رکورددار پروازهای جنگی در دنیا، شالیکار بود
سایر منابع:
سایر خبرها
عکس چهره عملی نیوشا ضیغمی عقل از سر همه پروند | این عکس نیوشا ضیغمی رو ببین عمرا اگر بشناسیش
دختر روستایی شمالی را ایفا کرد. صحبتهای نیوشا ضیغمی وقتی می خواستم وارد بازیگری شوم مادرم مخالفت نمی کرد ولی آن دید مادرانه نسبت به آینده من را در نظر می گرفت اما پدرم با بازیگر شدن من زیاد موافق نبود. پدرم اصولا کارهای علمی را دوست داشته و دارد و ترجیح می داد من پزشک یا مهندس شوم تا بازیگر! وقتی وارد این عرصه شدم و با کار آقای جوزانی شروع کردم و پس از آن هم بلافاصله وارد ...
مروری بر وصیت نامه شهید محمد پوررحیمی
بدنشان درخت اسلام را باغبانی می کنند وصیتم را آغاز می کنم. آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند (امام خمینی) خداوندا شاهد باش که با دلی آگاه و چشمی بینا به این راه آمده ام و جز رضای تو چیزی نمی خواهم. خداوندا به مادر و پدرم صبر عنایت فرما و این هدیه ناقابل را از طرف ایشان بپذیر. خداوندا چگونه از این پدر و مادر عزیزم حلالیت بخواهم که از اول عمر تا حالا جز بدی به مادرم و پدرم چیزی نکردم. ...
وظیفه ام انجام یک تکلیف شرعی است+دستخط شهید
را به جبهه های حق علیه باطل می فرستند. تا با دژخیمان صدامی کافر بجنگند. پدرم دوست دارم که شما در خانه هستید به رزمندگان و امام دعا کنید. پدر عزیزم دعا کن. همه به سلامتی برگردند و من هم برگردم من و دیگر رزمندگان در انتظار دعاهای شما پدران و مادران هستیم. پدرم و مادرم و خواهرانم و برادرانم، اصلاً از طرف من ناراحتی نداشته باشید. برادرم مرتضی در کارهای خانه به پدر کمک کن چون او ...
شرکت در نماز جمعه مشت محکمی بر دهان دشمنان اسلام است
راست می گویید به راه من ایمان آورید و سلاح برگیرید و به جهاد علیه کفار بشتابید. امروز اسلام و قرآن و نوامیس مسلمین در خطر است. جنگ را وظیفه خود بدانید. وصیتم به پدر و مادرم: می دانم که شهادت من برای شما سنگین است، اما مادر جان مگر من از علی اکبر و قاسم تازه داماد بهتر هستم که شهادتم برای تو سنگین باشد. می خواهم مانند زینب (س) باشید که تحمل شهادت 72 تن شهید را نمود. نکنید کاری که دشمنان ...
هزینه زندگی بهزاد نبوی از کجا تامین می شود؟
، یک خانه هم پدرم از قدیم در زعفرانیه داشت که همه اینها را به دو آپارتمان تبدیل کردیم، کل زندگی ما از این طریق می چرخد، 17.5 حقوق که ده روز هم دوام نمی آورد باقی زندگی با اموال پدر و مادرم می چرخد که تبدیل به سه آپارتمان شده اند که از محل اجاره آنها زندگی می کنیم. من بازنشستگی ریاست جمهوری را دارم چون کارمند نخست وزیری بودم، بعد از اینکه نخست وزیری تبدیل به ریاست جمهوری شد کارمند آنجا شدم و باید حقوق وزیر سابق را می گرفتم ولی چون در دوره آقای خاتمی حکم مشاور رییس جمهور زدند این رده پایین تر از وزارت بود و مبنای حقوق من مشاور شد. ...
(ویدئو) پست غم آلود نسرین مقانلو برای پدر، مادر و فرزندش
نسرین مقانلو نوشت: چه سالی برمن گذشت، چقدر خونه بدون شما عزیزانم ساکت و سرد شده. مادرم چهل روزه که رفتی به سفر ابدیت رفتن ارشیام و تو مادر مهربانم و پدرم هر روز من رو دلتنگ تر میکنه، میدونم الان در کنار هم هستید و در آغوش خداوند، برایم از خداوند طلب صبر کنید. عزیزان سفر کرده ام، روحتان در آرامش مسیرتان پر نور. کد ویدیو دانلود فیلم اصلی ...
