خانه
این ناظم مدرسه برای دانش آموزان صبحانه آماده می کند
سایر منابع:
با دوستان خود به اشتراک بگذارید
می پسندم
0
سایر خبرها
راز و رمز زبان آموزی
جواب می دهد: چون من خودم خیلی این زبان را دوست دارم و از بچگی کلاس می رفتم. تا چند وقت دیگر هم کلاس هایم تمام می شود و مدرک می گیرم. دلیل بعدی ام برای یادگیری این است که این زبان برای کار و تحصیل خیلی کمک کننده است. الان اولین زبان بین المللی انگلیسی است و اگر کسی بخواهد در سطح بین المللی درس بخواند یا کار کند، مجبور است به این زبان مسلط باشد. می پرسم: حالا که تا چند وقت دیگر انگلیسی ات تکمیل می شود ...
بهشت کودکان تعطیل شد
هیچ کدام به نتیجه نرسید. حالا که نشریه همشهری محله قصد دارد گزارشی درباره این موضوع تهیه کند، روزنه امیدی در دلم باز شده است. همه هدفمان این است که این فضای آموزشی را از بچه های ما نگیرند. یادگیری با بازی برخی از خانواده های کودکان این مدرسه از بهانه گیر شدن کودکانشان بعد از تعطیلی این مدرسه گله می کنند و به همین خاطر هفته ای چندبار آنها را به اینجا می آوردند تا از بیرون این ...
علیه تاریکی
زنان و دختران را به میان کشید. اسماعیل آذری را همه با عنوان طلبه ای می شناسند که برای بچه های روستایی کتاب می خواند. در میان این کتاب خواندن ها اما او به غایت فرصت دیدن و شنیدن دارد از زندگی همین بچه ها، از زندگی مادران این بچه ها که گاه سال های زندگی شان پوشیده در رخت سیاه می گذرد: زنان یک نوع افسردگی را با خود همراه دارند. یکی از دلایلش این است که برای اموات سوگ های طولانی دارند. یکی ...
برای فرستادن صلوات و دعای فرج در تلویزیون بازخواست شدم
! امان بده! حسین! شهرت! دنیا! حسین!! مامان نمی توانم به امام حسین(ع) نه بگم، حتی اگر به قیمت از دست دادن آرزوهایم باشد. چه می گوید دختر؟ بجنب... رها کردم و رفتم. به محض بازگشت(صدای زنگ تلفن)... "خانم آل ایوب شما در تست برنامه پذیرفته شدید. از آذر همان سال تاکنون خاله نرگس و من تمام دنیا زیبایی هایش را مدیون همان انتخاب هستند... حسین و دیگر هیچ." در ادامه هم برخی نوشتند و گفتند طبق شنیده ...
عذرا لطفا برگرد!؛ مصاحبه با یکی از بهترین های توئیتر
...! (می خندد) درست است که توییتر فیلتر است، اما توییتربازها که مجرم نیستند! فکر کردی دعوتت کردیم که دستگیرت کنیم؟ ادبیات نوشتنت در توییتر خیلی خوب است و کلا ذهن آماده و حاضرجوابی داری. چقدر درس خواندی؟ اتفاقا من سال اول دبیرستان ترک تحصیل کردم و رفتم در کارخانه ای کار کردم. بعد از دو سال دوباره رفتم مدرسه و دبیرستان کامپیوتر خواندم. بعد دیپلم هم در دانشگاه پیام نور ...
نماینده ای که چادرش را هم خودش می دوزد
اینکه گفتم فقط درس را می خواهم و هیچ امکانات دیگری نمی خواهم، این همراهی را داشتند که پیه همه چیز را به تنشان بمالند و قبول کنند که مردم حرف وحدیث هایی بزنند، ولی دخترشان از آن روستا بیرون بزند و راهی را باز کند برای دخترها و خانم هایی که بعد از آن قرار بود از آن روستا ادامه تحصیل دهند. این همراهی خانواده است. خانواده ای که همزمان 6 تا از بچه هایش محصل بودند. در یک خانواده روستایی، شاید کمتر کسی از ...
