هری پاتر تهران در دام پلیس افتاد!
سایر منابع:
سایر خبرها
طاهری: در 22 سالگی ام گفتند بچه ای، امروز می گویند پیرمرد شده ای!/ دیگر باید چه کاری انجام دهم؟
، نه مربی داشتم و نه حریف تمرینی. به خاطر اشتباه خودم 3-4 سال کشتی نگرفتم، الان ولی می توانم همچنان کشتی بگیرم، راحت 3-4 سال دیگر قادر به حضور در مسابقات هستم، زورم می آید در این شرایط به من فرصتی داده نشود و مجبور شوم سراغ مربیگری بروم. زمانی که 22 سالم بود، سه بار پشت سر هم قهرمان آسیا شدم، خواستم به جهانی بروم گفتند رامین بچه است، الان هم می گویند رامین پیرمرد است و حتی به درد اردو دعوت شدن هم نمی ...
گفتگو جالب با جهان پهلوان تختی / می خوام زن بگیرم!
روی صندلی تکیه داده بود و من با یکدسته کاغذ و چند سئوال روبرویش نشسته بودم. می خواستم آنچه که از دو ماه پیش و بعد از مسابقات کشتی تولیدو زیر زبانم وول می زد از این مرد نیرومند، اما کم حرف بیرون بکشم. وقتی وارد اتاق تختی شدم دلم می خواست در اولین نگاه وضع مزاجی او را حدس بزنم. چه خوانندگان عزیز می دانند که تختی بعد از مسابقات جهانی در تولیدو همراه اکیپ اعزامی ایران مراجعت نکرد و در بیمارستان ...
قتل پسردایی به خاطر یک میلیون تومان
بعد در ترکیه فهمیدم فردی ما را به پلیس لو داده و پلیس ترکیه هم دنبال ماست، به همین دلیل من از طریق یک قاچاقچی از مرز ترکیه خارج شدم و حتی او مرا به مرز نیمرز منتقل کرد و دوباره پس از مدتی از افغانستان برای کار به صورت غیرقانونی به ایران آمدم، به همین دلیل تصمیم گرفتم به ترکیه فرار کنم. فکر می کردی دستگیر شوی؟ نه، فکر می کردم به زودی از ایران خارج می شوم، اما پس از گذشت چهار ساعت از حادثه وقتی برای صحبت با قاچاقچی انسان سر قرار رفتم، مأموران پلیس دستبند به دستانم زدند. حرف آخر؟ خیلی پشیمانم. ...
اتفاق مرگبار/ حمله اسیدی به مادر و دختر!
تهران است، همراه دختر 4 ساله اش سلینا و در راه بازگشت از مهد کودک در خیابان رسالت مورد حمله اسید پاشی قرار گرفته اند. مادر و دختر تحت درمان قرار گرفتن و نادیا همسر سابقش به نام میثم 35 ساله را عامل اسید پاشی معرفی کرد. با اظهارات زن جوان ماموران به ردیابی مرد خشن پرداختند و وی را بازداشت کردند. میثم به حمله اسیدی به همسر و فرزندش اعتراف کرد و به بازسازی صحنه جرم پرداخت. ...
رمان آناهیتا باران کن
...> داشت به چیزی فکر میکرد. چیزی که دوست داشتم بدانم چیست. دوست داشتم بدانم توی سرش چه می گذشت که به خواستگاری ام آمده بود. از ان طرف بهمن اخم کرده بود و لب هایش را با حرص روی هم فشار میداد. وقتی خبر امدن خانواده آزاد را شنید از من خواست به خانه شان بروم. سلاله که در آشپزخانه مشغول آماده کردن ناهار بود، بلند شد و گفت: بریم یه جای خلوت. به تراس رفتیم. روی صندلی نشستیم و من متوجه ...