عراقی ها سلام یا مهدی2 را با الهام از سلام فرمانده2 و بیعت خواندند+فیلم و ترجمه شعر
اقبل در بین الحرمین صدایت کردم که بیایی خلف دمع والدی مدمعی ینزل بعد از اشک پدرم، اشکم سرازیر شد وانادیک به صوت زینب عجل تو را با صدای زینب صدا می زنم سلم انا، مولای لمن سالمکم من با کسی که با شما دوست باشد، دوست هستم حرب انا، مولای لمن حاربکم و با هرکس که دشمن شما باشد، می جنگم سلم انا، حرب انا من دوستم، من ...
مخالفی که مدافع حرم شد
سیداحمد همسرش با من تماس گرفت و خبر داد که او هم راهی میدان جهاد شده است. با تعجب از او پرسیدم سیداحمد که مخالفت می کرد و شما هم مخالف بودید! چه شد که اجازه دادید ایشان راهی شود؟ همسرش گفت سیداحمد می گوید حرم حضرت زینب (س) در خطر است، اگر ما نرویم فردای روز قیامت پیش مادرم چه جوابی داریم به ایشان بدهیم. همسرش گفت به او گفتم این همه هستند، فقط تو باید بروی؟! گفت هر کسی جای خود را دارد، ما روز عاشورا ...
عاشق صدای بنان
زمانی که بچه بودیم لالایی ما تفالی بود که مادرم به حافظ می زد و ما به خواب می رفتیم. من به واسطه مادرم با استاد بنان آشنا شدم و مادرم عاشق آوازهای این استاد بزرگ بود. بعد از آنکه از من خواستگاری کرد با مخالفت شدید خانواده ام مواجه شدم. آنها معتقد بودند اینکه غلامحسین یک هنرمند موفق است لزوما نمی تواند یک همسر موفق هم باشد اما باوجود همه این مخالفت ها با هم ازدواج کردیم ...
بی غیرت ترین مرد ایران را بشناسید/ آخه به تو هم میگن مرد؟ بی حیایی به اوج رسید!
.... اگرچه حقوقش اندک و ناچیز بود اما به دلیل آن که طعم بی پولی را چشیده بودم از پیشنهادش استقبال کردم. دو سال بعد از این ماجرا در حالی که تحصیلاتم به پایان رسیده بود، سالومه مرا برای برادرش خواستگاری کرد. انوش که از وضعیت مالی پدرم خبر داشت، منزلی در بهترین نقطه شهر اجاره کرد و همه اسباب و اثاثیه ام را یک جا خرید تا پدرم مجبور به تهیه جهیزیه نشود. من هم که از این ازدواج در پوست خودم ...
تا آخرین قطره خون، سنگر اسلام را حفظ می کنم
.... آری شما افتخار کنید که پسرتان در راه خدا شهید شده است. آری پدر و مادر عزیزم، هیچ وقت شما را فراموش نکرده ام و یادتان باشد که نگذاشتم سنگر برادرم حسین خالی بماند. آری مادر، درود خدا و رحمت او بر شما باد که تابه حال دو فرزند در راه خدا قربانی کرده اید. یکی حسین و یکی من، ولی مطمئن باشید که من هم شماها را در روز قیامت فراموش نخواهم کرد و همیشه دعاگوی شما خواهم بود. خداوندا تو را به اشک ...
وارد خانه که شدم شوهرم را با یک زن جوان در حالت بدی دیدم!
...، پدر و مادرم که اوضاع را این گونه دیدند به شدت ترسیدند که من با این شیطنت ها شاید به دنبال یافتن دوست پسر باشم و با آبروی خانوادگی ام بازی کنم این بود که مرا در همان 15 سالگی پای سفره عقد نشاندند و با یکی از بستگان دور مادرم ازدواج کردم. باقر 13 سال از من بزرگ تر بود ولی قلب مهربانی داشت و به من ابراز محبت می کرد آن زمان به دلیل علاقه ای که به تحصیل داشتم با همسرم شرط گذاشتم که فقط ...
نامه ای به رئیسی: تانکی را که زدم، بدهید تا به ضایعاتی بفروشم!