واکنش تهیه کننده برنامه رنگین کمان به اظهارات خاله نرگس / سری جدید بازیگرمحور است نه مجری محور!
برای تغییرات محتوایی و ساختاری فصل جدید هم به قالب بازیگرمحوری به جای مجری محوری رسیدم. ما در سری جدید از بازیگران و آیتم های نمایشی و موسیقی استفاده می کنیم و مجری ثابت نداریم. با همه اوصاف عدم استفاده از خانم آل ایوب دلیل دیگری جز تغییر نگرش برنامه نداشته است. وی تأکید کرد: من بیش از دو سال با خانم آل ایوب کار کرده ام و همه بچه ها هم اطلاع دارند پلاتوی آخر برنامه به صلوات خاله نرگس ...
روایت معلمان منتخب از دلخوشی هایشان در کلاس درس
را در دعای خیر والدین دانش آموزانش می داند و می گوید: دانش آموزان ابتدایی وقتی از دنیای کوچک و مملو از مهربانی و عطوفت خانواده جدا می شوند و به مدرسه می آیند، باید همان محبت مادرانه را در مدرسه حس کنند تا از مدرسه فراری نشوند و کم کم به فضای واقعی جامعه وارد شوند. حالا اگر من در این زمینه موفقیتی هم کسب کرده ام و علاقه دانش آموزانم جلب شده، مطمئنا از دعای خیر والدین بچه هایم است وگرنه معلم های بهتر ...
نوزاد دیگری در سفر اسنپ به دنیا آمد
دور ماشین حصار کشیدند. رفتم آن طرف تر ایستادم که راحت باشند. صدای گریه بچه که در فضا پیچید، همه ما نفس راحتی کشیدیم. باورم نمی شد چنین اتفاقی افتاده. تمام مدت زمانی که در راه بودیم خدا خدا می کردم که اتفاقی برای بچه نیفتد. مخصوصاً که این داستان در ماشین من پیش آمده بود، احساس مسئولیت بیشتری می کردم. می ترسیدم مبادا اتفاقی برای بچه بیفتد و این خاطره تلخ تا همیشه بماند. همه چیز بر وفق مراد پیش رفت ...
اسلام برخلاف سیاه نمایی رسانه ها دین مهربانی است
شیعه شوید؟ من از همان زمان که بچه بودم خیلی دعا و مناجات می کردم و با خدا حرف می زدم. وقتی به مدرسه رفتم آنجا درباره مسیحیت یاد گرفتم و نسبت به آن شناخت پیدا کردم. بعد از آن که وارد دانشگاه شدم سراغ دین یهود رفتم و اطلاعاتی کسب کردم. تا دو سال پیش که تصمیم گرفتم دین اسلام را بشناسم. برای همین درباره دین اسلام و مذاهب آن همینطور جنگ هایی که در اسلام بوده به صورت آنلاین از طریق اینترنت تحقیق ...
3 معلم گندم بر
خود مقایسه می کردند تا قدردان تر شوند. وی می افزاید: تشویق دانش آموزان مدرسه با هدایای مثل دفتر و قلم و کیف و لباس فرم و کتاب از طریق خیرین انجام می شود و مهم ترین خیر که به این بچه ها کمک می کند، خانواده مرحوم کاظمی است که در سال 63 فرماندار کاشمر بوده است. این معلم می گوید: کاش هر کسی که بتواند به این بچه ها خدمتی کند از آنها دریغ نکند؛ چون این مدرسه و دانش آموزانش با مدارس داخل شهر و ...
