سایر خبرها
دام شیطانی کامران برای دختر 14 ساله کم شنوا نیمه شب کرونایی
آن شب باید پنج میلیون تومان به عنوان هدیه به او بدهم تا مرا ببخشد! من هم یک میلیون تومان از کارت پدرم برای دوست او واریز کردم و به پدرم گفتم مادر یکی از دوستانم برای رهن خانه پول لازم داشت! خلاصه، یک هفته بعد کامران از من خواست از خانه فرار کنم تا چند روز به مسافرت برویم. من هم شبانه همه لوازمم را جمع کردم اما قبل از رفتن، ناگهان پدرم را مقابلم دیدم و زمانی که همه خانواده ماجرای مرا فهمیدند خیلی دلسوزانه نصیحتم کردند که همه این ها هوس بازی و اخاذی های اینترنتی است و من تازه فهمیدم که ... ...
عاشق ولایت بود
سرور هادیان/ حاجیه خانم جواب تلفنم را که می دهد، می گوید: الان در آی سی یو هستم و برای عمل قلب باز آماده شده ام اما تلفن شما حالم را بهتر کرد و خوشحالم که هنوز کسانی به یاد پسرم هستند. حاجیه خانم لیلا علیزاده این مادر 75 ساله که این روزها درگیر آنژیو قلبش است گفت وگو با من را به گرمی پذیرا می شود. او می گوید: خیر ببینی، می دانستم امروز سالروز شهادت حسین است و از خود پسرم ...
بیمارستان برایمان مثل مدرسه بود و از هر لحظه اش درس می گرفتیم
بهتر از این ها می توانستیم کار کنیم. اما بیمارستان برایم خیلی خوب بود و از دوستانم چیز های زیادی یاد گرفتم. خیلی نسل مطالعه گر و خودساخته ای بودید؟ دختر و پسر های 16 ساله امروزی زمین تا آسمان با نوجوانان آن نسل تفاوت دارند. آن زمان بچه های 15، 16 ساله آدم های عجیبی بودند. یک روز مجروحی به بیمارستان طالقانی آمد و وقتی می خواست برود گفت می توانید وسایل امدادی به ما بدهید. من هم به ...
خیز بلند برای آینده روشن
و همچنین شرکت در جلسات قرآنی همراه با پدرم، به این فضا علاقه مند شدم و علت دیگر این بود که از همان کودکی پدر و مادرم مرا به نمازخواندن تشویق می کردند. باتوجه به اینکه در فضای مدرسه ام نیز زمینه های گرایش به این گونه فعالیت ها وجود داشت، به رشته احکام جذب شدم و کتاب هایی را که در این زمینه بود، مطالعه می کردم. مهران در پایه پنجم برای محک زدن اطلاعاتش در مسابقات احکام شرکت می کند، اما موفق به ...
نیروهای آرامستان ایثارگرانی خاموش
قبورحداقل دومتری و با رعایت شرایط بهداشتی دفن می شوند ، ضدعفونی های لازم و هر روزه طبق مواردی که بهداشت سرفصل داده انجام می گیرد و لباس های یکبارمصرف و گان های مخصوص در اختیار غسال و غساله ها قرار می دهیم و شیلد، کلاه مخصوص و دستکش فقط اختصاصی و جهت غسل اموات کرونایی هستند و بلافاصله بعد از آن تعویض و بصورت بهداشتی امحاء می شوند . وی یادآور شد: خرم آباد یکی از اولین و شاید می توان گفت تنها ...
دزدی که از دزدی خسته شد
دیگر نمی خواهم به گذشته تلخ برگردم این ها بخشی از اظهارات دزد 30 ساله ای است که با اعترافاتش، بازپرس دادسرای مشهد را به حیرت وا داشت. او که پس از سه سال فرار، خود را تسلیم قانون کرده بود، وقتی مقابل میز عدالت و در برابر قاضی محمدرضا جعفری (بازپرس شعبه 407 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد) ایستاد، به صراحت اتهام سرقت احشام و دیگر لوازم ساختمانی را پذیرفت و در تشریح ماجرا گفت: از همان دوران ...
از فارغ التحصیلی و بیکاری تا افسردگی و مرگ!
نقشی جز زاییدن ما نداشته و نداره، پدرم هم که راضی به ازدواج بود. چند بار شدیدا از دستشون کتک خوردم، گوشیم رو شکوندن، خیلی ناراحت شدم، تصمیم گرفتم بیام تهران، فقط به مادرم گفتم که میرم دنبال کار بگردم. اومدم خونه یکی از دوستام، خودش فرداش رفت شهرستان، یه چند روز هم دنبال کار گشتم و قیمت خونه هارو پرسیدم همه چیز ناامید کننده بود، برادرهام هم هی تهدید می کردند که می آییم میکشیمت و از این ...