خداوند رفتگان جنابعالی را رحمت کند، مرحوم پدرم تکه زمینی داشت نزدیک نهر عرایض که نخلستان بود و در جنگ از بین رفت. بعد از جنگ، باز هم مردم نخل کاشتند، اما این بار آب کارون و اروند شور شد و همۀ نهال ها خشک شدند و... والسلام. الان آن همه نخلستان مردم حاشیۀ شهر، بیابانی شده که با هر باد و طوفان، خاک شور به سمت شهر می آورد و مردم را از پا درآورده. ...
فیروزه شجاعی مظلوم ترین مادر شهید
...: شهید یوسف داورپناه در 15 تیرماه سال 1344 هجری شمسی، در شهر کرمان به دنیا آمد. در رشته برق از دبیرستان فارغ التحصیل شد و خانواده از کرمان به ارومیه مهاجرت کرد. پس از آنکه گروهک های تجزیه طلب کرد در غرب کشور اقدام به آشوب و اغتشاش کردند و شهر های کردنشین ایران را اشغال نمودند، شهید یوسف داورپناه داوطلبانه با پیوستن به گروه ضربت سپاه پاسداران شهرستان پیرانشهر استان آذربایجان غربی به مبارزه با گروهک های تروریستی کرد پرداخت. در 5 شهریور سال 1362 بود که حزب منحله دمکرات کردستان ایران با هجوم به منزل این شهید بزرگوار، ایشان را به اسارت گرفتند و در نهایت پس از شکنجه های فراوان، او را به طرز فجیع و دلخراشی به شهادت رساندند و سپس پیکر این شهید را بعد از مثله کردن، تحویل مادر دادند و گفتند همین جا دفنش کن. *روایت مادر شهید یوسف داورپناه درباره جزئیات شهادت یوسف می گوید من مظلوم ترین ...
فیلم / بی شرمی زن خائن / دوست شوهرم آنقدر عشق داد تا خیانت کردم !
حجم ویدیو: 4.31M مدت زمان ویدیو: 00:00:16 در بالا فیلم پر بازدید اظهارات ژیلا صادقی درباره خیانت را ببینید زن 38ساله ای می گوید: به طور سنتی با“جلال” ازدواج کردم او کارمند بود و به من عشق می ورزید من هم به امور خانه داری مشغول شدم و با به دنیا آمدن دخترم روزگار شیرینی را سپری می کردم تا این که پای “همت” به زندگی ما باز شد. او از دوستان صمیمی همسرم بود و یک سال قبل از ما ...
خون به پا شد؛ خیانت به شوهر با مرد میوه فروش!
حرام است و بعد هم این که خود را دچار دردسر کرده است اگر مشکل خود را با یک مشاور بیان می کرد، امروز دیگر در مظان اتهام و رابطه نامشروع نبود؛ داستانی که زیر پوست شهر ها وجود دارد و کسی نمی تواند آن را کتمان کند. سردسته باند گربه های وحشی به قصاص در ملأعام محکوم شد! +عکس می خواهم پدرم را بکشم؛ او مادرم را مجبور به تَن فروشی می کند! قتل دوست دختر در خانه مجردی اش! ...
تقاضای طلاق به خاطر چند پرس غذا!
...> آشنایی بیشتر خانواده ها راه را برای خواستگاری دانیال از مرجان باز کرد؛ راستش از رفتار دانیال فهمیده بودم که به من علاقه دارد! چه در رستوران و چه در مهمانی ها توجه ویژه ای به من داشت. رفتارش گویای احساساتش بود؛ آن قدر که حتی مادر و پدرم هم این موضوع را فهمیده بودند؛ به خاطر همین وقتی به خواستگاری من آمد، هیچ کس تعجب نکرد .ازدواج مرجان و دانیال خیلی زود سر گرفت؛ پدر و مادرم چون خانواده دانیال را می ...
مرد 45 ساله : روزها می خوابیدم، شب ها حال می کردم
مرد 45 ساله درباره سرگذشت خود گفت: پدرم کارگر ساده ای بود که به صورت روزمزد روزگارش را می گذراند و مادرم نیز امور خانه را انجام می داد. زندگی ما به سختی می گذشت و پدرم حتی برای تامین اجاره منزل هم دچار مشکل می شد به همین دلیل من هم در مقطع راهنمایی ترک تحصیل کردم و به کارگری پرداختم؛ چرا که بسیاری از روزها پولی نداشتم و نزد دوستانم خجالت می کشیدم. از سوی دیگر هم پدرم مدام می گفت، خودت مخارج تحصیل ...