قتل پسر جوان به دست زورگیران در پارک نهج البلاغه تهران
به شانه ام زد اما رد کردم و زخمش عمیق نشد و بعد هم زمین خوردم و سرم به لبه جدول خورد و چشمهایم سیاهی رفت. دختر جوان ادامه داد: وقتی از زمین بلند شدم آنها با فرهاد درگیر بودند و یکی از آنها که موی فرفری داشت با چاقو چند ضربه به کتف نامزدم زد. صدای فرهاد به آسمان بلند شد و زورگیران هم تلفن همراه او را سرقت و فرار کردند . به سوی فرهاد رفتم او به سختی نفس می کشید و من به سرعت به طرف نگهبان ...
مربی تیم ملی جودو: از کار اخراج شدم/ حرفی نزدم که وارد حاشیه نشوم
اندیمشک که هیچ، حتی رئیس دفتر او هم جوابم را نمی دهد. ناصری پور گفت: البته آقای بنی تمیم در همین زمینه نامه ای به استاندار خوزستان ارسال کرد اما هنوز ترتیب اثر داده نشده است. به نظر من ابتدا باید مسئولان اندیمشک پیگیر شوند و سلسه مراتب رعایت شود. به هر حال من مربی تیم ملی هستم و در این مدت درباره اخراجم از کار حرفی نزدم چون نمی خواستم وارد حاشیه شوم. وی در پایان، گفت: خوشبختانه در حال ...
شهادت در راه خدا سعادت است
: من وصیتم را با نام خدا یاری کننده مستضعفان و کوبنده مستکبران و منافقان آغاز کردم. وی افزوده است: پدر و مادرم من امانتی بودم در نزد شما که خداوند هروقت خواست امانتش را می برد، بنده یکی از همان امانت ها هستم که هروقت از این دنیا بروم خوشحال می شوم. این شهید دفاع مقدس با اشاره به این جمله که؛ مرگ در جبهه بهتر از مرگ در منزل است، شهادت در راه خدا سعادت است برای من؛ بیان داشته ...
اگر بدانی چه پسری بود!
در پاسخم می گوید باید این تفنگ و پرچم را به پایگاه برسانیم. *جلوی پیکرم اشک نریز اما سیدمهدی به حرفش ادامه داد آن هم خیلی جدی، مادر جان اگر یک روزی خدا خواست من شهید شدم تو این تفنگ و پرچم را بر دوش بگیر و جلوی جنازه ام حرکت کن، بدون اینکه قطره ای اشک بریزی؛ چرا که اگر اشک بریزید دشمنان اسلام شاد می شوند. این جمله حالم را منقلب کرد اما همان قدر که فکرم را مشغول ...
آیت الله رحمت: چیزی که از آن رنج می بریم این است که می بینیم آنچه امام خواست، نشد
چه سالی در نجف حضور داشتید و در این شهر نزد چه کسانی تلمذ کردید؟ من مدت ها بود که می خواستم به نجف بروم ولی موفق نمی شدم تا این که پدر و مادرم به قم رفتند و به من تلگراف زدند که به قم بیا. فوری به قم رفتم. گفتند: ما تصمیم گرفته ایم به نجف برویم. من که منتظر چنین روزی بودم اعلان آمادگی کردم، به اتفاق از قم به طرف نجف حرکت کردیم و سال 46 به اتفاق مرحوم پدر و مادر به صورت قاچاقی به نجف ...
مرد اسیدپاش در جلسه محاکمه: از همسرم خواستم آشتی کند،نکرد او را سوزاندم
دخترم آسیب بزنم ناخواسته اسید روی او ریخت و الان هم بشدت پشیمانم. پس از اعتراف صریح متهم و بازسازی صحنه جرم و تکمیل تحقیقات پرونده برای رسیدگی به شعبه 10 دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. در ابتدای رسیدگی به این پرونده زن جوان که آثار سوختگی روی صورت و چشمانش نمایان بود به جایگاه رفت و گفت: من 12 سال با این مرد زندگی کردم اما به این نتیجه رسیدم که دیگر امکان ادامه زندگی با ...
