عباس کیارستمی متهم می شود!
سایر منابع:
سایر خبرها
یادبود مجازی فیلمسازفقید کامبوزیا پرتوی برگزار شد
(نیکی کریمی) مشاور فیلمنامه بوده است. وی همچنین نویسندگی فیلمنامه فیلم های دیگری همچون شیرک (داریوش مهرجویی)، دایره (جعفر پناهی)، شب و خیابانهای آرام را بر عهده داشته است. پرتوی در ساخت خانه دوست کجاست با عباس کیارستمی همکاری داشت و فیلمنامه ایستگاه متروک را بر اساس طرحی از او نوشت. وی 4 بار موفق به دریافت سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه برای من ترانه 15 سال دارم، کافه ترانزیت، فراری و کامیون ...
خردمندان: از سرنوشت حفره رفاقت در جامعه را پُر می کند
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، این شب ها شبکه دو قصه رفاقت و برادری دو دوست صمیمی همراه و همدم را در قالب بچه های بی سرپرست و پرورشگاهی نشان می دهد. سریال از سرنوشت که حالا سومین فصل از آن در حال پخش است با استقبال خوبی از سمت مخاطبان مواجه شده است. محمدرضا خردمندان کارگردان فصل یک و سه این سریال است که قبل تر فیلم سینمایی بیست و یک روز بعد را برای سینما ساخته بود. خردمندان که دغدغه کودکان ...
لبخند کودکان زیبایی های دنیا را برایم یادآوری می کند
کودکان و نوجوانان هرمزگان که 10 سال پیش همزمان با چهاردهمین جشنواره بین المللی قصه گویی به واسطه یک اتفاق و سانحه رانندگی در ماموریت کاری دچار نقص عضو و معلولیت شدید شد، می گوید. او که متولد ماه مهربان و ماه کلاس و درس و مدرسه است اما امروز بعد از 24 سال همچنان سرزنده و پرامید در کانون پرورش فکری به بچه های این استان خدمت می کند. وی تاکنون مربی مراکز فرهنگی هنری در فین، بندرلنگه ...
نویسنده خوب همیشه تازه کار است
سمساری یک داستان تکراری را بیان کنیم راه به جایی نخواهد برد. زیرِ این آفتاب هیچ قصه ای تازه نیست. ماجرای تمام قصه هایی که می شود گفت و داستان هایی که می شود نوشت به نحوی در آرکی تایپ ها یا پروتوتایپ های پیشینیان گفته شده. اینکه چگونه در این ساخت و فرم زبانی جدید قصه ای را که قبلا نمونه و پیش نمونه داشته دوباره نو کنیم، این دقیقا کار زبان یا نثر است و بدون آن همان طور که عرض کردم یک متن روزمره و ...
چه زمانی کودکان را تنها بگذاریم
کودک در خانه راه حلی است که معمولاً توصیه نمی شود، بنابراین آن را تنها به عنوان آخرین گزینه ببینید. لطیفیان ادامه داد: اگر فرزندتان در زمان های معینی قرار است در خانه تنها بماند، بهتر است برای آن زمان ها از قبل برنامه ریزی داشته باشید، او را به کلاس هایی که علاقه دارد بفرستید، اجازه بدهید از فضای کتابخانه متناسب با سنش استفاده کند یا به منزل یکی از اقوام برود، این برنامه ها به فرزند ...
سوغات کربلا
خودم گفتم مادر ظهر با چه کسی می خواهد بیاد؟ خاله ها که چند شب پیش این جا بودند. هفته پیش هم که ما خونه عمو و عمه ها رفتیم، بابا بزرگ و مادر بزرگ که گفته بودند مهمان دارند و نمی توانند خانه ما بیایند پس؟.. لقمه ای نان کره و مربا در دهانش گذاشت و کمی از چایش را خورد و از جا بلند شد به طرف پنجره آشپزخانه که رو به حیاط بود رفت و نگاهی به بیرون کرد. پرنده ها در باغچه پرگل در رفت و آمد بودند و ...