می خواهم پدرم را بکشم؛ او مادرم را مجبور به تَن فروشی می کند!
... بعد از گذشت یک سال، پدر موفق می شود به عنوان نگهبان در یک شرکت مشغول کار شود. به مرور زمان پدر از انجام مسئولیت خانواده سر باز می زند و مادر خانواده را مجبور به کار در خارج از خانه می کند. این کار به مدت 10 سال طول می کشد و همچنان پدر از مادر خانواده بهره کشی مالی می کند. در این فاصله رعنا 11ساله و بزرگتر شده است و شاهد داستان سیاه مادر می شود. تا قبل از آگاهی از این ماجرا، رعنا ...
موضوعات ناگفته از زندگی استاد بنان و همسرش/ عکس
گوید که در نوروز سال 1345 با غلامحسین آشنا شدیم و بعد از گذشت چند ماه با هم ازدواج کردیم مادرم از طرفداران پر و پاقرص او بود و از این که در خیابانها صدای همسرم را مردم گوش می دادند و لذت میبردم. در ادامه همسر بنان درباره آشنایی و ازدواجش می گوید: وقتی با بنان ازدواج کردم در اوج شهرت بود اما همیشه این سوال را از من می پرسند چرا بنان اینقدر محبوب و مورد احترام مردم است؟ می توانم ...
سرباز وطن در آغوش مردم
سامان دادن به خانه و خانواده ای که در تکفل تو هستند می کنم. و اما مادر نازنیم، نمی دانم برایت چه بنویسم. باور کن همواره و همیشه سعی داشته ام نه تنها از زحمات تو، بلکه پدرم قدردانی کنم، ولیکن نشد، این جنگ لعنتی نگذاشت. مادر جان در این لحظه دلم خیلی هوایت را کرده چون روی یک سطح خاکی نشسته ام و در جلو چشمانم، لحظه ای مجسم می شود که شما برای گرم نگه داشتنم به بالای سرم می آمدی و خوابت را ...
یاد دادن کلمه بابا به پسرم خیلی سخت بود | زندگی مشترک ما فقط 2 سال طول کشید
هم در تماس بودیم. آخرین نامه ای را که نوشتم و در آن خبر دادم که پدر شدی ولی این نامه هیچ وقت به دستش نرسیده بود چون وقتی جنازه اش را آوردند، همه نامه هایی که به دستش رسیده بود خونین و مالین در جیبش بود، ولی این نامه نبود فریده خانم آن روزها را خیلی خوب به یاد دارد. او با یادآوری آن روزها می گوید: بعد از جلال زندگی خیلی سخت بود. تمام دوران بارداری وجودش را حس می کردم. در همه روزهای سخت ...
خدایا! وقتی به خاکم می سپارند به یادم باش
مکتب ما اسلام با سایر مکتب ها است و رمز پیروزی ما در همین است. چون کنار پیروزی را در ظاهر می بینند، ولی ما نه پدرجان اینک در آخرین لحظات عمرم با شما وداع می کنم و تنها خواسته من این است که اگر حق فرزندی را ادا نکردم قلبا از دست من راضی باشید و مرا ببخشید. سلام بر تو مادر عزیزم :، اما تو ای مادر تو که نزدیکترین و مهربانترین انسان در طول زندگی من بودی برای من زحمات زیادی کشید ...
پیش بینی درست شهید شیرودی از زمان شهادتش
اینجا ایستاده ایم، به امام بگویید اینجا در جبهه ها مؤمن می جنگد نه متخصص. اکبر، منکر دانش و تخصص نبود، اما معتقد بود دانشی که در کنارش تعهد باشد، حتی با دست های خالی می تواند ما را به هدف برساند. خانه اش که خراب شد گفت: فدای سر امام زمانی که به اکبر اطلاع دادم خانه اش خراب شده، بدون اینکه عکس العملی نشان دهد، گفت: فدای سر امام! البته آن زمان خسارت جزئی برای این دست ...