مقتول زندگی مرا به شوهر سابقم گزارش می داد
کردم دلم نمی خواست کسی موضوع را بداند، اما چند روز بعد در کمال ناباوری شوهر سابقم پیامکی برایم فرستاد که نشان می داد از عقد من با خبر شده و از آنجا که فقط پسرخاله ام با او در ارتباط بود فهمیدم کار او است. پسرخاله ام بعد از جدایی من مدام کار های مرا به شوهر سابقم گزارش و از من بدگویی می کرد. برایش پیغام فرستادم که دست از سر من و زندگی ام بردارد، اما چند ساعت بعد تماس گرفت و شروع به فحاشی ...
آرسن ونگر؛ تغییر از چرخ دنده ای کوچک در راه پیشرفت فوتبال ژاپن تا مربی انقلابی آرسنالِ بزرگ
دغدغه زندگیم شد و تمام انرژی درونی مرا به خود اختصاص داد. من در لندن زندگی می کردم، ولی فقط دو مکان را می شناختم: زمین تمرین و ورزشگاه خانگی. [...] اقامت من در کمبریج در سن 29 سالگی نیز نقش مهمی در شکل گیری اتفاقات آینده داشت. بدون آن تجربه سه هفته ای زندگی انفرادی در انگلستان، هیچگاه مربی آرسنال نمی شدم. مجبور نبودم تعطیلاتم را به آن شکل سپری کنم، ولی قطعاً دلم می خواست زبان ...
جزئیات جدید پرونده قتل زن مسن در سمنان/ قاتل، سریالی از آب درآمد
افراد غریبه با هر عنوانی از جمله مأموران سازمان های دولتی اعتماد نکرده و سعی کنند تا فرزندان و نزدیکان خود را در جریان قرار دهند. کانال عصر ایران در تلگرام تماشاخانه دستگیری هری پاتر در تهران/ نتوانست مثل قبل جادوگری کند و بقاپد (فیلم) لحظه هیجان انگیز دنبال کردن خرگوش توسط دو سگ/ با پهباد فیلمبرداری شده (فیلم) فیلم های دیگر عضویت در اینستاگرام عصر ایران 15 سال پیش در چنین روزی این لحظه با حافظ نظرات کاربران ...
آخرین اعترافات 6 مرد خشن پارک نهج البلاغه + گفتگو و فیلم
بگیرند اما او مقاومت کرد که یچند نفر از سارقین با چاقو به جان او افتادند. پس از بررسی های بازپرس محمدمهدی براعه از شعبه 3 دادسرای امور جنای از محل جرم مشخص شد این قاتلین خشن از اتباع خارجی بوده که قبل از این قتل دست به سرقت های متعدد دیگری هم زده اند. در ادامه این پرونده برای بررسی های بیشتر تحویل اداره 10 پلیس آگاهی شد تا تحقیقات در خصوص شناسایی هرچه سریعتر عاملین این قتل خونین انجام شود ...
تویی که نمی شناختمت
لابه لای کتابفروشی های خوش حال و هوایش و دل سپردن به موسیقی های خیابانی ادامه دادیم.به متروی تئاتر شهر که رسیدیم، از من خواست همراهش داخل بروم. گفت زیاد با مترو جایی نرفته است. به شوخی گفت تو تهرانی تر حساب می شوی تا من! می خواستم بگویم: پس بابیرون آمدنِ امروزت آن هم با منِ مجازی، ریسک بزرگی کرده ای؛ نه ؟ اما باز هم سکوت کردم. او بایک بلیت تک سفره مترو به خانه اش برگشت اما من را با تمام فکر های توی سرم و یک دفتر دایناسوری، تنها گذاشت. ...
چشم به راه یک رویا
بین مهمان ها گذشتم و در را باز کردم. دختر خاله ام فاطمه با جعبه شیرینی و دو شاخه گل گلایل پشت در بود. جعبه شیرنی و گل ها را داد دستم. نگاهم روی گل ها چرخی زد. دلم زیر و رو شد. دو شاخه گل روی یک جعبه شیرینی چه معنی می داد؟ ولی دو شاخه؟ غیر از اینکه کریم هم رفته پیش برادرش؟ بغض بالا آمد و خواست از چشم هایم بریزد بیرون که هراسان و هول زده از خواب پریدم. پشت گردنم خیس عرق بود و قلبم بی وقفه و تندتر ...