نسل دوبلورهای قدیمی ما دیگر تکرار نمی شود
...> دایی من یک مغازه سلمانی داشت و من اکثر اوقات آنجا بودم. یک روز یکی از اقوام دورمان به نام محمود نوربخش که از قدیمی های این عرصه بود به سلمانی دایی ام آمد. او در فیلم پدرخوانده جای مارلون براندو حرف زده بود. من آنجا به دایی ام پیله کردم که به او بگوید من را به دوبله ببرد. من نزدیک دو سال دنبالش می رفتم و او هم از دست من در می رفت و می گفت دوست ندارم به دوبله بیایی چون از زندگی ات باز می مانی، بهتر ...
تب سرد مدرسه فوتبال و رؤیاهای بر باد رفته
... - پسر شما خودش به فوتبال علاقه داشت؟ - پسربچه ها که همه شان فوتبال دوست دارند. من خودم بیشتر علاقه داشتم. زمان جوانی هم بازی می کردم. ولی خب دیگر مشکلات زندگی اجازه نداد. الان که امکانات هست، بچه ها می توانند استفاده کنند و به جاهای خوب برسند. - منظورتان از جای خوب کجاست؟ تیم ملی؟ - دیگر به هرحال هرکس بچه اش را می گذارد مدرسه فوتبال چنین چیزی مد نظرش هست. در ...
وقت گذراندن با کودک، چطور مفید باشیم؟
اخبار ساعت 10 هنوز شروع نشده ولی برای دیدن اخبار خیلی خسته اید. چه کسی تا آن موقع شب می تواند بیدار بماند؟ رساندن بچه ها، آماده کردن ناهارشان، فعالیت های بعد مدرسه، شام، تکالیف مدرسه، بردن بچه ها به حمام و سپس خواباندنشان. همه اینها نیز کنار کار خودتان به واقعیت های دیگر زندگی بزرگسالی افزوده می شوند. شما فقط به اندازه ای در خود انرژی حس می کنید که به رختخواب بروید، بخوابید، صبح زود بیدار شوید و ...
سهیلا منصوریان: دلیل فحاشی طرفداران استقلال و سپاهان را نمی فهمم
، چون از این باشگاه حقوق می گیری، چرا به جشن تولد یک پرسپولیسی رفتی و از آن ها حمایت کردی؟ در حالی که من اصلاً هیچ حمایتی از پرسپولیس و یا سایر تیم ها نکردم و فقط در جشن تولد یکی از دوستانم حاضر شدم. واقعاً این آدم ها را درک نمی کنم. البته هیچ وقت در زندگی این عده برایم مهم نبودند و نیستند. *چقدر بازی های فوتبال را دنبال می کنید؟ علاقه زیادی به فوتبال دارم و معمولاً بازی ها را دنبال می کنم ...
کارگردانی که کارگر آجیل فروشی از آب درآمد! +عکس
ترکیه دریافت کردم. درمسابقات لیگ ده سال اول بودم البته سهمیه اولین حضور بانوان ایران در المپیک زمستانی سال 2010در کشور کانادا را به دست آوردم. وی درباره تقلب کردن در مدرسه گفت: اگر بگویم در دوران مدرسه تقلب نکردم دروغ است، اما خیلی خوب تقلب نمی کردم بیشتر تقلب می رساندم. متاسفانه امروز نمره بسیار حایز اهمیت است و به همین دلیل بچه ها به سمت تقلب می روند. کلهر بیان کرد: ...
افزایش سرطان در میان زنان ایتالیایی
مراقبت های اولیه کاملا درمان شدم. اینجا امروز من و شمار دیگری از زنانی که به نوعی درگیر این بیماری بودند با پوشیدن لباس صورتی تجربه های خودمان را به دیگران منتقل می کنیم. یک خانم دیگر ایتالیایی نیز گفت من 47 سالم هست. دو سال پیش مبتلا به این سرطان شدم و بعد از 15 ماه مداوا شدم. سفارشی که می تونم به همه خانم ها داشته باشم این است که حتما معاینه ها و کنترل های منظم سالانه را انجام دهند. آمار ...