چهره جدید مرجانه گلچین عقل از سر همه پروند | خانم با این جراحی زیبایی شده عین 20 ساله ها
رشته تخصصی نوازندگی تئاتر فارغ التحصیل شد و پس از آن به تشویق خواهرش منیژه که خود در آن زمان بازیگر بود بر روی صحنه ی تئاتر رفت. بازیگر شدن مرجانه گلچین مرجانه گلچین با سریال آینه به تلویزیون پا گذاشت. او زمان بازی در این سریال 19 ساله بود و بعد از این سریال به تئاتر و سینما نیز راه پیدا کرد. گلچین از سال 68 و بعد از بازی در مجموعه تلویزیونی ازدواج پر ماجرا، تا س ...
ترک سیگار شهید مدافع حرم خیلی سخت بود!
فاش نیوز - همسر شهید پورهنگ می گوید: محمد به من قول داد خواسته ام را عملی کند؛ چون تنها شرط من برای ازدواج این بود. البته همه می گفتند این یک کار نشدنی است. به گزارش گروه حماسه و مقاومت خبرگزاری فارس، محمد پورهنگ در سال 1356 در شهرری متولد شد. او از جمله روحانیونی بود که نتوانست نسبت به اوضاع سوریه بی تفاوت باشد. به همین علت همه تلاش خود را برای دفاع از حرم حضرت زینب(س) انجام داد تا ...
تیپ برگ ریزون متین ستوده بعد از طلاقش همه رو مات کرد | خانم با این کن و شلوار میلیونی چه فخری میفروشه
راحت هم از دستم نمی ره بهترین درسی که از زندگی گرفتی؟ هیچ کس به اندازه پدر و مادرم از خوشحالی من خوشحال نمی شه. این را به همه خوانندگان مجله می گم، چون دیگه منم شدم یه بخشی از راه زندگی . مطمئن باش هیچ آدمی به اندازه پدر و مادرت از خوشحالی تو خوشحال نمی شن و به همون اندازه هم پدر و مادرت به اندازه غمگین بودن تو غصه نمی خورن، این را از متین ستوده همیشه به یادگار یه گوشه از ...
روایت یک مادر دهه شصتی که 4 فرزند دارد
...: مادر ارومیه ای و دهه شصتی ما چهار فرزند دارد، که یکی از کم نظیرترین خانواده ها را در دوره کنونی تشکیل داده است، چون برخی از دختران دهه شصتی نسبت به ازدواج بدبین هستند، یا اینکه به یک یا حداکثر دو فرزند اکتفا کردند. برای شرح زندگی مادر دهه شصتی مدنظرمان نیازی نیست، سراغ جادوی کلمات برویم، چون همین چند جمله از یک دنیای متفاوت خبر می دهد، که سراسر سوژه و اتفاق است، طوری که همه ...
لذت رابطه جدید مرا نابود کرد/ اعتماد شوهرم را با خیانت جواب دادم/ پشیمانم ،ولی هیچ فایده ای ندارد!+جزییات
در خانواده ای سنتی به دنیا آمدم پدرم کارگر ساده یکی از سازمان های خدماتی بود که تنها اندکی خواندن و نوشتن می دانست اگرچه پدرم مردی ساده دل و دوست داشتنی بود اما برای حضور در اجتماع و معاشرت من با دیگران بسیار سخت گیری می کرد او حتی معتقد بود به هیچ وجه نباید از اینترنت، ماهواره و حتی گوشی تلفن استفاده کنم هیچ گاه اجازه نمی داد بدون حضور برادر و یا مادرم از خانه خارج شوم با آن که از وضعیت رفاهی ...
زن مشهدی به خاطر بدهی اش صیغه شیطان شد ! / شب ها خواب ندارم!
زن 32 ساله با اشاره به این که هیچ گربه ای برای رضای خدا موش نمی گیرد و من هم به راحتی فریب گرگی در لباس میش را خوردم به کارشناس اجتماعی کلانتری سپاد مشهد گفت: پدر و مادرم وضعیت اقتصادی خوبی نداشتند و روزگارمان به سختی می گذشت. من هم بعد از آن که نتوانستم تحصیلاتم را در مقطع دبیرستان به پایان برسانم، به ناچار درس و مدرسه را رها کردم تا این که چند سال قبل جوانی به نام اکبر به خواستگاری ...