منصوریان: تحت فشار هواداران تراکتور بودم/ نسبت به عملکردمان در جدول شرمنده ایم
نیمه دوم استفاده می کرد عرصه به ما فوق العاده تنگ می شد. *وقتی می بینید که بازی ها با یک گل تمام می شود به این دلیل است که هواداری نیست که تیم های رده های پایین را رو به جلو فرا بخوان. بازی بدون تماشاگر مثل بازی دوستانه است، اما مدرن تر و با انضباط تر است. *به هر دو تیم تبریک می گویم حریف ما را تحت فشار گذاشت. ما استرس بیشتری داشتیم و به بازیکنان هم گفتم که قرار نیست زیبایی ...
کامیون را کامبوزیا پرتوی ، برای کُردهای ایزدی ساخت
. پرتوی در ساخت خانه دوست کجاست با عباس کیارستمی همکاری داشت و فیلمنامه ایستگاه متروک را بر اساس طرحی از او نوشت . پرتوی برای ساخت فیلم ماهی جایزه بهترین فیلم جشنواره فیلم جیفونی ایتالیا و جایزه یونیسف از جشنواره فیلم برلین و جایزه بهترین فیلم جشنواره فیلم آدلاید استرالیا را به دست آورد . پرتوی برای کارگردانی کافه ترانزیت جایزه جشنواره بین المللی فیلم مار دل پلاتا و جایزه فیپرشی ...
هدا زرباف هنرمند مجسمه ساز درگذشت
در آنها باقی مانده بود. هنرمند از اشیا استفاده می کرد تا همزمان مسئله خاطره را در کنار عدم حضور صاحبان پیشین این اشیا مطرح کند. در زیر واکنش برخی از کابران فضای مجازی در مورد درگذشت این هنرمند را می خوانیم. درباره ی مرگ بهت آور هدا زرباف هنرمند خلاق و پیچیده هنوز روایت قطعی ئی نیست، هدا در خانه برادرش از دنیا رفته، درست شبیه اثری از خودش که چند ماه قبل مقابل چشم مخاطب گذاشته ...
سوگواری مجازی برای قصه گوی واقع گرا
را با کامبوزیا پرتوی داشته است، در این مراسم با تسلیت به فرزندان و همسر و خانواده زنده یاد پرتوی و اهالی سینمای ایران بیان کرد: هیچ کدام از خانواده سینما نیست که کامبیز را نشناسد و جزئیات رفتار و کردار دوست داشتنی و دلبری های درخشانش در همه زمینه ها را ندیده باشد. او یک سینماگر تاثیرگذار بود و در این واقعیت، تردید نکنید. او فقط یک فیلم نامه نویس ساده یا یک فیلم ساز نبود. بدون اغراق هر شب خانه او ...
گزارشی از یادبود مجازی کامبوزیا پرتوی/ روشنفکر آرام
: او دوست داشت در کارگردانی سادگی را معیار قرار دهد و بیشتر می خواست از زبان سینما برای بیان قصه هایش بهره ببرد. تکنیک سینما را تا جایی دوست داشت که در خدمت احساس باشد و نه فراتر از آن. برای همین آثارش ماندگار است و در ذهن هم ما به عنوان مخاطب ثبت شده است. ساده برخورد کردن و در عین حال عمیق بودن، ترکیبی از شخصیت آقای پرتوی بود. ایشان به نظرم به شفافی یک کودک و به پختگی یک فیلسوف بود. ...
پیشنهادی برای فراموش نکردن “پرتوی” و “پرتوی ها” در سینما
. امیدوارم که فیلمنامه های ناتمام یا کارنشده آقای پرتوی به تصویر کشیده شود و مطمئنم این چیزی است که او می خواست. تورج اصلانی فیلمبرداری که در فیلم کامیون با پرتوی همکاری کرده است، گفت: او به باور پذیری فیلم هایش بسیار حساس بود و در انتخاب بازیگران بسیار دقیق عمل می کرد. دوست داشت در کارگردانی سادگی را معیار قرار دهد و بیشتر می خواست از زبان سینما برای بیان قصه هایش بهره ببرد. تکنیک سینما را ...