پاشازاده: مدیران استقلال با مردم رو راست باشند
الله زاده بپرسید. وقتی من را ترانسفر کردند 400هزار مارک به استقلال رسید. با این حال با منی که این همه سوابق در استقلال در کارنامه دارم حتی یک تماس خشک و خالی هم گرفته نمی شود بپرسند نظرت درباره آینده استقلال چیست یا اگر راهکاری داری بیان کن. اصلا تماسی گرفته نمی شود! از محمود فکری پرسیدند که دستیاری فرهاد مجیدی را قبول می کنی که اعلام کرد، نه. شما چه طور، اگر پیشنهادی بشود حاضرید با مجیدی ...
واکنش تند و جنجالی چگینی به اظهارات هادی ساعی
نداریم عابربانک باشیم. کار به جایی رسید که ساعی و کریمی گفتند یا تیم را بدهید یا اینکه اگر بخواهیم ادامه دهیم، چگینی نباید باشد. مسئولان باشگاه هم روی حضور من تاکید داشتند و باعث جدایی ساعی و کریمی شدند. اختلاف ما از همان جا کلید خورد. ساعی هیچ وقت اسم مرا نمی برد از سال 94 همان مجموعه به لوازم خانگی کن منتقل شد و من هم چند سالی است که در خدمت این تیم هستم. متاسفانه آقایان به خاطر حب و ...
لبخند به زندگی
. بعد من را بوسید و تلفن را قطع کرد. چند دقیقه گذشت که دوباره زنگ زد؛ می خواستم بگویم مادر دارم وسایلم را جمع می کنم که برگردم چرا این همه زنگ می زنی که پشت گوشی فقط صدای فریاد و شیون شنیدم. رضا آخرین زنگ را به من زده بود و با موتور تصادف کرده بود. دوستش که نه گواهینامه داشت و نه بیمه او را سوار کرده بود تا به محل کارش برساند که با کامیون برخورد کرده بودند. نفهمیدم چطور خودم را به تهران و بیمارستان ...
اگر ناشکر و نا امید هستید این مطلب را لطفا،حتما بخوانید...
...:توییتر مهدی شادمانی: یک: 4سال پیش زمان مرخصی از بیمارستان دکتر بهم گفت چون دومین باره که لخته خون داشتی باید تا آخر عمر قرص وارفارین بخوری قرص10تا تک تومنی بود،اماجمله نابودم کرد. من33ساله چرا باید تا آخر عمر قرص بخورم؟ چرا دکترها مواظب حرفشون نیستن؟ آخر عمر؟ درست عمر دست خداست اما،این حال خوب آخرداره؟ دو: یک سال نشده در اثر عوارض قرص ده تومنی و مصرف اشتباه،آمبولی کردم ...
4 واحد آپارتمان داشتم، اما در خیابان می خوابیدم/معتادان برای کمپ های غیرمجاز منبع درآمد هستند/ تنبیه ...
سال است که کارتن خوابی می کنم. حدود 8 سالی مصرف کننده بودم، اما تصمیم گرفتم ترک کنم و ترک هم کردم و بعد از آن از ادواج کردم و 12 سال نیز پاک بودم. ابوالفضل خاطرنشان می کند: بعد از ازدواج در خانه پدری ام ساکن شدیم و چون کرایه خانه نداشتم، هیچ وقت به دنبال کار ثابت نبودم در حالی که همه به من می گفتند کسی که مواد را ترک می کند، باید سرکار برود تا دوباره به سراغ مواد مخدر نرود، اما من نه ...
رُمان کُردی برای مطرح شدن، راه زیادی در پیش دارد
نگاهی هم به تاریخ معاصر کُرد دارم. ولی در حال حاضر بیشتر روی فرهنگ و دانشنامه ی کُردی که از سال 73 شروع کرده ام تمرکز دارم. در واقع تالیفات من بیشتر در حوزه ی ادبیات بوده و بعد تاریخ سیاسی یا معاصر کُرد. چهار داستان بلند منتشر کرده ام و چند مجموعه شعر ترجمه کرده ام و منتشر شده و کتابهایی در حوزه ی تاریخ. کردپرس-همه رئوف مرادی را با کتاب داستان دوباره زیستن در خصوص زندگی عبدالله اوجالان ...