دوست نداشتم برگه تخصص دکتریم در باب فرهنگ ایران را از دست فرنگیان ارزان خری کنم
ذهن و ضمیرم چسبیده. کلاس ششم ابتدایی را که تمام کردم، برادر بزرگم که درس نخوان بود قاپ پدرم را دزدید تا مرا پیش نجار بفرستد و نجاری پیشه کنم. خاطرم هست که سه روز اعتصاب غذا کردم، تا این که پسر عموی مادری ام که در شهر بروبیایی داشت، آمدند خانه ما. وقتی قضیه را فهمید کلی توپ و تشر آمد که چرا زندگی بچه را می سوزانید؟ چرا نمی گذارید برود درسش را بخواند؟ پدر که ازش حرف شنوی داشت، کوتاه آمد و برادر ...
فاصله گذاری اجتماعی؛ سپری ایمن در برابر ویروس کرونا
...؛ درتنورداغ تابستان زاهدان، دختر نوجوان با علم به همه خطرات، داوطلبانه لباس خدمت برتن کرده و برای غسل و کفن اموات کرونایی جهادگر شده است. غسال 16 ساله! هر طور که حساب و کتاب کنی، حد و اندازه شجاعتش بیشتر از سن و سالش است. و گرنه دختر نوجوان و یکی یک دانه خانواده شهری در زاهدان را چه به غسل و کفن اموات، آن هم امواتی که در ساعت های پس از مرگ بدنشان هنوز میزبان ویروس کرونا است و تو می مانی معلق ...
گذشت پدر و مادر از گناه فرزند
الکلی به زندان افتاد و با شیوع کرونا از زندان مرخصی گرفت. بعد از آزادی به کار های خلافش ادامه داد و مدام سر این موضوع که ما او را لو داده ایم دعوا راه می انداخت. شب حادثه نیز امیر با پدرم دعوا و او را تهدید کرد، من برای ترساندن او و دفاع از پدر و مادرم چاقویی را به سمتش پرتاب کردم که چاقو به گردنش اصابت کرد. با اعتراف متهم جوان به جنایت، به دستور بازپرس جنایی او روانه زندان شد. در ادامه بررسی ها روز ...
پای حرف های این خانواده مدافع حرم
ابوالفضل در نظر گرفتیم و در مدت سه روز ازدواجش فراهم شد و پس از ازدواج تا 6 سال با خودمان زندگی می کردند بعد از 6 سال در شهرری خانه خریدند و رفتند. همسر شهید: وقتی به خواستگاری من آمد من 18 سال و او 19 سال داشت. پدرم گفت من ابوالفضل را فقط در مسجد دیده ام، در کوچه و خیابان و هیچ جای دیگری ندیدمش و چون پیامبر(ص) گفته به کسی که اهل مسجد است دختر بدهید نمی توانم به این جوان نه بگویم و من به حرف ...
کوچکترین غسال داوطلب اموات کرونایی کیست؟+ عکس
خانم هایی که در سالن تطهیر بودند، با دیدن من تعجب کردند. یکی از خانم ها با صدای بلند گفت این دختربچه را کی آورده اینجا؟ گفتم:خودم آمدم؛ داوطلبانه! نگاهی کرد و گفت هم سن و سال های تو هنوز از تاریکی می ترسند، تو آمدی غسالخانه ؟ می خواهیم مرده را غسل بدهیم، بیمار کرونایی بوده ها! پدر و مادرت مخالف نیستند؟ گفتم با پیشنهاد پدرم، دعای خیر مادرم و بدرقه با قرآن آمدم. ...
چگونه امام محمد باقر (ع) تشیع را در عصر ظلمت و حکمرانان مروانی و هشام حفظ کردند؟
...، راه دیگر را در پیش بگیرد. 5- او فشار بنی امیه را از روی مردم کاست و اموال غصبی را که در دست اُمَویان بود، گرفت و به صاحبانشان پرداخت. او در نخستین روز خلافتش اموال سلیمان بن عبدالملک را که به بیست و چهار هزار دینار می رسید، فروخت و از همسرش خواست تا لباس های زربافتی را که پدرش عبدالملک برایش تهیه کرده بود، به بیت المال برگرداند. او به والی کوفه نوشت: مردم کوفه در معرض ...