استاد چینی که با یک نقاشی به جهان پس از مرگ علاقه مند شد
استفاده شده بود که استادمون اون نقاشی رو برداشت و گفت من اعتقادی به جهان بعد از مرگ ندارم ولی انگار این نقاشی داره! و خیلی برام احساس جالبی بود. سایت رهیافتگان : تا کنون چه کارهای هنریی برای امام زمان (عج) انجام داده اید؟ چند بار اتد (طرح اولیه) زدم ولی هنوز متاسفانه کار در خوری انجام ندادم. ...
کامبیز قصه گو می شنوی؟
سینما تورج اصلانی کارگردان و مدیر فیلمبرداری سینمای ایران از دیگر حاضران در این مراسم مجازی بود که به ذکر خاطرات و شاخصه هایی از کامبوزیا پرتوی در ساخت فیلم کامیون ، انتخاب بازیگر و ... در این فیلم پرداخت. اصلانی گفت: او دوست داشت در کارگردانی سادگی را معیار قرار دهد و بیشتر می خواست از زبان سینما برای بیان قصه هایش بهره ببرد. تکنیک سینما را تا جایی دوست داشت که در خدمت احساس ...
چرا زی زی گولو ادامه پیدا نکرد؟
...: رضا فیاضی یکی از چهره های پیش کسوتی است که با آثار محبوبی مانند دنیای شیرین و قصه های تابه تا معروف به زی زی گولو در ذهن کودکان دیروز و جوانان امروز ماندگار شده است. این بازیگر 67 ساله در سال های اخیر حضور کم رنگی در تلویزیون داشته، اما به زودی با مجموعه خوشبرگ که ویژه مخاطب نوجوان ساخته شده، در شبکه امید دیده خواهد شد. با این بازیگر پیش کسوت درباره کار جدیدش، روزهای خانه نشینی ...
مرد باوقار دنیای طنز
. خلاصه راه افتادم و رفتم. تا برسم بعد از ظهر شده بود. وقتی در را باز کردم با پیکر بی جانش رو به رو شدیم. تقریبا یک روز و نیم از فوتش گذشته بود. جالب این که دو سه روز قبل از فوتش به من گفت: محمد! اگر مُردم زود مرا به خاک نسپارید. دوست ندارم خیلی زود چشمم را داخل قبر باز کنم. نمی دانم شاید نوع فوتش و این که ما دیر سراغش رفتیم عمدا بود؛ ما ناخواسته دیر متوجه درگذشتش شدیم تا او به خواسته قلبی اش برسد ...
گَرد مرگ در شهر؛ کوچه ها تاریکن، دکونا بسته س
حسابی سرد شده، خبری از مردم و رفت وآمدشان نیست و مغازه دار ها به همین خاطر زودتر تعطیل کرده و رفته اند پی خانه و زندگی شان. بچه ها! احمد! فرزاد! شنیدین؟ میگه از امشب به خاطر کرونا تعطیل کردن، نمی ذارن ماشین بیاد تو خیابون، فهمیدی چی میگم؟ هوی هنگامه! میگه ماشین شخصی دیگه نباید بیاد تو خیابون، پلیس جریمه شون می کنه. همه جا رو تعطیل کردن. اعظم از ممنوعیت 2 هفته ای فعالیت اغلب کسب وکار ها و ...
(ویدئو) تاکسی ضد کرونا در تهران!