ریپورت ترامپ
کامنت های ایرانی ها پای توئیت ترامپ و این واکنش ها را بخوانید: نفیسه: پنج صبح بیدار شدم از اضطراب، ظرف های دیشب را شستم، قهوه آسیاب کردم، صبحانه آماده کردم، پسرکم را بیدار کردم، صبحانه خوردیم و فرستادمش مدرسه. بعد نشستم توئیت دیشب ترامپ را ریپورت کردم به توئیتر. نوشتم: من یک زن، یک مادر و یک انسان ایرانی هستم. او همه ملت مرا تهدید به نابودی کرده ، میلاد رحمانی: تو که هیچ. باباتم نمی تونه همین طور ...
عشق به بکهام و نفرت از الکس و ویکتوریا!
کسی می تواند احترام دیوید را حفظ نکند؟ حتی خودم بعد از این همه بی اعتنایی و حالا که یه جین بچه از همین خانم ویکتوریا دارد، هنوز هم طرفدارش هستم. اصلا این مرد چرا پیر نمی شود؟ اصلا چرا این بشر از جاذبه اش کم نمی شود؟ کچل می کند، بهش می آید. دور موهایش را می زند و وسطش را می گذارد، باز هم جذاب است. دم اسبی می بندد باز هم عالی است. خرگوشی اش می کند باز هم تک است. تازه اینها مال الان است. من زمانی عاشقش شدم که ژل آتوسا می زد و فرق وسط باز می کرد. خلاصه که دو نفر به واسطه حضور در زندگی دیوید، تا آخر عمر پشت سرشان آه و ناله است. یکی اون ویکتوریا، یکی هم مردک اسکاتلندی. ...
دلتان می خواست همسایه این خانه باشید؟
حال برخوردهای جالبی از روبه رو شدن مردم با این خلاقیت دیده است. از آن هایی که وقتی شنیدند بچه محلشان تصمیم گرفته، چنین کاری انجام بدهد، می گفتند وقت و حال اضافه دارد یا چشمشان آب نمی خورد که این ایده بگیرد. می خندد و می گوید: خانم های محله اولین کسانی بودند که واکنش نشان دادند. آمدند و گروهی با گل ها عکس گرفتند. حتی بعضی ها که اول فکر می کردند این ایده ممکن نباشد، حالا خودشان به وجد آمده بودند. از ...
بررسی اجمالی علل ناباروری
به خواستگاری رفته و امیدوار است خانواده دختر، دسته گلشان را تقدیمش کنند. به راستی خواستگار داستان واقعی ما، باوقار، اهل حلال و حرام و به قولی سرش به تنش می ارزد. خانواده عروس با تحقیق معقول به درستکار بودن خواستگار پی برده اند. خانواده ها بعد از تعیین مهریه اسلامی، دختر و پسر را عقد کرده و به خوبی و خوشی راهی خانه و کاشانه شان می کنند. چند ماهی از زندگی آرام و با تفاهم می گذرد. تا به این جا همه ...
فلاکت ما آنجاست که بچه های مان شبکه جم را جایگزین شاهنامه کردند
، رئیس جمهور تاجیکستان از کتاب خوشش آمد و دستور داد که به دو خط منتشر شود؛ که این کار زیر نظر حسن قریبی انجام شد. خود سعدی مثل همه حرف های گهربار دیگرش، یک بیت در یک غزل دارد، که می گوید: دو دوست قدر شناسند اهل صحبت را/ که مدتی ببریدند و باز پیوستند . یعنی تاجیکستان و همه آن جمهوری ها که هفتاد سال زیر یوغ آن جریان ایدئولوژیک بودند؛ -و یکی از کارهای آن ها هم دشمنی علیه زبان فارسی بوده و هست- مدت ها ...