قتل در صف نانوایی
کرد و وقتی درگیری میان ما بالا گرفت، یک سیلی در گوشم زد. همین موجب شد تا به شدت خشمگین شوم. برگشتم به خانه و یک چاقو برداشتم. سپس سراغ مهدی رفتم اما همکارش گفت که برای خرید نان به نانوایی رفته است. رفتم نانوایی و با چاقو چند ضربه به او که در صف ایستاده بود، زدم. و بعد تصمیم به فرار و خروج از کشور گرفتی؟ وقتی شنیدم مهدی فوت شده، ترسیدم. می دانستم به زودی دستگیر می شوم و نمی خواستم به چشمان دایی و زن دایی ام نگاه کنم و بگویم قاتل پسرشان هستم. با یکی از دوستانم تماس گرفتم تا مرا به مرز برساند و از آنجا قاچاقی کشور را ترک کنم اما زودتر از آنچه تصور می کردم لو رفتم و دستگیر شدم ...
قتل زن شوهردار در رابطه پنهانی با یک مرد/ کشف جسد خفه شده زن با شالی پیچیده دور گردن
حرف می زدیم و درددل می کردیم اما وقتی همسرش متوجه موضوع شد من تصمیم گرفتم رابطه ام را با او قطع کنم. وی ادامه داد: آخرین بار وقتی می خواستم برای گرفتن معاینه فنی ماشینم به اسلامشهر بروم مقتول از من خواست او را هم ببرم. در طول مسیر با او صحبت کردم تا راضی اش کنم به این ارتباط پایان دهد اما دعوایمان شد و او هم بین راه پیاده شد و رفت و من دیگر او را ندیدم. در حالی که شهرام همچنان منکر قتل بود، در پایان جلسه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند و با توجه به مدرک های موجود در پرونده او را به قصاص محکوم کردند ...
وقتی هری پاتر سارق می شود | متهم: دوست داشتم دانشمند شوم اما سارق شدم
... چرا با این سن کم تبدیل به سارق شده ای؟ چون حسرت خیلی چیزها در دلم بود. از داشتن ماشین خوب گرفته تا لباس های گرانقیمت. پدرم یک کارگر است و خودم خیلی زیاده خواه هستم. می خواستم پولدار شوم و بعد دور سرقت را خط بکشم. راستش می خواستم درس را ادامه بدهم و دانشمند شوم چون خیلی باهوشم! چقدر درس خواندی؟ دیپلمم را گرفتم و می خواستم بعد از چند مورد سرقت، درسم را ادامه ...
زن بیوه قربانی پیشنهاد شوم دوست شوهر
خوشحال پیشنهادش را قبول کردم. بعد از مدتی فهمیدم وسایلی که می آورد، دزدی است اما به روی خودم نیاوردم و به خودم گفتم من که دزدی نمی کنم، فقط وسایل را می فروشم و به کارم ادامه دادم. چاره ای نداشتم چون باید اجاره خانه و هزینه های زندگی خودم و بچه ها را تامین می کردم. چند وقت بعد دوست همسرم را به جرم سرقت از منازل دستگیر کردند و او هم آدرس مغازه را داد و به این شکل دستگیر شدم. وقتی سرم ...
رفیق کشی درجنایت مستانه
کردی رضایت می دادند؟ نه. مهرداد تنها فرزند پدرومادرش بود. مطمئن بودم ازخون او گذشت نمی کنند. همین باعث شد فرارکنم. آنهاحق دارند برای من قصاص بخواهند. کجا فرار کردی؟ هرچه پول داشتم را برداشتم و به ترمینال رفتم. سوار اتوبوس شدم تا به جنوب کشور بروم. آنجا کسی را می شناختی؟ نه. فقط می خواستم دور شوم. چطور دستگیر شدی؟ بعد ازمدتی به تهران برگشتم ...