با خودم می گویم کاش همت این راننده تاکسی محترم را برخی از مدیران و دانشگاهی های پشت میز نشین داشتند؛ کسانی که در همه این 9 ماهی که تا حالا درگیر کرونا بوده ایم، هیچ احساس مسئولیتی در قبال جامعه نداشته اند. اعتدال ، در روز بارانی سوار تاکسی که می شوم با صحنه عجیبی مواجه می شوم. سقف تاکسی لوله کشی شده و چهار لوله از یک لوله اصلی منشعب شده و به کنار هر صندلی کشیده شده است! روی لوله ها البته پوشانده شده تا شکل و شمایل زیباتری داشته باشد. تاکسی هم با دیواره پلاستیکی تمیز و مرتبی به چهار بخش تقسیم شده تا هر سرنشین حریم خودش را داشته باشد. این جور دیوار کشی را تا حالا در هیچ تاکسی ندیده بودم. از راننده می پرسم: جریان این لوله کشی ها چیه؟ راننده که مردی حدوداً شصت و چند ساله است می گوید: هر مسافری دستشون رو که زیر این لوله ها بگیره، ماده ضد عفونی روی دستش اسپری می شه. اینا رو گذاشتم که مردم سوار و پیاده می شن با خیال راحت سوار و پیاده بشن. با دست تمیز سوار بشن با دست تمیز هم پیاده بشن. این راننده محترم، در کنار داشبورد هم یک بورد با چهار کلید لمسی کار گذاشته. هر کلید مال یک صندلی است. دست روی هر شماره که بگذارد از کنار صندلی ماده ضد عفونی اسپری می شود. می گوید: برای طراحی این بورد به چند جا مراجعه کردم؛ هیچکدوم نتونستن اونجوری که می خوام طراحیش کنند. بالاخره یه نفر در کرج پیدا کردم که تونست. یازده میلیون فقط برایطراحی وساخت این بورد هزینه کردم. بعد مفصل توضیح می دهد که: یه پمپ هم گذاشتم تو صندوق عقب. از اونجا ماده ضدعفونی رو پمپاژ می کنه. برای نوک لوله ها هم کلی گشتم تا نوک سوزنی مناسب اسپری کردن پیدا کنم. انواع مختلف سر لوله ها را که خریداری و آزمایش کرده است نشانم می دهد. می پرسم: حالا اصلا چرا به این چیز ها فکر کردی؟ بیکار بودی؟ می گوید: والا به این فکر کردم که چه جور تاکسیم رو برای خودم و مسافرا امن کنم که کمتر خطر کرونا داشته باشه. این راه حل به ذهنم رسید. البته پسرم هم تو همین کاره و خیلی نگران سلامتیش بودم. با خودم فکر کردم که چیکار می شه کرد. بعد ادامه می دهد که: البته این طراحی مال دو ماه پیشه. الان می گن بیشترین راه سرایت از راه هواست. من هم یه فن طراحی کردم تو ماشین نصب کنم. هر وقت هوا سرد بشه و نمی شه شیشه ها رو پایین کشید، اون فن رو که روشن کنم هوا با شدت از ماشین خارج می شه. با خودم می گویم کاش همت این راننده تاکسی محترم را برخی از مدیران و دانشگاهی های پشت میز نشین داشتند؛ کسانی که در همه این 9 ماهی که تا حالا درگیر کرونا بوده ایم، هیچ احساس مسئولیتی در قبال جامعه نداشته اند. مسئولان، موسسات، کارخانه ها، ادارات، نهادها، رسانه نگارها، دانشگاه هایی که نه حرفی زدند، نه کاری کردند، نه آموزشی دادند و نه ... برخی فقط حقوق و مزایای شان را گرفتند و نشستند کنج خانه! اگر همه ما در هر موقعیت، شغل و توانایی که هستیم، نقشی و مسئولیتی را در بحران کرونا بر عهده گرفته بودیم، یقیناً بسیار زودتر از این بحران رهایی پیدا می کردیم. راننده محترم تاکسی می گوید: می خواستم برم تاکسیرانی این طرح رو نشون بدم که اگه بشه همگانیش کنند. یه نفر هم گفت می تونی بری به اسم خودت ثبتش کنی، ولی وقت نکردم هنوز. یک بسته ماسک هم نشانم می دهد و می گوید: از این ماسک ها هم دارم. سه لایه است. دونه ای هزار و صد. هر مسافری ماسک نداشت می تونم بهش بدم. یعنی بهش بفروشم. باز با خودم فکر می کنم چطور این همه نهاد و موسسه مرتبط که مسئولیت و توانایی اش را دارند در این 9 ماه به چنین گزینه هایی فکر نکردند! یا اگر فکر کردند، عمل نکردند! برخی هم که فکر کردند و ادعا کردند هم که در عمل هیچ خروجی نداشتند. فقط حرف و حرف و حرف! متاسفانه صد ها نفر راننده محترم و زحمتکش تاکسی و سایر وسایل نقلیه عمومی در این مدت به خاطر کرونا جان شان را از دست دادند! اگر چه کار هایی که این راننده محترم انجام داده، احتمالا فقط درصد کمی در بازدارندگی سرایت کرونا نقش دارد، اما اینکه او چنین مسئولانه و دلسوزانه در این راه وقت گذاشته و هزینه کرده، ارزشمند و شایسته قدردانی است. یقیناً همین الگو های کوچک هستند که بالاتر از هر شعارزدگی و برنامه های تکراری و بی خاصیت رسانه ای می توانند نقش مهم و تاثیرگذاری در ایجاد حس همدلی و مسئولیت پذیری در جامعه ما داشته باشند. منبع: افشین داورپناه - فرارو ...
