با انگلیس 4 گل نیست
دیگر دست خودمان است. ما وقتی بتوانیم آمریکا را شکست دهیم، تحت هر شرایطی صعود می کنیم. باید بازی آخر را هر طور شده برنده از زمین خارج شویم. بچه ها با این روحیه و توانی که در بازی ولز از خود نشان دادند، ثابت کردند که صعود زودهنگامشان به جام جهانی قطر، بیهوده نبوده است. واقعاً هم اگر بخواهیم منصفانه حرف بزنیم، تیم ملی بعد از مصدومیت بیرانوند به هم ریخت. البته که انتخاب ترکیب اشتباه هم باعث آن نتیجه شد ...
نذر تخصص، آموزش رایگان جانباز 70 درصد و دارنده مدال طلای جهان
نهایت مدیون لطف خدا می دانم که اگر نبود حتماً غرق می شدم. بعد از این شرایط به دانشگاه رفته و در رشته حقوق دانشگاه تهران تحصیل کرده، ولی این رشته خشک و جدی خیلی با روحیه پرجنب و جوشش همخوانی نداشته برای همین همزمان تصمیم می گیرد که ورزش را هم ادامه دهد. در آسایشگاه فعالیت در همه رشته های ورزشی را امتحان می کند. بدنسازی، باستانی، دوومیدانی، رالی، بدمینتون. در همان سال ها ازدواج هم می کند ...
مافیای ادبیات و هنر مانع پیشرفت استعدادهای درخشان می شود
به گزارش خبرنگار مهر ، فریبا فاتحی نیکو_ نویسنده رمان های عشق و سایه های خاکستری و خانه ای بربلندی گفت: متأسفانه در کشور ما در بخش های مختلف هنری، سنگ اندازی ها و موانعی وجود دارد که نامش را نمی دانم چه می شود گذاشت؟ مافیا؟ موانع؟ یا رقابت ناسالم و یا...؟! به هرحال، هرچه که است، مانعی در مسیر تبلور استعدادهای تازه و درخشان و حرف ها و رویکردهای نو در عرصه ادبیات و هنر است. وی افزود: کم ...
صاحبخانه هایی که دندان گرد نیستند | این صاحبخانه ها، خانه های خود را ارزان می دهند
می کشیدم. در همان سال های اول زندگی، در حالی که تازه به خانه جدید اثاث کشی کرده بودیم، همسرم باردار شد و وقتی صاحبخانه فهمید بچه ها دوقلو هستند جوابمان کرد. آن زمان زمستان بود و به دلیل اینکه در سرمای هوا و زیر برف و باران دنبال خانه می گشتیم، همسرم به سختی مریض شد اما با آنکه پزشکش احتمال می داد سلامتی بچه ها به خطر بیفتد به لطف خدا پسر و دخترم سالم به دنیا آمدند. آپارتمان 70 متری ...
در نشست صمیمی حوزه نیوز با خانواده شهید فخری زاده مطرح شد؛ بازنشر | از "پارتی بازی" تا "ژیان سواری" فخر ...
انقلاب تکه هایی از ضرب المثل های مادر و تکه هایی از اشعار پدر را در تکمیل حرف هایم بیان می کردم و قال امی و قال أبی می گویم. * بعد از ترورهای شهدای هسته ای و بعد از شهادت حاج قاسم، شهید محسن فخری زاده چه حال و هوایی داشتند؟ سعید فخری زاده: چون همه ما یک رابطه احساسی با ایشان داشتیم، بعد از این اتفاقات معمولا تماس می گرفتیم و صحبت می کردیم. بعد از شهادت دکتر ...