کشف 40 میلیارد ریال شکلات قاچاق/ رمزگشایی از قتل جوان 24 ساله در تهران
شد که در ادامه چندین بار به او تذکر دادم که جدا شود ولی زیر بار نرفت تا اینکه شب واقعه عکس های خودم با نامزدش را برایش ارسال کردم شاید منصرف شود، اما قبول نکرد. متهم افزود: تماس تلفنی ما با یکدیگر به مشاجره و قرار حضوری منجر شد تا اینکه از دوستم خواستم با موتورسیکلتش من را سر قرار برساند در محل قرار با یکدیگر درگیر شدیم و من با چاقو ضربه ای به سینه اش زده و چاقو را به زمین انداخته و از محل متواری شدیم. رییس پلیس آگاهی تهران بزرگ یادآور شد: متهم با صدور قرار قانونی از سوی مراجع قضایی، به جرم قتل عمد به زندان انتقال یافت. ...
این زورگیران همسرم را کشتند؛ روایت نازنین از شب شوم پارک نهج البلاغه
ماشین را رها می کردند. هر چند روز یکبار هم یک ماشین می دزدیدند از تیبا و ساینا گرفته تا سمند و پژو و پراید؛ یعنی در عرض دو ماه 20 فقره سرقت. از آرمان می پرسم یعنی در تمام سرقت ها همراه شان بودی، هیچ وقت پشیمان نشدی و اعتراض نکردی؟ آرمان با چهره ای نادم و پشیمان می گوید به خدا خودم عذاب وجدان گرفته بودم. شب ها تا صبح نمی خوابیدم. دلم برای آن مسافر ها می سوخت که با ...
قتل جوان 24 ساله در تهران
داد که قاتل برایش ارسال کرده بود و قاتل با این کار می خواست ارتباطمان را با یکدیگر قطع کند و زمینه دوستی بنده با قاتل فراهم شود. پس از آن گفت و شنود مقتول رفت و دیگر از وی اطلاعی نداشتم تا اینکه متوجه فوت وی شدم. رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ در ادامه بیان داشت: کارآگاهان در ادامه با توجه به سرنخ های به دست آمده موفق شدند راکب موتورسیکلت را شناسایی و با دعوت این فرد به پلیس وی اظهار کرد ...
نه بزرگ نابغه کشتی جهان به آمریکایی ها
المپیک و برای حضور در این مراسم، بامداد امروز با استقبال محمود عبدالهی و حمید سلامی مدیران روابط عمومی و تشریفات کمیته ملی المپیک و همچنین اکبرفیض پیشکسوت عرصه رسانه وارد ایران شد. عبدالله موحد، پس از ورود به ایران، گفت: ایران وطن من بوده و هست. از این که بار دیگر وارد کشور شدم سر از پا نشناخته و بسیار خوشحالم. وی ادامه داد: وقتی دوران قهرمانی ام به پایان رسید، باب داگلاس از من ...
نقشه شوم دختر جوان برای پسرهای پولدار!
به گزارش تازه نیوز، دختر شیاد که سه پسر ثروتمند را عاشق خودش کرده و بعد از کلاهبرداری از آنان متواری شده است به صورت غیابی محاکمه می شود. به نقل از اعتمادآنلاین، این دختر سراغ پسران جوان و ثروتمند می رفت و با اغواگری آنها را عاشق خود می کرد و اموال شان را می گرفت. اعتراف 2 زن جنایتکار به قتل پیرمرد تنها در یک ماجرای پلیسی پیچیده زن جوان قاتل نامزدش را شناسایی کرد ...
پشت پرده کانال ها و صفحات صیغه مجازی و ازدواج ساعتی از 400 هزار تا شبانه 1/5 میلیون + فقط شعار و ادعا و ...
ازدواج موقت شدم. پس از این که افراد مورد نظرم را انتخاب کردم به ادمین کانال پیغام دادم که او ادعا کرد برای صحبت با هر کدام از زنان باید 100هزار تومان هزینه پرداخت کنم، من هم 400هزار تومان به حسابش واریز کردم تا بتوانم با چهار زنی که برای بررسی وضعیت شان انتخاب کرده بودم، صحبت کنم. مرد جوان چهار اکانت اینستاگرامی به من داد و من شروع به صحبت با آن ها کردم. با یکی از آن ها به توافق رسیدم که ...