ماجرای احضار آل احمد به ساواک
ویکتوریا دانشور خواهر سیمین درباره چگونگی آشنایی آنها گفته است: ما عید رفته بودیم اصفهان و در اتوبوسی که می خواستیم به تهران برگردیم، آقایی صندلی کنارش را به خانم سیمین تعارف کرد. آن دو کنار هم نشستند. بعد آمدیم خانه. صبح دیدم خانم سیمین دارند آماده می شوند بروند بیرون. من هم می خواستم بروم خرید. وقتی در را باز کردم، دیدم آقای آل احمد مقابل در ایستاده است. نگو اینها روز قبل قرار مدارشان را گذاشته ...
کرونا رو به کاهش اما همچنان در کمین
به بحران کرونا در سطح بین المللی همچنان ادامه دارد. برخی کشورها از جمله روسیه هم رسما اعلام کردند سال آینده میلادی قصه کرونا جمع می شود و دیگر مردم نباید این ویروس مرگبار باشند. این خبر را مدیرکل مرکز تحقیقات ویروس شناسی و بیوتکنولوژی وکتور روسیه که در زمینه تولید واکسن کرونا فعال است، داده و گفته ویروس کرونا از بین نخواهد رفت اما همه گیریِ آن در سال 2021 پایان خواهد یافت. چینی ها هم قبل ...
احمدجو: بنده همواره به جوانانی که در آغاز راه هنر بازیگری و سینما هستند پرویز پورحسینی را به عنوان الگو ...
کارگردان فیلم سینمایی شاخه های بید در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: برای هر بازیگر یا هر هنرمندی باید دو وجه را در نظر گرفت. یکی تخصص و دیگری شخصیت فردی که برآیند این دو شخصیت کامل هنرمند را معرفی می کند. وی ادامه داد: در مورد مرحوم پورحسینی خوشبختانه هر دو مورد مذکور در اوج خود قرار داشت. او در کار و حرفه اش توانایی بالا داشت و بازیگری بسیار خلاق بود. بدون تردید و بی اغراق با خیال ...
قصه جنایات شرقی های اروپا در غرب/شباهت و تفاوت مگره و شرلوک هولمز
، مگره و فرمانده پلیس آگاهی، قاضی از روش های شخصی و ویژه مگره صحبت می کند. فرازی از قصه مگره و مرد مرده هم هست که او از چشم قاضی کومیلو این گونه توصیف می شود: اون دیگه در سن و سالی نیست که بی خوابی بکشه. از طرف دیگه چرا می خواد همه کارها رو شخصاً انجام بده؟ (صفحه 151) این جملات مربوط به خداحافظی مگره برای رفتن به خانه و استراحت است اما راوی داستان، یعنی سیمنون که سازنده شخصیت مگره است، در ادامه می ...
در پرو وامدار سینمای مستند هستم/ هنروتجربه پنجره امید فیلم سازان مستقل است
با اخبار خوب شروع کنم و به دوستان عزیزم که رفقای نزدیک من هستند، تبریک بگویم . در ادامه نعلبندی با اشاره به مرگ مارادونا اسطوره فوتبال در روزهای اخیر او را ابراسطوره خواند و نقش مدیا و داستان را در جایگاه کنونی او مهم خواند و اضافه کرد: با وجود آنکه سال هاست او فوتبال را کنار گذاشته هنوز محبوب است و این شخصیت توانسته بود دوست و دشمن را عاشق خود کند. سوالی که همیشه برای من مطرح بوده این ...
باز باران- داستان کوتاه
روی بعضی از دیوارباغ ها مانده بود به مشامش می رسید. حتی چهره مادرانی که وقتی به دنبال دوستانش می رفت تا به مدرسه بروند در را با لبخندی درخشان به رویش باز میکردند با چادر نماز های گلدار و دوست داشتنیشان؛ یعنی که مادرند؛ و دوستانی که با یقه های سفید و گیس هایی سیاه با ربان های پاپیون شده سفید با کیف های دستی دوان دوان می آمدند؛ چهره بقال محل که هر روز با آفتابه جلوی در مغازه اش؛ همان در های ...
یک نسخه عشق ایرانی
دوست داشتند و استفاده کردند و تمام شد و رفت. من نگرانی خاصی احساس نمی کنم. شما همین الان غزل سعدی را می خوانید انگار نیم ساعت پیش گفته شده است. حالا آیا ما در زمان سعدی مانده ایم یا سعدی آن قدر زبانش قدرت دارد که تا الان قوام و زندگی و پویایی دارد؟ قطعاً زبان فارسی این قابلیت را دارد. بله البته ما تا حدی باید نگران باشیم؛ همین چند سال پیش اگر به تبلیغات خیابان ها یا دور زمین چمن ...
جفا دید ولی خود را فدا کرد
پیام داد و پرسید که از آقای زرویی خبری دارم، گفتم نه، یکی، دو روزه که خبری ندارم . گفت: منم تلفن می زنم جواب نمی ده . به همراه برادرش، محمد زرویی به احمدآباد رفتند و متوجه شدند که... . معمولا علتی که تلفن جواب نمی داد این بود که به بچه ها گفته بود چون ناراحتی قلبی دارم، دکتر گفته گوشیت رو خاموش کن . برای همین فقط چند ساعتی تلفنش را روشن می کرد. چون زنگ زدن گوشی خودش اضطراب ایجاد می کند و ...
عاشقانه ای درفضای جنگ
جدید علاقه ای به مطالعه این سبک از داستان ها دارد؟ وقتی کتاب توزیع شد و نظرات مخاطبان را دریافت کردم، بیشترین افرادی که خیلی این سبک داستانی را دوست داشتند، متولدین دهه 70و 80 بودند. این افراد آن قدر بااحساس و خوب از جنگ حرف می زدند و با کتاب ارتباط برقرار کرده بودند که امیدوار شدم . شاید دلیل این اقبال، داستان این کتاب بود که داستانی عاشقانه در فضای جنگ بود. احساساتی که همراه با زندگی آدم های زیادی تحت تأثیر جنگ قرار گرفت. ...
چگونه یک سوژه سخت به درامی جذاب در ژانر ورزشی تبدیل شد؟
به مبارزه گره بخورد و این مبارزه جویی نخستین روشی است که در بازی شطرنج به او آموخته می شود. این روحیه آنچنان در شخصیت الیزابت به تصویر کشیده شده که حتی پس از 2 بار شکست از رقیب قدر روس خود، باز هم دوست دارد یک بار دیگر شانس خود را برابر او امتحان کند؛ همان الگوی معروف سینمای کلاسیک پیرامون قصه قهرمانی که بعد از چند بار شکست با اتکا به توانایی های فردی اش و رسیدن به خودشناسی، در نهایت بر رقیب ...
مالدینی: نمی توانستم مارادونا را بگیرم مجبور بودم روی او خطا کنم/ وقتی فیفا با خواسته او مخالفت کرد خودش ...
بازهم از امکانات و کیفیت زمین ها شکایت دارند. " مالدینی در ادامه با بیان مطلب دیگری در مورد مارادونا توضیح داد: در سال 1984 مارادونا از فیفا و ناپولی خواست تا یک مسابقه دوستانه برای جمع آوری کمک مالی برای درمان یک کودک از یک خانواده فقیر برگزار کنند اما درخواست او را رد کردند. بنابراین مارادونا درست مجاور خانه آن کودک یک مسابقه دوستانه برگزار کرد تا خواسته خودش را عملی کند. ...